ايران در مطبوعات حقوق
قانوني جايگاه گردهماييبررسي
زنان غيردولتي سازمانهاي
شد خواهد برگزار
ايران در مطبوعات حقوق
دوم قسمت - آزادي؟ حافظ يا كنترل اهرم مطبوعات ، قانون
مطالب بيان در مطبوعات و نشريات:اساسي قانون اصل 24
باشند عمومي حقوق يا اسلام مباني به آنكهمخل مگر آزادند ،
مطبوعات عامه:ميدارد مقرر مشروطيت اساسي قانون بيستم اصل
مميزي و آزاد اسلام مبين دين به مضره مواد ضلالو كتب از غير
است ممنوع آنها در
مانع ميتوانند عمومي قدرت صاحبان و مقامات سياسي نظر از
باشند مطبوعاتي جرائم به رسيدگي در قضايي در بيطرفي حفظ
را سختتري مجازات سياسيخود مخالفين عليه كه صورت بدين
ميكنند اعمال
از است مقالهاي از دوم قسمت ايران در مطبوعات حقوق:اشاره
قوانين از تاريخي بررسي يك ضمن كه سيدمحمدهاشمي دكتر
و جامع مطبوعات قانون تدوينيك ضرورتهاي ايران در مطبوعاتي
را فرهنگيايران و اجتماعي شرايط و جامعهشناسي با متناسب
بررسي يك ضمن مقاله اول بخش در.ميدهد قرار تاكيد مورد
و دولت رابطه ايران در مطبوعاتي حقوق ازسير تاريخي
قسمت در اينك.گرفت بررسيقرار مورد اجمال بطور مطبوعات
از بعد و قبل در مطبوعات حقوق مقايسه به مقاله اين دوم
:ميخوانيم هم با.است شده پرداخته انقلاب
مقابل در مطبوعات مطبوعاتنقش مضاعف ماهيت -ج
در تخريبيآن و منفي نقش حال ، عين در و دولتي قدرتطلبيهاي
و سياسي مضاعف موقعيت در را آن عمومي جرايم ارتكاب خصوص
مقامات كه ترتيب بدين ميدهد ، قرار ونامتجانسي خاص حقوقي
آسايش و امنيت و نظم ضرورتحفظ بهانه به عمومي قدرت
وعرصه نموده دنبال را سياسي منفعتطلبيهاي عمومي ،
كه است خاطر بدين.ميكند تنگ مطبوعات سازنده رابرآزادي
.راميطلبد خاصي رسيدگي سياسي همانندجرايم مطبوعاتي جرايم
عمومي جرايم زمره در است ممكن بالقوه مطبوعاتي ، جرايم
عليالاصول جرايم اين به رسيدگي صورتي چنين در ;گيرد قرار
جرايم است اماممكن.است عمومي كيفري دادگاههاي صلاحيت در
حاكمدولتي مقامات با رويارويي و مخالفت هدف با مذكور
اين صورت ، اين در كه باشد گرفته صورت آنها وبرنامههاي
طرف فيالواقع آن مرتكبين و پيداميكند سياسي ماهيت جرايم
عمومي مقاماتقدرت آن طرف يك كه ميگيرند قرار دعوايي
.باشند
و آرامش احتمالا كه جهت آن از ارتكابي ، واعمال اقدامات
و عواطف معترض يا و زده هم بر را عمومي امنيت و نظم
اصولا جرم شدهباشد ، حسنه اخلاق و عمومي عفت و مردم احساسات
به كه جهت ازآن ولي ;است قضايي رسيدگي مستلزم و عمومي
خود به سياسي جنبه است عمومي قدرت يا مردم عنوانزبانگوياي
ارزيابيهاي مورد بايد موضوع كه است خصوص اين در.ميگيرد
(7).قرارگيرد (دولت نه)جامعه عموم منصفانه
مطبوعاتي منصفه هيات حضور و دادرسي آيين -د
آن به رسيدگي كه ميكند اقتضا مطبوعاتي جرايم دوگانه ماهيت
:نماييم متمايز قضايي سايررسيدگيهاي از را
دارد ، وجود جرم ارتكاب اتهام چون قضايي ، خاص نظر از -1
به رسيدگي صلاحيت كيفري محكمه حاكم مقام در حرفهاي ، قضات
و امنيت و نظم حفظ و تامين براي و دارند را انتسابي جرايم
قوانين اساس بر را محكومعليه مجازات به حكم عمومي ، آسايش
.مينمايند صادر كيفري
نظر به تعمق قابل اندكي قضيه واجتماعي ، سياسي نظر از -2
مانع ميتوانند كه عمومي قدرت مقامات خصوص ، اين در.ميرسد
در طبعا باشند ، عدالت اجراي و قضايي امور در بيطرفي حفظ
مطبوعاتي موضع حاكم مقامات عليه كه كساني مقابل
در و ميپرورانند سر در را سختگيرانهتري گرفتهاند ، روش
اعمال خود سياسي مخالفين عليه را سختتري مجازات نتيجه ،
استفاده خاص انديشه محتمل فساد اين از پرهيز براي.ميكنند
قضات نظرهاي و آراء كنار در عمومي افكار نمايندگان نظر از
هيات نام به نهادي و آمده وجود به پيش قرنها حرفهاياز
.است ساخته پديدار را منصفه
ميكنند ، تعبير مردمي قضايي رانهاد آن كه منصفه هيات
و اخلاقي شرايط داشتن با كه است مجموعهافرادي از عبارت
نماينده عنوان فكر ، به و راي استقلال و خاص تواناييهاي
و كيفري دادگاههاي از برخي در شركت براي عمومي افكار
مبناي.ميشوند دعوت قضاوت امر در حرفهاي قضات همكاريبا
و قواعد به مقيد چندان منصفهاصولا هيات اعضاي قضاوت
عمومي برداشت از ناشي بلكه نميباشد ، حاكم كيفري قوانين
جرم به نسبت مردم انزجار شدت به بستگي و بوده مردم
.دارد ارتكابي
جهت اين از هيات اين اعضاي منصفه ، هيات طرفداران نظر به
وجدان در مكنون داوري بيانكننده و عمومي افكار نماينده كه
مشخص زمان در را مردم عدالتخواهانه انتظارات هستند ، عمومي
چهبسا.ميكنند مشاركت قضاوت در اساس آن بر و نموده بيان
وجدان ارضاي عين در قضاوتها اينگونه از ناشي صادره احكام
از وانگهي ;باشد كيفري قانونگذاري تحولدر عامل عمومي ،
هستند ، عمومي نمايندگيافكار مقام در مذكور ، اعضاي كه آنجا
را ارتكابي اعمال قبح و حسن دلسوزانه مراقبت و دقت با
كه دولتي خشن و شديد احكام صدور از و ميگيرند درنظر
جلوگيري نحوچشمگيري به وجوددارد ، آن در عدالت از انحراف
.مينمايند
بيان را انتقاداتي خود جاي در نيز ، منصفه هيات مخالفين
نوعا مذكور اعضاي چون آنكهمعتقدند ازجمله;داشتهاند
موثر مهارتهاي و شايعات و اخبار تاثير تحت تخصصاند فاقد
قضاوت از و ميگيرند قرار دادگستري وكلاي و مدعيالعموم
.ميمانند باز منصفانه
كه است شده عايد نتيجه اين جمعبندي يك در حال هر به
پارهاي از مردم انتخابي هياتمنصفه اعضاي چنانچه
در باشند ، برخوردار جامعهشناختي و حقوقي و علمي قابليتهاي
دست منصفانه آراء به بود خواهند قادر دادگاهها قضات كنار
(8).يابند
ايران در مطبوعاتي حقوق -دوم
حقوقي نوين نظام در ايران كشور كه مشروطيت انقلاب زمان از
كه است بوده توجه مورد نيز مطبوعاتي جرايم گرفته ، قرار
.ميدهيم قرار اشاره مورد جداگانه مقطع دو در را آن سوابق
اسلامي انقلاب از پيش -1
:بود داشته مقرر مشروطيت اساسي قانون متمم بيستم اصل
مبين دين به مضره مواد و ضلال كتب از غير مطبوعات عامه
چيزي گاه هر ولياست آنهاممنوع در مميزي و آزاد اسلام
يا دهنده نشر شود مشاهده آنها در مطبوعات قانون مخالف
نويسنده اگرميشود مجازات مطبوعات قانون طبق بر نويسنده
مصون تضرع از موزع و طابع و ناشر باشد ايران مقيم و معروف
.هستند
:قانون آن هفتادونهم اصل موجب به همچنين
محاكم در منصفين هيات مطبوعات و سياسيه تقصيرات مورد در
.بود خواهند حاضر
مقررات (1357)اسلامي انقلاب پيروزي تا مشروطيت زمان از
آنها آخرين كه رسيده تصويب به خصوصمطبوعات در عديدهاي
و جرايم.است شمسي مصوب 1334 مطبوعات قانوني لايحه
و مطبوعاتي جرايم به قانون اين در مقرر مجازاتهاي
مقامات ،(و 21 مواد 20) عادي اشخاص عليه آنها مجازاتهاي
مواد) ملي مصالح و (و 22 مواد 17 ، 18)مذهبي و سياسي
.بود شده تعيين تفكيك به(و 19 11 ، 12 ، 14
در 5) متعددي مقررات و قوانين نيز منصفه هيات مورد در
مصوب مطبوعات قانوني لايحه آن كهآخرين شده تصويب (مورد
حضور با جنايي)دادگاه نوع آن در كه ميباشد 10/5/1334
اعضا شركت و رسيدگي آيين و منصفه هيات شرايط ،(منصفه هيات
.بود شده پيشبيني شور و راي در
انقلاب از پس -2
اسلامي ، جمهوري نظام استقرار و اسلامي انقلاب پيروزي با
مباني از يكي ديگر كنارآزاديهاي در مطبوعات آزادي
چهارم و بيست اصل در و گرفته قرار توجه مورد انقلاب آرماني
:است شده مقرر
به مخل آنكه مگر آزادند مطالب بيان در مطبوعات و نشريات
معين قانون را آن تفصيلباشند عمومي حقوق يا اسلام مباني
.ميكند
:هشتم و يكصدوشصت اصل موجب به برآن ، علاوه
حضور با و است علني مطبوعاتي و سياسي جرايم به رسيدگي
انتخاب ، نحوهميگيرد صورت محاكمدادگستري در منصفه هيات
.ميكند معين راقانون...منصفه هيات اختيارات شرايط ،
كننده تامين ميتواند خوبي به اجرا ، صورت در مذكور ، اصول
اصول ، اين اجراي سهولت و تكميل براي.باشد مطبوعات آزادي
اجتناب امري هياتمنصفه و مطبوعات اجرايي قوانين تدوين
.است ناپذير
مصوب مطبوعات قانوني لايحه اساسي ، قانون تصويب از پيش
لازم مقررات پيشبيني ضمن اسلامي ، شورايانقلاب 31/5/1358
مطبوعاتي ، تكاليف و حقوق مطبوعاتي ، پروانه صدور براي
ذكر به مطبوعات ، قبال در مردم حقوق و مطبوعات بر نظارت
در را جرايم اين به رسيدگي و پرداخته مطبوعاتي جرايم
و داشته مقرر منصفه هيات باحضور جنايي دادگاههاي صلاحيت
قانون.است كرده پيشبيني خصوص اين در را خاصي ضوابط
شده ، قانوني 1358 لايحه جايگزين كه مصوب22/12/1364 مطبوعات
ارائه ضمن نيز قانون اين.است ماده و 36 فصل شش بر مشتمل
،(دوم فصل) مطبوعات رسالت بيان ،(اول فصل) مطبوعات تعريف
مطبوعات ، (چهارم فصل) حدود و (سوم فصل) حقوق پيشبيني
جرايم و (پنجم فصل) پروانه صدور مراحل و متقاضي شرايط
به هياتي دست به را نشريات مقدرات ،(ششم فصل) مطبوعاتي
.است سپرده (ماده 10) نظارت نامهيات
در مطبوعات وسيله به جرائمارتكابي به:ماده 31 موجب به
اين در.ميشود رسيدگي منصفه هيات حضور با صالحه دادگاه
به آن كار آيين و منصفه هيات تشكيل چگونگي به نسبت قانون
مصوب قانوني لايحه مقررات ميرسد نظر به كه شده برگزار سكوت
.باشد باقي خود قوت قانونابه هنوز انقلاب شوراي
مطبوعاتي جامع قانون تدوين ضرورت -سوم
هنوز ما كشور كه ميدهد گذشتهنشان قانونگذاري بر مروري
توقعات كامل كهتامينكننده مطبوعات قانون يك ازداشتن
.نيست برخوردار.باشد مطبوعات آزادي باب در قانونگذاري
قوانين حقوقي عناصر جمع علاوهبر قانونگذاري ، امر در
از بايد قوانين اين ،(ضمانتاجرا و آمريت كليت ، )
هنر.باشد جامعيتبرخوردار و مقبوليت تناسب ،
كار به بايد عناصر ، اين توجهبه با ويژه به قانونگذاري ،
به اميد با و درستي به قانون وسيله ، بدين تا شود گرفته
.كند پيدا اجرايي قابليت بتواند همهجانبه ، عدالت
مطلوب قانونگذاري بهيك راهيابي براي خصوص ، اين در
ايران شناختي جامعه بهمسائل كوتاه مروري مطبوعاتي ،
.مينماييم
ايران در مطبوعاتي جامعهشناسي -1
خود ، سياسي و ديني ويژگيهايفرهنگي ، با ايران ، كشور
تنيده مردم جمعي زندگي درتاروپود را خاصي حالت و هويت
اجتماعي ، مسائل همانندساير مطبوعات ، موضوع.است
خصوص اين در.حالتباشد و هويت اين از نميتواندمستقل
:است توجه قابل ذيل عوامل
مطبوعاتي ادب و فرهنگ -الف
وعاداتي رسوم ارزشها ، مجموعهاعتقادات ، از عبارت فرهنگ
و روابطفردي بر حاكم مشخص عنوانميراث به كه است
يا و مثبت عوامل زاييده فرهنگ.جامعهباشد يك اجتماعي
راه عوامل ، اين با درگيري يا و الفت طي جامعه كه است منفي
مشي و سياسي نظام.ميكند انتخاب خود براي را رسمي و
شمار به فرهنگساز و موثر بسيار عوامل جمله از زمامداري
.ميرود
جامعه آگاه وجدانهاي موردانزجار استبدادي نظام آنكه با
مردم بين در را ثانوي عادتهاي پارهاي آن استمرار است ،
.ميگيرند كار به خود رفتارهاي و سلوك در كه ميكند ايجاد
و مداهنه و كرنش اطاعت ، و انقياد فرهنگ نظامي چنين در
افكار بر زنجير چون و است رايجي امر محافظهكاري و احتياط
و عاقلانه شيوههاي از را آن و ميخورد گره مردم رفتار و
پارهاي يا انقلاب سبب به اگر حال.ميسازد دور آزادمنشانه
و فكري انقياد از رهايي فروپاشد ، استبدادي نظام تحولات ،
تحول و تغيير با متناسب و مثبت شيوههاي انتخاب و رفتاري
انقلاب كه است جهت بدين.است امكانپذير سختي به سياسي
انقلاب از ديرتر فرهنگي ، تحول بگوييم بهتر يا فرهنگي ،
.ميدهد رخ سياسي
و افكار استكه اجتماعي موضوعات مهمترين از مطبوعات
مثبت بارقههاي كنار در را گذشته ذهني رسوبهاي و انديشهها
را نامتجانسي مكتوب آثار و ميكند منعكس خود در برقآسا و
جنگي را روزنامهها ستون كه است جهت بدين.ميسازد نمايان
در تظاهر و ناباوري جديت ، عدم تهديد ، كنايه ، احتياط ، از
و ميدهد تشكيل دورانديشي و تحليل صراحت ، آزاديخواهي ، كنار
و خودسانسوري و زيبا و زشت اضداد جمع با را خوانندگان
.ميسازد روبهرو آزادي
جاي نيز مطبوعاتي وابتكار مهارت همگاني ، آزمون اين در
كه آنجا تا ميدهد آداب فقدان و بينزاكتي به خودرا
جز (آزادي فرصت يافتن صورت در) مخالف روزنامهنگاران
تحسين جز موافق روزنامهنگاران و نگرانكننده منفيبافيهاي
تعهد و مطبوعات رسالت ميانه ، اين در و نميدارند ابراز محض
.ميشود سپرده فراموشي به آن اجتماعي و سياسي فرهنگي ،
در مطبوعاتي كلام عفت و نزاكتقلم و آداب گرفتن ناديده
به را اسلامي اخلاق خلاف كهشبهه است آنچنان موارد از برخي
و حسنه قرآنيموعظه ارزشمندو سرمايه و ميآورد همراه
خارج انديشهها برخورد ميدان ميانه از را احسن هي مجادله
.ميسازد
مذهبي علايق -ب
كشورهاي در آن ، برجسته عليرغممحسنات مطبوعات ، آزادي
و اخلاقي ارزشهاي به حدتعرض تا بعضا زمين ، مغرب
.است گذاشته انتظار مورد ازحد فراتر را پا ديني مقدسات
مسامحه نوعي جوامع آن بر حاكم سياسي و عقيدتي ليبراليسم
.است آورده پديد را افراطي
و اصول به مردم اعتقادعميق ايران ، اسلامي جامعه در
آزادي چنين اخلاقيمانع فضايل و اسلامي ومقدسات موازين
اعتقادي ديد با ايران مردم اكثر فلذا ، .ناخوشايندياست
بر جسارت جرات و مينشينند مطبوعات و كتب نظاره به خود ،
شايسته حساسيت اين اما.ميكنند خفه نطفه در را محترم حريم
قدرت صاحبان برخي به را بهانه اين است ممكن اوقات گاهي
مميزيهاي طريق از خاص قداستهاي پارهاي به تمسك با تا بدهد
و خيرخواهانه حتي انتقاد گونه هر روي بر را راه افراطي
تنگ مطلوب مطبوعات آزادي بر را عرصه و ببندند سازنده
.كنند
سياسي جوسازيهاي -ج
اصولاغيرممكن عيار تمام وحدت به نيل مردمي انقلاب يك در
اينگونه بارز شاخصههاي از گروهي و فكري تعدد و است
قانون تدوين و اسلامي جمهوري نظام تاسيس با.است انقلابها
(9)است سپرده مردم به را كشور امور اداره كه اساسي
يك عنوان به گروهي و فكري تعدد سازماندهي و شدن نهادينه
اساسي قانونگذار تصويب اساسي ، مورد حقوق از يكي و واقعيت
را راه كه چند هر مهم ، ايناصل ركود (10).است قرارگرفته
گروهها طبيعي تكوين از مانع اما است ، بسته احزاب رسميت بر
چنين ايننيست قدرت نيمهرسمي يا و غيررسمي كانونهاي و
شايسته تصميم اتخاذ در را دولت آنكه بر علاوه حالتي ،
نحو به را گروهها ميكند ، نفوذها اعمال از پارهاي گرفتار
اين اثر سنگيني.ميدهد قرار يكديگر رودرروي دشمنانه
مشهود كاملا مطبوعات بر كتاب و بيحساب و غيرمنطقي مناقشه
مشخص ، مرامنامه ارائه جاي به گروهها ، اين از عدهاي.است
اين در آنكه براي و ميكنند ايجاد را فكري خطوط از پارهاي
بعضي باشند ، برخوردار قوي موقعيتي از سياسي نامنظم معركه
(آمريكا با رابطه همچون) حساس و شده شناخته مواضع اعلام از
تهديدكننده حساسيتهاي و داده قرار خود كار عروهالوثقاي را
مطبوعات آزادي روي بر را راه و ميدهند نشان خود از
حالت است ممكن اوقات از گاهي گروهي تهديدهاي.ميبندند
به را انديشه صاحبان و بگيرد خود به نيز فيزيكي
.وادارد سازنده مطالب اداي در امساك و محافظهكاري
كثيرالانتشار روزنامههاي اكثر بودن دولتي --ه
كه رسمي روزنامه بر دولت ، علاوه كشورها ، از برخي در
و دارد عهده بر را ومقررات قوانين انتشار مسئوليت
اخبار حاوي كه سياسي نشريه يك علمي ، و تخصصي نشريات ساير
ساير با و است دولت رسمي مواضع اعلام و اطلاعات و
.ميكند منتشر دارد ، كلي تفاوت كثيرالانتشار روزنامههاي
يا و مستقل خصوصي بخش به متعلق روزنامهها ساير اين ، بنابر
.است سياسي گروههاي و احزاب
پارهاي شدن مصادره و پيروزيانقلاب از پس ، ما كشور در
روزنامههاي و انتشاراتي موسساتبزرگ از تعدادي موسسات ،
تشكيلات و امتياز و مصادرهشد نيز كثيرالانتشار و مهم
در نيز آنها طبعااداره و درآمد عمومي بهمالكيت آنها
روزنامههاي از پارهاي و گرفت قرار عمومي قدرت اختيار
.شد اضافه آنها به نيز ديگري جديدالتاسيس
قدرت طرف از نشريات يا و روزنامهها اين مديران
مذكور روزنامههاي صورت ، اين درميشوند تعيين عمومي
طرف از.ميكنند عمل دولت گوياي زبان عنوان به اكثرا
فكري خط نمايند منصوب ، مديران از بعضي است ممكن ديگر ،
در.نيست خارج زمامداري كامل گردونه از كه باشند خاصي
احتمالا مدتي از پس كه اصلي ادارهكنندگان حالتي ، چنين
كانون يك انديشههاي رواج به تصدي مدت در نمايند ، تغييري
آزادي و بيان آزادي به ربطي اصولا كه ميپردازند خاص قدرت
به را جديدي فكري خط است ممكن مديران تغيير.ندارد احزاب
موضع مخالف موضعي از را نظر مورد روزنامه و بياورد وجود
امكانات داشتن لحاظ به روزنامهها ، اين.سازد نمايان قبلي
ساير و برخوردارند توجهي قابل اجتماعي اثربخشي از فراوان ،
چنين اينميدهند قرار تحتالشعاع را خصوصي بخش روزنامههاي
سازگار مطبوعاتي حقوق و مطبوعات آزادي با اصولا حالتي
.نيست
دارد ادامه
قانوني جايگاه گردهماييبررسي
زنان غيردولتي سازمانهاي
شد خواهد برگزار
سازمانهاي قانوني جايگاه بررسي گردهمايي - اجتماعي سرويس
تشكلات مشاركت ميزان افزايش بهمنظور زنان غيردولتي
در زنان نقش ارتقاء و مدني جامعه تحقق در زنان غيردولتي
سوي از جاري ماه ارديبهشت كشور ، 30 كلان سياستگزاريهاي
روابط گزارش به.شد خواهد برگزار زنان مشاركت امور مركز
گردهمايي اين ازبرپايي هدف زنان ، امورمشاركت مركز عمومي
حضور با و غيردولتيزنان مراكز شركتمسئولين با كه
ميشود ، تبيين برگزار مطلع دستگاههايدولتي نمايندگان
و همچنينتقويت و زنان سازمانهايغيردولتي قانوني مشاركت
اين آگاهيمديران سطح ارتقاء سازمانهاو اين فعاليت گسترش
.شدهاست عنوان اينگردهمايي اهداف ازجمله مراكز
|