ولي بردند كشتند ، آمدند ، ..
!نرفتند
در الغطاء كاشف آيتالله نقش
و ضدصهيونيستي مبارزهء تحكيم
ازانحراف جلوگيري
ولي بردند كشتند ، آمدند ، ..
!نرفتند
(آخر بخش) بينالمللي حقوق و فلسطين
تقسيم قطعنامه
خود تجاوزكارانه اعمال دادن جلوه قانوني براي صهيونيستها
به تقسيم قطعنامه به منظور بدين و زده خيالپردازي به دست
متحد ملل سازمان سوي از بينالمللي قانونگذاري عنوانعمل
قدرت داراي نه متحد ملل سازمان كه حالي در.شدهاند متمسك
وضع با كه است بوده آن بر هرگز نه و است قانونگذاري
.كند تجزيه را آن يا و كند ايجاد را كشوري قانون ،
مقرراتمنشور محدوده در فقط متحد ملل سازمان عمومي مجمع
مواد براينكه علاوه فلسطين تقسيم راي.كند عمل ميتواند
كه است كرده نقض نيز را اصلي كرده ، نقض را منشور و 14 10
از استفاده آن طبق و داشته مقرر منشور اول ماده از بند 2
.است داده تخصيص آنها خود به را ملتها و اقوام حقوق
:بروولي پرفسور عقيده به
كه متحداست ملل صلاحيت در تشكيك موجب متعددي ملاحظات
ملل اينكه جمله از كند اعطا سمتي سرزميني مورد در بتواند
پس باشد ، داشته عهده به را ارضي حاكميت نقش نميتواند متحد
از خارج مسلما است فلسطين تقسيم طرح متضمن كه راي 1947
راي اين نباشد چنين هم اگر حتي شده اتخاذ متحد ملل صلاحيت
(4).است نبوده الزامآور عضو كشورهاي براي
بهشوراي تصميم اتخاذ توصيه اختيار عمومي مجمع به منشور
بين لذاتصميمرا اخذ اختيار نه داده را متحد ملل امنيت
و كشوري ارضي بهتماميت كه طرحي پذيرفتن با كردن توصيه
به دادن تحقق و كند تجاوز آن سياسي و قضايي اساسنامه به
(5).است اوت-تفـ واگــذارد عمومي مجمع كميسيون به را آن
رابپذيرد آرايي و تصميمات نميتواند عمومي مجمع همچنين
نوامبر چارچوبراي 3 در چنانكه باشد شده عملي اجبارا كه
سوي از تدبيري هر اتخاذ است ، آمده صلح براي 1950اتحاد
منشور نقض باشد ديگري طبيعي حق نقض واجد كه عمومي مجمع
.است
توصيهساده يك از فلسطين تقسيم به مربوط راي بنابراين
اداره نفريو كميسيون 5 راي اين زيرا.است بوده خارج
پيشبيني موقت دورهاي در كميسيون ، آن وسيله به را فلسطين
كند توصيه انگلستان به داشت صلاحيت عمومي مجمع.بود كرده
كميسيوني به را فلسطين اداره كه نبود صالح وجه هيچ به اما
مجمع علاوه به.بود كرده تاسيس را آن خود كه كند واگذار
مجمع همچنين.نداشت راي اجراي براي هيچاختياري عمومي
امنيت شوراي از منشور ماده 14 به بنا عمومينميتوانست
موردطرح در اما كند اجباري و قهري تدابير اتخاذ تقاضاي
شوراصلاحيت حقيقت در.كرد چنين فلسطين تقسيم به راي
:نداشت را توصيه اجراي
است رانداده سياسي مقررات تحميل اختيار شورا به منشور
باشد ، عمومي توصيهمجمع نتيجه مقرراتي چنين اينكه از اعم
نبايد شورا عمل هدف.كردهباشد تهيه را آن راسا شورا يا
(6).است صلح حفظ آن بلكههدف باشد فلسطين تقسيم
دليل نيازيبه اسرائيل مشروعيت عدم اثبات اينكه كلام خلاصه
داشتند اعلام اسرائيلرا كشور تاسيس كه احزابي نه.ندارد
در است بوده آنهامتكي بر اعلام اين كه زمينههايي نه و
و خيالي دلايل.ندارند ايستادگيرا تاب حقوقي دلايل برابر
كه خدايي وعده براساس يهودي حكومت يك ايجاد بر مبني تصوري
نميتواند نيز است شده عنوان گلداماير چون كساني سوي از
.كند ترميم را كشور آن مشروعيت عدم
وحقوق ملل سازمان قطعنامههاي از اسرائيل تخلف موارد
بينالملل
فلسطينيها كردن آواره:الف
يهودي ، عرب بخش در مردم اكثريت تقسيم قطعنامه مطابق
درقبال مسيحي و مسلمان نفر حدودا 078/509بودند
صهيوني نظرمفهوم از لذاداشت وجود يهودي نفر 020/499
از فلسطين آنعربهاي در كه كشوري به يهودي حكومت اطلاق
شمار به تناقص نوعي بودند يهوديان از بيش تعداد نظر
:ميگويد رودنسون ماكسيمميرود
اصلي وشرط هدف اولين در حكومت يك بودن يهودي خصوصيت كه
.است صهيونيست ايدئولوژي
در فلسطينيرا اعراب حضور مساله صهيوني رهبران نتيجه در
.كردند حل خشنترينروش و وحشيانهترين با يهودي حكومت بخش
فلسطيني عربهاي ترور ارعابو و جمعي دسته كشتارهاي و قتل
مناطق بعضي در حتي و گرفت مختلفشدت شهرهاي و مناطق در
و خانه از اعراب اخراج به اقدام نيروهايمسلح به توسل با
سال 1948 در اقدامات اين نتيجه در.كردند خود كاشانه
.درآمدند آواره صورت به فلسطيني ميليون يك تقريبا
كنتبرنادوت توصيه به بنا متحد ملل سازمان عمومي مجمع
مورخ قطعنامهشماره 194 فلسطين براي ملل سازمان ميانجي
:است آمده قعطنامه اين در.كرد صادر را دسامبر 1948 11
وخواهان دارند خويش وطن به بازگشت قصد كه آوارگاني به
بايد همسايگانشانميباشند ساير كنار در مسالمتآميز زندگي
براي و شود داده اجازه كار اين انجام براي وقت اسرع در
خسارت بايد ترجيحنميدهند را وطن به بازگشت كه آنهايي
حقوق اصول طبق بر ديدهآنها صدمه يا شده مفقود اموال
مراجع يا و دولت وسيله به وعدالت انصاف اصل يا بينالملل
(7).گردد پرداخت مسئول
فلسطين براي ملل سازمان آشتي كميسيون به قطعنامه همين
و دوباره استقرار موطن ، به بازگشت كه ميدهد دستور
(8).نمايد تسهيل را آوارگان اقتصادي و اجتماعي توانبخشي
و زد باز سر قطعنامه اجراي واز نشد تسليم اسرائيل ولي
حقوق اعاده براي را اسرائيل موافقت نتوانست آشتي كميسيون
برنادوت خودكنت اينكه ضمن.نمايد جلب فلسطيني پناهندگان
.رسيد قتل به صهيونيست ترور گروههاي توسط نيز
ترككردند را بنگلادش آواره ميليون دوازده سال 1971 در
خود بهموطن آنها پاكستان و هند جنگ خاتمه از بعد اما
ديگر گونهاي به فلسطين در وضعيت كه صورتي در.بازگشتند
تا شدند اخراج سرزمينشان از كاملا فلسطيني اعراب.است
كردن آواره براي.شود باز يهودي مهاجران براي جايي
تنها نه امر اين تراشيد عذري نميتوان وطنشان از فلسطينيها
بلكه است ، ملل سازمان منشور مواد و بينالملل حقوق ناقض
.ميباشد نيز تمدن و انسانيت اوليه اصول مخالفصريح
معين درقطعنامه آنچه از غير زمينهايي تصاحب و اشغال:ب
.بود شده
را فلسطين خاك از درصد يهودي 57 حكومت به تقسيم ، قطعنامه
به 80 منطقه اين و 1949 سالهاي 1948 در.بود داده اختصاص
توسط فلسطين سرزمين حدود 4 اشغال.يافت افزايش درصد
طرح با اعراب اگرچه.شد تقسيم قطعنامه نقض باعث اسرائيل
عدم از كه بود آنها قانوني حق اين اما كردند مخالفت تقسيم
طرح قبول عدم.كنند دفاع كشورشان ارضي تماميت و تجزيه
و اعراب بين برخوردهايي بروز و فلسطينيها سوي از تقسيم
تشديد جهت اسرائيل به نميتواند وجه هيچ به اسرائيل
.بدهد حقي و مجوز فلسطين سرزمين بقيه غصب و خرابكاري
اعراب اموال ضبط و توقيف غارتگري ، :ج
غيرمنقول ، و منقول فلسطيني ، آواره ميليونها دارايي تمام
غارتگري.شد تصاحب و ضبط سال 1948 در اسرائيليها وسيله
اموال محتوياتشان ، تمام و روستاها شهرها ، شامل اسرائيليها
تجهيزاتشركتها و كالا دارايي ، حقوق ، قبيل از صنعتي و تجاري
ميگويد پرتز رن.ميباشد كارخانه و تجاري و صنعتي موسسات و
نيروهاي بوسيله انبار و كارگاه دفتر ، كه7800مغازه ،
(9).شد تصاحب اسرائيلي
و اموال دولتي ، و عمومي اموال بر علاوه اسرائيليها غارتگري
.ميشد شامل نيز را اعراب شخصي دارائيهاي
نقض فلسطين در اعراب مالي حقوق به نسبت اسرائيل تجاوزات
حقوق نظر از آنها همه و است حقوقبينالملل آشكار
يكن لم كان و مللمحكوم سازمان قطعنامههاي و بينالملل
.ميباشند
يا منقول خواه خصوصي دشمن اموال بينالملل حقوق طبق
غارت ، تصاحب ، اشغالگر بوسيلهنيروهاي نميتواند غيرمنقول
شده بيان چنين توسطاپنهايم مطلب اين.شود فروخته يا توقيف
:است
به نبايد شرايطي و عنوان هيچ تحت خصوصي غيرمنقول اموال
وي شخصي خانه يا زمين چنانچه و درآيد متحاربمهاجم تصرف
نخواهد دست به را آنهاحقي به نسبت خريدار بفروشد را
(10).آورد
وسيله به بينالملل حقوق در خصوصي اموال از حفاظت و حمايت
دسامبر مورخه 10 بشر حقوق جهاني ماده 17اعلاميه بند 2
:ميگويد كه 1948
(11).كرد محروم اموالش از نميتوان عملا را كس هيچ
سلب و شخصي و خصوصي اموال تصاحب.است شده تاييد نيز
ملل سازمان قطعنامههاي و لاهه مقررات اعرابخلاف از مالكيت
توقيف كه ميكند تصريح مقرراتلاهه و 48 مواد 46.است متحد
همچنانكه.است ممنوع رسما خصوصي اموالدشمن غارتگري و
سرزمينهاي در خصوصي اموال غارت بر مبني نازيها اعمال
نظامي دادگاه بوسيله دوم جهاني جنگ خلال در اشغالي
.گرديد محكوم جنايتجنگي عنوان به نورنبرگ بينالمللي
قطعنامه 181 وسيله به يهودي دولت در اعراب اموال از حمايت
اين.است شده توصيه عمومي مجمع نوامبر 1947 مورخه 29
در مگر است اموالي چنين مالكيت سلب منع متضمن قطعنامه
در نيز آن باشد ، نظر در كلي و عمومي مقاصد كه مواردي
عملكرد اما.شود پرداخت قبلا آنها واقعي قيمت كه صورتي
و است مزبور قطعنامه مضامين خلاف بر زمينه اين در اسرائيل
پس اسرائيل.نشد منظور ابدا اسرائيل طرف از فوق ملاحظات
اموال تصرف به ژوئن 1967 در بيتالمقدس قديمي شهر اشغال از
و عمومي مجمع.پرداخت بودند ، آن وحومه شهر در كه عربهايي
تصرف اين و كرده محكوم را عمل اين دو هر امنيت شوراي
.دانستند رابياعتبار
بشر حقوق به تجاوز:د
اصول از يكي وي اساسي آزاديهاي و انسان حقوق به احترام
.است شده تاكيد متحد ملل منشور كهبوسيله ايست اوليه
حق چون حقوق ، از بعضي نيز (1948)بشر حقوق جهاني اعلاميه
.است برشمرده را غيره و مالكيت امنيت ، آزادي ، حيات ،
مربوط معاهده بخصوص سال 1949 ، در ژنو چهارگانه معاهدات
اوت مورخه 12 جنگ زمان در نظامي افرادغير حمايت به
منع و جنگ زمان غيرنظامياندر حمايت و حفاظت اصل 1949 ،
قرار تاكيد مورد را انساني حقوق از بعضي به بيحرمتي
كه غيرنظاميان كه ميگويد مزبور معاهده ماده 27دادهاست
بايد شرايط تمام در شدهاند شدهتعريف افرادحمايت به
و رفتار مذهبيو عقايد خانوادگي ، حقوق شرف ، شخصيت ،
شكنجه قتل ، همچون اعمالي.شود شمرده محترم سنتهايشان
دسته مجازاتهاي تحميل يا و بيگناهان تنبيه (ماده32)بدني
اشخاص عليه تلافي به اقدام وغارتگري ، تروريسم تهديد ، جمعي ،
با توام جمعي فرديو انتقالهاي و نقل ،(ماده 33)اموال و
منقول اموال انهدام ،(ماده 49)افراد تبعيد يا زورو
براي مطلقا انهدام اين كه مواردي در مگر وغيرمنقول
.هستند موارد اين از (ماده 53)لازمباشد نظامي عمليات
امضا را قراردادها اين همگي اسرائيل و عرب دولتهاي
مطابق شده ياد موارد بر علاوه اسرائيل كردهاندوهمچنين
مبني را تعهداتي نيز نوامبر 1947 مورخ 29 تقسيم قطعنامه
اساسي وآزاديهاي انساني ازحقوق حمايت و احترام بر
ميگرفتند قرار يهودي پيشنهادي حكومت در كه فلسطيني عربهاي
قوانين كه بود كرده تاكيد قطعنامه اين.پذيرفتهبود
منظورتضمين به شاملمقرراتي بايد يهود و عرب دولتين
اساسي آزاديهاي انساني ، حقوق از..مردم تمام برخورداري
حقوق خود تعهدات تمام خلاف بر اسرائيل اما..باشد
به نيز امروزه حتي زيرپاگذاشتو را فلسطيني اعراب همهجانبه
كشور اين البتهميدهد زمينهادامه اين در خود ننگين اعمال
،(12)حقوقبشر عمومي ، كميسيون مجمع سوي از بار چندين
آشكار نقض خاطر به بينالمللي سازمانهاي ساير و ملل سازمان
هيچكدام اما است گرديده محكوم اشغالي مناطق در حقوقانساني
و اقدامات ادامه از را اسرائيل قطعنامههانتوانست اين از
.بازدارد سياستهايش
متحد ملل آراي اجراي عدم:ه
.است علت دو معلول ملل سازمان آراء و تصميمات اجراي عدم
طرف از امنيت شوراي يا عمومي مجمع نقضتصميمات يكي
وظايف اجراي در جهاني سازمان ناتواني ديگري و اسرائيل
.خود
مستبدانه نيت سوء معلول ملل سازمان توفيق عدم اصولا
سازمان اين تصميمات اطاعت از كهپيوسته است اسرائيل
تقسيم راي وجوداينكه با لذا.است كرده سرپيچي جهاني
به منشور مفاد نقض با و بود اسرائيل سود به همه فلسطين
نشمردو محترم نيز را آن رژيم اين شد اتخاذ اسرائيل نفع
آراء و كرد تصاحب تقسيم طرح مرز بيروناز را سرزمينهايي
نتيجه و اثر فاقد بازگشتآوارگان به راجع عمومي مجمع متعدد
(13).شد
اساسنامه به راجع عمومي مجمع تصميم اسرائيل همچنين
شوراي كه را متاركه كميسيون و عملنكرد را بيتالمقدس
و مكرر خصوصاحملههاي.كرد بايكوت نمود تاسيس امنيت
علني نقض عربي كشورهاي سرزمين به اسرائيل ارتش منظم
.بود امنيت شوراي شديد تحقير و متحد ملل سازمان تصميمات
اجراي از مداوم نحوي به و دلخواه به اسرائيل بنابراين
كه بينالملل حقوق اصول و امنيت الزامآورشوراي تصميمات
مخالف روشي و كرده استسرپيچي منعكس عمومي مجمع آراء در
خود غيرقانونيبودن و بودن نامشروع كه كرده اتخاذ قانون با
سازمان تصميمات اجراي عدم معذالك.ميكند تثبيت بيشتر را
جهاني سازمان دستگاه ضعف از ناشي فلسطين مسئله در مللمتحد
.ميباشد نيز
از يا كند نقض را منشور مقررات سازمان ، اعضاي از يكي وقتي
را آن متحد ملل سازمان يا امنيت شوراي كه تصميماتي اجراي
مقابل در بايد ناچار سرپيچيكند عالما است دانسته قانوني
غيرهتوسل و اخراج حقوق ، تعليق مانند تدابيري به كشور آن
.جست
شوراي تجاوز ، يا صلح زدن هم بر يا صلح عليه تهديد مورد در
متمرد كشور مقابل در ميتواند منشور ، فصلهفتم به بنا امنيت
شوراي چون باري (14).اجراكند متناسب تضمينهاي سلسله يك
مقابل در صلحاست حفظ مسئول منشور مندرجات به بنا كه امنيت
خود وظيفه انجام از لذا نكرده ، اتخاذ تدبيري اسرائيل
.است قصورورزيده
مبشري ، اسدالله ترجمه فلسطين ، مسئله (پانوشتها4
از و 162 صفحات 161 نقلاز به ص 11 خوارزمي انتشارات
فلسطين ، مسئله (B5rowlieاثر بينالملل حقوق اصول كتاب
ازص نقل به ص 111 خوارزمي انتشارات مبشري ، اسدالله ترجمه
كتان ، هنري (ص 112 7منبع همان (عملي 6 فهرست كتاب از 507
A (Appendix v ). از نقل ص 137به بينالملل حقوق و فلسطين
Un Document
از نقل به ص 137 بينالملل حقوق و فلسطين كتان ، هنري (8
UnDocumentA/. june.
. از نقل به ص 148 بينالملل حقوق و فلسطين كتان ، هنري (9
Israel And the palestine Arabs.p.
از نقل به ص 156 بينالملل حقوق و فلسطين كتان ، هنري (10
و مقدمه (O11ppenhein,international. Haw.P..
كميسيون قطعنامههاي متحد 12 ملل منشور مواد 1 ، 13 ، 55 ، 62
مارس مارس 1969 ، 23 فوريه 1968 ، 4 مورخه 27 در بشر حقوق
شماره به عمومي مجمع آراء (مارس 1301971 و 15 1970
ژانويه دسامبر 1950 ، 51226 دسامبر 1949 ، 39414 3028
ترجمه فلسطين ، مسئله (نوامبر 1952 14 و 6146 1952
بينالملل حقوق از ص 690 از نقل به ص 137.مبشري اسدالله
Lcarare اثر عملي
در الغطاء كاشف آيتالله نقش
و ضدصهيونيستي مبارزهء تحكيم
ازانحراف جلوگيري
صهيونيسم مساله و شيعه روحانيت
پيگير مبارزه سال مقالهبه 66 گذشته شمارهء دو در:اشاره
مسلمان علماء مختلف شيوههاي و صهيونيسم عليه علمايشيعه
عنوان و شد پرداخته صهيونيسم برابر در اسلامي جوامع حكام و
فلسطين تقسيم به ملل سازمان عمومي مجمع نهايت در كه گرديد
به را گرامي خوانندگان توجه مقاله ، اين ادامه در.داد راي
نفت صنعت شدن ملي از پس صهيونيستي ضد جبهه گيري قدرت
ضدصهيونيستي حركت اصلاح مهمتر آن از و سال 1330 در ايران
كاشف آيتالله توسط ضدكمونيستيشود ، حركت به تبديل ميرفت كه
مسيحيت و اسلام اخلاقي كنگرهارزش به وي پيام در كه الغطاء
.ميپردازيم است ، متجلي لبنان مادي مكاتب ساختن ناتوان در
رجبي محمدحسن
ماه بهمن تاريخ 29 به درگزارشي كشور كل شهرباني رئيس
كه مسئولي يهودي تعدادجوانان كه كرد پيشبيني 1328ش
به 000/40 هستند بهاسرائيل مهاجرت براي خواهانگذرنامه
بعد ماه چهار كه ديگري گزارش در (37)ميشود بالغ نفر
را 000/60 اسرائيل به گذرنامه متقاضيان تعداد داد ارائه
از نفر هزاران تعداد اين علاوهبر (38).زد تخمين نفر
يهوديان موكد سفارش وبا شده كشور وارد عراقي يهوديان
ايران سفير مساعد نظر و (39)ايران دولت به امريكا متنفذ
خارجه وزير موافقت نيز و (40)(علا حسين) امريكا در
اسرائيل روانه(42)(محمدساعد) وقت نخستوزير و (41)كشور
.شدند
دريافت ازاي در ايران پنهاني ، دولت همكاريهاي اين دنبال به
اسفند روز 14 در را آنكشور اسرائيل ، از رشوه دلار 000/400
بيت در و رسميتشناخت به فاكتور دو صورت به ماه 1328ش
(43).كرد داير المقدسسركنسولگري
و ميگرفت صورت محرمانه كهبسيار رو آن از اقدامات اين
سياسي فعالان توجه نيز سياسيو اختناق و فشار دليل به نيز
سياسي محافل در نفت ، بازتابي موضوع ويژه به مسائلداخلي ، به
سال از كه آن توجه نكتهشايان.نداشت داخلي ومطبوعات
مسلمانان نفرت و خشم وموجب شد تشكيل اسرائيل دولت 1327شكه
روشنفكران گروهياز گرديد ايران مردم جمله از جهانو
آن توضيح.برخاستند اسرائيل از جانبداري به آشكارا ايراني ،
حزبتوده ، فعال اعضاي از گروهي هنگاميكه سال 1326ش در كه
اردوگاه بر اتحادشوروي رهبر از تلويحا
منشعب توده حزب از و كرده انتقاد (استالينيسم)سوسياليسم
دنبالجايگزيني به ،(ناميدند سوم نيروي بعدهاخودرا و)شدند
سوسياليستيغيرروسي نمادهاي و سوسياليسمجهاني جديد رهبري
كشاورزي واحدهاي از) آنان ، كيبوتص رو همين از.بودند
نظرشان از كه را ( اسرائيل سپس و فلسطين در صهيونيستها
كشاورزي واحدهاي از)كالخوز به نسبت بيشتري محاسن سابقهو
آرماني و كامل نماد عنوان به داشت (روسي سوسياليستي
سال از گروه اين برجسته نويسندگان پنداشتند ، سوسياليسم
و (زندگي نبرد و زندگي و علم) خود مجلات در بعد به 1327
مجموع ودر نوشتند كيبوتص درباره متعددي مقالات مجلات ، ديگر
رژيم درنهايت و كشاورزي نظام به نسبت ستايشآميزي لحن
سرشناس نويسندگان جمله از.گرفتند پيش در اسرائيل نوپاي
نوشته به.بودند... و ملك حسين ملكي ، خليل:سوم نيروي
به نسبت] ملكي مقالههاي برخورد و احمدلحن آل شمس
ميپنداشتيم جوانها ما كه بود مشتاقانه چنان [اسرائيل
كردن پياده سرگرم ناحيه آن در مردم از گروهي
(44).بهشتاند
آگاه روحانيون از گروهي تا گرديد سبب آشكارا جانبداري اين
و زندگي و علم مجله صهيونيستي گرايشهاي به قم علميه حوزه
(45).كنند اعتراض آن گردانندگان و ملكي
كودتاي هنگام تا تبعيد از بازگشت از پس كاشاني آيتالله
خود سخنرانيهاي و پيامها اغلب در آمريكايي 28مرداد 1332
ضد مبارزات و فلسطين مسلمان مردم از را خود كامل حمايت
و فرانسوي عليهاستعمارگران اسلام جهان مسلمانان استعماري
برايهمه بزرگي خطر را صهيونيسم و ميكرد بيان انگليسي
(46).ميدانست خاورميانه مسلمانان ويژه به مسلمانان
دكتر نخستوزيري و نفت صنعت شدن ملي از پس و سال 1330 در
آيتالله يافت دست بزرگي سياسي پيروزي به كهايران مصدق
دولتهاي و ملتها جهان ، مسلمان ملل به مهمي پيام طي كاشاني
بينالمللي عليهاستعمارگران يكديگر با اتحاد به را اسلامي
كشورهاي مركباز اسلامي اتحاديه تا كرد پيشنهاد و نمود دعوت
اين تشكيل ضرورت در وي.شود تشكيل زودتر چه هر اسلامي
بر لحظه هر جهان روزمره حوادث و فعلي وضع:اتحاديهنوشت
و مسلمان ملل از متشكل جبهه يك كهوجود ميافزايد ما يقين
معنوي جنبه از تا نظرميرسد ، به ضروري ملت و دولت هماهنگي
برابر در گرفتهو الهام خود بزرگ پيامبر به راهنمايي و دين
رخنه از و ايجاد محكمي سد ونوكران استعماري مطامع
چنين بتواند اسلاميكه وحدت اين.سازد اجانبجلوگيري
كه سالانه كنگره تشكيل با جز عهدهگيرد به را وظيفهسنگيني
شعب و شود تشكيل كشورهاياسلامي پايتخت در بار يك سال هر
اين در.مقدورنميباشد سازد برقرار كشورها ديگر در را خود
و فرهنگي ديني ، سياسي ، نمايندگان بايستي كنگره
محرز دين به نسبت آنها شديد علاقه كه اسلامي اقتصاديكشورهاي
آمده جهان مسلمانان به خطاب پيام دراين.كنند شركت باشد
هزاران از يكي پوشالياسرائيل دولت ايجاد !برادران:بود
نابودساختنمسلمانان منظور به اجنبي كه بود تبهكاريهايي
(47).شد مرتكب
اتحاديه ايجاد و تهران در اسلامي كنفرانس تشكيل پيشنهاد
كشورهاي بينظير استقبال با اسلامي جبههمتحد يا اسلامي
به:نوشت زمان آن اطلاعاتدر روزنامه.شد روبهرو اسلامي
دعوتآيتالله به اسلامي ممالك اغلب تاكنون اطلاع قرار
مثبت پاسخ تهران كنفرانس به نماينده اعزام بر مبني كاشاني
و پاكستان و مصر كشورهاي اسامي ميان اين در.دادهاند
سابق نخستوزير پاشا ، ترتيب به و ميشود ديده عراق و فلسطين
فلسطين اعظم مفتي ليگ ، جمعيتمسلم رئيس الزمان ، خليق مصر ،
به مزبور مسلمانانكشورهاي طرف از نمايندگي به عالي رشيد و
.آمد خواهند تهران
خصوص به فلسطين ، مساله درباره كنفرانس اين برگزاري اهميت
دليل همين به.بود چشمگير و توجيه قابل بسيار ايام آن در
از ;نمود زيادي كمك كنگره اين تشكيل براي فلسطين مفتياعظم
مختلف كشورهاي بايداز كه شخصيتهايي از كاملي فهرست جمله
چاپ مجلهنيوزويك.فرستاد كاشاني الله آيت براي شوند ، دعوت
اسلامي شخصيتهاي و سران استقبال به اشاره با آمريكا
هدف درباره مفصلي مقاله درج با كاشاني آيتالله ازپيشنهاد
:نوشت كنفرانس و كنگره تشكيلاين از نهايي
در مذهبي و سياسي قدرت بزرگترين اكنون كه كاشاني آيتالله
خود قدرت و نفوذ ميخواهد كنگره اين تشكيل استبا ايران
عرب ، اتحاديه جاي به و دهد اسلاميبسط ممالك كليه در را
(48)...آورد وجود به اسلامي بينالمللي بزرگ اتحاديه يك
آن داخلي عوامل و استعمار چيني دسيسه دليل به متاسفانه
كه -را كنفرانس اين كه نشد موفق كاشاني ، وي آيتالله
در -بودند بسته بداناميد اسلامي ملل و دول از بسياري
پاكستان كراچي در بعد سال كنفرانس لذا و كند برگزار تهران
كنفرانس اين براي كه پيامي در كاشاني آيتالله.شد برگزار
اسلامي كنفرانس تشكيل در خود توفيق عدم به اشاره با فرستاد
برادران اينكه از داخلي ، گرفتاريهاي واسطه به تهران در
اظهار هستند او قديمي مقصود و آرزو تعقيب درصدد پاكستاني
(49).كرد اعزام كنفرانس به نماينده نفر ودو نمود خوشوقتي
خاورميانه دوستداران جمعيت رئيس نايب ماه 1332 ، اسفند در
الغطاء كاشف محمدحسين شيخ آيتالله به نامهايكه در
ماه ارديبهشت در كه كنگرهاي در تا كرد دعوت او از فرستاد
موضوع.نمايد شركت ميشود برگزار لبنان بحمدون شهر در 1333
ساختن ناتوان در مسيحيت و اسلام اخلاقي ارزش كنگره اين
ولي نكرد شركت كنگره اين در الغطاء كاشفبود مادي مكاتب
به شكني دندان پاسخ كه كرد ارسال آن براي پيامي
خوبي به او.بود (آمريكا دولت)كنگره اصلي گردانندگان
چنين تا بود آن كنگره ، اين تشكيل از هدف كه ميدانست
الحاد و كمونيسم عليه مسلمان و مسيحي دول كه شود وانمود
:بود آمده پيام اين از بخشي در.هستند همراي و همصدا
و آزاديها از ملتها كه ميشود برطرف زماني كمونيسم خطر
و حرص دشمني ، ستم ، وريشههاي شوند اجتماعيبرخوردار عدالت
آمريكا ، مردم اي.شود ديگرانخشكانده حقوق به تجاوز و آز
آيا چنينايد؟ آياشما انگليس دولت اي آمريكا ، دولت اي
در شما كه جنايتهايي آيا قائليد؟ ارزش معنويات براي شما
ستمهاي اين با شما آيا نكرد؟ روسياه را شما كرديد ، فلسطين
كابوس دو گرفتار تاكنون شرق دنياي نشديد؟ زبون و خوار خود
به نيز صهيونيسم ينك وا بود [فرانسه و انگلستان]استعمار
زنان مردان ، و كند حمله فلسطين روستاهاي به تا آمد ميدان
مگر نميدهيد؟ اسلحه و پول آنها به مگر.بكشد را كودكان و
نكرديد؟ تشويق جنايتهايشان خاطر به را آنها
بيابانها آواره و بيخانمان را فلسطيني عرب شما 000/900
آنها.كرديد آنها لحاف را آسمان و بستر را زمين نموديد ،
به سنگ دل كه كرديد كاري شما اما بودند عزيز خود وطن در
آيا.ميگريد آنها براي نابينا چشم ميسوزدو آنها حال
كرد؟ جنايت شما اندازه به (روم خونآشام امپراتور)نرون
و داريد همكاري انتظار اعراب و مسلمانان از شما كه شگفتا
شما !كنند همفكري و همكاري شما با كه ميخواهيد آنها از
با و ميكوبيد سرش بر دست يك با و ميكنيد لگدمال را عرب
ميكنيد؟ نوازش ديگر دست
بلكه عربي ، دولتهاي دست به اما كرديد ذبح را فلسطين شما
مسلمانان دست به.باشد شرعي ذبح تا اسلامي دستدولتهاي به
!باشد حلال آن خوردن صهيونيستها و برايشما تا قبله ، روبه و
!هستيد معنوي ارزشهاي پي در و دين اهل شما كه چرا
در فراوان اسلحه و ميدهد نقدي كمكهاي اسرائيل به آمريكا
وعده جز به عربي كشورهاي مورد در اما ميگذارد او اختيار
كشورهاي به اسلحهاي اگر.نميدهد آنها به چيز هيچ توخالي
!شگفتا !اسرائيلنجنگند با كه است شرط اين به بدهد عربي
بجنگيم؟ كه با نجنگيم اسرائيل با ما اگر
كه ميفروشد اسلحه عربي كشورهاي به اين براي تنها آمريكا
ديگر و سوريه مصر ، ايران ، در وضعيت اكنون.بجنگند هم با
براي ميخرند اسلحه آنها كه است چنين مسلمان كشورهاي
.دشمن نابودي نه و يكديگر نابودي
همه از عربي كشورهاي و فلسطين مردم سركوب براي صهيونيستها
.نميكنند رحم بزرگ و كوچك به و ميكنند مدرناستفاده سلاحهاي
بدبختيهاي همه..آمريكاست دستور اسرائيلبه جنايتهاي تمام
و پاكستان.است وفرانسه انگليس امريكا ، سر زير اسلام جهان
.است پيمان هم آنها با نيز تركيه
پيش سال چند كه ميدانيد آيا:ميپرسم كنگره ميهمانان از
كودكان و زنان و مردان و كرد حمله بهديرياسين صهيونيسم
كه ميدانيد آيا دريد؟ را باردار زنان شكم و كشت را
آيا جرميكشتند؟ هيچ بدون را مردمنعالين صهيونيستها
اين همه بود؟ آمريكايي صهيونيستها اسلحه همه كه ميدانيد
اين همه !گرفت صورت آزاديخواه كشورهاي نظر زير جنايات
.چشمهاست زرد و عموسام فرزندان شما حساب به جنايات
كنار شما با چگونه و كنيم فراموش چگونه را ذلتها اين ما
والا نمونههاي و معنوي ارزشهاي درباره و ميزبنشينيم يك
جنايات از دست است بهتر شيطانها شما بپردازيم؟ گفتگو به
آنگاه بسپاريدو اصليش صاحبان به را فلسطين و برداريد خود
عرف در اگر.دهيد تشكيل كنفرانس معنوي ، ارزشهاي درباره
كارد ديگر دست با و تسبيح دست يك با كه رواست سياست
درست عقل نظر از اما بشكافيد ، را مظلومان سينه و بگيريد
.نيست
خوشگذراني.است شگفتآور آنها سستي و عربها مرگبار سكوت
در دشمن بيرحمانه يورش كه حالي در ازمسلمانان برخي
.ميبينندشگفتآورتر را مسلمان كشورهاي
استعماري دولتهاي تسليم كه ميكنم نصيحت را عرب دولتهاي من
جوانان به.كرد نخواهند حل برايشان را زيرامشكلي نشوند
فرهنگ.است اسلام و قرآن به مابازگشت رهايي راه كه ميگويم
نه باشد استعمار با مبارزهشما پشتوانه ميتواند اسلام پربار
(50).است وارداتي فرهنگ كه كمونيستي مرام
و حيرت و بهت باعث و شد خوانده كنگره در الغطاء كاشف پيام
عربي جرايد از بسياري همچنين.شد شركتكننده اعضاي شرمندگي
سياسي جمعيتهاي و احزاب و كردند منتشر را او پيام اسلامي و
(51).ستودند را او انقلابي موضعگيري
دارد ادامه
و 152 ص 151 همان ، 37
ص 170 ، 171 همان ، 38
ص 138 همان ، .39
ص 132 همان ، .40
ص 138 همان ، .41
ص 163 همان ، .42
دوران در ايران خارجي مهدوي ، سياست هوشنگ عبدالرضا.43
ص 154 البرز ، 1374 ، نشر تهران ، پهلوي ،
ايران ، توسط اسرائيل رسميتشناختن به از پس امام گفته به
.كردند مخالفت آن با كشور علماي
جلد ،(اضافات و باتجديدنظر)نور صحيفه:به شود رجوع
ص اسلامي ، 1370 ، مداركفرهنگيانقلاب سازمان تهران ، اول ،
412
اوايل در و بعد ماه كهپانزده است يادآوري به لازم
در را خود كنسولگري دولتايران مصدق ، دكتر حكومت
عرب كشورهاي مثبت باواكنش كه نمود تعطيل بيتالمقدس
.گرديد روبرو
انتشارات تهران ، عزرائيل ، ولايت به سفر احمد ، آل جلال.44
.ص 16 مقدمه ، مجيد ،
ص 17 همان ، .45
ضد و صهيونيستي ضد سخنرانيهاي و پيامها از اطلاع براي.46
الدين جلال سيد:به شود رجوع كاشاني آيتالله استعماري
;صهيونيسم برابر در اسلامي ايران مدني ،
و سخنرانيها مكتوبات ، مجموعهاي ،(گردآورنده)محمدهنوي
ه شهريور 1320 تا ش ه از 1299 كاشاني آيتالله پيامهاي
.ص 48235 جلد 2 ، همان ، .جلد 14703 چاپخش ، تهران ، ش ، .
در وحدت استراتژي و انديشه موثقي ، احمد سيد:از نقل به
اسلامي ، فرهنگ نشر دفتر تهران ، ايران ، و هند قاره شبه
دهنوي محمد ;267-و 265 ص 253 همان ، ص 490267 1376 ،
حاج آيتالله نماينده دو اين.و 183 ص 182 جلد 2 ، پيشين ،
.بودند500 طالقاني محمود سيد آيتالله و خليلكمرهاي ميرزا
نامه.ص 119510150 الغطاء ، اماني ، كاشف سماك محمدرضا
علي دكتر توسط سال 1333 در نخست الغطاء كاشف تاريخي
آن از ديگري ترجمههاي نيز ديگران سپس و شد ترجمه شريعتي
.نمودند
|