دوست و مهربان ;ايران مردم
داشتني
رابرت ;تهران سمفونيك اركستر ميهمان رهبر با گفتگو
لرباومر
به تهران سمفونيك اركستر امسال ارديبهشت روزهاي نخستين
به كه لرباومر رابرت نام به اتريشي ، اركستر رهبر همراه
از قطعاتي اجراي به بود ، آمده تهران به مهمان رهبر عنوان
.پرداخت شوبرت و شوپن بتهوون ،
-بود شده تصنيف پيانو و اركستر براي كه شوپن قطعه بخصوص
و رهبر بدون تقريبا اركستر كه بود صورتي به آن اجراي
رهبري به پيانو تكنوازي اجراي با همزمان اركستر رهبر
.بود زيبا بسيار و جديد كاري -ميپرداخت
اتريشي ، ساله اركستر 38 رهبر و پيانيست لرباومر ، رابرت
كه بود ساله وي 9.كرد شروع سالگي از 6 را پيانو نواختن
.كرد اجرا پيانو كنسرت سوئيس و آلمان اتريش ، كشور در
مدرسه در را اركستر رهبري و ارگ تحصيلاتش ، پيانو ، با همزمان
افتخاري بورسيههاي دريافت به وموفق آموخت وين موسيقي عالي
سال 1985 در ژنو جايزهبينالمللي جمله از متعددي جوايز و
.شد
به جهان موسيقي معتبر جشنوارههاي از بسياري در تاكنون او
نوازندگان كنار در سالگي در 25.است پرداخته اجرايبرنامه
در (برندل و لكبال پروين ، سينوپولي ، آبادو ، )چون مشهوري
خاطرات.نواخت پيانو تكنواز بزرگان عنوان با كنسرتي
تكنواز عنوان به كه است سالگي ازيازده اركستر با همكارياش
سمفونيك اركستر وين ، اركسترفيلارمونيك چون اركسترهايي با
اركسترهاي و آكادميزالتسبورگ اركستر ،RSO اركستر وين ،
اركسترهاي رهبر بهرهبري و اتريش كشور خارج و داخل در ديگر
نواخته پيانو...پلاسونو و منوهين پروين ، آبادو ، چون بزرگي
.است
بصورت و گرفته قرار منتقدان توجه مورد همواره او اجراهاي
شده ضبط ديسك و نوار ويدئويي تلويزيوني ، راديو برنامههاي
تكميلي دورههاي تدريس به مرتب سالگي از 22 او.است
وين ، موسيقي عالي مدرسه اتريش ، خارج و داخل در موسيقي
جديدترين او.پرداخت آسيا و مكزيك آمريكا ، دانشگاههاي
شده نوشته اركستر و ارگ يا پيانو براي كه را آهنگهايروز
اجرا شده تقديم او به آهنگسازان خود حتيبهوسيله گاه و است
.است كرده
به حرفهاي بصورت پيانو كار كنار در است سال چندين او
تهران در او فعاليتهاي ديگر از.ميپردازد اركستر رهبري
دوره برگزاري و بهمن فرهنگسراي در كنسرتپيانو اجراي
.بود پيانو تكميلي
كرديد اجرا تهران سمفونيك اركستر با كه قطعاتي آيا
بود؟ خودتان انتخاب
اين در.شوبرت سمفوني آخرين و بتهوون سمفوني اولين بله
كه دهم ارائه تازهاي و خاص كاملا كار يك ميخواستم هم بين
اين به شنيدهام كه آنطور كه بود شوپن از پولونز قطعه آن
اين اجراي با ابتدا.بود نشده اجرا ايران در تاكنون شكل
اركستر تقريبا اجرا اين در چون نبودند موافق چندان قطعه
.نيست شدني كار اين بودند معتقد و ميماند رهبر بدون
نيست؟ رايج اينكار هم كشورها ساير در حتي
رهبرهاي هم قبلا اما نيست متداول و عادي سبك اين بله
كريستف و پروين آندره بورن ، بارن برناشتاين ، مثل مشهوري
تا كار اين گفت نميتوان.دادهاند انجام را كار اين اشنباخ
و بود نشده ايران در قبلا البته نميشود ، و نشده حال به
.كنم اجرا جديدي كار توانستهام كه خوشحالم
هرگز هم من خود كه بود اين شوپن پولونز ديگر ويژگي يك
كار اين شود ، اجرا رهبر بدون قطعه اين كه بودم نشنيده
و موتسارت قطعات حال به تا.بود تازه كاملا هم من براي
اجرا شيوه اين به را هايدن پيانو كنسرتو يك حتي و بتهوون
ميتوانم كه بود نو ايده يك شوپن مورد در اما بودم ، كرده
مدير ابتدا در.شد برنامهاي بخشهاي موفقترين از يكي بگويم
شدني كار اين كه بودند معتقد هم آن اعضاي حتي و اركستر
را قطعه سپس كنيد ، اعتماد من به كه گفتم آنها به اما نيست
ميبايست.بود خوب بسيار نتيجه و كرديم امتحان اركستر با
البته.است شدني كار اين كه ;ميكردم مجاب را افراد تكتك
تازهاي چيز با وقتي كه دارد وجود ما همه در خصوصيت اين
و شويم مجاب خوبي به آن بابت از بايد ابتدا ميشويم مواجه
كسيبيگانه ميبينيم وقتي هم شايد بزنيم كار آن به دست بعد
اونه به است غريب برايمان هم بكند ميخواهد كه كاري و است
و ملامت قصد اصلا خاطرات اين كردن بازگو از.ميگوييم
چطور كه ميكنم بازگو است جالب چون تنها و شكايتندارم
و شد شكوفا شد ، مجاب كمكم كار حين در تدريجو به اركستر
اركستر براي اوجي نقطه كار درپايان ، كه درآمد بصورتي
اجراي از اركستر اعضاي كه ميتوانمبگويم حتي و ميشود محسوب
.ميبردند هم لذت قطعه
ميگفتند آنها اگر زيرا بود مهم بسيار هم آنها خواست البته
قبل از.نداشتم كار براي شانسي هيچ مانميخواهيم
را آن بخوبي زيرا است ، مشكل قطعهچقدر اين كه ميدانستم
نگاه را آن پارتيتورهاي دروين هنگاميكه بودم ، كرده مطالعه
و چشم سر ، با اركستررا بايد كه بودم شده متوجه ميكردم ،
به قطعهرا خاطر همين به كنم ، رهبري دست يك با تنها گاه
شدني كار اين كه شدم مطمئن وقتي و كردم مطالعه دقت
بايد.كنم اجرا شكل اين به را اثر اين مايلم است ، گفتم ،
كار آن به دست بعد و كنيم فكر خوبي به دربارهكار هميشه
اما كرد ، امتحان ميتوان را كههمهچيز معتقدند برخي.بزنيم
كه داشت من براي را خطربزرگ اين مطالعه ، بدون كردن امتحان
اينكه نخست ;جنبهداشت چندين كه شود ، منجر بدي پايان به
ديگر اعضاءاركستر اينكه دوم ميدادم ، ارائه بدي برنامه
هم همه از نظرم به كه سوم و نداشتند من به اعتمادي
اعتماد كمتر هم ديگر آدمهاي به آنها اينكه ، بدتربود
كرديم كاري چنين قبلا:ميگفتند خود پسبه آن از و ميكردند
آماده خوبي به را قطعه همينخاطر به.شديم مشكل دچار و
اين كنيد ، مناعتماد به كه گفتم اطمينان با و بودم كرده
.است شدني كار
از پس كه بودم خارجي رهبر نخستين من چون ديگر سوي از
وجود با -كرده رهبري را اركستر اين اسلامي جمهوري تشكيل
مهم بسيار برايم -دارم بابت اين از كه خوبي بسيار احساس
ميكردم ثابت ميبايستدهم ارائه متفاوت و خوب كاري كه بود
خارج كشورهاي از كسي اگر.دارد فايدهاي و مفهوم آمدنم ، كه
ميشود اجرا اينجاهم در كه دهد انجام را كاري همان و بيايد
براي اصلا بپرسند دارند حق پس بكند ، نتواند بهتري كار و
من اماميكنيم را كاري چنين خودمان كه ما است؟ آمده چه
اينجا اروپابه از موسيقي كارشناس يك عنوان به توانستم
.بنوازم اروپايي موسيقي و بيايم
بوديد؟ راضي كار نتيجه از پس ،
نيستم ، راضي كارم از هيچوقت تقريبا هنرمند يك عنوان به
بهتري كار ارائه و پيشرفت مانع رضايت احساس اين زيرا
راضي بسيار كنسرت اين اجراي از ديگر سوي از اما.ميشود
اركستر كار.داشت اركستر كه پيشرفتيبود جنبه از آن و بودم
اجرا آخرين با همداشتيم ، با را تمرين اولين كه روزي از
رسيده بسياربالايي سطح به كار و داشت فوقالعادهاي تفاوت
تلاش يك ، من بود ، مهم بسيار من براي جهت دو از اين و بود
از استفاده با هم اركستر و دهم ارائه را كار بهترين كردم
اين كه معتقدم حتي من.بخشيد تحقق را آرزو اين توانش تمام
صورتيكه در بنوازد ، ميتواند هم اين از بهتر خيلي اركستر
پيگير و مرتب بطور تا كنيم فراهم آنها براي را لازم شرايط
همه كه لازم تعليمات تمام از و كنند تمرين خوب رهبر يك با
.كنند استفاده ميكنند ، استفاده خوب اركسترهاي
به مربوط خرسندم بسيار آن بابت از كه جنبهاي دومين
.تماشاچيهاست
كه شنيدم ولي كنم مقايسه گذشته با نميتوانم البته
كنسرتوپيانو چه و سمفونيك اركستر دراجراي چه تماشاچيها
به كه طوري به ميكردند گوش بهبرنامه علاقه و دقت با بسيار
شبها بعضي در حتي ميزدند ، مختلفدست قسمتهاي بين در ندرت
تماشاچيها خوب نشانهتمركز اين و نيفتاد اصلا اتفاق اين
.بود
دارد؟ شرايطي چه به نياز خوب اجراي يك
وعكسالعمل ميدهيم اركستر به آنچه ميان است موازنهاي اين
مانميخواهيم ، كه بگويند اركستر اعضاي اگر.اركستر
مقابل همدر جهان اركستر رهبر بهترين حتي نداريم ، علاقهاي
همينطور.ندارد خوب اجراي يك براي شانسي هيچ اركستري چنين
هم اركستر و بيايستد اركستر مقابل بد اركستر رهبر يك اگر
.نيست ممكن اين بازهم بنوازد ، خوب بخواهد
و خوبي به كه گيرد قرار اركستر مقابل در كسي بايد پس
بايد هم اركستر ديگر سوي از و ميخواهد چه بداند دقيقا
از بتوان اينكه امكان باشد ، داشته را امكاني حداقل يك
هرچيز از پيش و ساخت را آن بتوان برد ، بهره تواناييهايش
كاري ارائه خواستن خوب ، كاري خواستن است ، مهم خواستن
تمرين پيگير و مستمر و كردن كار متمركز را خود متفاوت ،
پيشرفت و اركستر شكوفايي به هم با اينها همه نتيجه كردن ،
.ميانجامد آن روزافزون
چيست؟ موسيقي در موزيكاليتت درباره نظرتان
كه است اينحس خاطر به و است موسيقي اساس موزيكاليتت ،
است بهتر ميكنم فكر.دارد موسيقي نواختن به تمايل انسان
.دهم توضيح كمي واژه اين مفهوم درباره
است فطريانسان توانايي و ذاتي احساس همان اين من نظر به
به كردن درگوش فقط نه و ميشود بيان موسيقي بطور كه
بچه.داريم نياز آن به بسيار هم نواختن در بلكه موسيقي
ميكند تكرار خوب را ريتم ميخواند ، آواز خوبي به كه كوچكي
و دارد موسيقايي احساس ميكند پيدا جديدي ريتمهاي حتي و
.است انسان مختلف استعداد از ناشي اين
تكنيكنوازندگي نظر از كه هستند نوازندههايي ميكنم فكر
آنها در موسيقايي احساس اين ولي هستند بالايي بسيار حد در
و بيمعني كلي بطور كارشان نتيجه همين بخاطر ندارد وجود
حتي شايد و مينوازند را نتها تنها آنها.است احساس بدون
حس بيان به قادر اما بنوازند هم عالي بسيار و سريع خيلي
موسيقايي احساس بيان قدرت اين من براي.نيستند موسيقايي
وجود با دوم ، درجه در نوازندگي تكنيك و است پايه و اساس
اينحس بود نخواهيم قادر هم نوازندگي تكنيك بدون اينكه
.كنيم اجرا را آهنگين
شما زندگي در نقشي چه چيست؟ موسيقي درباره كليتان نظر
دارد؟
موسيقي.انساناست زندگي اساس و پايه موسيقي من نظر به
انسان.است بوده شكوفاييفرهنگي موجبات از يكي ابتدا از
فرياد صورت به و داشت ابرازاحساساتش در سعي ابتدا از
اولين ما كه آنچه بالاخره و ريتم ايجاد آوازخواندن ، زدن ،
موسيقي پس.كرد بيان را احساساتش ميناميم ، موسيقي قطعه
.است كرده انسان را انسان كه بوده چيزهايي نخستين جزء
بايد موسيقيميپردازم ، به تخصصي بطور كه كسي عنوان به من
خاطر به تنها.مناست زندگي محتواي موسيقي كه بگويم
بلكه نميپردازم آن به احساسم بيان به نياز يا و سرگرمي
هستند چيزي دو ورزش و هنر.نهادهام آن بر را زندگيام تمام
در را زندگياش تمام بايد آنها در موفقيت براي انسان كه
با خيلي كه صورتي در تنها و شود بهترين تا بگذارد راه اين
در كه داشت خواهي را شانس اين كني كار وسخت باشي استعداد
.گيري قرار راس
هنر كلا و موسيقي در اما برسد نظر به بيرحمانه كمي شايد
رشته در.ميشوي فراموش نباشي ، بهترين اگر كه است چنين
موفق بسيار اما نبود ، هم بهترين ميتوان طب مثلا ديگر ،
.بود
ونتواند نباشد مشهور ورزشكار يك يا هنرمند يك اگر اما
بدين اين نخواهدداشت هم درآمدي حتي باشد بهترينها جزو
اطرافش و خود با حالرقابت در دائما هنرمند كه است معني
جهت اين از و است لازم دائمي سيرپيشرفت يك برايش و است
.دارد نياز انسانها تمام به
.مصرفميشود وسيعي شكل به امروز موسيقي ديگر ، سوي از
بسياريوسايل و ديسكها نوارها ، تلويزيون ، راديو ،
قادر ما زيرا خوبنيست ، اصلا اين معتقدم.ديگر غيرمستقيم
در كه شدهام متوجه.كنيم بيان را خودمان احساس نيستيم
از بسياري -است شكل چه به وضع نميدانم ايران در -اروپا
آواز نميتوانند اصلا يا كم خيلي يا بزرگسالان و بچهها
و انسان روح براي نكردني باور طرز به اين و بخوانند
بخواند نتواند كه انساني.است خطرناك او انساني خصوصيت
همين به.احساس بيان مشكل دروني ، مشكل دارد ، مشكل قطعا
احتياج روانپزشك به امروز جوامع در حد اين تا كه است سبب
.داريم
بد خوبو نوع زندگي چيزهاي همه مثل هم موسيقي در البته
جنبه آن ما منظور زمينهها ، همه مثل كه است طبيعي و داريم
كرد ، بيان را آن بايد انسان يك عنوان به آنچه.است آن خوب
تاثير ايجاد و تعالي سبب و برميخيزد آدمي جان از آنچه
را انسان كه پرهياهو و شلوغ موسيقي.شود شنونده در مثبت
شنونده در و دارد تهييج و تحريك جنبه تنها ميكند ، عصبي
بد نوع اين خاطر به نبايد ما اما.ميگذارد جاي بر بد اثر
ايران در امروز شايد.ببريم سوال زير را موسيقي كل موسيقي
خود احساس بيان براي بسياري هم هنوز و باشد ديگري طور
كار اين اروپا در اما مينوازند ، ساز يا ميخوانند آواز
براي پيشرفت سير اين اميدوارم.ميشود كمتر روز روزبه
.خود به طبيعت ، به.برگردد عقب به شده هم يكبار
ازدوران و زود خيلي را پيانو نواختن و موسيقي شما
وجود نوعياجبار آيا كردهايد ، شروع -سالگي 6-كودكي
برگزيديد؟ را راه اين خود ميل به يا داشته
منو با مادرم و پدر گرفتم ، تصميم خود باره اين در
من كه متوجهشدند زود خيلي و ميكردند كار آواز خواهرانم
كه پيانويي سراغ همبه گاه -ميخوانم علاقه با و خوب بسيار
قدرت با مرا ساز اين كه انگار ميرفتم ، داشتيم خانه در
و پدر به روزي اينكه تا.ميكشيد خود سوي به جادويياش
از پسبگيرم ياد را پيانو نواختن ميخواهم كه گفتم مادرم
آواز كر گروه در آنجا و رفتم موسيقي مدرسه به آن
آواز هم صفحه و تلويزيون براي و اپرا در ميخواندم ،
اركستر مجموعه و بزرگ هنرمنداني با بين اين در خواندم ،
به ميخواهم كه است راهي اين دريافتم سرعت به.شدم آشنا
موسيقي كه بود خوب خيلي من براي.دهم ادامه حرفهاي صورت
را تصميم اين تا گذاشتند مادرم و پدر.كردم شروع زود را
توجه آنها البتهنبود كار در اجباري هيچ و بگيرم خودم
موفقيت ، براي كه ميكردند جلب همواره نكته اين به مرا
كرد تمرين سخت داد ، ادامه پيگير صورت به بايد را موسيقي
به اگر گفتند ، اما نكردند مجبور مرا آنها.رسيد هدف به تا
موسيقي تحصيل هزينههاي نكنم ، تمرين پشتكار با و مرتب صورت
مسئوليت حس ايجاد و موفقيت باعث همين.پرداخت نخواهند مرا
مستمر تمرين بدون هم افراد مستعدترين زيرا.شد كار اين در
.ندارند شانسي هيچ
است؟ مناسبتر موسيقي گرفتن ياد براي سني چه
يك بود ، اما خوبي بسيار سن و كردم شروع سالگي شش در من
و استعداد زيراكودكان ندارد وجود كار اين براي مشخص سن
سه در كه هستند بچههايي.دارند متفاوتي يادگيري قدرت
نوازنده يك اينكه براي.سازبنوازند ميتوانند هم سالگي
.كرد شروع زودتر هرچه بايد شد خوبي
آموختنموسيقي براي حقيقي خواست به كودكان بگذاريم بايد
را آموزش كردند ، بايد پيدا را كار اين شوق وقتي و برسند
بگذاريم اختيارشان در امكاناترا بايد هموارهكنيم شروع
شوقي هيچ واداريم ، كار اين به زود خيلي را كودكي اگر اما
.نميآورد بدست را موسيقايي حس آن و نميكند پيدا موسيقي به
براي را شانساش كند ، شروع را موسيقي دير خيلي كودك وقتي و
كودك مربيان و والدين.ميدهد دست از راه اين در موفقيت
.دارد گرايشهايي و علايق چه كودك كه باشند داشته توجه بايد
حتي و علاقهمندند موسيقي به كه هستند بسياري مادرهاي و پدر
ورزش به مثلا فرزندشان اما ميكنند كار رشته اين در
كرد برخورد كودك با دقت با بايد اينجا در.ميشود علاقهمند
پس است ورزش در استعدادت و علاقه اگر باشد ، ;گفت او به و
كودكان هميشه بايد معتقدم من.بروي آن دنبال به است بهتر
كنند عمل درست تا باشيم داشته نظر زير خوب كنيم ، حمايت را
اشتباه ايننگذاريم آنها براي قانوني و قاعده هيچ اما
.دارد كودك به بستگي كنم ، تعيين مشخصي سن بخواهم كه است
چيست؟ حال و ايران به آمدن از قبل احساستان
بهكشورهاي -اخير سالهاي بخصوص -زندگي طول در من خوب
آنجا نميكنم ، سفرمفكر از قبل هيچوقت.كردهام سفر مختلفي
است؟ چگونه حكومتش و چگونهاند مردمش بود؟ خواهد چطور
آنجاميتوانم در كه است اين برايم جالب و مهم نكته
.دهم ارائه خوبي هنر كنم ، اجرا برنامه
.ميكردمبود فكر كه همانطور چيز همه.هستم اينجا حالا
كشورهايدنيا همه مردم شبيه تقريبا هم اينجا مردم
بد ، همآدمهاي و دارد وجود خوب آدمهاي هم اينجا.هستند
و پير بزرگ ، و آدمهايكوچك تنبل ، آدمهاي و زرنگ آدمهاي
مدتهاست زيرا نشدم چيزمتعجب هيچ از بهرحال جوان ،
ايرانيها من.دارد را خود خاص ملتيخصوصيات هر دريافتهام
رفتاري با و جالب كمك ، آماده خونگرم ، جذاب ، خيلي را
.يافتم دوستانه
همبا من گاه دارد ، استثناء كه قانوني هر مثل البته
به امابسيار ميكردم پيدا مشكل و ميشدم مواجه استثنائاتي
آنها با كه درصدمردمي نود از بيشافتاد اتفاق اين ندرت
.بودند داشتني دوست و مهربان شدم روبرو
فتوحي مهرزاد:از گفتگو
|