مخابرات مرا تلفن شماره
است فروخته
طالقاني خيابان كسبه مشكلات
تبريز
سال عيدي و تراش ريش ماجراي
76
و زحمتكش كاركنان تلاش منكر
!...اما نيستيم سيما دلسوز
همشهري به تلفن
مخابرات مرا تلفن شماره
است فروخته
آبونمان قبوض پرداخت ماهي چند بيماري و مسافرت علت به
قطع به منجر كه افتاد تعويق عهده به شماره 3126447 تلفن
وصل و معوقه بدهي پرداخت برايشد من منزل ارتباطي خط
(م) آقاي مربوطه متصدي.كردم مراجعه مربوطه مركز به تلفن
مجددا و پرداخت را آبونمان معوقه وجوه كه كرد راهنمايي
عمل صورت همين به.شود داده تلفن وصل ترتيب تا مراجعهكنم
شما تلفن شماره گفت شده ياد فرد مراجعتبه در ولي كردم
شماره ميشود مگر كه اعتراضبرآمدم مقام در است شده فروخته
كرد تهديد باپرخاش شود ، فروخته است من به متعلق كه تلفني
بيرون را شما ميگويم ماموران به والا بيرون برو
.كند راحل من معضل مخابرات شركت عامل مدير لطفا!بيندازند
مقدم ثنايي حسن
طالقاني خيابان كسبه مشكلات
تبريز
با تبريز فاضلاب و آب مامورين سال 76 زمستان ماههاي در
تا (ره)امام مصلاي راهي سه از طالقاني خيابان تعطيل
علاوه ماه ازچند بيش كانال حفر و جديد ، شهريور چهارراه 17
و برايمردم را مرور و عبور نقليه ، وسائط آمد و رفت قطع بر
سال پاياني روزهاي در بالاخرهكرد مشكل خيابان اين كسبه
ريخته آن روي بر نيز سردي آسفالت و شد شدهپر كانالهايكنده
مسير ديگر بار اينطرف به قبل از 2هفته متاسفانه ولي شد
ترميم سرگرم حاليكهكارگران در و شد كنده مجددا مذكور
كانالبودند خروجي بهاي در گذاردن سرپوش و شده كنده نقاط
با تبريز شهرداري بولدوزرهاي ناگهان چهارشنبه2/2/77 روز
به توجهي قابل ارقام فاضلاب و آب اينكهسازمان عنوان
خراب و كانالها روي بر خاكريزي با است ، بدهكار شهرداري
خيابانرا و تعطيل نيز را آنها كار شده كنده نقاط كردن
جاي به منطقه اين مردم براي ويراني و خاك و لاي و باگل
.رفتند و گذارده
به سريعا فرمائيد دستور كه است اين ما استدعاي و انتظار
.شود داده خاتمه بيسروساماني همه اين
تبريز طالقاني خيابان كسبه
سال عيدي و تراش ريش ماجراي
76
عناوين به.بود خانهنشين بيچادري از بيبي گفت بايد اما
پشت بعدا ميكردم سال آن به سال اين ميرفتم ، طفره مختلف
ميشود كي تا مگر اما.ميسپردم فراموشي به انداخته گوش
و قضا به تن هميشه براي يكبار ناچار به داد؟ دروغ وعده
گفتم دادم ، قول كردم ناداني و زدم دريا به دل دادم قدر
از بيخبر من.ميخرم را ريشتراش گرفتم عيدي هروقت.چشم
به دست نفهميدم ريشتراش قيمت از بيخبر و چيز همه و همهجا
وصال به ما چشم اسفندماه در 25 بالاخره.زدهام كاري چه
و بودم حسابكرده خودم پيششد روشن توماني هزار سي عيدي
تعيين ريشتراش بودجهبراي تومان هزار تا 10 معادل 8 رقمي
ميتوانم تومان هزار بابقيه 20 گفتم خودم باكردم قيمت
و كفش جفت يك هم و كنم راجور نو سال عيد سفره بساط
راهي خوش خيال و تفكر طرز اين با.خريدارينمايم پيراهني
.شدم حافظ زيرپل و خيابانجمهوري
يكريشتراش كنيد لطف گفتم.كردم شدم ، سلام مغازهاي داخل
:گفت مغازه جوانداخل دو از يكي.كنيد مرحمت من به خوب
دست با.باشد خوب ريشتراش:گفتم ماركي؟ چه و قيمتي چه به
آن تومان ، هزار يكي 50 اين:وگفت كرد قفسه به اشاره
لحظه يك.ميخواهيد را كدام حالا.تومان هزار ديگري 70
و لب قدري زبانم با.دادم قورت را دهانم آبشد خشك گلويم
قابل اصلا برايم.شدم مسلط خودم به كردم ، تر را دهانم
از ريشتراش يك قيمت نميكردم هم را فكرش حتي.نبود قبول
اين تا و بالاتر هم سالانه عيدي اضافه به ماه يك جمع حقوق
پيش.ساله چند و چند مدت اين در هم آن باشد ، رفته بالا حد
سر موهاي ديدن با جوان دو اين صبح اول شايد كردم فكر خودم
من با و بگذارند سربهسرم ميخواهند من كنفي و سفيد يكدست
برابرحقوق دو ريشتراش يك قيمت نميشد باورم چونكنند مزاح
.آمدم مغازهبيرون از ناگزير باشد ، بازنشسته يك دريافتي
از مغازه ، آن به اينمغازه از شد ، شروع بيا برو گذار و گشت
پاييني مغازه به بالايي ازمغازه چپ ، سمت به راست سمت
شدم مغازهاي داخل شانسكي.ميشدم ميشدم ، خارج داخل مرتبا
متوجه مغازه صاحب.انداختم صندلي روي را خودم بياختيار
سوال بعدا كرد صبر لحظهاي.شد من حالت تغيير و خستگي
مال:گفت و آورد ريشتراشي.دادم جواب هم من.كرد
از بيتي بهياد تومان ، مقطوع 25500 است ، بازارمشترك
:گفته كه افتادم شعرسعدي
مور افتاد لغزنده طاس در چو
زور نه بايد چاره را رهاننده
وگراني ريشتراش گراني و تورم لغزنده طاس در هم من
چارهاينداشتم 25500.بودم افتاده اجناس ساير كمرشكن
حالا خوبشدم منزل راهي و پرداختم را عيدي پول از تومان
گاز قبض فقره همراه4 به تومان باقيمانده 4500 عيدي پول از
تومان ميكنند 2500 دستمسنگيني روي كه تلفن و آب و برق و
سي مباركي و ميمنت بهدادم پولبرق تومان و 2000 گاز پول
در زدن هم بر چشم يك در سال 76 دريافتي عيدي تومان هزار
ماندم من.رفت و كشيد پر و كرد پرواز و درآورد پر لحظه يك
پرداخت اسفندماه حقوق از را آن بايد كه تلفن و آب قبض با
به غيره و پيراهن و كفش و عيد بساط تهيه ما براي و نمايم
و عيدي بودجه كسر با ماندم من.رويا و درآمد افسانه صورت
با نوهها و كوچولوها بچه و بچهها عيدي و اسفندماه
حال اين با آياشرمندگي سردرگميو خيال ، فكرو از كولهباري
اينكارهام كه من.كرد ميتوانبرنامهريزي گراني و روز و
چطور؟ ماندهامشماها تويش
منگرفتارش نه.نشود چنين اين ديگر سال 1377 ميرود اميد
امروز اوضاع كرددر قبول و داشت بايدباور.ديگران نه شوم
توفان شبنم بازنشستههايسالمند براي كنوني شرايط در و
.است
و گرفتاريها اينگونه بنگري نيك چون اتفاقات اين همه با
پا پيش و جزئيهستند روزانه معيشت سختي و زندگي مشكلات
دارد نيت حسن به منتهااحتياجدرمان و علاج قابل و افتاده
علاقهمند و بودن متعهد مردم به ونسبت كردن مسئوليت احساس و
هستند درشتي ريزو نكات از بعضي ازپيشآمدها بعضيبودن
.است پيشبيني غيرقابل كه بازنشسته برايسالمندان
قرباننژاد رحيم
و زحمتكش كاركنان تلاش منكر
!...اما نيستيم سيما دلسوز
برنامهبه گزينش و طرحها تصويب نحوه در سيما سياستگذاري
آنچهبايد اما است ، مشخص باشد نبايد آنچه كه است گونهاي
!نيست روشن باشد
درد كه صورتي در:نوشتهاست ابتدا در نامه نويسنده
گروهي يا همه بين مشترك دردي را سطور اين نويسنده
به داديد ، تشخيص اسلامي ايران ازشهروندان
ايران ، اسلامي جمهوري سيماي مسوولين به صورتنامهايسرگشاده
به اشارهاي نامه اين البته.فرماييد نشريهدرج درآن
و ندارد سياسي و خبري مسائل در يكجانبهصداوسيما موضعگيري
داده قرار مخاطب را تلويزيون برنامههايسرگرمكننده تنها
.است
تلاشهاي منكر هيچكس كه بگويم ، بايد را اين آغاز در
مسوولان ميان در نيست ، سيما دلسوز و زحمتكش كاركنان
و كار به علاقمند داشتني ، دوست بسيار چهرههاي سيمانيز
ناديده نامه ، اين لذا و.فراوانند مملكت دلسوزبراي
در ديگر ، سوي ازنيست ايشان تلاشهاي و گرفتنزحمات
تعالي و ارزنده مفيد ، برنامههاي تلويزيون ، ميانبرنامههاي
ديدن بر علاوه منتقد كار حال عين در.نيستند بخشكم
به اگر پس.هست نيز نارساييها و ضعفها قوتها ، بيان
نظر در نيز را مثبت نكات.ميكنيم اشاره پارهاينقايص
.داريم
هر است ، مانند اطلاعرساني وسيله يك رسانه ، يك تلويزيون -1
نوشته ، با نشريات اگر كه تفاوت ، اين با ديگر ، گروهي رسانه
تلويزيون ميپردازند ، رساني اطلاع امر به گفتار ، با راديو و
از كه است وسيلهاي تلويزيون.دارد تكيه تصوير بر عمدتا
منتقل مخاطبانش به را آگاهيها و اطلاعات تصاوير ، طريق
.ميكند
است ، هنوز كه هنوز گويا كه روست ، آن از تاكيد ، همه اين
جاي سيما كه است ، نيفتاده جا سيما مسوولان از برخي براي
از بسياري پخش كه بسا چه و.نيست راديويي برنامههاي پخش
.بود خواهد جذابتر و مفيدتر راديو ، از سيما ، برنامههاي
سخنرانيها طولاني ، ميزگردهاي كافي ، تصاوير بدون اخبار پخش
.هستند راديويي برنامههاي عموما...و
گوناگون جنبههاي و ديدگاهها از را جامعه افراد -2
:مثلا نمود ، طبقهبندي ميتوان
روشنفكران ، عوام ، جوانان ، پسران ، دختران ، مردان ، زنان ،
برنامهريزي طبعا و...و هنرمندان ورزشكاران ،
و اعتقادي ارزشهاي و اصول حفظ عين در كه نحوي تلويزيون ، به
جلب و انتظارات برآوردن خواستهها ، تامين فرهنگي ، در
و دشوار بس كاري باشد ، موفق نيز گوناگون رضايتگروههاي
با پيشرفته ، كشورهاي در اشكال اين رفع براي.پيچيدهاست
با متناسب متنوع برنامههاي تهيه و شبكهها افزايشتعداد
.شوند نزديك مطلوب مرز به تا ميكوشند سليقههايگوناگون ،
پخش ساعات و شبكهها تعداد افزايش ما كشور متاسفانهدر
از دوباره را تكراري در تكرار برنامههاي تا موجبگرديد ،
و.كنيم مشاهده روز شبانه در دوبار گاه و شبكههايديگر ،
افزايش براي سرسامآور هزينههاي صرف لذانفهميديم
كه صورتي در گرفت ، صورت منظوري چه به شبكههايتلويزيوني ،
.بودند مواجه برنامه كمبود با قبليهاهم
روشن سال به سال را تلويزيون ما ميگويند ، بعضيها -3
ديگري سرگرميهاي به دلشان حتما !حالشان به خوش.نميكنيم
مهماني سال به سال تورم ، و گراني دليل به كه مااست خوش
ميشود ، سپري خانه و كار محل در عمرمان تمام و نميرويم هم
يا دو كه بعضيها.باشيم دلخوش تلويزيون همين به مجبوريم
ايجاد براي و خانه ، به بازگشت در ميكنند ، كار شيفت سه
كنند؟ چه بازنكنند ، را تلويزيون پيچ اگر خستگي رفع و تنوع
مصداق به و.هستند راضي از راضيتر خيليهاشان خدا ، بندگان
منظور كه برق ، و آب قبض در نخورده ، يا خورده خاله ، كشك آش
!بله كه ميشود ، وا گلشان از گل هم مصاحبهها در.ميگردد
ايراني قلندرينژاد اين و..و است چنان و چنين برنامهها
و نخوريم؟ گشاده روي با چرا خورد ، بايد كه حالا كه است ،
واقعا برنامهها كه شود ، تفاهم سوء برخيها براي نبايد لذا
.هستند رضايتبخش
چيست؟ تلويزيون وظيفه و رسالت اصولا -4
وآييننامه اساسي قانون لابلاي از كردم ، سعي ابتدا اينجانب
جمهوري رادر تلويزيون رسالت ديگر ، منابع و سيما و صدا
درخشيد ، ذهنم در جرقهاي يكباره اما.كنم كشف ايران اسلامي
دو در رهبري معظم مقام و (ره)راحل امام حضرت شدم ، متوجه و
:فرمودهاند بيان را سيما رسالت وجهي زيباترين به رهنمود ،
فرمودند ، و همانند دانشگاه به را تلويزيون (ره)امام حضرت
تاكيد سيما برنامههاي در طنز بروجود رهبري معظم مقام
اين ميتوان را تلويزيون رسالت رهنمود دو اين در.داشتند
:كرد برداشت گونه
جامعه افراد همگاني دانش و آگاهي سطح بردن بالا -الف
.گوناگون زمينههاي در
حال عين در و سرگرمكننده برنامههاي نمايش و توليد -ب
.آموزنده
در ايران اسلامي جمهوري سيماي اگر پيداست ، ناگفته
رسالت و وظيفه انجام در كند ، حركت هدف دو اين تحقق راستاي
هر ميتوان ، معيار دو همين با و.است داشته توفيق خود ،
كه نكتهاي.سنجيد ميشود پخش تلويزيون از كه را برنامهاي
.است آموزش امر در تاكيدآشكاراست كاملا دورهنمود هر در
مستقيمآموزش آموزش.دارد گوناگون جنبههاي و ابعاد وآموزش
و...و بهتفكر مخاطب كردن وادار راه از آموزش.غيرمستقيم
پايينترين مطالعهدر ميانگين كه ما مثل جامعههايي در بخصوص
بويژهتلويزيون و راديو نقش برحساسيت است ممكن حد
برنامههايعلمي از مهمي بخش كه آنجا از و.ميافزايد
رابايد نقص اين است ، عموم آگاهي سطح از بالاتر تلويزيون ،
و.نمود جبران داستاني فيلمهاي و سريالها طريق از
تعصب بدون و منصفانه:است اين ميشود مطرح كه حالاسئوالي
تنهاحرف نه اكثرا ميآموزند؟ چه سيما سريالهاي از بسياري
.همراهميآورند به نيز را بدآموزيهايي گاه ندارند ، تازهاي
مسايل ودر كمرنگ سيما ، سريالهاي از بسياري در نقشزنان
.خلاصهميشود...و بيمنطق بگومگوهاي آشپزخانه ، خالهزنكي ،
پليسي تم اكثرا معدودي استثناي به خارجي سريالهاي
و ابتذال با گاه برندارند ، در آموزشي تنها نه كه دارند ،
.هستند همراه نيز بدآموزي
و كلي نتيجهگيري يك در تا ميشود موجب همه اين و
:شود نتيجهگيري چنين اجمالي
گزينش و طرحها تصويب نحوه در سيما سياستگذاري اولا
مشخص باشد ، نبايد آنچه كه است ، گونهاي به برنامه
.نيست روشن باشد ، بايد آنچه اما است ،
تهيهكنندگانبه تا است گرديده موجب سياست اين ثانيا
خودشان بقول و پاافتاده پيش معمولي سوژههاي دنبال
سياسي ، مسايل به نسبت كه زيرا.بروند خانوادگي
نتيجه.حساساند خودشان اصطلاح به آن امثال و اعتقادي ، فلسفي
از رنگ و بيآب و برنامهها ساخت در شارلاتانيسم رواجنوعي
ميماند ، باقي دوطرف براي آنچه لذا.آنهاست آمدن كاردر
عمل در كه است ، استفادههايي سوء و مادي زيان و حسابسود
دارد ، فرمول سازي سريال الان بگويم ، روشنتر.مشاهدهميشود
شود ، ساخته طولانيتر سريال خنثي ، موضوع كم ، خرج چگونهبا كه
است ، وضعي دردناكترين اين و.شود حضرات نصيب سودبيشتري و
.بيايد پيش كشور يك هنر و فرهنگ براي كهميتواند
چند ايران ، تلويزيون تاريخ در.نيست هركسي سريالسازيكار
بودهاند؟ كساني چه ساخته و موفقديدهايم؟ سريال
برنامههاي استثناي به حاضر ، حال در نتيجتا و ثالثا
سياسي و هنري نقد برنامههاي سري غيرعلمي ، و علمي مستند
و معمول مسايل محدوده از سيما هنري برنامههاي..و تصويري
وا تفكر و تامل به را مخاطب و نميروند ، فراتر پيشپاافتاده
خود حساس و اساسي وظيفه و رسالت از سيما لذا و.نميدارند
.ميافتد دور
صادقانه و منصفانه است ، كافي سيما ، در سودگرايي مورد در
را (ص)محمدرسولالله دوساعتي فيلم تعصب از وبدور
.كنيم مقايسه (ع)سردار تنهاترين و (ع)علي امام باسريالهاي
سريال در بازيگري بويژه هنرمندانه جنبههاي ازبرخي
از را مزبور فيلم دوساعته دادههاي بگذريم ، كه (ع)امامعلي
و سريال دو اين دادههاي با (ص)پيامبر زندگي تاريخو
همان كه اخير ، سريالكنيم مقايسه سردار مخصوصاتنهاترين
كه جنبهها آن و.ندارد هم را (ع)علي امام مثبت معدودنكات
كاملادر گذراني ، وقت و ماجرا دادن كش طلبي ، سود برشمردم ،
همههزينه آن با سريال ، چرا كه ميدهد نشان و.است مشهود آن
مسلما.ندارند را دوساعته فيلم يك استحكام نيرو و وقت و
و سريالها هنرمندان خوردنهاي دل خون و زحمات
بازده سر حرف.نيست دور نظر از غيره و گروهكارگرداني
.سيماست سياستگذاريهاي ونتيجه
و مخاطبين به اهانت نوعي كه ديگر ، بزرگ درد اما و -5
سينمايي فيلمهاي نمايش از گذشته.است ايشان تحقير
است قرار كه هم قرني از بعد بيمحتوا ، و پليسي اكثرا
پيش دهند ، نشان را بزرگي كارگردان از ارزش ، با فيلمي
نشان را دقيقهاش هشتاد فقط ساعتي سه ازفيلمي كه ميآيد
كاري همان ميبرند ، را آن نصف دوساعتي ازفيلمي يا ميدهند ،
بين كه غافلند و.ميكنند سريالها و بقيهفيلمها با كه
تفاوت بلغاري گمنام كارگردان فلان با زينهمان ، هاكز فورد ،
ايشان فيلم از دقيقه يك حتي بريدن به كسيمجاز و.است
فيلمها مثلهكردن و بريدن به ما اعتراض دراينجا.نيست
نمايش در اصراري چه.فيلمهاست اين نمايش به نيست ، اعتراض
و هست؟ تماشاگر اعصاب جنگ و عذاب و زجر و اينفيلمها
مطلبرا اين كه هست كسي.اوست تحقير و تماشاگر به ايناهانت
گونهموجب اين و !ندهيد نمايش خدا به را تو آقايان بفهمد؟
.نشويد خود مخاطبان آزار و شكنجه
محفوظ امضاء
همشهري به تلفن
ندارند پناهي آژانسها رانندگان
كرايه اتومبيل موسسات در راننده نفر هزار پانزده حدود
متاسفانه كه دارند كار به اشتغال(تهران آژانسهاي)
امور و كار پهنهقوانين در عظيم خيل اين قانوني جايگاه
رانندگانو مشمول معضل اين كه است مانده نامشخص اجتماعي
اگر.ميشود نيز كشور سطح در آژانسها كليه كاركنان
و تعاوني و اتحاديه داراي يك هر تماميصنفها كه ميپذيريم
به ميبرند ، بهره وبيمه كار قوانين شمول از و هستند غيره
مظلومواقع واقعا زحمتكش قشر اين كه ميرسيم نتيجه اين
پوشش زير آنها رفاه تامين براي زودتر چه هر بايد و شدهاند
.گيرند حمايتيقرار چتر
آژانس راننده
اداري عدالت ديوان از تقاضايي
اعتراضي شغلم ، مزاياي با رابطه در سال 1375 آبان اواخر در
شعبه در شماره 994 به كه داشتم تقديم عدالتاداري ديوان به
آيا.است گرديده پرونده اداريتشكيل عدالت ديوان شماره 19
گذشته ، آنتاريخ از سال از 5/1 متجاوز اينكه به توجه با
منتظر زماني چه تا بايد پس است؟ فرانرسيده پاسخ موقع
ملجا كه اداري عدالت ديوان اميدوارم بود؟ نامه جوابيك
احساس شاكيان معضلات رفع در است ستمديدگان از بسياري
.باشد داشته بيشتري مسئوليت
ستوده جهانبخش
زبالهها جمعآوري
سوي از كه ساعت 21 در زباله جمعآوري طرح متاسفانه
خيابان) نظامالملك كوچه در ميشود اجرا شهرداري پيمانكاران
و نميگيرد انجام مطلوبي نحو به (منطقه 7 در واقع انقلاب
خيابان نزديك محل در را زبالهها مجبورند محل اهالي
گفتني.است شده محيط آلودگي سبب روش اين كه كنند جمعآوري
ياد محل در نيز بعد روز صبح تا گاه حتي زبالهها اين است
را لازم تذكرات منطقه شهرداري...انشاءا.ميماند باقي شده
.داد خواهد مربوطه پيمانكار به
محل اهالي
مرغ گوشت در آنتيبيوتيك سوء اثر
بنام آنتيبيوتيك نوعي از مرغداريها از برخي در ميدانيد يا
زياد تجمع گاهي كه ميشود استفاده بيرويه بهصورت كلرنفنيكل
ميدانيد آيا ميگذارد؟ تاثير گوشتمرغ مزه و بو در دارو اين
ايجاد دركودكان خصوصا و انسان در ميتواند مذكور داروي
دارو اين مصرف دليل همين به و كند وخيم خوني بيماريهاي
است؟ مجاز احتياط با هم آن شديد ، عفونتهاي در فقط درپزشكي
وزارت و دامي داروهاي بر ناظر كهسازمانهاي است شايسته
ومزه بو وقتي كه كنند راروشن موضوع اين درمان و بهداشت
اثرات آيانميتواند ميشود ، احساس مرغ گوشت خوردن موقع دارو
نمايد؟ ايجاد انسان در را شده ياد سوء
تهران -پرستاري ارشد كارشناس
!برق تعرفه افزايش
اينجانب مسكوني برق كنتور كاركرد مجموع موجود قبوض مطابق
كه ميداد نشان مصرفي كيلووات تا 590 بين520 ماه دو هر
ريال هزار تا 18 وپانصد هزار بين 13 نيز آن مصرف بهاي
رابدستم روزهاي و 19 ماهه چهار مصرفي قبض اينكميشد
كه ميدهد نشان كيلووات را 562 ماهيانه مصرف كه دادهاند
نوع يك كار اين واقع در و گرديده تعرفهبالاتري شامل
با دارد توقع تهران برقمنطقهاي شركت از.است مغلطهكاري
در قريشيواقع احمد بنام شماره 26869330 كنتور بررسي
را نوظهور روش اين علت گودرزي محمدعلي شهيد -قيطريه
.توجيهفرمايند
احمدقريشي
|