تشكيل طرح دادگاه اين در
خورد محك عام دادگاههاي
ما قضايي سامانه در كه نارساييهايي كرباسچي ، آقاي دادگاه
نمود مشخص حدودي تا را دارد وجود
...كارنامه و پرونده
جام فوتبال مسابقات غوغايكركننده و تاب و تب از فراتر
فرامرزي ، جمعي ارتباط ياريوسايل به كه پاريس ، در جهاني
انسان ميليونها مشترك برده ، احساس فرو خود در را جهان
آينده به اميد و عشق ازهيجان ، سرشار لحظههاي در كه است
هم با همزيستي و سلامتي و صلح از آكنده جهاني آرزوي با و
آييني نژادي ، قومي ، گوناگوني لحظهها ، آن در دارند ، پيوند
انسان ، به احترام كه ميدهد مشتركي فصل به را خود جاي
آورندهاش پديد بشري دانش و اجتماعي عدالت صلح ، آزادي ،
هوشياري دقت ، همه اما ما مردم هنگامهاي ، چنين در.ميباشند
دوختهاند محكمهاي به را خود تاريخي تجربههاي از برگرفته
آزادانديشي و تحول به ميل يعني زمانه نياز مهمترين با كه
بر بالغ كرباسچي ، غلامحسين اتهامات پروندهاست خورده گره
و است رسيدگي تحت همچنان ويژه قضايي مجتمع در برگ صدها
خانه فرهنگسرا ، بزرگراه ، صدها بر بالغ وي ، كارنامه
نسل داوري و استفاده معرض در نمازخانه و بوستان فرهنگ ،
.ميباشد آينده نسلهاي و حاضر
پردامنه غبار كه بود ميسرخواهد زماني كارنامه ، اين نقد
صاحبنظران و مردم نشيندو فرو جنجالها و اتهامات
.كنند بررسي منصفانه را آن كاستيهاي و بتواننددستاوردها
دانش پژوهشگران دادگستري ، وكلاي حقوقدانان ، از نفر دهها
اتهامات پرونده به رسيدگي دادگاه جلسات در حضور با حقوق ،
از دادگاه جريان از كه فيلمي مشاهده يا و تهران شهرداري
به فعال صورت به ميشود پخش ايران اسلامي جمهوري سيماي
برگيرنده در حاضر گزارش.نشستهاند تاريخي جريان اين داوري
.است زمينه همين در حقوقدانها اظهارات و ديدگاهها
به ژرفنگري با دادگستري ، وكلاي و حقوقدانان از نفر دهها
شهرداري اتهامات پرونده به رسيدگي دادگاه جلسات بررسي
بايد اتهامي پرونده يك ميگويند آنها.پرداختهاند تهران
بررسي مجال تا باشد حقوقي ادله و مستندات بر مبتني
.آيد فراهم شده مطرح منصفانهاتهامات
يك جريان در دادگستري يك پايه وكيل -نيكبخت صالح
كشور وقت وزير كه آنجايي از:ميگويد مطبوعاتي گفتوگوي
وجوه تخصيص و تصرف اجازه متصل بهطور (بشارتي محمد علي)
فردفرد به پرداخت ميزان تعيين عدم و داده شهرداري به را
براساس كه است داده شهردار به را اختيار اين مديران ،
مجوز با اينكه گو نمايند مصرف يا و تقسيم مفوضه اختيارات
شهردار نارواي و مداخلهروا شهرداري ، مالكيت از وجه خروج و
!.نميشود محسوب اختلاس درصد ، نيم وجوه در
دو به وجه پرداخت موضوع دادگاه دوم جلسه در:ميگويد او
اختيار در وجه محل از وام و مناطق شهرداران از تن
امر اين اينكه و شد روشن بيشتر قضيه.شد شهرداريمطرح
كشور وقت وزير طرف از صادره مجوز طبق.خير استيا اختلاس
قبل سال به نسبت سال هر در شهرداري درآمد مازاد درصد نيم
مجوز اين براساس ديگر عبارت به يا ميگيرد تعلق مديران به
در و تخصيص شهرداري مديران به را درصد نيم اين كشور وزير
بداند مصلحت كه هرطور تا است داده قرار شهردار اختيار
به وجه اين هبه يا واگذاري با است واضح.نمايد هزينه
حساب از وجه برداشت سند صدور بدون حتي شهرداري مديران
يا و جديد مالكين به متعلق خارج عالم در آن وجه شهرداري ،
حساب از وجه خروج سند كه هنگامي و بود خواهد متهب
دارد وجه بر مالكيتي نه ديگر شهرداري ميشود ، زده شهرداري
برداشت ديگر.است امكانپذير وزير قبلي تصميم از عدول نه و
معاونان شخصي حساب در چه و شهردار يد در چه وجه اين از
:عنوان اين با مختلسين مجازات تشديد قانون پنج ماده مشمول
كه...به متعلق وجوه...شهرداريها و...كارمندان از هريك
يا...خود نفع به است شده سپرده آنها به وظيفه برحسب
.شد نخواهد...محسوب مختلس نمايد ، تصاحب و برداشت ديگري
مصداق اين ميفرمايند ملاحظه هم دادگاه رياست اين بنابر
اختلاف قانون تطبيق در بايد كه است واضح و نيست فوق قانون
.شود حاصل نظر
نشده پيشبيني
سيستم در:ميگويد دادگستري يك پايه وكيل -ارمغان هادي
محضر در دادگستري نماينده براي جايگاهي يا جايي ما قضايي
كمال در و بار نخستين براي و است نشده پيشبيني دادگاه
مجتمع رياست ظاهرا كه آقايرنجبر كه بوديم شاهد تعجب
آقاي مدد به دارند برعهده را (ره)خميني امام قضايي
ارائه متهم برضد مطالبي و شتافتند دادگاه دادرس و دادستان
نماينده است يكي دادستان و قاضي كه دادگاهي در حالكردند
حاضر دادگاه در اساسي چه بر و منظور چه براي نيز دادگستري
ميكند؟ دخالت پرونده رسيدگي روند در و است شده
ندارد صلاحيت
پرونده درباره دادگستري باسابقه قاضي -محمودي عباسعلي
دادگاه اين در اينكه به توجه با:ميگويد تهران شهرداري
از قبل است لازم شده ، وارد ايراد دادگاه قاضي صلاحيت بر
مورد صلاحيت درباره دادگاه كرباسچي ، آقاي اتهام به رسيدگي
اعتراض قبول عدم يا قبول قرار و ابراز را خود نظر اعتراض ،
.نمايد صادر را
پاسخ از ميتوانستند قانونا متهم و وكلا:ميشود يادآور وي
شدن روشن از قبل تا وارده اتهامهاي درباره سئوالات به
.كنند خودداري دادگاه صلاحيت
سويحضرت از منصوب و انقلاب دادستان نخستين -هادوي مهدي
.است دادگاه صلاحيت اصلي ، موضوع:ميگويد (ره)خميني امام
.ندارد صلاحيت دادگاه اصلا.باشد صالح بايد دادگاه
نادرست شيوه
شهردار دادگاه درباره كه است حقوقداني -بشيري احمد
پرونده رسيدگي جريان در كه مطلبي:ميگويد چنين تهران
غالبابدون دادگاه ، دادرس كه بود اين بود ، چشمگير
يا خود محفوظات برپايه ظاهرا و پرونده به مراجعه
سخن او وكلاي و متهم با شدهاي فراهم پيش از يادداشتهاي
دادرس و است مغالطهانگيز و نادرست دادرسي شيوه اين.ميگفت
اوراق به مراجعه با مواقع ، تمام در كه دارد وظيفه دادگاه
بشنود را او پاسخ و كند سئوال متهم از مورد هر در پرونده
جواب و سئوال مفاد كه دهد دستور دادگاه منشي به بلافاصله و
حق و نيفتد قلم از مطلبي هم تا بنويسد مجلس صورت در را
تصميمگيري ، هنگام نيز دادگاه و نشود ضايع او طرف يا متهم
.نكند پيدا گرفتاري
تذكر قابل را نكتهاي تهران ، شهرداري پرونده درباره وي
حقوقي امور كارشناسان عقيده به كه است اين آن و ميداند
فاقد و غيرقانوني ويژه ، دادگاه خود تشكيل اساسا قضايي و
.است ذاتي صلاحيت
شهردار كه دادگاهي عنوان اينكه به توجه با:ميافزايد او
جرائم به رسيدگي ويژه ميكند ، دادگاه محاكمه را تهران
دادگاه خود ذاتي صلاحيت به اول بايد است ، دولت كاركنان
انقلاب ، و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون در.شود رسيدگي
پيشبيني دولت كاركنان جرائم به رسيدگي ويژه دادگاه تاسيس
.دارد قانوني نص به نياز دادگاهي ، چنين تشكيل و است نشده
درمجتمع دولت كاركنان به مربوط پروندههاي آنكه از قبل
آن كردن قانوني براي فكري بايد شود ، رسيدگي ويژه قضايي
صادر مجتمع آن دادگاههاي از كه احكامي همه بشودوگرنه
.دارد بحث جاي نظرقانوني ، از گردد ،
...:ميگويد خصوصي حقوق فوقليسانس -كنعاني محمدطاهر
شهرداري ، مالكيت اعراض و شهرداري حساب از پول شدن خارج
حق مذكورمتعلق وجه سپس و است رفته بين از شهرداري
يك زماني فاصله اين در اگر حال.است گرفته قرار مديران
اختلاس نميتواند نمايد ، تصرفي و دخل مال اين در ثالث شخص
.باشد
يك دادگاه جريان در:ميگويد دادگستري بازنشسته قاضي يك
كه شد مدعي خود ، ادله برشمردن ضمن در كرباسچي آقاي بار
آقاي اما باشد ، مصداقاختلاس نميتواند شده مطرح مورد
اين.ناميدند رااختلاس شده مطرح مورد صريح لفظ با محسني
به توجه با اينكه از گذشته و شده تلقي حكم صدور ايشان عمل
بيطرف شبهه ميرود ، شمار به تخلف محاكمه جريان ختم عدم
.ميزند دامن را نهايي حكم بودن مسطور نيز و ايشان نبودن
دادگاه محترم كهرئيس ميكند تاكيد بازنشسته قاضي اين
مكنونات ساختن معلوم براي شايد كه محاجهاي وارد نبايد
يك مواردي چنين در و ميشد بود ، شده آغاز متهم سوي از او
را خود تفسير و كرده خودداري نظر ابراز از مسلط قاضي
زماني حتي قاضي يك همچنينميكند نهايي حكم صدور به منوط
باشد ، نكرده امضاء را آن اما نوشته را خود حكم پيشنويس كه
.ندارد را آن مفاد ساختن فاش حق
دادگاه و رسانهها
اينچنين گروهي رسانههاي كه است نداشته سابقه تاكنون
انعكاس به را خود وقت و صفحات از وسيعي بخش مشتاقانه
شهرداري پرونده بودن ملي يقينادهند اختصاص دادگاهي
جرائد ارباب رو اين از و آورده بهوجود را الزاماتي تهران
انجام راستاي در تا ساختند ملزم را خود رسانهها ساير و
تحليل به پرونده متن به پرداختن بر علاوه خود ، رسالتهاي
.ورزند مبادرت رخداد اين
موردبررسي دادگاه در تهران شهرداري پرونده كه زماني از
و بهنقد آن جامع انعكاس ضمن گروهي رسانههاي گرفت ، قرار
تاكيد آن مثبت نتايج بر جملگي.پرداختند خود نگره اظهار
.نكردند پرهيز نيز خود نگرانيها دل بيان از اما كردند ،
عنوان با خود سرمقاله از بخشي در اسلامي جمهوري روزنامه
دادگاه جلسه دو جريان در:نوشت شهردار دادگاه درباره
قوانين آنچه براساس عام دادگاه شد مشخص تهران شهردار
كه دعاوي از دسته آن مورد در تنها ميدارد مقرر موجود
دعاوي در اما باشد ، متناسب شايد هستند خصوصي شاكي داراي
در است ناچار دادگاه قاضي آنكه دليل به خصوصي ، شاكي فاقد
كار اتهام ، به رسيدگي انصافا گيرد ، قرار هم شاكي جايگاه
نماينده يا دادستان خالي جاي مواردي چنين در و است دشواري
تسلط ، با دادگاه اين قاضي هرچند.ميباشد محسوس كاملا او
و داده نشان خود از تاكنون كه بارزي خويشتنداري و متانت
است اين واقعيت ولي كند ، اداره را دادگاه اين است توانسته
براي كشور تقنيني دستگاه بايد كه است دشواري كار اين كه
جريان تلويزيوني پخش فوائد از يكي.كند پيدا راهحلي آن
نقش حذف زيان متوجه عمومي افكار كه بود اين دادگاه اين
را خصوصي شاكي بدون پروندههاي كه دادگاههايي از دادستاني
.شد ميكنند ، رسيدگي
تيتر با مقالهاي در كارگر و كار روزنامه سرمقالهنويس
آقاي دادگاه روند اما:مينويسد دادگاه يك از درسهايي
دارد وجود ما قضايي سامانه در كه نارساييهايي كرباسچي ،
براي تجربه عرصه عبارتي بهنمود مشخص حدودي راتا
...بود قضائيه قوه پويايي
تشكيل طرح كرباسچي دادگاه با ما نظر به:ميافزايد نويسنده
مقام در كه نارساييهايي.خورد جدي محك عام دادگاههاي
عمل عرصه به اينك بود مترتب دادگاهها نوع براين تئوري
در مجدد كنكاش و نظر تجديد به قضايي سامانه تا شد كشانده
به روز هر حقوق علم كه زماني در.بپردازد باره اين
دادگاههاي طرح ميشود ، تقسيم پيچيدهتر تخصصهاي و گرايشها
با ميتواند قاضي يك چگونه كه نيست پاسخگو را شبهه اين عام
وارد اجتماعي مسائل عرصه در هم امور ، شدن تخصصي به توجه
!اخلاقي؟ قضاياي هم و اختلاس هم جنايي ، هم شود ،
صورت اين در شود ، يكي دادستان و قاضي وقتي ديگر سوي از
قضاوت مقام در كه داشت انتظار ميتوان كسي چه از و چگونه
بگيرد؟ عهده به نيز را مدعيالعموم نقش همزمان و بنشيند
از باشد خودش بركار مسلط هم هرچند قاضي اين كه است طبيعي
دادستان.باشد داشته گريز نميتواند بودنش دادستان موضع
سپس و كند گوش قاضي و نمايد دفاع متهم كند ، جرم اعلام بايد
قضايي سيستم در جاري روند به توجه با حال.بگيرد تصميم
خودش كه حالي در كند جرم اثبات ميتواند قاضي چگونه فعلي
.است دادستان
|