انديشه در عمل و نظر وحدت
بهشتي شهيد
سالگرد هفدهمين مناسبت به بهشتي ، عليرضا دكتر با گفتگو
يارانش از تن دو و وهفتاد بهشتي دكتر شهادت
ليبراليسم اينكه در.دارد ضعف و قوت نكات ليبراليسم
هرگونه مقابل در و است قايل ارزش انسانها آزادي براي
از بخش اين از و ستود را آن بايد ميكند ايستادگي استبداد
كرد استفاده كشور سياسي توسعه و پيشرفت براي آن نظريات
اختلاف آن با ما و دارد ضعف نقطه ، چند در ليبراليسم
ليبراليستها ;است عمومي تعقل سر بر آنها از يكي داريمكه
تعقل براي مهم منبع تنها و ميكنند محدود انسان به را تعقل
امر اين اسلام:ميگويند بهشتي شهيد اما.ميدانند انسان را
نميكند عقل به محدود را
انسان كه ، است اين اسلامي انسان از بهشتي شهيد جمعبندي
آزادانه ، و آگاهانه كه است موجودي اسلام ديدگاه از
عنصر سه وانتخاب وآزادي ، آگاهي ميكند انتخابگري
هستند بهشتي شهيد نظر مورد فكري نظام در انسان اساسي
در برنميداشت برهان و استدلال از دست هيچگاه بهشتي شهيد
حال سياسي فكري حوزههاي از بسياري انرژي و وقت كه حالي
ميشود مصروف جدلي مباحثات به بيشتر كشور حاضر
اومانيستي وجه همان بشري ، عقل بر افراطي تكيه اين
اختلاف وجه عنوان به را آن بهشتي مرحوم كه ليبراليسماست
ميكند مطرح ليبراليسم با اسلام مكتب
.برميگرداند انسان ماهيت به را آزادي بحث بهشتي مرحوم
كه ميبينيد كنيد ، توجه ليبرالي ارزشهاي به شماوقتي
در آزاديها محدوده اساس بر كه ليبرالي ارزشهاي منشاء
سرچشمه انسان هويت و ماهيت از بوده ، مطرح ليبراليسم
ميگيرد
و ناب باورهاي و عمل ، و انديشه پيوستگي:جستارگشايي
و بزرگ مرد اين از بهشتي ، دكتر آيتالله امروزينشهيد
صفات ، اين.است ساخته معاصرين براي ايام ، اسوهاي نادره
مجاهد فرهنگمرد آن استوار ايمان و اعتقادي نگرش بر افزون
مديريت و نظم و بنفس اعتماد با همراه و يافته ظهور
و چهل دهههاي طول در ايشان فعاليت قوت نقطه استثنايي ،
.است بوده پنجاه
شكافهاي از يكي فرهيخته ، و بزرگ مرد اين فقدان بيترديد ،
.ميشود محسوب ايران اسلامي انقلاب تاريخ در ناشدني ترميم
از تن چند و هفتاد كنار در را بزرگ اينمرد كه آنان
خيانتي رساندند ، شهادت به انقلابيايران مردان روشنترين
.شدند مرتكب كشور اين آينده و حال نسلهاي همه به بزرگ
با تا يافتيم فرصتي غمبار ، روز اين آستانه در اينك
بهشتي ، دكتر آيتالله انديشمند فرزند بهشتي دكترعليرضا
بزرگ شهيد عمل شيوههاي و ديدگاهها و برخينظريات درباره
.سخنبگوييم انقلاب
معارف گروه
معاصر معناي به -اسلامي عمل و انديشه سمبل بهشتي ، شهيد
مسئله ، اين به توجه با.است بوده ما سرزمين در -مفهوم اين
خود سياسي فكري زندگي در بهشتي شهيد كه نظري ومنبع منشاء
بود؟ چه تغذيهميكرد آن از
متعدد بهشتي شهيد فكري منابع.الرحيم بسماللهالرحمن
برميگردد قم در ايشان حوزوي تحصيلات به آن از بخشي.بود
داماد ، محقق آيتالله مرحوم چون برجستهاي اساتيد نزد در كه
مرتضي شيخ حاج آيتالله مرحوم بروجردي ، آيتالله مرحوم
حوزه موسس يزدي حائري آيتالله فرزندمرحوم -يزدي حائري
خصوص به ميكردند ، تلمذ ديگر اساتيد و افراد و -قم علميه
فقه خارج درس نزدشان در بهشتي شهيد كه امام حضرت
تحصيلات ادامه و انگليس به رفتن قصد كه هنگامي ميخواندند ،
چند ميخواهند ايشان از مطهري شهيد استاد داشتند ، را
و بنشينند طباطبايي علامه مرحوم فلسفه مباحث پاي جلسهاي
حوزه در كه ميكردند حس چون نميپذيرند ، ابتدا بهشتي مرحوم
اما است ، نمانده ناشناخته ايشان براي استادي و مسئلهاي
داشتند نزديكي روابط ايشان با كه مطهري شهيد استاد اصرار
همان در كه بروند طباطبايي علامه مرحوم نزد كه شد موجب
و ميكنند صرفنظر تحصيل ادامه از و ميشوند جذب اول جلسه
وفلسفه غرب فلسفه تطبيقي بحثهاي استاد خدمت در سالي پنج
شهيدمطهري همت به مباحث همين بعدها كه ميآموزند را اسلامي
بهچاپ و گرديد گردآوري رئاليسم روش و فلسفه اصول كتاب در
.رسيد
و مكاتب با آشنايي زمينه بهشتي ، شهيد زندگي در البته
ايشان كه چرا داشت ، وجود آغاز از غرب ، انديشههاي افكارو
زبان قم دبيرستانهاي در و داشت تسلط زبانانگليسي به
در كه زماني همان در اينكه ضمن تدريسميكردند ، انگليسي
-الهيات -منقول و معقول دانشكده وارد ميخواندند درس حوزه
را فلسفه و كلام رشتههاي كه معقول رشته در و شدند زمان آن
دانشكده همان در و ميشوند تحصيل مشغول ميگرفت ، بر در
غربي انديشههاي و افكار با خود ، شخصي مطالعات با همراه
.ميكنند پيدا جدي آشنايي
و اسلامي فلسفه رشته در دكتري اخذ و دوران اين از پس ايشان
خود مطالعاتي زمينههاي گسترش به حوزه ، دروس گذراندن
آنجا در و ميشوند آلمان عازم سال پنج مدت ميپردازند ،
اساتيد و رشتهها و منابع با و گرفته فرا را زبانآلماني
كساني معدود از بهشتي شهيد ;ميشوند آشنا آلمان فلسفه
بهطور دنيا زنده زبانهاي با كامل آشنايي دليل به كه هستند
.ميكردند استفاده اول دست منابع از و مستقيم
و مطالعاتي كارهاي و بازميگردند آلمان از كه هم بعدها
و ميدهند گسترش را خود مطالعات حوزه ميدهند ، فشردهانجام
و روانشناسي سياسي ، انديشه جامعهشناسي ، زمينههاي در
مطالعات اين بروز.ميدهند انجام گستردهاي مطالعات اقتصاد
بزرگوار آن از مانده جاي به سخنرانيهاي و آثار در شما را
.كنيد مطالعه ميتوانيد
در حيطه اين در نيز تاريخي مستندات و -معتقدند بعضيها
و تفكر تحصيل براي غرب به كه آنهايي -است زياد ما كشور
بازگشتند كشور به مجددا و رفتند ، ديار آن انديشه
ارتباط خود جامعه در مردم ضمير و فرهنگ با نتوانستند
كنند تزريق جامعه در را فكري محصولي يا باشند داشته مفيدي
شهيد باشد ، سازگار ما فكري فرهنگي ، هويت و ماهيت با كه
و مطلوب جمعي توانست و يافت توفيق كار اين به چگونه بهشتي
دهد؟ ارائه غربي تفكر و اسلامي تفكر از معقول
جمله از روششناسي غرب فلسفه و اسلام فلسفه مطالعه در
افرادي معدود از بهشتي شهيد است ، اعتنا قابل و مهم مسائل
و لمس نزديك از را انديشهها بتواند تا رفت غرب به كه بود
در ايشان كه گفتهاند بارها ايشان دوستان.كند تجربه
چپبر افكار زمان آن در داشت ، عجيبي وسواس مطلب درستفهميدن
و داشت گستردهاي ايرانتسلط فكري و روشنفكري حوزههاي
(كتاب نويسنده اصلي زبان) اول دست نوع از و آشناييعميق
اسلامي فلسفه و وتفكر سو يك از تفكر نوع اين بهشتياز شهيد
و درست شكلي به را نظام دو اين كه ميشد ديگرموجب سوي از
ايشان اصولا براين ، علاوه.كند مطالعه هم بهموازات تطبيقي
.بود منصفي علميفرد لحاظ به
به توجه با كرديد ، اشاره بهشتي شهيد علمي انصاف به
و انديشه تمامي گروهها از بعضي سوي از روزها ، اينكهاين
يك شكلي به و ميگيرد ، قرار غضب مورد و غرب ، رد تفكر
در مثبتي نكات چه به بهشتي شهيد ميشود ، حمله آن به جانبه
ميكردند؟ اشاره و بودند رسيده غرب انديشه بررسي
بكنم ، مطرح جا اين در دارم اصرار بنده كه آن خوب نمونه
شكل به بهشتي شهيد انقلاب ، از بعد كه است ليبراليسم بحث
ناقصي شكل به ايران در نيز قبل چندي و كردند مطرح مستوفا
ليبراليسم درباره بهشتي شهيد كه روزهايي آن.است شده مطرح
بلكه ، نبود ، آكادميك بحث يك ارائه مرادشان ميكردند ، صحبت
با مختلف گروههاي كه بود بازيهايي و جدل و بحث دليل به
ساده بيان به مكتب اين نمودن باز ايشان.ميكردند لغت اين
آن در.دادند قرار خود همت وجهه علاقهمند ، مردم براي را
در.دارد ضعف و قوت نكات ليبراليسم كه ميگويد ايشان مبحث ،
در و است قايل ارزش انسانها آزادي براي ليبراليسم اينكه
و ستود را آن بايد ميكند ايستادگي استبداد هرگونه مقابل
كشور سياسي توسعه و پيشرفت براي آن نظريات از بخش اين از
و ميكنند اشاره آن به بهشتي شهيد كه آنجا.كرد استفاده
نقطه ، چند در ليبراليسم كه است اين ميكنند اشاره هم درست
سر بر آنها از يكي كه داريم اختلاف آن با ما و دارد ضعف
محدود انسان به را تعقل ليبراليستها ;است عمومي تعقل
اما.ميدانند انسان را تعقل براي مهم منبع تنها و ميكنند
.نميكند عقل به محدود را اينامر اسلام:ميگويند بهشتي شهيد
دروني پيامبر يك عنوان به عقل براي هم (اسلام) ما بلكه
را ما دروني پيامبر و عقل اين خود هم و هستيم قايل ارزش
قابل عقل يك من تعبير به و -اطمينانتر قابل منبعي سوي به
بشر ، فهم براي مطمئن مرجع اين ميكند راهنمايي -اطمينانتر
.است وحي
اومانيستي وجه همان بشري ، عقل بر افراطي تكيه اين
اختلاف وجه عنوان به را آن بهشتي مرحوم كه ليبراليسماست
از صحبت كه آنجا اماميكند مطرح باليبراليسم اسلام مكتب
صرف از صحبت چه اگر.ندارد مسئلهاي اسلامهيچ است آزادي
و فلاسفه ميان در و اكنون هم -بحثها بلكه ;نيست آزادي
فردي كمتر كه چرا.است آزادي محدوده سر بر -غرب متفكران
حتي مخالفم آزادي با من بگويد كه ميشود پيدا خاكي عالم در
به را آن محدوده اما است موافق آزادي با هم ديكتاتور يك
براساس محدوده اين.ميكند محدود و تعبير همفكرانش و خود
جا بحث اين امروزه.بشود انتخاب بايد معيارهايي و ملاكها
محدوده تعيين براي نظر مورد ارزشهاي و ملاكها كه افتاده
فلسفي تفكر صرف به ما يعني نيستند ، عام و جهانشمول آزادي
به اينها بلكه نميرسيم آزادي جهانشمول و عام اصول به
فكري نظامهاي آن ارزشهابه اين.هستند وابسته فكري نظامهاي
كه است طبيعي.است معتقد آنها به فرد هر كه برميگردد
و تعيينميكند اسلامي ارزشهاي را اسلام در آزادي محدوده
همبراساس -مختلفياند مكاتب كه -ليبراليسم در آزادي محدوده
بااصل بهشتي شهيد كه اين در.ميشوند تعريف ديگري ارزشهاي
تمام كه چرا نيست ، بحثي هيچ نبود ، مخالف آزادي
ميدهد نشان عملي ، لحاظ به چه نظري لحاظ به چه زندگيايشان ،
در آزادي عملي و نظري تبيين براي ايشان تلاش مهمترين كه
.بود جامعه
شما.برميگرداند انسان ماهيت به را آزادي بحث بهشتي مرحوم
منشاء كه ميبينيد كنيد ، توجه ليبرالي ارزشهاي به وقتي
ليبراليسم در آزاديها محدوده براساس كه ارزشهايليبرالي
سرچشمه انسان هويت و ماهيت درباره بحث بوده ، از مطرح
.ميگيرد
از انسان كه ، است اين اسلامي انسان از بهشتي شهيد جمعبندي
آزادانه ، و آگاهانه كه است موجودي اسلام ديدگاه
عنصر سه وانتخاب وآزادي ، آگاهي ميكند انتخابگري
.هستند بهشتي شهيد موردنظر فكري نظام در انسان اساسي
با مطالعاتخود و تحقيقات در اينكه لحاظ به بهشتي شهيد
برهان و ازاستدلال دست هيچگاه داشت ، ژرفانگري غربي مكاتب
به خود مباحث در كهايشان ندارم ياد به بنده و برنميداشت
حوزههاي از بسياري نيروي و وقت كه حالي در برود ، جدل سراغ
مصروف جدلي مباحث به بيشتر كشور حاضر حال سياسي فكري
.ميشود
دردانشگاه خود سخنان در خاتمي رييسجمهور قبل چندي
موافقانباشد براي صرفا كه آزادياي كردند اشاره تهران
قانوني مخالفان كه است مناسب آزادياي بلكه ندارد ، معنا
.شوند بهرهمند موافقان مانند به آن ثمرات از بتوانند نيز
گامهايي و داشتند نظري چه زمينه اين در بهشتي شهيد
بودند؟ معتقد مخالفان براي آزادي به چقدر و برداشته
اول.داشت قاطع موضعگيري دو زمينه ، اين در بهشتي شهيد
اساسي قانون تدوين در خبرگان جلسات در ايشان موضعگيري
بحث اين ميشود ، مطرح (ملت) ملتها حقوق كه سوم فصل در.است
آزاد خود نظريات بيان در غيراسلامي كهجمعيتهاي دارد وجود
حمله مورد را آنها گردهماييهاي ندارد ، حق وهيچكس باشند
اين تصويب براي همفكرانشان و ايشان.بدهد قرار تجاوز و
.ميكنند ايستادگي قاطعانه بند
براياعضاي كه ما مانندمواضع جزوه كتاب در بهشتي شهيد
دسته سه به را احزاب بود شده تدوين اسلامي جمهوري حزب
درباره.ضداسلامي و غيراسلامي اسلامي ، احزاب ;ميكنند تقسيم
باشد ، سالم رقابتي بايد رقابت اسلامي ، احزاب
احزاب مورد در ،(باشد خيرات سر بر مسابقه) فاستبقوالخيرات
باشد قانون چارچوب در آنها تبليغات كه آنجا تا غيراسلامي ،
نيز ضداسلامي احزاب مورد در حتي ندارد ، وجود مشكلي هيچ
به كه گفت ميتوان اساس اين بر.دارد را عقيده همين ايشان
فعاليت ايران در ميتواند هم كمونيست حزب يك مثال عنوان
هيچ نباشد ، قانون از خارج اگر فعاليت اين اما باشد ، داشته
با ميكند توصيه اسلامي احزاب به اينكه ضمن.ندارد اشكالي
كوششي هيچ از اسلامي اصيل تفكر اشاعه در اثباتي ، بحث و كار
تا ضداسلامي احزاب كه است معنا اين به اين.نكنند فروگذار
نظام مباني عليه بر مسلحانه و مستقيم توطئه به كه زماني
حقوق همه از و داشته فعاليت ميتوانند نپرداختهاند ،
.باشند برخوردار شهروندي
بسياريوجود تفاوت مخالفت و توهين بين ميرسد نظر به
نه بود انديشههانگران به توهين از بهشتي مرحوم و دارد ،
...انديشهها با مخالفت
ايشان.نميآورد تاب را انديشهاي هر به توهين ايشان.بله
به.بود فعال و پيشگام مختلف فكري گروههاي بين مناظرات در
سازمان هوادار اعضاي از تن دو با كه مناظرهاي مثال طور
جلسه چنددادند انجام شريف صنعتي دانشگاه در خلق مجاهدين
حزب نظريهپردازان از نفر سه دو با تلويزيون در مناظره
آن از بخشي كه دادند انجام..و اكثريت فداييان و توده
در ايشان شهادت با همزماني دليل به آن از ديگري بخش و پخش
.نشد پخش و ماند آرشيو
زندگي به فكري مخالفان با گفتوگو و معقول برخورد سابقه
از كه كساني آلمان دربرميگردد بهشتي شهيد انقلاب از قبل
با بودند غيرديني افراد يا و اسلامي ديگر فرق و اديان
گفتوگو و بحث به دوستانه و صميمي فضايي در ايشان
در توده حزب طرفداران كه دارم خاطر به من.ميپرداختند
آرامش با ايشان كه كردند دعوت مناظره براي ايشان از اتريش
با شب نيمه از پاسي تا و رفت محل آن به و پذيرفت متانت و
.پرداخت گفتوگو به آنها
آن كهدر فضايي ميخواهد ، هم را خود مناسب فضاي گفتوگو
به سخني مقابل طرف تهديد و حقيقت تحريف و خشونت تقديس از
شهيد رفتاري ويژگيهاي از كه ميخواهيم شما از نيايد ، ميان
بگوييد؟ مخالفان با گفتوگو هنگام بهشتي
ومتانت خونسردي نبايد گفتوگو در كه بودند معتقد ايشان
و سكوت فرهنگ داشتن ايشان بارز خصوصيات از.برود دست از
نيز منظر همين از.بود مقابل طرف سخن به دادن گوش خوب
بر آنكه با.ميداد پاسخ بحث مورد موضوع در و مطابق كاملا
تفوق نشستها اتفاق به قريب اكثر در داشت كامل احاطه موضوع
رخ به را خود دانستههاي هيچگاه بود ، محسوس رقيب بر علمياش
شخصيتي ، تخريب و استهزاء از سخت و نميكشيد مقابل شخص
به اينها همه و داشت انزجار مقابل طرف تحقير و هوچيگري
.ميداد بروز خود از علمي موضوعات در كه بود انصافي دليل
اصفهان صدر مدرسه در ايشان تحصيل اوليه همدورههاي از يكي
بهشتي آقاي و بودم نشسته حوزه جلوي روزي:كه ميكرد نقل
دروس كه طلاب از يكي.بودند مطالعه مشغول خود حجره در نيز
جواب سرسري من كه كرد سوالي من از ميگذرانيد را پايينتري
:كه گفت و كرد من به رو بهشتي آقاي بعد لحظه چند.دادم
بدهيد نادرست و سرسري جواب خدا بنده آن به كه نبود شايسته
.گفت من به را كامل جواب سپس و
عنواننايب به ايشان كه نيز اساسي قانون خبرگان مجلس در
ايشان عهده جلساتبه بيشتر مديريت و داشتند حضور رئيس
اداره نحوه حتي و موافقان و مخالفان با برخورد در بود ،
بهترين به متين و آرام هدايت با را خود انصاف اين جلسه
متاسفانه ، صدر ، سعه و متانت اين مقابل در.دادند نشان وجه
اما ميگرفت ، قرار وشايعات افترا سيل هجوم مورد بهشتي شهيد
با و نميداد دست از هيچگاه را خود متانت و خونسردي
.ميكرد برخورد انصاف و نزاكت و ادب با همواره مخالفان
موجودداشت؟ وضع به نسبت را انتقاداتي چه بهشتي شهيد
چرا.اجتماعيبود منتقد يك هرچيز ، از بيش بهشتي شهيد
گام جامعه يك اصلاحگري و اصلاح راه در بخواهد كسي اگر كه
مثلا.است موجود وضع به انتقاد خصوصيتش ، مهمترين بردارد ،
با كه داشت انتقاد قم علميه حوزه آموزشي نظام به ايشان
برنامه 17 و برآمدند آن اصلاح درصدد همفكرانشان همكاري
.گرفتند نظر در كار اين براي را سالهاي
متعلمسخت و معلم بين انتقادي رابطه فقدان با ايشان
نيز مردم دينيو عالم رابطه كه داشت اعتقاد و بود مخالف
.است متعلم و معلم رابطه مانند
و مريد رابطه به نبايد رابطه اين كه بودند معتقد ايشان
كند ، معلمسوال از بايد متعلم يك كه چرا.شود تبديل مرادي
وقتي كه معلمي داردبا تفاوت اين و بدهد نظر و كند انتقاد
داشته را آن پذيرشبيچونچراي انتظار ميكند ، بيان را مطلبي
چه بلكه نبود ، وارد حوزه به البتهتنها انتقاد اين.باشد
نيز ما دانشگاههاي به كنوني زمانه چهدر و زمان آن در
كهمحيطهاي بود اين داشت بهشتي شهيد كه توقعي ;وارداست
چون ايشان.بسرنرود بيانتقادي و ركود و رخوت در دانشجويي
همواره مينگريست ، منظر ازهمين را مردم و ديني عالم رابطه
وي از كه ميخواست اصرار به و ازديگران جدي بهصورت و
بودند بازانديش و صريح بسيار نيز انتقاد در انتقادكنند
وتاكيد بودند معتقد كه چراميدادند بهخرج ملاحظه وكمتر
تعارفات و ازملاحظهكاريها بايد علمي مباحث فضاي كه داشتند
اين داشتند اعتقاد آن به كه ديگر مسئلهبشود تصفيه بيمورد
آنباره در نوشتن و نقد نشود فهميده خوب مطلبي كهتا بود
قلمي آثار بودن كم علل از يكي.نميدانست راضروري
جايي به مطلبي درباره ايشان اگر.است همين هم شهيدبهشتي
اين از كه يافته دست افقي به كند احساس كه نميرسيد
در علمي انصاف داشته ، اشراف مسئله بر افقميتوانسته
به دست باشد ، داشته گفتن براي مطلبي آن در و شده آنرعايت
مقايسهبا در ايشان قلمي آثار همين براي ;قلمنميبردند
دوستان از يكي.است اندك بسيار گفتاري آثار و سخنرانيها
در هستند احترام ومورد برجسته علماي ازجمله كه ايشان
مكتب درباره را مطلبي:كه كردند نقل اينباره
و شدم مشكل دچار آن فهم در ميخواندمكه اگزيستانسياليسم
است مناسب دراينباره بهشتي شهيد اطلاعات ميدانستمكه چون
:ايشانگفتند كه شدم توضيحاتي خواستار و زدم زنگ بهايشان
داشته بهنوشتههايم ديگري مراجعه من تا كنيد صبر بايد شما
و جامع بهصورت را وپاسخ گرفتند تماس خودشان بعد و باشم
بود اين است جالب و زنده كه نمونهديگر.گفتند برايم كامل
با اقتصادي مباحث و اقتصاد فلسفه وحوش حول بحثي جلسه كه
چون افرادي كه جلسه آن در.ميشد برگزار ازدوستان بعضي
داشتند ، حضور نيز (اقتصادي امور وزير)نمازي دكتر
متونكلاسيك سراغ ابتدا بايد كهما ميكنند تاكيد شهيدبهشتي
بهسراغ ابتدا همان ودر بفهميم خوب را آنها و رفته اقتصادي
آقاي و بهشتي شهيد كه ميشود قرار.ميروند ماركس كاپيتال
به هم نفر دو و عربي زبان ديگر تن دو زبانآلماني ، نمازي ،
.يادداشتبردارند آن از و بخوانند را كتاب اين زبانانگليسي
به توجه با جلساتاول ، در:كه ميكرد نقل آقايان از يكي
دوران در را كتاب اين همگيتقريبا كه افراد علمي پيشينه
بهشتي شهيد حرف اين از بودند ، كرده خودمطالعه دانشگاهي
تاكيدشهيد كه فهميديم گذشت كه جلسه چند اما.تعجبكرديم
ماركس از ما كه وآنچه.بود چه براي ماركس فهميدن بر بهشتي
.ماركس كاپيتال فهم نه جدلميخورد ، كار به فهميديم
وجود وضعيتي چنين نيز كنوني فكري فضاي در ميرسد بهنظر
با جدل به مقابل طرف سخن فهم جاي به افراد از بعضي و دارد
نميكنيد؟ فكر اينگونه شما برميخيزند؟ آنان
ما فكري محافل دامنگير همواره كه است آفتي اين ;دقيقا
مرحوم آثار از سطر يك حتي كه افراد از بسياري.است بوده
حكم شنيدهها براساس تنها بودند نخوانده را شريعتي
مقابل طرف فكر و انديشه سراغ به آنكه از پيش ما.ميكردند
را خود پاسخ ميگويد ، چه وي كه كنيم وتحليل وتجزيه برويم
از كه درحالي ميكنيم ، پاسخگويي و آمادهميكنيم
فردي هر.بود ايشان بودن خوب شنونده بهشتي ويژگيهايشهيد
ميرفت نزدايشان وقتي معلومات ، ميزان هر با قشري ، ازهر
خواهد گوش وي حرف ساعتهابه كه ميرود شخصي نزد كه ميدانست
به حكم ازقبل بعضيها كنوني ، درفضاي كه درحالي.سپرد
نشستها ، و مجالس در و ميدهند ديگران و محكوميتمخالفان
را وي ميخواهندمحكوميت مناسب نهچندان گفتار و رفتار همبا
.بدهند نشان ديگران به
كه گفتند نشستي در خاتمي ، آقاي رئيسجمهور ، قبل چندي
قرار آزادي برابر در عدالت يا دين ازجمله چيزي هر اگر
خواهد شكست كند ، تحميل آزادي بر را خودش بخواهد و بگيرد
را بهشتي شهيد نظر ميخواستم پيشزمينه اين با خورد ،
بپرسم؟ جنابعالي از آزادي و دين رابطه درباره
كرد خاتمي آقاي سخنان از ميتوان كه برداشتهايي از يكي
درباره بحثي ما كه است اين (بهشتي شهيد نظريات به باتوجه)
كه ميرسيم نقطه اين به بحث آن در.داريم اخلاقي ارزشهاي
دين از برخاسته يا است متكي انسان به ارزشها اين آيا
افراد و اشعريها بين كه ذاتي قبح و حسن بحث.است
بود برسرهمين بود ، رايج -معتزله و شيعه بخصوص -مقابلآنها
امر مباحث در شهيدبهشتي.نه يا است ذاتي قبح و حسن آيا كه
در و مجددا را بحث اين منكرخودشان ، از نهي و معروف به
كه ميكنند اشاره ايشان.مينمايند باز و خوبيمطرح سطح
نباشيمارزش هم ديندار اگر حتي ارزشها ، و اصول اين مابراي
.هستيم قائل
...هستيم انسان اينكه بهلحاظ...
هرانساني كه است همين برايبودن انسان بهلحاظ بله ، ..
و خوب بگويد باشد ، ميتواند نداشته يا داشته دين اينكه سواي
ميزاني تا من بهتعبير -دارد امردرجهاي اين البته چيست؟ بد
تبيين وارد وقتي چون -ميشود مربوط برداشتهايشهودي به كه
.ميكند پيدا تفاوت وضعيت فلسفيميشويم
نتيجه نگاهكنيم خاتمي آقاي سخنان به منظر اين از اگر حال
پاس ارزش يك رابهعنوان آزادي ابتدا انسانها ما كه ميگيريم
آن براي را جايگاهي و هستيم احترامقايل آن براي و ميداريم
وقتي سپس و ميگيريم درنظر خود روابطاجتماعي تنظيم در
بههمراه آزاديخواه ، است ديني كهاسلام ميبينيم
.مكتببرميگزينيم يك بهعنوان را آن ديگر ، بسياريخصوصيات
كه آنچه با نكته كنيم ، اين نگاه مسئله به ديد اين با اگر
.است منطبق كاملا ميكنند مطرح وشر خير درباره بهشتي شهيد
بهاينخاطر انسانها كه داشت اعتقاد هم (بهشتي شهيد)ايشان
دنبال به كه است اسلامديني ميبينند كه ميآيند اسلام بهسراغ
اسلام سراغ نبود گونه اين اگر و -معروفاست بهدنبال و خير ،
بهمباحث ورود راه كه بودند معتقد همچنين ايشان.-نميآمدند
آن براي و راميپذيريم ارزشها ابتدا ما كه است اين ديني
دعوت اسلام ميبينيم ميكنيمو نگاه بعد هستيم قايل احترام
از باري ، .ميپذيريم را آن سپس استو ارزشها اين به كننده
.برعكس نه آمدند ، اسلام سمت به كهمسلمانها است اينطريق
پيامبرشناسيشروع از را مباحثشان هيچگاه ايشان بههميندليل ،
را مااسلام كه ميكنند شروع طرف اين از بلكه ;نميكنند
درمقابل و وخيراست عدالت آزادي ، هوادار ديني چون ميپذيريم
.ميكند شرايستادگي و استبداد ستم ، و ظلم
متفكران از بسياري مانند به نيز بهشتي شهيد درواقع
از دلنشين و منطقي تصويري ارائه درصدد ديني ، وروشنفكران
از را اسلام بخصوص و دين انسانها ، آن واسطه به كه دينبودند
شكلي؟ بهلحاظ نه بپذيرند قلبشان دلو
از نهي و بهمعروف امر بحث در بهشتي مرحوم.است چنين
گسترش چگونه اسلام كه بكنيد نگاه:كه ميگويند منكر
و دروغ بدون رفتار دور شرق و اندونزي در آيا.پيداكرد
محدود آگاهيهايي و اعتقادات با مسلماني كه فريببازرگانان
دارند تاكيد ايشان نشد؟ اسلام سمت به مردم جذب بودند ، سبب
روح بهدليل) دوم خليفه الگوي با و نسبت به حتيمسلمانان كه
لذا.داشتند جاذبه مردم براي (عدالتطلبياش سادهزيستيو
با آيا ميشود ، ايران وارد اسلام وقتي كه ميگويند ايشان
دليل به افراد دل به يا يافته رسوخ زندگيمردم در شمشير
همين براي است؟ يافته راه انسان متناسببا سيره و تعاليم
آن با مسلمانان ساساني ، سپاهعظيم وجود عليرغم كه است
براي.ميبينند گشوده خود بهروي را دروازهها اندك ، تجهيزات
مكتب ميكند ، اسلام مطرح اسلام از ايشان كه تصويري چنين
تا كند فراهم را شرايطي آمدهكه آن براي و است انسانساز
و آگاهانه انتخاب وبتوانند كنند پيدا تعالي و رشد انسانها
.بسازند آگاهي براساساين را زندگي و نمايند آزادانه
مختاباد سيدابوالحسن:از گفتگو
|