نشانه زن شتم و ضرب آيا
!است؟ مردانگي
در زن داديار نخستين انتصاب
قضائيه قوه
نشانه زن شتم و ضرب آيا
!است؟ مردانگي
كنيم؟ حل چگونه را زنان عليه خشونت معضل
طبقاتي ، فقر و سني فاصله رعايت عدم تحميلي ، ازدواجهاي
بروزاختلاف عوامل از رواني علل و اقتصادي مشكلات و مالي
.هستند خانوادهها در خشونت اعمال يا
:اشاره
روابط كه ميآيد بهوجود هنگامي مشترك زندگي در تعادل
واخلاقي عقلايي عاطفي ، پايههاي بر شوهر و زن ميان دوسويه
مقدس منزلهپناهگاهي به خانواده كه آنجا از.باشد استوار
خانوادگي خشونت است ، شده اسطوره هماهنگي و آسايشخاطر براي
خشونت ، .است ناهمگون خانواده از مفهومي چنين با حقيقتا
است خويشاوندي حاصل كه را امنيتي نيز و خانه آرام تصوير
سرشت موجود ، شواهد براساس حال اين با.ميشكند هم در
ملتها ميان در و جهان سراسر در خانوادگي خشونت دسيسهآميز
كه است گزارشي ذيل مطلب.است رسيده اثبات به فرهنگها و
پيشگيري راهكارهاي و همسرآزاري و خانوادگي خشونت بروز علل
.ميگذرد نظرتان از كه ميدهد قرار بررسي مورد را آن از
وقوع به خصوصي محيط در كه است خشونتي خانوادگي ، خشونت
سبب به كه ميدهد رخ افرادي ميان عموما و ميپيوندد
.خوردهاند پيوند يكديگر به قانوني يا خوني ارتباط صميميت ،
تقريبا خانوادگي ، خشونت واژه اين ظاهري بيطرفي از صرفنظر
به مردان كه ميگردد خاصمحسوب بهجنسيت وابسته جرم همواره
تنها در زنان كنترل براي وسيلهاياست و ميدارند روا زنان
.است خانه آن و دارند برآنغلبه سنتي بهطور كه فضايي
كهبه است موجود شرايط در ايدئولوژي نوعي واقع در خشونت
و ضرب و ميدهد را خود زنان تنبيه براي بودن محق حس مردان
ديرينه عميقو ريشهاي كه ميداند مردانگي نشانه را زن شتم
ناديده استكه كرده پيدا رواج آنچنان و دارد فرهنگ در
.است ايمن تحريمقانوني ، از اكثرا يا كاملا و ميشود گرفته
وجه كه است خانوادگي خشونت شكل متداولترين زن شتم و ضرب
به تهديد يا رواني يا جسمي نيروي بكارگيري آن بارز
به كه است زندگي غالب شريك سوي از نيرو ، اين از استفاده
او هدف و است مرد زندگي شريك اين زياد ، بسيار احتمال
زناني.است زيردست شريك اجبار يا قراردادن بازيچه ارعاب ،
خشونت مختلف روشهاي با اغلب بودهاند شتم و ضرب قرباني كه
كردن ، خفه سيليزدن ، مشتزدن ، لگدزدن ، مانند عذابآور جسمي
و زدن چاقو اشياء ، يا مشت با ضربه اسيد ، پاشيدن سوزاندن ،
.گردد زن مرگ به منجر است ممكن نهايت در شدهكه زخمي غيره
به ما جامعه در زنان با كجاست؟بدرفتاري اختلافات ريشه
زمينه اين در آماري نه بنابراين مطرحنميشود ، مشكل عنوان
در است ، گرفته صورت آن درباره تحقيق ونه دارد وجود
كه ميدانيم و است نشده گرفته درنظر آن چارهايبراي نتيجه
كه زيرا است ، زيانبار آشكار مشكلات از بيش پنهان مشكلات
مشكل عنوان به آن شناخت و پذيرش مشكل ، حل براي گام اولين
.است
فقر طبقاتي ، و سني فاصله رعايت عدم تحميلي ، ازدواجهاي
اختلاف بروز عوامل از رواني علل و اقتصادي مشكلات و مالي
.هستند خانوادهها در خشونت اعمال يا
چك شوهرم وقت هر:ميگويد خانهدار ساله الف ، 36.س خانم
.باشم مفصلي كتك انتظار در بايد من خاليه ، دستش و داره
اين درزندگي اينكه با.است مالي مسايل سر ما اختلاف بيشتر
كاش ميگم هروقت.داريم مشكل بازهم ميكنم قناعت هم همه
دعوا همه اين وليحداقل كمه حقوقش درسته بودي ، كارمند
ميشه همين ميزني ، من توسر را شوهرخواهرت تو ميگه نداشتيم ،
با بدرفتاري و خشونت ازموارد ، بسياري در !زدنش كتك بهانه
يا خواسته مردان ، كه است فشارهاياقتصادي از ناشي زنان
مردي.ميسازند منتقل خود فرزندان و بهزن را آنها ناخواسته
اساسي نيازهاي جوابگوي نميتواند مالي دليلمشكلات به كه
فرسوده و خسته را او سنگين و دشوار كار و خانوادهاشباشد
ازدست را شكيبايياش فرزند و زن خواستهاي برابر در كردهاست
و زن وبا ميشود بهانهجو و عصبي حوصله ، كم خلق ، كج و ميدهد
.ميكند بدرفتاري خود فرزند
شكاك سر هميشه ما دعواي:ميگويد ساله ن 29.ل خانم
حرف و كند تلفن خونه به مزاحمي اگراست شوهرم بودن
از و است كاسه نيم زير كاسهاي حتما ميگه نزند ، شوهرم
راشروع زدن كتك كه بهانهاي ميشه همين و نميآد خوشش صدايمن
اگر مثلا ميده ، يا ناسزا و فحشميكند پرت را چيز همه.كند
و پدر و من به داريدراجع شما ميگه كنم صحبت آرام مادرم با
دو با نميدانم تحملندارم ، ديگه...و ميكنيد بدگويي مادرم
كنم؟ چكار بچه تا
.زناناست با بدرفتاري علل ديگر از نيز رواني بيماريهاي
غيرمنطقي ، مخالفتهاي زدن ، كتك مانند بدرفتاريها از بسياري
در بايد كه روانياست مشكلات از ناشي...و شديد عصبانيتهاي
.برآمد آنها درمان صدد
زنان عليه خشونت منفي پيامدهاي
توسعهاست و برابري به نيل جهت مانعي زنان ، عليه خشونت
و حقوقانساني از زنان بهرهمندي به آشكار تجاوز موجب كه
مداري قدرت و نابرابري همان اين كه آنهاست اساسي آزاديهاي
اجتماعي مهم مكانيزمهاي از يكي و است مرد و زن بين تاريخي
سلطهپذيري وضعيت پذيرش به ناگزير زنان آن وسيله به كه است
و بياعتمادي با همسران ، خشونت از زنانآسيبديده.شد خواهند
خسته روحيهاي با خويش رواني و فكري برقواي عدمتسلط
كه آن بدون ميكشند ، دوش به را زندگي بار ناچار به وشكننده
قصد به كه خشونت.باشند داشته وضعيت اين تغيير به اميدي
اعمال خانواده درمحيط حاكميت و قدرت دادن نشان و دگرآزاري
به فرزندان و زن شخصيت ساختار در زيانباري آثار ميشود ،
فاقد و وابسته انسانهايي به را خانواده اعضاي و مينهد جاي
انسانهايي چنين.ميكند تبديل تصميمگيري و تشخيص درك ، قوه
خواهند سردرگمي دچار زندگي مشكلات با برخورد در شك بدون
اين در.ميباشد مخرب نيز درازمدت در خشونت همچنينبود
نوع اين اصلي قربانيان فرزندان شرايط
.هستند والدين جاهطلبي و برخوردها ، بلندپروازيها
نوجوانان از بسياري وخودكامگي پرخاشگري ديگر سوي از
قاطعيت و مديريت ضعف و والدين نادرست برخوردهاي از ناشي
.است بوده آنها خانوادگي محيط در
خانواده يك ايجاد خانواده ، موجب در زنان با بدرفتاري
صميميت ، خانوادگي ، روابطسالم آن در كه ميشود پرتنش
از.ندارد وجود خانوادهاست ، تحكيم و بقا لازمه محبتكه
است ، كودكان پرورش و رشد ضروري شرط كه خاطر امنيت و آرامش
بنيان سلطهگري و فشار اجبار ، ترس ، آن جاي به و نيست خبري
.ميكند متزلزل را خانواده
قانون عملكرد
عادي امري قانون سوي خانوادگياز خشونتهاي از چشمپوشي
آشكار بهطور پرخاشگرانه رفتارهاي اين اگر حتياست
براي خود وظيفه به اينكه نظير عناويني تحت باشد ، چشمآزار
خواستههاي به دارد وظيفه زن يا كرده عمل كودكش تربيت
گاهي حتيميگيرد قرار چشمپوشي مورد دهد ، در تن شوهرش
خشن و ناشايست رفتارهاي مسئول خود خشونت ، قرباني افراد
و اطاعت به اعتراض ، محض به و ميروند شمار به مردان
...ميشوند دعوت همسرانشان از بيشتر فرمانبرداري
:ميگويد باره اين در حقوقي كارشناس شريفي خانم
نكرد ، تمكين زن اگر كه ميپندارند چنين مردان از عدهاي
بزند؟ كتك را او دارد مردحق
جرح و برايضرب مجوزي زنرا تمكين عدم مقررات ، و قوانين
وارد كه زماني از زن تمكينيعني.نميداند شوهر ويتوسط
چارچوب در كرده ، تعيين كهشوهر محلي در و شده مرد زندگي
.كند عمل خود وظايف به قوانين
رابطه حتي كنند زندگي هم سقفبا يك زير وشوهر و زن اگر
عدم.نيست زن تمكين عدم بهمعني باشند نداشته هم زوجيت
موجهي عذر بدون كه مشخصميشود صورتي در تنها زن تمكين
بنابر و قانون البتهبراساس كه است كرده ترك خانهرا
و جاني و مالي ضرر آمدن وارد ترس از زن اگر ماده 1115
به نيز را مراتب و برود بيرون شوهر خانه از خود به ناموسي
.است نكرده عمل غيرقانوني برساند قضايي مراجع اطلاع
تمكين زن اگر كه نداريم قانون كجاي درهيچ ما بنابراين
قرار جرح و ضرب مورد را او دارد حق و ميتواند مرد نكرد
جملاتي با دادگاه به مرد احضار از پس موارد بيشتر در.بدهد
اجازهاماز بدون يا نميكند تمكين من از او كه اين نظير
نابود را زن زحمات و تلاشها همه... و است رفته بيرون خانه
پزشكي گواهي و شواهد و دلائل وجود با مواقع اين در.ميكند
پرداخت به محكوم مرد بگيرد تصميم قانون اگر هم باز قانوني
حد همين تا تنها قانون.ميشود -مرد ديه نصف -عضو نقص ديه
خانههايي به دوباره زنان اين.ميكند پشتيباني زنان اين از
گريخته آنها از خود جان بيم از كه ميشوند بازگردانده
و قهر قرباني زن ديگر بار كه هست تضميني آيا اما.بودند
!نشود؟ مرد غضب
!نيست پاسخگو قانون
از غير.است كرده سكوت نابجا بسيار مورد اين در قانون
بهحسن مكلف شوهر و زن:ميگويد كه قانون ماده 1103 يكمورد
در زوجينبايد:ميگويد بعدي ماده در و يكديگرند با معاشرت
يكديگرمعاضدت به خود اولاد تربيت و خانواده مباني تشييد
زندگي در اگرزن است نرانده سخني خشونت مقوله از.نمايند
و عسر ميتواندتقاضاي قانون بنابر شود مشكلي دچار زناشويي
خصوصي و مسئلهخانوادگي چون هم اثبات صورت در كه كند ، حرج
وقتي هم مرد داد ، كاريانجام او براي نميتوان ميشود ، تلقي
وجود خشونتش ابراز جديبراي مانع و است باز دستش ميبيند
بلكه برنميدارد دست خشونتبارخود اعمال از تنها نه ندارد ،
.ميكند هم تشديد را آن
چگونه؟ خشونت از پيشگيري
به تجاوز و تعرض حق انساني هيچ كه اين از زنان دادن آگاهي
بههيچ اساس اين بر و ندارد را ديگر انسان منافع و حقوق
و خواسته تحميل براي كه نشده داده اجازه اين مردي
را زني نفس هواي و خودخواهي روي از صرفا و نيازخويش
بار خشونت اعمال قبح دادن نشان و بدهد قرار جرح و موردضرب
از جلوگيري براي زمينهاي مردان ، بهويژه بهخانوادهها
.بود خواهد رفتارها اين از بروزبسياري
آشنايي باعث آگاه و خبره كارشناسان طريق از خانواده آموزش
سالاري مرد فرهنگ يافتن كاهش و شرعي قانوني ، حقوق با زوجين
حقوق حفظ با مسالمتآميز همزيستي به خانوادهها تشويق و
اينفرهنگ گسترش از جلوگيري سبب نيز و.ميشود متقابل
آيندهخواهد نسل ميان در زنان ، عليه خشونت يعني نادرست ،
.بود
كرد بايد چه
امنيت تا كنند اتخاذ ميتوانند حكومتها كه تدابيري
تامين جنسيت به وابسته خشونت برابر در زنان براي كارامدي
:است ذيل موارد شامل شود
مدني اصلاحات كيفري ، مجازاتهاي قبيل از موثر قانوني تدابير
انواع همه برابر در زنان از حمايت منظور به غرامت تدارك و
و جنسي تجاوز خانواده ، در بدرفتاري و خشونت مانند ، خشونت
نقش مورد در برخورد طرز تغيير براي برنامههايي دادن آموزش
زناني براي حمايتي خدمات همچنين و مردان و زنان موقعيت و
.دارند قرار آن خطر معرض در يا شدهاندو خشونت قرباني كه
برنامه يك به زنان با بدرفتاري كاهش اينكه ، آخر سخن
تغييرات زيرا شود اجرا مستمر صورت به كه دارد نياز اصولي
به نياز و نميگيرد انجام باره يك اجتماعي -فرهنگي
.دارد مداوم و زمان ، كارپيگير
از وجلوگيري زنان حقوق از قانوني حمايتهاي وجود
درست.دارد موثري نقش بدرفتاري كاهش در آنان با بدرفتاري
است اقتصادي - اجتماعي مقوله يك زنان با بدرفتاري كه است
آن گسترش و بروز از نميتوان قانوني اهرمهاي با وتنها
جامعه يك در زندگي ترديد بدون اما كرد ، جلوگيري
در و مشخص را افراد حقوق كه است قوانيني مدنينيازمند
.كند حمايت برابرتجاوزديگران
غفاري مريم
در زن داديار نخستين انتصاب
قضائيه قوه
كشور قضائي دستگاه در زن داديار نخستين:اجتماعي سرويس.
.شد منصوب
گشايش مراسم در ديروز اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
ميمنت خانم شده اعلام قضائيه قوه سراسريمسئولان گردهمايي
قبلا.است شده منصوب كشور ديوانعالي داديار بهعنوان چوبك
دادگاههاي قضائي مستشار بهعنوان زن قاضي دو نيز
.بودند شده خانوادهمنصوب
|