توسعه و سياست دين ،
است؟ مقدم سياسي توسعه بر اقتصادي توسعه آيا:جستارگشايي
براي است؟ اقتصادي توسعه بر مقدم سياسي ، توسعه يابرعكس
چه سياسي و اقتصادي توسعه بالاي سطح در جامعهاي به رسيدن
پرسشهايي كاربست؟ به بايد را ابزارهايي و روشها راهكارها ،
جامعهاي كه مييابند بررسي و طرح مجال هنگامي اينها همانند
.باشد داشته آن سويههاي همه در توسعه و پيشرفت سمت روبه
سيد دكتر سخنراني متن از بخشي ميآيد ، پي از كه جستاري
خجسته ميلاد مناسبت به پيش چندي كه است عطاءاللهمهاجراني
روزنامه مديره هيات جمع در (ع)صادق وامام (ص)پيامبر
گرديده ايراد كشور استانهاي در همشهري مديران و همشهري
و پيامبر زمان رخدادهاي به اشاره با مهاجراني دكتربود
و بنياديترين كه ميگيرد نتيجه پيامبران ، ديگر رسالت
(ص)اكرم پيامبر جمله از و پيامبران هدف برجستهترين
براي و است بوده انسانها اجتماعي و فكري درحيات دگرگوني
به را غفلتزده انسانهاي تا شد برانگيخته (ص)پيامبر نمونه
و رفتار شيوه اساس ، براين و گرداند آگاه وجوديشان ابعاد
ياري (مدينهالنبي) اسلامي آرمانشهر پيافكني به وي سلوك
از يكي عنوان به مطبوعات از مهاجراني دكتر آنگاه.رساند
و آگاهياجتماعي گسترش جهت در كه رسانهاي ابزارهاي مهمترين
به اشاره با و كرد ياد افتد ، سودمند بسيار ميتواند سياسي
صاحبان از سطحكشور ، در شده ايجاد اجتماعي و بازسياسي فضاي
اجتماعي توسعه جهت در آمده بوجود فضاي از خواستند مطبوعات
قانوني چارچوبهاي در انديشه و بيان آزادي گسترش و سياسي و
اجتماعي واقعيات درج و انعكاس با و كوشيده شده ، تعيين
و خطبازي سياسي ، بهرهبرداري از آنها ، دقيق وتحليل
خوانندگان شما توجه.بپرهيزند عرصهمطبوعات در گروهگرايي
.جلبميكنيم مطلب اين به را گرامي
معارف گروه
محترم مديره هيات گرامي ، برادران حضور احترام و سلام با
و توفيق آرزوي با استانها ، مديران و روزنامههمشهري
ايام اين خودم نوبه به بنده يكايكشما ، براي سربلندي
را (ع)صادق امام و (ص)پيامبراسلام مبارك ميلاد ;فرخنده
كوتاهي مطلب اين آمد نظرم به.ميكنم عرض تبريك شما خدمت
به مربوط و متناسب جهاتي از كرد خواهم عرض شما خدمت كه را
انجام (ص)اسلام پيامبر كه بزرگي كار.باشد هم ايام همين
.مدينهالنبي جامعه به بود جاهلي عرب جامعه تبديل داد ،
فراهم ما براي تغيير اين مختصات شناسايي امكان خوشبختانه
جامعهاي چه و گرفت؟ تحويل را جامعهاي چه (ص)پيامبر.است
(ص)پيامبر كه جامعهاي مختصات و ويژگيها داد؟ تحويل را
را جامعه اين چگونه (ص)پيامبر بود؟ چگونه گرفت تحويل
به جوامع مهمترين از يكي عنوان به كه جامعهاي كرد؟ متحول
جامعه يك نهادهاي تحقق و اجتماعي سياسي ، آزاديهاي لحاظ
.است گرفته قرار بسيار توجه مورد روزگار آن در پيشرفته
را اسلام از پيش عرب جامعه مختصات بخوبي كه كساني از يكي
نام به است عراقي اول درجه محققين از يكي شناساييكرده
في نامالمفصل به نوشتهاند ايشانكتابي.جوادعلي دكتر
به آنجا در كه است دوره 14جلدي الاسلام قبل العرب تاريخ
اعراب بين فولكلوردر وضعيت مثلا كه ميكند بررسي تفصيل
نهادهايقضايي بود؟ چگونه آنها ميان در داوري بود؟ چگونه
از پيش جامعه همه و بود؟ چگونه فلسفي انديشه بود؟ چگونه
يك (احمدعلي) برادراو نيز البته.است كرده بررسي اسلامرا
وظهرالاسلام نامفجرالاسلام به نوشت اسلام معتبرتاريخ دوره
كه مهمي نكته.هستيم شاهد ما را همينبررسيها آنجا در كه
بكنم ، عرض شما خدمت امروز بابحثهاي متناسب ميرسد نظرم به
جامعه به جاهلي عرب جامعه برايتبديل (ص)پيامبر كه است اين
صرف فقط تلاشش ، و هم عربمسلمان ، جامعه و مدينهالنبي عرب
ببيند تا شد مبعوث پيامبراسلام.نشد نهادهاياقتصادي تغيير
او تلاش و زندگيميكند؟ چگونه معيشت لحاظ به جاهلي عرب كه
اهميت اول دردرجه جاهلي عرب زندگي معيشت وضعيت تغيير براي
كرد ، عربهاتغيير معيشت وضعيت كه وقتي بعدا و داشت قرار
وحوزه فرهنگ حوزه در انديشه تغيير به ميكند شروع لزوما
.اجتماعي مباحث حوزه و سياست
نگاه.شد قائل قلمروي انسان شناخت و ارزيابي براي بايد
نگاه است؟ انسان وجودي بعد كدامين به نگاه انسان ، به ما
عنوان به اقتصاد اگر اوست؟ زندگي اركان از كدامينركن به
بعد به بكنيم متوقف را مسائل همه است ، بايد اصلي ركن يك
چگونه كه بدانيم بايد هم زماني لحاظ به حتي و اقتصادي ،
كرد حل را اقتصادي مشكلات بايد اول هستيم؟ قائل را ترتيبي
درجه در هم سياسي توسعه اقتصادي ، مشكلات حل پيرو بعدا و
هم فرهنگي توسعه.ميگيرد قرار پنجم يا چهارم سوم ، و دوم
پس.است ديگري گونه به نگاه آن.ميگيرد قرار چندم درجه در
سياسي توسعه كه ميفرمايند مطرح كه دوستاني با اجمالا
در را نظر اختلاف اين نخست دارد ، پنجم يا چهارم درجه اهميت
فرد يك عنوان به ما مردم ديد كه ميبينيم ما هم مردم
انسان به نظري ، لحاظ به مسلمان ، فرد يك عنوان به متدين ،
مطلب ، اين براي ميكنند؟ تعبير چگونه را انسان.است چگونه
در اينپشتوانهها كه كرد ذكر ميتوان پشتوانه چند بالطبع
.است مجيد قرآن نخست.ميكنند كمك ما به مسئله اين تبيين
آيات همه در آيا ميكند؟ نگاه چگونه انسان به مجيد قرآن
يا است؟ انسان اقتصادي زندگي تغيير براي دغدغه مجيد ، قرآن
تلاش كه مييابيم در ميشود ، روبرو انسان با كه وقتي اساسا
هدف همه شده ، مطرح مسائلي حولچه پيامبران تكاپوي و
دگرگوني انسان درحوزهانديشه بتوانند كه است اين پيامبران
.كنند ايجاد
يا:دارد پرانتزي يك ايمان كه است شده مطرح ديگر جاي در
ايمان كه كساني اي.بالله آمنوا آمنوا ، الذين ايها
مفسرين همه تقريبا خداوند به ايمانبياوريد آوردهايد ،
ذكر خداوند كه بعدي ايمان كه كردهاند اشاره خاصه ، و عامه
بعدي ، مراحل در.است ايمان مراحل ترتب بر مبتني كرده ،
وحدت يا انسانهاست وحدت خداوند ، بسوي راهها كه همانگونهاي
را همينمراحل هم ايمان كه است طبيعي انسانهاست ، نفس
.باشد داشته ميتواند
لحاظ به شايد و دارد وجود شناخت براي كه مراحلي اين در
كه ميكنند گمان انسانها نخست باشد ، بررسي قابل تاريخي
ميكنند گمان بعد آنهاست آفريدگار و وجودي تكيهگاه ستاره
نهايت در و خورشيد گمانميكنند بعد دارد را موقعيت اين ماه
حضرت قرآن ، داستانيدر در.ميبرند پناه متعال خداوند به
درگلشن و كرده تجربه را شناخت مختلف مراحل اين ابراهيم
.است شده داده توضيح مطالب همين شبستري راز
و مرحله ، يك ماه.حسي شناخت ;است شناخت از مرحله يك ستاره
شناخت مرحله ، آخرين و است ، شناخت از يكمرحله خورشيد
.يكتاست خداي راستين
پيامبران كه شدهاست ذكر مجيد قرآن در هم ديگري نكته
يتبعون الذين:انبياء بعثت كلي يكفلسفه عنوان به آمدند
و فيالتوراه عندهم يجدونهمكتوبا الذي الامي النبي الرسول
... الانجيل
كنند ، دگرگون را انسانها مادي زندگي تا نيامدند پيامبران
.دهند تغيير را انسانها فكري و انديشه حيات تا آمدند
دروني و فشارهايبيروني از را انسانها تا آمدند پيامبران
حيات گذران و اقتصادي رفاه شرايط كه اين نه بكنند ، راحت
استدلال مبناي يك اين.بكنند فراهم انسانها براي را مادي
واقع در انسان به دين نگاه و اسلام نگاه اساسا كه است
پيامبر سيره خود دوم ، .انسان انديشه حيات به است نگاهي
مدينهالنبي جامعه آن براساس كه اوست رفتار نحوه و (ص)اسلام
ما به امامان و (ص)علي حضرت و (ص)پيامبر رفتار.گرفت شكل
به نگاه انسان ، به نگاهش اسلام ، اساسا كه ميدهد نشان
فلذا.است انسان انديشه در تحول ايجاد.است انسان انديشه
در تحولش و اسلامي انقلاب آن و كرد مطرح ميشود كه دومي نكته
شكل ما جامعه در كه همانطور اسلامي انقلاب آياماست جامعه
رهبري در (ره)امام حضرت تئوري مهمترين شد ، پيروز و گرفت
انقلاب ما آيا بود؟ اقتصادي مباحث انقلاب ، تبيين و انقلاب
انقلاب آغاز در بشود؟حتي خوب مردم مادي شرايط تا ميكنيم
مسائل روي بودند ، ماركسيستي انديشه داراي كه گروهها بعضي
زيادي تاكيد صنعتي ، مالكيتهاي بحث زمين ، بحث اقتصادي ،
براي ما مردم كه (ره)امام از است معروفي جملهداشتند
درواقع كه بود اين معنياش اين.نكردند خربزهانقلاب
و مادي جهتگيري صرفادر كه نبود نگاهي انقلاب ، نگاه
در اهدافي ما عليالاصول.باشد شده خلاصه اقتصادي منحصرا
با ما مردم و داريم خردگرايمان جامعه در خودمانو جامعه
و كردند شركت انتخابات در منطق و خردگرايي همين به توجه
به نفر يك انتخاب هم مردم ، راي كه است طبيعي.دادند راي
توسعه و سياسي توسعه انتخاب هم بود ، جمهور رييس عنوان
نكته.شد مطرح كه برنامههايي در خطمشي يك عنوان به فرهنگي
به مربوط اسلامي شوراي مجلس بحثهاي در خوشبختانه كه ديگري
محترم نمايندگان خيلي كه بود آن ;شد مطرح اعتماد راي
كه نبوديم شاهد اصلا ما يعني نبودند ، اقتصادي مسائل نگران
دولت اقتصادي برنامههاي روي بشود متمركز مجلس اصلي بحثهاي
تقريبا كرد؟و خواهد چه اقتصادي توسعه براي دولت اينكه و
و سياست مساله روي بود شده متمركز مجلس بحثهاي عصاره
مطرح مجلس بحثهاي در كه بود مشخصهاي آن درست اين.فرهنگ
شد ذكر كه مقدماتي مجموعه با نميتوان هم وقت هيچ.بود شده
اينها فرهنگي توسعه يا و سياسي توسعه كه بگوئيم يكدفعه ،
بايستي و نيست مردم دغدغه الان و نيست مردم توجه مورد الان
.گرفت پي را اقتصادي توسعه
محتواي و موضوعدلايل اين اثبات براي نميتوان من بنظر
عنوان به مطبوعاتي ، جامعه بهعنوان شما.كرد پيدا روشني
مسئوليت است كشور روزنامه تيراژترين پر كه همشهري روزنامه
بيشترين كه روزنامهاي هر لزوما.داريد برعهده سنگيني
است علاقهاي و پايگاه دهنده نشان دارد ، كشور در را تيراژ
به كه نيست ترديدي البته.دارند روزنامه آن به مردم كه
كه حدي از روزنامه تقاضاي است ممكن روزنامه ، اداره لحاظ
ملاحظات منتها باشد ، بيشتر همشهري براي دارد ، وجود الان
نظر از و كاغذ تامين لحاظ به كه محدوديتهايي و موقعيتي
به را ما كه است طبيعي دارد ، وجود ديگر مسائل و چاپ
.ميكند متوقف يكمحدوديتهايي
در كه است كنماين عرض شما خدمت بايد من كه نكتهاي اما
نميتواند كس هيچ است آمده كشورپيش در كه جديدي شرايط
جديد فضاي درتحقق مطبوعات كه بگيرد ناديده را اينمطلب
.داشتهاند موثري نقش فرهنگي و سياسي
بيشتر عنصر ، دو كشور مطبوعات عرصه در اخير ساله يك در
كه بود اين يكي ;بود كمتر قبلا كه بخشيد اثر و شد جلوهگر
پيدا ارتقاء گذشته به نسبت مطبوعات اطلاعرساني و خبررساني
گفته مطبوعات در قبلا كه مباحثي و مسائل از بسياريكرد
مطرحميشود ، مطبوعات در كه ميكنيم مشاهده نميشد ، امروزه
اگر.است بررسي و باتحليل همراه اخبار اين كه اين دوم و
داراي نباشد كنارش در بررسي و تحليل شوداما گفته خبري
با دقيقتر برايآنكه مردم.است فراواني اشكالات و نقص
.ميكنند گوش خارجي راديوهاي به شده ، واقع چه كه شوند خبر
خارجي راديوي ميكنند احساس مردم كه است اين سكه روي آن
اين چرا كه دارد بهمراه هم تحليل يك ميگويد كه خبري براي
خارجي ، راديوهاي كه ديدهايد شما معمولا افتاد؟ اتفاق خبر
با ميكنند تلاش ميكنند ، گوش مردم بيشتر كه معروفي راديوهاي
را نسبت نزديكترين خبر آن درباره كه اشخاصي و افراد
شنونده يك عنوان به ما خود به خود و كنند گفتگو دارند ،
خوب.دارد نزديكي نسبت يك خبر آن با كه ميكنيم احساس
بوديم شاهد ما.ميكند پيدا را خودش شنونده كه است طبيعي
ناگفته كه را خبرهايي معمولا هم مطبوعات جديد دوره در كه
اين تفسير و تحليل به كردند شروع هم و كردند مطرح بود
و برداشتهايم را بلندي گام يك ما جهت اين از كه خبرها
سليقههاي كشور در خوشبختانه مختلف گروههاي گفت ميتوان
طريق از را خودشان صداي و گوناگون انديشههاي مختلف ،
هيچ و نيست كشور در الان گروهي هيچ.ميكنند مطرح مطبوعات
مطبوعات ، طريق از نميتواند بگويد كه نيست سليقهاي و صدا
وضع اين از كه ماست برعهدهكند مطرح را خودش انديشه صداو
.آوريم عمل به مراقبت و محافظت دقت به آمده ، پديد
كه است طبيعي منطقي ، غير پروازيهاي بلند و ماجراجويي
.بزند آسيب مطبوعات موقعيت به ميتواند
ترجيح بعضي كه پيداست نگرفتيد ، نظر در اگر را ملاحظات اين
و شعارها آمده ، پيش كشور در كه جديدي تاشرايط ميدهند
ربط ديگري مسائل به كرده مطرح رئيسجمهور كه را برنامهاي
پيش وقت چند همين و بودم شاهد من خود كه اتفاقي مثل.دهند
كه جمعي آن واقعا.افتاد اتفاق تهران دانشگاه جلسه در
اين يعني بودند ، محدودي جمع يك دادند ، شعار مجلس عليه
جلسه اين كننده برگزار جمع اين نبود جمع مجموعه جمع ،
بيش صداي صدا ، اين.نبود وحدت تحكيم دفتر صداي صدا ، .نبود
صدا ، اين.نبود بودند ، آنجا در كه دانشجويي دوهزار از
الان هم شما خود و ميدادند شعار كه بود نفر چهل سي صداي
شد ، سياسي بهرهبرداري صداها آن از مقدار چه كه هستيد شاهد
دقتهايي همه با ما كه ميدهد نشان كه است تجربه يك اين خوب
اميد مردم ، با باراي شده محقق كه آزاديي از است ، لازم كه
ميتوانند بسيار كه -مطبوعات با مردم اطمينان با مردم ،
نه من البته.بكنيم حفاظت و پاسداري بتوانيم -باشند موثر
نظارت عضو عنوان به ارشاد ، فرهنگو وزارت مسئول عنوان به
جدي را مطبوعات بر نظارت بحث ;گفتهام هم قبلا مطبوعات ، بر
مطبوعات از بايستي ما كه همانگونهاي يعني ;گرفت خواهيم
.بكنيم ايجاد مطبوعات براي را شرايط بايد بكنيم ، حمايت
نكنند ، رعايت را آزاديها حدود نشريات ، كه هم مواردي
نمايند بحرانسازي و سازي مساله احيانا بكنند ، ماجراجويي
نشريهاي از بخواهند كساني ;اينكه همهمهمتر از يا
خط يك به راتبديل نشريهاي يعني ;بكنند سياسي بهرهبرداري
در بكنند جمع خود دور به را مختلفي گروههاي و بكنند سياسي
ما كنند ، برگزار را ديگري جهتگيري يك بخواهند اگر حال هر
هم و ميزند آسيب مطبوعات بهآزادي هم كه چرا مخالفيم آن با
بوسيله شده ايجاد سياسي -فرهنگي فضاي و مطبوعات به
.گرفته شكل كه ديگري نيروهاي
بر نظارت بحث حتما مطبوعات بر نظارت هيات كه اميدواريم
ما همه را مطبوعات حقوق.دنبالكند جدي بطور را مطبوعات
كه است شده ذكر مطبوعات حقوق در فرضا.بكنيم رعايت بايد
از قبل را نشريهاي هيچ مطالب نميتواند دولتي مقام هيچ
و توان تمام با قانون اين از ما.بكند كنترل آن انتشار
آنجايي تا عنوان هيچ به و ميكنيم حمايت داريم كه امكاناتي
بتوانند كساني تا داد نخواهيم اجازه هست محدودهمان در كه
حق مسئول مدير.بكنند كنترل چاپ از قبل را نشريهاي مطالب
و هفتهنامه يا نشريه در است قرار كه را مطالبي چاپ تشخيص
.دارد بشود ، منتشر روزنامه و ماهنامه يا
|