و گوناگون متوليان بهزيستي ،
كاستيهايآشكار
با موازي نهادهاي وجود و اعتبارات و بودجه چندپارگي
است شده بهزيستيمشكلآفرين سازمان
و بهزيستي مشتركسازمان طرح:بهزيستي سازمان رئيس
كودكان و زنان متكديان ، ساماندهي براي تهران شهرداري
آمده ، پيش شهرداري براي كه مشكلاتي دليل به بيسرپرست ،
است مانده متوقف
درآمد پيش
برگزار جاري تيرماهسال در كه بهزيستي هفته آيينهاي در
اين متوجه نوشتاري و گفتاري از بحثهااعم بيشترين شد ،
و سازمان چند و بهزيستي سازمان وجود عليرغم كه بود نكته
آسيبپذير و محروم اقشار از پشتيباني براي مشابه كميته
وجود.هستيم روبرو جدي كاستيهاي با زمينه اين در هنوز
به مبتلا صدهاانسان بودن رها شهرها ، در متكديان انبوه
ناپيوستگي همچنين و خيابانها محلههاو در رواني بيماري
اين ازجمله مخدر مواد به اعتياد به مبتلايان حمايتاز
و كارنامه در را اينكاستيها است بديهي.كاستيهاست
يك هر كه يافت ، چرا نميتوان بحث مورد عملكردسازمانهاي
گرفتهاند ، اختيار در كه عملي ميدان و بودجه فراخور به
به.ميباشند امكانات حداقل با خدماترساني بهترين مدعي
زمينه در مالي امكانات و بودجه بودن پاره پاره عبارتي
چنين بودن راست خودگوياي جامعه ، آسيبپذير اقشار از حمايت
كاركرد مقايسه صدد در آنكه بدونباشد ميتواند ادعاهايي
اقشار به رساندن ياري زمينه در موازي نهادهاي و سازمانها
قانون و 29 اصول 21 موضوع) باشيم جامعه آسيبپذير و محروم
كاسه يك كه ، باوريم براين ،(ايران اسلامي جمهوري اساسي
مثبتتري و بهتر بازدهي موازي فعاليتهاي قبيل اين كردن
فراهم نيز را ملاحظهاي قابل صرفهجويي موجبات و داشت خواهد
تمامي ميتوان دستكم نباشد ، مقدور كاري چنين اگر.ميآورد
تشكيلاتي و سازمان آن به را پشتيباني و مالي اعتبارات
ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون موجب به كه ساخت معطوف
بنا كه را آسيبپذيري و محروم اقشار به تا است شده تشكيل
داشتن و ارثي و ژنتيكي اقتصادي ، اجتماعي ، محيطي ، دلايل به
بدون و شدهاند تعادل عدم دچار عاطفي و جسمي مشكلات
زيست ادامه به قادر دولت رفاهي و خدماتي مالي ، حمايتهاي
.دهد قرار حمايت مورد نميباشند ،
شهيد تلاش و باپيگيري ماه 1359 خرداد در بهزيستي سازمان
اينسازمان آمدن وجود به مبناي.شد فياضبخشتشكيل دكتر
آن شرح كه ميباشد اسلامي اساسيجمهوري قانون و 29 اصول 21
گفته به وبنا عينحال در.است آمده گزارش اين درمقدمه
تامينحداقل به كمك كشور ، بهزيستي مسئولانسازمان از يكي
و بيسرپرست و خانوادههاينيازمند و افراد زندگي هزينه
مهمترين از آنان خودكفايي براي زمينههايمناسب ايجاد
خانوادههاي كيان حفظ براي بيشتر تلاش.ميباشد سازمان وظايف
توانبخشي و مراقبت و نگهداري آسيبپذير ، و ديده آسيب
در عادي زندگي سرگيري از براي آنان سازي آماده و معلولان
معلوليتها از پيشگيري براي كاربردي پژوهشهاي توسعه جامعه ،
و ناسازگاران ارشاد و اصلاح بازپروري ، اجتماعي آسيبهاي و
مشاركتهاي جلب و تشويق موجبات تامين اجتماعي ، ديدگان آسيب
اقشار از حمايت و خدماترساني كيفيت بهبود منظور به مردمي
به دولتي غير بخش از حمايت و تشويق و آسيبپذير و محروم
اجتماعي توانبخشي ، حالتهاي از يك هر در سرمايهگذاري منظور
.است شده ذكر بهزيستي سازمان وظايف عمدهترين از حمايت و
اين ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون آنكه عليرغم اما ،
نهادهاي است ، گذاشته بهزيستي سازمان برعهده را وظايف
سازمان مشابه كار نوعي به موازي صورت به نيز ديگري
متوجه نيز آنان فعاليت بيشترين و ميدهند انجام را بهزيستي
.است بيسرپرست زنان بويژه خانوادهها
هماهنگي ضرورت
عملكرد مورد در روانشناس و دانشگاه استاد قاسمزاده ، دكتر
:ميگويد آن موازي نهادهاي و بهزيستي سازمان
دارند كمك به واقعانياز كه هستند قشري بيسرپرست زنان
اين نميشود ، منحصر مالي مساعدتهاي فقطبه كمكها اين و
در مشاورهاي همنيازهاي و مالي كمكهاي نيازمند هم گروه
اين از بخشي.هستند خود زندگي مشكلات و فرزندان زمينه
انجام بهزيستي سازمان هستيم مطلع كه همانطور را كمكها
اما.ديگر سازمانهاي يا و امداد كميته را ديگر برخي ميدهد
توجه با.سازمانهاست اين بين هماهنگي است اهميت حائز آنچه
ميدهند ، انجام مستقل بطور را خود كار يك هر اينكه به
كه ميشود ايجاد مشكلاتي باشد نداشته وجود هماهنگي كه زماني
افراد اين به كمك وظيفه كه مختلفي موسسات اگر من عقيده به
و باشند كننده هماهنگ كميته يك داراي دارند ، عهده به را
يك با ميكنند عمل مستقل طور به كه سازمانهايي يكسري
كمك نيازمند افراد به واقعا معين سازماندهي و هماهنگي
.كنند
جديد تشكيلات
عالي شوراي نام شوراييبه نزديك آينده در ديگر سوي از
در شد خواهد تاسيس جمهوري رئيس بهرياست اجتماعي رفاه
موازي دستگاههاي همه كه شده گذاشته اصل بنابراين شورا اين
به آن رياست و بود خواهند عضو شورا اين در بهزيستي با
عهده به نيز شورا دبيري و ميباشد محترم جمهور رئيس عهده
شدن يكپارچه جهت طرح اين واقع در و بود خواهد بهزيستي
.است شده گرفته نظر در كشور در اجتماعي رفاه نهادهاي
مورد در نيز سازمانبهزيستي رئيس انصاري غلامرضا دكتر
بهزيستي سازمان سوي از:ميگويد شوراچنين اين تشكيل
جمهور رئيس رياست با اجتماعي رفاه عالي شوراي تشكيل لايحه
كار واحد ستاد يك صورت به تا است شده ارائه دولت هيات به
را اجتماعي رفاه فعاليتهاي سازماندهي و هدايت نظارت ،
.گيرد برعهده
كننده هماهنگ يكتشكيلات وجود بر تاكيد با قاسمزاده دكتر
ارگان يك وجود:ميگويد نيازمند اقشار كمكبه مورد در
كليه مورد در بلكه زنان مورد در تنها نه كننده هماهنگ
بخش كه كند نقش ايفاي ميبايست جامعه آسيبپذير گروههاي
همانطور.ميشود كودكان و زنان شامل افراد اين از عمدهاي
دهنده ارائه كه مختلفي موسسات در ميدانيم ما همه كه
عملكرد از هم خودشان مواقع برخي در هستند ، خدمات اينگونه
كننده هماهنگ ارگان اين من نظر به هستند بياطلاع يكديگر
خود كاري زمينه در نمايندگاني يك هر كه باشد نحوي به بايد
ارتباط عامل عنوان به موسسهاينمايندهاي هر و باشد داشته
در اينميتواند و باشد ديگر گروههاي با گروه دهندهيك
مواقع بعضي در.باشد كننده مشترككمك مسئوليت اين انجام
اينها ميشود ، موسساتصحبت و سازمانها اين تكتك وقتيبا
خودشان وظايف حيطه به مشخصا كه راميپذيرند حرفي آن
.ندارد ارتباطي ما به ديگر مسائل ميگويند و ميشود مربوط
هم و را مشكلات هم ميتواند كننده هماهنگ كميته يك وجود
كدام هر كه اولويتي به توجه با و كند جمعبندي را نيازها
يا نهاد چنين وجود و كند برقرار را لازم ارتباط دارند
و زنان به كمكرساني نحوه در موثري نقش ميتواند سازماني
.باشد داشته بيسرپرست كودكان
اين از كه عمدهترينمشكلاتي مورد در قاسمزاده دكتر
:ميگويد چنين بوجودآمده ناهماهنگي
از نيازمند افراد برخورداري عدم مشكل عمدهترين من نظر به
امكانات مواقع بسياري در كه حالي در.است موجود امكانات
مواقع برخي.نميگيرد تعلق نيازمند افراد به اما دارد وجود
كمكي نميشود كه ميگوييم اينصورت در ندارد وجود امكاني
حتي و زياد بالقوه امكانات ما حاضر حال در اماكرد
ناهماهنگي همين بعلت اما داريم زيادي بالفعل امكانات
.نميرسد نيازمند افراد به لازم كمكهاي
مشاورههايي در گاهياوقات:ميافزايد ادامه در همچنين وي
نشانگر كهميكنيم برخورد بامواردي دارد وجود كه
ارگاني چنين چنانچه اگر.است مردم از بسياري بياطلاعي
نقش مردم به اطلاعرساني در ميتوانند رسانهها آيد ، بوجود
ميتوان روزنامهها و صداوسيما طريق از و باشند داشته مهمي
متفاوتي نيازهاي كه افرادي و كرد مطلع را مردم از بسياري
نجات سرگرداني اين از و بكنند مراجعه محلها اين به دارند
.كنند پيدا
آشكار كاستيهاي
از پشتيباني درزمينه موجود كاستيهاي مهمترين از يكي
صحنههاي گونه به ميتوان را وآسيبپذير نيازمند اقشار
معابر و خيابانها در بيسرپرست كودكان و متكديان حضور زشت
.كرد مشاهده
ديگر و بهزيستي عملكرد درمورد روانشناس قاسمزاده ، دكتر
تا:ميگويد چنين بچههايخيابان مورد در سازمانها
يا دولتي سازمان تاكنونهيچ دارم اطلاع من كه آنجايي
بهعهده را اينافراد مسئوليت رسمي غيردولتيبهطور
سازمان وظايف گفتجزء نميتوان دليل بههمين واست نگرفته
است شهرداري وظايف جزء بگوييم نميتوانيم.خاصياست
بهعهده را متكديان جمعآوري وظيفه شهرداري اينكه بهدليل
دو به و متكدينيستند خيابان بچههاي همه كه درحالي دارد
تكديگري آنها از برخي.كرد تقسيم را آنها ميتوان گروه
مسئوليت واقعا ديگر برخي و هستند بيخانمان و ميكنند
امرار طريق اين از و دارند برعهده را خانوادهاي اداره
صورت اقدامي نيز بهزيستي سوي از حاضر درحال.ميكنند معاش
هر درنيست آنها وظايف جزء ظاهرا كه اين بهدليل نگرفته
هرچه كه است لازم گروه موجوداين وضعيت به توجه با حال
نيروي از قشر اين به رسيدگي وظيفه مشخص سازمان يك زودتر
.گيرد بهعهده را جامعه جوان
كه است ذكر به لازم البته:ميگويد ادامه در همچنين وي
صورت كودكان حقوق ازطرفانجمن كه گردهمايي از بعد
اجتماعيشهرداري امور بهمعاونت طرحي تماسي طي.گرفت
ماليمكان هزينه كه شد اين به آنقرار در كه شد ارائه
كودكان حقوق انجمن و گيرد بهعهده شهرداري را افراد اين
قطعي و اساسي تصميم تاكنون كه شود امور بقيه متولي نيز
مانده باقي پيشنهاد مرحله در تنها و نشده گرفته آن درباره
.است
نشد اجرا كه طرحي
كه ميدهد خبر طرحي از بهزيستي سازمان رييس انصاري دكتر
كودكان و زنان متكديان ، وضعيت ساماندهي براي بود قرار
:ميگويد وي.آيد در بهاجرا بيسرپرست
ويژه زنان و متكديان كودكانخياباني ، مورد در جامعي طرح
كه بود بررسي درحال شهرداريتهران همكاري با تهران در
تهران شهرداري براي شده ايجاد مشكلات دليل به متاسفانه
از بسياري ميتواند طرح اين اجراي.است مانده متوقف
.دهد كاهش را تهران شهر اجتماعي آسيبهاي
كنوني وضعيت درمورد استاددانشگاه و جامعهشناس س ، .محمود
امكانات حداقل از كه گروههايي به نسبت آن وظايف و جامعه
:ميگويد چنين برخوردارند
اقشار حامي و متولي كه مختلفي نهادهاي حاضر درحال
بخشي دارندكه برعهده وظايفي هستند آسيبپذير و آسيبديده
كلي نگاه يك در كرد ، بيان ميتواناينگونه را آنها از
:برد نام چنين ميگنجند گروهها اين در كه را افرادي ميتوان
متكديان ، ويژه ، زنان معتادان ، بزهكاران ،
.غيره روانيو بيماران آسيبديدگان ، معلولان ، نيازمندان ،
و شرايط اگر كه هستند افرادكساني اين از زيادي تعداد
فراهم زندگي عادي چرخه به آنها كردن وارد جهت مناسبي بستر
.باشند جامعه نياز ومورد فعال نيروهاي جزء ميتوانند شود
توجه دارد قرار توسعه سوي به پيشروي درشرايط كه كشوري در
زيرا ميرسد بهنظر ضروري و لازم بسيار گروهها اين به اساسي
علاوه نگيرند قرار مناسبي جايگاههاي در افراد اين چنانچه
را ديگري بيشمار عده ميشوند ، جامعه سربار خود اينكه بر
را خود اطرافيان و خانوادهها و ميكنند متوقف كار از نيز
.كرد خواهند مشكلاتي درگير نيز
و افراد اين دقيق شناسايي اقدامي هر از پيش من عقيده به
اين از پس و است اهميت حائز ميگنجند گروهي چه در اينكه
كه شرايطي به توجه با آنها از يك هر كردن جايگزين مرحله
مراكز به آنها راهيافتن و درمان آموزش ، بخش در دارند ،
...و كاري و توليدي
ميآوريمنبايد ميان به رفاهاجتماعي از سخن ما وقتي
مسئولينبگذاريم بهعهده را اينرفاه همه آوردن بهوجود
و دارند اينحركت در موثري نقش جامعهنيز افراد بلكه
افراد اين در موجود نيروهاي از صحيح وبهكارگيري هماهنگي
ميآورد ، بهوجود آنها در مالي استقلال اينكه علاوهبر ميتواند
آنها بازدارنده عامل كه را گوناگوني انگيزههاي و زمينهها
.بردارد ميان از را ميشود عادي زندگي از
بهطور كه گيرد صورت افرادي بايداز تنها مستقيم حمايتهاي
بقيه براي و نيستند برخوردار كارايي هيچگونه از قطع
.گردد فراهم خودكفايي و اشتغال زمينه بايد گروهها
عضوبايد نقص بهدليل كه نيازمندجامعه اقشار از گروه آن
روبهرو مشكلاتگوناگوني با نيز قراربگيرند ، حمايت تحت
.ميباشند
نيازمندان مشكلات
چنين خود مسائل درمورد روشندلان از برخي جمله از
ونگرش ازدواج مشكل كمبودامكانات ، بيكاري ، :ميگويند
جهت بايددر مسئولان كه است ازمشكلاتي آنان به مردم غلط
.دهند نشان جديتبيشتري آنها رفع
كارهاي انجام توان مسئولاننابينايان و مردم تصور برخلاف
استفاده آنان توانايي تاكنوناز اما دارند را گوناگون
افراد به اشتغالنسبت براي نابينايان.است نشده بهينه
روشندلان يكياز.هستند روبهرو مشكلاتمضاعفي با بينا
هستند ادارات تلفنچي كه نابيناياني اكثر:ميگويد شاغل
.ميشوند دچار روحي يا و شنوايي ناراحتي به شغل نوع بهدليل
دادن نشان وجود با نابينايان به كارفرمايان بياعتمادي
آنان پيشرفت مانع مشاغل ، برخي تصدي براي خود توان و مهارت
.است شده
ودادن مناسب برخورد با خانوادهها:ميگويد همچنين وي
نظير مشكلاترواني بروز از روشندلانميتوانند به روحيه
.كنند جلوگيري بينآنان بياعتمادي و افسردگي ، انزواطلبي
|