مدرن جامعه به گذار
گيدنز باآنتوني گفتوگويي در
جنگ اهميت كه ديد خواهيد كنيد ، توجه خشونت نقش به اگر
را بريتانيا يا ايتاليا شما اگر كمترميشود ، سازمانيافته
درگير ديگر كه است اين مردم بيشتر تجربه بگيريد نظر در
شد نخواهند سازمانيافته جنگ
كه است غرب جامعهشناسي سرآمدان از گيدنز آنتوني:اشاره
پديد انساني علوم از رشته اين در اساسي تحولاتي او ، نظريات
بين پلي جامعهشناسي ، به گيدنز رهيافت.است آورده
اجتماعي علوم و (وبر و ماركس ، دوركيم) كلاسيك جامعهشناسي
و كنشمتقابلگرايي تا پارسنزي كاركردگرايي از) جديد
.است كرده ايجاد (گافمن روانكاوي
در مدرنتيه نتايج مورد در گيدنز اخير نوشتههاي بيشتر
توليد باز سياسي ، ايدئولوژيهاي بحران ;است كنوني دنياي
برخورد يقين ، عدم شدن جهاني روند اطمينان ، افزايش و اعتماد
مباحث اين جمله از فردي هويت روزمرهو زندگي تناقضهاي با
بينالمللي نشريهجامعهشناسي در كه زير گفتگوي در.است
و رسيده بهچاپ مارس 1998 در (International Sociology)
با بيشتر خواننده است گرفته انجام (Kaccoma) كاسكاما توسط
.شد خواهد آشنا گيدنز آنتوني ايدههاي و طرحها
مقالات سرويس
متولد لندن در من كرديد؟بله تحصيل لندن در شما آيا
به بعدامن شدم ، لندن شمال در محلي مدرسه وارد و شدم
مدرسه وارد سپس و رفتم ، انگليس شمال در دانشگاههال
.پرداختم تحصيل به رشته دو در و شدم لندن اقتصاد
موضوعاتي؟ چه در
من ابتدا.روانشناسي بيشتر و روانشناسي و جامعهشناسي در
براي جايي به راه اما بودم ، شده تحصيلفلسفه داوطلب
دو دانشگاه آن در بود ، كوچكي دانشگاه هال نبردم ، آن تحصيل
پيوسته كه بود كسي آنها مهمترين از يكي كه بود فلسفه مدرس
و بود مشكل امري چنين قبول من براي اما بود ، تدريس مشغول
در موجود موضوعهاي از و بودم ، ديگري چيزهاي پي در من
كه موضوعهايي من منظور بود ، وروانشناسي جامعهشناسي مدرسه
.داشتند منظمي درسي برنامه مدرسه در
منصفانه و بود؟بله ، مدرسه موضوعات از متفاوت فلسفه پس
.دهم تغيير را آن من كه بود
تحصيل به شروع اتفاقي طور به شما ديگر عبارت به
فلسفه شما اول انتخاب براياينكه پرداختيد ، جامعهشناسي
.بود شما دوم انتخاب جامعهشناسي صورتيكه در بود ،
خواهشي و ميل با حوادث بيشتر اينكه براي اتفاقي ، كاملا نه
من انگيزه اصلي نيروي و ميشود همراه است آنهامضمر در كه
در كه چيزي آن با علاقه اين معالوصف بود ، روشنفكري علائق
موضوعات به من نداشت ، سنخيتي هيچ ميشد ، آموخته مدرسه
.بودم علاقهمند آكادميكي
وجود جامعهشناسي و فلسفه بين ارتباطي يك حال هر در اما
كه نميدانستم من اما دارد ، وجود ارتباطي بله ، .دارد
آنكه با حتي نداشتم ، فلسفه با آشنايي هيچ و هست ارتباطي
هر در اما بودم ، خوانده فلسفه فردي صورت به مقداري خودم ،
.بود آزادانه رشته تغيير موضوع حال
باشد مهم شما براي واقعا كه فلسفهاي كتاب شروع ، براي آيا
داشت؟ وجود
كتاب ;خواندم ازبرتراندراسل كتاب سه يا دو من بله ،
يك و -عميق صورت به نه اما -فلسفه تاريخ يعني او گرانسنگ
به زمان همان در و.سياسي موضوعات در او ديگر كتاب دو يا
.بودم علاقهمند هند فلسفه به من ديگر دلايل
...ميخوانديد هند فلسفه مورد در كتابهايي شما بنابراين ،
.بود حسكنجكاوي خاطر به بيشتر آيا
شناختي نوع هيچ بدون.بود مرهمفردي نوعي مطالعات آن بله ،
.نبود كار در جدي علاقه و معرفت هيچ و
بوديد؟ جوان خيلي شما موقع آن در
يا 15 بودم 14 كرده مطالعه به شروع زمانيكه گمانم به خوب ،
بدهم ساخت آنها به چگونه كه بنابرايننميدانستم بودم ، ساله
دانستم زحمت به فلسفهبودم مطالعه مشغول زمانيكه همينطور و
كه نميدانستم يقين طور به يا و.بود فلسفه كه
.بود روانشناسي جامعهشناسييا
شديد؟ علاقهمند جامعهشناسي به چطور پس
جز داشتم ، علاقه جامعهشناسي از بيشتر روانشناسي به من
.داشت خوبي مدرسين جامعهشناسي اينكه
بگوييد؟ را آنها از تن چند نام ميتوانيد مثال براي
شناس؟ پترورسليانسان مثال ، براي
گروه در مهمي شخصيت اوجامعهشناس و شناس انسان بله
كه باي وست ويجورج از پس.بود درهال جامعهشناسي
هم خوبي مدرس كه كسي و ميشد ناميده روانشناسي پروفسور
.بود
احساس در پيشرو عنوانمراديا به را پترورسلي است ممكن
كنيم؟ قلمداد شما زندگي دوره روشنفكرانهابتداي
زيادي كاملا مريدان گروه دانشجويان ميان در وي گرچه نه ،
به جامعهشناسي دانشجويان بيشتر كه دارم خاطر به من داشت ،
در كامل طور به هرگز من بودند ، گرويده سوسياليستها جمع
سوسياليستها ، جمع به حتي نشدم ، وارد فرقهاي يا گروه هيچ
.بودم حاشيهنشين و ساكت شخص يك مناساسا
نميكرديد؟ انزوا احساس شما آيا
گروه يك وارد نداشتم ، دوست دانشجويان ديگر همانند من نه ،
.جريانبشوم يا
بود؟ كه بود موثر شما زندگي در كه كسي اولين
چنين آرزوي گرچه.نشدم متاثر فردي از هرگز من متاسفانه
هيچ تاثير تحت عميق طور به هرگز من.داشتم نيز را امري
.نشدم خاصي جريان
زمان آن در روشنفكري كار قبال در كه ميكنيد فكر شما آيا
داشتيد؟ وظيفه احساس
روشنفكري تفكر به من نميكردم ، وظيفه احساس هيچ من نه ،
خطمشي قرباني را خود زندگي هرگز بودم ، اما علاقهمند
بودم دولتي كار ابتدادنبال نكردم ، زماني يك تا روشنفكري
گرچه برآمدم ، شغلي درخواست به ليستر شهر در علت همين به و
يك كه چرا كنم ، انتخاب را دانشگاهي زندگي شدم مجبور من
فرد تصميمگيريها بيشتر در كه دارد زندگيوجود در مهم اصل
.باشد رودشناور جريان در بايد و دارد جزيي نقش
پرداختيد؟ جامعهشناسي تدريس به ليستر شهر در شما و
و بهتر سال يا 7 براي 6 را اجتماعي روانشناسي ميكنم فكر
و جامعهشناختي تئوريهاي من كردم ، ازجامعهشناسيتدريس بيشتر
آخري اين كه ميكردم ، راتدريس رضايت و صنعتي جامعه توسعه
كهدرباره كردم ، تدريس هم اجتماعي روانشناسي منظر از را
نقادي فوق ، تدريس روش كه بود اجتماعي نهادهاي روانشناسي
.بود آمريكايي سبك روانشناسياجتماعي
بوده شما ماخذ و پارسنز ، منبع تالكوت كارهايتان بيشتر در
.نبودهايد موافق وي ايدههاي با شما گرچه است
بود ، افراد بيشتر انتقاد موضوع پارسنز تالكوت زمان آن در
طور به وي بود ، غرب جامعهشناسي مسلط ويشكل اندازه همان به
مهمي مرجع داشتند علائقتئوريكي كه افرادي بيشتر براي آشكار
شده پارسنزوارد با انتقادي كشمكش نوعي در ما عكس بر بود
.بوديم
داده قرار خويش ماخذ و منبع را وي روانكاوي و فرويد شما
.بود كرده چنين قبلا كهپارسنز علت اين به بوديد
بود بهرهمند فرويد نظريه از پارسنز بود ، چنين يقينا
نظريات من نظر بهنيز وبر دوركيمو نظريات از آنچنانكه
من از بيشتر بوداما گرفته قرار ترديد مورد حدودي تا آنان
مورد. وود لاك ديويد و بوسيلهدارندروف عميق طور به و
تضاد كتابطبقه در دارندروف بود ، گرفته قرار ترديد
همچنين و پارسنز عليه بر مجادلهاي آشكار طور به طبقاتي
.كرد شروع ماركسيسم رهيافت
مثال براي كرديد ، انتقاد پارسنز از آثارتان در اغلب شما
.جامعه ساختار كتاب در
كاملا چيزهاي و قدرت در را پارسنز از انتقاد موضوع من
تئوري و كتابسرمايهداري اول در اما نوشتم ، ابتدايي
كه خاطر اين به كردم تيزتر را انتقاد لبه. مدرن اجتماعي
وي نفوذ تحت زياد مقدار به اجتماعي تفكر بازنگرانه تاريخ
در را نقشي چنين اجتماعي كنش ساختار كتاب بود ، قرارگرفته
كرده ايفا غرب روشنفكرانه قرن 20تفكر اوايل و قرن 19
.بود ازآن متفاوت تفكر و نظريه يك ابداع من است ، سعي
دهيد؟ توضيح خويش متفاوت نظر آن مورد در ميتوانيد
و است پرداخته ماركس به كمتر خيلي پارسنز چيزي ، هر از بيش
قرن در ماركسيسم روشنفكرانه فرهنگ مفهوم و معنا بيش و كم
آنكه دوم ، .است پيچيدهكرده و غامض را قرن 20 اوايل و 19
تئوريكيخويش سابقه لحاظ به را وبر و ماركس ، دوركيم پارسنز ،
چنانكه پارسنز نظريه كوشش بود ، داده قرار نظر مد و ملاحظه
حل براي و كنش عمومي تئوري خاطر به -جريانهستند در همه
در بيشتر را ماركس منخواستهام ، حاليكه در بود ، نظم مسئله
نيزدرصدد و.كنم مطرح وبر ماكس و دوركيم رابطه مركز
با را آن و بودم اجتماعي توسعه تئوري با آنها دادن ارتباط
.دهم توسعه آن واستحاله مدرنيته طلوع
داشت؟ نفوذ شما در انديشهماركس زمان آن در آيا
نفوذ زير شدت همان به هم وهنوز بودم ماركس تاثير تحت من
ديد نقطه كه نميكنم منگمان.زياد نه كم نه هستم ، وي
از افراد تفاسير و البتهتعابير.دارم ماركس به متفاوتي
باشد يافته تغيير مدتي ماركسطي است ممكن چگونه اينكه
در كه مدرن اجتماعي تئوري و بهسرمايهداري من دارد ، وجود
ادبيات زمان همان در دارم ، اعتقاد يافت انتشار سال 1971
و داشت وجود وبر و دوركيم حجم همان به ماركس از وسيعي
هم من ميدادند ، قرار هم كنار در را سه اين افراد بيشتر
يعني تن سه اين خويش بحثهاي در كه بودم افرادي آن از يكي
هم كنار در مهم قدرت سه عنوان به را وبر و دوركيم ماركس ،
و برخورد انواع هم ، با آنها دادن قرار اگرچه.ميآوردم
تصور مردم اغلب اينكه براي است ، آورده وجود به كشمكش
من گمان به هستند ، هم از متفاوت سبك سه تن ، سه اين ميكنند
ماركسيست كه كساني حتي.نداشتند چنينتصوري قبلا مردم اغلب
پارسنز كردهام ، ياد را آنها تمامي من حال هر به نبودهاند ،
اجتماعي كنش كلساختار در گرچهماركس آنهاست ، نخستين
همه اين با.است شگفتآوري كاملا امر اين و ندارد نقشي هيچ
و گرفت قرار بحث مورد بعد سال طول 20 در پارسنز نظريات
دوركيم ماركس ، از پارسنز تفاسير درباره آمريكا جامعهشناسي
.گرفت قرار ترديد مورد وبر و
كنيد؟ ابداع را سومي راه كه كرديد تلاش شما پس
.دادم انجام من كه است چيزي همان دقيقا بله ،
حرفهاي زندگي ابتداي و پيش سال به 20 ديگر بار
بازي را مهمي نقش كتابهايتان از يك كدام برگرديم ، شما
كرد؟
نام كه يكي جز به ننوشتهام ، زيادي كتابهاي پيش سال من 20
در جرقهاي و -مدرن اجتماعي تئوري و سرمايهداري -بردم
اساسي كار سه ميكردم فكر كه بود آمده وجود به من ذهن
گذشته سرچشمههاي از جديد تعابير نگارش -دهم1 انجام
جامعه موسسين ايدههاي يافتن -تفكرجامعهشناختي20 تاريخ
.بودند شده متروك مدرنيته اخير توسعه زيرنور در كه شناختي
اين فكرم من.اجتماعي علوم در شناختي رهيافتروش بيان -3
و باشم ، آنها ارتباط صدد در و كنم كار سهزمينه در كه بود
.بود زمينهها اين در من تمامكتابهاي اساسا
.است بوده اخير دوره در شما مطلوب موضوعات از يكي مدرنيته
حاضر حال در چنانكه مفهوممدرنيته گفتهام ، آنچنانكه
درباره مباحثات وبيشتر نبود موسوم است ، شده متداول
اخيرا ميكنم گمان و بود ، سرمايهداري و صنعتي جامعه
است شده مردم براي مناسبي موضوعات مدرنيته پست و مدرنيته
كارهاي طريق از مفهوم اين به من.اوايل 1980 از احتمالا و
و عقيده و نوشتهام وي درباره مقالاتي من شدم ، علاقهمند زيمل
نقد مدرن اجتماعي تئوري و كتابسرمايهداري در را او ايده
پول فلسفه درباره زيمل كار موقع همان در.كردهام
زبان فراگيري صدد در من و بود ، آلمان در اثرگرانسنگي
خواندن صرف را خويش عمر از زيادي سالهاي و برآمدم آلماني
ترجمه زيمل كتابهاي بيشتر كه چرا كردم ، زيمل نوشتههاي
.بود نشده
از بيش مدرنيته ، عنواننظريهپرداز به بيشتر را زيمل شما
چنانكه كردهايد ، معرفي باشد گافمن الهامبخش تنها آنكه
مورد اين در ميتوانيد نظريداشتند ، چنين نيز آمريكاييها
دهيد؟ توضيح بيشتر
شده دريافتي چنين به منجر اززيمل امريكايي تفاسير بيشتر
متقابل كنش و اجتماعي دربارهزندگي تنها كهزيمل است
كنش به تنها وي نيزاينكه و است گفته سخن روزمره
يا آنها من گمان بهاست بوده معتقد ساده متقابلگرايي
ارتباط درباره شناختي يا و نكردهاند مطالعه را زيمل آثار
به ندارند ، توسعه بر مبتني نظريه و تاريخ فلسفه باب در وي
مهمي نقش جامعهشناسي تاريخ فرهنگ در ديگران و زيمل من نظر
.داشتهاند
جديدي تعبير ايجاد در شما سعي جامعه كتابسرشت در
.بود ساختمندي تئوري و اجتماعي ازكنش
يا غايتمندي صددتوصيفموضوعات در كتاب آن در من
نهادها و انساني بهكنشهاي مشابه رهيافتي كه روشناختي
كاري زمينه كه است پروژهاي سه از يكي و دارند ، برآمدم
.ميدهند تشكيل مرا
كنيد؟ بيان دوباره موضوعرا سه اين ميتوانيد آيا
مدرنيتهو ماهيت تحليل اجتماعيكلاسيك ، تفكر مجدد تفسير
.اجتماعي علوم در روششناختي و منطقي موضوعات
بيشتري تمايل آنها از يك كدام به بيشتر فوق موضوع سه از
ميپردازيد؟ يك كدام به نيز نزديك آينده در و داريد
و علاقهمندم مدرنيته اساسي موضوعات بيشتر به هم هنوز من
.است همين هم سرنوشت
مورد مدرنيته مباحث از نوع كدام است ، وسيعي مبحث مدرنيته
شماست؟ توجه
زندگيام طول در و علاقهمندم سياسي موضوعات به بيشتر من
.بودهام سياسي موضوعات دنبال به هميشه
داريد؟ انتقادي جامعهشناسي در سهمي ميكنيد فكر آيا
از يكي گمانم به و دارم درخود را تعهدي چنين من بله ،
صاحب بايد پس است ، آدمي انساني تاريخ در زمان اساسيترين
.است دركي چنين موجد جامعهشناسي و باشيم شعوري و درك چنين
مدرنيتهاخير ، يعني كتابتان مدرنيتهدر با همسويي
مدرن جامعه تناقضهاي و موضوعات ، مسائل از تصويري شما
...كردهايد ذكر را اخير
نماينده دو عنوان به مفهوماعتمادوخطر دو از من
خطير فهمموضوعات در سعي براي ايدههايي هم ، به مرتبط
صورتهاي وبازسازي نامعلوم آينده ونماينده لحظهها
نه ، يا هست اعتماد بحران اينكه از اعم انسجاماجتماعي ،
زندگي دردنيايي ميدانيم اينكه براي نيستم مطمئن كل در من
دارا نيز را اعتماد مكانيسمهاي بيشترين كه ميكنيم
.هستيم
را اعتماد ازمكانيسمهاي يك كدام ما حاضر حال در
داريم؟
فعال مناعتماد كه را آنها مهمترين يا يكي ، تنها
به بستگي كه اعتمادي مكانيسمهاي از نوع آن ناميدهام ،
مواجهه دموكراسي ، از منظور و دارد دموكراتيك زياد مشروعيت
.ميباشد ديگران با باز
مجبور وقت آن است ، گفتگويبيفرجام و مذاكره يك اين اما
مذاكره به امروزه زندگي در را چيزي هر كه هستيم
.بنشينيم
دادن يا و ديگران اعتماد برايكسب فعال عمل بيشترين ما
كه نميكنم گمان منانجامميدهيم را ديگران به اعتماد
.است مذاكرهبيپايان يك لزوما امر اين
هرروزش كه ميكنيم زندگي دردنيايي ما كه نميكنيد فكر
در منتظره غيره تضادهاي وزايش ترديد و شك با همراه
است؟ مختلف كشورهاي
خشونتتوجه نقش به اگر و مشكلاست ، موارد اين در داوري
ميشود ، كمتر يافته سازمان جنگ كهاهميت ديد خواهيد كنيد ،
تجربه بگيريد نظر در را بريتانيا يا ايتاليا شما اگر
يافته سازمان جنگ درگير ديگر كه است اين مردم بيشتر
در اعتماد با ارتباط در را خشونت نقش شما اگر شد ، نخواهند
و جنگ مقابل در تلاش كه شد خواهيد متوجه بگيريد ، نظر
صلح به روزه هر تاز و تاخت براي تلاش از بيشتر جنگآوري
.است مدني
نوع پيوست ، وقوع به دريوگسلاوي كه جنگي با نميكنيد فكر
شد؟ گذاشته نمايش معرض به خشونت از جديدي
كاملا موضوع افتاد اتفاق دريوگسلاوي كه آنچه من نظر به
ازجنگ مهمتر دول بين يافته سازمان جنگ اگر و است ، متفاوتي
چنين.نبود بزرگي زياد پديده اين باشد ، ملت -دولت بين
است پيوسته وقوع به كه مختلفي محلي جنگهاي كه نيست
.باشد دولتها بين جنگ از خشنتر و ترسناكتر
درجه با محلي جنگهاي اما شدهباشد ، كم دول بين جنگ شايد
سال بيست است ، يافته كشمكشافزايش و خشونت از بزرگي
چنين شما نظر به حوادثينداشتيم ، چنين از هرگز پيش
نيست؟
جامعه بازسازي نتيجه در طوروسيع به امر اين يقين طور به
در پيشبيني گونه هيچ اگرچه است ، پيوسته وقوع به جهاني
و معمول احتمالا تضادها قبيل اين.ندارد وجود وضعيتي چنين
يافته سازمان جنگ از متفاوت آنها اما هستند ، نشدني رام
سكه يك روي دو نظر به دو اين.است جهاني ملت -دولت
اگر ميباشند ، شدن جهاني پويشهاي به پاسخي دو آن.ميباشند
در يافته توسعه صنعتي كشور يك در را ترسناك بمب يك شما
مكانيسمهاي انحطاط براي خوبي دليل نميكنم فكر بگيريد ، نظر
.باشد امنيت يا اعتماد
امروزه خشونت كردم ، صحبت اعتماد از ترديد اصطلاح از من
مداوم طور به اينكه براي داده ، افزايش را نگراني و اضطراب
مواجه متفاوت دنياهاي و جديد فرهنگهاي افراد ، انواع با
نكرديد؟ فكر مورد اين در قبلا آيا هستيم ،
نگرانيها گونه اين با متداول و عمومي طور به ما خوب ،
جهت شيوه بهترين ميكنم ، فكر كه آنگونه اما هستيم ، مواجه
است شده ايجاد بياطميناني ايده طريق از بياعتمادي آزمودن
است ، بوده روشنگري ناتواني يا و تناقضها از يكي اين و
دنيا در تكنولوژي مداخلات و خودمان درباره معرفت انباشت
اين اما است ، شده بياطميناني جديد انواع خلق به منجر
.نميشود جنگ به گذر موجب وضعيت
كاهش و اعتماد درتكثير چيزهايي چه شما ، آراي در
است؟ نياز روزمرهمورد زندگي در حتي بلاتكليفيافراد
مغشوشنيست ، ميپندارند آنچنانكهديگران جهان من ، نظر به
متناسببا خيلي آنها بياطمينانيمتفاوتاند ، منشا اما
كنترل در ميكنيم فكر تكنولوژيكه و اطلاعاتي منابع
فينفسه معرفت.نيست خواهندكرد كمك را ما بلاتكليفي
كه ميكند توليد امابييقينياي نميكند ، توليد يقينياي
است ، نبوده مواجه باآن خويش تاريخي تجربه در هيچفردي
چشماندازهايي نگرانميكند ، را ما فعلا كه بيشترچيزهايي
.ديگر چيزهاي يا محيطيباشد خواه ندارد ، كهواقعيت است
و علم با نزديكي ارتباط ديده آموزش افراد بيشتر نظرمن به
.دارند تكنولوژي
شما نظر اجتماعپذيري و جديد تكنولوژيهاي بين رابطه درباره
چيست؟
اينكه براي است پيچيده خيلي امر اين من نظر به
اثر كم را اجتماعپذيري جديد تكنولوژي.ميشود تصور
از عدهاي براي موارد ، بعضي در كه گفت ميتوان ميكند ، اما
بيشتر در نشود ، افراد بيشتر شامل و شود تصور افرادچنين
ميشود ، بيشتر مبادله و مذاكره ميبرد ، بالا را مواردانسجام
كه ميكند نزديك هم به را مردم و شده بيشتر شدتارتباطات
.اجبارياست همتوفيق اين
چيست؟ آينده براي شما طرح
كامل طور به كه نيستم مطمئن اما دارم ، پيشرو كار تعدادي
تعدادي نوشتن صدد در اما برسانم ، انجام به را آنها تمام
بحران و سياستها آينده درباره كتابي.هستم مقاله و كتاب
بيشتر كه ديگر ، كتاب سه يا دو و روشنفكري
موضوعات و اجتماع سياست ، باب در و كتابهايغيرآكادميكي
.فرهنگي
International Socilogy.
رحيمي استاد رضا:ترجمهMarch
|