|
مكاتب تكوين در فرهنگها نقش
ازنتايج كه نموده ، ياد عقلي عمل و تصرف را فقه بروكلمان ،
شرعي اعتبارآراء خواهان حق به كه است فقيهان ايستايي آن
در اموي عصر دراوايل عقلي جنبش اين كه گويد و ;هستند خويش
رومي قوانين تاثير تحت كمابيش آنجا اهل كه آمد پديد مدينه
بودند
:اشاره
وفرهنگها مكاتب تاثير علوم ، بررسي در مهم موضوعهاي از
از يكي عنوان نيزبه فقه.است علم هر تكوين و شكلگيري در
در.نيست مستثني قاعده اين از اسلامي علوم مهم شاخههاي
اسلام قلمرو در كه مختلف فرهنگهاي و مكاتب نقش حاضر مقاله
نظر.است گرفته قرار بررسي مورد اسلامي فقه بر گرفتند قرار
.ميكنيم جلب آن به را گرامي خوانندگان
معارف گروه
اذكايي پرويز:نوشته
:تعاريف و تمهيد -1
علومنقلي جزو را فقه اكثر اسلامي ، علوم طبقهبنديهاي در
ركن فقهرا اصول شيرازي قطبالدين كه چنان ;برشمردهاند
فروع علم قسممقصوددر از چهارم ركن را فقه علم و سوم
به كه اصولي به است كهعلم آورده ، نقلي علوم زمره از دين
تفصيلي ادله از فرعي شرعي احكام استنباط به كنند توصل آن
از هم كه نمايد چنين ليكن (1)استدلال سبيل به (فقه علم و)
از كه چنان ;است داشته وجود ترديد قضيه اين در ديرباز
به كلام علم برشمردن ضمن همايي جلالالدين شادروان معاصران
فن مثل هم اين كه گويد نقلي ، فنون رديف در نحوصحيحتر
استحسانيه عقليه ادله آن مباحث ضمن در هرچند كه فقه اصول
سمعي وضعي احكام آن مبناي و پايه چون اما وجوددارد ، نيز
(2).شمردهاند نقلي فنون جزو اتفاق به را آن است ،
فقه ، كه اصول در عقليه همانادله وجود سبب به كه بسا
مرددساخته ، عقلي و نقلي علوم بين در را آن طبقهبندي
در عقلي-نقلي بينابيني وضع به قائل متقدمان از بعضي
از گفتاوردي با روزنتال فرانتز.شدهاند دانش اين مورد
يكي:باشد شعبه سه را ديني علوم كه گويد عامري ابوالحسن
كه دوم حديث ، علم يعني -است حسي ادراكات بر مبتني كه
هر با كه سومي كلام ، علم همچون -است عقلي ادراكات بر مبتني
(3).است فقه علم همانا -دارد سروكار عقلي و حسي ادراك دو
يا ازعلم خود ردهبنديهاي در اسلامي (مشائي) حكماي نظر از
پنجم رده درتقسيمات فارابي ابونصر مثلا كه چنان حكمت ،
علم و فقه علم كرده ، علومياد (احصاء) خمسه كلي طبقات از
به را آنها كه (4)باشد ، ياسياسات مدني علوم جزو كلام
تعبير به اما (5)گويند ، اجتماعي علوم امروزين تعبير
عملي حكمت جزو همانا سياسي و مدني دانشهاي فلاسفه قدماي
و نامد مدني راحكمت آن شيرازي قطب علامه كه چنان بوده ،
از باشد ، نواميس علم و سياست علم قسم دو بر آن كه گويد
حكيم (6)خوانند فقه علم را سياسات -و -حدود نوع جمله
كتاب از مدخلمنطق در عملي فلسفه تعريف ضمن ابنسينا
با و نظري برهان با آن مطالب تمام صحت كه گويد الشفاء
الهي شريعت با آن مراتب تفصيل ميگردد ، اثبات شرعي شهادت
و است حق معرفت نظري فلسفه غايت اما و ;ميپيوندد تحقيق به
چنان نظري برهان (7).است خير معرفت عملي ، غايت ، فلسفه در
.است يقيني قضاياي آن مقدمات كه باشد قياسي است دانسته كه
كه باشد ، فقه اصول از خود قياس كه است دانسته چنين هم
علماي خلاف ندانند ، عقلي دليل از ارجح را آن شيعه علماي
از مراد اما نميدانند ، دخيل شرعيه ادله در را عقل كه سنت
و نظري جنبه دو هر است ، بررسي اين اساسي محور كه عقل
يا باشد بالملكه عقل خواه است ، انساني نفس در آن عملي
دانسته نظري علوم در بديهيات و ضروريات بدان كه بالفعل
مكتسبات بدان و باشد نهايي مرتبه كه مستفاد عقل يا ميآيد ،
(8).است موجود نفس در بالفعل نظري عقل
نتايج از كه نموده ، ياد عقلي عمل و تصرف را فقه بروكلمان ،
شرعي اعتبارآراء خواهان حق به كه است فقيهان ايستايي آن
در اموي عصر دراوايل عقلي جنبش اين كه گويد و ;هستند خويش
رومي قوانين تاثير تحت كمابيش آنجا اهل كه آمد پديد مدينه
مانند اسلامي فقه كه است هممعتقد گلدزيهر (9).بودند
جوانب تمام وسيع ، مفهوم در كه است ، چندان رومي قوانين
پيدايي (10).ميگردد شامل را مدني و ديني ، سياسي زندگي
م) صحابي مسعود بن عبدالله گويند كه اسلام صدر مكتبرايدر
مزبور عقلي جنبش امر بادي بايستي (11)آغازيد ، بدان (ق 32
معارضه راي اصحاب با حديث اصحاب كه است مشهور.باشد
همه اعمال درخصوص الهي شرايع دانش كه فقه ليكن ;داشتند
علم و كهفهم خود نخستين معناي از است ، مكلف مسلمانان
آن از محدوداجتهاد كهمعناي كرد عدول آنجا تا باشد ،
نيز و سنت اهل صحابه نزد در بهراي اجتهاد (12)شد فهميده
مفهوم در -اسلامي تشريع ابتداي از شيعي ، هم ائمه اقوال در
(13).است داشته وجود سنت و بنابركتاب -كلمه عام
حاصلدر است نظري و فكر كه گفتهاند بابراي در اما
به و ;ديگر طريق از يا باشد قياس طريق از چه خلاف ، مسائل
و قياس:ميگرفت صورت طريق دو از راي حصول بهتر عبارت
راي رااهل قياس به قائلان دوم سده اواسط از فلذا ;اجتهاد
كه قضايي مسائل در راي اعمال كه ميگويد گلدزيهرناميدند
عمل مبناي همانا تحولات جريان در شده ، باب اسلام صدر از هم
خود اين كه گرديد ، مشابه موارد در آراء به نسبت قياس به
گفته به مراتب تفصيل (14).ميباشد ازراي منهجي تطبيق يك
كار آغاز در شريعت دانش:كه است قرار اين از خلدون ابن
قياس در تعمق و راي و انديشه و آنبحث در و بود ، صرف نقل
را آن صحيح و كردند قصد بدان سلف كه آن نداشت ، تا وجود
به قياس يافتن كمال با فقه اصول صناعت آنگاه.جستند
فن اين در متكلمان طريقه به عالمان رسيد ، مرحلهكمال
قياسكتاب خصوص در ايشان تاليفات بهترين و ;توجهكردند
و غزالي ، ابوحامد والمستصفي جويني الحرمين امام البرهان
به بنا نيز متكلمان كه فقه اصول در بدينسان.اينهاست جز
امكان حد تا مسائل صورتهاي در كردند ، تاليف را آن قواعد
(15).ميگرايند عقلي استدلال به
:اختصاص و مبادي -2
به رامشابه فقهي فروع اروپايي اسلامشناسان كه گذشت پيشتر
اين اعتباري تصديق.ميدانند آنها از متاثر و رومي قوانين
سرزمينهاي كه است اينواقعيت بر مبني خاص مورد در نظر
روم امپراتوري ممالك جزو فتوحاسلامي از قبل شام و سوريه
نواحي آن در رومي قوانين كه است طبيعي و ميگرديد محسوب
شرقي سرزمينهاي خصوص در كه است منطقيباشد معمول و جاري
هم (رومي) آن غربي سرزمينهاي به قياس با اسلامي ، خلافت
فقهي فروع و اصول كه گرفت نتيجه تاريخي واقع امور بنابر
از متاثر و ايراني قوانين با مشابه نيز نواحي اين در
سرزمين كه است دانسته.باشد بوده مزديسنايي شرايع
متضمن خود مبادي در فقهيعراقي مكتب فلذا ;بوده باستان
مكاتب وجود تاثير اگرچه ;است ايران به برجسته اختصاص وجوه
سرزمين آن در يهودي و نسطوري ،(يوناني)سرياني مسيحي
.است بخشيده بدان التقاطي مكتب يك صورت كمابيش
دروجوه اقليمي مبادي چون كه پيداست مكتبحجازي اما
مهبط خود كه حجاز سرزمين باشد ، نظر مورد اسلامي فقه اختصاص
آن تمايز وجه لابد ;است مبين دين تشريعي معان و اسلامي وحي
.گردد نمايان مدني -قومي خصوصيات در مكاتب ساير با
كرده ، ياد راحجازي مالكي مذهب فقهي شيوه مغربي ابنخلدون
حديث اهل روش ;باشد فقه در حجازيان پيشواي كهمالك گويد
(افريقا) مغرب مردم چون كه دارد ، اختصاص حجاز مردم به
و اسم بعدها حجازي مكتب كردند ، اتخاذ را مذهب آن غالبا
كتاب با كه مالكي فقه بدينسان ، (16)يافت هم نسبتمغربي
اينك و حجازي و عربي ويژگي گرديده ، تدوين مدينه در الموطا
و ;است احاديث بر متكي عراقي مكتب از بيش بسي دارد ، مغربي
چنين بدان ، عمل حسب كه ميداند معتبر را حالراي اين با
اين شناختي معنا ريشه گلدزيهر.گويند رااستصلاح شيوهاي
يهودان تلمودي قوانين در كه دانسته لاتيني -رومي را اصطلاح
(17).دارد وجود هم
شرقشناسانكلاسيك اسلامي ، فقه مكاتب يهودي و رومي مبادي در
از خالي كهگاه دادهاند ، سخن داد كرده ، بليغ فحص اروپايي
ايشان ائمه مشهوراز.نباشد اغراض شوائب يا مبالغه
معروف اسلامي صاحبتتبعات (I.Goldziher) گلدزيهر ايگناتس
شاخت ژوزف دكتر او تبع وبه شريعت و كتابعقيدت و
اعراب كه برآنند اسلامي فقه كتابمبادي مولف (J.Schacht)
را ميانرودان و روم و سوريه متمدن بلاد اسلامچون صدر بدوي
شرايط با را خود هم تشريعي امور در شدند ناچار كردند ، فتح
و قوانين ديگر ، عبارت به.دهند تطبيق مغلوب متمدن جوامع
آن شريعتگذاري امر بر مزبور ممالك قديم تمدنهاي شرايع
در خصوصا جمله از ;داشته تعيينگر و قوي تاثير بدوي مردم
است افزوده گلدزيهر.ميباشد نظر اين مويد رومي قوانين با
وژوريس پرودنتيا روميژوريس -لاتيني اصطلاحات از متاثر
هرچيز از قبل بل ;نبود اسلامي حقوق توسعه و تحول منبع
ناديده گرديد ، اقتباس يهودان از كه را شريعتي مواد نبايد
از ماخوذ بايستي را رومي عناصر از بخشي كه چندان ;گرفت
(18).آورد برشمار يهود طريق
عالم به يوناني علوم زمينهانتقال در اوليري دوليسي
راه از ديگري يوناني فكري نفوذ كه است گفته نيز اسلامي
فقهي آراء قديميترين كه سان بدان گرفت ، صورت قانون و فقه
را رومي حقوق از مقتبس نظريههاي رنگ مسلمان فقهاي حقوقي و
از آمده فراهم اصولي متضمن خود نوبه به يكي اين و ;داشت
به يونان فلسفي تعليمات ترتيب اين به و ;بود رواقي فلسفه
.يافت راه غربي جهان به حقوقي و فقهي مسائل ميانجيگري
در يوناني زبان به رومي حقوق و قانون اسلامي ، فتح با مقارن
محلي مقتضيات مطابق هرجا در و ;داشت جريان شرق ايالتهاي
بر مبتني آن اصول ولي بودند ، داده آن در مختصري تغييرات
منابع از رومي قانونگذاران كه بود رواقي تعليمات همان
قانوني -فلسفي نظريات منابع از.بودند كرده اقتباس يوناني
حق تشخيص فطرتا انسان كه بود اين داشت ، خاص برجستگي آنچه
طبيعت قانون رواقيان ، كه است همان اين و ;ميدهد را عدل و
پذيرفتند ، را اصل اين نيز مسلمان نخستين فقهاي.ميناميدند
وجود نصي آن براي كه ميشدند روبرو ديني مشكلي با وقت هر و
اين ذكر ولي.ميشدند متوسل نامراي به چيزي به نداشت ،
در رواقي عقيده اين نشانههاي نخستين استكه لازم مطلب
در بلكه نشد ، پيدا بود جاري آن در رومي كهقانون سوريه
نخستين مسلمانان كه اينشد پديدار بصره در وبويژه عراق
پيدا تماس رومي قانون و حقوق با مصر و سوريه در بار
مسخر را ايالات اين كه هنگامي.است يقيني امري كردهاند ،
و عقود قانون و زمين مالكيت درباره كاملي نظام با كردند
آشنايي آن با بيابانگرد ساده اعراب كه بازرگاني مقررات
و پذيرفتند مقرراترا اين از بسياري.شدند روبرو نداشتند
.شد اسلامي حقوق وارد سپس همينها و ;نپذيرند نميتوانستند
دين در سابقا كه است بوده حقوق رشتههاي از بعضي البته
حقوق وارد يهود ميانجيگري به است ممكن و ;شده وارد يهود
كه است اين است محتمل بيشتر آنچه ولي باشد ، شده اسلامي
بهرهبرداري و عقود و زمين مالكيت به مربوط قوانين بيشتر
سوريه در جاري عرف از مستقيما ديگر مسائل و وارث زمين از
اين كه باشد ، شده گرفته آنها بر اعراب استيلاي هنگام مصر و
(19).بودهاست روم قوانين بر مبتني عرف
كلام علم منابع و مبادي خصوص در عموما شرقشناسان اقوال
شطري كه است ، فقهي مبادي مورد در اقوال برنمط هم اسلامي ،
.گشت مسطور آن از
قسمتاساسي كه اسلامي فقه ايراني سرچشمههاي درباره اما
مذهب عناصر وتمامي شافعي و حنفي بزرگ مذاهب فقهي مبادي
مطالعه هيچ تاكنون ميشود ، متاسفانه منسوب بدان شيعي
ما بر كه آنطور امر ، اين سبب.است نگرفته صورت تطبيقي
يا عربگرايانه گرايشهاي از گذشته گرديده ، معلوم
لازم تخصصهاي فقدان همانا اروپايي ، اسلامشناسان يهودگرايانه
به.است بوده ايشان نزد در شناختي ايران موضوعي و زباني
موضوعات و السنه زمينه در كه هم شرقشناساني ديگر ، عبارت
زبان زمينه در همه ، نه و غالبا يافتهاند ، تخصص ايراني
پيادهاند ، -فقه و كلام دانشهاي خصوصا اسلامي ، معارف و عربي
رشتهها اين در كافي تبحر يا لازماند ، قبلي معلومات فاقد يا
در متتبع و متخصص اسلامشناس گلدزيهر همان مثلا ندارند
با ميرسد ، ايراني منابع ذكر موضع به چون اسلامي معارف
تحقيق بايد اسلامي فقه در ايراني تاثير مطلب كه بدين اذعان
و مواد دانش اين بالندگي در كه زيرا بوده ، حد چه تا شود
خويش قصور به واقع در است ، ايراني منابع از بسياري تفاصيل
(20).ميكند اعتراف امر اين تحقيق در
از الاقليلي -اخير دوران ايراني دانشمندان و متتبعان اما
يا منقسمشرقشناسان ، هيات بر بالجمله نيز ايشان فحول
ايرانشناختي موضوعات و مطالعات به محدود ولي عالي تخصص
مربوط ايشان تخصص منحصرا كه اين يا دارند ، اسلامي ماقبل
اسلامشناسان از عرصه اين در البته كه است اسلامي معارف به
دانستن كه زبانپهلوي از بگويم ساده ولي ;بشمارند برجسته
زمين ايران اسلامي ماقبل كلام و فقه متون بررسي لازم شرط آن
بر حتيگاه ;رويگردان بسا و بياطلاع و پيادهاند بكلي است ،
اصطلاح به مطالعه تفاهمات ، سوء و پيشداوريها برخي اثر
و علم تاريخ ضرورات كه آن حال.ندارند خوش را گبريات
خوش به ربطي كه ميكند الزام را حقايقي كشف و تتبع جامعه ،
مزبور حقايق كه بسا هم.ندارد علم مردان نيامدن يا آمدن
آن از گزيري و گريز ولي ;آيد تلخ آدمي عقيده مذاق به
.نباشد
يكدانشمند از يادي اينجا در نيست بيمناسبت باري ،
زبان چند هر كه بشود ، اخير عهد در برجسته ايراني اسلامشناس
راسخ علم با تا نميدانست ، را آن مقارنات و مقدمات و پهلوي
اول درجه منابع و اصلي متون در اوبود ، ايماني صفت كه چنان
باستان ايران در كلام و فقه دانشهاي تطبيق مطالعه به
منابع بدان اقتراب و المام حد سر تا محققانه ولي بپردازد ،
خود مطالعات در دوم درجه اساسي مراجع از و ;رفت پيش
مرتضي آيتالله شهيد استاد شادروان بلي ، .كرد استفاده
و اسلام متقابل خودخدمات ناتمام كتاب در چه اگر مطهري
مذاهب فقه ايراني مبادي جملهبه از متعددي اشارات ايران
كتاب ، دوم بخش در تا نيافت آن مجال دارد ، متاسفانه اسلامي
علامه.[ص282]توضيحدهد نيز را اسلام به ايران خدمات
ملتهاي از كه دانست بايد:است گفته هم خلدون ابن مغربي
همه از بيش دريافتهايم ، ما را آنان كهاخبار اسلام از پيش
آنان و ;داشتهاند توجه (فلسفه) عقلي علوم به بزرگ قوم دو
بر آنان نزد در علوم بازار كه بودهاند روميان و ايرانيان
زيرا است ، داشته رواج و رونق رسيده ما به كه اخباري طبق
اسلام از پيش سلطنت و دولت و ;بوده وفور حد به ايشان عمران
رو اين از ;است داشته اختصاص آنان به اسلام ظهور هنگام و
اين از بيكراني درياي ايشان به متعلق نواحي و شهرها در
(21).است ميشده يافت علوم
نمطبوده كدام بر ايرانيان فقهي اصول كه ديد بايد اما
شيوههاي و نقلي منابع فني ، اصطلاح در يا سنت و كتاب.است
است ، الهي اديان در فقهي تشريع اصول از يكي عموما كه آن
ايراني مذاهب در شرعي احكام استنباط واضح نمط و نهج همانا
حيطه اعتبار به مقال اين در منتها ;باشد هم اسلامي ماقبل
نموده فرض معلوم مقدمه در را نقلي اصل كه جستار مختار
عقليه اصول ميباشد نظر مطمح آنچه.ندارد بسط مجال هيچگونه
تفرد بدان تدين و تفكر مناهج و علوم در ايرانيان كه است
يا خردگرايي خصوص در خلدون ابن از نقل به پيشتر.يافتهاند
قومبزرگ دو از يكي آنان كه آمد جماعت ايراني عقليت
.داشتهاند بليغمبذول توجه عقلي علوم به نسبت كه بودند ،
به كه بودند شيوهاي بر كهايرانيان است كرده مكرر او هم
كشور در علوم آن دايره و ;ميدادند عظيم عقلياهميتي علوم
منتهاي در ايشان دولتهاي زيرا بود ، يافته توسعه ايشان
كه آن از پس علوم اين كه گويند هم و بود ، عظمت و پهناوري
از يافت ، غلبه كيانيان كشور بر و كشت را دارا اسكندر ،
جمله از سپس ، (23).است رسيده يونانيان به ايرانيان
مدارس ديگر و نصيبين ، و رها شهرهاي ايراني مدرسههاي
اسلامي عالم به يوناني علوم انتقال واسطه سرياني
عقلي علوم انتقال ايراني متعدد طرق از ما (24)شدند
موضوعا نيز گفتار آتي بهره در چه نميگوييم ، سخن زياده
آرتور از اشارت اين تنها اكنونشد خواهد پرداخته بدان
مقفع ابن كه باشد بسنده اسلام در وحي و كتابعقل در آربري
عربي به پهلوي از را ارسطو منطقي آثار (ق م 140) ايراني
مستقيم ترجمههاي از قبل مدتي كه است محقق فلذا ;برگرداند
بوده پيشقدم راه اين در ايراني دانشمند آن يوناني ، از
طبع پژوه دانش استاد را بهريزر ابن و مقفع ابن منطق كتاب]
خليفه براي كه خود دررسالهفيالصحابه وي.است [كرده
قديم مكاتب به نسبت ايرادات بعضي ضمن نوشته ، عباسي منصور
ضروري ولي محدود وظيفهاي وراي كهعقل گويد اسلامي فقه
(25).دارند دين در
(پينوشتها)
.و 176 درهالتاج175 (1)
.اسلامي5 علوم تاريخ (2)
- The Classical Heritage in Islam, P..
.العلوم15 احصاء (4)
- Islamic Science, P..
.درهالتاج161 (6)
.المدخل 114 المنطق ، الشفاء ، (7)
تعريفات ، و حدود 348 ،(زرياب) آورد بزم:رش (8)
.ابنسينا21
.العربي 3232 الادب تاريخ (9)
- First Encyclopaedia of Islam, III, P..
.الصفحه 9 العربي 1/3 ، التراث تاريخ (11)
.4(ولفسن) كلام علم فلسفه (12)
.تشيع 1473 دايرهالمعارف (13)
- First Encyclopaedia of Islam, III, P..
.و 927 و 926 ابنخلدون 2898 مقدمه (15)
(18) الادبالعربي تاريخ -و 914 ، و 908 همان2898 (16)
.3293
- First Encyclopaedia of Islam, III, P..
وحي و عقل -العربي 3232 ، تاريخالادب -همان102 ، (18)
اسلام14 در
و 221 اسلامي220 عالم به يوناني علوم انتقال (19)
- First Encyclopaedia of Islam, III, P..
.ابنخلدون 21001 مقدمه (21)
.ابنخلدون 21002 مقدمه (23)
Grundriss der Iranischen Philologie
.صفا اسلامي ، تمدن در عقلي علوم تاريخ:رش (24)
.اسلام14 در وحي و عقل (25)
معارف كتابخانه
|
داغديدگي و سوگواري در التيام و رنج
اول چاپ /نو طرح/قائد محمد ترجمه /وردن ويليام:نوشته
1100تومان/رقعي قطع /1377
رنجها با مواجهه گوناگون راههاي اثر ، اين در وردن ويليام
بررسي مورد ميانجامد انسان بهسوگواري كه را بشري مصائب و
حيات لحظاتياز در نميتواند انساني هيچ زيرا.قرارميدهد
ماتمهاي.زند سوگسرباز و فاجعه با رويارويي از خويش
بشريت محتوم فرجام و سرنوشت كه مرگ با ارتباط در انساني
خاص بهوضعيت توجه با راستي به اما ميرسد ، اوج به است
چگونه آنها ، فكري و جسمي روحيو عظيم محدوديتهاي و انسانها
شگفتانگيز و غريب فرجام توجيهاين به ميتوان
وداغديدگيهاي سوگواريها ابعاد بررسي ضمن پرداخت؟نويسنده ،
داغديدگي ، مبتلايان به ياريرساندن براي است كرده سعي بشري ،
اگرچه.بياموزد ديگران به و بيابد وراهكارهايي راهها
ولي نشده مهمپرداخته اين به شايد و بايد چنانكه تاكنون
زندگي متن در و عيني پديده يك بهمثابه موضوع اين عيني درك
تشيع براي اهميت اين.است برخوردار كمنظيري اهميت از بشر ،
و نقشآفرين همواره آن در بهسوگواري ، پيوسته شعائر كه
اينك.افزونترمييابد و مهمتر جايگاهي است ، بوده واجداهميت
اين به مذهبي ، دركنارنگرش نيز ديگر گونهاي به ميتوان
...پرداخت پديده
اخلاق شناسي تبار
انتشارات /داريوشآشوري ترجمه /نيچه ويلهلم ريش فريد
تومان 700/صفحه 216/رقعي قطع /آگاه
دو كه است نوشتههاينيچه آخرين جمله از اخلاق شناسي تبار
اين.است نوشته آتشفشاناش فروپاشيدنذهن از پيش سالي
آثار بسيارياز همچون پيداست ، آن آهنگ از كتاب ، چنانكه
بيست طي در را آن ويشدهاست نوشته شتابان بسيار نيچه ،
كتابمهم از پس كه است جدلنامه يك درواقع و نوشته روز
متفكر به نامهاي نيچهدر.است شده تحرير نيكوبد فراسوي
چند كردن روشن را اثر اين از هدف بوركهارت ، نامدارياكوب
متاسفانه كه كرده قلمداد بد و نيك فراسوي در بنيادي اصل
كامل و روشن را آنها ميخواهد اينجا در و شده فهميده بد
و ميكند شرح را آنها انگيزاننده و تند طنيني با لذا و كند
در واژهتبارشناسي.ميرساند خود اوج به را اخلاق سنجشگري
اخلاق ، ماهيت با نيچه كه ميدهد نشان كتاب اين عنوان
مسيحي اخلاق كه دهد نشان ميخواهد و دارد تاريخي برخوردي
آمدن پديد پايان كه نيست ، اخلاق سرآغاز تنها نه اروپايي
از يكي بلكه نيست ، نيز آن نظام عاليترين و اخلاقي نظامهاي
شرايط در كه بسيار اخلاقي نظامهاي ميان در اخلاقيست نظامهاي
نظامهاي آن كنار در و برفراز و شده پديدار تاريخي ويژه
تبار: نيچه گفته به.بود تواند و است بوده ديگر اخلاقي
(Herrenmoral) سروران مفهوماخلاق تفسير جز اساس در شناسي
به فراسو در كه نيست (Sklavenmoral) بندگان واخلاق
مفهومكينهتوزي بررسي همچنين.ميپردازد آنها كوتاهيبه
جمله از كه سرميگيرد از آن در را (Ressentiman)
.اثراست اين تحليلگريهاي
دهم شهود و كشف
:ترجمه /فيلد جيمزرد:نويسنده /دهم شهود و كشف:كتاب نام
:بها /چاپ1376 سال /گفتار:انتشارات/ عبداللهي هرمز
تومان 800
از آسماني پيشگويي داستان دنباله واقع در دهم شهود و كشف
معنوي ، گشت و سير داستان اينكتاب ، .است نويسنده همين
.آسمانيپيميگيرد پيشگويي در را ردفيلد جيمز وعرفاني رواني
بيروح و پوچيگرا سراسرآشوبزده ، جهاني ميان از را راهي او
.ميآغازد دستمايههايعرفاني ، با
او همراه سپارشمعنوي اين در داستان اين خوانش با خواننده
و دردناك دوزخ از رهايي كه نكتهميبرد اين به پي و ميگردد
ژرفاجتماعي تعارضهاي و تضادها و ماديگرايانه وهمآلودزندگي
.است شدني روحي ، و
|
فرهنگ و علم قلمرو در
|
اسطوره و حماسه رويا
از و نظريهپرداز هيگ جان از است كتابي عنوان دين فلسفه
و ترجمه سالكي بهزاد توسط كه كثرتگرايي بحث طرح پيشگامان
عهده به را ويراستاريآن نيز خرمشاهي الدين بهاء دكتر
شده منتشر تومان قيمت800 به الهدي نشر سوي از و است گرفته
نزاع و پردامنه بحثهاي ازجمله كه كثرتگرايي درباره.است
در حوزوي و ديني بينروشنانديشان اخير سال چند برانگيز
عبدالكريم دكتر مستقيم صراطهاي كتاب است بوده كشورمان
.برد نام ميتوان را ازانتشاراتصراط سروش
كم كتاب عنوان سكولار و لاييك ديني ، سياست درباره پژوهش
شوشتري طالبزاده عباس توسط كه قدوح احمد از است حجمي
با و صفحه در 94 رضوي قدس آستان انتشارات سوي از و ترجمه
.است نشرشده بازار روانه تومان قيمت 250
درزمينه كه فارسي ادبيات استاد كزازي جلاالدين دكتر از
به ازايشان اعتنايي قابل و متعدد كتابهاي اسطورهشناسي
حماسه ، عنوانرويا ، با كتابي زودي به است رسيده چاپ
خواهد منتشر شاهنامهفردوسي برشناخت ديباچهاي يا اسطوره
.شد
و زمينههايادبيات در مقاله و كتاب تاكنون 70 كزازي دكتر
ويرژيل ، ترجمهانديد كه است كرده ترجمه و تاليف اسطوره
راز ، از قصيدهخاقاني ، مازهاي بريك شرحي صبح رخسار
نيز و كتابهايمعاني ، بيان ، بديع و ديگر گونهاي
روز كزازي دكتر.است آنها جمله از شاهنامه ژرفاشناسي
سخنراني ايران در دربارهاسطوره كتاب شهر موسسه در گذشته
.كرد
جرگه به گذشته هفته از نيز جامعه ماهنامهانديشه
نقد خلاء است قرار نشريه اين.است پيوسته كشور مطبوعات
كاربردي -علمي زاويهاي از را ايران اجتماعي علوم تفكر
نشريه اين شماره نخستين دردهد قرار بررسي و بحث مورد
توسلي ، غلامعباس اميراحمدي ، هوشنگ از نوشتههايي و مقالات
دانا رئيس فريبرز زيباكلام ، صادق عبدي ، عباس شاديطلب ، ژاله
محمدرضا نشريه سردبيراين و مديرمسئول.است شده منتشر...و
.است عاشوري
عبدالكريمسروش دكتر سخنرانيهاي مجموعه صراط انتشارات
شده قلهكايراد حسينيه در و 77 سالهاي 76 طول در كه را
قرارداده علاقهمندان اختيار در كاست نوار مجموعه دو در
.است
با وديگري دينداري ناماصناف با اولي مجموعه دو اين از
جلسه قريببه 55 مجموعا كه است عنوانحافظشناسي
.ميشود شامل را سخنراني
|
|
|