دادگاه اين از
:گلستان كاوه
ماند خواهد بغض‌آلود فرياد آن
نظام نفع به اتهامات اين
:كه
نيست
وقتي
مي‌دهند نظر حقوقدانان
مي‌رود قربانگاه به عدالت
گسترده حمايت‌هاي دنبال به
شهيد پدر
جامعه مختلف اقشار
در را كربلا زيارت هزينه شكاري ،
مي‌دهد قرار كرباسچي اختيار
تلفن متقاضيان از ثبت‌نام
مرداد هفدهم روز از همراه
مي‌شود آغاز
تاييد انتظامي ، نيروي تكذيب
!دو منطقه شهرداري
مي‌شود رفع برق خاموشيهاي
:شد انجام تهران در ديروز
به مركز دژبان نيروهاي رژه
خون اهداي روز مناسبت
تلفني ارتباط در موقت اختلال
تهران تلفن مركز سه
سطح در گدايي جديد شيوه رواج
تهران شهر
مميزي ستاد ماموران با
كنيد همكاري
به هنرمندان اطلاعيه سومين
بيش
كرباسچي غلامحسين از حمايت
به ايران هنرمندان از تن صد از
پيوستند نقاشان هنري همايش
دادگاه اين از
:گلستان كاوه
ماند خواهد بغض‌آلود فرياد آن
نظام نفع به اتهامات اين
:كه
نيست
يادداشتي ارسال با ايراني عكاس و روزنامه‌نگار گلستان كاوه
دادگاه سرانجام درباره را خود ديدگاه همشهري روزنامه براي
بخش‌ها آن حذف خاطر به ايشان از پوزش با.كرد اعلام شهرداري
است ، روزنامه مصالح برخلاف آنها چاپ كه يادداشت ، اين از
جلب گلستان نوشته از گزيده‌اي به را خوانندگان توجه
:مي‌كنيم
از يا و كرباسچي آقاي محاكمه دادگاه تنها دادگاه اين
دادگاه اين:نبود قضائيه قوه محاكمه دادگاه ديگر نگاهي
تمام با ايران ، اسلامي جمهوري نام به بود كليتي محاكمه
به و نام به بحراني وضعيتي در كه خود ، گوناگون خصلت‌هاي
به تبديل را سلامت تضمين قصد به خونريزي حجامت ، نوعي بهانه
.كرد برادركشي و تيغ‌كشي
ماجرا بين‌المللي انعكاس براي كه خبرنگاري عنوان به
خود موقعيت از سخت بودم ، گرفته عهده به را مسئوليتي
واقعيات انعكاس سال‌ها از پس اينكه از شرمگين:بودم شرمگين
در شده ريخته عرق‌هاي و جنگ و انقلاب در شده ريخته خون‌هاي
گزيده‌اي هفته هر هستم مجبور اكنون زندگي ، شور واز سازندگي
در آنچه از نمونه‌اي بعنوان را اتهامات غيرمنصفانه‌ترين از
مردم اختيار در مي‌گذرد ايران اسلامي جمهوري حاكميت سطح
.دهم قرار جهان
صداي طنين بماند باقي ماجرا اين از آنچه آينده در شايد
اتهامات زداين فرياد دادگاه در باشدكه كرباسچي بغض‌آلود
...نيست نظام نفع به..نزنيد را
وقتي مي‌دهند نظر حقوقدانان
مي‌رود قربانگاه به عدالت
واحدي قدرت‌الله دكتر
تشكيل قانون به منحصر عدالت مغاير و ناصواب قوانين وجود
رفع براي است هشداري بلكه نيست انقلاب عمومي‌و دادگاههاي
جامعه در انسان حقوق با مغاير و نادرست قوانين همه از اثر
ايران اسلامي
اعم كشور حقوقدانان آنچه تهران ، شهردار محاكمه جريان در
سهم به يك هر دادگستري وكلاي و قضات دانشگاهها ، استادان از
و كمي مورد در خود ، وظيفه به توجه با بخصوص و خود نوبه و
و گفتند انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون كاستي
ديگر عبارت به.گرديد احساس و شد ديده راي‌العين به نوشتند
مذكور قانون اغماض قابل غير ايرادات به راجع خواص آنچه
همگان و مردم توده شهردارتهران ، محاكمه جريان در مي‌گفتند ،
جمع كه ديدند خود چشم به مردم يافتند ، وقوف آن به نيز
انديشمندان و دانشمندان همه نزد و زمانها همه در كه اضداد
هيچ و شده شناخته محال امروز ، تا كهن ازروزگاران جهان
استوار و متين اصل اين درصحت ترديدي كوچكترين عاقلي انسان
تنها نه انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيل قانون در ندارد ،
قاضي و مدعي‌العموم سمت دو اجتماع با بلكه نبوده محال
بروز و ظهور منصه به اكمل و اتم نحو به يك‌نفر در دادگاه
وظيفه انجام محتوم و اصلي لوازم از كه چرا ;است رسيده
با درحاليكه است دادرسي هنگام به بيطرفي اصل رعايت قضاوت
يا مدعي‌العموم وظيفه انجام اصلي لوازم از حدت ، و شدت همان
و او عليه جرم اعلام و بودن دعوا در متهم طرف دادستان ،
در اصرار و دادگاه در اتهام به جريان‌رسيدگي در امر تعقيب
و حكم اجراي در نهايت‌اهتمام در و متهم محكوميت حكم صدور
دوصفت اين جمع است بديهي و است عليه محكوم به نسبت كيفر
و اوضح مصداق محكمه قاضي يا و دادرس عنوان به نفر يك در
آن.مي‌باشد محال منطقا و عقلا كه است جمع‌نقيضين آشكار
در كشور ، حقوقي جامعه واعتراضات ايرادها مقابل در وقت
است ، ازقانون منبعث اين‌نقيصه كه مي‌شود گفته چنين پاسخ
به بلافاصله كه مسئله‌اي !نداريم قانون اجراي جز چاره‌اي ما
و هدف پس كه است اين مي‌كند خطور خردمندي شنونده ذهن‌هر
مي‌شود؟ چه است عدالت اجراي كه قوانين وضع از اصلي غايت
سنگين مسئوليت فراراز براي و فوق شرح به كه پاسخي آيا
صادركنندگان سوي از عدالت با مغاير احكام صدور از ناشي
خود مي‌شود ، اعلام داد و عدل با معارض قوانين بر مبتني آراي
يك حتي نيست؟ اسلامي جمهوري اساسي اصل 156قانون با مغاير
تضاد و تعارض اين مذكور ، مي‌تواند اصل به گذرا و سطحي نگاه
و سواد از درجه هر با خواننده‌اي هر خاطر و ذهن به را
هدف بيان در كه اساسي قانون اصل 156.نمايد متبادر شعور ،
قضائيه قوه:است چنين دارد ، تصريح به‌عدالت دادرسي ، از
مسئول و اجتماع و حقوق‌فردي پشتيبان كه مستقل است قوه‌اي
....است زير وظايف عهده‌دار و به‌عدالت بخشيدن تحقق
در اساسي قانون با صراحت اين با عادي قانون اگر بنابراين
در قاضي عنوان با هم آن مي‌تواند چگونه قاضي تعارض‌باشد ،
آن با مغاير قانون مسلخ به را عدالت اسلامي نظام يك
غير نظام‌هاي در قاضي براي حتي كه شخصي اقناع پس بكشاند؟
به تنها مطلب اين مي‌شود؟ چه است حكم صدور لازم شرط مذهبي
قوانين زيرا نمي‌شود محدود انقلاب و عمومي دادگاههاي قانون
در سختي به عدالت و حق با متاسفانه كه است كشور در بسياري
نام‌اصلاح به قانوني است جمله آن از كه مي‌باشد ستيز
و رسيد تصويب به سال 1370 در كه دادگستري وكلاء كانونهاي
رژيم در كه كساني كليه قانون اين موجب به شد هم اجرا
يا استانداري يا وزير معاونت قبيل از مشاغلي پيشين
اين داشتن صرف به داشته‌اند آن نظاير و مجلس نمايندگي
دستگاه به آنان وابستگي بر مبني قيدي اينكه بدون و سمتها
شغل به اشتغال از هميشه براي باشد شده وقت حاكمه هيات و
!شده‌اند هم محروم و مي‌شوند محروم وكالت آزاد
رژيم‌گذشته در نيز مدرس آيت‌الله مرحوم كه كنيم توجه وقتي
مي‌بودند ، حيات قيد در اكنون اگر و بوده‌اند مجلس نماينده
اگر هم مدرس آيت‌الله يعني مي‌شد نيز ايشان قانون‌شامل اين
مجلس نمايندگي دليل به دادگستري‌مي‌بود وكيل و مي‌بود زنده
براي وكالت‌دادگستري شغل به اشتغال از گذشته ، رژيم در
مصداق كه دست اين از قوانيني آيا !مي‌گرديد محروم ابد
همانند مي‌باشد انصاف و عدالت با مغاير ازقوانين ديگري
ذهن به را امر اين انقلاب عمومي‌و دادگاههاي تشكيل قانون
تو بنام كه جنايتها چه قانون اي كه نمي‌دهد خطور آدمي
براساس كه دادگستري وكلاي اعتراض پاسخ در.مي‌شوند مرتكب
شده‌اند منفصل بازسازي اصطلاح به هيات‌هاي توسط قانون اين
قانون نداريم چاره‌اي ما مي‌گفتند انفصال حكم كنندگان امضاء
كرده‌ايم ، اجرا را قانون حكم ما مي‌كند ، حكم چنين
با مغاير و اصول برخلاف مطالب اين رد براي بي‌مناسبت‌نيست
اوت در 26 كه ملت افراد و بشر حقوق اعلاميه انساني خرد
در متذكرشويم را است شده صادر فرانسه انقلابيون توسط 1789
:مي‌گويد آزادي تعريف مورد در بدوا كه مذكور اعلاميه ماده 4
مستلزم كه عملي هر انجام بر داشتن قدرت از است آزادي‌عبارت
و حدود كس هر طبيعي حقوق اعمال پس نباشد ، ديگران زيان
مانند كه ديگرجامعه اعضاي طبيعي حقوق مگر ندارد انتهائي
قانون فقط را حدود اين.باشد بهره‌مند آزادي از بايد وي
....معين‌مي‌كند
جلوگيري هم مقنن حصر و بي‌حد اقتدار از اينكه براي بلافاصله
در را چيز هيچ ندارد ، حق قانون:مي‌داردكه مقرر كند
چه اگر بنابراين...را مضر چيزهاي مگر سازد ممنوع جامعه
كه است محترم قانوني قانوني ، هر نه ولي است محترم قانون ،
جامعه به مضر امر ، آن حتما مي‌كند ، اعلام ممنوع را امري اگر
يا مجرمانه وصف براي از كافي مقنن اراده صرف نه و باشد
حصر و بي‌حد اقتدارات هم مقنن پس باشد ، فعل آن بودن مضر
قوانين وضع به بشر ، حقوق و انصاف عدالت ، برخلاف كه ندارد
تهران ، شهردار محاكمه.بپردازد اصول اين معارض و مغاير
بيانگر فقط و بوده كشور در ناصواب قانون يك نمادين تجسم
دادخواهي و عدالت اوليه اصول با قانون آن ضديت و نارسائي
حيات به بايد كه نيست درنگ جاي ديگر بنابرايناست
حقوق و جامعه سلامت به مضر قوانين عادلانه غير و غيرشرعي
رگهاي در تازه‌اي خون و داد پايان مردم ، طبيعي و مشروع
با همخواني و تنزه و پاكيزگي دليل به كه ساخت جاري جامعه
هم مجلس محترم نمايندگانگردد جامعه سلامت موجب عدالت ،
كانون اصلاح قانون همان مثال عنوان به باشند ، داشته توجه
حقوقدانان از عده‌اي ابدي محروميت موجب كه دادگستري وكلاء
آنان به كه است عقوبتي است ، شده وكالت آزاد شغل از كشور
تصويب نه و است شده تحميل نمايندگي سمت داشتن صرف به
آنان مصوبات از بسياري كه چرا مفيد ، غير و ظالمانه قوانين
كشور محاكم عمل مورد اكنون هم كشور قوانين بهترين بعنوان
قانون يا و سال 1356 مصوب مستاجر و موجر قانون مانند است
.سال همان مصوب دادگستري قوانين از پاره‌اي اصلاح
اسلام بزرگ قاضي رساي بيان ختام ، حسن عنوان به پايان ، در
حتي كه مي‌كنيم نقل است وصف‌الحال كه را عليه‌السلام علي حضرت
مكلف عدالت اجراي و حق احقاق به را جامعه معمولي افراد
را تكليفي چنين اولي بنحو كه قاضي به رسد چه تا مي‌دانند
فرده جورا راي او عليه فاعان حقا راي امرا الله رحم:دارد
.صاحبه علي بالحق عونا كان و
است آرام كه باشد رود مي‌تواند انسان وقتي ديگر ، بياني به
.زندگي‌ساز و
گسترده حمايت‌هاي دنبال به
شهيد جامعه‌پدر مختلف اقشار
در را كربلا زيارت هزينه شكاري ،
مي‌دهد قرار كرباسچي اختيار
حكم صدور به نسبت مردمي نيروهاي اعتراض ديروز:شهري گروه
روزنامه به حضوري مراجعه و تلفن درقالب كرباسچي غلامحسين
.داشت ادامه همچنان
مقدس ، دفاع سال رزمندگان 8 از تعدادي ما خبرنگار گزارش به
روزنامه به مردمي متعدد گروههاي و جنگ‌تحميلي جانبازان
غلامحسين محكوميت حكم صدور به نسبت را خود اعتراض تا آمدند
بخشي مالي و جسمي توان با متناسب و داشته ابراز كرباسچي
.بگيرند برعهده را جرايم از
زحمت با و است شده نخاع قطع كه جانبازي كريميان كوروش
:گفت ما خبرنگار به بود رسانده به‌روزنامه را خود فراوان
معاش تامين قادربه نامناسب جسمي وضعيت اين با وقتي
يك واگذاري با تا رفتم تهران شهردار سراغ به نبودم زندگي
آنكه وجود با كند كمك زندگي اداره در مرا مطبوعاتي دكه
از خارج مرا اما بودند او با ديدار منتظر زيادي مراجعان
با و بوسيد مرا شانه و شد پذيرا جسمي وضعيت خاطر به نوبت
خواستار كه را مشكلم داد دستور گرفتاري بدون زمان كمترين
شرمساري از بچه و زن نزد بتوانم تا بودم مطبوعاتي دكه
.كنند حل يابم ، رهايي
غلامحسين حساب به ريالي ده‌هزار پرداختي فيش يك با كه او
نه روزنامه در من حضور:گفت بود روزنامه‌آمده به كرباسچي
بلكه گرفته‌ام شهرداري از كه است حقي به امتياز به‌خاطر
و من اگر كه مي‌شود محكوم بزرگمردي امروز كه است آن به‌خاطر
ناسپاسي شده‌ايم بهره‌مند او عمومي خدمات از كه امثال‌من
نكنيم ادا وي به نسبت را دين‌خود بحراني شرايط در و كنيم
بودهرچند خواهيم بي‌پاسخ عدل‌الهي دادگاه در قيامت فرداي
پديد ما براي هم را مشكلاتي شرايط اين در امروز اظهارنظر
از بسته‌ايم خدا با كه پيماني سر بر آماده‌ايم‌كه اما آورد
ميدان در را نيزكرباسچي امروز كنيم حمايت او خدوم بندگان
.نگذاريم تنها سازندگي و تلاش
كسي شايد:گفت روزنامه به مراجعان از ديگر يكي سلوكيس
معطل ماه‌ها شهرداري در اداري مسائل وخم پيچ در كه باشم
محكوميت قبال‌حكم در كه نمي‌گذارد انصاف اما مانده‌ام
كرده وادار مرا كه چيزي كنم سكوت -نيست او حق كه- كرباسچي
همدردي ابراز كرباسچي غلامحسين با و بيايم روزنامه به است
احقاق و عدالت اجراي بر مبني متاسفانه كه است ادعايي كنم
آسمان تا زمين است گذشته من بر آنچه با ولي مي‌شنوم حق
قانونمداري و عدالت اجراي از سخن كه حال دارد ، تفاوت
اصفهان نجف‌آباد جريان در چرا پس بگويم كه آمده‌ام شنيده‌ام ،
بازرسي سازمان رئيس آقاي وقتي كه آوردند من سر بر را بلايي
مردم كه‌با كرد مرگ تقاضاي خدا از شنيد مرا سخن كشور كل
.مي‌شود رفتار اين‌چنين
و شده مجروح مقدس دفاع سال جريان 8 در كه ديگري جانباز
مي‌كند وظيفه انجام (ع)رضا حضرت حرم خادم عنوان به اكنون
قطعه سال 1373 ، 20 در:گفت روزنامه به حضوري مراجعه در
را هديه اين زمان آن از من و كردند هديه من به هزارتوماني
حساب به را آن مي‌خواهم اكنون و كرده‌ام نگهداري قرآن لاي در
.كنم واريز كرباسچي آقاي
يكي نيز رسول حضرت لشكر 27 رزمندگان از اللهي عباسعلي
ساكت نمي‌توانم:گفت كه بود به‌روزنامه مراجعان از ديگر
آباداني و براي‌سازندگي همه اين فردي كه ببينم و بنشينم
اضافه او.شود محكوم امروز و كشيده زحمت اسلامي حكومت مركز
شوكه و ندارم را كاري هيچ انجام انگيزه كنيد باور:كرد
در و سازندگي ميدان در فردي كه پذيرفت مي‌شود مگر.شده‌ام
اقتدار و اعتبار صرف را خود غم و هم تمام محاكمه ميز پاي
.شود محكوم سو آن از و كند اسلامي جمهوري نظام
حادثه در:گفت ما به تلفني شيراز از دبير ك.خانم
دادم ، دست از را خود خردسال دوفرزند منزل در گاز انفجار
آقاي حكم‌محكوميت كه بودم نشده رها حادثه اين از هنوز
كرد ، دوچندان را مصيبت و آورد درد به را دلم كرباسچي
هديه كرباسچي آقاي به را آن حاضرم كه دارم پس‌انداز مقداري
.بخورم شلاق ايشان جاي به و كنم
را جانم كه هستم حاضر:بوشهر از جانباز قلندري محمد
سيد مدافع كرباسچي آقاي كنم ، چون كرباسچي آقاي فداي
زحمات قدر ايران ملت.است خاتمي آقاي مظلوم و بزرگوار
انجام خدا براي را خدمات اين چون مي‌دانند را كرباسچي آقاي
.داده‌اند
عباس‌آباد در واقع من منزل از پيش سال هشت:كريمي احمد
حدود در مسافتي طي.بود زباله‌دان مترچهار شعاع 500 به
در اكنون بود ، وقت بيشتر يا ساعت نيم گاهي كيلومتر يك
خروج فرودگاه ، به رفتن شده ، ايجاد سبز فضاي شعاع 5 همين
طول ساعت سه يا دو گاهي دماوند و كرج قم ، سوي به تهران از
زمان كمترين در حداكثر و توقف بدون كار اين الان مي‌كشيد ،
از مي‌كشم ، خجالت كرباسچي آقاي روي از من مي‌گيرد ، انجام
و شرم‌آور غم‌انگيز ، وضع حكم اين.مي‌كشم خجالت هم خودم
.است كرده مستولي من بر را دردناكي
پس‌انداز:گفت ما خبرنگار به گرگان از شكاري شهيد پدر
وي مي‌دهم قرار كرباسچي آقاي رادراختيار خود كربلاي زيارت
بيشتري ثواب كار اين با شايد:افزود مطلب ، اين بيان با
فرزندش شدن شهيد و فراق غم در كه پدري:گفت وي.شود نصيبم
راي حكم براي اما نداشت ، دل بر ناراحتي و نريخت اشك
خانواده‌ام اعضاي همه بلكه من نه‌تنها كرباسچي آقاي دادگاه
.گريستند
و است كرده كار خدا رضاي راه در كرباسچي آقاي:گفت وي
است افتخار يك شهدا خانواده‌هاي براي‌ما او ماندگار خدمات
چنين از جبران‌خدماتش براي كه مي‌دانيم خود وظيفه ما و
.كنيم دفاع پاك خدمتگزاري
كربلا زيارت براي را مبلغي:كرد اضافه شهيد پدر همين
كه دليل اين به را اندك مقدار همين كه كرده‌ام پس‌انداز
قرار كرباسچي آقاي دراختيار دارد بيشتري ثواب مي‌دانم
.مي‌دهم
و بازاريان از زيادي تعداد:شد يادآور پايان در وي
كرباسچي آقاي نقدي جريمه پرداخت جهت شهدا معظم خانواده‌هاي
.كرده‌اند آمادگي اعلام
تلفن متقاضيان از ثبت‌نام
مرداد هفدهم روز از همراه
مي‌شود آغاز
ايران مخابرات شركت:اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
جديد متقاضيان از نام ثبت:كرد اعلام اطلاعيه‌اي در ديروز
پنجم تا و آغاز امسال مردادماه هفدهم روز از همراه تلفن
.داشت خواهد ادامه شهريورماه
امسال دوم نيمه از تلفن‌ها اين واگذاري اطلاعيه ، اين براساس
تلفن نام ثبت هزينه:مي‌افزايد اطلاعيه اين.شد خواهد آغاز
دو مبلغ كه است ريال ميليون پنج مبلغ مرحله اين در همراه
همچنين.بود خواهد وديعه بابت آن ريال هزار و400 ميليون
يك ومبلغ ماليات بابت ريال هزار و500 ميليون مبلغ‌يك
و روستايي مخابرات و پست شبكه توسعه بابت ريال ميليون
.شد خواهد منظور نصب هزينه
تلفن‌ها اين كه كرد اعلام اطلاعيه دراين ايران مخابرات شركت
اين براساس.شد خواهد واگذار شهركشور به‌متقاضيان 143
ثبت محل درشهرهاي واگذاري نحوه و نام ثبت اطلاعيه ، شرايط
روز كثيرالانتشار روزنامه‌هاي در نياز مورد مدارك و نام
خواهد متقاضيان اطلاع به امسال مردادماه هفدهم تا شنبه‌دهم
.رسيد
تاييد انتظامي ، نيروي تكذيب
!دو منطقه شهرداري
صدور با منطقه 2 شهرداري عمومي روابط:شهري گروه
زمين كاربري موجود ، تفصيلي براساس‌طرح كرد اعلام اطلاعيه‌يي
شهرك‌قدس ، خوردين خيابان در واقع مربعي متر هزار 20
ضوابط طبق مسكوني واحدهاي به آن اختصاص و بوده آموزشي
.است ممنوع شهرسازي
از ساعت گذشت 48 از پس است ، شده تاكيد اطلاعيه اين در
يك نصب نيز و انتظامي نيروي بالباس افرادي استقرار
مسكن وعنوان‌تعاوني انتظامي نيروي آرم به منقش كانتينر
هيچگونه انتظامي نيروي سوي از باره اين در هنوز ناجا
.است نشده برقرار منطقه 2 شهرداري با تماسي
در انتظامي نيروي افراد از تعدادي استقرار خبر چاپ پي در
همچنين و ما خبرنگار با درگفت‌وگو كه مذكور ، زمين
اين اطلاعات حفاظت عوامل از را خود منطقه شهرداري ماموران
انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت از نامه‌اي كردند ، معرفي نيرو
شده انجام اقدامات نامه‌انتساب آن در كه رسيد دست‌ما به
و انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت به شهرك‌قدس زمين‌هاي خصوص در
در انتظامي نيروي حفاظت‌اطلاعات.است شده تكذيب آن فرمانده
قانون‌مطبوعات ماده 23 طبق است خواسته همشهري از خود نامه
.كند تكذيب واحد آن به را اقدام اين انتساب
مي‌شود رفع برق خاموشيهاي
در برق خاموشيهاي علت نيرو وزير:خبر مركزي واحد - تهران
استفاده توزيع ، مشكلات از ناشي را كشور مناطق از تعدادي
مفيد عمر پايان‌يافتن نيز و محلي شبكه‌هاي از حد از بيش
.كرد ذكر توزيع شبكه تجهيزات از برخي
نيرو وزارت در طرحي حاضر حال در كرد خاطرنشان بيطرف مهندس
كه است انجام دست در توزيع شبكه وضعيت بهبود براي
برق مصرف افزايش وي.برساند حداقل به را اخير خاموشيهاي
و كرد ذكر اخير خاموشيهاي اصلي عوامل از ديگر يكي را
حد از بيش مصرف با دولتي صنايع نيز و ادارات گفت‌هم‌اكنون
وي.شده‌اند سراسري توزيع شبكه محدوديت‌هايي‌براي باعث برق
گروههاي كشور درسراسر منطقه‌اي برق شركتهاي كليه شد يادآور
تشكيل را برق اتفاقات و حوادث رفع براي شبانه‌روزي
مرتفع را شبكه در مشكلات بروز و برق قطعي هرگونه داده‌اندكه
را كشور آبي و حرارتي توليدنيروگاههاي قدرت بيطرف.سازند
كشور در ما گفت‌هم‌اكنون و كرد ذكر مصرف نياز حداكثر معادل
بيش افزايش به‌علت ولي نداريم برق توليد نظر از كمبودي
يافته كاهش توليد ، ذخيره ميزان كشور در برق مصرف ازحد
.است
:شد انجام تهران در ديروز
به مركز دژبان نيروهاي رژه
خون اهداي روز مناسبت
حالي در ديروز مركز دژبان نيروهاي از نفر دهها:شهري گروه
در مي‌كردند حمل را است زندگي اهداي خون ، اهداي شعار كه
.درآمدند به‌حركت تهران شهر سطح
خون انتقال سازمان پايگاه‌هاي در سپس مركز دژبان نيروهاي
مناسبت به سال هرشدند مستقر تهران شهر مختلف نقاط در
سوي از نمادين عمليات اين (مرداد نهم) خون انتقال روز
خون ، اهداي به مردم توجه جلب براي مركز دژبان نيروهاي
.انجام‌مي‌شود
خون اهداي از مردم استقبال مرداد نهم روز به شدن نزديك با
نجات منظور به افراد از نفر دهها وروزانه مي‌شود بيشتر
مراجعه خون انتقال مختلف‌سازمان پايگاهاي به انسانها جان
.مي‌كنند اهدا را خود خون از مقداري و
مي‌كنيد فكر كه باشيد افرادي از دسته آن جزو هم شما شايد
آن براي جايگزيني كه را مهمي حياتي مايه اهداي‌خون ، با
قادر انسان بدن كه درحالي.مي‌دهيد دست از ندارد وجود
اين براي تنها و نمايد جايگزين را اهدايي خون سرعت به است
.است كافي استراحت ساعتي و مايعات مقداري نوشيدن كار
تلفني ارتباط در موقت اختلال
تهران تلفن مركز سه
در:كرد اعلام ديروز تهران استان مخابرات شركت:شهري گروه
تهران ، مخابراتي شبكه‌هاي بازسازي و طرح‌توسعه اجراي ادامه
و تندگويان باهنر ، تلفن‌شهيد مراكز مشتركان تلفني ارتباط
.شد خواهد اختلال دچار موقت به‌طور پاسداران
به‌مدت ماه مرداد هفتم چهارشنبه روز ساعت 23 از اختلال اين
استقلال ، نوري ، شيخ‌فضل‌الله تلفن مراكز محدوده در ساعت 24
قدوسي ، شهيد كلانتري ، شهيد تندگويان ، شهيد باهنر ، شهيد
و ترافيك كنترل شهيدمفتح ، پاسداران ، سلمان‌فارسي ، وليعصر ،
.بود دانشگاه‌خواهد
سطح در گدايي جديد شيوه رواج
تهران شهر
حقه‌هاي و نيرنگ‌ها از بسياري كه امروزي متكديان:شهري گروه
روي جديدي روش‌هاي به نيست شده مردم‌شناخته براي آنان
.اطلاع‌دارد آن از كسي كمتر كه آورده‌اند
گدايي به اقدام مندرس لباس‌هاي با ديگر متكديان ، اين
درخواست جديدي شگردهاي با و شيك لباس‌هاي بلكه‌با نمي‌كنند
.مي‌كنند عنوان را خود
و اتوبوسراني ايستگاههاي و چهارراه‌ها سر بر افراد اين
رهگذرها به آراسته ظاهري با درون‌شهري و شهري بين مسافربري
از برخي.دارند پول نيازبه به‌مقصد رسيدن براي كه مي‌گويند
دريافت كمك‌براي تقاضاي پزشك نسخه يك دادن نشان با آنان
اخذ و داروخانه در پول پرداخت به حاضر ولي مي‌كنند دارو
.نمي‌شوند كمك‌كننده توسطشخص دارو
پول كيف كه مي‌گويند دروغ‌پردازي با نيز متكديان از تعدادي
اندكي به نياز مقصد به رسيدن براي و است رفته سرقت آنان‌به
صحنه‌سازي با هستند نيز سارق كه متكديان از برخي.دارند پول
از و كرده بهانه است سرقتي نيز كه‌اغلب را خودرو فني نقص
مي‌كنند كمك و مساعدت عبورتقاضاي حال در خودروهاي رانندگان
در تا مي‌گيرند كمك‌كننده‌را حساب شماره آنكه توجه قابل و
.كنند واريز آنان حساب به را دريافتي پول وقت اسرع
و مهارت چنان درخواستشان ، طرح هنگام به شياد ، افراد اين
لذا برهد ، آنان دام از مي‌تواند كسي كمتر كه دارند تبحري
مردم.مي‌پردازند آنان به مبلغي ونوع‌دوستي ترحم سر از افراد
مسائل به پايبندي همچنين و انساني عواطف به‌دليل ايران
ماندگان راه به‌در كمك براي اسلام كه توصيه‌اي جمله شرعي‌از
براي افراد اين كمك درخواست به معمولا دارد ، (ابن‌سبيل)
.مثبت‌مي‌دهند پاسخ مقصد به رسيدن
اخلاقي فضيلت ازاين استفاده سوء با شياد عده‌اي ميان اين در
اين انجام به نسبت را آنان و مي‌شوند بي‌اعتمادي‌مردم موجب
دست‌اندركاران مي‌رسد به‌نظر لذا مي‌كنند ، بي‌تفاوت خير كار
امور اين به رسيدگي مسئول كه ارگانهايي و سازمانها
از جلوگيري ضمن تا كنند فراهم تمهيداتي هستندمي‌بايست
راه در و واقعي به‌نيازمندان شياد ، افراد سوءاستفاده
.شود كمك ماندگان
پايانه‌هاي در دفاتري و مراكز ايجاد منظور اين براي
پايانه‌هاي و شهر عمده ميادين در شهري درون مسافربري
.مي‌رسد به‌نظر ضروري شهري برون مسافربري
سال 1376 اواخر كه مشتركي نشست در مي‌كند خاطرنشان
چنين كه شد مقرر داشت بهزيستي سازمان با تهران استانداري
به كمك منظور به نيكوكار افراد از استفاده با مراكزي
اين اماتاكنون شود ، ايجاد راه‌مانده در و نيازمند مسافران
.است نشده عملي تصميم
مميزي ستاد ماموران با
كنيد همكاري
اقدام ماندن عنوان‌عقيم با خبري درج پي در:شهري گروه
اين عمومي روابط شهرداري هفت منطقه هوشياري با كلاه‌برداران
به كرد درخواست شهروندان از اطلاعيه‌اي صدور با منطقه
.دهند ادامه مميزي ستاد ماموران با خود همكاري
در شهروندان احتياط ضرورت بر تاكيد با اطلاعيه اين در
منازل ، در به دولتي مدعي‌ماموريت‌هاي افراد مراجعه هنگام
در هفت‌شهرداري منطقه مميزي ستاد هم‌اكنون است شده اشاره
دست‌اندركار بزرگ ، تهران املاك اطلاعات بانك تكميل راستاي
كارت ارائه با ستاد اين ماموران و است ملكي اطلاعات ثبت
.مي‌كنند مراجعه منازل به مشخص كامپيوتري فرم و شناسايي
تلفن شماره با مي‌توانند بيشتر اطلاعات كسب براي شهروندان
.بگيرند تماس 8706592
به هنرمندان اطلاعيه سومين
كرباسچي‌بيش غلامحسين از حمايت
به ايران هنرمندان از تن صد از
پيوستند نقاشان هنري همايش
درحمايت‌از ايران معاصر نقاش هنرمندان هنري همايش دبيرخانه
:كرد شماره 3اعلام اطلاعيه در كرباسچي غلامحسين آقاي
غلامحسين از مختلف‌جامعه اقشار گسترده حمايت به‌دنبال
نيز كشور مطرح خطاطان نقاشان‌و از تن صد از كرباسچي ، بيش
.پيوستند اين‌همايش به
اين بيان با ما باخبرنگار گو و گفت در پلنگي ناصر
كشور ارامنه هنرمندان از اين‌افراد از تعدادي:مطلبافزود
.هستند
بانكي ، رويا رضا دبيري ، بهرام معتبر ، منوچهر:گفت وي
حسن‌ياقوتي ، مجتهدي ، نجمه اشرفي ، توسلي راضيه بهزادي ،
محمد و زنديان ، سهيلا مريم برادران ، لادن حيدرزاده ، پرويز
.پيوسته‌اند جمع به‌اين كه هستند ديگرافرادي... و توكلي
به مربوط اخبار دريافت تمامي‌مطبوعات‌براي:افزود پلنگي
.بگيرند تماس شماره‌تلفن 7527247 با همايش اين
|
