وصول را ميتوانمهريه چگونه
كرد؟
بادامچيان
مطبوعات دادگاه در
شدند محاكمه زائري و
وصول را ميتوانمهريه چگونه
كرد؟
كه موضوعاتي بحثانگيزترين از يكي شايد:اشاره
زناشويي پيوند از قبل پسر و دختر ميانخانوادههاي
.باشد مهريه تعيين مساله مطرحميشود ،
از نيست ، خوشبختي ضامن مهر كه دليل اين به داماد خانواده
مشترك زندگي اساس مهر ، جاي كه ميخواهند عروس خانواده
.نهند بنا صفا و مهر بر را آينده
كي كهمهررا استدلال اين با عروس خانواده ميان اين در
تعيين چشمي ، خواهان هم و چشم خاطر به گرفته كي و داده
.هستند دخترشان براي سنگين مهريه
درتعيين ملاكي عنوان به بالا مهريه حاضر حال در اينكه
موضوع اين و محسوبميشود ازدواج هنگام به دختران پرستيژ
خير يا است ، بالاضامنخوشبختي مهريه اساسا آيا كه
.است جامعهشناختي و روانشناختي بحثي نيازمند
بعدحقوقي از را مسالهمهريه داريم قصد گزارش اين در
.كنيم بررسي و طرح
مهريهميتوان تعيين بدون آيا است؟ ضروري مهريه تعيين چرا
مهريه عقدازدواج هنگام به اگر ساخت؟ جاري را نكاح عقد
كرد؟ تعيين را مهريه ميتوان نكاح عقد از پس نشود ، تعيين
مهريه ميتوان چگونه داد؟ قرار مهريه ميتوان را چيزهايي چه
را مردي ميتوان آيا چيست؟ مهريه اجراي ضمانت كرد؟ وصول را
...نمود؟ مجازات مهريه نپرداختن دليل به
كنار در تا است شده سعي داريد ، رو پيش كه نوشتهاي در
به را مساله مهريه ، با ارتباط در نظري مباحث به پرداختن
عملي راهكارهاي و داده قرار بررسي مورد نيز اجرايي لحاظ
.گردد ارايه
ازدواجمسئوليت عقد هنگام به مرد كه است مالي تعهدي مهر
نكاح عقد در كه مهريميگيرد برعهده زن به را آن پرداخت
كه صورتي در.المسميمينامند اصطلاحمهر در ميگردد ، معين
هر ميتواند ، زن شود ، قيد كلمهعندالمطالبه ازدواج سند در
شوهر و كند طلب شوهر از را خود مهريه بخواهد ، كه زمان
.است آن پرداخت به مكلف
به تنهامربوط زن سوي از مهريه طلب عمومي ، تصور برخلاف
با مشترك زندگي درصورت حتي ميتواند ، زن و نيست طلاق زمان
را آن بايد نيز شوهر و ويبخواهد از را مهريهاش شوهرش
.بپردازد
.است گرديده استوار نبوي سنت و اسلام مقدس آيين براساس مهر
با مهريههايي خانوادهها سوي از حاضر حال در كه چند هر
منافات مهريه وجودي فلسفه با كه ميگردد تعيين نجومي ارقام
.دارد
مرد سوي از تعهد سپردن از نشان مهريهمهر تعيين ضرورت
فوق مورد از غير به اوست زندگي منظورتامين به زن به
همچون اموري در مطلقي اختيارات مرد به قانون از مواردي
مهريه مواقعي چنين در.ميدهد را...و فرزندان حضانت طلاق ،
جلوگيري جهت در ابزاري ميتواند زن مالي حقوق ساير مانند
.آيد شمار به زنان حقوق تضييع از
هرگاهبخواهد ، مرد مدني ، قانون ماده 1133 طبق مثال براي
اراده برابر در.دهد طلاق دليل بدون را خود همسر ميتواند ،
نفقه مهريه ، چون مواردي قانون طلاق ، بر مبني مرد مطلق
خانه اثاثيه مسكن ، پوشاك ، خوراك ، شامل زن ، معاش تامين)
خانه در زن كه زحماتي ازاي به كه مبلغي)اجرتالمثل ،(...و
حقوق عنوان به را..و (ميگردد پرداخت وي ميكشدبه شوهر
.ميگيرد نظر در ماليزن
زن ميكند ، لحاظ زن براي را حقوقي قانون ازاينكه غير به
مطلق حق برابر در مانعي عنوان به حقوق اين از ميتواند ،
همسر ميخواهد كهبيدليل مردي چون.جويد بهره طلاق براي مرد
پرداخت همچون مالي موانع دربرابر حتي و دهد طلاق را خويش
تصميم از حدي تا ميگيرد ، قرار...و نفقه ، اجرتالمثل مهريه ،
كه سال71 طلاق اصلاحي قانون از پس خصوصا.ميشود خودمنصرف
حقوق مرد كه امكانپذيرميداند صورتي در را مرد طرفه يك طلاق
اين اصلاح.نمايد ويپرداخت به نقدي صورت به را زن مالي
و باشد خانوادهها بخش استحكام حدوديبتواند تا شايد قانون
.كند جلوگيري مردان غيرمنطقي و عجولانه تصميمهايغلط ، از
راحتيفراهم به زن براي را طلاق امكان قانون ديگر طرف از
و عسر بهاثبات منوط را زن سوي از طلاق درخواست.نميآورد
يك ادامه شرايط تحتآن كه شرايطي در گرفتن قرار) حرج
بسا چهميداند (امكانپذيرنباشد طبيعي و سالم زندگي
حاضر شوهرانشان چون ميگذرانند ، روزگار مشقت با كه زماني
.نميدهد طلاق اجازه آنان به نيز دادگاه و نيستند طلاق به
بهزنان حدي تا ميتواند ، بالا نسبتا مهريههاي اينجا در
جلب برايطلاق را شوهر توافق آن ، بخشش با تا كند كمك
.نمايند
كه است مشكلاتي جمله از نيز اطفال (نگهداري) حضانت مساله
حضانت قانون ، موجب به.هستند روبرو آن با محاكم در زنان
پس آن از.است مادر با سال تا 7 دختر و سال تا 2 پسر
كه مادراني.ميسپارد پدر به را بچهها از نگهداري دادگاه
گيرند ، برعهده جدايي از پس را بچهها سرپرستي ميخواهند ،
نگهداري مورد در همسرشان با خود مهريه بخشش با ميتوانند
.نمايند توافق بچهها يا بچه از
و قدمت تاريخي ، سابقه مهريهاز پيدايش تاريخي سابقه
قدر همين.نيست دسترس در دقيقي مهريهاطلاع پيدايش چگونگي
عقد به را دختري ميخواست ، كه فردي گذشته در كه ميدانيم
نظير كارهايي به دختر پدر نزد مدتي درآورد ، خود
واقتصادي ، اجتماعي وضعيت برحسب آن از پس.كشاورزيميپرداخت
به...و باغ ، چارپايان ملك ، زمين ، محلي ، رسوم و سنن آداب ،
به پول مقداري دادن بعدقرار مدتيشد تعيين مهريه عنوان
براي پشتوانهاي عنوان به كهمرد بود تعهدي مهريه عنوان
.زنميسپرد به مشترك زندگي
آن كاهشارزش منجربه عمدتا كه پول ارزش نوسانات با
.شد رايج (مانندسكه) مختلف اشكال به طلا تعيين ميگرديد ،
به كه مهريههايي تنها تاكنون پيش زمانهاي از
عقد از پس بلافاصله بود ، -ملك زمين ، باغ ، -غيرمنقول صورت
در عقدنامهها ، آخر صفحه در حتي.ميگرفت قرار زن مالكيت در
مال صورت به (مهريه) صداق كهاگر بود شده نوشته محلي
.باشد شده صادر زوجه بهنام سند بايد است ، غيرمنقول
غيرمنقولبود ، صورت به مهريهها اغلب چون دوران اين در
همسرش پشتقباله زمين يا ملك شخص فلان ميگفتند ، اصطلاحا
عقد ابتداي همان مهريهاز مواردي چنين در.است انداخته
مهريه تا شد مقرر كه زماني از اماميشد محسوب شده وصول
عملا مهريه وصول شود ، تعيين طلا سكه يا رايج وجه صورت به
.شد فوت يا طلاق اثر بر زوجين جدايي زمان به موكول
ميشود؟ تعيين چگونه مهريه ميزان
مهر مقدار ميدارد ، تعيين تصريح مدني قانون ماده 1080
مهريه تعيين در ميزاني بنابراين.است طرفين تراضي به منوط
مبناي بر را آن قانونگذارتعيين و است نشده گرفته نظر در
زن اساس اين براست قرارداده (مرد و زن) دوطرف توافق
تعيين را خود مهريه تنهايي به رضايتهمسرش بدون نميتواند ،
.نمايد
و اجتماعي شرايط چون ملاكهايي به توجه با معمولا مهريه
كه چند هر.ميشود تعيين مرد اقتصادي شرايط و زن خانوادگي
زن خانوادگي اعتبار و تشخص با نه فعلي ، سنگين مهريههاي
آن تذكر قابل نكته.اقتصاديمرد شرايط با نه و دارد تناسب
از برخي در هم اكنون هم كه -سنتقديمي يك براساس كه است
عنوان به مبلغي آينده داماد از -وجوددارد شهرستانها
شيربهافرض همان را مهريه غلط به برخيميشد شيربهادريافت
خانواده دامادبه كه است وجهي شيربها كه حالي در.ميكنند
كه است مهريهمالي اما.ميپردازد (پدر معمولا) دختر
.ميگيرد تعلق زن خود به مستقيما
داد؟ قرار مهر ميتوان را چيزهايي چه
درصورت و است برشمرده را ويژگيهايي مهريه براي قانون
اما باطل مهريه باشد ، نامبرده ويژگيهاي فاقد مهريهاي آنكه
.بود خواهد صحيح ازدواج عقد
مالكيت كه را چيزي هر.باشد داشته ماليت مهربايد -
ماده).داد قرار مهر ميتوان نيزباشد ، تملك قابل و داشته
ارزش كه چيزي هر قانون اين براساس (مدني قانون 1078
باشد ، مبادله قابل اقتصادي بازار در داشتهو اقتصادي
(...و گندم طلا ، پول ، )داد قرار مهريه بهعنوان ميتوان
مالكيت رابه آن بتواند ، زن كه است آن تملك قابل از منظور
به را ديگري فرد نميتواند ، مال مرد بنابراين.آورد در خود
عقد از قبل اينكه مگر.نظربگيرد در همسرش مهريه عنوان
.شود منتقل زن به (مرد پدري مثلاخانه) مال آن ازدواج
نيز را..و جنگلها و پاركها جادهها ، رامانند عمومي اموال
.نمود تعيين زن مهريه عنوان نميتوانبه
باشد معلوم بايد مهر -
آنهابشود ، جهالت رفع كه حدي تا طرفين بين بايد مهر
مهريه هنگامتعيين به (مدني قانون ماده 1079) باشد معلوم
به ميخواهد ، چيزيرا چه مرد دقيقا كه شود مشخص بايد
زن) طرف دو هر عبارتي به.كند تعيين خود همسر مهريه عنوان
نداشته مهريه كيفيت و كميت درمورد ترديدي يا ابهام (مرد و
كه را زميني يا طلا نامشخص مقدار مثالنميتوان براي.باشند
همچنيناگر.داد قرار مهريه عنوان به دارد ، ابعادنامعلومي
است ، لازم جواهراتاست ، و طلا يا شمعدان و آيينه مثلا مهريه
.ببيند عقد هنگام به را آنها زن
بههنگام نميتواند دارد ، مغازه چند يا خانه چند مرد اگر
به را ياخانهها مغازهها اين از يكي بگويد ، مهريه تعيين
كه شود معلوم بلكهبايدميدهم قرار همسرم مهر عنوان
.است مغازه كدام يا خانهها از يك كدام دقيقا او منظور
باشد مشروع عقلايي منفعت داراي بايد مهر -
لحاظ به كه را مخدر مواد مانند چيزي نميتواند ، مرد
به ممنوعاست ، آن استعمال و فروش خريد ، شرعي و قانوني
.دهد قرار همسرش مهريه عنوان
زن به آن تسليم به قادر شوهر كه باشد چيزي بايد مهر -
باشد
مهريه عقدمالك زمان در مرد كه نيست آن شرط اين از منظور
در كه را ملكي مردنميتواند ، كه است آن منظور بلكه.باشد
و رفته سرقت به كه را يااتومبيلي است ديگري تصرف
اموالي يعني.دهند قرار همسرش مهريه است دسترسي غيرقابل
نميتواند است ، غيرممكن عقلاني لحاظ به آنها به دستيابي كه
آموزش) تعليم شامل مهريه.گردد تعيين مهريه عنوان به
كه زيارتي سفرهاي يا (موسيقي) هنر ،(خارجه زبان قرآن ،
.ميگردد نيز باشد معلوم آن مقصد و مبدا
قانون ماده 1082 موجب مهريهبه تصرف در زن اختيارات
نوع هر ميتواند ، و ميشود مهر زنمالك عقد مجرد مدنيبه
.بنمايد آن در بخواهد كه تصرفي
عقد شدنخطبه جاري از پس زن كه است آن قانونگذار منظور
ميل طبق و مطالبهنمايد شوهرش از را خويش مهريه ميتواند ،
.نمايد استفاده آن از خود
يا.پساندازنمايد بانكياش حساب در.كند خرج را آن مثلا
و دهد اجاره را آن است ، آپارتماني يا خانه او مهريه اگر
.ميخواهد ، برساند كه مصرفي به را بها اجاره
...نشدهباشد معين مهر دايم ازدواج عقد هنگام به اگر
(مهرالمسمي)مهريه دايم ازدواج عقد هنگام به مواقعي در
تعيين دقيق طور به مهريه مالي ارزش يا نميشود ، تعيين
مرد و زن و است نكاحصحيح عقد صورت اين در.نميگردد
معين را مهريهاي يكديگر باتوافق عقد از بعد ميتوانند ،
ميان مهريه ميزان سر بر زوجين ازتوافق قبل اگر.كنند
دريافت مستحق زن گيرد ، انجام رابطهزناشويي آنان
به تنها مهريه عقدنامهها برخي در.بود مهرالمثلخواهد
آيينهدرج جام يك و شمعدان جفت يك و...كلاما جلد صورتيك
نظر مهريهدر براي طلا يا پول عنوان به مبلغي و ميگردد
آيا است ، ميشود ، اين مطرح اينجا در كه پرسشي.نميشود گرفته
و آيينه و...جلدكلاما يك تنها او نكاحيه سند در كه زني
مطالبه زناشويي عقد از ميتواند ، پس است ، شده قيد شمعدان
نمايد؟ مهرالمثل
اجراياحكام سرپرست و دادگستري معاون داوودي دخت مهين
منقطع عقد در:ميگويد باره اين در خانواده قضايي مجتمع
هم مهريه بدون دايم عقد در اما است ، ضروري مهريه تعيين
ازدواج سند در كه درصورتي.ساخت جاري را عقد خطبه ميتوان
جام يك يا قرآن جلد يك حلقهانگشتري ، يك زيارتي ، سفر يك
نميتواند زن شود ، ذكر آن امثال يا زوجشمعدان يك و آيينه
زن به صورتي در تنها مهرالمثل.نمايد تقاضايمهرالمثل
عنوان به وي ازدواج سند در چيزي هيچ كه تعلقميگيرد
.باشد نشده مهريهقيد
با مهرالمثل:ميگويد مهرالمثل تعيين ملاكهاي مورد در وي
همچنين و وي شايستگيهاي و زن خانوادگي شئونات به توجه
او ازدواج هنگام به زن خويشان و اقوام خانمهاي مهريه
.ميشود تعيين
در ذكرشده مهريه ميزان كه صورتي در است ، يادآوري به لازم
كه مهريهاي)مهرالمثل از كمتر (مهرالمسمي) ازدواج سند
زن باشد ، (ميشود زنتعيين شان و وضعيت شرايط ، با متناسب
.نمايد دريافتمهرالمثل تقاضاي نميتواند ،
توافقرسيدهاند به مهريه ميزان سر بر مرد و زن اولا زيرا
و تشخص با ارتباطمستقيم و است توافقي امري مهرالمسمي و
سند در -اندك هرچند-مهريه ثانيا.ندارد زن منزلت
بدون مهرالمثل دريافت زنمستحق پس.است شده قيد ازدواج
.نيست همسرش رضايت
دارد ادامه
بادامچيان مطبوعات دادگاه در
شدند محاكمه زائري و
مسئول مديران اتهامات به رسيدگي دادگاه:اجتماعي گروه
دادگاه شعبه 1410 در ديروز صبح وشما هفتهنامههايخانه
.شد برگزار تهران عمومي
هيات:گفت دادگاه رئيس مرتضوي سعيد جلسه اين ابتداي در
عنوان به تهران استان دادگستري كل رئيس مطبوعات ، بر نظارت
احيا ، ستاد ،(ره)امام حضرت آثار نشر موسسه مدعيالعموم ،
هفتهنامه از شهدا خانواده و طلاب دانشجويان ، از تعدادي
.كردهاند شكايت خانه
هفتهنامه عليه شكايت طرح به مدعيالعموم نماينده زندي سپس
و صريح توهين به نامه هفته اين:گفت و پرداخت خانه
جريحهدار و اسلام مقدسات به اهانت راحل ، امام به بيملاحظه
پرداخته عمومي عفت خلاف عكسهاي نشر و عمومي افكار نمودن
.است
خانه هفتهنامه در امضا بدون نامهاي چاپ به اشاره با وي
شده اهانت اسلام مقدسات و راحل امام به نامه اين در:گفت
.است
عكس هفتهنامه اين:گفت عمومي عفت خلاف عكس چاپ مورد در وي
فوتبال بازي مشغول حجاب بدون كه است كرده چاپ را دختري
چطور؟ شما ميشود ، فكرميكنيم استما نوشته آن بالاي و است
.است قبيحه صور جزو عكس اين
شماره در و دارد اعتراف خود اشتباهات به ايشان:گفت زندي
.ميكند اقرار اينامر به نشريه 38
مسئول مدير زايري حجتالاسلام به اتهام تفهيم با دادگاه رئيس
مراجع اسلام ، دين مقدسات به توهين بر مبني خانه نشريه
شهداي اسلامي ، نظام اسلامي ، جمهوري بنيانگذار عاليقدر ،
كه آنجائي از:گفت عمومي عفت خلاف تصاوير چاپ و گرانقدر
نماينده توضيحات است مشابه خانه هفتهنامه شاكيان شكايت
.است كافي دادگستري
از دفاع به خانه هفتهنامه مديرمسئول زائري حجتالاسلام سپس
دادستان نماينده زندي آقاي از من:وگفت پرداخت خود
.انجامدادند را دفاعيات از برخي كه متشكرم
يك با جواب و سئوال نامه هفته در شده چاپ مطلب:گفت وي
.دارد ذهن در سئوالاتي كه است نوجوان
و رسيده نشريه دفتر به سال 74 در نامهها اين گفت زايري
رسيده چاپ به نشريه در شدهام آنمطمئن سرانجام از كه الان
اصلاح براي(راحل امام به توهين نامههاي) نامه اين و
.است مفيد بسيار نوجوانان
كه ميبينيد شود چاپ كامل نامهها دهند اجازه اگر:گفت وي
دختر اين نامه پاسخ از قسمتي در مثال براي.است مفيد چقدر
آيا است شده نوشته پاسخ در كرده سئوال روحانيت از كه جوان
باشد؟ ضدانقلاب نميتواند روحاني يك
هستيد متهم شما زايري آقاي:گفت دادگاه رئيس هنگام اين در
نويسنده شما خود و شماست خود فكري تراوشات نامه اين كه
نويسنده نتوانستيد شما.ثالثي شخص نه بودهايد نامه اين
را نامه مسئوليت بازجويي جلسات در و كنيد معرفي را نامه
.پذيرفتيد
سپس وي آوردهام دفاعيه لايحه در را مسايل اين كه گفت زايري
كه آنچه:گفت و پرداخت كودكي زمان از خود زندگي شرح به
از ما و ماست ، آرمان بزرگترين شد ، آن هتك به متهم خانه
را موج اين سوءتفاهم يك.هستيم مباني و اصول نگهبانان
.است آورده بهوجود
و خواند پذيرش مورد نظام تنها را فقيه مطلقه نظام زائري
بوتيكها جلوي وليعصر خيابان در كه بودم كساني از من:گفت
پاره پلاكارد و دادم ، شعار بدحجابي عليه و كشيدم فرياد
غريبه را ما چرا كردم پيدا بهتري راه حالا و كردم
مصيبتها همه من.ميكنيد حمله نشريه دفتر به و ميپنداريد
.ندادم بيگانه به استفاده سوء اجازه اما خريدم جان به را
جو اين بر لعنت:گفت گرفته صورت جوسازيهاي به اشاره با وي
.كند حق را باطلي و ناحق را بخواهدحقي كه عمومي
:گفت اتهام از دفاع مورد در زائري به تذكر با دادگاه رئيس
.كنيد دفاع عكس چاپ اتهام از
نشريه در افرادي حضور دليل به عكسها:گفت زائري حجتالاسلام
.اخراجشدند بعدها كه بود
هفتهنامهشما پرونده به رسيدگي جلسه دادگاه ادامه در
اسدالله مديرمسئولي به موتلفهاسلامي جمعيت ارگان
آن شاكي كه توهين و اكاذيب نشر اتهام به بادامچيان
آن شاكي كه حرام فعل ارتكاب و اهانت اتهام و يزدي ابراهيم
شكايت مورد در يزدي ابراهيم.شد آغاز بودند دانشجو دختر 4
عنوان با مطلبي هفتهنامهشما شماره 43 در:گفت خود
كه است شده مطرح آمريكا به اف 14 جنگندههاي فروش خيانت
هواپيماها اين فروش عامل بهعنوان بنده اسم و است محض دروغ
بود خارجه وزير كه دوراني به اشاره با وي.است شده آورده
شده خريداري آمريكا از اف 14 فروند زمان 80 آن در:گفت
دلار ميليون سالانه 500 و ميشد نگهداري ايران در كه بود
از بايد آن قطعات همچنين و ميشد آنها نگهداري هزينه
نديده كافي آموزش نيز خلبانانآن و ميشد وارد آمريكا
فروش مساله بخواهد من از موقت دولت كه شد باعث اين.بودند
نظر طبق كنم ، مطرح آمريكا خارجه وزير با را جنگندهها اين
.نشد انجام قرار اين اما بود فروش بر قرار شورايانقلاب
قانون لايحه ماده 226 استناد به متهم مجازات خواستار وي
.شد اسلامي مجازات
را خود شكايت تهران دانشگاه دانشجوي دختر نماينده 4 سپس
هفته در ما از عكسي:گفت دانشجويان نماينده.كرد مطرح
گرفته ما از خرداد دوم مراسم در كه است شده چاپ شما نامه
حضور مراسم اين در كه بوديم زناني جمع در ما و است شده
.داشتند
ما كه شد باعث لحظاتي در جمعيت حركت و فشار:گفت وي
از لحظه همين در دقيقا عكاس و رعايتكنيم را حجاب نتوانيم
.است گرفته عكس ما
زن موي گذاشتن نمايش به آيا:پرسيد سپس دانشجويان نماينده
نيست غيراسلامي عملي بيحجابي آيا حرامنيست؟ فعل مسلمان
را حرام فعل اين ارزشها از دفاع بهانه به نشريه اين كه
داده؟ انجام
ميدهد نشان نيز را دختري دانشجوي دست كه عكس اين گفت وي
كردن درست براي دانشجو اين كه شدهاست گرفته حالي در
به مدتها كهاحتمالا عكاسي و آورده بالا را دستش مقنعه
.است گرفته عكس صحنه اين از نگريسته زنانه جمع اين
با جملاتي نيز عكس اين زير در:گفت سپس دانشجويان نماينده
اينها خرداد دوم حماسهسازان آيا:است نوشته مضمون اين
ميكنند؟ چه خرداد دوم مراسم در پس نيستند اينها اگر هستند
در كه هستند نفري هزار و 600 ميليون نماينده 20 اينها
رئيسجمهور به جفا اين دادهاند؟ راي رئيسجمهوري به تهران
نيست؟
راي حق كه انسانيمان حقوق اصليترين از را ما جملات اين
اغراض دنبال به نشريه اين اگر.كردهاست بري است دادن
همانطور است چاپنكرده چهره محو با را عكس چرا است سياسي
ما لحظهاي چند غفلت آياكرده را كار اين شلمچه نشريه كه
وي.باشد نشريه اين مديرمسئول رفتار براي توجيهي ميتواند
و 40 اصل 22 براساس بادامچيان بهاتهامات رسيدگي خواستار
.شد اساسي قانون
شكايت درمورد و گرفت قرار متهم جايگاه در بادامچيان سپس
خصوص در شده چاپ مطلب اصل:گفت يزدي ابراهيم دكتر
ايشان شخص به ربطي و است بوده آزادي نهضت سياسي خيانتهاي
.ندارد
.نكردند ارسال ما براي هم تكذيبيهاي هيچ ايشان:گفت وي
از هدف:گفت دختر دانشجوي شكايتهاي 4 مورد در بادامچيان
عليه و بوده ستادبرگزاري از انتقادي شده ياد تصاوير چاپ
و قم در شد انجام خرداد دوم مراسم در كه خلافي اعمال
هيات دادگاه پايان از پس.گرفت صورت تظاهراتي شهرهايديگر
.شد شور وارد منصفه
نشريههاي مسئول مديران شور ، از پس مطبوعات منصفه هيات
مستحق را آنان آراء اتفاق به اما مجرمشناخت را شما و خانه
.دانست تخفيف
اعلام با دوشنبه روز مطبوعات منصفه هيات دبيرخانه مسئول
هيات اعضاي:افزود اسلامي جمهوري خبرگزاري به مطلب اين
زائريمديرمسئول محمدرضا اتهام خصوص در مطبوعات منصفه
فرصت عنوانهيچكس با مقالهاي درج بر مبني خانه نشريه
نشريه اين مديرمسئول دفاعيات آراء بهاتفاق پاسخبدهد ندارد
.داد وي بهمجرميت راي و ندانست موجه را
به باتوجه حال عين در منصفه هيات اعضاي:گفت نوبري سعيد
و دادگاه در اشتباه به اقرار متهم ، وسابقه انگيزه
تخفيف مستحق را وي بهاتفاقآراء مردم ، از وي عذرخواهي
عمومي عفت خلاف تصاوير انتشار خصوص در:افزود وي.دانستند
اينكه به باتوجه منصفه هيات نيز يادشده روزنامه سوي از
و فرهنگ وزارت باتذكر و بوده قبل ماههاي به مربوط موضوع
روزنامهخانه مسئول مدير است نشده تكرار موضوع اسلامي ارشاد
.ندانست مجرم را
منصفه هيات:افزود مطبوعات منصفه هيات دبيرخانه مسئول
در نامهشمارا هفته مسئول مدير بادامچيان اسدالله همچنين
آراء اتفاق به اما داد مجرمتشخيص يزدي ابراهيم شكايت خصوص
.كردند اعلام تخفيف مستحقق را وي
مدير از دانشجويان از نفر چهار شكايت درخصوص:گفت نوبري
اعلام آراء اتفاق به منصفه هيات اعضاي شما مسئولهفتهنامه
با و بوده عمومي مراسم يك به عكسهامربوط چون كردند
.نميباشد مجرم متهم است ، نبوده اشخاص شناخت
متهم حضور جهت به تهران عمومي دادگاه شعبه 1410:افزود وي
و دفاعيات تدارك و دادگاه جلسه در(زائري محمدرضا)
بازداشت قرار نامبرده ، سوي از كافي تضمين سپردن به باتوجه
ريالتبديل ميليون مبلغ 20 به كفيل معرفي با را وي موقت
.نيست بازداشت حاضر حال در زائري و كرده
|