قلم سوره به نگاهي
ما غفلت از دريغ
سياسي توسعه‌ء ضرورت
قلم سوره به نگاهي
قرآن سوره‌هاي موضوعي شناخت
محمدي اصغر علي:محمدغزالي‌ترجمه استاد:نوشته
ارجمند و بزرگ عالم محمدغزالي ، استاد:گشايي جستار
از يكي بي‌گمان تسليم‌كرد ، جان‌به‌جان‌آفرين اخيرا كه مصري
بر علاوه وي.بود اسلامي معاصر علماي ميان در زبده روشنگران
نسلهاي نيازهاي و معاصر فرهنگ دقايق و ضرورتها به آگاهي
علماي آثار و اسلامي فرهنگ منابع بر تمام و تام تسلطي نو ،
با غزالي استاد الفت و انس ميان ، اين در.داشت سلف
اهتمامي وي آنكه خاصه بود ، چشمگير بسيار مجيد كلام‌الله
با متناسب و ممتاز ، و متمايز كيفيتي و بيان ارائه در ويژه
قرار خود كار سرلوحه را قرآني مفاهيم از جهان جديد مسائل
نام به كتابي در ممتاز آثار اين از مجموعهايبود داده
نشانگر كه گردآمده كريم قرآن موضوعي تفسير سوي به گامي
مجيد قرآن به وي متعالي نگاه و اثر اين ويژه ارزشهاي
تناسب به را ارزشمند اثر اين از كوتاه بخشهايي.مي‌باشد
خوانندگان گرامي نظر به معارف صفحه در پس اين از موقعيت ،
قلم مباركه سوره درباره موجز مبحثي زير ، نمونه.مي‌رسانيم
متن خواننده به جذاب و مجموعي تحليل و نگرش يك در كه است
.افتد مقبول كه اميد.است شده معرفي
معارف گروه
آنچه و قلم به سوگند نون ، )(1)يسطرون وما والقلم ن
ابزار و شده ياد سوگند آن به كه قلمي آيا(.مي‌نويسند
وسايل مهمترين از يكي نگارش زيرا است؟شايد ، شناخت عمومي
خود نوشتن منظور ، اينكه يا.مي‌رود شمار به آگاهي و شناخت
در است؟ امت فراگير حكمت كه مي‌باشد آن محتواي ثبت و قرآن
كريم قرآن زيرا مي‌دهد نشان را خود بيشتر احتمال اين اينجا
تا ابتدا از.است شده جلوه‌گر دنيا در كه است كتابي مهمترين
آن پيش و پس از كه است ، خالص وحي مقدس كتاب اين انتهاي
را انساني آن ابلاغ براي خداوند.نمي‌شود ذكر باطلي سخن
برجسته‌ترين رفتار و اخلاق شرافت ، فكر ، نظر از كه برگزيد
هيچ او مورد در دشمنان سخن پس.است وجود صحنه در فرد
لك وانبمجنون ربك بنعمه انت ما.ندارد بهايي و ارزش
فضل به تو ، كه).(2)عظيم خلق لعلي انك و.غيرممنون لاجرا
.ناپذير پايان پاداشي توراست ونيستي ديوانه پروردگارت ،
(.عظيم خلقي توراست و
نيست ، آنها بخش زينت چيزي كه هستند مردمي وحي دشمنان اما
كه -برمي‌دارد پرده آنان وضعيت و ادعاها از روزگار و
.ماند باقي اسلام و شوند پراكنده لذا و -است برداشته
اصحاب كمابلونا بلوناهم انا:مي‌فرمايد متعال خداوند
آن صاحبان كه چنان راآزموديم ، آنها ما).(3)الجنه
به مكه مشركان كه مي‌فهماند آيه اين (.آزموديم را بستانها
و.شناخت خواهند را حقيقت گاه آن و مي‌گروند ، اسلام به زودي
اين و كرد خواهند ياري را آن مي‌شوندو وارد اسلام امت به
در شده ذكر باغ صاحبان !افتاد اتفاق كه بود چيزي همان
نابود را آن محصول خداوند لذا ورزيدند ، بخل فقرا حق اعطاي
پشيمان خود ناشايست رفتار از وقتي آنها.گرداند
يبدلنا ان ربنا عسي.كناطاغين انا ويلنا يا قالو شدند ،
ما ، بر واي:گفتند).(4)ربناراغبون الي انا منها خيرا
چيزي عوض ، در پروردگارما كه باشد بوده‌ايم ، سركش مردمي ما
خود پروردگار به ما.دارد ارزاني را ما آن از بهتر
(.روي‌آورده‌ايم
او سوي به خداوند كند پيدا تمايل و رغبت خدا سوي به كه هر
همانا مي‌كند ، اواستقبال از باخوشرويي و مي‌گردد باز
به كفر با آنكه از بخشيد ، پس عزت اسلام با را قريش خداوند
اصرار خود گمراهي بر كه آنها اما.بودند كرده اهانت خود
.كالمجرمين افنجعل‌المسلمين:داشت نخواهند آينده‌اي دارند
چون‌مجرمان شدگان تسليم با آيا) (5)تحكمون؟ كيف مالكم
(مي‌كنيد؟ داوري چسان مي‌شود؟ چه را شما مي‌كنيم؟ رفتار
لذا نمي‌كند ، كمك را كفار منطق تاريخ ، و عقل حال هر در
فيه كتاب لكم ام:فرمود آنها به باتمسخر سبحان خداوند
كتابي را شما آيا).(6)تخيرون لما فيه لكم ان.تدرسون
(آن‌هست؟ در كنيد اختيار چه هر و مي‌خوانيد؟ آن از كه است
تا ندارند ديگري چيز تصورات ، به بستن دل و غرور جز كافران
دارد قرار سختي حساب ايشان برابر در.استنادكنند آن به
از پشيماني هنگام ولي خواهندشد ، پشيمان و نادم آن در كه
فلا الي‌السجود يدعون و ساق عن يكشف است‌يوم رفته دست
آنها و شود پديدار عظيم واقعه آن كه روزي).(7)يستطيعون
مثالي ساق كشف.(.نتوانند خوانند ، ولي فرا به‌سجود را
در كافران.خود نهايت و غايت به مسئله يك رسيدن براي است
خوانده فرا آنها.ندارند بهانه‌اي و عذر هيچ موقعيت اين
به بسيار فرصتهاي.كردند عنادپيشه و دشمني ولي شدند
يكذب من و فذرني:دادند دست از را آنها ولي شد ايشان‌داده
آنها با مرا پس).(8)لايعلمون حيث من بهذالحديث‌سنستدرجهم
كه چنان اندك ، اندك تا واگذار تكذيبمي‌كنند را سخن اين كه
(.فروگيريمشان نيابند در
و مشكلات برابر در تا داد فرمان را (ص)اكرم پيامبر خداوند
صبر باشد كه ميزان هر به مشركان اذيت تحمل‌آزارو و رنجها
در).(9)...الحوت كصاحب ربك‌ولاتكن لحكم فاصبر:كند پيشه
(...مباش ماهي صاحب چون و باش صابر پروردگارت فرمان برابر
و درد با آن در كه گذشت ، (ص)پيامبراكرم بر سختي روزگار
در لرزه به را استوار و بلند كه‌كوههاي شد روبه‌رو رنجي
به را خود امانت ماندتا باقي قدم ثابت او وليميآورند
نسلي تا گذاشت جاي بر را رسالتي و نمايد ، ادا كامل طور
نسل آن در خود روح از و.كند پاسداري آن از مقام عالي
.نمودند منتشر جهان در را اسلام رسالت آنها و دميد
با آن بيان و است شده ذكر بسياري درآيات اسلام بودن جهاني
ان و:گرديد آغاز شد نازل مكه كه‌در آياتي اولين
يقولون و سمعواالذكر لما كفرواليزلقونك‌بابصارهم يكادالذين
كافران و).(10)للعالمين ذكر الا ماهو و لمجنون انه
سر به خود چشمان با را تو كه بود نزديك شنيدند را چون‌قرآن
براي قرآن آنكه حال و است ديوانه او مي‌گويندكه و درآورند
(.نيست اندرزي جز جهانيان
.است جهانيان همه پيامبر كه دريافت ابتدا از(ص)محمد همانا
...است شده نازل سوره‌هاي اولين از و بوده مكي قلم سوره
كريم ، قرآن موضوعي تفسير سوي به گامي :پانوشت‌ها
-قلم24 3 -قلم1 2 -دوم10 ج اسلامي ، فرهنگ نشر دفتر
و 38 قلم37 -و 36 6 قلم35 -قلم3132 5 -قلم417
و 52 قلم51 -قلم1048 -قلم44 9 -قلم42 8 -7
ما غفلت از دريغ
فرهنگي مفاخر به توجه در همدان فرهنگ اهل از جمعي نامه
ابتدا.است شده تنظيم دوبخش در زير نوشته:جستارگشايي
همدان وقت به‌استاندار را اذكايي پرويز استاد نامه
عارف اهميت و جايگاه برشمردن ضمن آن در مي‌خوانيدكه
به ششم ، عين‌القضات‌همداني ، و پنجم قرون در ايران نامدار
آن سيره از موشكافانه دقيق‌و پيشينه‌اي ارائه
اين مزار بر كه وضعيت‌ناگواري از و.است بزرگوارپرداخته
فرهنگي و مهم‌تاريخي مكانهاي از يكي به‌عنوان عارف‌نامي
شده آن به بيشتر توجه خواستار و كرده گله‌مندي ابراز رفته ،
انجام به مهم اين وقت استاندار دستور عليرغم اما.است
فرهنگ اهل از ديگر گروهي كه زمان اين تا نرسيده ،
امضاي 60 به كه نامه‌اي در (بوعلي‌سينا دانشگاه دانشجويان)
روزنامه‌ارسال دفتر به را آن اصل ونسخه رسيده آنان از تن
بذل‌توجه تا كرده‌اند درخواست اين‌شهر شهرداري از كرده‌اند ،
استان مسئولان كه اميدشود مقبره‌ابراز اين ساخت به جدي‌تري
درجه مفاخر به‌خصوص بزرگان‌درگذشته ، نام و ياد همدان ،
بنهند عمل مرحله به وپاي بدارند گرامي را مرزوبوم اول‌اين
به را اعمال و عمل به را حرفها مردانه ، باهمتي و
.بادا چنين.سازند بدل خود خدمت عهد در افتخاراتي
معارف گروه
حكيم ايران ، اسلامي مفاخربزرگ از يكي درباره احتراما ،
كه (رح) همداني عين‌القضات ابوالمعالي صمداني وعارف الاهي
مفاخر و عرفا مشاهير فيمابين شان مكانت و قدر جلالت عين در
تاريخي جفاكاري‌هاي براثر متاسفانه اسلامي ، ايران حكماي
عصر ناروادر به قدرش شده ، مظلوم‌واقع كه آن بر افزون
كلمه ، يك همداني ، در عين‌القضات.مانده‌است مجهول نيز ما
جهان الاهي درنظرعارفان بيضاوي حلاج حسين‌بن‌منصور از پس
و حق‌پوي عارفي عبقري‌و حكيمي است ، ثاني‌برشمار شهيد
جور سلاطين با مخالفت در نستوه و جوي حقيقت‌گوي ، پيكار
تركان كه معصوم اصل‌امام و مطلقه ولايت به معتقد زمانه ،
او وجود (محمود سلطان ازجمله) عباسي خلافت دستگاه سلجوقي
احزاب و عدالتخواه مردم بين در كه عظيمي نفوذ به نظر را
تحمل داشت ، (غيره اسماعيليه‌و) زمان آن انقلابي شيعي
همدان متعصب قشريان‌سني برخي محضرسازي با ;نتوانستندكرد
درجه به حسين‌وار ق ه سال 525 به سالگي رادر 35 او سرانجام
.شهادت‌رسانيدند رفيعه
مشهور زيارتگاه سه جزو در پانصدسال طي بزرگوار آن مزار
همواره‌يزارو (عين‌القضات و باباطاهر ابن‌سينا ، ) همدان
صفويه عهد در سني تركان ديگر بار يك كه آن تا بود ، يتبرك
مزار آن ق سده 11 اواسط در عثماني تجاوزپيشه عساكر يعني
از كردند ، ويران جاهلانه تعصب و ديرينه كين روي از را شريف
نماند ، باقي معروف عين‌القضات جزچال اثري متبرك مكان آن
جلوه همدان مخروب و قديمي قبرستان از گوشه‌اي در كه
كوچك تپه به‌صورت همان‌جا اينك داشت ، عارفانه سبزه‌زاري
نمايان متروكه‌باغ‌رضوان گورستان جنوبي ضلع در خرابه‌اي
احياء در كه مي‌طلبد معرفت اهل و دولت رجال عالي همت ;است
اقدام او مقام و حال فراخور مقبره‌اي ايجاد و شريف مزار آن
.پذيرد صورت مقتضي عمليات و
فقيد العظمي حضرت‌آيه‌الله كه است ذكر به لازم
ارادت يك -قدس‌الله‌نفسه-همداني معصومي ملاعلي آقاي‌آخوند
داشت ، شهيدهمدان و كبير عارف آن به دلبستگي‌ژرفي و قلبي
احياء باب در وصيت و نيت ايشان لفظمبارك از چندبار حقير
ميدان كه وقتي آن بر گواه شنيدم ، را بزرگوار آن مزار
-حضرتشان خود شد ، ساخته ايشان مكرم بيت به نزديك
به‌ميدان را آنجا قلبي علاقه و شوق همان حسب -رحمه‌الله
تجليل در نهضتي واقعا كه اكنون ;فرمودند مسمي عين‌القضات
شده برپا كشور سرتاسر در اسلامي ماثر احياء و ملي مفاخر
و سوال مورد ما همواره سالهاست كه آن به توجه با است ،
مزاري فقدان درخصوص معرفت و حكمت و ادب اهل بزرگان عتاب
كه اين و ;گرفته‌ايم قرار همدان در عين‌القضات براي
و همگاني خواست از گذشته است ، ملي امري مساله به‌واقع‌اين
محترم شهردار كه فرماييد دستور خواهشمنديم محلي ، خاص جنبه
متن كه) عين‌القضات مزار سنگ نصب جهت اول وهله در همدان
گورستان در واقع نقطه‌معين در (مي‌رسد به‌عرض ذيلا آن كتيبه
.نمايند اقدام باغ‌رضوان متروكه
ايشان داشته‌ام ، گفتگو حصاري مهندس آقاي جناب با اينجانب
پس ان‌شاءالله كه شايق هم‌بسيار و هستند امر اين بر هم‌واقف
بناي به اقدام محوطه‌مزبور در مكان‌مزار ازافراز
و آنجا موقعيت و به‌محل نظر نموده ، آنجا در آرامگاهي‌مناسب
هرگز آنجا توريستي و زيارتي اعتبار و اهميت مقام‌صاحبمزار ،
.نخواهدبود باباطاهر مال از كم
پيرامون برچيدن به‌اصطلاح و قبر سنگ يك فوري نصب درضمن ،
است خواهشمند فلذا ;ندارد زيادي هزينه هيچ عجالتا آن
براي سريعا را لازم همدان‌مجوز شهرداري فرماييد دستور
توجهات و حسن‌نظر از پيشاپيش ;نمايد صادر اين‌كار
سپاس و كمال‌امتنان حضرتعالي دوستانه عالم معارف‌پرورانه‌و
.حاصل‌است فراوان
اذكايي:دعا ملتمس احترام ، با
هوالباقي[عين‌القضات سنگ‌مزار نوشته]
ببر نيز جان غمزه ، به دلم برده اي
ببر نيز نشان و نام دين ، و دل بردي
جهان به من از بماند اثر گرهيچ
ببر نيز آن روامدار ، تاخير
حكمت‌بار كلمات ساير و سخنان اين گوينده
ماثرارجمند خالق و كرامند آثار صاحب
صمداني عارف و الاهي حكيم
عين‌القضاه وفضيلت تقوي اسوه و حقيقت راه شهيد
به كه است اينجاخفته در همداني محمد بن ابوالمعالي‌عبدالله
چهارشنبه‌هفتم شب و شد زاده درهمدان ق ه سال 490
رسيد شهادت رفيع به‌درجه سال 525 جمادي‌الثاني
سلام محترم‌همشهري والصديقين‌روزنامه الشهدا ، رب بسم
كه ازآنجائي مي‌رساند ، استحضار به احتراما:عليكم
مفسرقرآن مذهب ، شيعه بزرگ عرفاي يكي‌از همداني عين‌القضات
شخصيت‌مبرز و است حقيقت و حق شهيدراه و انقلابي مردي مجيد ،
به‌شمارمي‌رود ، ما كشور ملي و مفاخراسلامي جزو او روحاني و
ايران فرهنگ‌دوست مردم تذكر و كه‌موردتوجه است لازم و شايسته
از 800 بيش گذشت از بعد بسيار ، تاسف با اماگيرد قرار
يادي و نامي و اثري هيچ جليل‌القدر ، عالم آن شهادت از سال
و ياد زنده‌نگاهداشتن براي هم اقدامي هيچگونه و نيست او از
ما غفلت از درد و دريغ.است نگرفته صورت حال به تا او نام
اينگونه و برده‌ايم ياد از را كشورمان ادب و دين بزرگان كه
.گرفته‌ايم قرار غرب فرهنگ موردتهاجم
از عده‌اي توسط زياد پيگيريهاي‌بسيار و دوندگيها از بعد
جناب سينا ، بوعلي دانشجويان‌دانشگاه از گروهي و اساتيد
احداث دستور استان‌همدان ، وقت استاندار خرم آقاي‌مهندس
بوعلي كنارآرامگاههاي در را همداني آرامگاه‌عين‌القضات
همين ضميمه به آن متن كه) كردند صادر وباباطاهر سينا
و استانداري عمراني معاونت اين ، وجود با.(است آمده نامه
آرامگاه احداث طرح به بودجه اختصاص از همدان شهرداري
كه كاري كمترينميورزند امتناع همچنان همداني عين‌القضات
است‌كه آن دهد انجام باره اين مي‌توانددر همدان شهرداري
قبلاتوسط كه را همداني مقبره‌عين‌القضات محوطه حدود موقتا
با حتي شده ، تعيين معظم‌همدان روحانيون و كارشناسان
جهت بعدي اقدامات تازمينه نمايد مشخص شده كه هم سيم‌خاردار
.آيد فراهم احداث‌آرامگاه
از سينا بوعلي بومي‌دانشگاه دانشجويان ما حال ، هر در
بخصوص اسلامي ، جمهوري دولت فرهنگ‌دوست و محترم مسئولين
اين از پشتيباني با مي‌خواهيم اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
اسلامي جمهوري درخشان كارنامه بر ديگري افتخار نشان طرح ،
.كنند اضافه ايران
بوعلي‌سينا دانشجويان‌دانشگاه از جمعي امضاء
سياسي توسعه‌ء ضرورت
(بخش واپسين) آزادي تحقق شرايط
از يكي از رسيده ، چاپ به سه‌شنبه آن نخست بخش كه زير نوشته
در يزدي مصباح آيت‌الله سخنان حاشيه‌ء در دانشگاه ، استادان
تقديم آن واپسين بخش از پيش گفته‌هاي در مورخه 22/3/77
معارف صفحه كه توضيح اين با مي‌شود گرامي خوانندگان شما
ياد موضوع درباره انديشمندان نظر و نقد پذيراي همچنان
.شده‌است
معارف گروه
صدوقي رضا نوشته
ادعانامه بفرمائيد ، ممكن‌است يزدي ، مصباح آقاي جناب
و چيست؟ شما شبهه و سوال كه نشد معلوم بالاخره و شد طولاني
توسعه ما كه مي‌كنيم عرض ايجاز نهايت در مي‌خواهيد؟ چه شما
و فقيه ولايت اصل چهارچوب در را سياسي احزاب آزادي و سياسي
است ممكن.مي‌خواهيم ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
كه موضوعاتي و مسائل از فرياد و ناله اين‌همه كه بفرمائيد
مولف و مدرس يك من زيرا چيست؟ براي ندارد ربطي هيچ من به
من دست در قدرت اهرمهاي از هيچ‌يك و هستم دانشگاه و حوزه
شوراي نمايندگان‌مجلس كه دارد ارتباطي چه من به نيست ،
چه قوه‌قضائيه كه دارد ربطي چه من وبه مي‌كنند چه اسلامي
.نيست مطلقامسموع شما سخن اين كنم‌كه عرض بايدميكند
نيستيد ، فردعادي يك حضرتعالي شد كه‌گفته همان‌طور زيرا
قاطع برهان با اسلامي انقلاب اول سالهاي در كه نظريه‌پردازي
و اسلام اصل كه زمان آن سياسي گروهكهاي و گروهها مقابل در
چنان اسلام اصول از و ايستاد نداشتند قبول را اسلامي نظام
.كرد خارج گردونه از را همه استدلال و منطق با كه كرد دفاع
در به‌خوبي اسلامي انقلاب اول سالهاي در شما جانانه مباحث
نه بنابراين.است مانده من سال و سن به كساني خاطر
نظريه‌پرداز ، يك به‌عنوان بلكه اجرايي مسئول به‌عنوان
اساسي و اصلي نقش شبهه ، رفع يا تشديد در شما اظهارنظر
درگيري‌هاي مسئول را شما كه ندارد تعجبي بنابراين.دارد
حساس موضوع درهمين قاطعانه بخواهيم شما از و بدانيم موجود
.كنيد ايفا را خود تاريخي نقش
از صرف‌نظر كه برسانم به‌عرض مي‌خواهم خاتمه ، در عزيز استاد
و نپذيريد يا بپذيريد را اينجانب استدلالات و عرايض اينكه
يا پاسخگويي‌بدانيد لايق را حقير اين اينكه از صرف‌نظر
و بحث مورد مشكل رفع خودبراي ناقص عقل به اينجانب ندانيد ،
آن‌را و دارم عملي پيشنهاد يك رساندم به‌عرض كه انتقاداتي
مورد به بود عملي و مقبول چنانچه تا مي‌رسانم به‌عرض هم
.ان‌شاءالله درآيد اجرا
:است اين پيشنهاد
تريبون از و كشور كنار و گوشه در ملت زعماي اينكه به‌جاي
مقوله تشريح و تفسير در مجالس و محافل ساير و نمازجمعه
و شك دچار را مردم و بكنند نقيض و ضد سخنرانيهاي آزادي
بهترنيست آيا شد ، برشمرده آن بد آثار كه كنند شبهه
آقاي جناب رئيس‌جمهور ، آقاي جناب و حضرتعالي
مهدي آقاي جناب كني ، مهدوي آقاي جناب هاشمي‌رفسنجاني ،
جعفري ، محمدتقي آقاي جناب شيرازي ، مكارم جنابآقاي كروبي ،
آقاي جناب سروش ، دكتر آقاي جناب اردبيلي ، آقاي‌موسوي جناب
ائمه از بعضي و صانعي آقاي جناب مهاجراني ، عطاءالله دكتر
ساير و اصفهان محترم جمعه امام طاهري آقاي جناب جمعه‌چون
براي كه محلي مثلا محلي در كشور اول طراز صاحبنظران
گردهم است شده ساخته اسلامي كشورهاي سران برگزاري‌كنفرانس
نشستي چنين در.كنند روشن را وتكليف‌آزادي آيند
هستند ، روحاني شخصيت‌هاي از قوم زعماي چون‌اغلب خوشبختانه
تمام مي‌توان و بود خواهد حاكم آن بر آزادحوزوي فضاي حتما
حال.گذاشت بحث به را علمي‌آزادي و وفلسفي عميق مباحث
پخش زنده به‌صورت هم اسلامي جمهوري سيماي صداو از است ممكن
جلسات خير ، يا و باشند داشته حضور نيز اربابمطبوعات و شود
جلسه نتيجه زيرا ندهند ، راه آن به را احدي باشدو محرمانه
.مذاكرات خود نه مهم‌است مردم براي
تكليف‌آزادي‌روشن هم اجرادرآيد مورد به طرحي چنين اگر
نهايي وراي نتيجه وقتي زيرا تكليف‌مردم ، هم و مي‌شود
بايدكلمه‌آزادي آيا كه شد خواهد شودمعلوم اعلام جلسه
خير يا زد اسلامي‌خط جمهوري آزادي ، عبارت‌استقلال ، در را
با كه ايران اسلامي جمهوري اساسي اصول‌قانون از اصلي و
بهشتي شهيد خون با و شده نوشته اسلامي انقلاب شهيدان خون
دارد ، احزاب آزادي به صراحت و است شده امضاء آزادگي سردار
.خير يا شود حذف بايد
مقدس نظام شايسته كه سكينه‌اي و آرامش آن مهمتر همه از
بعداز نيست‌كه شايستهميآيد فراهم است ايران اسلامي جمهوري
قانون اصول و انقلاباسلامي شعار ابتدائي‌ترين در سال بيست
دانشگاه در جوانان و اختلاف‌باشد ايران اسلامي جمهوري اساسي
عضو فلان يا و كنند يكديگركتك‌كاري با و شوند درگير هم با
بايد جمهور رئيس كه كند نگهبان‌اعلام شوراي فقهاي محترم
عضو اين به كه نباشد كسي كندو عذرخواهي مردم از و بيايد
اعتقاداتش همين دليل به محمدخاتمي سيد آقاي بگويد محترم
دانشگاه در در 2/3/77 كه وصورتي شكل همان به به‌آزادي
راي ميليون چند و بيست و است محبوبملت كرد اعلام تهران
شده امضاء ميثاق به شما جلبنظر وبه‌خاطر بيايد حال دارد ،
سياسي توسعه براي پايداري در نفر چندميليون و بيست با خود
و جنابعالي از بلكه مردم ، از نه و كند احزابپشت آزادي و
اگر و است؟ ممكن چيزي چنين آيا كند؟ شماعذرخواهي همفكران
جواب كه است كشيدن سوت و كف‌زدن بابت ايشان‌عذرخواهي منظور
.داده‌ام قبل درسطور آن‌را
آن نتيجه و شود انجام نشستي چنين اگر سخن ، كوتاه
كه‌وحدت (ره)خميني امام وصيت‌حضرت كليدي‌ترين گردد ، اعلام
نظريه‌پردازان اي بيائيد.است يافته عيني تحقق بود كلمه
مدني ، جامعه معماران اي و ايران اسلامي جمهوري مقدس نظام
را تعريف اين و كنيد تعريف نظر وحدت رابا كلمه‌آزادي
هرگز و هستند شعور با و آگاه همه كه مردم تا بخشيد عينيت
به توهين آزادي و زدن كتك و دادن فحش آزادي و جنسي آزادي
كه‌آزادي ببينند و كنند لمس نمي‌خواهند ، را اسلام مسلمات
مقدس نظام قبول مورد آن مقدس معناي و مفهوم همان با
احزاب نه واقعي ، سياسي احزاب و است ايران اسلامي جمهوري
محدوديت هيچ راستا اين در و دارند فعاليت اجازه فرمايشي
هستند محدود فقط بلكه نيست ، حاكم آنان بر جناحي و سليقه‌اي
به مطلق پايبندي اسلام ، مسلمات به مطلق احترام رعايت به
اصول به چرا و پايبندي‌بي‌چون و فقيه ولايت عظماي مقام
.ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
ميانه 1 حاشيه 0:شعرموازي-:311
شد رنگ اسير بي‌رنگي كه چون
شد جنگ در موسي با موسي
برداشتي ميان از دورنگي چون
آشتي كردند فرعون و موسي
مولانا
|
فرهنگ و علم قلمرو در
|
نو طرح نشر سوي از موحد محمدعلي دكتر نوشته بطوطه ابن
گوياترين بطوطه سفرنامه‌ابن كتاب.است شده نشر بازار روانه
كه است هجري هشتم قرن اسلام‌در جهان فرهنگي سند زنده‌ترين و
.است منعكس آن در آن‌روزگار اسلامي جوامع روي و زير
شده سفرنامه‌ياد اين ، از پيش خود كه موحد دكترمحمدعلي
بازار روانه جلد دو در آگاه انتشارات همت به و تصحيح را
كه احاطه‌اي و تسلط با و تحسين قابل دقتي با بود ، كرده نشر
و خواندني كتابي داشت مراكشي مسلمان سياح اين انديشه به
.است داده قرار علاقه‌مندان اختيار در و نوشته را جذاب
است اسلام و ايران فرهنگ بنيانگذاران مجموعه از كتاب اين
طرح سخت‌پسند و سخت‌كوش ناشر سفارش به و قبل سال چند از كه
.مي‌شود چاپ و نوشته حوزه اين خبرگان و نويسندگان توسط نو ،
مرحوم‌دكتر پايان‌نامه عنوان (شيعه) اسلام حقوق در وصيت
.است شده سپرده چاپ دست به سالها از پس كه است مصدق محمد
گرچه نوشته‌شده زبان‌فرانسه به اصل در كه كتاب اين مباحث
و نو خود زمانه در اماو مي‌رسد نظر به بديهي امروزه
به حقوق به اسلام نگاه مناسباز تصويري و بود مبتكرانه
و ترجمه محمدطباطبايي توسط...وصيت‌در.داد ارائه جهانيان
.است شده بازار روانه انتشارت‌زرياب سوي از
دونت نوشته‌ژاك آلماني نامدار فيلسوف.هگل بر درآمدي .
منتشر روز نشرفكر سوي از پوينده محمدجعفر ترجمه با و
.است شده
ترجمه براي خود از اعتنا خور در همتي اثر اين مترجم
ترجمه‌هاي و مي‌دهد خرج به جامعه‌شناسي فلسفي ، مناسب كتابهاي
پوشيده نظر اهل بر ادبيات ، جامعه‌شناسي زمينه در وي خوب
.نيست
و لوكاچ نوشته جوان كتابهگليهاي وي پيروان و هگل درباره
بار براي مركزو نشر سوي از زودي به نيز حكيمي ترجمه با
باره در شده نوشته معتبرترين‌كتاب اما و.مي‌رسد چاپ به دوم
است آمريكايي‌استيس ، -تجربه‌باورانگليسي فيلسوف اثر هگل ،
جلد دو در عنايت حميد دكتر زنده‌ياد به‌ترجمه پيش سالها كه
.چاپ‌رسيد به
زرتشت‌اثرماندگار گفت چهارم‌چنين ويراست از دوم چاپ
ترجمه قبل سالها داريوش‌آشوري توسط كه آلماني‌نيچه فيلسوف
نيز و پيشين‌اش ترجمه‌هاي در توسطوي نظري تجديد با بود ، شده
نشر بازار روانه آگاه انتشارات سوي ناشراز تازه حروفچيني
.است شده
صراط سوي‌انتشارات از نيز نويسنده اين مدرنيت و ما كتاب
اخلاق تبارشناسي كتابهاي ، همچنين و است چاپ تجديد حال در
از جاري سال در (مركز نشر) حافظ وهستي‌شناسي (آگاه نشر)
.است شده نشر بازار روانه وي
وادبي فلسفي علمي ، رسائل از مجموعه‌اي.دانشنامه‌خيامي.
و نشرعلم ازسوي صفحه در 490 كه است خيام ابراهيم عمربن
.است شده منتشر معاصر صداي و هنر
مصر كشور در قمري سال 1335 در ابتدا خيام رسائل
اراني تقي سپس رسيد ، چاپ به كردي صبري محي‌الدين توسط
سال)بعد مدتي و آلمان در ابتدا را آن خورشيدي سال 1304 در
روي بر انجام‌شده كار آخرينرساند چاپ به تهران در (1314
همايي جلال‌الدين كوشش‌استاد و اهتمام به خيام آثار مجموعه
پس و ديگر بار ملك رحيم‌رضازاده كه امروز به تا شد ، منتشر
.كرد اثر اين چاپ و به‌گردآوري اقدام دهه ، دو از
و تريسلاگات‌توشانو اثر.افسانه‌ها و اساطير آمازون.
هفته كه كتابهايي‌است جمله از شاملو سيروس ترجمه با
كتاب اين است ، شده روانه‌بازار روز فكر نشر سوي از گذشته
.مي‌پردازد آمازون مناطق اساطيري افسانه‌هاي به
كتابهاي‌اخلاق اين از پيش كه.كاظمي علي‌اصغر دكتر از .
كتاب رسيده ، به‌چاپ سياست در بينش و وروش سياست و
نشر دفتر سوي از جامعه‌مدرن در عنوان‌بحران با تازه‌اي
.است شده منتشر اسلامي فرهنگ
درحال سنتي جوامع كه است معتقد مولف ، كتاب اين در
امواج درگير ناخواسته پايدار ، توسعه به گذار و دگرگوني
.مي‌شوند آن تبعات و كوبنده‌مدرنيسم
تمدن جلدي‌تاريخ و 12 عظيم كتاب كه دورانت آريل و ويل
ترجمه با دو هر) ولذات‌فلسفه فلسفه كتابتاريخ دو و
و نقد است ، شده ترجمه فارسي آنان‌به از (خويي زرياب مرحوم
در نامدار فيلسوف و نويسنده از 30 درباره‌بيش را خود نظر
.گردآورده‌اند زندگي باعنوان‌تفسيرهاي كتابي
انتشارات سوي از و شعري ابراهيم ترجمه با كه كتاب اين
تحقيق مطالعه ، عمري حاصل است ، شده نشر بازار روانه نيلوفر
افكار درباره تاريخ و فلسفه پژوهشگر و مورخ دو اين تتبع و
.است نويسندگان اين آثار و
|
|
