است؟ كسيمولف چه
در آموزشي مسائل به نگاهي
كشور
فصل فيلم پرفروشترين جايزه
حاتميكيا ابراهيم به تابستان
گرفت تعلق
به لوكارنو جشنواره جايزه سه
گرفت تعلق جليلي ابوالفضل
است؟ كسيمولف چه
(1)واژگون واژههاي ادبي ، نقد اصطلاحات
به مشروعيتبخشيدن هدفش كه است ايدئولوژيك مفهومي مولف
شخص آواي درپي همواره كه است خواندني و نوشتن عادت آنگونه
ميگويد سخن ما با كهمحرمانه مولف نام به است واحدي
:اشاره
تحولاتدهههاي طي كه دارند ، وجود اصطلاحاتي ادبي نقد در
آنها زمينه ، معناي اين در نوين نظريههاي پيدايش و اخير
كه است واژگان اين از يكي مولف.شدهاست دگرگون كلي به
ميرود كار به معناهايي به اما نكرده فرقي هيچ ظاهرش هرچند
ديگري واژگان.ميگنجيد كسي كمتر تصور در اين از پيش كه
در.هستند دست همين از هم روايت و خواننده متن ، مانند
سر از واژگان اين كه تحولاتي ميخوانيد كه مطالبي سلسله
نوينبازنموده ادبي نقد در آنها اهميت و بررسي گذرانيدهاند
مدرن ادبي فرهنگاصطلاحات معتبر كتاب از مطالب اين.ميشود
كتاب اين گوناگون مدخلهاي.شدهاند گرفته فالر راجر تاليف
نويسندگان همه و است شده گوناگوننوشته صاحبنظران توسط
.داشتهاند ادبي نقد حوزه در اخير رويتحولات خاصي تاكيد
كتاب كه است كسي ميكند ، درك متعارف عقل چنانكه مولف ،
ملاحظهاي قابل تاريخي دگرگونيهاي فعاليت اين اما.مينويسد
ادبي ، نقد در نوين ازتحولات يكي و است گذاشته سر پشت را
در مولف متغير هويت تحليل يعني ;دگرگونيهاست همين به توجه
كليسا ، مانند گوناگون اجتماعي نهادهاي با آن مناسبت
علاقه مورد موضوعات از يكي.دانشگاه و نشر موسسات دربار ،
پيدايش و مولف مفهوم روي چاپ تكنولوژي اثرات تحليل اين
با متمايز اجتماعي گروه يك عنوان به نوزدهم سده در مولفان
ديگر وجه.بود مينوشتند ، آنچه به نسبت معين قانوني حقوق
زمينه اين در.است مولف فرهنگي تصوير دگرگوني تاريخچه اين
شروع نساخ از كه ميخورد چشم به ملاحظهاي قابل تنوع هم
به آنجا از سخنوري ، علم در استاد صنعتكار به و ميشود ،
ميكند ، تقليد كمال جاافتاده مدلهاي يا طبيعت از كه چهرهاي
نوشتار از شكلهايي كه ميرسد ناظري به سرانجام و
از و ميشوند ، تلقي آگاهي جديد شكلهاي معادل كه توليدميكند
تاريخچه ايناست بهرهمند اخلاقي يا پيشگويانه نيروي
آيا:ميدهد نشان را مولف مفهوم و نوشتن بين دشوار مناسبات
آنها از تعدادي تنها يا مولفند ، مينويسند كه كساني همه
غيرمولف از مولف تميز وجه گوناگون دورههاي در هستند؟ مولف
تصويري ساده و منظم جايگزيني تاريخچه تاريخچه ، اين چيست؟
به نسبت شيفتگي مثلا:نيست هم ديگر تصوير جاي به مولف از
اواخر اروپاي در فيضالهي سرچشمه از گرفته الهام ادبي آثار
رد كه انجاميد ، مباحثي دوباره شدن زنده به هيجدهم ، سده
.يافت افلاتون و لونگينوس نوشتههاي در ميتوان را آنها
دانشجويادبيات براي مولف مفهوم و مولفان كنش تاريخچه
مفهوم به گوناگونراجع فكرهاي كه چرا است ، ارزشمند بسيار
ما ، سوي از ادبي آثار ارزشگذاري و خواندن چگونگي در مولف
نبوغ محصول را ادبيات اگرما.داشتهاند تعيينكننده نقش
آن به مكاشفه انتظار و حرمت نوعياحساس با بدانيم ، مولفان
حول ميتواند نقادانه بحث منطق ديگر سوي از.ميشويم نزديك
يا معنا تعيينكننده تنها مولف كه يابد ايدهسازمان اين
معناياثر كشف صورت اين در.است آن ممتاز حتيتعيينكننده
اثر هنگامنوشتن مولف نيت دريابيم كه بود خواهد اين معدل
رمزگشايي مسئلهچگونگي.باشد بوده است ممكن چه يا بوده چه
ادبي نقد عرصه در نظريگستردهاي بحثهاي موضوع خود مولف نيت
اطلاعات جايگاه كه است اين ديگر پرسشاست بوده
اثر تحليل با ميتوانيم آيا ميانكجاست؟ اين در زندگينامهاي
واجد يك هر كه گفتاري كنشهاي از عنوانرشتهاي به ادبي
مولفتوانا نيات ديدن به بوده ، مولف خواست كه نيروييهستند
مولف كه تاريخياي شرايط به دسترسي بدون ميشود آيا شويم؟
نقد تاثير بالاخره و رادريافت؟ او نيت است ، مينوشته آن تحت
بحث وارد را ناخودآگاهانه ايدهانگيزشهاي كه روانكاوانه
چيست؟ ميكند ، مولف
خود به ادبيرا منتقدان ذهن همچنان امروز پرسشها اين
به مربوط مباحث مولفدر مفهوم اهميت بر و ميدارند مشغول
شيفتگي.ميدهند گواهي فرهنگعمومي ، گستردهتر عرصه در و نقد
به آن سابقه و نيست نويي چيز هم مولفان به نسبت ما معاصر
خود كلاسيك اثر جانسن ساموئل كه زماني ميرسد ، هيجدهم سده
شاعران نامزندگي به زندگينامهاي نقد زمينه در را
رمانتيستي نقد كشيد ، تحرير رشته به (811779) انگليسي
اين و كشيد ، پيش را الهي خلاقيت و ادبي خلاقيت بين قياس
درباره مدرنيستي روايتهاي مولفدر مفهوم پيرامون مقدس هاله
اين به.شد زنده نو از بزرگ ، غيرشخصينويسندگان كيفيت
بدل قهرماني چهرههايي به مدرن فرهنگ در ترتيب ، مولفان
همينكه.مرتجع عنوان به چه و ياغي مقام در چه:گشتند
باشيم انتظارداشته او از كه است كافي مينويسد كتاب كسي
سخنان سياسي شخصيو پرسشهاي از گستردهاي طيف درباره
.بگويد خردمندانه
.صحهنميگذارد مولفان اعتبار بر سادگي به ادبي نقد اما
مقالهاي در بيردزلي و ويمست نامهاي به منتقدامريكايي دو
مولف عليه قطعي حكم ،(1954) نويسنده نيت ناممغالطه به
هنگام به مولف نيت به ارجاع از را منتقدان و كردند صادر
در ادبي اثر آنها زعم به.كردند منع ادبي ، آثار تحليل
لازم عناصر همه بستهاند ، نقش كتاب صفحه بر كه قالبكلماتي
نيت روآوردنبه بنابراين و دارد خود در را آن فهم براي
گمراهكننده بدترينحالت در و بيربط حالت بهترين در مولف
شدن جايگزين به كهنسبت آنجا تا استدلال اين.بود خواهد
مفيد ميدهد ، هشدار متون تفسير جاي به مولف زندگي تفسير
صفحه بر كه كلماتي:است نادرست دلايلچندي به خود اما است ،
و نميشود تمام و جاشروع همان سادگي به نقشبستهاند كتاب
است الزامي اجتماعي و تاريخي شرايط به رجوع آنها درك براي
ثابت كاملا بيردزلي و ويمست تصور برخلاف شرايط اين و
.نيستند
.ساخت منتزع نيت از راحتي به نميتوان را معنا ديگر سوي از
مستلزم گفتار پاره يك معناي درك گفتاري ، كنش تئوري بنابر
ادبي ، متون مورد در.اداميكند را آن كه است كسي نيت درك
شخصيتها ، راوي ، قالبهاي مولفدر جابجايي به توجه با
اين مسئله قول ، نقل اشكال ساير و سنتي حكيمانه گزارههاي
داستايوسكي ما.كيست سخن كننده ادا كنيماين معين كه است
ميسازند ، را مكافات و كهجنايت چندگانهاي ميانآواهاي در را
داستانهايكانتربوري كجاي در را چوسر و بيابيم؟ بايد دركجا
نقطه پرسشها اين به گفتن پاسخ امكان عدم بجوييم؟ بايد
به.است مولف ناممرگ به بارت رولان بحثانگيز مقاله عزيمت
مشروعيت هدفش كه است ايدئولوژيك مفهومي مولف بارت نظر
در همواره كه است خواندني و نوشتن عادت گونه آن به بخشيدن
سخن ما با كهمحرمانه مولف نام به واحدياست شخص پيآواي
نحو به متن:ميكند پيشنهاد را متفاوتي توضيح بارت.ميگويد
و ازآواها كه است رشتهاي است ، چندآوايي تقليلي غيرقابل
واحدي نقطه به همهرا نميتوان كه شده بافته گوناگوني كدهاي
كاري خواندن.زد گره بياني ، منشا عنوان تحت مولف وجود در
بلكه باشد ، يگانهاي پنهان آواي يا معنا كشف هدفش كه نيست
آنها از متن كه چندگانهاي كدهاي با كه است توليدي فعاليتي
پيشفرضهاي ترتيب ، اين بهدارد كار و سر است ، شده تشكيل
:ميشوند رو و زير متن وحدت و سرچشمه درباره سنتي
از نوشتار يك كه قولهايي نقل همه كه است مكاني خواننده
از هيچيك آنكه بدون ميشوند ، حك آن بر است شده تشكيل آنها
مقصدش در بلكه آن ، سرمنشا در نه متن وحدت شود ، گم آنها
نه خواننده باشد ، شخصي نميتواند مقصد اين و.است نهفته
صرفا او روانشناسياي ، نه و زندگينامهاي نه دارد ، تاريخي
ميپذيرد ، شكل آنها توسط متن كه را ردهايي همه كه است كسي
.ميدارد نگاه هم كنار در واحدي ميدان در
پيش استكه شرحي يادآور خواننده خودمختاري بر بارت تاكيد
(1919) فردي ونبوغ مقالهسنت در اليوت اس تي او ، از
نظريه ملاكهاي بارت.بود داده مولف غيرشخصي كيفيت درباره
معناي او زعم به ميگرداند ، خواننده سمت به را مدرن ادبي
و خواندن گوناگون موارد به بسته و دارد سيال حالتي متن يك
متغير كند ، تثبيت را آن معناي كه مولفي به ارجاع بدون
بارت ، توسط خوانندگان به مولفان متناقضنماي دگرگوني.است
مولفان خلاقيت و خرد براي كه تقدسي فشار از را ما هرچند
از را ديگري مهم پرسشهاي اما ميكند ، خلاص بوديم ، قائل
كه ميشود باعث عاملي چه:ميكند حذف ادبي نقد كار دستور
آورد؟ روي نوشتن به معيني زمان در معيني شخص
كه واقعيترا اين يا (اوريژيناليته) فردي اصالت پديده
به ما دارندو خود بر را شخصي سبكهاي مهر ادبي آثار
ديگر مولف ازاثر را مولف يك اثر ميتوانيم آنها واسطه
تبديل راه از مسلما داد؟ توضيح ميتوان چگونه بازبشناسيم ،
پرسشها اين براي پاسخي نميتوانيم مقدس بتهايي به مولفان
كار اين هم ادبي گفتمان از آنها كامل طرد با اما بيابيم ،
.نميشود امكانپذير
كوك جاناتان
صافاريان روبرت:ترجمه
در آموزشي مسائل به نگاهي
كشور
(پاياني بخش)
طرف از بيشتر كه عمومياست افكار از ناشي ديگر معضل
تحقير آن و ميشود ، ترويج غيرآكادميك حرفهاي سينماگران
فلان كهمگر ميكنند ادعا آنها است ، اينحرفه درسخواندههاي
!است؟ رفته بزرگمدرسه هنرمند بهمان و
كه هركس.است واحد يكمعناي نابغه -كه ، هنرمند اولا
مدرسه در كه نميكند فرق بياموزدو ميتواند باشد نابغه
يا تجريدي يابهگونهاي و باشد آن خاص فيزيكي بهشكل
نابغه الله كهماشاء هم ما همه اينكه بعد غيرهمگانيو
كار با درخانه آموختهاند؟ چگونه مگر هم آننوابغ.نيستيم
مگر.طولاني زمانهاي طول در و استاد حرفهبا در و كتاب و
با چگونه؟.ميكاهد نيز نابغه آن زحمت از ميكند؟ چه مدرسه
پيشكسوتان نظرات و فيلمها و كتابها مطالب تمام جمعآوري
حال !كوتاهتر بسيار زمانهاي مدت به آنها تلخيص و وتصحيح
پنج چهار ظرف تحقيق ، وتجربهو مطالعه عمر يك عوض هنرجودر
كه حالي در.ميآموزد الشرايط جامع استادان زيرنظر و سال
دهنده پالايش صافيهاي اثر حرفه بر آموخته خوب نوآموختگان
استفاده قابل نو از و ميدهند راپالايش سنتها.دارند را
تجربهديدگان فيلمآموزان ، از ديگربسياري طرف از و.ميكنند
و مييابند دست تكنيكها و بهفنون تنها آزاد ، و حرفه در
فرصت كار اقتصاد حرفهبخاطر در زيرا.انديشه و تفكر نهبه
استاد آن !ببين خودجوشمثلا آموختن بلكه نيست ، دادن آموزش
كارگردان آن و ميكند استفاده فيلترهايي چه از فيلمبرداري
ايجاد تمركزي دانشگاه اما و.ميزانسنميدهد چگونه استاد
بحثها ، .يابد پرورش انديشهنيز فن ، دركنار كه ميكند
عظيمي نيروي كه يكديگر با دانشجويان همجواريهاي گفتگوها ،
استادان و.خود ميان آن ، توزيع و مطالب گردآوري براي است
بر ناظر ، وديدگاه علم سالم و سريع تزريق از گذشته كه
.رشدند
در ميدهدكه نشان اسلامي فرهنگوارشاد وزارت در فهرستي
آموزشي موسسات تقاضايتاسيس حدود 200 گذشته سال پنج
سينمايي و تئاتري (هنرستان-دانشكده -موسسه -آموزشگاه)
مجوز اين بسياري تعداد ميانآنها از كه است شده دريافت
بدون -معدودي تعداد آنميان از كه داشتهاند رادريافت
وزارتفرهنگ از برخي.مجوزگرفتهاند مشخصي مقررات وجود
كه ميرسد نظر بهارشاد ازوزارت وبرخي عالي وآموزش
موضوعي يافتهاند تاسيس گرفتهو مجوز كه آنها بررسي
محافل اين از برخي در.باشد وزارتخانه دو اين براي حياتي
پرداخت با دانشجو انبوهي تعداد كه ديد ميتوان سهولت به
امكانات حداقل وجود بدون و نامناسب فضاي در شهريهدانشجو
نيز برخي و.هستند !سينما آموختن مشغول آموزشي
يك در يكآگهي.كردهاند جامعه روانه را فارغالتحصيلانخود
از تعدادي تصاوير كثيرالانتشار ، اخيرا روزنامه
اقساطي ، پذيرش وعده و نشانميداد را موسسهاي فارغالتحصيلان
بررسي يك..و (نامآنها ذكر بدون) برجسته حضوراستادان
حتي هيچ ، فارغالتحصيلانكه آن همه كه دهد بايدنشان سردستي
نيز وآنها نيست شده شناخته سينما اكنوندر هم آنها از يكي
ومشاغل صنوف به سينما دانشكدههاي اخير فارغالتحصيلان همچون
اجاري اطاق يك وكنار گوشه در پر دست و پيوستهاند ديگر
و آورده در چراغ چند دوربينو يك با استوديويي صورت رابه
از آيا و ميسازند سروتهتبليغاتي بي ويدئويي آنفيلمهاي در
يك اخير ، وغيررسمي رسمي تفصيلات و تشكيلات جميعاين
پناهي يك يكآلادپوش ، كيا ، حاتمي يك يككيارستمي ، بنياعتماد ،
مدرسه ، هر اينكهاعتبار كلام خلاصه ؟!است آمده بيرون..يك و
آن وآموزندگان استادان معلمان ، به محفلآموزشي دانشگاه ،
.است
فصل فيلم پرفروشترين جايزه
حاتميكيا ابراهيم به تابستان
گرفت تعلق
سوي از تابستان فصل فيلم بهترين جايزه:هنر و ادب گروه.
تعلق شيشهاي آژانس سينمايي فيلم به فارابي سينمايي بنياد
.گرفت
با كه مراسمي در ديروز عصر جايزه اين ما خبرنگار گزارش به
از كثيري جمع و سينمايي امور معاون داد سيفالله حضور
ابراهيم به شد ، برگزار سينما خانه محل در سينماگران
.شد اهداء فيلم اين كارگردان و نويسنده حاتميكيا
فصل هر در پس اين از سينمايي معاونت جديد سياستهاي براساس
هنر از (ره)امام حضرت تعريف با منطبق كه فيلمهايي به سال
در اول نمايش در يا و باشد نوآوري داراي يا متعهد
تماشاگر هزار از 400 بيش جذب به موفق تهران سينماهاي
.ميگيرد تعلق شود ، جوايزي
مبلغ به جايزهاي فارابي سينمايي بنياد مديرعامل گفته به
با شيشهاي آژانس فيلم بودن منطبق خاطر به تومان ميليون دو
ديگر تومان ميليون دو و متعهد هنر از امام حضرت تعاريف
هزار صد چهار از بيش جذب در فيلم اين توفيق دليل به نيز
.است گرفته تعلق حاتميكيا ابراهيم به تماشاگر
به لوكارنو جشنواره جايزه سه
گرفت تعلق جليلي ابوالفضل
در جليلي ابوالفضل ساخته خاك فيلمرقص:هنر و ادب گروه
فيلم جهاني جشنواره جايزه سه خود حضوربينالمللي نخستين
.داد اختصاص خود به را لوكارنو
بخش در فيلم بهترين نقرهاي فيلم ، پلنگ سيما گزارش به
بينالمللي انجمن داوران هيات ويژه جايزه نوين ، سينماي
زندگي ماهيت زيست وجايزهمحيط اروپا هنري و تجربي سينماي
.شد اهداء خاكجليلي فيلمرقص به كه هستند جايزهاي سه
.شد برگزار ماه مرداد تا 24 از 14 لوكارنو فيلم جشنواره
|