اقتصادي توسعه و سياسي آرامش
به نتوانسته ايران ما كشور كه عمدهاي دلايل اژ يكي o
اين كه است اين برسد ، است توسعه مطلوب كه سرمايه انباشت
است بوده سياسي تحولات در هميشه اخير ، سال پنجاه طي كشور
دگرگوني ، به كه بعدي چند است فراگردي توسعه كه آنجا از
در بلكه سرانه درامد و تكنولوژي زمينه در نهتنها
نقشآرامش دارد ، نياز انساني فعاليت و انديشه همهزمينههاي
پيش عبارتي يابه اساسي اركان از يكي ميتواند سياسي ثبات و
با لرنر ، توسعهفراگردي دانيل گفته به.باشد توسعه زمينه
توسعه كه است كيفيت است ، همين خود به مختص و متمايز كيفيت
يك عنوان به ميكنند ، آنزندگي قواعد تحت كه مردمي براي را
سياسي سامان ساموئلهانتينگتون ، ) ميسازد مطرح منسجم كل
.(ثلاثي ترجمهمحسن /نوسازي دستخوش درجوامع
آفريقايي آسيايي ، كشورهاي در اجتماعي - اقتصادي توسعه
جريان حال در متفاوت ، ضعف و شدت با لاتين ، آمريكاي و
اجتماعي تحرك گرفته ، شتاب شدن شهري كشورها اين در.است
شدن صنعتي فراگرد ميرود ، پيش به سوادآموزي يافته ، افزايش
در ملي ناخالصل توليد است ، رفتن جلو حال در زياد كميا
تمام در عوض در اما.است بهبود حال در كشورها بعضياز
نگرفته شكل سياسي استواري و دموكراسي تنها نه اينكشورها
و رقابت به گرايش جاي به آنها از بعضي در استبلكه
نظامي رژيمهاي به گرايش و دموكراسي دموكراسي ، زوال
كودتاهاي و شورشها و است كرده رشد هم تكحزبي و استبدادي
استدلال كه اينجاستاست داده رخ آنها فراوانيدر
حالي عين در چرا كه ميرود زيرسئوال متغيرها ، اكونوميستياز
نظامي داراي نتواند ميكند ، طي را توسعه كشورروند يك كه
.كند پايدارتر و عميقتر را توسعه روند اين باشدكه سياسي
و تاثير دريك اجتماعي -اقتصادي و سياسي متغيرهاي
گفته كه نيست اينطور يعني دارند ، قرار هم با متقابل تاثر
توليد شيوه متغير اين حالات تمام ودر جوامع تمام در شود
اين بر.ميسازد را جامعه سياسي ساختار كه است ونظامتوليدي
اين.دانست سياسي نااستواري عامل تنها نميتوان را اساسفقر
اصلاح خود دنبال به خود به خود اقتصادي توسعه كه اعتقاد
خام پنداري داشت ، خواهد دنبال به را سياسي نظام وتوسعه
بحث كارشناسان از يكي عظيمي حسين دكتر.است وميكانيكي
ميباشد عامل پنج مستلزم اقتصادي توسعه كه است توسعهمعتقد
دست و هماهنگ بايد كه هستند اجزايي گانه پنج اينعوامل كه
در حتي عوامل اين از يك هر فقدان و باشند داده دستهم در
توقف دچار را توسعه فرايند هم باز عوامل ، ساير صورتتحقق
-از1 عبارتند خلاصه بطور پنجگانه عوامل اين خواهدكرد ،
كسب -باشند20 شده متحول آنها نگرش و ذهن انسانهاييكه
و حفظ -اقتصادي 5 مناسب مديريت سرمايه 4ـ تخصصهايلازم 3ـ
مدارهاي /عظيمي حسين) سياسي و اقتصادي مديريت درنظام ثبات
ديگر صفحات در وي (نشرني / ايران اقتصاد در توسعهنيافتگي
ايران ما كشور كه عمدهاي دلايل از يكي:مينويسد كتابخود
اين برسد ، است توسعه مطلوب كه سرمايه انباشت نتوانستهبه
تحولات حال در هميشه اخير ، سال پنجاه طي كشور كهاين است
بين 8 ميتوان سو ، اين به مشروطه دوران از.است سياسيبوده
در قضاوت از فارغ.برد نام را مهم بسيار سياسي تا 10حادثه
حتمي پيامد كه داشت توجه بايد تحولات ، اين موردماهيت
آن 8 سياسي تحولات متوسط عمر كه درجامعهاي كه آنهاايناست
حادثه هر در.نميگيرد پا اقتصاد گاه هيچ است ، تا 10سال
از دسته آن بردن بين از صرف سال چند مهمالزاما
نيست سياست گردانندگان قبول مورد كه ميشود مبانياقتصادي
نيز حجاريان سعيد.ميشود تازه مباني ساختن صرف سال وچند
كشورهاي در سياسي توسعه فرايند ناموزوني درمقاله
تكامل به رو توسعه كه شاخصهايي از يكي:پيرامونيمينويسد
و ثبات عامل ميآورد ، ارمغان به پيراموني برايكشورهاي را
ساختها سنن ، شدن نهادينه مرهون آن خود كه است تعادلسياسي
دموكراسي ، مردمي ، مشاركت آن در كه است سياسي وفرهنگ
.است گرفته شكل دولت اقتدار و قانونيت
كشورهاي در سياسي توسعه فرايند ناموزوني/سعيدحجاريان)
(راهبرد/پيراموني
اصلي عامل فقر كه تز اين نوسازي ، و توسعه مباحث در
گذاشته كنار توسعه ، درحال كشورهاي بيثباتي و نااستواري
درحال كشورها ، اين سياسي بيثباتي در عمده عامل.شدهاست
در هانتينگتون ساموئل تحقيقات طبق.آنهاست توسعهبودن
وي.است بوده بيشتر سياسي نااستواري گذار ، حال در كشورهاي
سال در كشورها ثروتمندترين لاتين ، امريكاي در:مينويسد
دچار كشور يك تنها آنها فقيرترين از كشور ميانشش از 1966 ،
ثروتمند كشور چهارده از كه آن حال است ، ناآراميبوده
در ميبردهاند ، رنج سياسي ناآرامي از كشور پنج همينمنطقه ،
كشوري پنج از كشور چهار ونزوئلا ، و برزيل كوبا ، آرژانتين ،
سه و ثروتمندتريناند لاتين ، امريكاي كشور بيست درميان كه
لاتين امريكاي جمهوريهاي سوادترين با كه كشوري ازپنج كشور
.رادارند
آفريقايي كشورهاي به ا خودر تحقيقات دامنه هانتينگتون
خود كتاب در وواينر ازهورتينر و كشاند هم وآسيايي
نظر از ايالتهاي در سياسي خشونت هند در كه نقلميكند
هند ، استقلال از پس و است بيشتر يافتهتر ، اقتصاديتوسعه
مناطق از شهري و صنعتي دركانونهاي [ ناآرامي] خشونت شيوع
و كمونيستها كشور اين در.است بوده عقبماندهتربيشتر
ثروت و سواد بالاترين داراي كه كرالا درايالت آنها طرفداران
.نيرومندترند است
در كه كشورها ، از بسياري كه ميدهد نشان تحقيقات اين
نااستواري دچار ميباشند ، توسعه يا نوسازي از گذار حال
بيثباتي اين با مقابله براي اينكه حال هستند ، سياسيبيشتري
.است مهم بسيار مسئلهاي ميكنند ، پيگيري را چهسازوكارهايي
براي كه الگويي توسعه بحث تئوريسينهاي از بسياري
يا پروسي توسعه الگوي ميكنند ، پيشنهاد سوم جهان كشورهاي
نمونه چند و شرقي اروپاي و شوروي نوع سوسياليستياز
الگو اين.است ژاپن كره ، مثل شرقي آسيايجنوب ازكشورهاي
مراحل در شايد عبارتي به.دارد همراه به بسياريرا مخالفين
و دولت دست در قدرت حد از بيش وتمركز توسعه ، اقتدار اوليه
البته كه باشد ، بوده موثر كشورها از بعضي در قشربوروكرات
تحولات ولي دارد ، دنبال به را گرانباري نتايج خودآنهم
شرقي اروپاي سابق ، شوروي) جهاني سطح در دوراناخير
است داده نشان خوبي به (..و شرق بلوك به وكشورهايوابسته
كردند فدا را انساني حرمت و آزادي هم دولتها كهاينگونه
آنان نسبي رفاه و مردم اوليه مايحتاج وهمدرتامين
.ميريزند فرو ديگري از پس يكي ولذا درماندهاند
سوم جهان در انقلابها بررسي در بگوييم كه اينجاست جالب
شده مطرح اينگونه نظراتي نقطه ايران اسلامي انقلاب جمله از
مورد را پهلوي رژيم بيثباتي و سياسي ناآرامي دلايل استو
انفجار كه معتقدند عدهاي.دادهاند قرار وبررسي نقد
آمد بوجود ايران در مدرنيزاسيون فرايند براثر كه نيازهايي
نيازها ، اين به پاسخگويي جهت دولت ظرفيتپايين كنار در
از متاثر بيشتر گروه اين.است رخداده اسلامي انقلاب
تغيير كه هستند تدگار و ديويس روانشناسانهجيمز ديدگاههاي
براي مهم دليل يك عنوان به اقتصاديرا موقعيت در سريع
سياسي ناآرامي و خشونت نهايتااعمال و ناكام انتظارات
مقاله يك ايران ، در نهضتانقلابي) ذبيح سپهر.ميدانند
كدي نيكي (ايران در وانقلاب دولت) بشيريه حسين (تحليلي
اين از كه هستند كساني جزو(مقايسه دورنماي و ايران انقلاب)
.جستهاند اسلاميسود انقلاب تبيين در نظريات
و اقتصادي توسعه سرعت ميان فزاينده اختلاف ديگري دسته
گروه اينميدانند ايران انقلاب اصلي علت را سياسي توسعه
اروند مثل گرفتهاند بهره هانتينگتون نظريات از عمدتا
تمهيدات نياوردن بوجود را شاه اصلي مشكل كه آبراهميان
.ميداند اقتصاد و درجامعه اساسي تغييرات با هماهنگ سياسي
اجتماعي سيستم ميان ارتباطي كانالهاي انسداد باعث امر اين
هيئت و اجتماعي جديد نيروهاي ميان شكاف و شده سياسي و
و اقتصادي توسعه) دالتون توماس.ميبخشد فزوني را حاكمه
اسلامي انقلاب ريشههاي) كري نيكي ،(ايران انقلابي نهضت
به شاهنشاهي ديكتاتوري از گذار ايران ، ) امجد محمد ،(ايران
اروند ،(ايران در انقلاب) كامروا مهران ،(تئوكراسي
دو بين ايران و ايران انقلاب ساختاري دلايل)آبراهميان
البته.ميكنند تكيه عامل اين روي كه كسانيهستند از (انقلاب
سنت بين تضاد معلول را انقلاب كه هستند هم ديگري صاحبنظران
در آنها توضيح كه ميدانند غربي ومدرنيسم جامعه مذهبي
عامل دسته اين در زيرا نيست ، ايننوشتار كاري چارچوب
روابط و سياسي ساختار نوشته اين درحاليكه است مهم فرهنگي
.دارد مدنظر اقتصاديرا ساختار آن با
نسبت علت چندين به را انقلاب وقوع كه هستند چهارمي دسته
كنار در وابسته اقتصاد ساخت به بيشتري عنايت اما ميدهند
:مقاله در هاليدي فرد مثلا.دارند حكومتي ساختار ضعف
وابستگي مذهبي ، پوپوليسم و توسعه ناموزوني ايران ، انقلاب
و يكسو از را فردي استبداد و حكومتي ساختار ضعف و اقتصادي
مايكل.ميداند انقلاب علت را -روحانيت كنندگي بسيج قدرت
دولت) اسكاچپل تدا ،(انقلاب تا مذهبي ستيزه در ايران) فيشر
و دولت) فرهي -فريد (ايران انقلاب در شيعي اسلام و رانتي
دسته اين از...(نيكاراگوئه و ايران اجتماعي ، انقلابات
.ميباشند
عامل فقر كه را تز اين خود كتاب در هم هانتينگتون
كه ميآورد استدلال تفصيل به و نميداند محكم است نااستواري
شتابان و سريع نوسازي يا و توسعه حال در كه كشورهايي
اين در و برخوردارند بيشتري نااستواريسياسي از هستند
بحران و كرده تحمل را ايننااستواري ميتواند كشوري راستا
و بوده قوي و محكم نهادهاي كهداراي بگذارد سر پشت را گذار
غير در باشد ، اجتماعي و جديدسياسي نيروهاي جذب به قادر
.شد خواهد سياسي نااستواري دچار جامعه صورت اين
كشورهاي اكثر براي اجتماعي -اقتصادي توسعه جهت در كوشش
شروع جدي شكل به بيستم سده نيمه از تقريبا سوم ، جهان
نااستواري و خشونت علل كه ميدهد نشان شواهد.شدهاست
قول به.است بوده زياد جوامع اين ميان سياسيدر
فقير كشور آفريقايي ، 48 كشور ازپنجاه...هانتيگتون
كشور اين 48 از كشور تنهايازده اما شدهاند ، قلمداد
يا نوسازي روند در بودهاندكه سياسي بيثباتي دستخوش
همين به هم كشورهايآسيايي در ;داشتهاند قرار توسعه
تحرك شتابان اجتماعي-اقتصادي توسعه كه آنجا از.ترتيب
با افزايش داشت ، شهرنشيني ، خواهد دنبال به را اجتماعي
توقعات و جمعي ، آرزوها ارتباط وسايل و آموزش سوادي ،
راميگسلد ، سنتي اجتماعي گروهبنديهاي ميافزايد ،
سياسي ساختار كه ميآورد بوجود را نوكيسهاي ثروتمندان
سياسي ساختار در خود سهم خواهان و ندارند قبول را موجود
و آرزوها اين اگر و.مييابد افزايش طبقاتي فاصله هستند ،
به را گروهها و افراد نشود ، كمتر طبقاتي فاصله و توقعات
نيرومند سياسي نهادهاي وجود عدم و كشاند خواهد سياست صحنه
سياسي مشاركت اين مستقل ، تشكلهاي احزاب ، پذيرش تطبيق و
اين مقابل در.داشت خواهد پي در را سياسي بيثباتي و خشونت
چون توسعه ، حال در و سوم جهان كشورهاي در كه استدلال
نيست ، فراهم مردم مستقل مشاركت فرهنگي و اجتماعي زمينههاي
گفت ، بايد.ميگردد سياسي بيثباتي باعث آنها مستقل مشاركت
تشكلهاي و انجمنها و دموكراتيك نهادهاي و احزاب وجود
بيثباتي عامل تنها نه مردم مشاركت كردن كاناليزه و مستقل
درون تناقضات حل و ثبات عوامل از يكي خود بلكه نيست سياسي
و گروهها مردم ، توده و دولت بين كه جوامعي در.است جامعه
مردم توده باشد داشته وجود سياسي و اجتماعي متعدد نهادهاي
نميكنند پيدا سياسي امور در را مستقيم فعال مشاركت امكان
يك دولت و فرد ميان كه دارد وجود مجاري عوض در بلكه
در عبارتي به.ميكند ايجاد را كلي جمعبندي و هماهنگي
كه امنيت و همبستگي نظر از هم (تكثرگرا) پلوراليستي جامعه
سياسي ثبات موجب آن قدرت ساخت نظر از هم و ميبخشد فرد به
گروههايجامعه تودهاي ، جوامع برخلاف جوامعي چنين در.ميشود
كه ميكنند عمل سپرهايي همچون تودهها و دولت ميان مدني
بر حكومتها زور اعمال و حكومت بر تودهها افراطي نفوذ مانع
.شوند تودهها
شبكه وجود در:مينويسد بسيج و انقلاب كتاب در بشيريه حسين
آنها ميان آزاد رقابت و اجتماعي روابط در گروهها پيچيده
تنها نه توسعه حال در جوامع در مدني جامعه مختلف بخشهاي و
چنين در بلكه ميگردد ، سياست در فريبي مردم پيشرفت مانع
ميشوند ، علاقهمند سياست به قدرت منابع واجد گروههاي جوامعي
دولت حركت گونه اين نتيجه در بيشكل ، و پراكنده تودههاي نه
لازم ثبات نتيجتا و مانده مصون مردم توده افراطي خواست از
فراهم اجتماعي -اقتصادي توسعه اهداف پيشبرد براي را
از ناشي بارز اثرات عملكرد اينگونه بارز نمونه.ميگردد
در خاصه كه جهان كشورهاي از بسياري برروي دوم جهاني جنگ
.داشت بيشتري انعكاس ژاپن و آلمان كشور
نهادهاي وجود پرتو در سياسي ثبات كه گفت ميشود اين بنابر
در:مينويسد هانتينگتون.كرد خواهد بوجود دموكراتيك
را خود ظرفيت كشور هر آن بوسيله كه است توسعهفراگردي
سياسي امور در مردم مشاركت بيثباتكننده آثار جذب براي
كشورها ، پيشرفتهترين و ميدهد افزايش تحركاجتماعي ، از ناشي
دارا هم را اقتصادها مولدترين كه هستند دموكراسيهايغربي
كه است معتقد انقلاب نظريهپرداز اسكاچيل ندا خانم.هستند
از اقتصادي ، توسعه لازمه توسعه حال در درجوامع سياسي توسعه
ميگذرد شتابان و سريع كشورها اين در توسعهاقتصادي كه آنجا
و سريع حركت همين در هم بيثباتيها از بسياري ريشه و
پيشگيري و حاكميتها در ثبات باعث توسعهسياسي است ، شتابان
برجسته كارشناسان از يكي پاي لونيس.خواهدشد انقلاب از
ميبايستي توسعه حال در جوامع تمام كهدر است معتقد توسعه
و بيايند كنار توسعه تحقق شرايط ذاتي تضادهاي و مسائل با
اين از موفقيتآميز عبور مهم ازعوامل يكي سياسي توسعه
نظر از سياسي توسعه شاخصهاي از اينكهيكي جالب) بحرانهاست
توسعه اجراي در دولت اداري بودنكارايي بالا پاي لونيس
نهادهاي وجود همچنين و وچالشها بحرانها حل و اقتصادي
:از عبارتند اينبحرانها.(ميباشد دموكراتيك
-مشاركت 4 بحران مشروعيت 3ـ بحران هويت 2ـ بحران 1ـ
مشكلات حل به منوط آن حل كه همگرايي بحران -بحرانتوزيع 5
حكومت برنامههاي به نسبت عمومي ديدگاه و مردم و مياندولت
.است
است مقولاتي از اقتصادي توسعه و رشد و سياسي بيثباتي مقوله
پژوهشگران توسعه علوم و سياسي علوم جديد مباحث در كه
تجربي ، مطالعات بسيار كردهاند ، مشغول خود به بسياريرا
اقتصادي توسعه يا رشد براي مهمي مانع را بيثباتيسياسي
كاهش را سرمايه و كار نيروي عرضه بيثباتي ، چراكه.ميدانند
را سرمايهگذاري سرمايه ، رفتن دست از خطر افزايش ميدهد ،
فرار و سرمايه خروج به سياسي آشفتگيهاي و ساخته محدود
.مغزهاميانجامد
ابوترابي حسين - مظفري احسان
|