...ديگر نگاهي
مطبوعات عكاس خبرنگار فرنود محمد:از عكسها
تافرانسه گذشت فوتبال جهاني جام از سال هشت و شصت
شهروند يك شيراكچون ژاك.بگيرد آغوش در آنرا بتواند
غرق بازي هيجان در دقيقه نود و يافت حضور ورزشگاه در ساده
باور فوتبال فاتح عنوان به را كشورش سرانجام بتواند تا شد
.كند
نقطهزمين آخرين در دقيقه نود اين طي برزيليها يورشهاي
در و بازميگشت و برميخورد ديوارفابيانبارتز به فرانسه
ضربههاي با دوبار كه بود زيدان اينزينالدين رهگذر اين
پايان برزيل افسانه به تا فروريخت را برزيل دروازه سر
.دهد
ما سلحشوري.بود ديگري حكايت فرانسه جهاني جام در ايران
آرش چون اسطورههايي نسل از ما.است مانده مكتوب تاريخ در
ايران.افسانهاي پهلوانان و عياران سلاله از سياوشيم ، و
.رفت پيش افق روشن خط روي نيز فرانسه در دلاوران سرزمين
به آمريكا با تقابل در ايران ميليوني شصت نمايندگان
تلاطم در زمين ايران قهرمانان مصمم چهرههاي.رسيدند پيروزي
سرانجام و بودند استوار و سخت پايان تا بازي رواني توفان
.كردند حس را پيروزي گوارايي و نشست نمايشان گل روي به گل
و رسيد پيروزي به جهاني عرصه در راست قامت با ايران
.شد شادمان
همه بادبه نسيم با و درآمد اهتزاز به ايران رنگ سه پرچم
پيام فضايورزشگاه در و انداخت سايه و شد كشيده سو
تربيتبدني سازمان توسطرئيس ايران ملت و رئيسجمهور شاديبخش
جهان و جهان و برانگيزد را شوق اشك تا رسيد گوش به
.وادارد ايران تحسيناز به را مطبوعات
ماند ، جاي بر آنچهرسيد پايان به نيز شانزدهم جام
است ، آمده بهشوق شاگردان دوش بر امهژاكه.بود خاطرهها
بوسه بارتز سر بر فرانسه جمهور رئيس و ميگريد رونالدو
در و شاديميكنند يكديگر آغوش در يارقهرمان دو و ميزند
دراستاديوم كارناوال و آتشبازي قهرمانيبا جشن پايان
.ميكند پيدا پاريسادامه سندوني
هنرآميخته فوتبال است ، شواليهگري سنت نوين تجسم فوتبال
و هيجان اوج رادر انسان است قادر كه است توصيفي بازي به
ابتكار و احساس ، فن منشاء فوتبال.بازگرداند خود به لذت
كه پنهان خلاقيتي و هنرانسان از برخاسته است پديدهاي است ،
.ميشود متبلور گروهي تفاهم و تبادل در و ميدان در
همكاريبر و تعاون در كه است جامعهاي فراورده فوتبال
حركت ، از سرشار فوتبال اجتماعي محيطدارند رجحان ديگران
اركستر كرهاي آن در كه است تخصص و تعريف تشويق ، تحرك ،
مينوازند را سمفونيها زيباترين خود اركستر رهبر بدون
ماهيت از ناشي امروزي جوامع در فوتبال خارقالعاده گسترش
.كند نهادينه را خود توانسته كه است رشته اين دروني
ميشود فضيلتتبديل به شجاعت از پيروزي به عشق فوتبال در
در فوتبال.انسانياست كاملا مقوله يك خود فضيلت كه
در دوستي توسعه رابراي خود بينالمللي رسالت عام معناي
متمولان را رشته اين ميخواهد حال.ميدهد انجام ملتها ميان
يا و جنوبي امريكاي فقيران يا باشند كرده عرضه كشورها به
ابراز با را رقابت عنصر كه مشغوليتي يعني فوتبال.لاتينها
ارزاني عموم به و كرده تركيب جسمي بلامانع و آزادانه وجود
بازي يك كه باشد آن شايد فوتبال توفيق دليل.است داشته
تنگاتنگ و پيوسته هم به جامعه يك مفهوم بيانگر و گروهي
ناگسستني پيوندهاي با فرد كه است خانواده يك نظير
.است شده مربوط بدان عشق و همدلي دلبستگي ،
تجمع بهمكان ميريزد ، جهاني جام درياي به نهايت در فوتبال
از.ميآورند بهميدان را ورزش هنر برتريهاي كه كشورهايي
شوق ، قهرماني ، متفاوتيميشود ، برداشتهاي گردهمايي اين
رشته دراين كه هنرهايي درنهايت و فرهنگ سياست ، اقتصاد ،
در باقدمت هنر يگانه عكس ، .ميكند آنتراوش از يا و نهفته
عكسهاي فرانسه جهاني جام از.است رويدادهايورزشي
بتواند كه مجموعهاي كمبود اما رسيد ، چاپ به خبريگوناگوني
حس هنر دراين كاملا باشد مختلف ديدگاههاي دربرگيرنده
.ميشد
در مطبوعاتيما همكار و كشورمان بينالمللي عكاس خبرنگار
نگاهي و تجربه از كولهباري با فرنود محمد همشهري روزنامه
چهلروزهاش سفر رهآورد و برداشت رفت جهاني جام به متفاوت
انتخاب ميبينيم ، هم با آنرا از بخشي كه شد مجموعهاي
مصور بهصورت اجتماعي و ورزشي موشكافانه و زيبا سوژههاي
و خوانندگان براي صفحهاي چهار شماره دو در كه او منظر از
.است رسيده چاپ به ورزش به علاقهمندان
كوثري جهانگير -ورزش گروه
|