در استبدادي مناسبات شكلگيري
ايران
مرداد 1332 كودتاي 28 سالگرد مناسبت به
دولت سقوط به منجر كه مرداد 1332 ننگين 28 كودتاي:اشاره
امكان اسلامي ، انقلاب پيروزي تا گرديد ، مصدق دكتر ملي
توسعهگرا دولت ايجاد نهايت در و مردم مشاركت هرگونه ظهور
از را ترقي و پيشرفت هرگونه احتمال و ساخت رامنتفي
خلاصه كودتا در تنها امري چنين اما.كرد سلب ملتايران
ديكتاتور شخصيت بر مبتني كه سياستهايي با شاه نميشد ، بلكه
سلب بوم و مرز اين از را پيشرفت هرگونه امكان ويبود ، منش
كيش بخش سه در را سياستها اين زير مقاله نويسنده.ميكرد
در دربار دخالت چگونگي و وي مالكيت گسترش نحوه شاه ، شخصيت
به خلاصه بهطور ديگر عبارت به و كرده منعكس اقتصادي مسايل
.دارد گذرا اشارهاي مرداد كودتاي 28 پيامدهاي
مقالات گروه
پهلوي رضاشاه محمد سياسي قدرت منابع
شخصيت كيش -1
او بازگشت كه شد معتقد مرداد 1332 كودتاي 28 از پس شاه ،
ملت و او بين كه بوده خدايي الهام از برگرفته سلطنت ، به
عمليات به نسبت اينكه از پس وي.است شده برقرار ايران
در خويش استقرار محل همان از يافت ، اطلاع كودتا موفقيتآميز
آنها كه ميدانستم من:بود گفته هيجانزدگي حالت با رم ،
به كه قصدهايي سوء بدنبال.دارند دوست مرا (ايران ملت)
حمايت بر مبني وي اعتقاد برد ، بدر سالم جان او و شد شاه
در را آن كه خاطراتش آخرين در شاه.گرديد تقويت الهياش
از 1953 پيش:كه ميكند اشاره نوشت ، خويش دوم تبعيد طول
پس ولي ;نبودم بيش موروثي پادشاه يك من (مرداد 1332 28)
.كردند انتخاب مرا مردم واقعا آن از
و معتقد خود شخصي قدرت به اندازهاي تا اينكه محض به شاه
صحنه از را خويش مهم شخصيتي رقيب نمود سعي شد ، متكي
فروردين 1334 تعطيلات از بعد كه شاه.كند خارج سياست
اطلاع وي به علم بوسيله زاهدي ، بركناري به را خود تصميم
ترجيح اعليحضرت كه داد پيغام وي به شاه طرف از علم دادو
فروردين شانزدهم روز زاهدي.بدهيد استعفا شما خود ميدهند
استعفا خود مقام از زمامداري ، ماه بيست قريب از بعد 1334
تعيين اروپا در ايران سيار سفير تشريفاتي سمت به و داد
گرديد ، ابداع زاهدي براي كه تشريفاتي پست اينگرديد
از كه شد گرفته نظر در زاهدي براي منظور اين براي بيشتر
شخصي راهبردهاي و تدابير در نتواند لذا و ;باشد دور ايران
.كند نفوذ اعمال شاه
متعددي رواني پشتوانههاي از شاه ، شخصيتي منبع سال 1339 در
سياست صحنه در را او تازي يكه امر ، همين و شد برخوردار
سلطنت وارث تولد قبيل از عواملي تركيب:داد افزايش
علم ، ..اسدا نيروي ،(آبان 1339 متولد 9 پهلوي ، عليرضا)
درباره ملي رفراندم جريان در !مردم محسوس حمايت تجلي
و جديد دولت فشار و !!(%از 99 متجاوز) سفيد انقلاب
نيروي كندي ، جمهور رئيس رهبري به متحده ايالات اصلاحطلب
كردن نهادي به تا داد قرار شاه اختيار در لازمرا رواني
نشانه رسمي ، تاجگذاري مراسم...بپردازد خود حكومت
يك شاه ، .بود پهلوي حاكميت استقرارچارچوبتداوم
بود خود زندگي سالهاي بهترين در آراسته و مناسب فرمانرواي
.داشت بالا از اصلاحات انجام به تازهاي تعهد احساس كه
ايران ، بر حاكم رژيم و 1339 سالهاي 1332 ترتيب ، بين بدين
به سالار ، توانگر محافظهكار حكومت يك از رفته رفته
كلمه ايراني مفهوم به مزبور ، رژيم.شد بدل فردي ديكتاتوري
(1332) مصدق سقوط سال از ديگر ، عبارت به.نبود استبدادي
گرايانه اقتدار نظام يك حالت از ايران رژيم سا 1339 تا
.درآمد فراگيري ديكتاتوري نظام صورت به شديد ، نهچندان
و دادند نشان موافق روي ديكتاتوري اين با فاميل ، هزار
بطور سال 1333 كوتاه دوره جز شاه زيرا ;شدند تسليم بدان
مبارزه به را فاميل هزار اجتماعي و اقتصادي موضع جدي
;كاست فاميل هزار سياسي قدرت از بتدريج شاه.بود نطلبيده
اداري و اجرايي مرتبه بلند مقامهاي و كابينه مجلس ، هرچند
اما ;بتدريج هم كابينه و مجلس.بودند اشرف بفرمان گوش
كردند پيشه را شاه از اجباري روي دنباله فزايندهاي ، بصورت
مستقلي قدرت از كه افرادي زاهدي ، از بعد كابينههاي در و
انقلاب كتاب در ويبودند معدود بسيار باشند ، برخوردار
نسبت سلطنت منشا بودن الهي به را خود روش مبناي سفيد
:مينويسد سفيد انقلاب كتاب در وي رو اين از ميداد ،
مسلم خودم براي بگويم اگر باشم ، نكرده فاش را رازي شايد
خدمتبه براي من ، بهدست كارهايي بود مايل خداوند كه بود
من.ساختهنبود ديگري دست از شايد كه شود انجام ايران ملت
براي راعاملي خود كرد ، خواهم آنچه و كردهام آنچه تمام در
درگاهاحديتش از فقط و ;نميبينم بيش الهي مشيات اجراي
به خويش ، مشياتكامله انجام در مرا همواره كه دارم مسئلت
سال 1341 در.دوردارد اشتباه از و فرمايد هدايت راست راه
داشتم قرار درموقعيتي گوناگون ، فرازهاي و نشيب طي بعداز
اعتقاد من به ايران ملت.ميداد من به را كار اين اجازه كه
اشاره بدان قبلا روحيكه و قلبي پيوند آن و داشت كامل
.بود استوارتر ملتم منو ميان ديگري ، وقت هر از كردم ،
قهرمانان.كرد آغاز تيره چشماندازي با را دهه 1340 شاه
كشور خزانه خود ، حقالزحمه دريافت براي مرداد ، كودتاي 28
فزاينده حتيدرامد ديگر كه بودند داده تاراج به آنچنان را
خالي جاهاي پركردن براي (امريكا كمكهاي اضافه به) نفت
آزارش كابوسسالهاي 321329 هنوز كه شاه..نميكرد كفايت
مضطرب مردم خواست به خطرناكبياعتنايي پيامدهاي از و ميداد
مجاري همان از قدرتش ، پايگاه اميدگسترش به ابتدا بود ،
از برخي دلجويي و مشهد و قم به مسافرت]شد دستبهكار معمول
...[وغيره تقليد مراجع
تنها كه بود شده آشكار نيز شاه براي حتي ديگر ، سوي از
و حاكميت ادامه حاكم ، پيشين نيروهاي بر تكيه با
مناسبت ، همين به.شد خواهد سست او سلطنت پايههاي
خود ، سالهاي 321329 ، رويدادهاي تكرار از برايجلوگيري
بودند ، آن مبتكر ارسنجاني و اميني كه را رهبرياصلاحاتي
واجتماعي ارضي اصلاحات سياست كه بود مصمم او.گرفت دردست
كمترينآزاديهاي بدون و بورژوايي ليبراليسم بدون را
جاي و حكومتبراند از را اربابانببرد پيش به دموكراتيك
...بدهد طبقهمتوسط از شدهاي دستچين نخبگان به را آنها
و اميني محافظهكار -ليبرال كابينه بركناري از پس شاه
و سلطه و اقتدار از استفاده با اصلاحات ، رهبري گرفتن بهدست
اصلاحات قوانين اجراي داشت ، به دولتي نهادهاي در كه نفوذي
با اما ;بخشيد سرعت ومردم ، شاه انقلاب اصول ديگر و ارضي
گذاشتن كنار و شاه دست در واداري سياسي قدرتهاي همه تمركز
روحانيت با رابطه قطع و مشاورانديرين از بسياري
ميان در را نظام سنتي تضعيفتكيهگاههاي موجبات محافظهكار ،
و طبقات به آنها جاي اينكه بدون;كرد فراهم حاكم لايههاي
.شود معتبرتريداده لايههاي
حمايت آوردن بهدست و اميني كردن بيرون از پس
هنوز اصلاحات ، از طرفدارياش كه ميدانست شاه امريكاييها ،
و مالكان بزرگ.اندازد بهخطر جدي بهطور را ميتواندموقعيتش
با.نميرفتند كنار مقاومت بدون محافظهكار ، سايرنيروهاي
اوضاع ولي ;ميشد ديده اقتصاد ي بهبود از اينكهنشانههايي
ضعف بهرغم و زياد سياسي ، نارضايي.بود وخيم اقتصاديهمچنان
كه اميني علي و بود قوي هنوز اپوزيسيون ملي ، رهبريجبهه
هنوز بود ، يافته دست محبوبيتي به استعفايش از بلافاصلهپس
زندگي مانور بزرگترين به شاه پس ، ;بود نگفته راترك ميدان
در و ;روسها با مداري و قرار خارج ، در:زد خوددست
.انقلاب يك داخل ، برپايي
سالهاي كابوس بهمن 1341 همهپرسي برپايي با شاه
امريكائيان ، اعتماد.بود كرده بهدور خود از را 321329
شر از شدن راحت از پس) را خود خارجي پشتيبان بزرگترين
و اقتدار صاحب سياستمدار تنها بهعنوان اميني كابينه
كشور سراسر در را آرامش و نظم برقراري كهتوانايي مشروعيت ،
نفت ، درامد يمن به سالها ، اين دربود آورده بهدست (داشت
سر از بهراحتي را مشكلي هر شاه !!انقلابي اصولفزاينده
هموار بزرگ ، تمدن بهسوي را زمينه و راهبرميداشتند
پنهان !شاه تيزبين چشمان از كه بود دردي كدام.ميكردند
.نگردد درمان تازه اصل يك باصدور و بماند
اصلاحي طرح شاه كه هنگامي (1341) سال 1963 اوايل در
به ايران رژيم گذاشت ، همهپرسي به را خود مادهاي شش
شاه ، نظر از نتيجه در ;بود رسيده سرنوشتساز گرهگاه يك
آمادهسازي دوران اميني ، عزل و مصدق دستگيري سالهايميان
گيرد بهدست را قدرت ابزار كنترل كه ميكوشيد آشكارا او.بود
محدود ابزار اين اما ;كند حكومت ايران بر اينطريق واز
رقباياو بهعلاوه ;بود بيفايده كاملا آن ، از حاصل ونتايج
نخبگانزميندار ، :نبودند اندك نيز قدرت ابزار كنترل براي
و صنعتگرانشهري و تجار روحانيون ، عشاير ، رهبران
و طلبميكردند را خود سهم نيز آنها.حرفهاي سياستمداران
.بودند ازنظام بخشي بر كنترل خواستار آن ، از بيش
بود شده اطرافيان چاپلوسي تاثير دچار شاه هم دوره اين در
به شاه ، مالي امور متصدي بهبهانيان ، جملهجعفر از كه
تعريف بعدها.بود علم كنار در (1342) اغتشاشات 1963 هنگام
داده پاسخ علم.نكشد را مردم بود ، گفته علم به شاه كه كرد
و هستم امنيت مسئول مننخستوزيرم من هستيد ، شماشاه:بود
موفق اگركرد خواهم ساكت را مردم بتوانم كه هرطريقي به
ميتوانيد بخورم ، شكست اگر ;بود خواهيد شاه شماهمچنان شدم ،
.خواهيدبود شاه همچنان باز ، و بزنيد دار به مرا
شخصيتي منبع بررسي و شرح راستاي در مذكور ، توصيف
.بود (ديكتاتوري مباني تحكيم دهه در) دوم پهلوي حكومت
است لازم دوره ، اين در قدرت ساخت ماهيت از بيشتر اطلاع جهت
قدرت منابع از ديگر يكي به گالبرايت ، تئوري طبق
و منابع ديگر با را آن ارتباط و بپردازيم مالكيت يعني
.سازيم مشخص شاه ابزارهايقدرت
:مالكيت -2
توانست پهلوي محمدرضاشاه مرداد 1332 كودتاي 28 از پس
در و سازد فراهم سلطنتي اراضي بر را خود مجدد كنترل
نشان چند تير يك با و نموده تقسيم را آنها سالهاي 351334
ميدانست كه راكدي و وسيع مايملك شر از را خود:بزند
از را آن كامل بهاي و كرد خلاص ندارد ، تعلق او به واقعا
را خود خارجي و داخلي جارچيهاي و ;كرد دريافت كشور خزانه
خود كه برسانند جهانيان گوش به تا فرستاد همهجا به
.است كرده تقسيم دهقانان رابين ملوكانه اراضي اعليحضرت ،
و گذارد فروش معرض در را سلطنتي زمينهاي شاه اينكه از پس
قسمتي تا برآمد درصدد كرد ، حاصل كلاني ثروت طريق اين از
امر اين.نمايد موسسه يك تشكيل مصروف را شخصياش ثروت از
پهلوي بنياد توانست پهلوي محمدرضا و شد ممكن درسال 1337
بود خيريه سازمان يك رسمي ، بنيادبهطور اين.دهد راترتيب
در.ميكرد تغذيه سابق شاه محمدرضا شخصي ثروت از كهظاهرا
.ميشد ذكر عنوان همين تحت بنياد اين هم ، ايران همهمطبوعات
امور پرده پشت در.نبود سرراستي اين به مطلقا درعمل ،
مورد رژيم به كمك براي مختلف طريق سه از خيريه ، بنياد
و مطمئن مجراي يك بهصورت -الف:ميگرفت قرار استفاده
نفوذ يا كنترل وسيله يك بهصورت -ب برايمستمري ، قانوني
اقتصاد از معيني بخشهاي در سرمايهگذاري اقتصاديازطريق
به متعلق شركتهاي براي سرمايه منبع يك بهصورت-ج و مملكت
.او عمليات وبراي سابق شاه
چنين پهلوي بنياد از خود ارزيابي در زونيس ، ماروين
مردم زندگي شئون همه در پهلوي بنياد شك ، بدون:ميگويد
بنياد اين دولت ، خود از گذشته.دارد نقشيحياتي ايران ،
كه ميشود ديده اما ;است مملكت اقتصادي پرقدرتتريننيروي
قدرت اين گسترش و نگاهداري براي پولها زيادياز قسمت
اختصاص خالص خيريه امور به كه منابعي.صرفميشود اقتصادي
ناچيز بسيار تجاري امور با مقايسه مقام در باشد ، يافته
.است
اين تشكيل از وي هدف كه ميكرد ادعا پهلوي محمدرضا
برخي انجام (غيرانتفاعي سازمان يك صورت به) بنياد
بنياد اين واقع ، در.است علاقهاش مورد اجتماعي فعاليتهاي
در و بود معروف اختصاصي املاك دفتر به كه شد چيزي جانشين
املاك فروش از حاصل پولهاي انداختن جريان به سال 1330براي
سي و هشتصد املاك ، اين.بود شده درست بهدهقانان ، سلطنتي
را هكتار هزار پانصد و ميليون دو معادل بامساحتي دهكده
توسط سال ، بيست از كمتر مدتي عرض در تماما كه ميشد شامل
شاه سرمايهگذاري دليل.بود شده تملك زور به پهلوي رضاشاه
افرادي بعضي فشارهاي از:بود امر دو از ناشي اينبنياد ، در
ملت به متعلق و غصبي را شاه مايملك و كهداراييها
ثروتها اين انتقال با اينكه مهمتر و ;ميشد دانستند ، كاسته
فراهم اندازهاي تا را خويش سلطنت استمرار بنياد ، موجبات به
كرده پهلوي محمدرضاشاه كه كاري تنها ديگر ، عبارت به.ميكرد
را آن و كرد قانوني را پهلويها بيحساب ثروت بوداينكه
توليت عنوان به نيز را خود داده ، قرار دربار تحتوزارت
.بود نموده منصوب عظميبنياد
الهيمنش محمدحسن
دارد ادامه
|