مشاركت با مناسبمديريت بستر
كنيم؟ فراهم چگونه را زنان
هم باز و
حقوقي پاسخ و پرسش
...اعتياد
مشاركت با مناسبمديريت بستر
كنيم؟ فراهم چگونه را زنان
دولت هفته بهانه به
پيچيده و ناهمگون جوامع در سرنوشت و هدف اشتراك:اشاره
نيروي‌منفرد يك هرگز مي‌شود ملي وهمبستگي پيوستگي موجب
را سازمان يا و جامعه يك حيات بر محض فرمانروايي قدرت
پنجه و دست معضلات و مشكلات باتمام تنه يك نمي‌تواند و ندارد
و مسئوليت‌پذيري روحيه تقويت به مي‌بايست ناچار كند ، نرم
كه جوامعي در.آورد روي مشاركتي قالبمديريت در انضباط
مرد و زن عادلانه مشاركت و قبول قابل و مطلوب تعادل زمينه
نشده فراهم هنوز فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، فعاليتهاي در
نيست ، مهيا انسانها استعداد و خلاقيت بروز منصفانه فرصت و
.است نبوده موفق مي‌رفته انتظار كه آن‌گونه توسعه فرآيند
مرد و زن كه داد خواهد رخ زماني توسعه شتاب لذاتداوم‌و
.باشند گرفته برعهده را توسعه مسئوليت يكديگر ، دوشادوش
كارگاه ازاولين است گزارشي مي‌آيد ، پي در كه مطلبي
سوي از كه زنان براي رهبري ومهارتهاي آموزشي‌مديريت
.شد برگزار اروميه در زنان مشاركت امور مركز
چيز هر از بيش زنان مشاركت كه باورند براين كارشناسان
و حضور به نسبت جامعه فرهنگ و ذهنيت در جدي تحول محتاج
و مجال كه شد خواهد ميسر زماني امر اين است ، آنان فعاليت
مختلف سطوح زنان‌در و شود فراهم زنان براي فعاليت عرصه
.باشند داشته فعال حضور مديريتي و كاري
مشاركت امور مركز ورئيس جمهور رئيس مشاور شجاعي ، زهرا
اين‌كارگاه افتتاحيه مراسم در سخنراني ضمن‌ايراد زنان
وجود انسانها راهبري و درهدايت مسئله عمده‌ترين:گفت
نظارتي باشند قادر كه مي‌باشد توانمندي و قدر هدايتگران
هدايت بر صالحانه نيات با همراه را همه‌جانبه و عملي
و اقتدار عدم امروزي جوامع در.نمايند اعمال شوندگان
و سكون خشونت ، با همراه گروهي تنشهاي وجود هدف ، اشتراك
سقوط مرز به و داده تقليل را بهينه بهره‌مندي سطح سركشي
نمودن محق براي.است يافته تنزل مدني اخلاق و كرده نزديك
انسانها ميان پيوستگي و همبستگي هنر است لازم مدني جامعه
توسعه و رشد موجبات تا شود تقويت و يافته استحكام
فراهم بشري جامعه تعالي نتيجه در و اجتماعي سازمانهاي
.آيد
حوزه در ازعدالت حاكي الگوي يك در زنان اشتغال
مسائل مديريتي ، رقابتهاي ميدان ودر اجتماعي فعاليتهاي
سهم مردان) بطورطبيعي كه را جسماني قدرت و بيولوژيكي
تغيير عنوان به اختلافات اين و كرده كم‌رنگ (دارند بيشتري
.نمي‌دهد قرار محاسبه مورد مستقل
(است توانستن خواستن)نيست پيچيده مديريت امر در موفقيت
از باشيم‌و خطرپذير.داد راه خود به نبايدهراسي پس
را تصميمات بهاي تاوان‌و شهامت با نهراسيم اشتباه
.كنيم استقبال مسئوليت قبول از و بپردازيم
توسعه تفكر و وعمل كار انجام در را خود توانمنديهاي -
.(نباشيم حرف اهل فقط) دهيم
انسانها طبيعت به‌شناخت مقيد و منطقي تحليل‌گرايي ، در -
.آينده‌نگر و نتيجه‌گرا سازمان هدايت ودر باشيم
.باشيم خلاقيت و ابداع نوآوري فكر به همواره -
.كنيم پيشنهاد را خود جديد ايده‌هاي شهامت با -
دشمن عقلايي‌بزرگترين تصميم‌گيري در تزلزل و ترديد -
دل دو مديران مي‌باشد سازنده بازدارنده‌حركات و مديريت
.بود نخواهند موفق هرگز
زنان از وپشتيباني حمايت جهت جانشيني نظريه از بايد
شدن افزوده و مديريتي بالاي مقام ارتقاءبه براي شايسته
بدون كنيم كليدي‌استفاده مشاغل در مستعد زنان تعداد
سازنده انتقادهاي از همچنين شود ، مردان‌ضايع حق اينكه
و كنيم اصلاح را خود ضعف نقاط بتوانيم تا كنيم استقبال
.نداريم ايرادي يا مشكل هيچ كه مپنداريم هرگز
خود سخنراني در نيز دانشگاه استاد طوسي ، علي محمد دكتر o
جامعه امور اداره در بانوان مشاركت مدني‌و جامعه بحث به
:گفت و كرد اشاره
.است مشترك هدف به يافتن دست براي مشترك نقد بستر مشاركت
.است توليد به شناخت و شناخت به اطلاعات تبديل روند مشاركت
مشاركت ، .است شناخت به يافتن دست ضرورت اطلاعات بيشينه بخش
اجتماعي ، اقتصادي ، فراگردهاي در مردم دخالت ديگر ، سخن به
مهم.مي‌گذارد اثر آنان سرنوشت بر كه است سياسي‌اي و فرهنگي
قدرت اقتدار و تصميم‌گيري نظام به همواره مردم كه است آن
.باشند داشته دسترسي سازماني
زندگي زمينه‌هاي همه در مردم مركزي نقش بر همواره مشاركت
بانوان.هستند مردمان از نيمي بانوانميگذارد تاكيد
اين با هستند جامعه درامور دخالت از بركنارمانده گروه
از بسياري.مي‌دهند ياري جامعه به خود سهم از بيش همه ،
اشتغال از را بانوان اقتصادي شكوفايي حال در كشورهاي
مي‌دارند ، كنار بر اجتماعي مولد كارهاي به پرداختن و سياسي
آميز تبعيض اجتماعي ، قوانين سنتهاي سبب به مي‌تواند اين كه
.باشد بايسته و بسنده پرورش و آموزش از محروميت يا
علامه دانشگاه علمي هيات عضو ساعتچي ، محمود دكتر o
مديريت مشكلات برخي ذكر به اين‌گردهمايي در نيز طباطبايي
و زنان هرچند در:گفت و پرداخت مردسالار جوامع در زنان
يكديگر با حركتي و شناختي ، هيجاني گوناگون ابعاد از مردان
بر جنس يك نمي‌گردد باعث تفاوت‌ها اين اما دارند ، تفاوتهايي
پايه بر نيز و اساس همين بر.باشد داشته برتري ديگر جنس
و رهبري در موفقيت كه گفت بايد گرفته ، انجام تحقيقات
آنان شخصيتي ويژگيهاي با بلكه افراد ، جنسيت با نه مديريت
.دارد همبستگي
در چنانچه نيز و خواهانيم را عزيزمان كشور ترقي و رشد اگر
اين و مي‌توانند زنان كه هستيم برداشت‌سهيم باور اين
سياسي ، اجتماعي ، حيات ابعاد همه در كه دارند را شايستگي
همپاي آن نظاير و درماني نظامي ، آموزشي ، هنري ، اقتصادي ،
كه آوريم فراهم را موجباتي است لازم باشند ، داشته مردان‌سهم
:آن طي
راه در زنان مشكلات علمي شناخت جهت لازم امكانات و بودجه -
;آيد فراهم رهبري و مديريتي مسئوليتهاي تصدي
داشته كشور در مدير زنان مشكلات از درستي و جامع تعريف -
;باشيم
;گردند مديرشناسايي زنان مشكلات ايجادكننده وعوامل علل -
;كنيم پيدا مناسب راه‌حلهاي دليل يا علت هر براي -
;گردند مشخص حل راه هر بازدارنده عوامل -
و شوند شناسايي يا تعيين حل راه هر برنده پيش عوامل -
;بالاخره
زنان پرورش و شناسايي براي مختلف آوردن فراهم فرايند -
هميشه براي مديريت و سرپرستي تصدي‌مسئوليتهاي جهت مستعد
زمينه اين در مقطعي به‌كارهاي توسل واز باشد داشته ادامه
.شود اجتناب
نيز بهشتي شهيد دانشگاه علمي هيات عضو جزني ، نسرين دكتر
به دستيابي جهت انساني نيروي از استفاده‌بهينه خصوص در
:است معتقد اقتصادي و اجتماعي اهداف
زنان اما مي‌دهند ، تشكيل زنان را جهان جمعيت از نيمي گرچه
استفاده وجودشان از هنوز كه ذخايري‌هستند بزرگترين جزء
.است نيامده عمل به بهينه
برابر موقعيتهاي درباره سياسي بيانيه‌هاي صدور رغم علي
در زنان حضور مختلف ، از وكنفرانسهاي اجلاسها در زنان
درستي به و مي‌شود مشاهده رنگ كم ردپايي اجرايي مشاغل
.ندارد وجود واقعي تساوي هيچگونه كه نمود ادعا مي‌توان
زنان اشتغال وضعيت و شرايط بهبود ضرورت همواره لحاظ بدين
راه سر بر موجود موانع و مشكلات طرح از و گرديده طرح بايد
شان و جايگاه آنكه براي و نداشت هراسي واقعي طور به آنها ،
و خويش نقش اهميت از زنان تا است لازم يابد ارتقاء زنان
نيز مردان و كنند باور را آن و گشته آگاه آن گسترده ابعاد
شرايط با را آنان و ببينند متفاوت را زنان كه فراگيرند
.بگيرند نظر در خودشان
زنان مشاركت امور مركز آموزش واحد مسئول مافي ، پروانه
تغيير را مركز اين عمده اهداف از يكي جمهوري ، رياست نهاد
:گفت و كرد ذكر زنان مديريتي توانايي خصوص در مردان نگرش
اعتبار به رهبري و مديريت براي صريحي منع كريم قرآن در
عنوان به جنسيت از روشني بيان همچنين و ندارد وجود جنسيت
مطرح اينها مانند و شهادت قضاوت ، مانند اموري در مانع
.است نشده
تقسيم‌كار بحث خصوص در اين‌كارگاه دستاوردهاي درباره وي
براساس و عادلانه مرد و زن كارميان تقسيم اسلام در:گفت
.است گرفته صورت مرد و زن وجودي ساختار و طبيعي مقتضيات
هر در اهليت اساس بر بايد و است رفتاري امر يك مديريت
جنسيت و شود داده تشخيص زمينه همان نظر اهل توسط زمينه
مسئوليتهاي مقابل در اما نمي‌زند را آخر حرف لزوما
شود عمل گونه‌اي به بايستي خانوادگي وماموريت‌هاي اجتماعي
.نشود مخدوش زنان اوليه طبيعي رسالتهاي كه
كارگاه اين در بحث مورد موضوع‌هاي ديگر از مافي پروانه
و جمعي كار به گرايش و رغبت حس آوردن بوجود را آموزشي
زنان كه‌حضور است داده نشان تجربه:گفت و كرد عنوان گروهي
شده امور كاري‌در و فكري نظم ايجاد موجب جمعي كارهاي در
نادرستي كاهش وجدان‌كاري ، است داده نشان تجربه همچنين.است
زنان مديريت مهمترين‌نتايج از كار بالاي كيفيت و كار در
.است بوده
يافته‌اندبه دست مردان از كمتر مديريت مشاغل به زنان اگر
.پيرامون‌آنهاست اجتماعي و فرهنگي فضاي نبودن آماده دليل
ازپذيرش فضا همين وجود سبب به زنان از بعضي دليل همين به
.بيم‌دارند مديريت جايگاه به دستيابي و بزرگ مسئوليتهاي
زنان بيم بين‌بردن از چون عواملي به مديريت در زنان مشاركت
بي‌اعتمادي ميان‌برداشتن از.دارد بستگي مسئوليت پذيرش در
آموزش و زنان به كارمديريت سپردن در بالا رده‌هاي مديران
در زنان مشاركت عوامل‌عمده از نيز آنان به مديريت اصول
.است مديريت
سياسي مديريت‌هاي و پست‌ها در زنان مشاركت اينكه آخر كلام
مسالمت‌آميز همزيستي و مشاركت فضاي برقراري به مي‌تواند
مختلف قومي جوامع و نژادها ملتها ، ميان نيز و جنسها ميان
.رساند ياري
سياسي امور در زنان خلاقيت‌هاي و توانايي‌ها بكارگيري با
و منابع تخصيص در و باشيم اجتماعي عدالت حافظ مي‌توانيم
.كنيم برقرار بهتري توازن توسعه منافع توزيع
كنند نقش احساس درجامعه كه كنيم اجتماعي نحوي رابه زنان -
در كشور توسعه و ملي حيات تداوم كه باشند داشته باور و
.است زمينه‌ها تمام در آنها مداوم حضور گرو
حقوق زمينه در خود اطلاعات افزايش جهت در بايد زنان -
و صنفي تشكل‌هاي در و كنند تلاش حرفه‌اي و خانوادگي فردي ،
.شوند جذب وشورايي حرفه‌اي
هر جامعه‌اند ، هر پيكره از نيمي زنان كه بدانيم بايد -
اقتصادي ، زمينه‌هاي در پويا و نسلي‌بارور بخواهد كه جامعه‌اي
عظيم نيازمندنيروي طبعا كند ، تربيت فرهنگي و اجتماعي
.است زنان
غفاري مريم:از گزارش
هم باز و حقوقي پاسخ و پرسش
...اعتياد
فرزند دوميگذرد من مشترك زندگي آغاز از كه سالهاست
سايه آنچنان او بر اعتياد ايناست معتاد همسرم.دارم
و من روزگار موادمخدر نبودن صورت در كه است افكنده
زندگي ، ادامه به من اميد تنها مي‌كند ، سياه را بچه‌هايم
اعتياد به توجه با فرزندانم ، نجات براي و هستند فرزندانم
اذيت و آزار به و مي‌شود شروع فحاشي از كه همسرم سوءرفتار
.نمي‌بينم جدايي جز چاره‌اي مي‌انجامد ، جسمي
او از اعتياد جهت به كه مي‌دهم هشدار همسرم به زمان هر اما
به قادر هيچ‌مرجعي كه مي‌كند ادعا اطمينان باخواهمشد جدا
راهي‌وجود يعني !است؟ اين‌طور واقعا.نيست اعتياد اثبات
از جدا من اينكه دوم سوال!نشود؟ اثبات او اعتياد كه دارد
حق كودكان سنيني‌خود چه در.كنم زندگي فرزندانم‌نمي‌توانم
رادارند؟ تصميم اتخاذ
نگراني اين نيز ، من با حضانت حق بودن صورت در اينكه ديگر
ما از را آرامش بچه‌ها ، ديدن بهانه به همسرم كه دارد وجود
حق مي‌توان آيا او سوءرفتار اعتيادو به توجه با.كند سلب
كرد؟ سلب او از را ديدن‌بچه‌ها
ث 77 - پ خانم
زندگي همسرتان ، وسوءرفتار اعتياد اينكه از محترم ، خانم
.است ، متاسفيم كرده تباه را وفرزندانتان شما
و مناسب رفتار با اقدام‌قانوني ، هر از قبل كه بود خوب چه
اتخاذ احترام ، تدابيري و تجربه صاحب وساطت‌اشخاص
.نجات‌يابد مهلك دام اين تاهمسرتان‌از مي‌نموديد
او درمان براي مسلماراههايي.است نشده دير نيز اكنون
:دارد دوراه‌وجود اعتياد اثبات مورد در اما.دارد وجود
موردآزمايش در.خون ديگري‌آزمايش ادرارو آزمايش يكي
.وجوددارد فرارمجرمين براي ظاهراراههايي ادرارالبته
نتيجه‌آزمايش صحت براي خون ، ترديدي انجام‌آزمايش وليكن
ترك‌موقت صورت در حتي.باقي‌نخواهدگذشت (منفي يا مثبت)
امكان آخرين‌استفاده ، پس‌از هفته سه تا نيز موادمخدر
.تشخيص‌وجوددارد
بلوغ سن از قبل محاكم ، كودكان در موجود قضايي رويه طبق
انتخاب را مادرخويش يا و پدر با بودن درصورتي‌مي‌توانند
در.شود اثبات صالحه دادگاه در آنها رشد كه نمايند
طرفيت به را رشد دادخواست شما كه است لازم اين‌خصوص
از قاضي اثبات‌رشد ، از پسنماييد تنظيم اداره‌سرپرستي
.مي‌شود راجويا امري تميزچنين و تشخيص خودكودك
والدين از يكي با حق‌حضانت درصورتي‌كه قانون طبق اما
مگر.رادارد خود فرزندان ديدن حق ديگر باشد ، طرف
به‌تشخيص‌دادگاه منوط كه حاكم‌باشد خاصي شرايط اينكه
.مذكوراست كلي قاعده بر امراستثناء البته‌اين.است
هر بر ارجح حفظزندگي‌مشترك كه مي‌كنيم اضافه درپايان
باتوجه را مناسب اگرنتيجه.بكوشيد اين‌راه در.امري‌است
استفاده آخرين‌راه‌حل قانون‌به‌عنوان از شرايطنداشت به
.نماييد
|
