هوشياري مرزهاي وراي احساسي
كالا؟ يا كتاب
رسيده نامه
هوشياري مرزهاي وراي احساسي
مرز و حد فيلمبي كارگردان تاون بارابرت گو و گفت
از يكي Robert Towneتاون رابرت:اشاره
در را قريحهاش كه است نويسندگاني بااستعدادترين
نويسندگان تاون ، از پيش.گرفتهاست كار به فيلمنامهنويسي
در جنبي و سردستي برايشانكاري فيلمنامهنوشتن صاحبنام ،
در و سال تاونچندميشد تلقي رماننويسي ، جدي كار كنار
بازنويسيفيلمنامه هنگام خصوص به ميلادي هفتاد دهه اوايل
پزشكسناريو عنوان به (كاپولا فورود فرانسيس) پدرخوانده
سهفيلمنامه نوشتن با خلاقيتهايش دوره ، آن از پسبود معروف
;شدند ، درخشيد اسكار جايزه دريافت نامزد سه هر كه پي در پي
(1975)شامپو و (1974) چينيها محله ،(1973) جزء آخرين
درخشان ، دوره اين از بعد.نوشت وارنبيتي اتفاق به كهآنرا
كه آورد روي كارگرداني به فيلمنامهنويسان از چونبسياري
در تاون فيلم اولين (1982) Personal Best.شد تنزلش موجب
خوبي فروش اما كرد جلب را منتقدان مساعد نظر مقامكارگردان
سوي از اما داشت بهتري فروش (1988) رايز تاكيلاسان و نداشت
Without Limitsمرز و بيحد فيلمش تازهترين.شد منتقدانرد
دو به نزديك از پس دنيا به بازگشت براي است نمايانگرتلاشي
خود تبعيد يك صورت به تاون كه وحشي طبيعت زندگيدر دهه
زندگياستيو براساس فيلم.بود كرده آنراانتخاب خواسته
كه دوندهاي دانشجوي ;استSTEVE PREFONTAINE پريفونتين
مسابقات در شركت از پس اما شد تبديل يكستاره به زود خيلي
او عجيب زندگي و شد كشته رانندگي سانحه دريك مونيخ المپيك
زمان آن رسانههاي گزارشي و خبري رفتدستمايه كنار اوج در
داشت ديزني كارخانه از رقيبي باآنكه مرز و حد بي.بود
زندگي آوردن در تصوير يعنيبه مشابه موضوع با فيلمي]
حمايت از تاون اما[لتو 1997 جراد هنرمندي با پريفونتين
واگنر وپالائو بازيگر كروز تام و وادنر كمپاني كامل
برايتكميل و بسازد خوبي فيلم تا بود برخوردار تهيهكننده
براينقشهاي هم را ساترلند دونالد و كراواپ بيل ;گروهش شدن
ورزشكارسنتشكن اين پرشور اما كوتاه زندگي و برگزيد اصلي
درفيلم كروز تام با همكاري از بعد كه تاون.كرد تصوير را
استنقطهنظرهاي شده مطرح دوباره غيرممكن ماموريت ساخت خوش
نمايش نشريهپرميربعداز.دارد فيلمنامه نگارش در تازهاي
:پيميآيد در كه داده انجام او با گفتگويي مرز و بيحد
كي شنيديد چيزي پريفونتين استيو درباره كه باري اولين
بود؟
المپيك شناگر كه دونادوارونا صميميام دوست سال 1977 در
:گفت گرفت تماس من با دنيا ، شناگران بهترين از يكي و است
صحبت فيلمي ساختن درباره تو با ميخواهد كه دارم دوستي
جواب درداره خوبي ايده سناريو براي ميكند فكركند
...:گفت و زد تلفن و.كنه منتلفن به بگو خوب ، :گفتم
اين كنم فكر.مرد پيش چندسال دوستانم از يكي ميدونيد
قهرمان) هستم كنيمور من.باشه فيلم براي خوبي داستان
اين داشتم خيليدوست كني ، ميدوني:دادم جواب.(المپيك
همانجا قضيه.هستم ديگري كار درگير فعلا ولي بكنم ، كارو
ايالتاورگان از يوجين شهر به وقتي بعد سال سه.شد تمام
بهمن ديگري دوست كنم كار را Personal Best فيلم كه رفتم
.كمككنه بهت بتونه ممكنه كه هست كسي اطراف اين در:گفت
چند از بعد تلفن پشت از دوباره كني وقتي.كردم قبول
ميكرد كمكم فيلمنامه نوشتن در و ميكرد صحبت من با سالداشت
قضيه مورد در كه كسيه همون اين خدايا:كردم فكر باخودم
از.بودم شناخته صدايش از را او ;كرد تلفن من پريفونتينبه
بالاخره كه اين تا كرديم ، صحبت مسئله اين به لحظه ، راجع آن
.دادم انجام آن از بعد بيستسال را كار
چه.است خاصي علاقه -دوستان ورزش بين حتي -دو ورزش به علاقه
فيلم ميتواند پريفونتين ماجراي كنيد فكر شد باعث چيز
درآيد؟ ازآب خوبي
در تصويري چه چيست ، دو دونده يك كلاسيك و متعارف رخ نيم
خجول نگر ، درون لقو ، و لق كمي و بلندقامت ميبندد ، نقش ذهن
پريفونتين مثل كسي اما.كني مثل چيزي بيان خوش چندان نه و
به ميتواند كه قيافه خوش و فراخ سينه كوتاه ، قد هست ، هم
هم كلي راك خواننده يك مثل و بجود وآدامس بدود خوبي
و سنتي تصورات شكستن با او طرفي از.باشد داشته طرفدار
در مشاركت حس القا باعث بهورزشكاران نسبت فكري حصارهاي
كه صورتي در ميداد نشان را اودرد.شد تماشاگران و مردم
بردباري ظاهرا پريفونتينگرگهاي از قبل تا ورزشكاران
مردم و ندارد ناممكنوجود كه فهماند ديگران به او.بودند
.ميزيستند باورهايشان با او ديدگاه دريچه از
فيلمهايش و هاليوود در امروز كه چيزي هر به مرز و حد بي
المپيك مسابقه در پريفونتين.ميتازد ميشود تلقي اصول
ميميرد ، هم بعد و نميرسد دلخواهش دختر به ميخورد ، شكست
اصول كليشهها كه امروز سينماي جنجالي فضاي در چگونه.همين
ساخت؟ فيلمي چنين ميتوان هستند ، ناپذيري تخطي
چنين براي مناسب بودجهاي گرفتن ايدهآل ، شرايط در حتي
ميدهند ترجيح مهم استوديوهاي بيشتر.آساننبود موضوعي
كه ستارگاني شركت با بسازند ميليوندلاري يا 75 فيلمي 50
فيلم 25 ساخت از و فيلمباشند بالاي فروش ضامن حضورشان
گريزان حدومرز مثلبي هاليوودي ستارگان حضور بدون ميليوني
نظرتهيهكنندگان جلب در بهسزايي نقش كروز تام البته.هستند
خودشخيلي و بودم كرده صحبت تام با موضوع راجعبه.داشت
ولي.كند بازي نقشپريفونتين در كه داشت دوست
.پيرم خيلي نقش اين براي ميدوني:گفت
و.پيري خيلي كه ميكني حس فقط تو ;تام نه ، :گفتم پاسخش در
ماموريت فيلم كار فرسابودن طاقت احساس ، اين علت من نظر به
.نيست طور اين:گفت او.بود (پالما1997 دي برايان) غيرممكن
صادقانه و هستم سينما ستاره كه است سال سيزده دوازده
شانزده پسربچه يك عنوان به مرا تماشاگري هيچ كه معتقدم
اما.بدهم نشان را سن اين ظاهرا اگر حتي ;نميپذيرد ساله
تهيهاش ميخواهد دلم واقعا و دارم ، دوست واقعا را كار
.كنم
،(واگنر پائولا)تهيهاش دستيار و او كمك با ترتيب اين به
كاملا پذيرفت ، را كار وقتي وارنر امااستريورفتيم پيش
.نميشد اين از بهتر كرد ، رهايمان
پيش چگونه كنيد ، كار را فيلم گرفتيد تصميم كه آن از پس
.مينوشته مطلب تصويرورزش مجله براي سابقا رفتيد؟كني
كه بگيرد ، عهده بر را فيلم نوشتننامه كار كه خواستم او از
ديگري كار مشغولانجام دوره آن در چون ;كنم تصحيحاش من بعد
را كار من و نوشت را مقدماتي طرح كني بنابراين.بودم
.پيگرفتم
اين سر بر بورمن و پريفونتين بين برخورد عمده فيلم ، در
سرعت به ابتدا از كه است پيشتازي دونده پريفونتين كه است
نيرويش و بكشد عقب ميخواهدكه او از بورمن كه آن حال ميدود
شما خودتان ، حرفه درنگهدارد مسابقه پايان براي را
اصلاح به كرديد ، آغاز آهسته.كردهايد عمل بورمن بهنصيحت
و بكر كارهاي سراغ به بهتدريج و پرداختيد فيلمها نامه
رفتيد؟ چينيها محله چون بديعي
كه است متهور كسي كه ميگرفتم نظر در هميشه فيلم كار در
و اسپيلبرگ مثلاستيون بسازد ، تا 80 سنين 8 مناسب فيلمي
نمايش قابل تلويزيون در كه كاري ساختن يعني كاري محافظه
سبد يك در را تخممرغها همه بايد كه دارم باور.نباشد
مردم كه رسيد جايي به بايد.بود سبد آن ومراقب گذاشت
به.نگهداشت راضي را تماشاگرانبيشتري كرد وسعي ميخواهند
جسارتمحاسبه كه اين ضمن بودهام ، مواظب همواره خودم زعم
اين.است بوده من محافظهكاري رسم و راه از بخشي هميشه شده
و موضوع نظر از جسورانه نسبتا تبلوركارهائي معني به
در ياكردم شامپو در كه كاري مثل است ، شخصيتپردازي
بود ، و سنتشكنانه كه كردم فيلم زبان با كه كاري جز ، آخرين
غافلگير با است مساوي باور اين تحقق چينيها ، درمحله
اجتماعي و شخصي انحراف و فساد هنگامنمايش تماشاگر ، كردن
آماده فردا بايد فيلم صحنه كه -سناريو يك بازنويسي باب در
مانده بسته در جعبه داخل كه است كسي شبيه كمي وضع -شود
.برسد ذهنش به خوبي تاايده
ذهنم به خوبي طرح و فكر كه وقتي تا بود ، همين هم من احساس
مثل - مواردي در اما.نميدادم انجام را كاري نميرسيد
چه كه نداشتم باره اين در فكري كوچكترين -پدرخوانده
و ميقاپيدم ميآمد چنگم به هرچه فقط افتاد ، خواهد اتفاقي
.ميرسيدم كل به جزء از يعني ;ميشدم آرام اينطوري
.كرديد حذف سينما عرصه از را اسمتان زود خيلي و
.نميآيد خوشم گروه كار از كردم حس جديد سرصحنهسناتورهاي
ميفهميد؟ بيرون ، آمدم و همهتون به لعنت:گفتم
پس.دارد وجود مرز و بيحد در هم ديگري بيوگرافيكي عناصر o
راه اين در ناكامي و -چينيها محله كارگرداني به تمايل از
نظر از فيلم اين.كارگردانيكرديد را "Personal Best" -
است وضعي همان شبيه تقريبا كه نبود ، موفق تجاري
خورد؟ شكست مونيخ در كهپريفونتين
با و بود بزرگي تجربه من براي "Personal Best"روي كار
به را منتقدان توجه نبود ، موفق تجاري نظر از فيلم كه اين
و شود تلقي مرجع عنوان به توانسته خوبي به و كرد جلب خوبي
در.باشد داشته هم پرافتخاري و عمرطولاني حيث اين از
ابتدا از فيلم اين كه بگويم بايد رايز ، سان تاكيلا مورد
اجازه من به تهيهكنندگان چراكه داشت ، محتومي سرنوشت
.كشتهميشود قهرمان آن در كه كنم كار را فيلمنامهاي ندادند
واقعي فيلمنامه اگر چنانچه شود پيچيده همهچيز شد باعث اين
نقد بهتر خيلي هم ميميرد ، گيبسون آنمل كهدر ;ميشد اجرا
.ميآمد در ازكار موفقتر تجاري حيث از هم و ميشد
اين در.بودهايد ورزشكاران و ورزش مسحور همواره شما o
دو عرصه در بزرگي ادعاهاي بورمن و پريفونتين فيلم ،
اين شما كنوني احساس.زندگي در است استعارهاي كه ميكنند
است؟
را مسابقه نفس من مسابقه ، درباره عامه تلقي از صرفنظر
اگر ميدانست پريفونتين همچنانكه ميدانم ، هنر نوعي
كني؟ پنداري همذات نميتواني حس اين با چطور فيلمسازباشي
زمان برابر در عصيان پي در است جستجويي معني به قضيه اين
قانون برابر در كه هستند كساني [دهندگان مسابقه] مكان و
.ميگيرند كار به را خود كوشش تمام و كردهاند عصيان طبيعت
را پوششها ميكند سعي هميشه هنرمندي هر ميكنم فكر
انجام قبلا كه بكند را كاري و بكشد كنار بردارد ، موانعرا
مثلبيلي پيشكسوت فيلمسازان نسل در نكته يك اگر.نشده
و هكت بن يا استيونز جورج فورد ، جان ولمن ، بيلي وايلدر ،
زندگي يك به آنها كه است اين باشم ، ديده مكآرتور چارلز
آنها.داشتند تعلق متفاوت تخصصهاي و ديگر هنجارهاي ديگر ،
يا دادند ، رواج را اروپايي فرهنگ نوعي بودند ، ژورناليست
چون فيلمي معيارهاي سوي آن تا كه داشتند تاريخ از ديدگاهي
كه بوده اين من هميشگي باور.ميرفت پيش قطار بزرگ سرقت
فيلمهاي در كه بكشانم تصوير به و كنم زنده را چيزهايي
كار قبلا كه چيزي از كنم سعي كه اين نه است نبوده سابق
كهنه ژانري از اگر كه اين يا و بسازم فيلم دوباره شده
.بدمم آن در را دنيا حقيقي رويدادهاي روح ميبرم ، بهره
ريموند پليسي كتابهاي در ;آوريد نظر در را چينيها محله
درگير را كهخود بود سياهي شواليه داستان كارآگاه چاندلر ،
.نميكرد طلاق چون كثيفي مسائل
برايشكستن كوشش و متفاوت كاري ارائه براي تلاش حس با پس
پريفونتين و من بين نزديكي و منطقي ارتباطي حصارها ،
به ميخواهد دلش كه بوده گفته جائي گمانم به.آمد بهوجود
وراي كه را آنچه و بگذرد هشياري مرزهاي از دويدن وسيله
همسان كاملا او با من حسن اين در بيابد ، مرزهاست اين
.هستم
:عكسها صميميشرح مهرناز:ترجمه
فيلمشامپو در بيني راهنماييوارن حال در تاون رابرت
مرز حدو فيلمبي از نمايي در تاكروز
كالا؟ يا كتاب رسيده نامه
مرداد روز 22 همشهري در ساهر حميد آقاي نوشته ايران در
كتابفروشيها در را كتاب داشتيم انتظار رسيد ، چاپ به ماه
تا نشد پيدا تهران در آن از اثري متاسفانه اما.ببينيم
شركت يعني ناشر كه شديم مطلع بيشتر جستجوي در اينكه
گاهي و بوده صنعتي و تجاري كالاهاي توليدكننده كه آتروپات
كتاب اين اختصاصي طور به ميزند ، دست هم كتاب نشر كار به
شد مشخص تلفني تماس در !ميرساند فروش به پست طريق از را
درصدي نكردن پرداخت و سودجويي دليل به آتروپات محترم شركت
از زيادي تعداد ميگيرند ، معمول طور به كتاب پخش موسسات كه
نموده محروم عادي طور به خريدآن و ديدن از را علاقهمندان
دارد بالايي نسبتا قيمت كهكتاب شرايطي در هم آن است ،
حداقل بدون كتابي چنين خريدن ما درجامعه و (تومان 4000)
كار ، اين با بنابراين.نيست معمول آن وبررسي زدن ورق
مردم دسترس در مفيدي كتاب چنين كه شده ناشرباعث
روزنامهنيز در شركت تماس شماره و آگهي كه چرا قرارنگيرد ،
.است نگرفته قرار زيادي عده ديد معرض در مسلما
بخش صورت به كتاب كه زماني در است تاسف و تعجب باعث
باز جا درايران جوانان ، بخصوص و مردم زندگي از سازندهاي
است اقتصاي كالاي يك هم كتاب اينكه تصور به عدهاي ميكند ،
راه اين از و كنند كتابفكر نشر سوداگرانه جنبه به صرفا
وارد ما جوانان فكري بهرشد جبرانناپذيري فرهنگي زيانهاي
.سازند
كاريكاتور علاقهمندان از جمعي
|