نوجواني رفتارشناسي
ميشود برپا فردا عاطفهها جشن
به زن مديرمسئولروزنامه پيام
ملل سازمان دبيركل كوفيعنان
متحد
نوجواني رفتارشناسي
آغاز شرط و بيقيد آزاديهاي به سركش تمايل نوعي با نوجواني
جواني و ميانكودكي حدفاصل كه است رشد از جرياني.ميشود
فردي تفاوتهاي دليل بهاست مهم و حساس بسيار و دارد قرار
.نيست مشخص دقيق طور به دوره سنياين پايان و آغاز رشد ، در
سالگي از 1211 ديگر برخي و سالگي از 9 نوجوانانآنرا برخي
تا 16سالگي ، گروهي در است ممكن نيز آن پايان.شروعميكنند
اما.باشد تا 22سالگي هم مواردي در و سالگي تا 20 برخي
در سالگي تا 18 از 12 دورهرا اين سني طيف ميتوان كلي بطور
.گرفت نظر
و شديدعواطف و سريع تغييرات با كه جهت آن از دوره اين
و مشكلترين عينحال در و مهيجترين است همراه احساسات
هم سو يك از اينتغييراتاست زندگي دوران بحرانيترين
و والدين ديگر سوي از هم ميكندو غافلگير را نوجوان خود
از بنابراين.ميدهد قرار وضعيتگيجكنندهاي در را او مربيان
شايد.است ظريف و حساس بسيار پرورشيدورهاي لحاظ
و فراز به خود سلطه زير را نوجوان شخصيت كه عمدهترينعاملي
و جسمي سريع تغييرات ميكشاند رواني و خلقي فرودهاي
غفلت مربيان و خانوادهها سوي از اغلب كه است فيزيولوژيك
براي زيادي روحي كشمكشهاي با دوره اين در نوجوان.ميشود
كه است گريبان به دست خود شخصيت استقلال و قوام به دستيابي
از نادرستي يا اشتباهآميز رفتارهاي است ممكن مسير اين در
گاه كه عمد به نه روانشناختي ديدگاه از كه شود صادر وي
است كودكي همانند درست جهت اين از او.است اجتنابناپذير
زمين به بارها و ميكند تقلا خود پاهاي روي ايستادن براي كه
.ميخورد
تشبيه زايمان دوره به را نوجواني دوره مولفان برخي
آشفتگي و ناراحتي با توام كه است دورهاي زيرا.كردهاند
كشاكش در اگر البته و جديد شخصيت يك تولد آن نهايت و است
جامعه و فرهنگي و تربيتي مربيان مدرسه ، خانواده ، دوره اين
وي براي را موفق اجتماعي زايش يك شرايطپرورشي بتوانند
.است يافته رشد آورند ، فراهم
عاطفي خلقيو متضاد گاه و مختلف حالات دوره اين در نوجوان
گاهي و عملميكند گذشت با و صبور گاهي.ميكند پيدا
بويژه) است اوناپايدار در اخلاق.ميشود تندخو و ناآرام
هيجاني و عاطفي ذهني ، شرايط تابع اخلاق زيرا.(دختران در
ميداند بد يا نيك را آن نوجوان كه مسالهاي در حتي.اوست
خوب را رفتاري امروز است ممكن.نميشود ديده ثابتي انديشه
براينوجوان.كند تقبيح آنرا فردا ولي دهد انجام و بداند
او كردهاندبيمعناست ، تعيين بزرگسالان كه مرزهايي و حد
قانونشكني همبه گاهي و ميگيرد ناديده را قوانين
از نوجوان كه خاطراست اين به اينها همه.ميپردازد
دستور عنوان به وي آنچهبراي به و است گريزان محدوديت
دليل اين به همچنين.است معترض كردهاند تعيين زندگي و كار
هم و كند آزمايش را خود لياقت و عرضه هم ميخواهد كه است
.بپردازد خويش اطرافيان توان و قدرت ارزيابي به
حيرتميسازد ، و سرگشتگي دچار را نوجوان شخصيت بحران اين
و ميانگارند تحمل قابل غير و مزاحم را او اطرافيان
سهمگين طوفانهاي از نجات براي نوجوان است ممكن بدينسان
در سرانجام و شود سرگردان پناهگاهي و مامن دنبال به روحي
قهرمانان ، دامان به آلامخود تسكين براي جستجو اين
شخصيتهايي ساير و گروهها و واحزاب خوانندگان هنرپيشگان ،
.آورد روي است يافته برتر و ايدهآل را خودآنان ذهن در كه
زايشاجتماعي يك سوي به را انتقالي مرحلهاي نوجوان
هويت يك بسوي.است خويشتن كشف صدد در او.ميگذراند
در كه است سئوالاتي به جستجويپاسخ در.ميكند تلاش ايدهآل
غفلت مورد مهم وجه اين اگر و مهماند ، بسيار او ذهن
پا بيراهههايي به نوجوان گيرد قرار مربيان و خانواده
.بود نخواهد امكانپذير سادگي به ديگر آن نجات كه ميگذارد
تحت دوران اين در كه مهمي رفتاري جلوههاي از
خودنماييو به تمايل دارد قرار فيزيولوژيك تغييرات تاثير
چنينرفتارهايي.است جنسي انگيزههاي با رفتارهايي ابراز
صورت به دارد مذهبيوجود تحكم كه خانوادههايي در است ممكن
با كه خانوادههايي در و پرهيزگاريزهدگرايانه مفرط ، حجب
گفتگو صورت به ميشود برخورد فرزندان با عملبيشتري آزادي
وليآنچه.شود ديده جنسي باريهاي و بيبند يا مخالف باجنس
دفاعي نقش براينوجوان رفتارها اينگونه كه است آن است مهم
تربيتي شرايط آنكه جز دواميندارند و ثبات هيچكدام و دارد
.نمايد تشويق و تبليغ ترويج ، برديگري را يكي فرهنگي و
وجود ممتاز موقعيتهاي كسب براي ويژهاي تمايل نوجوان در
را اطرافيان توجه (دختران در بويژه) دارد دوست.دارد
در و كند طرح زندگي براي را نو انديشههايي خودسازد ، معطوف
ديگران طرف از آنها شدن قبولواقع مورد و درستي به حال عين
و ظاهري آرايش پس اين از براينوجوان.ورزد اصرار
سر مختلفي صورتهاي به او.ميكند پيدا اهميتخاصي جمالپسندي
امورظاهري صرف را بيشتري وقتهاي و ميآرايد را وضعخود و
لباس خوردن ، گفتن ، غذا سخن نوع به خاطر همين به.ميكند خود
اينها همه.ميكند بيشترتوجه خود معاشرت آداب و پوشيدن
متفاوت بزرگسالان با نوجوان كهزيباشناسي دارد اين از حكايت
چه ميماند مخفي بزرگترها ديد از غالبا اينامر و.است
مينمايد زيبا ايشان براي آنچه كه آنهاميپندارند
ازلحاظ كه را آنچه مثلا.باشد زيبا بايد هم براينوجوان
مشاهده درنوجواني اگر نميدانند زيبا رنگ انتخاب و پوشش
.ميكنند مسخره كنند
.است وجود ابراز انگيزه يك خودنمايي نوجوان براي
چهرههاي وي ، با ديگران ارتباط نوع تناسب به خودنمايي
حتي ديگران با مقابله صورت به گاهميگيرد خود به متفاوتي
تلقي خويش عليه طغيان آنرا والدين كه است والدين مقابل در
كردن مسخره طعنهزدن ، كردن ، مخالفت آن تجليات گاه.ميكنند
دركي هم كه محيطي در يا و.است دهنده آزار شوخيهاي و
و افكار و آرزوها از گفتن سخن بصورت دارد وجود متقابل
را عواطفاش و خواستهها محيطي چنين در نوجوانانديشههاست
تشويق و ميپردازد اعمالش و خود از تعريف به ميكند ، ابراز
.ميگويد را ديگران تحسين و
وضع سرو و بدن به توجه دوره اين ديگر رفتاري جلوههاي از
ساختن جلوه خوش براي نياز و نشاط نوعي با كه است ظاهري
براي فعاليت و شهرتطلبي ماجراجويي ، .ميشود نمايان خويش
نوجوانان در كه است ديگري رفتارهاي از موفقيت و پيشرفت
رفتار شد گفته آنچه كه است ذكر به لازم.ميشود مشاهده
فردي تفاوتهاي بلكه نيست نوجوانان همه در ومشترك مسلط
دريك است ممكن.دارد وجود زمينه اين در فرهنگي و
مسلط رفتاريديگر ديگري ، در و غالب رفتار يك نوجوان
رفتاري مختلف تيپهاي به مولفان برخي اساس همين بر و.باشد
رفتار مشترك وجه آنچه اماهستند قائل نوجوانان بين
دنياي روحي ، بحران هيجاني ، و عاطفي تغييرات است نوجواني
پرسش ، موجود ، وضع به اعتراض آرماني ، نوجويي ، و تخيلي
.است خويشتن وكشف هويتيابي
به است آن دنبال به كه هويتي كسب و خود اثبات براي نوجوان
معناي به پذيرش زيرا.نميپذيرد را بزرگترها پاسخهاي راحتي
بويژه مربيان بنابراين.است نوجوان انفعال و تلاش پايان
گويي نوجوان.دارند نوجوانان با دشواري كار فكري ، مربيان
را ديگران كه است يافته دست انتقاد و سوال از گنجينهاي به
داشته وجود جذاب و صميمي و امن محيطي اگر.ميكند خسته
عاطفي و فكري دادوستد به و ميكند عرضه را خود نوجوان باشد
نوجوان با برخورد بردباري و آگاهي مربيان اگر.ميپردازد
ميبيند خود مانع را آنها نوجوان زودي به باشند نداشته را
كه روست اين ازميپردازد جستجو به ديگري مسير در و
زيرا ميكنند پيدا مشكل خود نوجوانان با اغلب والدين
و كنند برقرار نزديك ارتباط نوجوان دنياي با نميتوانند
همراه و كنار در نه ميبيند خود مقابل را آنها نوجوان لذا
را نوجوان كه است حالتي نخستين يا وهله اولين اين و خويش
.ميكشاند اجتماعي كجرويهاي سوي به احتمالا و ميكند تهديد
منحرفين و فساد قربانيان اكثر كه گفت ميتوان تحقيق به
رفتار برجسته مختصات از.برخاستهاند گروه اين از اجتماعي
يا دوستان با بيشتر آميزش ايندوره ، در نوجوان اجتماعي
درون معاشرت از او توجه.است رفيقبازي اصطلاح به
وقتهاي.ميكند تغيير خانواده خارج بهسوي خانوادگي
او براي نيز آن اهميت گاه.ميگذراند دوستان رابا بيشتري
خطاب و موردعتاب اينكه بدون زيراميشود خانواده از بيشتر
درونياش مكنونات و رازدل از براحتي گيرد قرار ارزيابي يا
ميبيند ، قرابت دوستانش و احساساتخود ميان ميگويد ، سخن
متعلق گروهي به را خود نهايتا و تشويقميگيرد و تحسين
را گروه هنجارهاي ميكند سعي خاطر همين وبه.مييابد
وچون كند آرايش آنان چون بپوشد ، لباس آنان چون ;رعايتكند
همه.آنانبينديشد چون و كند انتخاب سليقه و مشي آنان
به بسته محيط يك تااز ميكند نوجوان كه است تلاشي اينها
از را خود بهتر ، بهعبارت بگذارد قدم بزرگتر دنيايي
با پيوند و خود استقلال وبراي كند رها كودكي وابستگيهاي
برخي است ممكن رفتاري وضع اين.گامبردارد بزرگسالان دنياي
معاشرتهاي كه دارند آن بيم چه سازد ، رانگران والدين
فرزندشان براي ناآشنا محافل و دوستان نادرستبا
.باشد داشته درپي مخربي عوارض و بوده زمينهسازانحراف
بهشدت را فرزندشان اجتماعي ارتباطهاي است ممكن رو ازاين
آنان راه تنبيهسد و خشونت با مواردي در يا و كنند محدود
واقعبينانه شناخت اگربا والدين تشويق كه است طبيعي.شوند
شتابزده مواردي چنين در امانبايد است ، پذيرفتني باشد توام
رشد مهم و مثبت ابعاد از بويژه و روآورد غلط حلهاي راه به
روابط اينگونه در آنرا خاستگاه وي كه نوجوان اجتماعي
.ورزيد غفلت است يافته
ميشود باعث نوجوان با دوستانه غير و خشن مستبدانه ، مقابله
بيمنطق و قديمي متعصب ، و خشك را خود مربي يا والدين وي كه
و بدبيني از احساسي نتيجه در و بپندارد خويش دشمن يا و
گرايش خود امر اين كه.كند پيدا گسترش او وجود در بدخواهي
تقويت بيشتر خانواده از شدن رها و دوستان سوي به را او
خانواده به نسبت را او احساس و عاطفه همچنين.ميكند
است حالتي چنين در.ميسازد قويتر دوستان به نسبت و ضعيفتر
نفرتهايي زيرادارد وجود افسردگي بروز خطر نوجوان در كه
منع علت به است آمده پديد يا شده بيدار او وجود در كه
.ميگردد درون متوجه قدرت منابع عليه تخليه
و كودكان كه ميپرورانند ذهن در را انديشه اين همه
بهحال كارآمد و مفيد فردي عنوان به را خود نوجوانان
توجه مورد نسل اين تربيت هميشه و كنند تربيت بشري اجتماع
نتيجه آنچه اما.است داشته قرار فرهنگي مديران تاكيد و
ميدهد ، هدر به گاه يا ميرساند انجام به دير را تلاشها
:است نهفته زير روانشناختي مسائل در عمدتا
يكديگر با والدين دائمي اختلاف و نزاع -1
نوجوان جسماني و زيستي ويژگيهاي به بيتوجهي -2
بلوغ مربوطبه مسائل و ماهيت از نوجوان گذاشتن بياطلاع -3
جنسي
تمايلاتنوجوان و عواطف تحقير و اهانت بياحترامي ، -4
نوجوان پرسشهاي و خواستها به بياعتنايي -5
نوجوانان مشكلات و مسائل سركوب -6
نوجوان از آزادي تمام و تام سلب -7
موردي هر در نوجوان به كردن موعظه و نصيحت -8
خود نظرات اثبات براي نوجوان با مجادله -9
نوجوان به خود سليقههاي اعمال -10
يك يا كار يك انجام براي نوجوان دادن قرار فشار تحت -11
وي نيازهاي به توجه بدون آموزشي برنامه
و خاطرجرات به نوجوان در ترس و گناه احساس ايجاد -12
وجود ابراز جسارت
تربيتي روشهاي در تضاد و ناهماهنگي -13
تربيتي الگوهاي با تربيتي آموزشهاي و روشها ناهماهنگي -14
از نوجوان ساختن رها و گرفتن ناديده -15
اجتماعي مسئوليتهاي
فاقدجذابيت بطوريكه مربيان نامناسب وضع و آرايش -16
باشد ظاهري
مانند)خود مجالس و محافل در نوجوانان پذيرش عدم -17
وي پوشش كه مجالسي و مجامع در شركت از نوجوان محروميت
(نيست بزرگترها سليقه مطابق
بهاتكاء نوجوان مقابل در ثابت موضع يك اتخاذ -18
خود نوجواني دوران از تجربهاي
روانيبراي بهداشت خدمات و عوامل امكانات ، كمبود -19
والدين و نوجوانان
مراكز كمبود و نوجوان تفريحي فعاليتهاي در بيتنوعي -20
سالم تفريحي
نوجوانكشف تلاشهاي غايي هدف شد گفته آنچه به باتوجه
به مربيان والدينو توجه بايد كه است خودشناسي يا خويشتن
را نوجوان بهتر بهعبارتگيرد قرار راستا اين در نوجوان
جسمي رشد شرايط از مسيرخوديابي در بتواند تا كنند همراهي
در كهآورد بدست روشني خودآگاهي اجتماعي و عاطفي ذهني ،
قرار يكديگر كنار در تربيتي جريانموازي دو صورت اين
و ذهني مسائل حل براي بتدريج يكسونوجوان از ميگيرند ،
ديگر سوي از و ميدهد افزايش را خود برزندگي تسلط رواني
نيروي به كردن وارد خدشه بدون ومربيان والدين
زندگي وارد الگو بصورت را خود نقش استقلالخواهينوجوان ،
سازندگي و رشد جهت در گام مهمترين اين و.نوجوانميكنند
وهيجاني فكري پرتگاههاي در را او كه است نوجوان وتربيت
دور وانحراف آلودگي عوارض و خطرات از و ميدارد محفوظ
.ميسازد
معصومي محمدتقي
بهزادي محمدطاهر:از عكس
ميشود برپا فردا عاطفهها جشن
خود فرزندان را شعارهمه با عاطفهها جشن:اجتماعي گروه
سراسر در فردا نيازمند دانشآموزان به كمك هدف با بدانيم
.ميشود برپا كشور
دريافت آماده كشور سراسر در فرعي و اصلي پايگاه هزار 25
كار اين به پايگاه نيز 500 تهران در ;است مردمي كمكهاي
.است شده داده اختصاص
ايران فرهنگي دفاتر و سفارتخانهها هم كشور از خارج در
.است كشور از خارج هموطنان كمكهاي دريافت آماده
عاطفهها جشن در ريال ميليارد از 9 بيش گذشته سال در
.شد جمعآوري
به زن مديرمسئولروزنامه پيام
ملل سازمان دبيركل كوفيعنان
متحد
غيرنظاميان ، عليه قدرت عاملين پياپي تعرضات -اجتماعي گروه
آمدن وارد و خشونت و تبعيض اعمال كشتارها ، بروز سبب
بر جبراني غيرقابل روحي و جسمي لطمات و صدمات فشارها ،
انحصارطلبي و سياست جو از بدور كه بيگناه كودكان و زنان
است ، شده ميباشند ، مسلمزندگي حق از بهرهمندي صدد در
ايذاء و آزار و بيرحمانه قتلعام و كشتار شاهد ما بطوريكه
همچون قتلگاههايي در تعدي و ظلم مورد آواره كودك زن صدها
افغانستان ، .هستيم افغانستان و الجزاير فلسطين ، كوزوو ،
را زن و ميكشد خون و خاك به را برادر برادر ، كه مسلخي
از و سادهترين از بودنش ماهيتزن و جنسيت جرم به تنها
.مينمايد منع انساني محض حقوق پاافتادهترين پيش
دبيركل ، آقاي
واقعبينانه ، روزنامه ديدي در دردناك وقايع اين تداعي با
و عنوانزن تحت گرفته نام روزنامه اولين مثابه به زن
مسلمان زنان جامعه آحاد از وسيعي قشر از نمايندگي به
چهارگوشه در زنان تمامي حقوق دادن قرار درنظر با ايران ،
درد ستمديده ، زنان با همدردي و همبستگي اعلام ضمن جهان ،
لزوم بر راسخ اعتقاد با و بلايا و بلا در رنجديده و كشيده
بر تاكيد با و گروهها و اقشار كليه ميان در صلح برقراري
راهبر و هادي بهعنوان شما از زنان ، حقوق به تعرض عدم اصل
متحد ملل سازمان يعني بينالمللي قانوني نهاد متشكلترين
صلح بينالمللي روز عبارات راستين معناي تا مينمايد تقاضا
به نسبت عاجل اقدام با را (سپتامبر ماه سهشنبه سومين)
تفسير و نموده محقق زنان به نسبت خشونت بيعدالتي ، توقف
جامهعمل پوشاندن با را تاريخ روزشمار نمادين يادمانهاي
بهمقام جهاني صلحطلبانه گرايشات و باورها و اعتقادات به
.بخشيد ارتقاء جاودانگي اعلاي
|