وزيرفرهنگ نمايندهمجلسبه 80
تذكردادند ارشاداسلامي و
انجمن
برخورد:صنفيروزنامهنگاران
بايددر
"باتخلفاتمطبوعاتيصرفا
چارچوبقانونمطبوعاتباشد
مهار چگونه را خشونتخود
!كنيم
نمايندگانمجلس ديدگاه
با برخوردقانوني دربارهنحوه
است تخلفاتمطبوعات
وزيرفرهنگ نمايندهمجلسبه 80
تذكردادند ارشاداسلامي و
هشتاد اسلامي شوراي مجلس ديروز علني جلسه در:اجتماعي گروه
برخورد به را ارشاد وزير كتبي ، تذكر يك قالب در نماينده
تذكراين گزارشخبرنگارهمشهري به.فراخواندند مطبوعات با
مطبوعاتبيگانهپرستعليه ازتوطئه جلوگيري"مورد نمايندگاندر
تلاشخبرنگارانبراي.است"مردم موردقبول ارزشهايانقلابي ايمانو
مشخصاست كه بودهرچند اساميايننمايندگانبينتيجه بدستآوردن
براياين بهجمعآوريامضا راستاقدام شاخصجناح و عناصراصلي
.تذكركردهاند
انجمن
برخورد:صنفيروزنامهنگاران
بايددر
"باتخلفاتمطبوعاتيصرفا
چارچوبقانونمطبوعاتباشد
وقايع درخصوص ن روزنامهنگارا صنفي انجمن: گروهاجتماعي
در.كرد صادر بيانيهاي مطبوعات با ارتباط در گذشته هفته
درسالهاي مطبوعاتايران وكيفي كمي بهرشد بااشاره اينبيانيه
فضايمطبوعات تحولاتيكسالاخيردر: است اخيرآمده
اينوجود با ماداشته ، رشدجامعه و برايثبات گرچهمنافعبسياري
بااشاره اينبيانيه در. نبودهاست وخطاها برخيمشكلات خالياز
معيار:آمدهاست مورخ26/3/77 بهبيانيه
ياعدم وانطباق مناسببرايارزيابيهمكارانمطبوعاتي
بدين است ، هياتمنصفهمطبوعات باقانون ، انطباقفعاليتهايآنها
قلمميخواهد واصحاب مطبوعات ازكليهدستاندركاران لحاظمصرانه
حركتهاو وشناخت چارچوبقانونيمذكور وشناخت درك كهبا
تامبادا جهتدهند بهفعاليتهايخود روحآزادي جرياناتمخالف
آزاديقانونمند ازفضاي كهدلخوشي بهكساني خود باعملكرد
ميدانرا و دادهشود بهانه ندارند ، درجامعه
وسليقهمدارانهبازگرداند براياعمالشيوههايغيرقانوني
درنظر و بهآزاديهايموجود ذوقزدگينسبت.
از.ندارد فضايآزادي جزتخريب نگرفتنشرايطاجتماعينتيجهاي
تخلف كهاگر يادآورميشود امور ديگربهدستاندركاران سوي
در همچنانكه وجوددارد ، درمطبوعات ياتخلفاتي
كهاز آننميشود امردليل اين هست ، همهعرصههاياجتماعي
رفت ، همچنين اينتخلفات مواجههبا طريقشيوههايغيرقانونيبه
شدهدر محدودكردنآزاديهايتصريح با كردكه نبايدفراموش
ازمشكلات هيچمشكلي وقوانينموضوعهنهتنها قانوناساسي
رامتراكمتر بهزوديآنها نميشودبلكه موجودرفع
دركوتاه دانستآزاديمطبوعات بايد. وغيرقابلحلترمينمايد
برآثار تكيه تنهابا و هممنفي و مثبتاست دارايآثار مدتهم
باتوجه.كرد راخدشهدار آزاديمطبوعات آننميتواناصل منفي
ميداندكه خودلازم بر صنفيروزنامهنگاران فوق ، انجمن بهمقدمه
مطبوعاتكشور درفضاي هفتهگذشته يك كهطي بهوقايعي نسبت
برخورد- شود1 رامتذكر است ، نكاتي بوجودآمده
وبا چارچوبقانونمطبوعات بايددر "باتخلفاتمطبوعاتيصرفا
و قانونيندارد كهوجهه عملديگري هر ازانجام بنابراين.
شغليروزنامهنگاران وامنيت منفيبرايآزاديهايقانوني جزنتايج
انجمنصنفيروزنامهنگاران- شود20 بايدپرهيز بههمراهندارد ،
خلافروح رابهواسطهفعاليتمطبوعاتيآنها دستگيريروزنامهنگاران
مسئولينمحترم لذااز مطبوعاتميداند ، اساسيو مفادقانون و
غيراز اگراتهاماتدستگيرشدگانمسايلي قضائيدرخواستميشود
اينصورتمطابق درغير اعلامدارند ، را استآن فعاليتحرفهاي
وغيررسمي فشارهايغيرقانوني- شود30 آنانرفتار قانونبا
كه ازاين غير انتشارآنها ، ممانعتاز بهمطبوعاتبراي
را حرفهروزنامهنگاري مطبوعاتو فضايكلي عمليغيرقانونياست ،
مفيدو ازفعاليت ومانع ناامنميكند
از جامعهرا وبالطبع سازندههمكارانروزنامهنگارميشود
محرومميسازد40 ونقاد فوايدروزنامهنگاريمستقل
ازدستاندركارانقضائيميخواهد انجمنصنفيروزنامهنگاران-
براينمايندگاناين بادستگيرشدگانرا كهامكانملاقات
وكيلانجمن "كندضمنا انجمنفراهم
بهمقاماتمحترم و برايپيگيرياموردستگيرشدگانتعيين
.شد معرفيخواهد پيگيريموضوع قضائيبراي
مهار چگونه را خشونتخود
!كنيم
كنند كنترل را خود عصبانيت ميكنند سعي ديگران به وابستگي
پاسخ تهاجم و خشم شعلهورشدن با و تهاجمي شيوهاي به برخي و
كه را فردي نام.است جمعيت از مملو بليط فروش دفتر ميدهند
از بعد اما.ميرود جلو او ميزنند ، صدا نوبتشميباشد ،
فرد به را جايشان كه ميشود خواسته ايشان از چندلحظه
برميگردد ، ناراحتي با او.شود منتظر "فعلا و ديگريبدهد
سبب و ميكند تعجب ديدنش از اوست از بعد نوبتش كه فردبعدي
از يكي نوبت "فعلا ميگويد آرام او و راميپرسد
در و قبلي نفر حرفهاي شنيدن محض به دوم نفر !دوستانشاناست
شروع و ميرود خاطي كارمند طرف به هجوم با زدن هم چشمبه يك
ولولهاي...و ميچسبد را كارمند يقه و ميكند فرياد و بهداد
باحالت و مياندازد وسط را خودش سوم نفرميآيد پيش
ودلداري ميبوسد را كارمند و ميزند كنار را او چاپلوسي
اين از نفرچهارم...و كند آرام را او ميكند سعي و ميدهد
عمل و ناراحتاست باشد صف در بايد ديگري زمان مدت كه
بد آرامي وبه ميكند تقبيح نكرده رعايت را نوبت كه كارمندي
كه را داردگلداني دست در كه كليدي با و ميگويد بيراه و
زخمي را آن وشاخههاي ميدهد قرار تهاجم مورد اوست درنزديكي
حال!ميدهد شكاف دفتررا صندلي لبه يا و ميشكند و كرده
كارمندمنجر نامناسب عمل كه اين به توجه با است اين سوءال
بود ، شده فوقالذكر افراد همه در رواني فشار ايجاد به
اوليكه !است قبول قابل و عادي افراد اين از يك كدام رفتار
يا !ديگريميدهد به را خودش حق حرفي هيچ بدون صندلي ترك با
كارمند نبودنرفتار صحيح داشت قصد تهاجمي رفتار با كه دومي
رفتارچاپلوسانهاش با كه سومي يا !كند گوشزد او به را
به كه چهارم همنفر شايد !بگيرد ماهي گلآلود آب از ميخواست
!درآورد بسته گلدانزبان و صندلي سر بر را دلش داغ آرامي
هنگام به و ديگران خودبا تعاملات در نفر چهار هر متاسفانه
به و نميكنند اتخاذ مناسبيرا شيوههاي مشكلات با رويارويي
نفر.ميباشد غيرعادي همهآنها رفتار كه گفت ميتوان جرات
موقعيت از دوري و ناتواني يعنيبا دارد اجتنابي رفتاري اول
صورت به حتي) ميدهد ديگري به حقاشرا و ميرود كنار تنشزا
شيوهاي دوم نفر.(نميكند راعنوان آن موءدبانه تذكر يك
سومي و ميشود اوضاع شدن بهبغرنجتر منجر كه دارد تهاجمي
فرد ميشود باعث كه ميدهد نشان وابستگيرا و اتكايي شيوه
را كارمند تخلف عبارتي به و خودپينبرد عمل زشتي به خاطي
و عمومي اموال تخريب با چهارم نفر سرانجام.ميكند هم تقويت
نمايش به را تهاجمي انفعالي شيوهاي آنسازمان ، به وابسته
.دهد پاسخ را كارمند رفتار ميخواهد طريق اين واز ميگذارد
شدند روبهرو مشابه "كاملا تنشزا موقعيت يك با چهارنفر هر
خشمناك و عصباني را آنان موقعيت از ناشي رواني وفشار
با دومي ميكنند ، سركوب را آن سومي و اولي ساختاما
و ميدهد نشان واكنش عصبانيت مهار عدم و خشم شعلهورشدن
را خود خشم ميشودو روبهرو مساله با منفعلانه شكل چهارميبه
عمده اشكال.ميكند جابهجا اشياء به كارمند از بهراحتي
خشم احساسات با مدارا روش كه بود اين آنان دررفتار
به نيز را آن بيان و نميدانستند را خود وپرخاشگري
توانايي عدم اين مسبب !بودند نياموخته مناسب و شيوهايسالم
"قطعا !جامعه يا خانواده !كيست مناسب رفتار ويادگيري
روزانه زندگي در را افراد از بيشماري موارد شماهم
مقابله براي نامناسب شيوههاي اين از كه مشاهدهكردهايد
طور به و ميكنند استفاده زندگي مشكلات و بامسايل
يا و آموزشي مسايل مورد در نميتواند كه مثالدانشآموزي
انتقاد اجازه عبارتي به يا و كند ابراز را نظرش تدريسمعلم
پنجره و در يا مياندازد دست را معلم نميدهند او به سالمرا
درمحيط نميتواند كه كارمندي ميكند ، تخريب را مدرسه ووسايل
انتقادكند ، و نظر ابراز مديريت شيوه مورد در خود اداري
اوصاف بااين...و ميآيد اداره به دير يا و ميكند كمكاري
در اجتماعيسالم و فردي بين تعاملات و روابط نگران بايد
فردي مساويسلامت ملي سلامت كه بپذيريم اگر !باشيم جامعه
اين تبيين براي.باشيم نگران بايد است ، اجتماعي سلامت ضربدر
و رواني مباحثآسيبشناسي در مروري با كه است ضروري نگراني
آنها پيامد و وغيرعادي ناسالم رفتار الگوهاي علمي شناخت
و آوريم دست به اينمشكل از صحيح و اصولي شناختي بتوانيم
آن با مقابله جهت راهبردهاييكارامد شناخت اين موازات به
و افراد شخصيتي سبك استكه مسلم امر اين.كنيم پيشنهاد
.دارد بيماري و فهمسلامتي در مهمي رل آن از منبعث عملكرد
تدابير اتخاذ در نقشتعيينكنندهاي افراد شخصيتي ويژگيهاي
به دارد زندگي تنشزاي باموقعيتهاي آمدن كنار جهت مناسب
به منجر سركوبگرايانه سبكشخصيتي ويژگيهاي مثال عنوان
تلاش مستلزم كه است تنشزايي درموقعيتهاي اجتناب شيوه اتخاذ
(1989) سيري و كوباك.است تنش رفع و جهتمسالهگشايي در
دفاعي واكنش يك عنوان به را اجتناب شيوه (Sceery)
خصومت ، مانند فردي بين مسايل مقابل در افرادسركوبگر
(1983) وشيكمن بلات.كردهاند تاييد همدلي وفقدان پرخاشگري
به را بودن انفعالي و مطيع ويژگيهاي (Shichman)
زيورف.كردهاند تاييد سركوبگرايانه شخصيت عنوانويژگيهاي
كردهاند تاييد (Zuroff & Mongrain) (1987) ومونگراين
ابتلاء براي بالايي ريسك اتكايي يا وابسته كهافراد
فردي بين منفي رخدادهاي با "اساسا كه دارند بهافسردگي
لاوينسون.است ارتباط در خود ومفهوم
بيشتر افسرده افراد كه است كرده پيشنهاد(Lawinsohn)(1974)
نشان حساسيت اجتنابي محركهاي به افرادغيرافسرده از
ذهن به را نكته اين مشابه بررسيهاي و اينبررسيها.ميدهند
درگيريها از پرهيز به تمايل افسرده افراد كه متبادرميسازد
يا ترس افسرده افراد براي.دارند نامطلوب وموفقيتهاي
حالت يك در اگرچه حتي.است استرس با مبارزه عادي فرارراه
ترجمه فلك ، ) باشد استرس اين مناسب واكنش عاديخشم
فرد توانايي عدم (Kendell) (1970) كندل.(پورافكاري ، 1371
از ترس يا پرخاشگري با آگاهانه و هشيارانه برايمواجهه
آن ساختن دروني و انكار به منجر كه را احساس تسلطاين
.ميداند افسردگي بروز و ظهور اساسي مايههاي ميگردد ، از
.ميشود ترس سبب و است همراه افسردگي با احساسدرماندگي
كارهايي انجام از شخص است ممكن افسردگي شديد درلحظههاي
ميدهد ، انجام تمام سهولت با را آنها عادي حال كهدر
سبب و كرده عميقتر را افسرده خلق درماندگي.ناتوانباشد
از يكي.باشد متكي خود اطرافيان به بيشتر شخص ميشودكه
اين افسرده شخص در وابستگي و درماندگي احساس عللپيدايش
هرچه لذا دارد ، پنهان را خود غضب و خشم ميكوشد استكه
وي كشمكشهاي و بيشتر او پنهاني خشم ميشود ، شخصتابعتر
ابراز از شخص چون ميگردد ، شديدتر درماندگي بااحساس
سبب و ميشود انباشته هم روي احساس اين است خشمناتوان
بك.(پورافكاري ، 1371 ترجمه فلك ، ) ميشود او تشديددرماندگي
"ونگراني خشم خروج و توسعه طرح" عنوان تحت طرحي در (1989)
.است تبييننكرده را تهاجمي رفتار و افسردگي بروز چگونگي
باعث فرد تهديدامنيت يا افراد نيازهاي تهديد طرح اين در
و اضطراب آنعلايم استمرار اثر در كه ميشود رواني فشار
در افراد.ميكند توليدعصبانيت نگراني و ميكند بروز نگراني
واكنش خود شخصيتي سبك شدهبراساس توليد عصبانيت با مواجهه
سركوب را خود عصبانيت شخصيتي براساسسبك برخي.ميدهند نشان
ميكنند سعي ديگران به وابستگي اتكاءو با برخي ميكنند ،
با و تهاجمي شيوهاي به برخي و كنترلكنند را خود عصبانيت
روشهاي از شيوه سه هر.ميدهند پاسخ وتهاجم خشم شدن شعلهور
پيامد و هستند استرس با رويارويي در وناموفق ناسازگارانه
درماندگي.است فرد در ناتواني و ايجاددرماندگي روش اين
منفي ارزيابي خود و كارآمدي عدم احساس كهفرد ميشود باعث
مزمن خصومت و خشم فرد در احساس اين درنتيجه باشد ، داشته
به مزمن خصومت و خشم اين تخليه چگونگي اما.ميكند ايجاد
به.دارد بستگي فرد قبلي يادگيريهاي و شخصيتي ، شناخت سبك
مسايل مسبب را محيط و كلي طور به ديگران اگرفرد ، مثال طور
با استرسها با مقابله در باشد يادگرفته "وضمنا بداند خود
تهاجمي كه كنيم پيشبيني ميتوانيم دهد نشان پرخاشگريواكنش
بداند خود اعمال مسبب را خود فرد اگر اما و كرد عملخواهد
واكنش بريزد ، درون به و كند خود متوجه را ونگراني
تبيين براي.ميشود افسردگي به منجر و ميدهد اجتنابينشان
و كودكي تجارب در فرد اين كه كرد بيان ميتوان اينافسردگي
اجتناب كه است گرفته ياد مادر با خود ارتباطات درطي
منجر همين و است عواطف كنترل و تعارض كاهش راهبرديبراي
پيامد و ميشود كودك و مادر عاطفي ارتباط بهآسيبپذيري
سازماندهي و فهم شناخت ، براي كودك توانايي آنعدم
رشد و عواطف تحليل آن پيامد و است تجاربعاطفي
طور همان (كوباك 1988 و كاسيدي)است شخصيتسركوبگرايانه
افسردگي مستعدابتلابه سركوبگر شخصيتهاي شد ذكر "قبلا كه
عواطف به واكنش كهراه باشد اين عامل مهمترين شايد.هستند
از و نسلي نسليبه از كه ميباشد آموختني الگوي يك
ابراز اگر "مثلامنتقلميگردد ديگر خانوادهاي به خانوادهاي
هرگونه ابراز يا و باشد غيرقابلتحمل خانه در مورد به خشم
به احساسات و عواطف باشد شده شدتنهي به مبارزه يا استقلال
براي غيرمستقيم و ديگر راههاي.خواهندكرد رشد پنهاني طور
خود به اگر كه ميدانند بچهها همه.است آموختني خشم ابراز
بچهها چونميدهند نشان واكنش ومادر پدر برسانند آسيبي
براي را خودآزارانه طرق ميكنند ، رادرك مادر و پدر واكنش
مطالعه در.ميبرند كار به خود اظهارحرمان يا توجه جلب
نشان خود از مهاجم - منفعل رفتار كسانيكه كودكي دوران
واكنشهاي و اجتماعي روابط در عميق يكآشفتگي "معمولا ميدهند
محيط همين و ميشود مشاهده يافته پرورش درآن طفل كه محيطي
و سريعترين خودآزاري كه ميكند القاء طفل رادر عقيده اين
اين.ميآزارند را او كه است كساني كردن راهعوض موءثرترين
نوجوان "مثلا.درآيد "شكست" به عادت شكل استبه ممكن كار
با والدين به نسبت را خود نارضايتي و افسردهخشم "نسبتا
روز هر كه كارمندي همچنين.ميكند ابراز كارتحصيل در پسرفت
نشان لاقيدي و بيعلاقگي فقط ميشود ، حاضر تاخيرسركارش با
يا و "هدف" آزار براي رفتار نوع اين وفور به نميدهدبلكه
پورافكاري ، ترجمه فلك ، ).است خشم دادن نشان كجيبراي راه
رابطه بدون زا محيطهايافسردگي ايجاد در اساسي اصول.(1371
روشهاي مهمترين است يكسان"تقريبا محيط بزرگي و كوچكي با
كار به خانواده كوچك محيط افسردگيدر ايجاد براي كه شايعي
فرد يك به بيشتر آزادي دادن -از1 عبارتند ميشود گرفته
ايجاد -هستند20 كنترل تحت شدت بقيهبه كه حالي در خانواده
اظهار ابتكارو هرگونه مانع كه بيحركت و يكنواخت محيطي
كردن ظاهر و عواطف آزادانه ابراز از ممانعت -است30 وجود
و مستقيم گفتگوي راه بستن -سالم40 و نرمال بهطريقي خشم
احساس و ترديد ايجاد با نفس به اعتماد تخريب -آزادانه50
استفاده -دفاعي60 راههاي بستن حال عين در و دوگانهمتضاد
ديگران و غيرمستقيمخشم نشاندن فرو براي مزمن افسردگي از
روابط كردن آلوده -كردن70 گيج و گناهكار و درمانده را
كه محيطهايي.است ريشهاشحسادت كه رقابتهايي با خانوادگي
پيامد كارميگيرند به خود افراد كنترل براي را فوق روشهاي
سو يك از ميزنندزيرا رقم انساني جوامع براي را ناگواري
سوي از و افزايشميدهند را درمانده و ناتوان افراد رشد
جامعه در ابتكار نوآوريو خلاق ، تفكر رشد كاهش منجربه ديگر
هر كه است اين شد چهعنوان آن از نتيجهگيري اولين.ميشوند
در ناموفق تهاجميشيوههايي و اتكايي اجتنابي ، سبك سه
مساله ماندن گويايلاينحل و هستند مسايل با رويارويي
رواج ما اجتماعي درزندگي شيوهها اين چنانچه و ميباشند
اجتماعي و فردي سلامت كه پيشبينيكرد ميتوان خوبي به يابند
و ناسالم انسانهاي رشد ماشاهد و افتاد خواهد خطر به
سليقهها ، علايق ، بستر زيراجامعه.بود خواهيم غيرعادي
طبيعت بنابه نيز ما و است ومختلف متنوع نگرشهاي و تفكرات
ميشويم برانگيخته ناهماهنگيها و مقابلتضادها در انسانيمان
ناهماهنگيهاي و تضادها مقابل در كه بايدبياموزيم حال
دو پذيرش است اهميت حايز چه آن.كنيم عمل احتماليچگونه
شناختي لحاظ از انسان -است1 انسان مورد مهمدر نكته
ارزيابي ميانديشد ، ميبيند ، ميشنود ، او است توانمند بسيار
و است زبان و ابزار به مجهز انسان -ميپذيرد20 و ميكند
به طريق اين از و بياورد زبان به را ميتواندانديشههايش
ارشد كارشناس - فر زاهدي شهين.كند ديگرانتفهيم
دارد روانشناسيادامه
نمايندگانمجلس ديدگاه
با برخوردقانوني دربارهنحوه
است تخلفاتمطبوعات
انقلابخلاف توسطدادستاني روزنامهتوس تعطيلي: اجتماعي گروه
نوشهر طاهرنژادنماينده رايدالله مطلب ايناست قانون
: ماعنوان خبرنگار گفتگوبا در شوراياسلامي درمجلس
هياتمنصفه حضور مطبوعاتبا مطبوعات ، دادگاه براساسقانون
و مطبوعاتياست بهتخلفات برايرسيدگي مرجعصلاحيتدار تنها
وي.كند تعطيلينشريات اقدامبه اسلامينميتواند دادگاهانقلاب
حتياگر و شده مطبوعاتمشخص درقانون جرممطبوعاتي: گفت
دردادگاه تنها او بهجرم كرد عمل امنيتكشور نشريهايخلاف
فاطمهرمضانزادهنماينده خانم.شود رسيدگي مطبوعاتبايد
اگر: ماگفت بهخبرنگار نيز برمطبوعات هياتنظارت عضو تهرانو
و طبقاصول 24 بايد شدهاست جرممطبوعاتي توسمرتكب روزنامه
جرمرسيدگي اين مطبوعاتبه دردادگاه اساسي 168قانون
سويدادگاه از روزنامهتوس رمضانزادهتعطيلي خانم.شود
گفت ندانستو جرممطبوعاتي با رامتناسب انقلاباسلامي
نظامحركت جهتبراندازي در روزنامهتوس اگرمسئولين:
.روشنشود ملت مسئلهبراي اين كردهاندبايد
|