آشتي بزرگراه ابريشم ، جاده
فرهنگها
جاده مسير در گردشگري مكانهاي بازسازي جامع طرح مطالعات آغاز بهانه به
ابريشم
در ابريشم ، باستاني راه مسير در واقع كشورهاي كمك به يونسكو سازمان
انجام به را جاده اين جهانگردي جاذبههاي بازسازي كلي طرح دارد نظر
برساند
ملتها مشترك ميراث
در دراز ساليان كه كاروانهايي جرس نواي هنوز كوير اسرارآميز سكوت در
قدمت به سفرهايي بانيان.ميرسد گوش به پيمودهاند ، راه پهنهها اين
كه جادهاي.ابريشم نام به جادهاي در و جهان آخر تا ابتدا از افسانهها
ويژهاي جايگاه ارتباطي مهم گلوگاه يك عنوان به ما كهنسال سرزمين آن در
مثابه به سال پانصد و هزار از بيش كه فرهنگها آشتي بزرگراه اين.داشت
در گويي ميداد ، پيوند غرب به را شرق جهان بازرگاني گذرگاه بزرگترين
جاده اين طبيعي و تاريخي شگفتانگيز جاذبههاي اما است ، خفته تاريخ غبار
از علاقهمندند آنها.ميخواند خود به را بسياري جهانگردان هنوز باستاني
سدههاي گذشت از پس رو اين از.كنند ديدن كشورها تاريخي مشترك ميراث اين
همين به و دارد قرار جهانيان توجه كانون در همچنان ابريشم راه پيدرپي
به مسير اين در واقع گردشگري كانونهاي احياي براي يونسكو سازمان دليل
بينالمللي سازمان اين مدنظر آنچهاست آورده روي جدي تلاشهاي و مطالعات
و نيازمندند يكديگر به انسانها كه است عالي مفهوم اين نماياندن است ،
با يونسكو ، سازماناست آنها نزديك همكاري گرو در آنها نيازهاي تامين
ديدگاههاي از مشترك ميراث اين حفظ براي سرمايهگذاري ضرورت به آگاهي
به نسبت بعدي مراحل در و داده قرار بررسي مورد را محلها اين گوناگون
.نمود خواهد اقدام آنها احياء
مقدماتي مطالعات انجام با نيز كشورمان در جهانگردي و ايرانگردي سازمان
در نيز گامهايي تاكنون و كند ارائه جامع طرح يك زمينه اين در ميكوشد
كانونهاي بازپيرايي و احياء با نخست وهله در.است برداشته راستا اين
درآمد ايجاد و گردشگران جذب براي مناسبي زمينه مسير اين در واقع گردشگري
كاركردهاي بر مروري ضمن حاضر ، گزارششود مي فراهم طريق اين از ارزي
احياءو براي تاكنون كه اقداماتي بررسي به گذشته روزگاران در ابريشم جاده
.ميپردازد است شده انجام راه اين بازسازي
دوم سدههاي از كه است بوده كاروانرويي تجارتي راههاي نام ابريشم جاده
و بازرگانان گذرگاه و داشته وجود ميلادي شانزدهم سده تا ميلاد از قبل
چيني ، نگار وقايع ((سوماشرين)) گفته به.ميآمد شمار به شرق و غرب تجار
آنها از يك هر كه ميكردند ترك را چين خاك كاروان دوازده حدود سالانه
جاده ايناست داشته باركش حيوان مناسب تعداد به و عضو نفر صد به نزديك
ميكرد ، ملحق روم عظمت با امپراطوري به را چين پهناور امپراطوري كه
بين 6400 ميشد انتخاب كه راهي به بسته آن طول و داشت بسيار فرعي راههاي
فاضلي ، مهنازاست بوده زمين محيط چهارم يك معادل يعني كيلومتر ، تا 10000
((هدن سون)):ميگويد بالا مطالب بيان ضمن ابريشم راه مطالعاتي گروه سرپرست
كه است معتقد است ، پيموده وجب به وجب را ابريشم جاده كه نيز سوئدي محقق
پراهميتترين فرهنگ ، و تمدن تاريخ ديدگاه از و طولانيترين ابريشم ، جاده
پيوند يكديگر به را دنيا نقاط اقصي ملل و اقوام كه است بوده زنجيري حلقه
سراغ ابريشم جاده از مهمتر بازرگاني جاده تاريخ طول در بيگمان و ميداد
.است نشده
طول اگر كه دليل اين به.ميناميدند نيز سر هفت اژدهاي را ابريشم جاده
اژدهايي به دربرميگيرد را اروپا سواحل تا چين حدفاصل كه را ابريشم راه
كه را خاكي كره از نقطه هفت ميشوند جدا آن از كه شاخههايي كنيم ، تشبيه
((.است ميساخته مرتبط يكديگر به بوده زمان آن اقتصادي مراكز
سازمان آموزش امور و تحقيقات معاونت كارشناس ناييني ، صارمي حسن محمد
حلقه هر كه است زنجيري مانند ابريشم جاده:ميگويد جهانگردي و ايرانگردي
.است ميكرده عبور آن از راه اين كه داده تشكيل كشورهايي از يكي را آن
به آن ، دوباره نگرش اما است افتاده رونق از امروزه طولاني راه اين گرچه
.است پيشين تمدنهاي و فرهنگ سازي زنده باز و بازبيني واقع
واقع در و ميبرد دور گذشتههاي به را انسان ذهن ((ابريشم جاده)) واژه
توسط آن همراه به كه كالاهايي ديگر و چين در آن توليد راز و ابريشم
.است تاريخي راه اين مادي بعد تنها ميشدند ، حمل راه اين از كاروانيان
گوياي كهن ، روزگاران از بازمانده تاريخي غيرفارسي و فارسي اسناد و منابع
.است غربيان ذهن پرداخته و ساخته ((ابريشم جاده)) نام كه است مهم نكته اين
ابريشم جاده از نامي جغرافيايي و تاريخي مهم كتابهاي از يك هيچ در زيرا
((شاهي جاده)) بهنام گذشته روزگاران در كاروانرو راههاي ايناست نيامده
.گرفت نام ابريشم جاده بعدها و ((غرب و شرق)) جاده روزگاريبود معروف
راه كه ميدارد ، بيان ابريشم راه اجلاس دومين در ترابي ، محمد سيد دكتر
روزگار آن پايتخت -((سيآن)) شهر از پيش قرن دهها ابريشم جاده روي كاروان
فلات از سپس و ميكرد طي را سينكيانگ پهناور ولايت ميشد آغاز -چين
شرقي ساحل به و ميگذاشت سر پشت را غربي و مركزي آسياي و ميگذشت پامير
يك كه ميشد شاخه دو پامير غرب در تجاري مهم راه اين.ميرسيد مديترانه
دوم شاخه و ميپيوست (تركمنستان) مرو به سمرقند و فرغانه از آن از شاخه
داخل به غرب سمت از آنگاه.ميرسيد مرو به و ميكرد عبور بلخ از آن
پايتخت كه را دروازه صد يا پليس همكاتم شهر و ميشد وارد مركزي ايران
از خارج در و ميداد پيوند دجله ساحل در تيسفون به بود اشكاني سلسله
كنار بندر دو صور ، و انطاكيه به سوريه از عبور از پس ايران
.ميشد ختم دريايمديترانه
به هم دريا راه از ميرسيد ، انطاكيه و صور به راه اين از كه كالاهايي
ساير به جا آن و ميشد برده ايتاليا جزيره شبه به هم و مصر در اسكندريه
.ميرفت شهرها
انديشه و فرهنگ حامل كاروانهاي
دنيا آخر به روايتي به كه ابريشم ، جاده طولاني راه از كه است گفتني
صادر كه نبود جاده اين حوزه كشور محصولات ساير و ابريشم تنها ميرسيد ،
ايران ميان نيز ميگنجد هنر و انديشه و فرهنگ حوزه در آنچه بلكه ميشد ،
بيان با ترابي دكتر.ميشد مبادله هند و باستاني چين و متمدن و پهناور
اقوام تمدن و فرهنگ بعدي مراحل شكلگيري در امر اين)):ميگويد مطلب اين
جاي بر فراواني و عميق تاثير آسيا قاره از وسيع بخش اين در ساكن
از بارزي نمونهميبخشيد اشتراك و وحدت نوعي آنها حيات به و ميگذاشت
سروده از پس كوتاهي زمان كه بود فارسي شعر معنوي و روحاني مبادلات اين
استقبال حسن با و ميرسيد چين به ابريشم كاروانروي راه همان از شدن
براي مناسبي جاي آنان ميان در تا ميرفت و ميشد روبهرو سرزمين آن مردم
((.بگشايد خود
راه)):ميگويد ابريشم جاده فرهنگي تبادلات زمينه در نيز فاضلي مهناز
و هنرها كيشها ، راه اين از بلكه نبود ، بازرگاني ساده راه يك تنها ابريشم
.ميشد برده ديگر كشور به ازكشوري انسانها توسط نيز مختلف مدنيتهاي
منتقل يكديگر به ابريشم جاده بوسيله غرب و شرق كشورهاي از سنن و آداب
غرب تا خوارزم و چين از راهها اين سراسر در.مييافتند توسعه و ميشدند
.بود داير چاپارخانهها و خبررساني برجهاي و آباد كاروانسراهاي راهها ،
اديان ، راه ، اين از بازرگاني و نظامي آمدهاي و رفت بر علاوه تاريخ طول در
و تمدن و ميآميخت درهم مختلف تمدنهاي و زبانها و غرب و شرق فرهنگهاي
((.شد منتشر جهان در راه همين از ايراني فرهنگ
تقسيم و فرهنگي تبادلات اين آثار از متعدد نمونههاي ارائه با سپس وي
و قبل دوره دو بر ابريشم جاده مسير كشورهاي و ايران بين فرهنگي ارتباط
چين كلمه به اشاراتي اسلامي ، دردوره نمونه ، براي)):ميگويد اسلام از بعد
به مربوط كه نبوي حديثهاي از يكي در است ، داشته وجود اسلام مذهب در
چين در اگر حتي بجوييد را دانش ((بالصين ولو العلم اطلب)) آمده است دانش
.باشد
ميبرد ، سر به چين در وسطي قرون معروف جهانگرد ((بطوطه ابن)) كه ، هنگامي
با داشت ، خود چيني دوستان با يانگتسهكيانگ رودخانه طول در كه سفري در
حفظ از وي مرگ از پس را سعدي از شعري كه كرد برخورد چيني خواننده يك
مذهبي ، هنري ، آثار در مانده جا به متعدد نمونههاي همچنين.ميخواند
تاثيرپذيري در ابريشم جاده مهم نقش از حاكي كه دارد وجود..و رفتاري
((.است يكديگر از جوامع فرهنگي
جهاني ، اوضاع عميق دگرگونيهاي پي در كه بود ميلادي پانزدهم سده ميانه در
جاده تعطيل و ناگهاني تغييرات اينرسيد پايان به ابريشم جاده اهميت
زيرا آمد ، پديد دريانوردي پيشرفت و دريايي جديد راههاي كشف پي در ابريشم
پهناور قارهاي دل در طولاني سفري مستلزم اروپا و چين ميان ارتباط ديگر
ناپايداري ميلادي ، سال 1405 در لنگ تيمور پيگيري در سويي از.نبود
شد سبب ميانه ، آسياي تدريجي فرهنگي انحطاط و اقتصادي ركود مداوم ، سياسي
و شرق ميان واسطه عنوان به كه را نقشي نتواند ديگر جهان از منطقه اين كه
جهان ارتباطي بزرگراه اين ابريشم جاده اينرو از.كند ايفا داشت غرب
.شد پنهان تاريخ غبار پس در مرور به سال پانصد و هزار از پس باستان ،
ابريشم جاده بازسازي
و ابريشم جاده بازسازي و احياء امروزه كه باورند اين بر كارشناسان
براي ميتواند جاده اين پيرامون در بازمانده باستاني يادمانهاي
كه است كشوري تنها ايران ، اينكه بويژهباشد توجه جالب بسيار جهانگردان
برخورد فارس خليج طريق از هم با آن در ابريشم زميني و دريايي راههاي
.ميكردهاند پيدا
مانند مهم بينالمللي همايشهاي برپايي با يونسكو گذشته دهه دو در
كوشيده ابريشم جاده احياء در تهران سال 1376 همايش و ((ازبكستان همايش))
به دستيابي منظور به مطالعاتي انجام براي را پژوهشگران رغبت و شوق است
تاريخي مسير اين در گردشگري جاذبههاي بازسازي منظور به ممكن راهكارهاي
مطالعات اين انجام مسئول سازمانهايي كشورها ، از بعضي در و برانگيزد
.است نظري مطالعات تاكنون است ، شده انجام مجموع در آنچه اما شدهاند
و باستانشناسي و ابريشم جاده تاريخي راهشناسي چون ، مطالعاتي محورهاي
سياسي ، و اقتصادي مطالعات زبانشناسي ، بررسي باستاني ، آثار شناخت
باارزش و مهم بسيار آنكه وجود با ادواري مطالعات و تاريخي جامعهشناسي
.ميگنجد نظري مطالعات بخش در است
گذشته دورانهاي از اصلي شاهراههاي مسير در آمد و رفت اهميت كه ميدانيم
وجود زمانها كهنترين از راهداري و راه و نكرده چنداني تغيير تاكنون
گونه همين نيز راه به وابسته عناصر و عوامل و سازهها اهميت.است داشته
و همكاري راه به وابسته عناصر و عوامل از يك هر بازسازي اينرو از.است
.ميكند طلب يكديگر با را ارگان چندين همياري
و ايرانگردي سازمان آموزش امور و تحقيقات معاون مستوفي ، نصرالله
به ابريشم جاده بازسازي و احياء از سخن كه هنگامي)):ميگويد جهانگردي
بازسازي.است مطرح مجموعه يك بازسازي بحث واقع به ميآيد ، ميان
صفويه 999 زمان در آن شمار كه ابريشم جاده در موجود كاروانسراهاي
برقراري ارتباطي ، جادههاي بازسازي مستلزم است ، شده برآورد كاروانسرا
براي تبليغات و بازاريابي مقوله به پرداختن همه از برتر و مناسب تسهيلات
تسهيلات به نياز اقامتي واحد يك عنوان به كاروانسرا هر.است توريست جذب
كاروانسرا يك هرچه.دارد دسترس مناسب جاده و مخابرات برق ، آب ، چون جانبي
از.ميشود كمتر نيز آن از بازديد به تمايل بيگمان باشد دورتر جاده از
جمله از كاروانسرا يك تخريب ميزان بررسي و جاده به نزديكي اينرو
.ميباشد كاروانسراها بازسازي براي جهانگردي سازمان اولويتبندي معيارهاي
نظام سبك حفظ نياز ، مورد بودجه و تسهيلات به دستيابي از پس سويي از
((.است مطرح نيز زمان آن مهندسي
دارد ادامه
|