سلب ناصالح پدر از ميتوان آيا
كرد؟ "ولايت"
صاحب و نويسنده ديروز عصر
شدند آزاد توس روزنامه امتياز
معرفي برتر عموميهاي روابط
شدند
سلب ناصالح پدر از ميتوان آيا
كرد؟ "ولايت"
ميتواند تنها قانون پدر ، نداشتن صلاحيت اثبات صورت در *
پدر ، "قهري ولايت" مساله اما نمايد ، سلب وي از را "حضانت"
.ماند خواهد باقي خود قوت به همچنان
باز.آمد فرود كودكي روح و جسم بر پدر خشم تازيانه باز
درد از دخترك.گداخت را دختركي نحيف پيكره نامادري دستان
خفه گلو در بغضش بار هر امابگريد خواست.پيچيد خود به
هر روح زخمهاي و ميشد دردناكتر روز هر جسم زخمهاي.شد
باز و شد محاكمه نامادري..نبود فريادرسي.عميقتر لحظه
.آورده چنين بچه سر بر پدر خود كه گفت و كرد انكار
!است؟ بوده بياطلاع جريان از كه گفت باز و شد احضار پدر
قبل كه باشيم غنچههايي پژمردن ناظر ديگربايد بار چند
تا ميشوند؟ پرپر !پدر خشن و بيعاطفه دستان با شكفتن از
همدستي با پدران را "آرينها" كه ببينيم بايد كي
تحويل را بيجانشان جسم بعد و ميكنند شكنجه نامادريها
ميدهند؟ مادران
علي" و "سانازها" ،"نازيها" كه باشيم شاهد بايد كي تا
و پدر قهر اسير شادابي و طراوت سنين در "كوچولوها
و داغ آثار كوچكشان بدن و پا و دست بر و ميشوند نامادري
ببينيم هم باز بايد كي تا و ميبندد؟ نقش ابد تا شكنجه
و ميكند حبس و اسير خانهاي در را دخترش چهار پدري كه
سلب آنان از بيرون دنياي با را ارتباطي هرگونه امكان
مينمايد؟
چنين آيا ميبريم؟ سر به دوران كدام در ما راستي به
ياد به ، مارا عاطفه و انسانيت از دور و خشن رفتارهاي
كردن داغ ميان است تفاوتي چه نمياندازد؟ جاهليت دوران
توهين نوع هر رواداشتن و زدن شلاق بيگناه ، كودك يك بدن
كردنش؟ گور به بازنده او به تحقير و
***
بحث خاص اي زاويه از بار هر و بارها" آزاري كودك"مورد در
در كه كودكاني اتفاق به قريب كه ديديم.است شده بررسي و
قربانيان ميگيرند ، قرار اذيت و آزار مورد خانوادهها
اينجا درميكنند زندگي مكان يك در نامادري با و طلاقند
كمتر اما.گرفت نشانه را ، نامادري حمله پيكان نوك كه بود
بايد را اصلي مقصر كه كرد توجه تلخ واقعيت اين به كسي
"احيانا و خود همسر به را اجازه اين كه پدري.دانست پدر
فرزند به را اذيت و آزار انواع تا ميدهد فرزندانش ديگر
.دارند روا كوچكتر
اظهار جريان از دادگاه در شدن حاضر از پس پدران اين اكثر
تمام كه ميپذيرد سليمي عقل كدام اماميكنند بياطلاعي
رئيس عنوان به پدري و دهد رخ خانهاي در جريانها اين
چه كه است اين از غير آيا باشد؟ بيخبر آن از خانواده
بچهاش شدن شكنجه شاهد چه و باشد فرزند شكنجهگر پدر خود
اين قبول صورت در اينكه يا باشد خانواده اعضاي ساير توسط
باشد ، بياطلاع جريان از -ميرسد نظر به بعيد كه -مساله
ميگويد؟ چه قانون اما ميرود؟ سوءال زير وي صلاحيت مساله
ميشود؟ صلاحيت سلب پدري چنين از آيا
مواظبت عدم اثر در هرگاه" مدني قانون ماده 1173 براساس
اوست ، حضانت تحت طفل كه مادري يا پدر اخلاقي انحطاط يا
محكمه باشد ، خطر معرض در طفل اخلاقي تربيت يا جسماني صحت
يا او قيم تقاضاي به يا طفل اقرباي تقاضاي به ميتواند ،
طفل حضانت براي كه را تصميمي هر مدعيالعموم تقاضاي به
."كند اتخاذ بداند ، مقتضي
روشن براي مجلس در نمايندگان گذشته سال كه داريم خاطر به
فراواني تلاشهاي مادر يا پدر "اخلاقي انحطاط" مفهوم شدن
اخلاقي ، انحطاط مصاديق تعيين با توانستند اينكه تا نمودند
.بزدايند زيادي حد تا قانون اين چهره از را ابهام
پدر نداشتن صلاحيت كه صورتي در شد يادآور بايد اينجا در
سلب پدر از تنها ميتواند دادگاه شد ، محرز دادگاه براي
به را مشكلاتي هم مساله اين اثبات البتهكند حضانت
.دارد همراه
پدر ، نداشتن صلاحيت اثبات صورت در داشت نظر در بايد حال
اما نمايد ، سلب وي از را "حضانت" ميتواند تنها قانون
خواهد باقي خود قوت به همچنان پدر ، "قهري ولايت" مساله
.ماند
تحت صغير طفل":ميدارد مقرر مدني قانون ماده 1180
طفل همچنين و ميباشد خود پدري جد و پدر قهري ولايت
متصل او جنون يا رشد عدم كه صورتي در مجنون يا غيررشيد
از يك هر" قانون ، همين ماده 1181 برپايه."باشد صغر به
".دارند ولايت خود اولاد به نسبت پدري جد و پدر
كه است كودكي صغير ، يا طفل از منظور حقوق ، و فقه براساس
و 15 دختر براي قمري تمام سال 9).است نرسيده بلوغ سن به
كه است كسي هم محجور از منظور.(پسر براي قمري تمام سال
را خود اموال در تصرف اجازه و است نرسيده بلوغ سن به
.ندارد
معناي به بلوغ.ميشود تلقي حجر رفع موارد از رشد و بلوغ
قانون اين در.است فكري بلوغ مفهوم به رشد و جسماني رشد
پدري جد و پدر قهري ولايت تحت طفل كه است آمده همچنين
چه وي "اساسا و چيست قهري ولي از منظور امااست
دارد؟ اختياراتي
منظور كلي حالت در":ميگويد دادگستري وكيل عبادي شيرين
اختيار آنان كه است پدري جد و پدر همان قهري ولي از
قهري ولي اما.هستند عهدهدار را طفل مالي امور اداره
.دارد برعهده را طفل حضانت كه نيست كسي همان "الزاما
داشتن صلاحيت صورت در و كند فوت پدري است ، ممكن يعني
ولي مادر اما.نمايد واگذار وي به را حضانت دادگاه مادر ،
پدري جد اختيار در بچه اموال اداره.نميشود محسوب قهري
بچه بزرگ پدر به بايد خرجي دريافت براي مادر و است
عليه مولي به مربوط امور كليه در قهري ولي.كند مراجعه
ازدواج ، مالي ، مسايل شامل اختيارات اين.دارد اختيار خود
مورد در كه است جرمي مورد در دادن رضايت و كشور از خروج
".ميافتد اتفاق بچه
موجب به ميتوان قهري ولي نداشتن صلاحيت صورت در آيا
كرد؟ عزل را وي قانون
قهري ولي هرگاه":ميدارد تصريح مورد اين در مدني قانون
يا باشد نداشته را عليه مولي اموال كردن اداره لياقت طفل
تقاضاي به گردد ، ميل و حيف مرتكب او اموال مورد در
عدم ثبوت از بعد مدعيالعموم تقاضاي به يا طفل اقرباي
طرفيت به عليه مولي اموال در او خيانت يا لياقت
منضم ولي به امين نفر يك حاكم محكمه در مدعيالعموم
به طفل ولي كه است جاري نيز موردي در حكم همين.ميكند
كردن اداره به قادر آن امثال يا مرض يا كبرسن واسطه
(ماده 1184) ".نباشد عليه مولي اموال
است ، مكلف مدعيالعموم شود ، محجور طفل قهري ولي هرگاه"
.كند معين طفل براي قيمي قيم ، تعيين راجعبه مقررات مطابق
(ماده 1185) "
دارايي به نسبت قهري ولي امانت عدم براي كه مواردي در"
از است ، مكلف مدعيالعموم باشد ، موجود قهريه امارت طفل
در محكمه.بخواهد را او عمليات به رسيدگي ابتدايي محكمه
معلوم او امانت عدم كه صورتي در كرده ، رسيدگي مورد اين
(ماده 1186) ".نمايد رفتار ماده 1184 مطابق شد ،
قهري ولي كه صورتي در تنها قانونگذار كه ميشود مشاهده
شود ، محجور اينكه يا كند ميل و حيف را عليه مولي اموال
ولي بازهم حالتي چنين در.ميكند "امين" تعيين به اقدام
قهري ولي "امين" تعيين با دادگاه بلكه نميشود ، عزل قهري
تصميم هرگونه تا ميكند موظف نداشتن صلاحيت دليل به را
.بگيرد امين موافقت با را
از قانونگذار كه است آن قانون اين در توجه قابل نكته
در وي نداشتن قدرت به تنها قهري ولي نداشتن صلاحيت موارد
هيچ در اما.ميكند اشاره خويش عليه مولي اموال اداره
قهري ولي كه صورتي در كه است نشده تصريح قانون اين كجاي
نكردن مواظبت اثر در اينكه يا باشد ، اخلاقي انحطاط دچار
از افتد ، خطر به وي اخلاقي تربيت يا جسماني صحت طفل از
از ماده 1173 در كه مواردي مانند).ميشود صلاحيت سلب وي
.(است شده ذكر حضانت سلب مسايل
اموال شدن ميل و حيف قانونگذار نظر از آيا اينجاست ، پرسش
است مهمتر مراتب به قهري ولي نداشتن لياقت اثر در كودك
كه است حالي در اين وي؟ جسماني صحت افتادن خطر به از
به وي كه را اقدامي هر و است عام قهري ولي اختيارات
را آنچه راستي به.دهد انجام ميتواند بداند ، كودك مصلحت
هست؟ نيز طفل مصلحت "حقيقتا ميداند ، مصلحت قهري ولي كه
را خويش منافع و كند سوءاستفاده خود اختيارات از وي اگر
كرد؟ بايد چه دهد ، ترجيح عليه مولي منافع بر
روحي و جسماني شكنجههاي و اذيت و آزار انواع پدري اگر
انواع در آنچه مانند -دارد روا فرزندش به را
خواهد رفتار چگونه وي با قانون -هستيم شاهد كودكآزاريها
كرد؟
كودكي عليه جرمي اگر":ميگويد پرسش اين به پاسخ در عبادي
اما كند ، جرم اعلام پدر عليه ميتواند ، هركس افتد ، اتفاق
قيم) عنوان به را صالحي شخص بايستي كه است دادگاه اين
را دعوا پدر طرفيت به اتفاقي قيم و كند تعيين (اتفاقي
براساس.شد خواهد محكوم پدر شد ، ثابت اگر و ميدهد ادامه
سال مصوب اتفاقي قيم تعيين راجعبه قانوني واحده ماده
از متضرر شكايت به موقوف جرم تعقيب كه مواردي در):1316
ندارد ، قيم يا ولي و باشد صغير جرم از متضرر اگر است ، جرم
معين قيم صغير براي قانون طبق است ، مكلف مدعيالعموم
قيم يا ولي و دارد قيم يا ولي صغير ، كه مواردي در..كند
و باشد داشته جرم در مداخله يا و شده عمل مرتكب "شخصا او
به نيز است ، نشده معين هنوز اتفاقي قيم مدني قانون موافق
شده ، تعيين اتفاقي قيم اگر و شد خواهد عمل ترتيب همين
در شده مشاهده كه طور همان (اوست عهده به اقدام وظيفه
(باشد صغير جرم از متضرر اگر) است ، آمده قانوني ماده اين
قسمت در يا ميافتد ، اتفاق آزاري كودك در آنچه مانند
ولي صغير كه مواردي در) است آمده كه ماده همين از ديگري
يا شده عمل مرتكب "شخصا او قيم يا ولي و دارد قيم يا
عنوان به پدر كه وقتي مانند (باشند داشته جرم در مداخله
تعيين با ميتوان ميشود ، آزاري كودك موجب خود قهري ولي
.نمود تعقيب را جرم اتفاقي قيم
كمك از خودداري قانون" عنوان با سال 1354 در ديگري قانون
از يكي كه رسيد تصويب به "جاني مخاطرات رفع و مصدومين به
هرگاه قانون اين موجب به.است ايران قوانين اخلاقيترين
او به هستند ، مكلف ديگران باشد ، جاني خطر معرض در فردي
نكنند ، عمل خود وجداني وظيفه اين به اگر و كنند كمك
:ميگويد ماده اين الف بند.ميكند مجازات را آنها قانون
و كند مشاهده جاني خطر معرض در را اشخاصي يا شخص هركس"
يا ديگران از طلبيدن كمك يا خود فوري اقدام با بتواند
خطر وقوع از صلاحيتدار مقامات يا مراجع به فوري اعلام
اقدام اين با آنكه بدون كند ، جلوگيري نتيجه تشديد يا
يا استمداد وجود با و شود ديگران يا او خود متوجه خطري
امر اين به اقدام ، از كمك ضرورت بر احوال و اوضاع دلالت
هزار تا 50 نقدي جزاي و سال يك از حبس به كند ، خودداري
خطر قانون ، اين اجرايي آييننامه.شد خواهد محكوم ريال
اين در كه پزشكي فوريتهاي -ميكند1 تعريف چنين را جاني
و رسيدگي مورد "سريعا را بيماران بايستي موارد گونه
جاني ، خطر مورد نكنند ، فوري اقدام اگر و داد قرار درمان
.ميشود جبران غيرقابل و صعبالعلاج عوارض يا عضو نقص
يا مصدوم بردن وسيله يا و نكنند مداوا را اينها اگر
و شده جرم مرتكب نكنند ، فراهم درماني مراكز به را مجروح
.ميشوند مجازات
:از عبارتند پزشكي فوريتهاي آييننامه ، اين ماده 2 براساس
و حوادث از ناشي صدمات زايمان ، مسموميتها ، سوختگيها ،
اغما ، خونريزي ، مغزي ، و قلبي سكته نقليه ، وسايط سوانح
عفوني بيماريهاي تشنجات ، خفگي ، و شديد تنفسي اختلالات
تعويض به احتياج كه نوزاداني بيماري و مننژيت خطرناك ،
اين از يكي در را فرزندخود مادري يا پدر اگر.دارند خون
و است شده جرم مرتكب نبرد ، پزشك نزد حالت يازده
در هم متاسفانه اما.بود خواهد حبس سال يك تا مجازاتشان
در حتي اخير ، قانون مورد در هم و اتفاقي قيم تعيين مورد
منتفي وي (قهري ولايت) مساله نيز پدر جرم اثبات صورت
".نميشود
"قهري ولي" بتوانيم كه دارد وجود امكان اين "اساسا آيا
تشخيص صلاحيت فاقد دادگاه سوي از وي كه مواردي در را
نماييم؟ عزل ميشود ، داده
كودكي پرونده به كننده رسيدگي قاضي "اخيرا كه شديم باخبر
دليل به ميگرفت ، قرار خود والدين شكنجه و آزار تحت كه
آوردن وارد و مادر و پدر بيمبالاتي و اخلاقي انحطاط
كرد ، حضانت سلب آنان از تنها نه وي ، به جسماني جدي صدمات
.نمود نيز ولايت سلب پدر از حكمي كردن صادر با بلكه
منابع به استناد با و بيسابقه اقدامي با شجاع قاضي اين
كتاب در (ره)خميني امام حضرت وفتواي اسلامي معتبر
اسلامي قوانين والاي روح به عنايت با و تحريرالوسيله
كه گذاشت راهي در قدم و شكست را گذشته قوانين تنگ چارچوب
آن خواستار قانون ، اين اصلاح و بازنگري منتظران سالها
نظريات از استمداد با بتوان كه روزي اميد به.بودند
شرايط و جامعه تحولات حسب بر را قوانين اسلامي فقهاي
.داد قرار اصلاح و بازنگري مورد زماني
"پورناجي بنفشه"
:عكس شرح
است تزئيني تابلو
كاتوزيان مرتضي اثر
صاحب و ديروزنويسنده عصر
شدند آزاد توس روزنامه امتياز
سيدابراهيم و مديرمسئول حصار جوادي محمد:اجتماعي گروه
.شدند آزاد زندان از ديشب توس روزنامه خبرنگار نبوي
آزاد وثيقه قرار با تن دو اين ما خبرنگار گزارش به
.شدهاند
وجود با توس روزنامه سردبير شمسالواعظين ماشاءالله
او آزادي زمان از و ميبرد بهسر زندان در هنوز بيماري
در شهريور تاريخ 25 از نامبردگاننيست دست در اطلاعي
انفرادي زندان در را اول ماه يك و ميبردند بسر بازداشت
دسترس در دقيقي اطلاع آنان اتهام از هنوز اما.بودند
عليه فعاليت را افراد اين اتهام دادگاه كه حالي در.نيست
توقيف دليل مطبوعات بر نظارت هيات ميداند ملي امنيت
اما كرده ، ذكر (ره)امام حضرت به اهانت را توس روزنامه
حضور با و صالحه دادگاه در هنوز اتهامات اين از هيچيك
.است نرسيده اثبات به هياتمنصفه
و چاپ شركت مديرعامل سازگارا محسن پرونده اين ديگر متهم
بستري تهران مهر بيمارستان در چندي كه روز جامعه انتشار
جراحي عمل تحت رجايي شهيد قلب بيمارستان در ديروز بود ،
.گرفت قرار باز قلب
مادر ملاقات دنبال به نيز پيش هفته ميشود يادآوري
از قرار قيد با وي رهبري مقام با جلاييپور حميدرضا
و خود همكاران مورد در قانون اجراي خواستار و آزاد زندان
.بود شده توس روزنامه
با گفتوگو در زندان از آزادي از پس نبوي سيدابراهيم
اول روز و 15 بودم انفرادي روز من 27:گفت ما خبرنگار
اظهار شمسالواعظين سرنوشت از وي.ميشد انجام بازجويي
جمعي زندان به ما همراه به ايشان گفت و كرد بياطلاعي
بوده ريال يكصدميليون مبلغ به و ملكي نبوي ، وثيقه.نيامد
.است
اميدواريم:گفت ما خبرنگار با مصاحبه در نيز جلاييپور
جامعهروز شركت دفتر:گفت وي.آزادشود بزودي شمس آقاي
كه شركت اين كارمند حدود 300 براي اين و است پلمب همچنان
.است سخت بسيار ميگذرانند راه اين از را خود زندگي
روز جامعه شركت و آزاد همكارانش كرد اميدواري اظهار وي
.دهد ادامه خود مطبوعاتي فرهنگي ، فعاليت به و پلمب فك
دفتر و است مشهد در حصار جوادي آقاي منزل آنكه بهدليل
تلاش عليرغم ما خبرنگار است شده تعطيل نيز توس روزنامه
زندان از آزادي از پس حصار جوادي آقاي با نتوانست زياد
ايشان خانواده با تماس در اما باشد ، داشته گفتوگويي
و آزادي خبر اعلام ضمن تماسي طي جوادي آقاي شديم مطلع
ارشد فرزند.است شده آزاد وثيقه با گفتهاند خود سلامتي
چهار از پدرم:گفت ما خبرنگار با گفتوگو در جوادي آقاي
هفته برده ، بسر انفرادي زندان در را هفته سه زندان ، هفته
نظر از آنكه عليرغم و است شده منتقل عمومي زندان به آخر
از انفرادي زندان مدت طول بهدليل اما است سالم جسمي
به پدرم اين وجود با.خبريندارم ايشان روحي وضعيت
فرهنگي فعاليت است مايل و ميورزد عشق مطبوعاتي فعاليت
.دهد ادامه را خود
معرفي برتر عموميهاي روابط
شدند
برترينهاي" جشنواره ششمين برگزيدگان:اجتماعي گروه
.شدند معرفي ديروز "كشور عمومي روابط
گروه سه در را عموميها روابط داوران هيات دوره اين در
روابط" ،"دولتي سازمانهاي و وزارتخانهها عمومي روابط"
روابط" و "وابسته و تحتپوشش سازمانهاي و شركتها عمومي
و صنعتي -اقتصادي بخش در ديگر سازمانهاي و نهادها عمومي
.داد قرار ارزيابي مورد "اجتماعي - فرهنگي بخش
ششمين در برگزيده عموميهاي روابط گزارش بنابراين
شركت صداوسيما ، جهادسازندگي ، :از عبارتند جشنواره
تامين سازمان مخابرات ، شركت اسلامي ، جمهوري هواپيمايي
.كيش آزاد منطقه سازمان و اجتماعي
طول در را مطلب بيشترين كه "برتر رسانه" بخش در امسال
است داده اختصاص آن مشكلات و عمومي روابط بحث به سال
مراسم اين در همچنين.كرد كسب را نخست مقام ايران روزنامه
و ارتباطات علوم اساتيد از عمادافشار حسين استاد از
مدير ملازم مرحوم خاطره و ياد و شده تقدير عمومي روابط
.شد داشته گرامي دولت تبليغات پيشين كل
|