فاشيسم با مبارزه عمر يك
كتاب معرفي
فاشيسم با مبارزه عمر يك
نويسنده و شاعر "زاهاريااستانكو" تولد سالروز مناسبت به
رومانيايي
و است استانكو اثر مهمترين و عميقترين "پابرهنهها" *
قدرتمند رماننويس يك بهعنوان استانكو كه شد باعث
مردم به مربوط مسايل كتاب اين در نويسنده.كند خودنمايي
توصيف بهخوبي را جامعهاش درمانده و فقير قشر بخصوص و
از كه است متفاوتي ماجراهاي مورد در آن داستان و ميكند
داده شرح رومانيايي فقير خانواده يك فرزندان از يكي زبان
ميشود
رماننويس و روزنامهنگار شاعر ، "زاهاريااستانكو"
در "سالچيا" دهكده در اكتبر 1902 هفتم در رومانيايي
دهقان خانوادهاي در و روماني در "تلهاورمان" منطقه
دربدرياش دوران ابتدايي ، دوره اتمام از پس.آمد بهدنيا
جزء كارمند چندي و سيگارفروشي يك پادوي مدتي.شد آغاز
خانوادگي فقر دليل به ابتدا همان از او.بود پليس اداره
.كند تلاش ناني لقمه كسب براي گرسنگان همدوش شد ناچار
شعرهاي" تحتعنوان كه بود شعري مجموعه او اثر نخستين
را نويسندگان كانون جايزه و شد منتشر در 1927 "آسان
دانشكده در كه بود ساله سيويكداد اختصاص بهخود
سپس.شد ليسانس مدرك اخذ به موفق بخارست فلسفه و ادبيات
"آزلي" دموكراتيك نشريه دو و كرد آغاز را روزنامهنگاري
سال سه و هشتسال بهترتيب را "لوميارومانياسكا" و
خود خستگيناپذير مبارزات زمان اين در او.كرد سرپرستي
بازداشتش به سرانجام كه بود كرده آغاز فاشيسم با را
در را جهاني جنگ سالهاي تمامي كه شد سبب و انجاميد
سال از.بگذراند اسارت به "جيو-تيرگو" فاشيستي كشتارگاه
.پرداخت فعاليت به "رومانياليبد" روزنامه در بارديگر 1945
"لوكاكاراجيال يون" تالار مدير سالهاي 521946
اتحاديه رياست به آنگاه و بود (بخارست ملي نمايشخانه)
نيز تا 1962 سال 1954 از.شد برگزيده روماني نويسندگان
بهشمار "گازتالتيه" بزرگ هفتهنامه دستاندركاران از
"يسهنين" اشعار از خوبي بسيار ترجمه در 1954 ، او ميآمد
زير از را "جوان شاعران جنگ" سال همين در و رساند بهچاپ
و درآمد روماني فرهنگستان عضويت به از 1955.درآورد چاپ
-شد680 كشور دولتي شوراي عضو و ملي مجلس نماينده بعدها
"لوكاكاراجيال يون" تالار مديريت به دوباره نيز را 1958
نويسندگان اتحاديه رياست به سالهاي 1966 در.شد انتخاب
بهغيراز او.شد ماندگار مقام اين در چندي و شد انتخاب
وين دانشگاه.داشت عضويت نيز كمونيست حزب در سمتها ، اين
بهخاطر خودرا سال 1970 "هردر گوتفريدفون" جايزه نيز
فعاليت سبب به نيز و آثارش بيگفتوگوي ارزش
زاهاريااستانكو.كرد اهدا وي به ادبياش خستگيناپذير
.گفت بدرود را فاني جهان سال 1974 در سرانجام
زرين زنگوله ،(1930) سفيديها به ميتوان او مهم آثار از
با بازي ،(1948) پابرهنهها ،(1940) سرخ درخت ،(1939)
(1968) كوليها قاپوي تخته ،(1963) مولي جنگل ،(1962) مرگ
.كرد اشاره (1970) زيرلبي ترانه و (1970) عشق قصههاي ،
كه رسيده بهچاپ او از "اعترافات" نام به كتابي همچنين
.اوست خود شرححال
و است استانكو اثر مهمترين و عميقترين "پابرهنهها"
قدرتمند رماننويس يك بهعنوان استانكو كه شد باعث
مردم به مربوط مسايل كتاب اين در نويسنده.كند خودنمايي
توصيف بهخوبي را جامعهاش درمانده و فقير قشر بخصوص و
از كه است متفاوتي ماجراهاي مورد در آن داستان و ميكند
داده شرح رومانيايي فقير خانواده يك فرزندان از يكي زبان
"مثلا.ميخورد بهچشم آن در بسياري جالب نكاتميشود
شراب ميخانه در خودش و ميكند موعظه را مردم كه كشيشي
باران تا كنند دعا كه ميگويد شهر مردم به يا مينوشد
تا بدهند پول او به بايد مردم كه ميكند اضافه و ببارد
تلخ سرگذشت با داستان از قسمتي درشود مستجاب دعايشان
و است سرباز كه ميشويم مواجه داستان راوي پسرعمه
.ميبرد آنجا به خانهاش از حفاظت براي را او فرماندهاش
درگير جوان سرباز با و است بداخلاق فرمانده زن اما
ميشود مواجه صحنهاي چنين با كه زماني فرمانده و ميشود
نميشود محاكمه قتل بهجرم نهتنها اما ميكشد را سرباز
در او ناشيگري را جوان سرباز مرگ علت دادگاه بلكه
داستان از ديگر قسمتي در.ميكند اعلام تفنگ از استفاده
هميشه مانند كه ميشود نقل رعيتهايش و ارباب ماجراي
يغما به را آنان دسترنج همه و ميآزارد را رعيتها ارباب
بهشدت حقوقشان گرفتن براي نيز رعيتها شورش و ميبرد
دار چوبه پاي به مردم از زيادي تعداد و ميشود سركوب
درواقع داستان ، شخصيتهاي تحليل با استانكو.ميروند
و شكافته را جامعه مختلف افراد زندگي نكات و ابعاد تمام
نيز اثر اين در استانكو.ميدهد قرار مخاطب چشم پيش
مردم دردهاي روايت غم در بيشتر خود ديگر آثار همچون
مسئله همين شايد و هنري اثر يك ارائه تا است خويش زمانه
پيوستگي از ويژگيهايش همه باوجود كتاب نثر شده باعث
تحليل ديگر ازطرفنباشد برخوردار بودن يكدست و كامل
ازنظر كتاب اين كه شده باعث روستايي مردم زندگي دقيق
خواندن با مخاطب و باشد داشته والايي ارزش نيز تاريخي
بيستم قرن اواسط روستاييان زندگي از عميقي اطلاعات كتاب ،
.ميآورد دست به روماني
مورد در و است او برجسته رمانهاي از نيز "مرگ با بازي"
سياسي مبارزات بهعلت كه "داويد" بهنام است مردي
محلههاي از يكي در و بخارست در او.است تحتتعقيب
همراه به ناگهان كه ميبرد بهسر آن فقيرنشين
و ميشود دستگير بودند اطرافش در كه ديگري آسمانجلهاي
.ميشود داده تحويل آلمانيها به بازداشت ، روز چند از پس
كرده قطار سوار را همراهانش و او بهسرعت نيز آلمانيها
.ميفرستند جهاني جنگ بهجبهههاي و
در و است شده پردازش قابلتوجهي و جالب فضاي در اثر اين
دوم جنگجهاني هنگام در خود اسارت خاطرات از استانكو آن
به در 1962 كه رمان اين ديگر ازطرف.است برده زيادي بهره
دوم جهاني جنگ به مربوط مسايل آن موضوع و درآمده نگارش
كه دارد نويسنده افكار بر جنگ عميق تاثير از نشان است ،
.است ميانديشيده آن به هنوز جنگ پايان از پس سال 17
دراماتيك فضايي در كه است رماني "كوليها قاپوي تخته"
به كه است كولي قبيله يك روزگار شرح و است شده پردازش
مهاجرت روسيه بيانتهاي استپهاي به كشور مقامات اجبار
اقامت آن در جهاني جنگ انتهاي تا است شده موظف و كرده
"هيم" رهبري به مجزا قبيله سه از كه قبيله اين.كنند
.ميشود مواجه زيادي مشكلات با راه ميان در شده تشكيل
"لياندرا" بهنام شوهري و زن به مربوط مشكلات اين از يكي
لياندرا ، به گوشو فراوان علاقه وجود با كه است "گوشو" و
حتي و نميدهد قرار اعتنا مورد چندان را او لياندرا
از ديگر يكي به كه ميكند اعلام بهصراحت چندينبار
اما شده علاقهمند دارد نام "آريستون" كه قبيله مردان
جدا او از نميتواند و بسته دل لياندرا به سختي به گوشو
ايجاد باعث و ميرسد اوج به كمكم جدلها و بحث اين.شود
مسئله اينميشود لياندرا و آريستون بين پنهاني روابط
با اول بار كه بهطوري.ميشود گوشو احساسات تحريك باعث
تغييري چون و درميآورد حدقه از را آريستون چشم خود دست
بهقتل چاقو با را او نميكند مشاهده او رفتار در
آريستون به كه علاقهاي دليل به هم لياندرا.ميرساند
قبيله و ميماند همانجا و مينشيند او قبر سر بر داشته
.ميكند ترك را او بوده حركت به ناچار كه
را بشري جوامع مشكلات از بسياري داستان اين در استانكو
مثال بهعنوان.ميدهد قرار بررسي مورد عمقي بهطور
اين از پس كه برد نام قبيله رييس هيم مرگ از ميتوان
اتفاقات و ميرسد بهاوج قبيله در نفاق و اختلاف اتفاق ،
بهوقوع قبيله افراد از نفر چند قتل ازجمله زيادي عجيب
نويسنده داستان ، مختلف قسمتهاي در همچنين.ميپيوندد
كه ميكند اشاره قبيله افراد با ژاندارمها همكاري بهعدم
از رشوه تعبيري به يا سكه چند پرداخت با هربار مسئله اين
ادامه خود بهراه و ميشود رفع ژاندارمها به هيم جانب
در قبيله افراد كه است اين ديگر تامل قابل نكته.ميدهند
سربازان و ژاندارمها همچون مختلفي افراد به خود راه
آنها اختيار در نوشيدني و غذا حتي و ميكردند كمك فراري
مواجه آنها خيانت با موارد اغلب در اما ميگذاشتند
ميبردند پناه قبيله به كه كساني معروف بهقول و ميشدند
به اثر اين تازگي.ميشكستند را نمكدان و خورده را نان
و فرهنگ به مربوط كه اثر اين موضوعبرميگردد آن موضوع
توجه مورد كمتر است كولي قبايل عقايد و آداب و افكار
.است ناشناخته ما براي و گرفته قرار
صادقي حاجي امير
منابع
/دوم /صوتي محمدعلي /استانكو زاهاريا /مرگ با بازي.1
ص 357/1360/كاوش
/زرين /اول /صوتي محمدعلي /استانكو زاهاريا /كوليها.2
ص 541
/1352/زمان /شاملو احمد /استانكو زاهاريا /پابرهنهها.3
ص 330
كتاب معرفي
ادبيات شناسي جامعه
چاپ توس ، انتشارات:ناشر /سليم غلامرضا دكتر:نويسنده
صفحه تومان ، 180 قيمت750 /پاييز 1377 اول ،
تا صبا از و ميرعابديني ، حسن داستاننويسي سال صد جز به
سراغ به مولفي و نويسنده كمتر آريانپور ، مرحوم نيماي
عمده و پرداخته ادبيات حوزه در جامعهشناسانه پژوهشهاي
هنر يا ادبيات شناسي جامعه ترجمههاي به موجود منابع
.دارد اختصاص
مقولات ميان ارتباط به آنكه از بيش حاضر نوشته اما
تاثر و تاثير و افراد و گروهها روابط و بپردازد اجتماعي
انعكاس به دهد انعكاس زمانه احوال و اوضاع از را آنها
كتاب.ميكند اكتفا قديم شعراي ميان در اجتماعي مباحث
در اجتماعي مباحث از برگزيدهاي "ادبيات جامعهشناسي"
نظامي ، مقاله چهار بوستان ، و گلستان فردوسي ، شاهنامه
ديوان عبيدزاكاني ، كليات سعادت ، كيمياي ناصري ، اخلاق
.است گردآورده خود در را...و حافظ
فارسي ترانه هزار
خداجو علي:سراينده *
موءلف:ناشر *
تومان قيمت450 *
و قطعه رباعي ، :مثل پارسي شعر انواع و قالبها ميان از
انديشههاي و مفاهيم بيان براي "ترانه" دوبيتي قالب غزل ،
.است شده داده تشخيص مناسبتر شاعرانه ، لطيف و ظريف
خود كتاب بر موءلف و سراينده كه "فارسي ترانه هزار" عنوان
شعر دلپذير قالب اين بر اوست ديرساله علاقه نشانه نهاده ،
اين روي سراينده ، .ميتاباند باز را شاعر احساسات كه
شعرش كتاب مقدمه طولاني "نسبتا پيشگفتار از بخشي در باور
ميتواند كه است "ترانه" حجم كم قالب.." است نوشته
اين.كند جذب خود در را او دروني احساس و ياري را شاعر
گفته متفاوت برداشتهاي با و مختلف زمانهاي در ترانهها
كه است سيسالهاي ترانههاي از گلچيني "تقريبا و شد
ترانه ، هزار بين از است توانسته كه سراينده كار "سرودهام
بهچاپ و بگنجاند را سرودهاش ترانه كتاب 864 اين در
.است اهميت درخور برساند ،
شد اهدا پلانتا ادبي جايزه
معتبر جايزه برنده اروگوئهاي نويسنده پوساداس كارمن
لاتين امريكاي نويسنده زن اولين پوساداس خانم.شد پلانتا
جايزه.ميشود اهدا وي به ادبي معتبر جايزه اين كه است
به بارسلونا در مراسمي طي مهرماه پنجشنبه 23 روز پلانتا
كه است جايزهاي مهمترين پلانتا.شد اهدا پوساداس خانم
اعطا اسپانيايي زبان در نويسنده بهترين به ساله هر
.است دلار هزار و 330 ميشود
داستان زيادي تعداد و رمان شش تاكنون پوساداس كارمن
از پارهاي.است نوشته موزيكال كمدي و نمايشنامه كوتاه ،
در اروگوئهاي نويسنده اين نمايشنامههاي و داستانها
.است شده واقع استفاده مورد سينما و تلويزيون
|