فرهنگپذيري ابعاد
فرهنگ بركت به.است انساني جامعه و طبيعت حدفاصل فرهنگ
زندگي رسم و راه و ميشود متمايز حيوان از انسان كه است
از.ميدهد سامان جمعي و فردي نيازهاي رفع براي را خود
از است عبارت فرهنگ" ميكند ابلاغ تيلور نيز همينرو
و افكار هنرها ، دانشها ، علوم ، از پيچيدهاي مجموعه
و سنتها و رسوم و آداب مقررات ، و قوانين اعتقادات ،
انسان يك كه عاداتي و آموختهها كليه خلاصه بهطور
:منوچهر ، 1373 محسني ، )."ميكند اخذ جامعه عضو بهعنوان
(98
بهسر يكديگر با تعامل در يكسره فرهنگها ، ميان اين در
يك گهگاه" كه است فرهنگي وبستان بده اين در.ميبرند
را فراگرد اين.ميپذيرد را عناصري ديگر فرهنگي از فرهنگ
هردو آيد ، پيش وضعي چنين هرگاه و ميگويند فرهنگپذيري
"معمولا ميگيرند قرار يكديگر با تماس در كه فرهنگي
يكي براي دگرگوني اين كه است ممكن گرچه ميشوند ، دگرگون
(137144;بروس كوئن ، )"باشد ديگري از مهمتر بسيار
و مستقيم تماس واسطه به گفت ميتوان ترتيب اين به
با افراد از گروههايي مقطعي يا مستمر و غيرمستقيم
جريان اين در.مينمايد رخ فرهنگپذيري مختلف ، فرهنگهاي
چند يا يك فرهنگي مدلهاي از كه ميكند بروز پديدههايي
عرصه در جوامع و اقوام تماس بهعلاوه.است برخاسته گروه
يا باشد جمعيت تمامي تعاملات متضمن ميتواند فرهنگپذيري
توجه شايان همچنيندربرگيرد را آنان از گروههايي فقط
افراد تعداد فزوني به فرهنگپذيري تاثير فزوني كه است
"عمدتا فرهنگپذيري تاثير بلكه ;ندارد بستگي تماسگيرنده
و تفاهم ميزان و يكديگر از فرهنگ دو گرايشهاي و نياز به
اين اذعان البته.است ناظر آنها خصمانه يا دوستانه روابط
كه زد مثال را جامعهاي نميتوان كه است ضروري نيز نكته
يا و فرهنگي انتقال يا اشاعه يا فرهنگپذيري" جريان از
;محمود روحالاميني ، )."باشد مانده بركنار مدنيت اقتباس
(1372101
و شناخت فرايند متضمن فرهنگپذيري بپذيريم اگر بدينسان
;است فرهنگي زمينههاي تمام با فرد سازگاري و پذيرش
شامل را فرهنگپذيري انواع ميتوانيم بيگمان
دستهبندي دوسويه فرهنگپذپري و يكسويه فرهنگپذيري
تحميل نوزادان به "عمدتا كه يكسويه فرهنگپذيري.كنيم
و ارزشها و عناصر يكطرفه انتقال فرايند مبين ميشود ،
.است خانواده محيط عرصه در فرهنگي هنجارهاي
مقاومتي و است منفعل هنجارها اين پذيرش برابر در نوزاد
عناصر همين نفوذ.نميدهد نشان خود از آنها اخذ در
فرد شخصيتي نظام از عمدهاي بخش بهتدريج كه است فرهنگي
اين رعايت كه است توضيح به لازمميآورد بهوجود را
صورت ناخودآگاه شكل به ابتدا نوزاد سوي از فرهنگي عناصر
وجه از تقليدي و جمعي بازيهاي شكل در سپس و ميگيرد
فرايند ديگر ازطرف.ميگردد برخوردار آگاهانه
بر فرد شخصيت كه ميبندد صورت هنگامي دوسويه فرهنگپذيري
بتواند او و باشد آمده قوام فرهنگي ويژگيهاي جذب پايه
مجموعه اين بر چيزي خود فرهنگي ، جديد عناصر دريافت ضمن
در البته تاثري و تاثير چنينبكاهد آن از يا بيفزايد
انتقال به آنان زيرا ;است چشمگيرتر مهاجران عملكرد قالب
.ميپردازند جامعه دو فرهنگي ويژگيهاي متقابل
يكديگر با فرهنگي نظامهاي عناصر فرهنگي ، مبادلات در
را فرهنگ تشكيلدهنده عناصر" نگره اين از ميشوند مبادله
بهنام انسانشناسان از يكي نظريه از اقتباس با
ايدئولوژي ، :كرد تقسيم زير بهگونههاي ميتوان لسليوايت
احساسات رفتاري ، الگوهاي و سازمانها ، نهادها تكنولوژي ،
نيكخلق ، ;منصور وثوقي ، )."زبان و ايستارها و نفسانيات و
(1370132;علياكبر
و نهادها و تكنولوژي با افراد همنوايي شرايط اين در
از سريعتر ميزبان فرهنگ ايدئولوژي حتي و سازمانها
همه اين با.ميدهد روي نفسانيات و ايستارها با همنوايي
.هستند اقوام تاريخي برخوردهاي محصول فرهنگي مبادلات اما
مهاجرتهاي شامل مسالمتآميز شكل در برخوردها اين
و نظامي تهاجمات درقالب خصمانه درصورت و است بينالمللي
.ميشود نمودار استعماري
عناصر پذيرش و قديم رسوم و ارزشها سنن ، كردن رها بيشك
روي بهسختي فرهنگپذيري فرايند جريان در جديد فرهنگي
صعوبت از جايگزيني اين طويلالمدتبودن اما ;ميدهد
تحول ، اين بهواسطه.ميكاهد فرهنگي نوين عناصر پذيرش
ميرود گمان هرچند و ميشود دگرگون فرهنگ محتواي و ساخت
اما ;نمايد رخ مادي فرهنگ در "عمدتا مزبور تحول كه
به اما بهتدريج ، هرچند فرهنگ تمايزپذيري كه نيست ترديدي
.ميكند رسوخ نيز جامعه غيرمادي فرهنگ بطن در روي هر
فرهنگي تاخر با را فرهنگپذيري موضوع كه است نكته همين
مادي بخشهاي حركات فرهنگي ، تاخر در.مينمايد مرتبط نيز
و نيست برخوردار توازن و تناسب از فرهنگ غيرمادي و
.ميماند واپس آن ديگر بخش از فرهنگ از بخشي "غالبا
فرهنگ به بيگانه فرهنگ از عناصري ورود هنگام لحاظ بهاين
در فرهنگپذيران دارند ، مادي صبغه "عمدتا كه داخلي
عقب قسمتهايي در و ميتازند بهپيش فرهنگ از بخشهايي
پذيراي يا ميزبان جامعه اگر جهت بهاين.ميمانند
با لاجرم نينديشد ، چاره تاخري چنين براي فرهنگپذيري
است درحالي اين.ميشود مواجه ارتجاعي و قهقرايي عواقبي
بروز درنتيجه خود فرهنگپذيري موضوع به فرهنگي رويكرد كه
هنجارهاي توسط چارهناپذير جمعي و فردي طبيعي نيازهاي
كه نيست معنا بدان امر اين معهذا.ميآيد بهوجود داخلي
دگرگوني برابر در مقاومت از يكسره اجتماعي كارگزاران
اين دليل.بمانند بركنار فرهنگپذيري از ناشي فرهنگي
استمرار به نسبت افراد كه است نهفته رجحاني در نيز وضعيت
اينجا ازميدارند روا نوآوري و ابداع از بيش سنت
دو به اقوام و جوامع ارتباطي فرهنگپذيري كه برميآيد
.ميدهد روي اجباري و تحميلي يا ارادي و دلخواهانه صورت
سياسي و اجتماعي نابرابري هيچگونه ارادي فرهنگپذيري در
وجود فرهنگپذير و فرهنگفرست جامعه دو ميان اقتصادي و
با.ميگيرد خود به دوجانبه وجه فرهنگپذيري لذا و ندارد
و تكنولوژيك بهلحاظ ياقومي جامعه وقتي وجود اين
قومي يا جامعه بر سياسي و اقتصادي امكانات و نظاميگري
قوم به را خود فرهنگي پديدههاي "غالبا دارد ، برتري ديگر
.ميكند تحميل ديگر
گروههاي كه است اين است توجه شايان اينجا در كه نكتهاي
متمايزي انواع به بيگانه فرهنگهاي پذيرش نظر از اجتماعي
و باز و بسته گروههاي شامل گروهها اين.ميشوند تقسيم
موجب جوامع در بسته گروههاي وجود.هستند مهاجم و مهاجر
.ميگردد ديگر اقوام نوآوريهاي صعوبتپذيرش
و تكنولوژي ارزش در كه بستهاند دليل بدان گروهها اين
بسته موقعيت و ميورزند تعصب خود جامعه زبان و سنن
در امر اين بر نيز اقوام ساير با بيارتباطي و جغرافيايي
بهدليل باز گروههاي ديگر سوي از.ميزند دامن آنان ميان
بالايي آمادگي از مختلف ، اقوام ميان متقاطع مكاني موقعيت
ديگر فرهنگي عناصر تقليد و عاريت و پذيرش براي
"اجبارا كه نيز مهاجر گروههاي بهعلاوه.برخوردارند
مكان تغيير به تن اجتماعي و طبيعي دشوار شرايط بهلحاظ
انطباق در اجتماعي زيست تداوم بهمنظور دادهاند ، زيست
برخي ميتوانند "ضمنا و ميكوشند ميزبان جامعه فرهنگ با
آن يا نموده تلفيق جديد فرهنگ با را خود فرهنگي عناصر از
مهاجم گروههاي نهايت در.نمايند حفظ "مستقلا را
سلطهآميز اشغال و نظامي و سياسي غلبه بر تكيه بهواسطه
به را خود فرهنگ ميكوشند ، جوامع و اقوام ساير بر
هيچگاه متقابل فرايند اين البته كه كنند تحميل مغلوبين
غالب فرهنگ بنيادين استحاله تا گاه و نداده روي سادگي به
.ميرود پيش نيز مهاجم
و مادي زمينههاي كليه در فرهنگپذيري تقدير هر به
تداوم لذا و ميكند بروز متفاوت نرخهايي با و فرهنگي
مربوط استعدادهاي و امكانات شناخت با جز ملي فرهنگي هويت
ممكن فرهنگي مبادلات عرصه در فرهنگي وبستانهاي بده به
تهاجم بر تاكيد بهصرف و اينصورت درغيرنميگردد
محدوديت به فرهنگي هويت حفظ امكان بيگانه ، فرهنگي
.ميگرايد
:عكس شرح
عالي ابوالفضل شادروان:از طرح
انديشه تازههاي
|
انديشه تازههاي
جمالزاده ياد
آبان اول ، چاپ ثالث ، نشر:ناشر / دهباشي علي كوشش به
(تصوير صفحه 24+ صفحه 651) روكش با گالينگور جلد 1377
.است شده نوشته و گفته بسيار جمالزاده درباره سخن و حرف
و بيمهري با آثارش و جمالزاده كه اواخر اين در خصوص به
بوده روبهرو بغض و حب با گاه حتي و نسنجيده داوريهاي
.اجتماعي مصلحان تا ادبي منتقدان از داوريهايي; است
حرف جمالزاده نشيب و پرفراز و بلند زندگي كه نيست ترديدي
اما.شود بررسي بايد كه است برانگيخته را بسياري سخن و
و بود يكي" سراغ ادبي نقد امروزي معيارهاي با ما اينكه
دكتر.است انصاف از دور برويم سال 1300 "نبود يكي
اين در خود نوشته از بخشي در كاتوزيان همايون محمدعلي
از پس جمالزاده كه افسانه اين اما..." است آورده باره
دلايل ننوشت ارزشي با چيز ديگر نبود يكي و بود يكي
در كه است ما جامعه تفريط و افراط آن و داشت ، خودمانيتر
يا ميبريم اعلا درجات به يا يكجا را آثارش و آدم هرچيز
"ميرسانيم اسفل دركات به
بزرگداشت در مجموعه چند وي از نيز اين از پيش كه دهباشي
دكتر از را مقالاتي رسيده چاپ به ادب و فرهنگ بزرگان
گوهرين ، كاوه شيرازي ، انجوي بيرشك ، احمد پاريزي ، باستاني
كاتوزيان ، همايون محمدعلي محمدقزويني ، علامه عنايت ، محمود
بخش كه آورده فرهنگ و ادب اساتيد ديگر و خسروشاهي هادي
مرحوم آثار تحليل و آراء زندگي ، بيانگر آنها از مهمي
مجموعه خواندن با خواننده عبارتي به.ميباشد جمالزاده
جمالزاده از شفاف و واضح تصويري مقالات و نوشتهها اين
.ميآورد دست به
فريدمن ميلتون اقتصادي انديشههاي
:ناشر / تفضلي فريدون دكتر:مترجم / باتلر ريمون:نويسنده
تومان ، 314 قيمت1450 / آبان 1377 اول ، چاپ ني ، نشر
صفحه
.است عجين پولي اقتصاد نظريه با فريدمن ميلتون نام
بازار اقتصاد مكانيزم طرفدار اقتصاددانان جمله از فريدمن
دولتهاي اقتصادي سياستهاي بر "خصوصا وي نظريههاي كه است
.است داشته بسزا تاثيري سرمايهداري جهان و آمريكا
اقتصادي نظريههاي و انديشهها كتاب اين در باتلر ريمون
به را ، وي پولي نظريههاي خاصه و كل در را فريدمن
مفيد دانشجويان و استادان براي هم كه ميدهد شرح گونهاي
و نقش از هستند علاقهمند كه را كساني هم و باشد فايده
آن از بتوانند كنند ، پيدا آگاهي اقتصاد كل در پول تاثير
.برند بهره
نظريههاي اقتصادي و تاريخي زمينههاي وي دليل همين به
مشي خط در را نظريهها اين تاثيرات و پيامدها و فريدمن
اين اين ، بنابراست كرده بررسي دقت به دولتها اقتصادي
برنامهريزي دستاندركاران و سياستگزاران براي كتاب
.داشت خواهد كاربرد نيز اقتصادي
مترجم كه كنيم اضافه هم كتاب اين ترجمه باب در سخني اما
و ميرود شمار به كشور بنام اقتصاددانان جمله از اثر اين
انتشار خود از ايران اقتصاد حوزه در ارزندهاي تاليفات
.است داده
شاهي نادر حديث
:ناشر / شعباني رضا دكتر:تعليقات و تحشيه تصحيح ،
تومان ، 327 قيمت1000 / اول 1376 چاپ بعثت انتشارات
صفحه
نقد و تاريخي صحيح و اصيل متون شناسايي اهميت در تاكنون
اعتبار و رفته بسيار سخن آنها تحشيه و تصحيح و مقابله و
و ملك اين مردم كهن تاريخ بازشناسي براي متقن مستندات
تصحيح.است شده شناخته بايد ، چنانكه آن ، نويسي دوباره
باره آن در و نزديك نظر مورد تاريخي عصر به كه متوني
كمك شوندگان حكومت و حاكمان وضعيت شناخت به نوشتهاند ،
كتابها اين زمره در "نادرشاهي حديث".ميكند توجهي شايان
نادري دربار مقربان و نزديكان از يكي وسيله به كه است
چون دستي چيره نويسنده بيني روشن گرچه كه يافته نگارش
ندارد را نادري عصر مشهور مورخ "استرآبادي ميرزامهدي"
در و ميرود شمار به موثق منبعي خود اندازههاي در اما
همين به منحصر و خاص كه ميدهد دست به اطلاعاتي مواقعي
شده انجام شعباني دكتر توسط كه را تازه تصحيح.است كتاب
به نادري عهد تاريخ زمينه در كه ايشان نام اعتبار به و
و مستند ميتوان نوشتهاند ، تاملي خور در آثار بعد
.آورد حساب به امروز به تا كتاب اين از تصحيح صحيحترين
|
|