!مردن باشكوه لحظه‌هاي
وين 98 جشنواره در "دان" فيلم
در ايراني فيلمهاي جشنواره
شيكاگو
جشنواره جايزه و "لالا ننه"
فرانكفورت
!مردن باشكوه لحظه‌هاي
مي‌گويد "رايان سرجوخه نجات" از اسپيلبرگ
مرا تخيلات پدرم آريزونا ، اسكاتسدل شهر در رشدم دوران در
گروهبان -پدرم.مي‌كرد تحريك جنگ از داستانهايي با
يك در راديو متصدي به‌عنوان - اسپيلبرگ آرنولد مهندسي
براي.بود كرده شركت برمه جنگ در (ميچل)B -بمبافكن 25
نيروي چرمي ژاكت انيفورم ، :بود قهرمان يك حكم در پدرم من
زده جوانه بال دو با جمجمه‌اي اسكادران ، آرم هوايي ،
بود لوازمي شبيه پدرم رزمي نشانهاي و دودي ، عينك ازگوشها
آنها در جانسون وان و تريسي اسپنسر مونتگمري ، رابرت كه
قتل‌عام‌ها از كه زماني والدينم.مي‌رسيدند نظر به جذاب
آن اما داشتند ، ترسناك و هراس‌آلود لحني مي‌گفتند ، سخن
سخن لحن مي‌كرد تعريف را جنگيش داستانهاي پدرم كه زماني
به مرا كه بود او لحن همين شايد.مي‌شد باشكوه گفتنش
كه بود دليل همين به شايد و كرد علاقه‌مند جنگي فيلمهاي
با فيلمهايي ساختم بچگي دوران در كه فيلمهايي اولين
غني خامي ماده جنگ.بود زمان آن به مربوط جنگي داستانهاي
"كاملا نيز هدف و است نهايت حد در تعليق.است درام از
حتي تبليغات ماشين.بي‌رحمند و شرير هم دشمناناست روشن
مشغول من روي بر هم دوم جهاني جنگ پايان از پس سال 18
.بود فعاليت
بعدي يك "كاملا دوم جهاني جنگ درباره امريكايي فيلمهاي
براي كردن خوشحالي پيروزي ، براي كردن خوشحالي.بودند
براي كردن خوشحالي هوايي ، نيروي براي كردن خوشحالي شكست ،
در امريكا تمام در نظام ، پياده سربازان جنگاوري روحيه
امريكايي‌ها به.داشت وجود سادگي نوعي جنگ به نگرش
;دارد شباهت چه به نظامي حمله يك واقعيت اينكه درباره
بحار ماوراء از رسيده نامه‌هاي تنها نه.نشد گفته كلامي
اول صفحات خبري ستونهاي و جنگي خبري فيلمهاي بلكه
بوسيله سانسور ادارهميشد سانسور هم روزنامه‌ها
جنگ اطلاعات اداره به سپس و) شد افتتاح روزولت پرزيدنت
نظامي پيروزيهاي كردن پرشكوه هم هنوز شايد (.شد تبديل
از بخشي.آورد بوجود امريكايي‌ها در سرخوشي حالت نوعي
در مشاركت يك عنوان به است ، جامعه بر رواني تبليغات جنگ ،
امر همين شايد و كرد ، اقدام زمينه اين در هاليوود جنگ ،
جنگ پايان از پس جنگ رئاليستي فيلمهاي اكثر كه شد باعث
.شدند پخش (پيروزي روز)
مستند فيلمهاي كه آن بخت هيچگاه شدم ، بزرگتر كه زماني
ساخته هاليوود فيلمسازان بهترين از برخي كه را جنگي
قابل اثر دو ساخت در هيوستن جان نيافتم ، ببينم را بودند
در "پيتوو سان نبرد" و در 1943 "آلوشن از گزارش" ذكر
مستند فيلم يك ساخت در هم وايلر ويليام.داشت شركت 1945
.داشت شركت "ممفيس زيبايان" نام به هوايي نيروي درباره
از يكي دريايي نيروي فيلمساز به‌عنوان هم فورد جان
در 1942 "ميدوي نبرد" نام به را جنگ مستندهاي محبوبترين
ششم سحرگاه ساعات آخرين در فورد اين بر علاوه.كرد توليد
از مجموعه‌اي و شد پياده اوماها ساحل در ژوئن 1944
گشودن از -نيافت پخش مجوز گاه هيچ كه -را كمياب نماهاي
مفقود سال مدت 54 به تصاوير اين.كرد آوري جمع سوم جبهه
ملوين خستگي‌ناپذير تلاشهاي از پس "اخيرا و بود شده
.شده‌اند پيدا آندرسن لارس و آمبروس استفان پيزلي ،
فورد جان بر عميقي تاثير "احتمالا جنگ زمان تجربيات
نظر به كه كرد كارگرداني را فيلمي او كه چرا داشته‌اند
آنها" -بود جنگ زمان داستاني فيلم آبرومندانه‌ترين من
تاثير تحت "عميقا "احتمالا هم وايلر -"بودند فناناپذير
بزرگترين كه بوده اسكادران خلبانان با زندگي از تجربياتش
تاريخ در خانه به سربازان بازگشت به مربوط كه را فيلمي
را "ما زندگي سالهاي بهترين" يعني بود امريكا سينماي
كارگرداني براي من بخش الهام "واقعا كه فيلميساخت
جزيره" فيلم نه و بود "باتان" فيلم نه بود جنگي فيلمهاي
كه "دريايي نيروي رزمي مهندسي گروه" فيلم يا و "ويك
مي‌شدند ، پخش دهه 60 سالهاي در آريزونا تلويزيون در بارها
اين.بود ولمن ويليام "جنگ ميدان" من بخش الهام فيلم
هوابرد لشكر 101 سوم دسته از دوم جوخه مردان روايت فيلم
اين درباره فيلم هوالد.بود آتشبارها جنگ از نظام پياده
واقعي جنگ اين.است شيپور و طبل بدون جنگ اين ":گفت فيلم
اتومبيل ، تعميركار دلال ، بقال ، همسايه ، پسر نگاه اين.است
به نظام پياده سنگر يك از شما خود يا پسر يا برادر
اعصاب انتظار شخصي ، درام‌هاي ميان توازن ".است جنگ ميدان
شليك از ناشي ناگهاني ترس و حادثه يك وقوع براي خردكن
زده هيجان را ساله من 14 چنان تن به تن جنگ و اسلحه‌ها
.بسازم جنگي فيلم كه آمد بوجود من در ميل اين كه كرد
"كجا هيچ به فرار" فيلم كه بود زمان همين حوش و حول در
در.دقيقه‌اي و 40 ميلي‌متري هشت كوچك فيلمي ساختم ، را
بازي را امريكايي‌ها و آلماني‌ها نقش كودك فيلم 60 اين
و سياه‌پوشيدند رنگ به تي‌شرتهايي آلماني‌ها.مي‌كردند
لوازم فروش مغازه به.رنگ خرمايي تي‌شرتهايي آمريكايي‌ها
كلاههاي سنت پنجاه و دلار يك با و مي‌رفتيم ارتشي اضافه
در كه كلاههايي).مي‌خريديم را دريايي نيروي پلاستيكي
از جوخه‌اي درباره فيلم (مي‌رسيدند نظر به واقعي فيلم
سختي به كه استحكاماتي به كه بود دريايي تفنگداران
كامل كوههاي نزديكي در ما.مي‌كردند حمله مي‌شد ، محافظت
كردن تصوير براي.مي‌كرديم فيلمبرداري اسكاتسدل در بك
و مي‌دادم قرار زمين داخل در را ترقه‌ها گلوله‌ها اصابت
از قبل تا مي‌دويدم دوربين پشت به آنها كردن روشن از پس
كردن تصوير براي.كنم شروع فيلمبرداري‌را آنها انفجار
را چوبي الوار و مي‌كردم حفر زمين در سوراخ دو انفجارها ،
دريك.مي‌گذاشتم سوراخ دو اين روي بر الاكلنگ يك حالت به
ديگر انتهاي در و مي‌آوردم در توده صورت به را خاك انتها
چوب روي بچه‌ها كه زمانيميپوشاندم كلوخ با را چوب
چوب ديگر سوي از خاك و غبار و گرد از فواره‌اي مي‌دويدند
لحظه‌هايي و باشكوه لحظه‌هاي فيلم اين.برمي‌خاست هوا به
.مي‌كردند بازي خوبي به را مردن كودكان.داشت مردن از
آماتور فيلمهاي محلي مسابقه‌هاي از يكي در حتي فيلم اين
عنوان به جنگ به كه دوراني ديگر امابرد هم جايزه‌اي
با حالا بود ، پايان روبه مي‌شد نگريسته افتخارآميز عملي
واقعيتي مي‌شديم ، روبه‌رو فيلم‌ها در مردن از جديدي نوع
.بي‌سانسور و بي‌برش
در بعدها و "ايورجيما شنهاي" نظير فيلمهايي مي‌كنم فكر
هنگ -كلي قهرمانان" و "بزرگ فرار" و 70 دهه‌هاي 60
-عقابها قلعه -مي‌كنند جرات عقابها كه جايي" و "-جانبازان
در كه وقايعي براي را ما كم بسيار "خبيث مرد دوازده" و "
تلفات كه زماني.بودند كرده آماده داد رخ آسيا شرقي جنوب
روز هفت ما خانه‌هاي نشيمن اتاق‌هاي به ويتنام جنگ‌هاي
بودن تراژيك كه بود يافته راه دهه يك نزديك مدت به هفته
.كرد خرد را هاليوود جنگي فيلمهاي انواع تمام ويتنام جنگ
نداشت ، چنداني اهميت جنگي فيلمهاي در رئاليسم دهه 40 در
جنگي فيلمهاي در واقع‌گرايي كه بود ويتنام از بعد
.يافت اهميت
دوم جهاني جنگ درباره من فيلم اولين "رايان سرجوخه نجات"
مقابل نقطه فيلم اين اما ;است كودكي‌ام دوران تجارب و
.بودم آنها دنبال به كودكي دوران در كه است تجربه‌هايي
.باشد جديد ويني جان هنكس تام كه نداشتم اين به نيازي
اماها ساحل سرباز كهنه يك كه بسازم جنگي فيلم مي‌خواستم
مي‌افتد اتفاق كه چيزي به "واقعا اين":بگويد آن ديدن با
در من قدم اولين.است بوده من هدف اين حداقل "است شبيه
جهاني جنگ فيلمهاي از زيادي تعداد ديدن فيلم اين ساخت
فيلمهاي حقيقت در اما.بود بودند ، من بخش الهام كه دوم
كه بود كاپرا فرانك "مي‌جنگيم چرا" نظير جنگي مستند
مربوط كه را داستاني كه كرد ايجاد من در را اين انگيزه
.كنم روايت بود قبل دهه شش به
.است جنگ ضد فيلم يك -بد يا خوب - جنگي فيلم هر البته
شيوه من اما.است اينگونه نيز "سرجوخه‌رايان نجات"
بر فيلم.داشتم خاص جنگي قصه اين روايت در را شخصي‌ام
حتي و دوم جهاني جنگ از واقعي داستان تعدادي مبناي
حمله يك در هم با كه برادرهايي درباره انفصال جنگ‌هاي
فرمانده هنكس تام.است شده بنا مي‌شدند ، كشته جنگي
برادر تنها تا دارند ماموريت كه است مرداني از جوخه‌اي
نزد به را برادر چهار از - است شده اسير كه - مانده باقي
سرجوخه نقش هم دمون مت.بازگردانند آيوا در دلشكسته مادر
جذب مرا آغاز در كه نكته‌اي.مي‌كند بازي را رايان
هستم چيزي آن شيفته.بود آن انساني مشخص نگاه كرد داستان
فكر.مي‌كند تبديل قهرمان يك به را كارگر پسران اين كه
بهتر و خوبي درباره ديگر جنگ مي‌جنگيم ، كه زماني مي‌كنم
.مي‌شود شخصي مسئله يك به تبديل "شديدا بلكه نيست شدن
نجات براي شدن ، رها براي سادگي به حمله طي در جوانها
سربازاني كهنه از بسياري.مي‌جنگند دستي‌شان كنار جوان
صحبت آنها با "رايان سرجوخه نجات" ساخت طول در كه
قهرمانانه عملي كه نداشتند را حس اين "واقعا مي‌كردم
عكس‌العملي خويش نجات براي تنها آنها.داده‌اند انجام
اين خاطر به آنها شدن قهرمانبودند داده نشان بي‌تفكر
بلكه باشند وين جان شبيه تا داشتند قصد آنها كه نبود
فكر به قادر لحظه آن در آنها كه بود موضوع اين بخاطر
انجام وجودشان اعماق از غريزي عملي آنها.نبودند كردن
نجات را دنيا كه نظامي پياده سربازان اين.مي‌دادند
داستان بايد حالا.بودند محجوب پسران از دسته‌اي دادند
.كرد روايت را آنها
اسپيلبرگ استيون:نوشته
صدري امير دكتر:ترجمه
وين 98 جشنواره در "دان" فيلم
كه است فيلمهايي جمله از جليلي ابوالفضل ساخته دان فيلم
و درآمد نمايش به وين 98 فيلم بين‌المللي جشنواره در
.گرفت قرار استقبال مورد
دو زندگي است ايران سينماي گذشته سال توليد كه فيلم اين
كه مي‌كشد تصوير به را فرزانه و فرهاد نام به كودك
.زنداني‌اند و معتاد پدرانشان
فيلم اين درباره اتريشي تماشاگران از يكي آيژني سيلويا
كه چرا آمد خوشم بسيار فيلم از:گفت ايرنا خبرنگار به
در كه را كاغذبازي مساله و معمولي افراد زندگي كارگردان
با دارد وجود هم اتريش ما كشور جمله از كشورها از بسياري
.است گذاشته نمايش به خاصي مهارت
:نوشت فيلم اين تحليل در نيز وين چاپ استاندارد روزنامه
درباره انتقادي فيلم يك ايراني كارگردان جليلي ابوالفضل
.است ساخته معتاد يك فرزند سرنوشت
سن فيلم جشنواره ششمين و چهل در دان فيلم نيز اين از پيش
شد برگزار اسپانيا در مهر تا 4 شهريور از 24 كه سباستين
كودكان همبستگي جايزه و داوران هيئت جايزه و داشت شركت
.داد اختصاص خود به را جهان
در ايراني فيلمهاي جشنواره
شيكاگو
فيلم مركز در ايراني فيلمهاي سالانه جشنواره نهمين
ماه آبان دهم تا كه جشنواره اين.است شده برگزار شيكاگو
.مي‌گذارد نمايش به را ايراني فيلم بود 11 خواهد برپا
پروانه ، يك تولد ارديبهشت ، بانوي:از عبارتند فيلم‌ها اين
سيب ، مادري ، مهر كاك ، رقص شيشه‌اي ، آژانس برفي ، آدم
.كاغذي موشك و آفتاب و ابر دان ، جان ، درخت
كودكان تصوير عنوان با نيز ميزگردي جشنواره اين كنار در
.مي‌شود برگزار "ايران جامعه و سينما" در
جشنواره جايزه و "لالا ننه"
فرانكفورت
جايزه پرتوي كامبوزيا ساخته آخرين "فرزندانش و لالا ننه"
.داد اختصاص خود به را فرانكفورت لوكاس جشنواره سيفج
مركز كه است نوجوان و كودك سينماي بين‌المللي مركز سيفج
از شماري در و دارد قرار كانادا مونترال در آن
.مي‌دهد تشكيل داوري هيئت دنيا كودكان جشنواره‌هاي
|
