روح لطافت از آكنده فضا
بود موسيقي
"آوا كليم دلبر" پيانو رسيتال
رودكي تالار در
ارغوان
روح لطافت از آكنده فضا
بود موسيقي
ادوميچيچ رهبري به تهران سمفونيك اركستر اجراي از گزارشي
و روزهاي 27 ، 28 ، 29 در گذشته هفته تهران سمفونيك اركستر
رهبري به را مدرن و كلاسيك موسيقي از قطعاتي مهرماه 30
وحدت تالار در كرواسي زاده اركستر ، رهبر ،"ادوميچيچ"
اجراي به روز چهار اين در موسيقي دوستداران.كرد اجرا
آمادئوس ولفگانگ" اثر "حرمسرا به دستبرد" اپراي اورتور
عليرضا" اثر "اركستر و ويولن براي كنسرتو" ،"موتسارت
"بارتولدي مندلسون فليكس" اثر "شماره 3 سمفوني" و "مشايخي
.سپردند گوش ،
برميگيرد ، در را فضا سكوت ميشوند ، خاموش چراغها
ميكنند ، كوك "ابوا" كشدار نت تك با را سازها نوازندگان
ميان در اركستر رهبر ،"ادوميچيچ".است آماده اركستر
كوتاه ، تعظيمي ميايستد ، رهبري برجايگاه حضار تشويق
...ميآيد در حركت به مثلثوار (رهبري چوب) باتون
گام در (جاندار و تند) "Presto" شاد باريتم اورتور
.ميشود آغاز دوماژور
آكومپانيمنت با ملودي و است آغازگر ويولنها نواي
ساز.ميگيرد اوج كوبهاي و بادي سازهاي (اركستر همراهي)
آن بشاش و نافذ آواي و دارد همگون زنگي ميان اين در مثلث
ملودي.ميآيد گوش به زهي و بادي سازهاي همهمه ميان از
كه آنگاه تا مييابد ادامه شعف اين و است پرشيطنت بسيار
ميكند تغيير "مينور بمل سي" به گام كوتاه ، سكوتي از پس
كاهش (مليح و ميانه)"Andante" به نيز اجرا سرعت و
محزون ملودي ، و فاصلهاند با زمان اين در نتها.مييابد
فضايي كلارينت و فاگوت فلوت ، آن از پس و ابوا.غمناك و
سپس و آلتو ويولن دوم ، اول ، ويولنزهيها براي ميسازند
فلوت و ميكنند تكرار را پيشين حزن باديها و سل ويولن
.ميدهد ادامه را حزن اين ممتد نوايي با
موج فضا در دوبارهاي شيطنت مثلث ، گونه زنگ آواي با
غمناكي براي مجالي موتسارت.ميگيرد در خروش و ميافكند
"Presto" به دوباره اجرا سرعت.نميگذارد شنوندهاش روح
زيبا كدانسي با و بسيار شكوه با اورتور...و ميگردد باز
.ميرسد پايان به (موسيقي جمله پايان)
از ربايش) حرمسرا به دستبرد اپراي اورتور مورد در آنچه
گفت ، ميتوان (The Abduction From The Seraglio سراگليو
به اپرا نخستين و شده تصنيف سال 1782 به اورتوراپرا اين
.است آلماني زبان
براي ابتدا از و سمفونيك است درآمدي پيش و مقدمه اورتور
در كه چرا شد ساخته اپرا به دادن فرا گوش به مردم دعوت
حضور سالن در تا داشتند فرصت مردم اورتور اجراي زمان
بعدها اورتور.شوند اپرا شنيدن آماده و كنند سكوت يابند ،
مستقل و مجزا كلاسيك قطعه يك به خود و شد جدا اپرا از
.گشت بدل
ميلادي تا 1800 سالهاي 1750 به كلاسيك سبك كه دوراني در
اين اورتور ، سرايش با موتسارت افكنده ، سايه غرب هنر بر
چنانكه ميرساند كمال از درجهاي به را موسيقي قطعه
(قسمت) موومان يك مانند خود حرمسرا به دستبرد اورتوراپراي
ديگر همچون آمادئوس.است محكم و مستقل سمفونيك
قائل ويژهاي نقش زهي سازهاي براي كلاسيك دوره آهنگسازان
ملودي زهيها اورتور ، اين در ميآيد گوش به چنانكه.است
را زهيها چوبي ، باديهاي دارند ، اختيار در را هارموني و
اثر به ويژهاي لحظات در مسي باديهاي ميكنند ، همراهي
را ريتم كوبيها و ميافكنند خروش و ميبخشند شدت و قوت
.ميكنند موءكد
بسط ميشود ، آغاز مقدمهاي با سونات قالب در اورتور
.ميرسد پايان به آغازين تم با و مييابد
...و تنفسي تشويقي ، وقفهاي ،
:مشايخي عليرضا اثر اپوس 96 ، اركستر ، و ويولن براي كنسرتو
با نخست موومان.است شده تصنيف موومان سه در كنسرتو اين
براي زمينهاي.ميشود آغاز كوبيها و باديها غرش
مينوازند همچنان دوم و اول ويولن.است شده فراهم زهيها
.ميآيد گوش به قدرت و شدت با سولو ويولن اصوات كه تا
را (ظهيرالديني مازيار) ويولن سوليست باديها و زهيها
خش ميان در "اكسيلوفون" شكننده نوايميكنند همراهي
زدن زخمه) پيتزيكاتوي با ملودي.ميشود شنيده ويولنها
كه تا ميآيد فرود اول ويولن (ويولن برسيمهاي انگشت با
و باديها نواي با كه باشد خروشي آغازگر سكوت ميان سولو
نظر به وهمانگيز بسيار قطعه فضاي.ميگيرد اوج زهيها
كه ميافزايد سولو ويولن خشن نواي توهم براين كه ميآيد
.مينوازد شتاب به سازها ديگر سكوت ميان بيگاه و گاه
.مييابد پايان سولو ويولن محزون نواي با نخست موومان
به ضعف از و صدا شدت) "Crescendo" حالت با دوم موومان
سولو كه تا ميسازد فضايي و ميشود آغاز سازها (رفتن قوت
را سوليست بيگاه و گاه فاگوت و كلارينت فلوت ، .شود وارد
ديگر سكوت ميانه در و موومان اين در.ميكنند همراهي
نوت چند) ميگيرد آكوردي "چلستا" ساز سولو ، جز و سازها
.ميشكند را سكوت كه (ميشوند نواخته هم با زمان يك در
فضايي باديها ، و ويولنها همگون نواي موومان اين در
ابرهاي گويي.ميكند ترسيم نمادين طور به را ابرآلود
آن مانع تا ميآيند يكديگر پي از بيوقفه و شتاب به تيره
ذي هر بيجان پيكره بر آفتاب نور از روزنهاي كه شوند
.ميرسد پايان سولوبه نت تك با دوم موومان.بتابد حياتي
با سولو.ميشود آغاز اركستر غرش با كنسرتو قسمت سومين
زهيها و ميافكند خروش بهشتاب و بيفاصله مقطع ، نتهاي
تناوب به ملوديميخواند مقابله مصاف به را باديها و
از كه ميآيد نظر به بيانتها گذري.است سكون و خروش در
سرابي دنبال به تنها انساني و شده محصور دوسوباستونهايي
بيانتهاي براين.ميپويد راه ستونها ميان نايافتني دست
و ميزند دامن سولو اميد از خالي و محزون نواي خيالي ،
سطحي بر تقهاي به بيشباهت كه كنترباس پيتزيكاتوي
كوتاه خروشي از پس كنسرتو واپسين مووماننيست ناهموار
پايان به ميافكنند ، در همزمان زهيها و باديها كه
.ميرسد
ملايمت و است A-B-A سهتايي فرم يك كنسرتو سوم موومان
شده محصور موومان واپسين و آغازين خشونت با موومان ميانه
كه مينوازد را سولونتهايي پاياني ، ضرب از پيش.است
چشم پيش را "باخ" جهان موسيقي بزرگ استاد نام آنها تلفيق
پايان به H و C,A,B نت چهار با سوم موومانميكند زنده
.ميرسد
اثر زيباترين دقيقهاي ، تنفس 15 يك از پس سمفونيك اركستر
لامينور ، در شماره 3 سمفونيميكند اجرا را كنسرت اين
:تولدي بار مندلسون فليكس اثر (اسكاتلندي) اپوس 56
Andante Con "پرتحرك و ظريف آرام ، سرعت با نخست موومان
خيزي و افت موج ، همچون ملودي.ميشود آغاز " Motto
آغازگر باديها آلتوو ويولن اول ، ويولندارد دلنشين
را آهنگساز جان در نهفته غم مقدمه ، .هستند نخست موومان
ديگرسازها ، سكوت ميانه در ويولن نواي.ميكند واگويه
ملودي آنگاه و ميكند ترسيم را اسكاتلند تبدار فضاي
Allegro un Foao" به سرعت.مييابد باز را خود تحرك
در خروش و تغييرمييابد (پرتحرك و آشفته و تند) "agitato
اوج و است روان و سيال بسيار قوت عين در ملودي.ميگيرد
از پس اول موومان.دارد رودخانه جريان همچون فرودي و
پيتزيكاتوي با و موومان آغازين تم تكرار با طوفاني
.ميگيرد پايان ويولنها
non زTroppo اجرا سرعتاست پرتحرك و شاد دوم بخش
Vivaceز
.فاماژور گام در (درخشان تيزو و چالاك كمي).است
.ميسرايد پرشعف نوايي زهيها پيتزيكاتوي ميان در كلارينت
تكرار را موومان آغازين ملودي باديها و زهيها آنگاه
رهايي "موقتا اندوه ، و حزن چنگ از آهنگساز.ميكنند
موومان.ميكند تصنيف پرجنبوجوش و شاد چنين.است يافته
.ميشود تمام ويولن پيتزيكاتوي با دوم
به نه كه است محزون و لاماژور گام در سمفوني قسمت سومين
(آرام و سنگين) "Adagio" اجرا سرعت نخست موومان اندازه
خورشيد افول شاهد مندلسون و رسيده فرا غروب گويي.است
زخمههاي با موومان اين.ميسرايد حزن به مجدد كه است
اول ويولن كف در موجدار ملودي و برسيمها دوم ويولن
است پيچيدگي بدون و ميآيد روان گوش به.ميشود آغاز
با باديها.يافت ميتوان تفكيك قابل را اصوات كه چنان
تاكيد اين در زهيها سپس و ميكنند تاكيد اصوات بر آكورد
است فلوت اختيار در ملودي خروش اين از پس.ميشوند شريك
تكرار موومان آغازين تم.ميگيرد ويولنها از را پاسخ كه
موومان اين به كشدار نوايي با كلارينت سپس و ميشود
.ميبخشد پايان
ويولنها آكورد با باشكوه ، سمفوني اين واپسين موومان
Allegroز زVivalissimo اجرا سرعت ابتدا در.ميشود آغاز
آغازين تم.لامينوراست گام در و (زنده جاندار و تند)
ملودي باديها و ويولن و مييابد بسط تكرار از پس موومان
خروش ، اين ميانه درميكنند تكرار يكديگر به پاسخ در را
و فلوت ترومپت ، ترومبون ، سپس و ميافكند آرامشي ابوا
.ميگيرد در طوفاني دوباره و ميشكنند را آرامش ويولن
تناوب به فلوت و ابوا ساختهاند ، زهيها كه فضايي در
ميشود ، تكرار موومان آغازين تم.ميكنند تكرار را ملودي
به اجرا سرعت لاماژورو به ملودي گام...ميگيرد در سكوتي
(فراوان شكوه با و تند) " Allegro Maestoso Assai "
.هستيم مجلل مارش يك شنونده اينجا در.مييابد تغيير
.ميرسد پايان به زيبا كدانسي با واپسين موومان
،(اسكاتلندي) "اسكاچ" سمفوني به معروف شماره 3 ، سمفوني
يهوديالاصل آهنگساز اين مندلسون كه است سمفونياي آخرين
و سرايش.است كرده تكميل رمانتيسم دوره تبار آلماني
سفر نخستين هنگام از 1829 ، ) سال اثر 13 اين تكميل
طول به (سال 1842 تا اسكاتلند و انگلستان به مندلسون
توصيف.است توصيف سراسر اثر يك قطعه اين.است انجاميده
از سمفوني نخست موومان تم كه چونان نقاشي منظره يك
الهام وي به اسكاتلند منطقه در كليسا ويرانههاي مشاهده
اسكاتلند مهآلود سرزمين تندر و طوفان غرش.است شده
نشست كه همچنان است شنود قابل خوبي به اصوات ازوراي
شنيدن و آبي آسمان تماشاي از مندلسون شعف و طوفان
مجسم بسيار دوم موومان در پرندگان و بلبلان نغمهسرايي
ترانههاي از يكي به سمفوني از قسمت اين.است
روح قسمت ، سومين درميماند اسكاتلند كوهستاننشينان
رجعتي.ميكند رجعت مادري سرزمين به ناخواسته آهنگساز
انديشه در حال همه در كه وظيفه سر از و شتابزده كوتاه ،
چهارم موومان و است اسكاتلند جنگلهاي زده ، تب به بازگشت
كه است اسكاتلند كوهستاننشينان پرشور رقص تم از هم
.مييابد خاتمه ديوانهوار
و پير.ميرسد پايان به سالن در حاضران تشويق با كنسرت
رمانتيسم سيسم ، كلاسي دوران به سفري چند ساعاتي طي جوان
با كه نوازنده از 60 ممنون و محظوظ.داشتهاند مدرن و
.كردند موسيقي روح از سرشار را فضا سيم ، و فلز و چوب
گيس سام بنفشه
"آوا كليم دلبر" پيانو رسيتال
رودكي تالار در
آبان و 8 روزهاي 7 در تاجيكي پيانيست "كليمآوا دلبر"
از قطعاتي و داشت خواهد پيانو رسيتال رودكي تالار در ماه
.گذاشت خواهد اجرا به را "شوپن" و "راخمانينف" "بتهون"
بليت و ميشود برگزار ظهر از بعد ساعت 6 در برنامه اين
.ميرسد فروش به وحدت تالار گيشه در روز همان صبح آن
برنامه اين اجراي مناسبت به "كليمآوا دلبر" با
.ميخوانيد آينده هفته در كه دادهايم انجام گفتوگويي
ارغوان
فرامرز استاد" موسيقي با كه است نواري عنوان "ارغوان"
.است آمده بازار به "اخيرا "رستميان علي" آواز و "پايور
و آمد در -ارغوان تصنيف -ني با همراه آواز -دردشت قطعه
مضراب چهار -قديمي تصنيف -دشتي آواز -دشتي مضراب چهار
عشاق مضراب چهار -پستي زندان تصنيف -عشاق آواز -عشاق
اين در كه هستند قطعاتي همراز ، تصنيف و شور آواز -دشتي
است درآمده اجرا به نوار
مهرداد كمانچه ، با بابايي كورش ويلن ، با فرهادپور حسين
ثابت سعيد آلتو ، ويلن با رئوفي سيامك تاربم ، با دلنوازي
هنرنمايي مجموعه اين در ني با ورزيده داود و سنتور با
اين نيز اسماعيلي محمد تمبك و ظريف هوشنگ تار دارند
.ميكنند كامل را مجموعه
از رستميان علي آواز با كه است نواري يازدهمين ارغوان
.است شده منتشر باغ چهار فرهنگي موءسسه سوي
|