..!گفتوگو معجزه
رياست سخنان بهانه به
تلنگر
;صداوسيما
جمهوري محترم
!؟... يا همگاني رسانهاي
قانون تغيير با روزنامهنگاران
مخالفند مطبوعات
..!گفتوگو معجزه
ملتها و مردم مشكلات بزرگترين از يكي كه موضوع اين
تاييد آنرا همه كه است مطلبي است ، ارتباط برقراري
را خود ارتباطات تا ميكوشيم همواره ما.ميكنند
اين در صداقت ابراز و بيشتر گفتوگوهاي بهوسيله
طرز تفاوت مشكل ، علت اگر اما.بخشيم بهبود گفتوگوها
بهفكر فقط همهحال در طرفين از يكي يا و بوده گفتوگو
به كمكي نهتنها بيشتر گفتوگوي باشد ، خويش ساز كوككردن
چهبسا و كلامي تخريب موجب بلكه كرد نخواهد مساله حل
...آورد فراهم نيز را موقعيتي و روحي
!"زبانداني" نام با علمي
يك ،"زبانداني" خودماني بهگونه يا "زبانشناسي" علم
تجارب گرانبهاي اندوخته ديگر ، بهتعبيري و آكادميك نظم
براثر خويش زندگي طول در افراد كه است شيريني و تلخ
.ميآورند بهدست يكديگر با ارتباط
و حفظ ايجاد ، گفتوگو ازطريق روابط ميدانيم كه همانطور
زبانشناسي علم كه است بدينجهت.ميشود همگسيخته از يا
ايجاد ، چگونگي درك براي مطمئني راه زبانداني ، يا
خصوصي يا و اجتماعي روابط همگسستن از يا و نگهداري
زبانشناسي علم از شاخههايي البته.ميگردد محسوب افراد
نمادين ارائههاي يا و زبان دستور يا تاريخ با بيشتر
به زبانشناسي درعلم شاخههايي اما ، دارند ارتباط زبان
زبانشناسي و سخنراني تحليل ، زبان ، جامعهشناسي
دارد توجه اين به بيشتر كه يافته اختصاص انسانشناسانه
استفاده خود روزانه زندگي در زبان از چگونه مردم كه
به زبان ، از متفاوت فرهنگهاي با مردمي چگونه و ميكنند
.ميبرند بهره متفاوت شيوههاي
براي را كسي كه افتاده اتفاق هم شما براي "حتما
مدتهاست را او انگار اما ميكنيد ملاقات نخستينبار
چه و ميگويد چه ميفهميد و ميدانيد چون ميشناسيد
جملات.ميفهمد را شما حرف "متقابلا هم او.دارد منظوري
با مشكلي هيچ و است برخوردار كاملي هماهنگي از او و شما
كارهايتان همهداريد خوبي احساس علت بههمين.نداريد هم
نيز شما طرف كارهاي ،"متقابلا و ميرسند درست بهنظر
ديگر سويي در اما.است عالي و كاست و بيكم بهنظرتان
روي آن شما كه است آنوقت و ميافتد اتفاق قضيه اين عكس
!نماييد اضافه خود تجربههاي به ميتوانيد هم را سكه
دوستانهاي رفتار داريد سعي ميكنيد ، ملاقات كسي با
اما ، بگذاريد او روي خوبي اثر ميخواهيد.باشيد داشته
سكوتهاي.ميماند بينتيجه تلاشهايتان همه
به ميكنيد سعي.ميشود برقرار شما ميان ناراحتكنندهاي
صحبت به شروع هم با.كنيد پيدا صحبت براي موضوعي هرترتيب
براي حرفي گويي.ميشود تمام حرفتان همزمان و ميكنيد
و يافته را جالبي موضوع ميكنيد سعي بازهم.نداريد گفتن
ديگر يكبار.ميكند قطع را شما كلام او اما كنيد مطرح
طوري او اما كنيد ايجاد دوستانهتري فضاي ميكنيد سعي
اينبار !كوبيدهايد برسرش مشت با انگار كه ميكند رفتار
طنزي مطلب دارد قصد شايد.بزند حرفي تا گشوده دهان او
اينكه بهجاي مطلبش كه ميرسد بهنظرتان اما نمايد عنوان
هر درمييابيد كه اينجاست.است بيادبانه باشد خندهدار
ارتباط وخامت بر ميكنيد ، بهتر رابطه ايجاد براي اقدامي
ميشد قرار اگر حال.ميدهد عكس نتيجه و افزوده
اگر يا و كنند پيروي اولي انگاره از هميشه گفتوگوها
حرف خير از "اصولا اشخاص ميشدند ظاهر دومي شكل در هميشه
در چون !ميبخشيدند لقايش به را عطا و گذشته هم با زدن
.است ما گفتوگوهاي نوع دارد وجود كه آنچه ميان اين
را نهايت دو اين فاصل حد در جايي اغلب ، كه گفتوگوهايي
!دارند
!گفتوگو در لپي اشتباهات
گفتوگو تمام كلام ، آهنگ اشتباه درك و اشتباه جاي در مكث
علت مترصد ميشود منحرف گفتوگو وقتيميريزد بههم را
درصدد ديگران يا خود دانستن مقصر با اغلب و ميشويم آن
انحراف علت بدانيم نيست بد !برميآييم انحراف علت توجيه
اثر در كه سوءتفاهماتياند از ناشي اغلب بد ، احساسات يا
همين "دقيقا و ميشوند ، ايجاد گفتوگو سبك تفاوتهاي
روابط در تنش بروز موجب كه است گفتوگو سبك تفاوتهاي
.ميگردد افراد خصوصي يا اجتماعي
نشانه گفتوگو ، در اشكال وجود گاه داشت توجه بايد
از بسياري در بهنحويكه است اشخاص ميان حقيقي تفاوتهاي
و باشد داشته وجود عمدهاي اختلافنظر بيآنكه موارد
خود از را صميميت كمال ميكنند سعي طرفين آنكه بهرغم
نوع اين چون ميكشد دلخوري و رنجش به كار دهند ، بروز
بهخشم را طرفين كه است برخوردار ماهيتي از گفتوگو
دراثر شد ، عنوان نيز قبل در كه همانگونه اغلب و ميآورد
.ميافتد اتفاق گفتوگو شكل و سبك تفاوتهاي
زندگي شخصيت مهمترين با گفتوگو كه ميآيد پيش بسيار
بسيار جزيي موارد كه اينجاست درميگيرد صورت انسان
لحن و سبك شويم متوجه بيآنكه و شده جلوهگر بزرگ
اين اگربگيرد خود به ديگري ماهيت ميتواند گفتوگويمان
در يا و كار محل در خانه ، در دهد ، روي هميشه اتفاق
موارد اغلب در بهطوريكه اشخاص با روزانه گفتوگوهاي
به هرگز هم شما و نميفهمند را شما منظور كه كنيد احساس
درايت و توانايي به ميگويند ، چه ديگران كه نفهميد درستي
را لازم دقت نميتوانيد اينصورت در و ميكنيد شك خود
.داريد مبذول شنيدههايتان درك براي
***
ساله پرستار 35 سرمد ، -پ خانم
از پيدرپي و نامطلوب گفتوگوهاي براثر كه سرمد خانم
:ميگويد شده جدا همسرش
مرا بودم ، كرده زندگي او با سال پنج كه مردي از شدن جدا
با كه ارتباطاتي نوع به من !است كرده عجيبي سردرگمي دچار
از دركي هيچ هنوز اما ميكنم و كرده فكر بسيار داشتيم هم
ميگويم ، خودم با دائم ولي !ندارم ارتباطات اين چگونگي
و من چرا بود؟ كجا ما كار اشكال !داشتيم؟ مشكلي چه ما
هنگام بوديم ، يكديگر براي مطلوبي و جالب همسران كه شوهرم
لجوج و يكدنده متخاصم ، غيرمنطقي ، شوهري و زن به گفتوگو
چيزي يكديگر صحبتهاي در هميشه ما چرا !ميشديم؟ تبديل
!بيمحتوانمييافتيم؟ و بيهوده و آنچناني سوءتفاهمات جز
زبان نميتوانستيم اوقات اكثر ما چرا اينكه بالاخره و
!شويم؟ هم منظور متوجه و فهميده را يكديگر
با افراد از بسياري براي اتفاقات اينقبيل متاسفانه
بهطور دارند يكديگر با كه متفاوتي ارتباطات به توجه
را آنها دائمي بحث موجبات بهنحويكه.مكررميافتد
به هم نظري نيست بد صحبت همين ادامه در.ميآورد فراهم
خانم و مخابرات كارمند ساله ، و ، 43 -مجتبي آقاي درددل
.باشيم داشته خانهدار ص ، -نازنين
:ميگويد و -مجتبي آقاي
اما.ميگذرد همسرم و من مشترك زندگي از سال چهار بيستو
تا مانده دلم به آرزو چهارسال و بيست اين مدت تمام در
گفتي چه تو و گفتم چه من و بحث همسرم با يكروز فقط
كردهام سعي من اينمدت تمام در كنيد باور !باشم نداشته
و او براي است خوب ولي متوسط زندگي يك لازمه تاهرچه
و ميگيرد بهانه هميشه همسرم اما كنم فراهم بچههايم
!نيستي مايل اينكارها انجام به واقعي بهطور تو:ميگويد
ادامه و ميشود تكرار او و من بين آنقدر حرفها اين و
!ميشود قهر و دعوا منجربه نهايت در كه مييابد
اين درگير ديگر گونهاي به كه نيز ص -نازنين خانم
:ميگويد گفتوگوهاست ،
خير نيت مقابلش شخص برابر در كه دارد زور آدم براي خيلي
را او حرفهاي تمام آنطرف ، اما باشد داشته كلام صداقت و
تا چون !شوهرم يا هستم من مقصر نميدانم.بگيرد بهمنظور
ميبينيم ناگهان ميكنيم ، گفتوگو و صحبت به شروع هم با
از هيچيك او متاسفانه !شدهايم شديد بحث جرو مشغول
در من ، هميشه ميكند فكر و نميشود متوجه مرا حرفهاي
من !هستم بخصوصي منظور يا و مقاصد داراي گفتوگوهايمان
اختلاف ، هميشه ، ما گفتوگوي كه فهميدهام اينرا فقط
!است داشته بهدنبال را كدورت و دلخوري
خير نيت بهرغم صميمانه ، گفتوگوي يك در حتي گاه بله ،
-توهين سپاس ، و تشكر بهجاي ميشود ، زده كه حرفهايي
و خشونت عصبانيت ، به كار و شده ردوبدل اتهام ، و افترا
.و همكار دو يا دوست دو يا شوهر و زن جدايي بسا ، چه و قهر
يا و زبانشناسي راستي:گفت بايد كه اينجاست !بكشد.
زندگي نجات با ارتباطي چه زبانداني ، عاميانه ، بهگونه
!باشد داشته ميتواند افراد اجتماعي روابط يا و خصوصي
روابط ميتوان گفتوگو ، معجزه كدامين به توسل با همچنين
ملموس و انعطاف قابل و منطقي تطابقي به را انسانها ميان
.نمود تبديل
ما دنياي بر گفتوگو تاثير
و دارد مستقيم اثر ما خصوصي دنياي روي آن ، طرز و گفتوگو
و دوستان و خانواده افراد با ما روابط روي نهتنها البته
نيز اجتماع مردم با ما عمومي روابط روي بلكه همكاران ،
و دنيا كنيم حس اينكه مثال بهعنوان.ميگذارد تاثير
برقراري نوع به بستگي خير ، يا است دوستداشتني زندگي
بهظاهر تبادلهاي اين وقتي.دارد ديگران با ما ارتباط
شود ، برگزار بهراحتي و باشد خوشايند ديگران با ما ساده
همان اثر ميتواند "دقيقا كه خوشي احساس اراده بدون
چنانچه اماميشود توليد ما در باشد ، گفتوگو معجزه
و مغشوش جامعه افراد ديگر با ما رويارويي يا و گفتوگو
ريخته بههم ما روحي تعادل رسد ، بهنظر غيرموءدبانه تاحدي
ما طوريكه.خواهدرفت ازبين ما درون در موجود انرژي و
كنيم ، سوءال خود از و گزيده دندان بر حيرت انگشت بياختيار
!كجاست؟ در كار عيب و چيست ما كار اشكال
مشهديرستم فاطمه
دارد ادامه
رياست سخنان بهانه به
تلنگر
;جمهوريصداوسيما محترم
!؟... همگانييا رسانهاي
رئيس جماران ، تلويزيوني ايستگاه راهاندازي مراسم در
خود سخنان از بخشي در ايشان.كردند ايراد سخناني جمهوري
اسلامي جمهوري صداوسيماي از مردم منطقي انتظار":گفتند
برنامهها ، سياستها ، بازتاب دستگاه اين كه است اين
".باشد مردم و اسلامي نظام جهتگيريهاي و راهكارها
فزوني نظام تاييد مورد ديدگاههاي تنوع گذشته ، سال چند طي
كه مختلفي ديدگاههاي و تشكلها وگروهها ، است يافته
داراي نظام درون همگي آنها شكلدهنده يا عضو شخصيتهاي
اين در اما كرده پيدا فزوني هستند ، مهم وظايف و جايگاه
از بخشي مبلغ و سخنگو تنها كه داده نشان صداوسيما مدت
.نگاههاست اين
نقد ، سالاري ، شايسته نظير ، موضوعاتي كنوني ، دوران در
جمله از..و تمدنها گفتگوي زدايي ، تنش قانونمداري ،
جمهوري نظام از وسيعي بخش توجه مورد و مهم موضوعات
تاكنون فراگير رسانه اين اما.هست و بوده مردم و اسلامي
ديدگاه از معمولا يا و پرداخته مسائل اين به كمتر
.است داشته توجه بدانها سلبي - انتقادي
خود سخنان از ديگري بخش در اسلامي جمهوري محترم رياست
جامعه اما نيستيم مردم قيم و متولي ما كه چند هر":گفتند
و مختلف ذهنيتهاي داراي كه دارد انديشمنداني و مردم ما
اصلاح رسانهها ، مهم رسالتهاي از يكي و هستند منطق صاحب
".ذهنيتهاست اين
صداوسيما از كه مختلف گزارشهاي و مردمي گفتگوهاي بخش در
و لحن يك با جهت يك در افراد تمامي تقريبا ميشود پخش
.ميكنند صحبت مشخص و مشترك واژگان سري يك با گاه حتي
است ، هدف يك دنبال به جمعي روح كه عرصههايي در "مسلما
متنوع عرصههاي ديگر در اما است پذيرش قابل تشابهي چنين
داراي ما جامعه فرهنگي ، و اقتصادي سياسي ، اجتماعي ، حيات
نيز را آنها صداوسيمابايد كه است متفاوتي ديدگاههاي
در كه درمييابد خوبي به كنجكاو ذهن همچنين.كند منعكس
سيما و صدا با كه كارشناساني تخصصي ، مختلف زمينههاي
كه افرادي.مشخصاند و محدود بسيار ميكنند همكاري
مرجعي هيچ سوي از و ميكنند فعاليت خدشه و مشكل بيهيچ
گرفته نظر در آنها براي...و سياسي اخلاقي ، ممنوعيت هيچ
يابدليل و ندارند صداوسيما به راهي يا است ، نشده
.نيستند همكاري به حاضر سيما و صدا گزينشي عملكرد
استحكام و ملي پيوندهاي تعمق خودي ، فرهنگ تقويت عرصه در
- سيما و صدا فرهنگي - اجتماعي همبستگيهاي پيش از بيش
آيا.دارد كليدي و حياتي نقشي - جامعهاي هر در
ايفا شايستگي به را نقش اين است توانسته ما صداوسيماي
و علائق ديدگاهها ، نماي تمام آينه رسانه اين آيا كند؟
است؟ ايران اسلامي جمهوري نظام قبول مورد و سالم سلائق
صداوسيما افكار سنجش مركز كارشناسان گفته به چرا راستي
درصد يك از كمتر صداوسيما ، برنامههاي درصد از 50 بيش
در جز درصد بالاي 70 مخاطب با برنامههايي و دارد بيننده
كشورمان ، فوتبال ملي تيم بازيهاي نظير استثناء موارد
.وجودندارد...و فيلمها و سريالها از معدودي تعداد
بهاري امير
قانون تغيير با روزنامهنگاران
مخالفند مطبوعات
مطبوعات قانون تغيير با روزنامهنگاران:اجتماعي گروه
.كردند مخالفت
كه روزنامهنگاران آزاد تريبون در ما خبرنگار گزارش به
تعاوني محل در روزنامهنگاران صنفي انجمن سوي از ديروز
مطبوعات قانون تغيير گونه هر اتفاق به شد برگزار مطبوعات
با مغاير مطبوعاتو آزادي عليه تحديدي فعلي فضاي در را
.دانستند اساسي قانون
:گفت همشهري روزنامه از زيدآبادي احمد ابتدا جلسه اين در
حداقل فعلي قانون من نظر از و دارد ابهاماتي قانون البته
هر دارم اعتقاد اما است كرده تعيين را مطبوعات آزادي
همانگونه و است مطبوعات ضرر به حاضر حال در تغييري گونه
مشخص مجلس پيشنهادي واحده ماده در شده مطرح موارد از كه
آزادي محدودكردن جهت در يكسره پيشنهادي موارد است
.است مطبوعات
نيز مطبوعات منصفه هيات عضو و حقوقدان نوروزي كامبيز
پديده كيفري جامعهشناسي و جرمشناسي مسايل در:گفت
در فراواني لحاظ از كه ميكند پيدا اهميت زماني مجرمانه
كه است شده باعث چيز چه مطبوعات در اما باشد بالايي حد
صدهزار چند به اگر.شود داده جلوه بحراني مطبوعات جرايم
تنها كنيم نگاه اخير سالهاي اين در منتشره نشريه شماره
از بسياري كه شده تشكيل دادگاه در مطبوعات پرونده يكصد
مسايل مورد يك حتي و.است شده برائت به منجر نيز آنها
يك فقط هم امام به توهين است ، نداشته وجود ملي امنيت
ميتوان پس.شد برخورد شدت به نيز آن با كه بود مورد
.ندارد بحراني ما مطبوعات گرفت نتيجه
اين بعدي سخنران ارشاد وزير پارلماني معاون نوري اعظم
زمان در مجلس مذاكرات مشروح به اشاره با ويبود جلسه
هيچوجه به نظارت هيات:گفت مطبوعات فعلي قانون تصويب
لغو بپذيريم اگر و نيست نشريات امتياز لغو به مجاز
قاضي توسط مجازات بايد "طبيعتا است مجازات يك امتياز
.ندارد قضائي شان نظارت هيات و شود انجام
. بود بعدي سخنران ايران روزنامه آينه سرويس دبير آقازاده
اعتقاد مجلس پژوهشهاي مركز رئيس كه جامعهاي در:گفت وي
كه دارند انتظار چطور است بحراني و ناكارآمد دارد
.ندهد ارائه را چيزي كارآمدي و زلالي جز مطبوعات
تاكيد با سخناني در نيز همشهري روزنامه از بيات فريبرز
از كاستن و بيروني كنترلهاي كاهش سمت به جوامع اينكه بر
پيش رفتاري نظمهاي درونيكردن تقويت و قوانين حجم
بايد قوانين در مرحله اين به رسيدن تا اما:گفت ميروند
روح از كه چيزي و تنبيه نه باشد آموزش و اصلاح بر تاكيد
برخورد ميآيد بر مطبوعات مورد در اساسي قانون
با برخورد در ترميم و اصلاح بر مبتني و تساهلآميز
.است مطبوعاتي تخلفات
فقط را مطبوعات حدود كه اساسي قانون به اشاره با وي
ماده:گفت ميداند عمومي حقوق و اسلام مباني در اخلال
اساسي قانون روح با تضاد در دليل سه به پيشنهادي واحده
دوم ميبخشد وسعت را محدوديتها دامنه اينكه اول است
از را جرايم از برخي اينكه سوم و دارد تنبيهي نگاه اينكه
و غيرعلني محاكم در ميكند تاكيد و خارج مطبوعاتي جرايم
.شود رسيدگي منصفه هيات حضور بدون
تغيير:گفت زمينه اين در نيز سلام روزنامه از گلابي جعفر
باب اگر كه است اين مهم نكته و است جناحي مطبوعات قانون
در شود وضع قانون جناح يك فوري نيازهاي براي كه شود
.نميماند باقي چيز هيچ ديگر آينده
اصل به اشاره با وي بود بعدي سخنران جهرمي افتخار گودرز
نحوه است آمده اصل اين دوم بخش در:گفت اساسي قانون 168
سياسي جرم تعريف و منصفه هيات اختيارات و شرايط انتخاب
.ميكند مشخص قانون را
به احتياج و است مشخص مطبوعاتي جرم تعريف اينكه يعني اين
.كرد تعريف بايد را سياسي جرم اما ندارد تعريف
مطبوعات توسط كه جرمي هر يعني مطبوعاتي جرم:گفت وي
كنيم جدا مطبوعات از را جرايم برخي اگر و يابد ارتكاب
هم را جرايم بقيه ندارد وجود كار اين براي ضابطهاي چون
دادگاهي در را مطبوعاتي جرايم تمام و كرد جدا ميشود
كه است بدعتي اين و كرد رسيدگي منصفه هيات حضور بدون
.باشد داشته ادامه ميتواند
قول:گفت مجلس ارشاد كميسيون عضو هاشمي طه دكتر پايان در
به لايحهاي يا طرح مطبوعات با ارتباط در اگر كه ميدهيم
كنيم استفاده مطبوعات اصحاب نظرات از برسد ارشاد كميسيون
و داد نخواهيم انجام حركتي آنان نظرات ارزيابي بدون و
عمومي افكار مقابل در را خود باشد حاضر مجلس نميكنم فكر
.دهد قرار مطبوعات و
|