فولاد محاصره‌ء در انسان
خوزستان تئاتردر جشنواره
سينماي مشكلات بررسي و مهرجويي
امروزجهان
ويتنام جشنواره برگزيده فيلم كيميا
فولاد محاصره‌ء در انسان
"پشمالو گوريل" نمايش كارگردان زنجانپور اكبر با گفت‌وگو
آثار شاخص‌ترين از يكي "پشمالو گوريل" نمايشنامه
"اونيل گلاستون يوجين" امريكايي برجسته نمايشنامه‌نويس
بر را آن تئاتر ، كارگردان و بازيگر زنجانپور اكبر كه است
.است آورده صحنه
نسبت انسان خودبيگانگي از تصوير به تراژدي اين در اونيل
اينكه بر مي‌كند تاكيد اوميپردازد محيطش و خود به
ديگر مي‌شود غرق خود دست‌ساخته‌هاي ميان در انسان وقتي
بودن انسان خاصيت و شده آنها از جزيي كه آنها بر مسلط نه
كسب را ماشيني صفات و مي‌دهد ازدست را والايش صفات و
نسبت تعلق و هويت عدم و ازخودبيگانگي مطلب اين.مي‌كند
سويي از.كرده‌اند احاطه را او كه است چيزهايي آن به
گزنده و تلخ اشرافيت به "پشمالو گوريل" در اونيل ديگر
بشري اسارت سمبلهاي به‌عنوان را آنها و كرده نگاه
.برمي‌شمرد
اين اولين‌بار براي كه كرماني ناظرزاده فرهاد دكتر
كتابش در و برگردانده فارسي به را نمايشنامه
مساله":مي‌كند اشاره "نمايشي ادبيات در گزاره‌گرايي"
ميمون" نمايشنامه فراگير زمينه چند از يكي "هويت عدم"
به‌ويژه نمايشنامه اصلي شخصيتهاي از هركدام.است "پشمالو
را حاضر عصر بزرگ شر و منقصت اين مشقت و عذاب "نيك"
است محيطي و شرايط به "تعلق" نداشتن آن و تحمل‌مي‌كنند
".شده‌اند محكوم آن در زيستن به كه
تصوير به راه در اصلي انگيزه را علاقه كه زنجانپور
نمايشنامه اين سخن":است معتقد مي‌داند ، متن اين درآوردن
به كه است اين هنرمند وظيفه درواقع و است جهان‌شمول
دور بودنش انسان از كه شود يادآور و بزند تلنگر انسان
صنعت و تكنيك و مي‌شود روزمرگي دچار كه انساني.نيافتد
طبيعت و ديگران خودش ، با منطقي ارتباط از را او است ممكن
".كند دور
خدمت به را بازيگر نمايشش 26 كردن تصوير براي زنجانپور
.است گرفته
نقش كه -كارگردان با همراه بازيگر ابتدايي ، 15 صحنه در
اين.هستند مشغول نقش ايفاي به -دارد برعهده را "نيك"
و است كرده شلوغ را صحنه كه مي‌رسد به‌نظر بازيگر ، تعداد
در بازيگر چندين كه مي‌شود مشهود "كاملا آنجا موضوع اين
.مي‌شوند بيننده‌اي‌مبدل به فقط و مانده بيكار صحنه
براي من به‌عقيده":مي‌گويد اين‌باره در زنجانپور
تشكيل را آن تابها تون كه كارگري محيط اين تصويركردن
براي من و باشند داشته حضور هم نفر است 40 ممكن مي‌دهند ،
.كرده‌ام استفاده بازيگر تعداد اين از آنها دادن نشان
البته كه كرد اجرا هم نفر با 2 مي‌توان را نمايش اين
".است شخصي برداشتهاي و انتزاعي تحليلي نيازمند
به.است زيبا و هماهنگ ميزانسن يك ارائه عدم ديگر مطلب
متن دراختيار بازيگران صحنه‌اي حركتهاي كه مفهوم اين
حركتي انجام از آنها اوقات از بسياري و نمي‌گيرد قرار
عنصري به و بازمي‌مانند باشد متن خدمت در كه مشخص
در به‌وضوح ما را مطلب اين.درمي‌آيند نمايش در بي‌تاثير
جايي و اثر آغازين صحنه در به‌خصوص نمايش مختلف قسمتهاي
هويدا بپيوندد كارگري اتحاديه به مي‌خواهد "نيك" كه
.مي‌شود
ما.كرده‌ام عمل اكسپرسيونيستي به‌شيوه اثر اين در من"
به بدهيم حركت شخصيتها تك تك به مي‌خواستيم اگر
از نمايشنامه چون مي‌شديم ، تشتت دچار و نزديك ناتوراليسم
هم بازيگران جمعي سكون يا حركت.مي‌افتاد دور خود معناي
".است شده طراحي راستا اين در
كه مفهوم اين بهاست مناسب ريتمي نبود ديگر ، مساله
و است ديالوگ از مملو كه "پشمالو گوريل" مانند نمايشي
مي‌آورد ، فراهم را تصويرسازي پايه نيز گفت‌وگوها همين
از و نشده خستگي دچار مخاطب تا است سريع ريتمي نيازمند
افكار به به‌راحتي بتواند نمايشنامه ، سنگين متن ميان
.ببرد پي اثر صاحب
استفاده با و نيست اين‌چنين "پشمالو گوريل" متاسفانه اما
.است شده مشكل دچار كند ريتمي از
مثال براي.نيست كند به‌هيچ‌وجه ريتم":مي‌گويد زنجانپور
براي را خاطراتش و نشسته‌اند ديگران و "پري" اول صحنه در
اين كردم سعي صحنه وسايل با من كه مي‌كند تعريف ديگران
كنم شريك او خاطرات در را ديگران و كنم تصويري را مساله
حوصله‌اش تماشاگر اگر.باشد برخوردار هيجان از صحنه تا
طول در كه نمايشهايي در را علتش مي‌رود سر نمايش اين از
از تا دارند سعي و است كمدي نوعي به همه و مي‌بينند سال
".كرد جستجو بايد كنند ، استفاده بذله‌گويي ظرفيت حداكثر
سازه‌اي 2 اكسپرسيونيستي ، طراحي با "پشمالو گوريل" صحنه
صحنه در آن بالايي قسمت از كه مي‌دهد تشكيل فلز از طبقه
قرار محل به‌عنوان دوم صحنه در و كشتي عرشه به‌عنوان اول
هم سازه پايين قسمت از.مي‌شود استفاده زندان‌بان ، گرفتن
به‌وسيله كه اندكي تغييرات با مختلف صحنه‌هاي فراخور به
مي‌آيد ، به‌وجود سياه‌رنگ فلزي متحرك تختهاي و چهارچوبها
.مي‌شود استفاده
رنگي توصيف اين با و است سياه هم بازيگران لباس غالب رنگ
سياهي مي‌شود چيره تماشاگر ذهن نتيجه در و صحنه بر كه
قسمتهاي در رنگ تنوع كمترين با كه است اندازه از بيش
.است روبه‌رو مختلف
در كه فلز رنگ به مربوط صحنه سياهي":است معتقد زنجانپور
فولاد كه مي‌دهد نشان و مي‌شود مربوط است ، فولاد اصل
دور انسانيتش از را انسان و كرده محاصره را همه‌چيز
بر حاكم سنگيني.است زده چنبره انسان زندگي بر و ساخته
به‌وجود را خستگي كه است تعمدي زيادي حد تا هم صحنه
حجم‌نوري كمبود به مربوط صحنه يكنواختي ولي.است آورده
تا نداد اجازه ما به امكانات و دارد وجود سالن در كه است
".كنيم استفاده لازم نور ميزان از
قوام تئاتر يك به مي‌تواند كه است عواملي ازجمله موسيقي
كردن پربارتر و بازيگر حس كردن برجسته‌تر در و ببخشد
اين از "پشمالو گوريل" ولي شود واقع موءثر نمايش لحظات
كه موسيقي نمايش ، سرتاسر در.نيست بهره‌مند نيز عنصر
تكرار نوايي با مي‌شود نواخته "فلوت" نوعي به‌وسيله
را مختلف صحنه‌هاي بين حدفاصل تنها ، تغيير بدون و شونده
.نمي‌گذارد نمايش بر تاثيري هيچ اما مي‌كند اعلام
شاهد نت عنوان نمايش‌به اين در موسيقي":مي‌گويد زنجانپور
جايي به راه كه "نيك" تكرارشونده به‌زندگي و مي‌كند عمل
".مي‌گذارد صحه قصه ، قهرمان محتوم سرنوشت و نمي‌برد
فر شيباني مازيار:از گو و گفت
خوزستان تئاتردر جشنواره
استان تئاتر جشنواره دهمين:همشهري خبرنگار -اهواز
.مي‌شود برگزار انديمشك و دزفول در آذر تا 6 از 2 خوزستان
اسلامي 8 ارشاد و فرهنگ اداره عمومي روابط گزارش به
شامل كه يافته‌اند راه جشنواره به مسابقه بخش در نمايش
(ماهشهر) اينجاست دنيا همه سوسنگرد ، از يوسف هزار پيراهن
و سنگ (اهواز) كوزه توي كبوتري (آبادان) چشم كه به همان
بيوه‌ها (انديمشك) نبود پرنده يك فقط او (رامهرمز) آئينه
اجرا دزفول در و هستند (آبادان) گنجشكها بچه (اهواز)
.شد خواهند
"اميد" بخش جشنواره اين در بار نخستين براي است گفتني
برپا انديمشك شهرستان در بخش اين.است شده گنجانده نيز
دختران اسفنديار ، كبودان پنهان ، گوهر نمايش‌هاي و مي‌شود
.داشت خواهند شركت دريا مثل من با و سرخ گل قالي‌باف ،
جشنواره سياست به توجه با اميد بخش كه است ذكر به لازم
اجرا به است جوانان خصوص به هنرمندان تشويق و ترغيب كه
.درمي‌آيد
سينماي مشكلات بررسي و مهرجويي
امروزجهان
در حال و گذشته سينماي بين ارتباط ايجاد راههاي چگونگي
قرار بررسي و بحث مورد ملل سازمان در سينمايي ميزگرد يك
.گرفت
ملل سازمان عمومي روابط اداره دعوت به كه ميزگرد اين در
ايراني كارگردان مهرجويي داريوش شد ، برگزار روزپنجشنبه
استراليا ، كشورهاي از ديگري كارگردان‌هاي.داشت شركت نيز
ميزگرد اين اعضاي ديگر آمريكا ژاپن‌و ايتاليا ، فرانسه ،
.بودند
خود سخنان در مهرجويي اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
واقع در امروزجهان سينماي اصلي مشكل: گفت ميزگرد اين در
ارتباط خود گذشته با چگونه نوين سينماي كه نيست اين
برد ، بهره سينما كلاسيك آثار غني گنجينه از و برقراركند
سينماي سيطره خاطر به كه است اين در بزرگ مشكل
سينماگران از دسته آن حتي جهان ، تمام بر تجارتي‌آمريكا
سينما گذشته سنت‌هاي با ارتباط باحفظ مي‌خواهند كه جوان
نيستند قادر سينماي‌تجارتي هجوم دليل به كنند ، خلق آثاري
.كنند عرضه وسيعي مقياس در را خود آثار
آثار با جهان سينماهاي تسخير دليل به:افزود مهرجويي
و هنري آثار آفرينندگان براي سينماي‌آمريكا ، تجارتي
در:افزود وي.مي‌شود تنگ‌تر روزبه‌روز فضا سينما معنوي
هاليوودساخته از مستقل هنري فيلم صدها سالانه نيز آمريكا
اين تجارتي سينماي انحصاري سيطره دليل به اما مي‌شود
.نمي‌شوند چندان‌شناخته فيلم‌ها
آثار مشتريان كه شده باعث موضوع اين:گفت مهرجويي
اكنون بودند بالغ افراد بيشتر پيش ، چنددهه كه سينمائي
.سال‌هستند و سن كم جوانان عمدتا
سخنان در نيز ميزگرد اين در شركت‌كننده كارگردانان ديگر
كردن غني جهت در سينما سنت از بهره‌گيري برضرورت خود
.كردند تاكيد آينده و حال‌حاضر در صنعت اين محتواي
ويتنام جشنواره برگزيده فيلم كيميا
درويش رضا احمد كارگرداني به كيميا سينمايي فيلم
جشنواره پنجمين برگزيده فيلم از 5 يكي ايراني كارگردان
.شد ويتنام فيلم بين‌المللي
جمهوري سفير سجادي كمال سيد حضور با كه فيلم اين
فيلم بين‌المللي جشنواره در ويتنام در اسلامي‌ايران
تماشاگران كم‌نظير و گرم بااستقبال درآمد نمايش به هانوي
از پس تماشاگران از بسياري.شد روبرو خارجي و داخلي
مضامين از وبرخوردار جذاب فيلمي را كيميا فيلم ، نمايش
فيلم هنرمندانه ساخت از و توصيف عاطفي و انساني
ايران فرهنگ با بيشتر آشنايي خواستار و تمجيدكردند
.شدند اسلامي
مديركل هونگ لوچونگ دكتر فيلم اين نمايش آغاز از پيش
به را كيميا فيلم خبري همايش يك در سينمايي‌ويتنام امور
انساني احساسات بيان و مضامين‌عاطفي از برخورداري دليل
.كرد هانوي‌معرفي امسال جشنواره برگزيده فيلم از 5 يكي
هانوي چاپ "نيوز" ويتنام پرشمار و زبان انگليسي روزنامه
همراه به را كيميا فيلم داستان از هفته‌خلاصه‌اي اين نيز
اين هنر و فرهنگ صفحه و صفحه‌نخست در فيلم اين از تصويري
.رساند چاپ به روزنامه
|
