آفرين حماسه بسيج ،
سازندگي و دفاع عرصههاي
بسيج هفته گراميداشت مناسبت به
مقاومت بسيج هفته با مقارن امسال آذرماه نخست هفته
كه ايامي.است جانباز روز و پاسدار روز اسلامي ، انقلاب
صحنههاي در اسلام سلحشور فرزندان بزرگ حماسههاي يادآور
جانبازان ، .است كشور سازندگي دوران و مقدس دفاع انقلاب ،
مقاومت بسيج نيروهاي نبرد روزهاي از ارزشمندي يادگارهاي
تماميت از دفاع و متجاوز دشمن با ارتش و سپاه مردمي ،
سپاه.است اسلامي شكوهمند انقلاب ارزشهاي و كشور ارضي
است انقلاب از برآمده مقدس نهاد اسلامي انقلاب پاسداران
دفاع سال اسلامي ، 8 انقلاب پرشور روزهاي كوران در كه
بسيج.است شده آبديده سازندگي ميدانهاي همچنين و مقدس
در كه است بزرگي ملت فداكاريهاي و مقاومت روح عصاره ،
مسلح دندان بن تا و مجهز ارتش تجاوزكارانه هجوم برابر
از شگفتانگيزي درسهاي و آفريد بسيار حماسههاي دشمن ،
.است گذاشته يادگار به آينده نسلهاي براي ايثار و مقاومت
جنگ شعلههاي كه زماني تا اسلامي انقلاب بسيج نيروهاي
ميكشيد ، زبانه ما اسلامي ميهن مرزهاي در تحميلي
صحنههاي در نيز پس آن از و ميجنگيدند سرافرازانه
ارزشهاي و اسلامي جمهوري كيان از دفاع به گوناگون
بارز هاي جنبه يكياز.دارند و داشته موءثر حضور انقلاب
در مردمي ، و ملي خدمات در بسيج ، مقاومت نيروهاي حضور
فلج خانمانسوز بيماري نمودن ريشهكن در وسيع مشاركت قالب
بر بسيج هفته.كرد تجلي اخير سالهاي طول در اطفال
و مقدس دفاع عرصههاي آفرينان حماسه اين بسيجي ، دريادلان
.باد مبارك سازندگي
از مفاهيمي به كه است اسمي دستوري لحاظ به بسيج واژه
سفر ، رخت جنگ ، مسافر سلاح وسايل ، و اسباب سامان قبيل ،
و نظامي نيروي ساختن آماده اراده ، و قصد شدن ، سفر آماده
.ميشود كاربرده به تجهيزات
آماده" تعبير بيشك بسيج ، مقاومت نيروي شكلگيري در اما
اين با.است بوده مدنظر پيش از بيش "نظامي نيروهاي ساختن
نيروي اين كاركردهاي آن ، شكلگيري از پس سالهاي در حال
براي شده مطرح معاني از فراتر كه شد دگرگون چنان مردمي
همانند اجتماعي نهاد يك عنوان به اينك هم بسيج.بود آن
جامعه در اساسي سازمانهاي ساير و پرورش و آموزش خانواده ،
بسيج روشنتر عبارت به.است كرده فراهم جايگاهي خود براي
نميكند تداعي را آماده نظامي نيروي يك مفهوم تنها ديگر
گونهاي به دارد سعي جامعه از پيكرهاي عنوان به بلكه
جديدي نقش سياسي و اقتصادي فرهنگي ، عرصههاي متعاليدر
.برساند انجام به خود براي را
بسيج مقاومت نيروي كه داد نشان مقدس دفاع ساله هشت تجربه
عليه مردمي مقاومت عرصههاي در را نويني فرهنگ تنهايي به
مردم شيوههاي با خود خودي به كه گذاشت نمايش به مهاجمان
.بود متفاوت تاريخي جنگهاي سالارانه
:حماسه يك خلق بسيج ،
بدون مقدس دفاع سال هشت طول در دشمن سنگرهاي فتح بيگمان
نقش نبايد البتهنبود امكانپذير مردمي نيروهاي كمك
بايد ولي.گرفت ناديده ميان اين در را رزمي نيروهاي ديگر
ارمغان به را جديدي فرهنگ جبههها ، در بسيج حضور گفت
مراتب سلسله نبود دنيوي ، مسائل به بيقيدي آورد ،
بهدرايتفرماندهان تقيد بالاخره و كلاسيك ارتشهاي
مند علاقه نيروهاي حضور براي را زمينه كمكم شجاع و جنگي
.نمود فراهم كارآزموده
برافراشتند قد جواناني ساله ، هشت جنگ كوره در تدريج به
شدند تربيت فرماندهاني شدند ، جهاد و جنگ نوابغ بعدها كه
اكنون ميشدند ، محسوب عملياتها بزرگترين اصلي طراحان كه
.است يافته را خود واقعي و اصلي نقش بسيج
فرهنگي ويژگيهاي از برخي كننده تداعي هماكنون بسيج واژه
انقلابي جامعه بطن در مقدس دفاع سال هشت طول در كه است
ايثارگري ، و زهد عرفان ، اخلاقي ، فضايل رشد است ، شده بارور
مناجات ، و عبادت اسلامي ، اعتقادات رشد كلمه ، اتحاد
و برادري و اقتصادي و سياسي نظامي ، از اعم دشمنشناسي
اين در كه است شاخصهايي جمله از عهد به وفاي و تعاون
.ميشود ديده وفور به نوين فرهنگ
مقدس ، دفاع عرصههاي به بسيج مقاومت نيروهاي ورود با
پاسداران سپاه.كرد تغيير متجاوز دشمن زيان به جنگ روند
و مردمي نيروهاي ساماندهي با توانست اسلامي انقلاب
كند ، اجرا و طرحريزي را موفقي عملياتهاي ارتش هماهنگي
و طريقالقدس ثامنالائمه ، عمليات قبيل از عملياتي
.بود نظامي نيروهاي بين همدلي اين نتيجه فتحالمبين
مردم حضور از ناشي روحي تحولات اين با اشاره با (ره)امام
باشد بينظير شايد دنيا در":ميفرمايد جنگ عرصههاي در
كه كنيم پيدا نتوانيم نظيري هم تاريخ طول در شايد و
پيرزنها ، زنها ، و نيمسال جوانهاي و كوچك بچههاي
جنگ صحنه و حاضرند جبهه در هم با همه دامادها و عروسها
."هستند حاضر آن در ملت كه است صحنهاي
دستاوردهاي به اشاره با نيز "رضايي محسن سرلشكر سردار"
اشكال از يكي":ميگويد مردم گسترده حضور اين از ناشي
ويژهاي اهميت از كه سپاه و مردمي نيروهاي حضور و ظهور
حضور.است جديد تاكتيكهاي و ابتكار مساله است ، برخوردار
با عمل ، و صحنه در كه بود پاسخي جنگ ، در مردمي نيروي
نرسيده نتيجه به تاكنون كه كلاسيكي روشهاي ناتواني
صورت ابتكاراتشان با آنها ، اقدام اولين.شد داده بودند
."گرفت
بر تاكيد ضمن پاسداران سپاه كل فرمانده "صفوي سردار"
مشخصههاي مهمترين به اسلامي ، انقلاب دشمنان توطئههاي
شجاعت ، بودن ، مردمي":ميگويد و ميپردازد بسيج و سپاه
اصل به عملي التزام و اعتقاد خدا ، راه در مبارزه دليري ،
پياده و اسلامي ارزشهاي اصول حفظ بر اصرار فقيه ، ولايت
كامل ، و جامع دين يك منزله به اسلام قبول آنها ، كردن
و جستن دوري و خدا راه در شهادت و ايثار اصل به اعتقاد
مهمترين از امريكا بهويژه غرب و شرق به وابستگي عدم
.است اسلامي ايران در بسيج و سپاه مشخصههاي
پنج و بسيجي دانشآموز هزار پاسدار ، 36 هزار شهادت 30
بزرگ سندي مقدس دفاع سال هشت طول در بسيجي روحاني هزار
."است بسيج و سپاه نهاد ازايثارگريهايدو
:تحميلي جنگ سالاري مردم نهاد بسيج ،
مردم جمع در نيز كشور وزير لاري ، موسوي حجتالاسلام
خاطرنشان بسيج بزرگداشت هفته به اشاره با بوشهر دشتستان
حضور و مشاركت به ارجگذاري بسيج ، هفته گراميداشت":كرد
ملت تاريخ صحنه حساسترين در مردم هوشمند و آگاهانه
در مردمي بسيج آگاهانه مشاركت و حضور موج.است ايران
يك معتقدات ، و باورها آرمانها ، سرزمين ، از دفاع صحنه
.شد محقق اسلامي ايران معاصر تاريخ در كه بود معجزه
ارزشها ، حفظ منظور به بسيج هفته برپايي اين بنابر
در بسيجيان آفرينيهاي حماسه پرشور صحنههاي يادآور
ساختن براي آنان تلاش و تحميلي جنگ و انقلاب صحنههاي
اسلامي نظام":ميافزايد وي."است بهتر آينده با ايراني
مردم ، آراء و سالاري مردم براساس تاكنون آغاز از ايران
با نيز پس اين از و كرده فتح را پيروزي رفيع قلههاي
.بدوزد چشم روشنتر آينده به ميتواند سبك همين بر تكيه
فداكاري گذشته ، دهه در بسيجيان ايثارگريهاي و مقاومت
از برخاسته حكمت و خرد و اخير دهه در كشور زحمتكش مديران
چهره يك ايران ملت از جمهوري رئيس قرآني انديشههاي
با بسيج مردمي نيروهاي ديروز اگر.است ساخته زنده هميشه
از جانانه باطل عليه حق نبرد جبهههاي در آگاهانه حضور
با نيز امروز كردند دفاع اسلامي اصيل ارزشهاي و كيان
رئيس توسط بينالمللي عرصههاي در خود منطقي ديدگاه طرح
."هستند پيشقدم نيز فرهنگ و فكر انديشه ، ميدان در جمهوري
سال هشت نگار وقايع و نويسنده "زاده محمود نصرتالله"
اشاره با مقدس دفاع بررسي كنفرانس چهارمين در مقدس دفاع
با آن قياس و تولستوي "صلح و جنگ" كتاب از بخشي به
و جنگ كتاب اول جلد در":ميگويد بسيجيان ايثارگريهاي
زمان ، آن از كه برخوردم پاورقي يك به تولستوي صلح
صحنهاي.شد برابر چند "واقعا كار ، اين براي انگيزهام
پا و پيش صحنه يك ما براي است زده پاورقي ايشان كه را
بسيار غرب ، شمال عملياتهاي در را آن شبيه كه است افتاده
قله روي "گردرش" قله روي مقاومت مثل.بوديم شاهد زياد
از پيشرفتهتر مراتب به اينها كه "گلدن" قله روي "قميش"
."است كرده مطرح كتابش در تولستوي آقاي كه است صحنهاي آن
پاافتاده پيش قدر اين ما براي صحنه اين":ميافزايد وي
مقايسه قابل ديدهايم جنگ طول در كه حوادثي با كه است
فقط كنيد فرض ندارم ، هم را توصيفش انگيزه حتي نيست ،
ما كه بگويد بيايد اگر (ع)حضرتابوالفضل تيپ فرمانده
بايد كتابها آن وقت آن نگهداشتيم را "گردرش" چهطوري
".بدهد دست از را خود ارزش و بشود جمع
به نسبت مردمي مقاومت اين فرهنگي دستاندركاران است لازم
و تحليل تحميلي ، جنگ ناگفتههاي خاطرات ، ثبت و ضبط
آينده نسل تا بپردازد ناموفق و موفق عملياتهاي بازشناسي
داشته اسلامي ايران معاصر تاريخ از دقيقي ارزيابي بتواند
.باشد
|