رئيس انقلاب معظم رهبر حكم با
در
رهبري نمايندگي دفتر
شد منصوب دانشگاهها
هفته مراسم
شد برگزار ديروز
حضور با جانباز روز و بسيج
عالي آموزش
و فرهنگ وزير
آمد؟ پديد چگونه عالم
بسيجيان
:پرورش و آموزش وزير
حركت عدل و حق محور بر بايد
كنند
مسايل بررسي سمپوزيوم نخستين
انتقال حقوقي و فقهي
ميشود برگزار
جنين
انقلابرئيس معظم رهبر حكم با
رهبريدر نمايندگي دفتر
شد منصوب دانشگاهها
معظم رهبر خامنهاي ، آيتالله حضرت:فرهنگي علمي گروه
قمي محسن والمسلمين حجتالاسلام حكمي طي اسلامي ، انقلاب
منصوب دانشگاهها در رهبري نمايندگي دفتر رياست به را
.كردند
:است شرح اين به خامنهاي ، آيتالله حضرت حكم متن
بسماللهالرحمنالرحيم
آقاي جناب ساله چند مجاهدت و تلاش از تقدير و تشكر با
جناب و ميكنم استقبال مزبور پيشنهاد از ،(بقائه دام)صدر
و تقوا و فضل مراتب حائز كه را قمي آقاي حجتالاسلام
دفتر رياست به شهادتند ، عالي بيت به منتسب و بصيرت
.مينمايم منصوب دانشگاهها در نمايندگي
همراه و وجه احسن به گذشته ارزشمند حركت دنباله است اميد
كشور فرهنگي رشد و حساسيت مقتضاي كه خلاقيتي و ابتكار با
.شود گرفته اليه معزي اقدام و تدبير با است ،
خامنهاي سيدعلي -رحمهالله و عليكم والسلام
هفته مراسم
شد برگزار ديروز
حضور با جانباز روز و بسيج
عالي وآموزش فرهنگ وزير
سعادت با ميلاد فرخنده با همزمان:فرهنگي علمي گروه
امام حضرت و (ع)العباس ابوالفضل حضرت ،(ع)امامحسين حضرت
ديروز جانباز ، روز و بسيج هفته همچنين و (ع)زينالعابدين
عالي آموزش و فرهنگ وزارت مركزي ساختمان در مراسمي
.شد برگزار
اين در عالي ، آموزش و فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
و كاركنان عالي ، آموزش و فرهنگ وزير حضور با كه مراسم
معاون آسودي سردار شد ، برگزار وزارتخانه اين بسيجيان
ضمن سخناني طي مقدس ، دفاع ارزشهاي حفظ بنياد فرهنگي
دفاع سال هشت طول در بسيجيان ايثارگري تاريخچه به اشاره
اهميت ايران ، اسلامي جمهوري نظام در بسيج جايگاه و مقدس
نقشهاي از جداي را دانشگاهها در بسيجي تفكر نقش ايفاي
.داد قرار تاكيد مورد نظامي
محمدي آرزو و رقيه خواهران ارزنده حضور ميشود يادآوري
آنان ، سوي از برنامه اجراي و قرآنكريم كل حافظان
.بود مجلس اين زينتبخش
آمد؟ پديد چگونه عالم
در دانشمندان مستمر پژوهشهاي كه رسيد خواهد فرا زماني
روشن است ، پوشيده اكنون كه را رازهايي طولاني ، مدتهاي طي
اسرار وقف كامل طور به اگر حتي فرد ، يك عمركرد خواهد
كافي گسترده ، و ژرف چنين موضوعي در تجسس براي شود ، آسمان
...نيست
متمادي قرون و عصرها طي تنها علمي ، معرفت چنين بنابراين ،
ما ، اعقاب و فرزندان كه رسيد خواهد روزي.شد خواهد آشكار
روشن و آسان برايشان نميدانيم ما كه موضوعاتي كه اين از
هنوز كشفيات از بسياري..شد خواهند شگفتزده است ،
شد ، خواهند معلوم آينده سدههاي در "احتمالا و ماندهاند
جايي ما ، جهانباشيم رفته ياد از ما كه هنگامي يعني
موضوعي آن سده هر در اگر بود ، خواهد افتاده پا پيش بسيار
به را خود اسرار طبيعت...نباشد پژوهش و تحقيق براي
.نميكند آشكار هميشه براي و يكباره
ميلادي اول قرن كتاب 7 ، طبيعي پرسشهاي كا ، سنه
ما پايگاه ، اين از.است عالم اقيانوس ساحل زمين ، سطح *
به اندكي "اخيراآموختهايم ميدانيم ، كه را آنچه بيشتر
يا كنيم ، تر را شستپاهايمان كه آنقدر زدهايم ، دريا
به را آبها ، ما اين.كردهايم خيس را مچپاها بگوييم بهتر
بخشي.ميكند دعوت را ما اقيانوس اين.ميخوانند فرا خود
ما.ماست خاستگاه كه جايي اينجاست ميداند وجودمان از
هيچ به من ، نظر به كه آرزويي بازگرديم ، آن به داريم آرزو
.نيست بيربط وجه
;سرآغاز
دانشمند از است جديدي كتاب عنوان "آمد؟ پديد چگونه عالم"
و انگليسي زبان به "اخيرا كه ساگان ، كارل جهان برجسته
كائنات ، تكوين و تحول هستي ، جهان پيدايش چگونگي درباره
انتشار منظومهها ساير و سيارات ستارگان ، شمسي ، منظومه
بر را ما كتاب ، اين در شده طرح مطالب اهميت.است يافته
روزنامه فرهنگي علمي صفحه از شماره چهار در تا داشت آن
با.كنيم خود خوانندگان تقديم را آن از اي خلاصه همشهري ،
را ، جذاب بسيار و علمي دار دنباله مطلب اين كه ، اين اعلام
صفحه در چهارشنبهها آتي ، هفته چهار تا و پس اين از
به كه را ، اول قسمت كرد ، خواهيم منتشر فرهنگي علمي
.ميخوانيم هم با است ، يافته اختصاص كتاب "مقدمه"
ساگان كارل:نوشته *
نائيني علوي سعيد دكتر:ترجمه *
بينهايت است مجهول كه آنچه و محدود ، است ، معلوم كه آنچه
اقيانوس يك در كوچكي جزيره روي ما فكري ، نظر از ;است
ما كار.ايستادهايم توضيح غيرقابل مجهولاتي از نامحدود
و جهل زمينهاي بيشتر ، كمي بار هر كه است اين نسل ، هر در
.بگيريم پس و كرده احياء را اطرافمان ناداني
م هاكسلي ، 1887.اچ.تي
پا پيش روزمره ، سنت و زبان در باستان ، زمانهاي در
و كيهاني وقايع بزرگترين با را رويدادها افتادهترين
زمينه اين در جذاب ، مثال يكميدانستند مربوط كائناتي
هزار آشوريان توسط سرود يك صورت به كه است وردي و افسون
دندان ميرفت تصور كه كرمي ضد بر مسيح ، ميلاد از پيش سال
با افسونگرانه سرود اين.ميشد خوانده ميخورد ، را
دندان براي درماني عنوان به و آغاز وجود عالم خاستگاه
.ميپذيرفت پايان درد
روش اما بودند مشتاق جهان فهم و درك براي ما ، پيشينيان
جايي را كائنات آنان.بودند نيافته درست را آن شناخت
را آن بر مسلط نيروهاي و ميدانستند پاكيزه و عجيب كوچك ،
مهم نقشي انسانها عالم ، آن در.ميكردند تصور خدايان
طور به ما.بود مركزي آنها نقش كه نگوييم اگر داشتند ،
.داشتيم پيوند طبيعت بقيه با نزديك
ظريف و دقيق ضمن در و نيرومند روشي و راه ما امروز اما ،
;مينامند "علم" را آن كه كردهايم كشف عالم شناخت براي
كه است گشوده ما ديدگان برابر در را عالمي روش ، اين
اول ، وهله در كه است وژرف گسترده ضمن ، در و باستاني
بياهميت و پاافتاده پيش آن ، برابر در انساني امور
نگرانيهاي در.شدهايم دور عالم اين از ما.مينمايد
.ميكند جلوه بيربط و افتاده دور نظر به كائنات روزمره ،
جلالي و شكوه تنها نه عالم ، كه است دريافته علم ، اما
و درك توسط نهتنها و دارد ، آورنده وجد به و گيجكننده
ژرف ، و واقعي طوري به ما بلكه است ، دسترسي قابل انسان فهم
شدهايم متولد عالم اين در ماهستيم كائنات آن از جزيي
بنياديترين.است خورده گره آن به "عميقا ما سرنوشت و
عالم آن به آنها ، افتادهترين پا پيش و انساني رويدادهاي
رشته صورت به كتاب ، اينميگردد باز آن خاستگاههاي و
به توجه آن ، كاوشگري شيوه و ميشود عرضه مستقل مقالاتي
.است كائناتي ديدگاه
عالم اقيانوس سواحل
يا بوده هميشه يا هست كه است چيزي آن تمام عالم ، اين
درباره ما تعمقهاي و تفكرات ضعيفترين.بود خواهد هميشه
از خارج عالم عمر و اندازه.ميشود ما هيجان سبب عالم ،
و عظمت ميان جايي در گمگشته.است معمولي انسان فهم و درك
ديدگاه از.است زمين ما خانه كه است كوچكي سياره ابديت ،
پا پيش حتي و اهميت كم انسان ، نگرانيهاي بيشتر كائناتي ،
و كنجكاو ما ، زمان انسان گونه همه ، اين با.است افتاده
هزاره چند در.هست هم اميدواركننده بسيار و است شجاع
درباره منتظرهاي غير و حيرتآور كشفيات به ما اخير ،
و كشفيات آمدهايم ، نائل آن در انسان جايگاه و كائنات
اين.است آور هيجان آنها ، گرفتن نظر در كه كاوشگريهايي
كند ، حيرت تا يافته تكامل بشر كه است يادآوراين كاوشگريها
زنده براي لازم شرط علم كه است ، بخش لذت فهم و درك كه
اين به وابسته ما آينده دارم عقيده من.است ماندن باقي
ذره يك مانند كه را عالمي اين كيفيتي چه با ما كه است
.بشناسيم هستيم ، شناور صبحگاهياش آسمان در غبار
اغلب تخيل ، .ميطلبيدند را تخيل و شكاكيت كاوشگريها ، آن
.است نداشته وجود هرگز كه ميبرد دنياهايي به را ما
شكگرايي و شكاكيتنميرويم كجا هيچ به ما آن ، بدون اما
دهيم تشخيص حقيقت از را غيرواقعي كه ميسازد قادر را ما
فراسوي عالم اين.بيازماييم را خود تفكر و
روابط در ظريف ، حقايق در.است غني ما اندازهگيريهاي
آفرين شگفتي كه ماشينهايي دستگاه در و موجودات ميان عالي
.انگيزند حيرت و
ما پايگاه ، اين از.است عالم اقيانوس ساحل زمين ، سطح
به اندكي "اخيراآموختهايم ميدانيم ، كه را آنچه بيشتر
يا كنيم ، تر را شستپاهايمان كه آنقدر زدهايم ، دريا
به را آبها ، ما اين.كردهايم خيس را مچپاها بگوييم بهتر
بخشي.ميكند دعوت را ما اقيانوس اين.ميخوانند فرا خود
ما.ماست خاستگاه كه جايي اينجاست ميداند وجودمان از
هيچ به من ، نظر به كه آرزويي بازگرديم ، آن به داريم آرزو
استفاده كه است بزرگ قدري به عالم ابعاد.نيست بيربط وجه
سودمند خاطر به كه مايل ، يا متر مانند طول ، واحدهاي از
.ندارد چنداني معناي شدهاند ، انتخاب زمين در آنها بودن
در.ميكنند اندازهگيري نور سرعت با را مسافت عوض ، در
برابر يا 7 كيلومتر هزار حدود 300 نور شعاع يك ثانيه ، يك
از نور شعاع اين دقيقه ، در 8.ميپيمايد را زمين كره دور
.ميرسد زمين به خورشيد
.دارد فاصله نوري دقيقه اززمين 8 خورشيد بگوييم ميتوانيم
فضاي كيلومتر ميليارد هزار ده نور ، شعاع اين سال ، يك در
طي سال يك در نور كه را فاصلهايميپيمايد را راه بين
زمان ، تنها نه واحد اين.ميگويند نوري سال يك ميكند ،
فاصلههاي هم آن ميكند اندازهگيري نيز را فاصله بلكه
.را بزرگي
كيهان لبه راه نيمه از زمين به سفر
وجه ، هيچ به و است عالم اين در مكاني و محل يك ما زمين
مكان يك حتي.نيست هم خودش نوع از مكان و محل تنها
كهكشاني يا ستاره يا سياره هيچ.نيست عالم از هم نمادين
زيرا.باشد عالم بافت براي خوبي مثال يا نماد نميتواند
را جايي تنها.است خالي آن بيشتر كه است جايي ما كيهان
خوبي مثال يا نماد نمونه ، عنوان به ميتوان عالم در كه
است ، كيهاني گسترده و سرد فراگير ، خلاء كرد ، ياد آن از
چنين.حكمفرماست كهكشانها بين فضاي ابدي شب در خلاء اين
آن ، با مقايسه در كه است شده رها و عجيب قدري به جايي
بفرد منحصر دردانههايي چون كهكشانها و سيارات ستارگان ،
.ميآيند نظر به دوستداشتني و
وارد عالم اين به هدف بدون و اتفاقي طور به را ما اگر
سيارهاي روي يا نزديك را خود كه اين اقبال ميكردند ،
بهتوان33 يا 10) تريليون تريليون ميليارد در يك بيابيم ،
چنين روزمره ، زندگي دربود(آن جلوي صفر با 33 يك يا
و قيمتي جهانها كه بدانيم بايداست بلند بسيار اقبالي
.ارزشاند با
دريا موجهاي روي كف همچون ما كهكشاني ، -بين ديدگاه يك از
طور به را ما كه نقطهاي آن از و هستيم ، شناور فضا در
بيشماري تعداد كردند ، عالم وارد شده حساب البته و اتفاق
اين.ميرسد ما چشم به دودسيگار چون نور رشتههاي
ميرسد ، كهكشاني -بين بيننده نظر به كه نور رشتههاي
خود تنهايي در سرگرداناني آنها از برخي.هستند كهكشانها
هستند كهكشانها از خوشههايي حاوي آنها بيشتر اما هستند ،
كيهاني تاريكي از برهوتي در و آمده گرد هم دور كه
.غوطهورند
قرار خود مقياس بزرگترين در كائنات و عالم ما برابر در
كه 8 هستيم (سحابي) مانند ابر تودههاي در ما.دارد
لبه راه نيمه در و دارد فاصله زمين با نوري سال ميليارد
.است گرفته قرار شده شناخته كيهان
- است شده تشكيل ستارگان و غبار گازها ، از كهكشان يك
"احتمالا ستارهاي هر -ستاره ميلياردها و ميلياردها يعني
و ستارگان كهكشان ، هر دروناست خورشيدي كسي براي
هوش با و زنده موجودات گسترش "احتمالا و هست ، جهانهايي
.دارد وجود درآن فضانورد تمدنهايي و
كه است (توان 11 به 10) ميليارد يكصد حدود كهكشانها شمار
.دارد اره-ستـــ ميليارد يكصد ميانگين طور به كدام هر
سياره داد-تع همين حدود شـــــايد ، "مجموعا
تعداد چنين برابر در.تريليون ميليارد ده يعني
مانند معمولي ستارهاي كه اين احتمال زياد ، فوقالعاده
همراه است سكنه داراي كه زمين مثل سيارهاي با خورشيد ،
در و عالم از گوشهاي در كه حالي در چرا ، چيست؟ باشد ،
به باشيم؟ اقبال خوش حد اين تا بايد داريم ، قرار كناري
زندگي و حيات از پر كائنات ميرود ، احتمال بيشتر من ، نظر
.باشد
كاوشگري تازه ما.نداريم خبر آن از هنوز انسانها ما اما
ما نوري ، سال ميليارد فاصله 8 از.كردهايم آغاز را خود
راه كهكشان كه را كهكشانها از خوشهاي ميتوانيم سختي به
كه اين به رسد چه بيابيم ، دارد ، قرار آن درون ما شيري
مطمئن كه را سيارهاي تنها.كنيم مشخص را زمين يا خورشيد
به كه است آهن و سنگ كوچك لكه يك است سكنه داراي هستيم
در و ميدرخشد خورشيد نور بازتاب اثر در ضعيف بسيار طور
.است گمشده "كاملا دور ، فاصله اين
زمين به سفر بخش آخرين
ستاره كه ميبرد سويي به را ما سفر اين حاضر ، حال در اما
كهكشانها "محلي گروه" را آن دارند دوست زمين روي شناسان
سال ميليون چندين آنها مجموعه قطر كه گروه اين.بنامند
.است شده تشكيل هم به نزديك كهكشان حدود 20 از است ، نوري
اين از يكي.هستند گمنام و پراكنده خوشهاي آنها اما
بنگريم ، آن به زمين از اگراست ( M 31)"ام 31" كهكشانها
.دارد قرار (آندروميدا) "المسلسله مرآت" فلكي صورت در
چرخش محور اطراف در مارپيچي ، كهكشانهاي ساير مانند
.دارد وجود فراواني غبار و گازها آن ، ستارگان
كوتوله بيضوي كهكشانهاي از قمر دو داراي "ام 31" كهكشان
جاذبه نيروي.ميگردند آن دور جاذبه نيروي توسط كه است
حكم فيزيك در آن قانون كه است نيرويي همان گرانشي يا
در طبيعت قوانين.بگيرم قرار خود صندلي روي من ميكند
تا نوري سال دوميليون ما نقطه اين در.يكسانند عالم تمام
ديگر كهكشان يك ،"ام 31" فراسوي در.داريم فاصله زمين
بازوهاي.ماست كهكشان كه دارد وجود آن به شبيه خيلي
.خودميچرخند دور به يكبار سال ميليون هر 250 آن مارپيچي
را خود و داريم فاصله زمين از نوري سال هزار اكنون ، 40
راه كهكشان مركز يعني سنگين جرمهايي تجمع پر مركز نزديك
را زمين بخواهيم اگر نقطه ، اين در امامييابيم شيري
دست دور كنارههاي سوي به را خود راه بايد كنيم ، پيدا
و گمنام محلي سوي به و دهيم مسير تغيير كهكشان اين
.برويم آن مارپيچي بازوي لبه نزديك بينشان ،
بازوهاي ميان حتي لحظه ، اين در كننده مقهور احساس
ما كنار از ستارگان از جويباري كه است اين مارپيچي ،
شكوه نهايت در كه اختراني از گسترده آرايهاي ;ميگذرند
يك چون آنها از برخي.ميكنند ساطع نور خود از زيبايي و
ميتوانند كه هستند عظيم بهقدري و شكننده صابون حباب
جاي خود رادر زمين حجم تريليون يك يا خورشيد دههزار
كوچك شهر يك بهاندازه كه هستند ديگري ستارگان ;دهند
.هستند سرب سنگينتراز بار تريليون يكصد و دارند بزرگي
آنها بيشتر اما خورشيد ، مانند هستند تنها ستارگان برخي
اغلب ستارگان ، اين سامانههاي.دارند بههمراه ستارگاني
هم دور به كه هستند ستاره دو يعني هستند ، دوتايي
سه و قلو دو از ستارگان اين شمار درضمن اما.ميچرخند
كه ميرسد ستارگان از خوشههايي به و رفته بالاتر هم قلو
جايي به تعداد اين و داده جاي خود در را ستاره دهها
در ستاره ميليون يك بهخصوص ، زيبايي و باعظمت كه ميرسد
.ميدرخشند خوشهاي مجتمع يك
هم به كه نزديكاند هم به قدري به قلو دو ستارههاي برخي
آنها ميان(Starstuff) "ستارهاي ماده" و چسبيدهاند
فاصلهاي با آنها بيشتر.ميشود مبادله و دارد جريان
.نيستند جدا هم از خورشيد و مشتري سياره بين مسافت مانند
حدي به(Supernovae) "ابرنواختران" مانند ستارگان ، برخي
داده جاي خود در را آنها كه كهكشاني از كه دارند درخشش
"سياهچالهها"مانند ديگران.درخشانترند است ،
.نيستند ديدن قابل كيلومتري چند فاصله از (Blackholes)
اطمينان عدم با برخي و ميدرخشند ثابت درخشش با برخي
متناوب طور به و تغييرناپذير آهنگي با يا ميزنند سوسو
و زيبايي ظرافت ، با ستارگان بعضيميكنند نورافشاني
سرعتي چنان با ديگر بعضي و ميچرخند خود دور به طمانينه
.ميشوند شكل پيازي و شده خارج كروي شكل از كه ميچرخند
نورافشاني سرخ فرو يا مرئي طيف در ستارگان اين بيشتر
امواج يا ايكس اشعه از درخشاني منابع ديگر برخي ميكنند ،
;جواناند و داغ رنگ ، آبي ستارگان.هستند راديويي
قرمز ، ستارگان ;هستند ميانسال و سنتي رنگ زرد ستارگان
سياه ، يا سفيد كوچك ستارگان ;مرگاند حال در و پير اغلب
.مرگاند به نزديك و عمر واپسين مراحل در
دارد نوع هر از ستاره ميليارد حدود 400 شيري راه كهكشان
حركت پيچيده طرحي با و تمام طمانينه و وقار با كه
را ستاره يك تنها زمين ساكنان ستارگان ، تمام ازميكنند
Star) ستارهاي نظام هر.است خورشيد هم آن و ميشناسند
ستارگان با ارتباط در كه است ، فضا در جزيرهاي (System
وجود به قرنطينهاي آنها ، ميان نوري سالهاي توسط ديگر
در كه را موجوداتي كنيم تصور ميتوانيماست آمده
معرفت از بارقههايي و ميآيند وجود به منزوي سيارههاي
از مجموعه يك هرميشود روشن بيشمار دنياهايي در كه
چند و ناچيز سياره ميكنند فكر بيشمار دنياهاي اين سكنه
انزوا در ما.هست كه است چيزي آن تمام آنها ، جزيي خورشيد
كه است كند و آهسته خيلي طور به تنها.ميكنيم نمو و رشد
.ميدهيم آموزش خود به كائنات درباره ما
و سنگي كوچك دنياي ميليونها با "احتمالا ستارگان برخي
سيارهاي نظامهاي اينها.شدهاند دوره بيجان صخرهاي
منجمد تكامل و زمينشناسي مراحل نخستين در كه هستند
نظامهاي داراي ستارگان از بسياري شايدگشتهاند
اطراف در كنيم تصور ميتوانيم.باشند ما مانند سيارهاي
و گازي باحلقههاي بزرگ سيارههاي نظامها ، آن خارجي محيط
نظامها ، آن مركز به نزديكتر و منجمد و يخي قمرهاي
ابر از پوشيده و سفيد به مايل آبي گرم ، كوچك ، دنياهاي
هوش با موجودات آنها از برخي روي "احتمالا.باشند شناور
با سيارهها آن سطح بازسازي سرگرم و يافتهاند تكامل
و برادران اينهاهستند مهندسي جامع بسيار طرحهاي
دارند؟ فرق ماخيلي با آنها آيا.هستند ما كائناتي خواهران
است؟ چگونه آنها شكل
علوم ، سياست ، تاريخ ، شيمي ، زيست -عصب شيمي ، زيست نظر از
روزي شايد چطورند؟ فلسفه و دين موسيقي ، هنر ، فنآوري ،
.شناخت خواهيم را آنها
سال يك يعني رسيدهايم ، خود خانه خلوت حياط به حالا
مجموعهاي را ما خورشيد اطراف.داريم فاصله زمين از نوري
اين.است كرده احاطه بزرگ برفي گلولههاي از كروي
:شدهاند تشكيل آلي مولكولهاي و سنگ يخ ، از گلولهها
يك هرازچندگاهي.هستند دنبالهدارها هستههاي اينها
به گرانشياش و جاذبه ميدان خاطر به عبور ، حال در ستاره
.ميدهد تكاني و ميكند وارد نيرويي هستهها اين از يكي
منظومه درون سوي به تكان اين اثر در دنبالهدار هسته آن
و ميدهد گرما آن به خورشيد آنجا در.ميشود رانده شمسي
.ميگردد آشكار آن زيباي دنباله و ميشود تبخير هسته يخ
اينها ميشويم ، نزديك شمسي منظومه سيارههاي به ما
خورشيد گرانشي نيروي چنگال در كه هستند بزرگي دنياهاي
چشمه.ميكنند طي را دايره به نزديك مدارهايي و اسيرند ،
پلوتون ، سيارهاست خورشيد اصل در آنها گرمايي منبع و
خودبه قمر تنها با و است شده پوشيده منجمد بامتان
به سياره اين از اگر.ميشود همراهي (Charon)"چارون"نام
يك از بيش را آن افكنيم ، نظر دور افقهاي در خورشيد
سياه مركب چون آسماني برابر در كه نميبينيم نقطهنوراني
.ميكند جلوهگري
- زحل اورانوس ، نپتون ، يعني:گازها از شده تشكيل دنياهاي
داراي "تماما مشتري و -است خورشيدي منظومه جواهر كه
درون به كه طور همين.هستند يخي قمرهاي از همراهاني
يخي قمرهاي از و ميكنيم نفوذ گازي سيارههاي منطقه
سنگي و صخرهاي منطقه در را خود ميگذريم ، آنها اطراف
.مييابيم شمسي منظومه دروني
داراي كه ميرسيم ، مريخ رنگ قرمز سياره به مثال ، براي
زمين در شكافهايي مانند كه درههايي سركش ، آتشفشانهاي
داراي شايد و است سيارهاي سراسر شن توفانهاي و هستند ،
.باشد هم حيات از سادهاي گونههاي
كه ميگردند ، خورشيد دور به سيارهها اين تمام
گازهاي از است جهنمي ستاره ، اين.است ستاره نزديكترين
-گرمايي" واكنشهاي انجام ال-حــــ در كه هليوم و هيدروژن
با را خورشيدي منظومه و هستند ، (Thermonuclear)"هستهاي
.ميدهند قرار هجوم مورد نور از سيلي
كوچك ، دنياي به ما بسيار ، سرگردانيهاي از پس سرانجام ،
كه ميگرديم ، باز خود سفيد به مايل آبي و شكننده
آنقدر كه اقيانوسي است ، عالم اقيانوس در گمگشتهاي
و جسورانهترين فراسوي كه است وسيع و گسترده
.ماست تخيلات شجاعانهترين
"احتمالا.ديگر دنياهاي عظمت ميان در است جهاني ما دنياي
گونه.والدماست و ما خانه زمين ، .است مهم ما براي تنها
يافته تكامل و تحول اينجا در و برخاسته اينجا از ما حيات
اين در.است گذاشته سن به پا اينجا در انسان گونهاست
دست به عالم كاوشگري براي را خود اشتياق ما كه است جهان
بدون و مرارت و رنج با ما كه است جهان اين ودر آوردهايم
.هستيم خود سرنوشت دنبال به ضمانتي نوع هيچ
نيتروژن از آن آسمان كه جايي -آمديد خوش زمين سياره به
حالت به آب از اقيانوسهايي كه جايي ;است شده پوشيده آبي
نرم سبزهزاران و خنك جنگلهاي از كه جايي دارد ، مايع
حيات و زندگي از مثبت طور به كه جايي و ;است بهرهمند
به گفتهام ، كه گونه همان كائناتي ديدگاه از.ميزند موج
به منحصر حال عين در اما ;است كمياب و زيبا نفسگيري طور
تاكنون ، زمان ، و مكان در سفرهايمان تمام درهست نيز فرد
خاطر اطمينان با ما كه است جهاني تنها بگوييم ميتوانيم
.است گشته آگاه و زنده كائنات ماده ميدانيم
باشند ، پراكنده فضا سراسر در جهانها اين از بسياري بايد
هم آن ;ميشود آغاز اينجا از آنها براي ما جوي و جست اما
به كه ما گونه زنان و مردان خردمندي از مجموعهاي با
شده انباشته هم روي سال ميليون يك طي گزاف بسيار بهاي
و نابغه مردماني ميان در كه داريم را امتياز اين ما.است
در و ميكنيم زندگي كن جو و پرس و جستوجوگر "شديدا
داده بها كلي طور به معرفت براي وجو جست به كه زماني
اكنون و شدهاند متولد ستارگان از كه انسانهاميشود
زمين كره ميكنندكه زندگي جهاني در زماني مدت براي
و خانه سوي به را خود طولاني سفر ميشود ، ناميده
.كردهاند آغاز كاشانهشان
بسيجيان
:پرورش و آموزش وزير
حركت عدل و حق محور بر بايد
كنند
بايد بسيجيان:گفت پرورش و آموزش وزير:علميفرهنگي گروه
و حق محور بر فرهنگي و اجتماعي سياسي ، مختلف صحنههاي در
.كنند پرهيز وكندروي تندروي از و كنند حركت عدل
و بسيجيان از تجليل مراسم در سهشنبه روز مظفر حسين
فرهنگ تالار در پرورش و آموزش وزارت ستادي حوزه جانبازان
و حق محور روي بر حركت راه(ره)خميني امام حضرت:افزود
ادامه نيزدر رهبري معظم مقام و داد نشان همه به را عدل
بسيجيان و دارند برعهده بخوبي را هدايت كار مسير ، اين
وي.كنند حركت مسير اين در بايد مقصد ، به برايرسيدن
دارد نياز وحدت به گذشته از بيش جامعه امروز:كرد تصريح
بسيجيان از را گرايي وحدت بايد جامعه قشرهايمختلف و
.بياموزند
به نياز وحدت به جامعه رسيدن كه گفت پرورش و آموزش وزير
و زمان جامعه به خدمت تفكر ، آن در كه بسيجيدارد تفكر
.نميشناسد مكان
مجلس و حقوقي امور و ايثارگران شاهد ، معاون نوروزي اصغر
از يك هر:گفت مراسم اين در نيز وپرورش آموزش وزارت
قدر بايد جامعه و حجتهستند منزله به جامعه در جانبازان
.بداند را خدايي افراد اين
و آموزش وزارت مسئولان حضور با كه مراسم اين پايان در
وزارتخانه اين ستادي حوزه جانبازان شد ، به برگزار پرورش
.شد تقديم اينعزيزان از تقدير نشانه به هدايايي
كل ادارات ستادي ، واحدهاي كليه در مراسم اين مشابه
.شد برگزار نيز كشور سراسر پرورش و آموزش مناطق و استاني
مسايل بررسي سمپوزيوم نخستين
انتقال حقوقي و فقهي
ميشود جنينبرگزار
حقوقي و شرعي ابعاد تبيين منظور به:فرهنگي علمي گروه
در و آن از ناشي مشكلات با آشنايي و جنين انتقال و اهداء
نخستين مناسب ، قانوني شرعي راهكارهاي به دستيابي راستاي
-فقهي مسائل بررسي"عنوان تحت ناباروري و باروري سمينار
تهران در امسال ماه بهمن پانزدهم ،"جنين انتقال حقوقي
.شد خواهد برگزار
بيوتكنولوژي و بيولوژي پژوهشكده رئيس آخوندي دكتر
اين برگزاركننده كه دانشگاهي ، جهاد نازائي و توليدمثل
جمع گريبانگير ناباروري كه آنجا از:گفت است ، سمپوزيوم
مراكز گسترش و است ايراني خانوادههاي از توجهي قابل
اين از بسياري مشكلات حل براي اميدي نقطه نازايي درمان
روشهاي كارگيري به گسترش خلاقانوني ، ولي بوده خانوادهها
ساخته مواجه مشكل با كشورمان در را ناباروري درماني نوين
.است
سمينار اين در بحث مورد پيشنهادي محورهاي جمله وياز
در شوهر و زن از حاصل جنين انتقال و اهداء منع يا راجواز
صاحبان اختيارات و حقوق بررسي ثالث ، زن رحم به آزمايشگاه
...و وجه اخذ آنان ، اجازه لزوم جمله از جنين به نسبت جنين
با همينطور و جنين صاحبان با كودك شرعي و حقوقي رابطه
رابطه.و محرميت ارث ، نسبت ، :شامل شوهرش و رحم صاحب
يكديگر با جنين انتقال و اهداء طريق از شده متولد اطفال
.كرد اعلام.و محرميت ارث ، خويشاوندي ، :شامل
كرد دعوت پژوهشگران و محققان از همچنين آخوندي دكتر
خود مقالات و نظريات ارسال با ماه دي پانزدهم تا حداكثر
در سمپوزيوم ، دبيرخانه 13145 ،-پستي 1516 صندوق به
.كنند مشاركت آن پربارتركردن
|