|
گفتوگو در كرباسچي غلامحسين
:همشهري با
اعتدال ,منطق تابع "كارگزاران"
مبارزه و گفتوگو
سياسياست
نخست بخش *
كرد؟ سفر كشور از خارج به چرا كرباسچي غلامحسين:اشاره *
و آشوري ديدن به آيا دادند؟ خروج اجازه او به كساني چه
گشت؟ خواهند باز ايران به آنها آيا بود ، رفته عظيمينيا
داشت؟ معامله يك از نشان خبرگان انتخابات در مواضعش آيا
چرخش راست جناح سمت به "سازندگي كارگزاران" آيا و
كردهاند؟
وي با كه بود مسائلي جمله از ديگر پرسش دهها و اينها
.ميخوانيد را آن پاسخهاي شماره دو در شما و كرديم مطرح
يك ايشان."راست" نه و ميدانيم "چپ" نه را خاتمي آقاي *
اينجا تا ما وعقلگراست و منطقي ميانهرو ، معتدل ، فرد
پس و بودهايم خاتمي آقاي همراه و همگام مشيمان خط در
بود خواهيم هم اين از
از هدفتان داشتيد ، كانادا و آلمان به سفري تازگي به *
بود؟ چه سفر اين
.برود سفر به كسي نبايد مگر *
.برويد سفر به نبايد شما كه نبود اين من سئوال معناي *
سفر از هدفي ميروند ، سفر به كه كساني همه حال هر به اما
چرا شما.باشد "تفريح"ميتواند هدف اين حتي.دارند خود
رفتيد؟ كانادا و آلمان به
سال در نفر ميليون يك شايد و نفر هزار صد چند بالاخره *
و است ماموريتي سفرها اين از بخشي.ميكنند سفر خارج به
سفر به كه افرادي همه درباره آيا.شخصي ديگر بخشي
قدر همين ميروند ، شخصي سفر به كه كساني بويژه ميروند
سفر به چرا شما"كه ميگيرد صورت تحقيقات و حساسيت
مسئولان "قاعدتا"كردهاي؟ كار چه و رفتهاي كجا رفتهاي ،
است اين حيات حق شئون از يكي و دارند حيات حق هم جامعه
زندگياش در كه شخصي دلايل به كسي شايد.كنند زندگي كه
همسرش ، بيماري دليل به "مثلا كند ، سفر بخواهد دارد وجود
هدف شما قول به است ممكن "اصلا خودش ، بيماري يا و رفيقش
مخالفت ضابطه و قانون با سفرش اگرباشد تفريح سفر از
تجسس افراد شخصي زندگي در اينقدر بايد چرا باشد ، نداشته
.كنيم
اين از بسياري دليل و بوديد ممنوعالخروج شما البته *
.باشد همين شايد بحثها
اين در مدون قانون يك كردهام تحقيق من كه آنجا تا *
چه با قضات آقايان كه نيست معلوم و ندارد وجود باره
افراد ممنوعالخروجكردن زمينه در ميتوانند ضابطهاي
.كنند عمل
من به هنوز كه پرسيدهام مورد اين در نيز وكلا از من
كدام براساس و مبنايي چه بر "اساسا كه ندادهاند جواب
وقت يك. كرد ممنوعالخروج را فردي ميتوان دادرسي آيين
ترس اين او مورد در دارد ، بدهكاري دارد ، برگشتي چك كسي
.ببرد و بردارد را مردم پول كه دارد وجود
را لازم التزامات شده ، محكوم دادگاه در كه كسي اگر ولي
از فردي چنين درباره ممنوعالخروجبودن بحث است ، سپرده
.است بيهوده اساس
وجه هيچ به خروج ممنوعيت بحث اول از هم بنده شخص مورد در
همزمان قبل سال در من امانبود مطرح دادگاه حكم درباره
آقاي همراه بازپرسي ، براي دادگاه به احضارم زمان با
با اما.بمانم هفته يك بود بنا و رفتم مكه به هاشمي
.ماندم خدمتشان در سفر پايان تا هاشمي آقاي جناب تاكيد
براي"كه كردند اعلام من به دادگاه علني جلسات زمان در
پيش مشكلي و نرويد سفر به دادگاه ، جلسات هنگام در اينكه
آن براساس "هستيد ممنوعالخروج دادگاه مدت در نيايد ،
من ممنوعالخروجبودن دادگاه پايان از پس "اصلا ابلاغ ،
.عرفي جهت به نه و قانوني جهت به نه ندارد ، مبنايي
كه كردم سئوال قضايي مقامات از خروج هنگام در حال عين در
كه رفتم شخصي سفر يك به من و.بروم ميتوانم گفتند
،"آوردهاي كجا از" و "بيتالمال" و "شهرداري"به ارتباطي
.ندارد
سفر به كه كسي هر براي دادگاه نه مطبوعات ، نه ميكنم فكر
بليت اين كه نميكند درست را پرونده اين ميرود خارج
آنجا در و آوردهاي كجا از را پولش خريدهاي ، كجا رااز
...كردهاي چه
.نميكنند را سئوال اين كسي هر درباره كرباسچي ، آقاي نه *
ناحق يا حق به داريد ، ويژهاي شرايط شما حال هر به اما
كنجكاويهاي هم دليل همين به.شدهايد محكوم دادگاه يك در
براي تصور اين حال هر به.دارد وجود شما درباره بيشتري
ميشود ، محكوم دادگاه در كه كسي كه دارد وجود مردم اغلب
.است قضايي مقامات اجازه نيازمند سفر براي
در كه كسي براي خارج به سفر ممنوعيت "اصلا.نخير *
محكوم دادگاه در كسي اگر.ندارد وجود شده ، محكوم دادگاه
باشد ، سپرده حكم اجراي براي را لازم تضمينهاي و شود
.ندارد وجود او درباره كشور از خروج ممنوعيت
خصوصي و شخصي "كاملا خودتان گفته به كه سفري در شما *
كميسيون دبير و "اتاوا"شهر شوراي سياسي مقامات با بوده ،
و عنوان چه به كردهايد ، ملاقات هم كانادا خارجي روابط
كرديد؟ ملاقات آنها با منظور چه به
خارجي سفرهاي از خيلي به من.بود خصوصي سفرم من.بله *
شهردار توسط بارها "قبلا من.نميرفتم اما ميشدم ، دعوت
نرفته اما بودم ، شده دعوت كانادا به سفر براي " اتاوا"
.بودم
از هستم ، كانادا در بنده كه شدند متوجه وقتي بار اين
با من بله.كردند اقدام اتاوا در ايران سفارت طريق
مذاكرات جلسات ، اين اما داشتم ، ديدار گفتيد كه مقاماتي
.گرفت صورت خارجه وزارت مسئولان حضور با البته.نبود رسمي
آقايان آن و بود شخصي بازديد و ديد يك فقط ملاقاتها اين
داشتند ، مايل خود خاطر در فرد يك از كه آوازهاي دليل به
به يا آوازه اين حالا.باشند داشته ملاقات من با بودند
.نميدانم !محكوميت عدم دليل به يا و بوده محكوميت دليل
آقايان با ملاقات سفرتان ، اهداف از يكي كه شنيديم *
و (شهرداري عمراني و فني اسبق معاون)آشوري
.است بوده (شهرداري پنج ماده كميسيون دبير)عظيمينيا
كرباسچي؟ آقاي ديديد را آنها
فرزندش معالجه براي چون نديدم ، كه را عظيمينيا آقاي *
محروم شنوايي نعمت از كه دارد پسر يك اوبود آمريكا در
آقاي با اما.دارد قرار مداوا تحت آمريكا در اكنون و است
قلب جراحي عمل تحت بار سومين براي اوكردم ملاقات آشوري
لحاظ به هم.نداشت خوبي چندان وضع و بود گرفته قرار
از كمكي شايد اينكه جهت به هم و عاطفياش روحي ، مسائل
را وقتم بيشتر من.رفتم ايشان ديدن به بربيايد ، من دست
ايشان كنار در منزل ، در يا بيمارستان در يا سفر اين در
.گذراندم
دارد ، زيادي مشكل عاطفي و روحي نظر از حاضر حال در آشوري
تحمل را كشور از خارج در زندگي نميتواند بههيچوجه چون
.كند
گفته او به پزشك كه نيز "قبلا كه شد باعث هم موضوع همين
نتواند باشد ، پزشك زيرنظر لندن در را هفتهاي دو بود
مدت به بازگشت ، از پس كه بازگردد ، ايران به و كند تحمل
.گذراند "يو.سي.سي" در را زندگياش متناوب بهصورت ششماه
ايران به كه دارد اصرار پزشكان توصيه عليرغم هم الان
آنجا و كند تحمل كه كردم فراوان تاكيد من البته.بيايد
همراهش به هم همسرش دليل همين بهبماند پزشك تحتنظر
.باشد ياورش مشكلات حل در تا رفته
براي كار با ارتباط در مستقيم بهطور را بيمارياش من
و فني جامعه بر بزرگي حق او.ميدانم اسلامي جمهوري
خود انساني وظيفه بنده بنابراين.دارد شهرتهران
البته.دهم انجام كاري بزرگ مرد اين براي كه ميدانستم
از اما باشم ، كنارش در جراحي عمل انجام موقع نتوانستم
من شد ، مرخص بيمارستان از كه وقتي تا جراحي از پس زمان
.بودم كنارش در
.سي" در دوباره و كرده پيدا مشكل دوباره نيز حاضر حال در
كامل سلامتي زودي به اميدوارم.است شده بستري "يو.سي
.ببينيم كشور در را او "مجددا ما و كند پيدا
شما به دو هر عظيمينيا و آشوري آقاي كه ميشود گفته *
اين حد چه تا بازنميگردند ، ايران به ديگر كه گفتهاند
دارد؟ صحت موضوع
كه خبرنگاري هر به را آشوري آقاي تلفن دارم آمادگي من *
و ناراحتي با آشوري.بدهم كند ، صحبت او با بخواهد
و بازگردم ايران به ميخواهم" كه ميگفت زياد افسردگي
به كرده توصيه معالجش پزشك ".نيست من جاي كشور ، از خارج
به كه رواني فشار و اضطراب از تا كند مراجعه روانپزشك
.بكاهد شده ، دچارش ايران از دوري خاطر
برخي توسط متاسفانه كه است ناجوانمردانه خيلي حرفها اين
متاسفانه.ميشود بازگو شايعهپرداز و سياسي آدمهاي از
مراتب به كه حيثيتي ظلمهاي اين به كه نيست هم مرجعي
.كند رسيدگي است ، جسمي و مادي خسارتهاي از بدتر
كشور به "حتما فرزندش مداواي از پس هم عظيمينيا آقاي
نامهاي هم قضائي مقامات به باره اين در.بازميگردد
بهطور و نبود ممنوعالخروج "اصلا او.است نوشته
و شهامت كمال با بلكه.است نشده خارج كشور از غيرقانوني
.است رفته ايران از و گرفته ويزا رسمي بهطور روشن روز در
ابلاغ ايشان به دادگاه طرف از حكمي نميكنم فكر "اصلا
.باشد شده
زندگي ايران از خارج بخواهد كه نيست آدمي هم عظيمينيا
يك با ميتواند بخواهد دادگاه وقت هر اينكه ضمن.كند
.كند احضارش كاغذ برگه
ممنوعالخروج هيچكدام آشوري ، و عظيمينيا آقايان يعني *
نبودند؟
.هيچكدام *
بحثهايي مورد اين در سياسي محافل و مطبوعات از بسياري *
دادند قرار سئوال مورد را قضايي مقامات و كردند مطرح را
اينها و داده خروج اجازه دونفر اين به كسي چه "اصلا كه
بحثها همين شايد.شوند خارج كشور از توانستهاند چگونه
اجازه ما گفت كشور قضايي بالاي مقامات از يكي كه شد باعث
مقامات ضمانت و اجازه با و ندادهايم آنها به خروج
نشان اينها همه آيا كرباسچي ، آقاي.شدهاند خارج اجرايي
بودهاند؟ ممنوعالخروج آشوري و عظيمينيا كه ندارد آن از
ندارد پروندهاي "اصلا كه آشوري آقاي.است اشتباهنه *
.ندارد اتهامي "اساسا و نشده صادر دربارهاش هم حكمي و
با انفرادي ، زندان ماه شش تحمل از پس نيز عظيمينيا
از خروج براي ضمانت اين كه.شد آزاد آقايان از يكي ضمانت
وقت هر كه است اين معنايش و.بود آزادي براي نبود ، كشور
.كند احضار را ايشان ميتواند بخواهد دادگاه
آلمان در شما نافرجام ترور از اينجا در نشريات از بعضي *
بود؟ قرار چه از ماجرا دادند؟ خبر
!نفهميدهام "حتما بوده ، نافرجام اگرندارم خبر من *
طرفتان به تخممرغ "اتاوا دانشگاه" در كه شد شنيده *
بود؟ چه ماجراكردهاند پرتاب
براي من از سفارت طريق از "اتاوا "دانشگاه معاون *
روزنامههاي آنجاكرد دعوت دانشگاه اين در سخنراني
اينكه دليل به اما ميكردند مصاحبه درخواست من از مختلف
.نكردم مصاحبه كسي با كنم ، سياسي كار آنجا در نميخواستم
ايراني جوانان از زيادي تعداد اتاوا دانشگاه در چون اما
بهطور.كنم سخنراني آنجا در پذيرفتم ميكردند ، تحصيل
تعدادي و بود رسيده همه اطلاع به جلسه اين برگزاري طبيعي
به ركيك توهينهاي با قبلي سازماندهي و آمادگي با
حمايت اعلام و رئيسجمهور بهويژه اسلامي جمهوري مسئولان
برخورد آنها با مردم.كردند متشنج را جلسه منافقين از
.كرد اخراجشان جلسه از هم پليس و كردند
تعدادي مردم ، به توهين ضمن آنها رسيد ، اينجا به كار وقتي
را افراد اين پليس كردند ، كه پرتاب طرفم به تخممرغ
.كرد دستگير
فعاليت مدت تمام در كه است جالب خيلي نكته اين من براي
تهاجم مورد تخممرغ با دوبار ماه يك اين در سياسيام
در ايران در يكبار و كانادا در يكبار گرفتهام ، قرار
عكسالعمل و اعتراض با مهاجمين هم دوجا هر در كه.قزوين
.شدند روبهرو مردم شديد
سياسي محافل اغلب در خبرگان ، انتخابات در شما موضعگيري *
.شد تعبير راست جناح سمت به شما چرخش بهعنوان
. كارگزاران هم و شماست شخص هم منظورم "شما" ميگويم وقتي
كردهايد؟ چرخش "راست" به آيا بگوييد خودتان
.بگويند را استدلالشان بايد ميزنند را حرف اين كه آنها *
اوضاع بررسي با موقعيتي هر در و هستيم مستقل حزب يك ما
خبرگان انتخابات در ما موضع.ميكنيم موضعگيري شرايط و
همه براي تبيين قابل و دفاع قابل درست ، صددرصد عمل يك
راستروي و چپروي گروه ، تشكيل ابتداي ازاست مردم
در.داشتهايم را خودمان مستقيم مسير ما.نكردهايم
آقاي در كه صلاحيتهايي بهدليل رياستجمهوري انتخابات
كرديم انتخاب را ايشان نامزدها ، ميان از ميديديم ، خاتمي
.نبود چپ به گرايش معناي به اين و
گرايش راست به مقطعي يك در كه نيست چپ حزب يك كارگزاران
منطقي ، خط يك تابع مستقل ، حزب يك كارگزاران كند ، پيدا
.است سياسي مبارزه و گفتوگو اعتدال ،
يك شرايطي هر در.ندارد معنا قهر اصلا سياسي ، مبارزه در
را خودش مشي خط و كند بررسي را اوضاع بايد سياسي حزب
.كند اعلام ميداند ، بهتر كه آنچه با منطبق
انتخابات براي خاتمي آقاي خود گستردهتر و شديدتر ما از
دليل به ايشان بگويد كسي اگر.كردند تبليغ خبرگان
كنند اتخاذ موضعي چنين شدهاند ، مجبور بودن رئيسجمهور
عوض منصب حفظ خاطر به را خطشان ايشان كه است اين معنايش
.نيست چنين "قطعا كردهاند ، كه
يك ايشان."راست" نه و ميدانيم "چپ" نه را خاتمي آقاي
در اينجا تا ما.عقلگراست و منطقي ميانهرو ، معتدل ، فرد
از پس و بودهايم خاتمي آقاي همراه و همگام مشيمان خط
كه آنها همه به نميتوان كه همچنان.بود خواهيم هم اين
.زد "بودن راست" انگ داشتند ، خبرگانحضور انتخابات در
عده يك بود؟ راست انتخابات يك خبرگان انتخابات مگر اصلا
آن به ما كه شدند صلاحيت رد ناحق به خبرگان انتخابات در
افراد اين كه حالا كه نبود اين معنايش اما.داشتيم اشكال
را ديگري عده انتخابات ، در شركت عدم با خودمان شدند ، حذف
آن حذف به انتخابات ، در حضور با ما اتفاقا.كنيم حذف
فقط كه نفر سيزده - دوازده و كرديم واقعي اعتراض افراد
كارگزاران اگرآوردند راي بودند ، كارگزاران فهرست در
حذف ما ندادن راي بخاطر نيز افراد اين نميكردند شركت
كمك اعتراضداشتيم ، كه چيزي آن به درواقع يعني.ميشدند
.ميكرديم
سوي از خبرگان انتخابات به مانده هفته دو - يكي *
از بسياري كه شد صادر تندي بيانيه سازندگي كارگزاران
.كردند تعبير انتخابات تحريم به را آن سياسي تحليلگران
.داديد موضع تغيير نوعي به (كمتر شايد) روز ده گذشت از پس
نيز را كانديداهايتان فهرست كرديد اعلام كه جايي تا
انتظاري حداكثر گروهها ، برخي اعتقاد به.ميدهيد ارائه
به را مردم كه بود اين داشت وجود شما از آن از پيش كه
يعني.ندهيد ارائه وليست كنيد دعوت انتخابات در شركت
كهاز چهشد.دادند انجام چپ گروههاي كه كاري همان
رسيديد؟ ليست ارائه به آنبيانيهتند
نظر ازميدهيد تند صفت ما بيانيه آن به شما البته *
و بود عاقلانه و منطقي بيانيه يك بيانيه ، آن خودمان
مواضع مجموعه.نبود بيانيه مفاد خلاف جهت در ليست ، ارائه
اين.باشد داشته همخواني يكديگر با بايد سياسي گروه يك
ميكنيم ، اعتراض نگهبان شوراي توسط صلاحيتها رد به ما كه
اگر حتي ميايستيم ، اعتراض اين پاي كه است اين معنايش
خبرگان مجلس داخل به جمع اين از را نفر يك بتوانيم
در ما بود ، بيانيه همان ادامه ليست ، ارائه پس.بفرستيم
ليست ارائه با و كرديم اعتراض افراد حذف به بيانيه آن
كه كساني.نشوند حذف ماندند ، كه افراد بقيه كرديم تلاش
از فهرستي بعد و كردند اعتراض صلاحيتها رد به
، مثلا كردند كمك بقيه حذف به ندادند ، را كانديداهايشان
كه حالي در داشت ، باطلهوجود راي هزار تهران 160 در فقط
كه كرماني حجتي و بجنوردي آقاي مثل محترمي شخصيتهاي
چپكانديدا به موسوم گروههاي برخي طرف از يكيشان اتفاقا
.خبرگانبازماند به ورود از راي هزار بهخاطر 20 بود ، شده
آقاي حذف به دادند ، سفيد راي اعتراض نشانه به كه آنها
.كردند كمك ارزشمند شخصيتهاي از ديگر بسياري و بجنوردي
كه محترمي شخصيتهاي بايد چرا كه بوديم معترض شديدا ما
حذف شوند ، انتخابات در مردم بيشتر شركت باعث ميتوانستند
اعتراض معتقديم اما.داريم هم هنوز اعتراضرا اين.شدند
چهرههاي تاييدشدهها ، ميان در كه است اين معنايش واقعي
راي براي و انتخاب را عقلگراتر و منطقيتر معتدلتر ،
اصلا بيانيه آن در ما اينكه ضمن.كنيم تلاش آنها آوردن
.بوديم نكرده تحريم از صحبتي
.كرباسچي آقاي كرد برداشتي چنين ميشد اما نه ، مستقيم *
آن معتقديم ما.نداشتيم منظوري چنين هيچوقت ما.نه *
ما اما كنيد ، شركت انتخابات در گفتند مردم به كه كساني
به مردم كه بدهند پاسخ پرسش اين به بايد نميدهيم ، ليست
به يعني !آنها؟ مخالفان به ميدادند ، راي بايد كسي چه
كار يك اين كه "ما مخالفان به اما بدهيد راي" گفتند مردم
.نيست سياسي سازمانيافته
بگوييم نميتوانيم ما چون كه است اين معنايش اگر اما
ليست اما كنيد ، شركت" ميگوييم "مصلحتا يا ،"نكنيد شركت"
فكر "نكنند شركت بايد كه بفهمند خود مردم تا نميدهيم
.نباشد دفاعي قابل و اصولي سياسي كار يك اين ميكنم
.باشند صريح خيلي سياسي فعاليت در بايد گروهها و آدمها
را آنها و داريد ديگران درباره شما كه اعتقادي "اتفاقا *
درباره ديگران ميكنيد ، متهم سياسي اصولي غير رفتار به
خاطر به سياسي گروههاي و تحليلگران از برخي.دارند شما
را مردم شما كه رسيدهاند اعتقاد اين به اخيرتان مواضع
بر روز يك (كارگزاران هم و شما شخص هم) دادهايد بازي
كرديد؟ معامله روز ديگر و شديد سوار مردم احساسات موج
...شديم؟ سوار مردم احساسات كدام بر "اولا*
...دادگاهتان جريان در مردم بيشائبه احساسات *
خودمان نفع به سوءاستفادهاي مردم احساسات از ما *
به اين و دارند علاقه خدمتگزارانشان به مردم.نكردهايم
يا گروه چند تابع بايد خدمتگزارانشان كه نيست آن معناي
اتفاقا.بدهند گوش را آنها حرف و باشند سياسي آدم چند
ابراز اينچنين كه مردمي براي كه است اين شرافتمندانهاش
نظام و آنها مصلحت به كه را چيزي آن ميكنند ، احساسات
ميدانيم هم ما بله.كنيم اعلام شهامت و صراحت با است ،
فدا قيمت به نه اما ماند باقي وجيهالمله ميتوان كه
از كنيم ، موضعگيري چنين اين وقتي لكن.ملي مصلحت كردن
هيچ ما اما.گرفت خواهيم قرار حمله و تهاجم مورد اطراف
ما به هيچكس كه باشيم زرورق لاي آدمهاي نخواستهايم وقت
شرايط در و مبارزه ميدان در معتقديم ما.نگويد چيزي
.كنيم سپر چيزها خيلي برابر در را سينهمان بايد مختلف
سوار مردم احساسات موج بر وقت يك ميگوييد اينكه اما
كرديم؟ معاملهاي چه ما كرديم ، معامله هم وقت يك و شديم
شرايطي هيچ تحت فرمودهاند (ره) امام آنچه براساس ما
چه ما.كرديم عمل باشد ، خالي راي صندوقهاي پاي نبايد
كردهايم؟ مردم با معاملهاي
معامله مردم سر بر راست جناح با نكرديد ، معامله مردم با*
كرديد؟
اين منظورشان زدند ، را حرف اين وقتي امام كه گفتيم ما *
حضور نظرتان مورد كانديداهاي كه شرايطي در فقط كه نبود
انتخابات شرايط كه وقتي.برويد راي صندوق پاي دارند ،
توصيه صورت آن در ميرويد ، كه باشد ايدهآل شما براي
ما كه است وقتي براي امام توصيه ايننميدهد معني امام
مردم تشويق عدم يا و انتخابات در شركت عدم براي دليلي
شرايطي كشور مصالح برخلاف عدهاي يك يعني.باشيم داشته
شود ايجاد وسوسه اين بعضي براي كه باشند آورده وجود به
چنين براي امام توصيه ايننكنند شركت انتخابات در كه
از كه بنده كردهايم معامله گفتيد اينكه امااست مواقعي
صحبتي حال به تا هم كسي با.ندارم اطلاعي معامله
چه راست ، جناح در چه و چپ جناح در چه كسي اگر.نكردهام
ما كه دارد اين از اطلاعي مرجعي ، هر در چه و دادگاه در
اگر" اينكه بر مبني كرده صحبتي كسي با كسي يا كسي ، با
اتفاق اين بگيريد ، را موضع اين خبرگان انتخابات در شما
اعلام و بيايد لطفا ،"نميافتد اتفاق اين يا ميافتد ،
ميشود هم طرف آن درباره باشد ، وگمان حدس مبنا اگر.كند
صلاحيت رد شخص فلان چون يعني.زد گمانهايي و حدس چنين
اينگونه خود ما.ندادهاند ليست جناح فلان شده ،
سياسي گروههاي شايسته را چيزها جور اين و نميانديشيم
انتخابات مساله درباره كه نميدانيم نظام تاييد مورد
من.منفي جهت در چه مثبت ، جهت در چهكنند عمل اينجوري
سراغ جايي در كلمه يك كسي اگر كه ميكنم اعلام صريح خيلي
و نحوي هر به كارگزاران از شخصي هر يا كارگزاران كه دارد
.بگويد بيايد كرده ، زمينه اين در صحبتي عنواني هر به
معناي به "لزوما سياسي معامله كه نيست اينطور البته *
و كنند مذاكره مقابل طرف با بطوررسمي قبل از كه باشد اين
به گاهي لابد گرچه بگيرند ، قطعي بطور را لازم تضمينهاي
بازيهاي در رسد مي بهنظر.باشد ميتواند هم معنا اين
اينكه به توجه با شرايطي هر در سياسي گروه هر سياسي
تنظيم را رفتارهايش و مواضع است چگونه سياسي معادلات
بروز خود از كه رفتارهايي و مواضع همين براساس و ميكند
.داد خواهد را لازم امتيازهاي مقابل طرف معمولا ميدهد ،
راست جناح خواستههاي براساس را خود مواضع شما گروه يعني
چون شايد نبوده ، مذاكره به نيازي شايد كرد ، تنظيم
راست جناح مدتهاست...ميخواهند چه آنها ميدانستيد
جناح سران نه نكردهاند ، گروهتان و شما به جدي حملهاي
از يكي را موضوع اين برخي جناح ، اين مطبوعات نه و راست
برداشت اين آيا دانستند ، معامله اين انجام نشانههاي
است؟ درست
يك در اگر گفتيد ، كه سياسي معادلات با ارتباط در اما *
جناح هر شرايطي هر در باشند ، فعال سياسي جناحهاي كشور ،
يك به معادلات طبعا و ميكند را خودش موضعگيري سياسي
اين با را چيز همه باشد قرار اگر.ميگيرد شكل نحوي
كه را اين اگر.نميرسيم درستي تحليل به ببينيم ، بدبيني
و ميزد ديگر گروه يك عليه حرفهايي زماني يك گروهي يك
خيلي تحليل بدانيم ، معامله انجام دليل نميزند ، حالا
هم هنوز كه درست سياسي تحليل يك براساس ما.نيست درستي
نه كرديم ، كار خبرگان انتخابات در معتقديم آن به صددرصد
سر بر كنيم ، نه سازش كسي با كه داشتيم جايي به اميد
بخواهد سياسي گروه يك اگر.جمعي سرنوشت نه و فردي سرنوشت
توجه ملاحظات اينجور و نكردنها حمله و كردنها حمله به
مورد در اما.بگذارد كنار را سياسي فعاليت است بهتر كند ،
خير ، اند نكرده اي حمله ما به مدتهاست گوئيد مي اينكه
ي ها اطلاعيه برخي و ها روزنامه شماالان.نيست اينطور
بد و حمله از حجمي چه شويد متوجه تا كنيد ملاحظه را آنها
.گيرد مي و گرفته انجام آنها جانب از ما عليه گويي
ما دوستان كه كساني برخي حتي دراينميان كه است جالب
انسان كه ميزنند حرف واقعي غير چنان اوقات گاهي هستند ،
درست برداشت اين حال هر بهندارد توقع آنها از اصلا
واقعبينانه بايد ميكنند حركتي اگر سياسي گروههاي.نيست
.چيزها اينطور و گمان و حدس نه باشد ،
مورد كه آنچه به بايدنسبت سياسي گروه يك عنوان به شما *
...باشيد داشته تحليل نيست دوستانتان ناحيه از توقعتان
تحليل را خود وضعيت شرايطي هر در سياسي گروههاي.بله *
"شديدا منميكنند عمل هم تحليل همان براساس و ميكنند
هم من بكنيد مقابل طرف از بايد را سوءال اين كه معتقدم
آنهاييكه حمله كه ميكنم مطرح را شما سوءال اين عكس
بد ما اگر.است چيزي چه نشانه ما به هستند ما دوستان
به نبايد كه بوديم خوب اگر نميگفتند ، قبلا چرا بوديم
.كنند حمله خوبها
گروهها و آدمها "بدي" و "خوبي" نميكنم فكر البته *
" خوب "موقعيت يك در شما است ممكن يعني.باشد ابدي لزوما
اشتباه من."بد "ديگر موقعيت يك در و باشيد كرده عمل
كرباسچي؟ آقاي ميكنم
.نميگويد شما به را حركتش واقعي انگيزه سياسي گروه هيچ *
خاتمي آقاي مشكلات و موانع همه مدعياند كه كساني آن
معتقدند مساله اين به واقعا اگر !است كارگزاران سر زير
واقعا اگر.ميكنند مطرح را مسائل اين گاهگاهي فقط چرا
را حرفها اين سياسي گروه يك عنوان به و است جوري اين
بحث تا كنند اعلام را مسائل صريح خيلي و بيايند ميزنند ،
ايجاد كارگزاران طرف از مانعي چه ببينيم و كنيم تحليل و
در ما چون بگوييم نميتوانيم ما كه جوري همين.شده
اين و شدهاند ناراحت آقايان اين كردهايم شركت انتخابات
در شيوه اين با نميتواند هم طرف آن.ميزنند را حرفها
براساس سياسي گروه هر حال هر به.بزند حرف ما باره
و كردنها حمله و ميدهد شكل را خود مواضع سياسي ، معادلات
.ميكند تنظيم معادلات همان اساس بر را نكردنهايش حمله
يعقوب بني ژيلا
|

|