توسعه امر در بانوان مشاركت
(آذر پنجشنبه 19) شوراها و مشاركت زن ، ملي روز بهانه به
سازنده و سودمند دوسويه ، پيوندي بصورت ديرباز از مشاركت
اهل.است شده تعريف مردم مختلف گروههاي يا و نفر دو ميان
و است ازديگران عاريتي پديده يك انسان شخصيت معتقدند نظر
تعبيري به.مي‌يابد تكامل و گرفته شكل گفت‌وشنود با
بودن اجتماعي ضرورت مشاركت و است اجتماعي حيوان انسان
را انساني توسعه اگر وسيعتر فرآيند در.مي‌باشد انسان
ساده‌ترين از انساني گزينه‌هاي دامنه كل گسترش برآيند
سياسي و اقتصادي پيشرفته روندهاي تا فيزيكي پديده‌هاي
توانمنديهاي و انساني توسعه كه مي‌يابيم در نماييم تعريف
انساني افراد و داشته چشمگيري ممارست مشاركت امر با بشر
توسعه حاصل كه رفاه به سپس و توسعه به مشاركت نتيجه در
كار و ساز مشاركت ، سازوكار.مي‌يابند دست مي‌باشد
اما است بشر تاريخ قدمت بلنداي به آن قدمت و است كهنه‌اي
حاضر عصر بشر كه است عقلي پرداخت لحاظ به آن طرح تازگي
منبع انسان هر درون در عالم خداوند.است داده آن به
اين و است نهاده وديعت به را انرژي و نيرو از سرشاري
ارزشمندي نتايج و شده گرفته كار به مشاركت طريق از انرژي
.آورد خواهد بار به را
و داده نشان خاصي عنايت مشاركت مقوله به اسلام مقدس آيين
مي‌تواند كه انديشه‌اي بنيادي‌ترين عنوان به اصل اين به
نگاه باشد كارساز متقابل بهره‌منديهاي و افراد پيوند در
مسلمانان اجتماعي و فردي حيات وسيع مفهومي دراست كرده
زيرا مي‌باشد مختلف درصحنه‌هاي آنها عمومي مشاركت متضمن
براي آمادگي كسب حال در نيز خويش فردي زندگي در مسلمانان
اين با.مي‌باشند خويش اجتماعي رسالتهاي و وظايف ايفاي
امر و شورا و بيعت شامل اسلام در مشاركتي نمادهاي نگرش
و جمعه نمازهاي و وقف و مي‌گردد منكر از نهي و معروف به
.مي‌باشند نمادها اين خاص جلوه‌هاي تدريس و عقد و جماعت
داشته دين بزرگان سيره و روائي كتب بر مجدد جستاري اگر
مشاهده خوبي رابه مشاركت ويژه جايگاه و اهميت باشيم
عنوان به را اتحاد و همدلي موانع آنكه زيباتر و نموده
.درمي‌يابيم آنها از را مسلمانان موءكد نهي و دريافته منكر
سياسي نظام در مشاركت نيز تاكنون پيش قرن دو ازحدود
سازنده رشد و تحول مراحل كم‌كم و يافت راه غربي كشورهاي
در مردم جدي حضور سياسي مشاركت.است نموده طي را خود
قدرت به دهي جهت و ابعاد همه در خويش سرنوشت تعيين صحنه
و اسلامي نظام در.مي‌باشد حاكميت كنترل و تصميم صاحبان
در جامعه مختلف آحاد تاثير و نقش اساسي قانون براساس
مردم كليه كه شده ديده شكلي به سياسي و اجتماعي زندگي
.مي‌دهند تشكيل را قدرت هرم قاعده اوليه ، ساخت زير بعنوان
پيامدهاي و گشته هرم تلاشي باعث مردم اين حضور عدم لذا
.مي‌آورد همراه به را ناگواري عوارض و منفي
است به‌گونه‌اي اسلام در سياسي مشاركت گستره اين بنابر
عبادي و فردي مسايل در كه همانگونه مكلف انسان هر كه
امور در مي‌رساند انجام به را خويش مسئوليت و وظيفه
.است وظيفه‌دار و متعهد نيز سياسي و اجتماعي
بلكه حكومت ازجهت نه جهان كشورهاي سياسي تمايز مهمترين
ازمنابع بهره‌گيري گرو در راهبردي سياستگزاري مرتبه از
.مي‌باشد زنان انساني ارزشمند
بشري نسل‌هاي بقاء براي بنيادي انساني ذخيره كه زنان
.مي‌گردند محسوب خلقت جهان گنجينه ارزشمندترين مي‌باشند
برنامه‌هاي بكارگيري با كه دارند وجود جوامعي جهان در
براي قوانيني تدوين به موفق كارساز ، استراتژيكي
.شده‌اند زنان سازندگي قدرت و خلاق انديشه از بهره‌برداري
در مساوات حكومت يك در سياسي استواري پايه مهمترين
كليه به لياقت و شايستگي ابراز براي فرصتها واگذاري
.است مرد و زن از اعم شهروندان
عامه مقبوليت تقويت و استواري موجد نظريه اين بكارگيري
همگاني توافق يك برپايه بايد مردان و زنان.مي‌گردد
هم به موجبات سودمند اشتراك و مداري قانون بر مبتني
انرژي ايجاد و شده سيستم يك در خلاق نيروهاي پيوستن
سازنده نيروي به توجه و مذكور مطالب به عنايت با.نمايند
نظام و اسلام متعالي آرمانهاي نمودن محقق براي بايد زنان
و بهتر هرچه مشاركت جهت شايسته جديتي اسلامي جمهوري
انجام شوراها امر "خصوصا مختلف امور در بانوان فراگيرتر
از مناسب تلفيقي ملي بهره‌وري افزايش براي و پذيرد
.آورد بوجود را مردان و زنان سازنده قدرتهاي
و زنان همزيستي و مشاركت كه مي‌كند ايجاب الهي عدالت
بتوانيم تا بوده انحصارگري هرگونه از دور به مردان
بين‌المللي و داخلي تلاش عرصه‌هاي رادر مناسبي موقعيت
.گرديم حائز
"مافي پروانه"
|
