ما تخيل زاييده "استعمار"
نيست
دانشجويي جنبش بلوغ دوران ياد
ما تخيل زاييده "استعمار"
نيست
(دوم بخش)معاصر تاريخ محقق شهبازي ، عبدالله با گو و گفت
گاه و رايج وهمآلود و سطحي نگاه نوعي ميان است فرق
با گيرد قرار تخطئه و مضحكه مورد ميتواند كه سخيف چنان
.تاريخي واقعيتهاي
به بايد و دارد و داشته وجود تاريخي واقعيتهاي اين
چه زيرا ، شود شناخته آن اعماق و ابعاد تمامي در و درستي
باشيم ، نداشته چه باشيم داشته قبول چه نه ، چه بپذيريم
البته.است داشته ما تاريخ و زندگي بر سرنوشتساز تاثيري
يا خارجي كانونهاي شناخت از هدف كه ميكنم عرض جد به
معاصر تحولات در امپرياليسم و استعمار نقش كردن مطرح
و ضعفها و كمدانشيها كردن توجيه نبايد ايران
شناخت هدف بايد.باشد ما خود از برخاسته ناتوانيهايي
آن در كه دنيايي به هشيارانه برخورد و هشياري براي باشد
كه خودماست ضعفهاي اين موارد بسياري در.ميكنيم زندگي
كانونهاي دسيسه به و ميكند تجلي شناخت عدم بهصورت
مرز ديگر ، بهعبارت.ميدهد كارايي اجازه جهاني سلطهگر
.ميكند تعيين ما دانش را "خارجي توطئه" كارايي
ترويج و اشاعه دنبال به خود كتابهاي در بنده بنابراين ،
.نبودهام "توطئه پارانوياي" و "دنكيشوتي نگاه"
ما كه است ديرزمانيبودهام "شناخت" و "آگاهي" بهدنبال
و "صهيونيسم" ،"امپرياليسم" ،"استعمار" چون كلي مفاهيم
آن دنبال به هيچگاه و ميبريم كار به را غيره و غيره
و سنجش محك در كنيم ، تعريف را مفاهيم اين كه نبودهايم
در آن تاثير مكانيسم كه كنيم روشن و دهيم قرار ارزيابي
به ما از بعضي ناگهان به آنگاه و.است بوده چه ما جامعه
نقش يا جدي نقش عوامل اين "اصلا كه رسيدهايم نتيجه اين
توهم دچار بن و بيخ از و است نداشته تعيينكننده
سياسي عميق فرهنگ يك زاييده تفريط و افراط اين.بودهايم
.گذراست و سطحي سياسي -رواني موجهاي زاييده.نيست
هنوز آن ديگر جلد سه ميدانيد كه ،"زرسالاران" كتاب در
بودهام مفاهيم اينگونه شناخت بهدنبال است ، نشده منتشر
تصور.كشورمان سرنوشت در آن تاثير درجه و ميزان سنجش و
و باشد داشته تازگي رسيدهام آن به كه نتيجهاي ميكنم
"يهوديت" مسئله در.كند فرق فوق مفاهيم به متعارف نگاه با
"دنكيشوتي" و توهمآلود نگاه آن.است همينطور نيز
بزند قلم "يهوديت" زمينه در هركس كه آفريده فضايي امروزه
باز كه شود مواجه اتهام و پيشداوري اين با است ممكن
.كند زنده را "يهود بازيچه دنيا" قديمي نظريه ميخواهد
اليگارشي" را آن كه پديدهاي از كوشيدهام.نيست چنين
تصور و دهم بهدست روشن و دقيق تعريف ناميدهام "يهودي
زحمت بنده.كردهام ارائه را تازهاي نگاه ميكنم
و شود مطالعه كتاب كه است اين انتظارم حداقل و كشيدهام
از كه پيشداوريهايي و ذهنيات براساس نه شود داوري آنگاه
.كنيم قضاوت داريم مباحث اينگونه كردن مطرح سابقه
وجود "يهودي اليگارشي" بهنام پديدهاي اگر بههرحال ،
دارد ، يا داشته وجود "استعمار" بهنام پديدهاي اگر دارد ،
كه است كاري اين.گيرد قرار سنجش و محكشناخت در بايد
.راضيام خود كار نتيجه از و دهم انجام كردهام تلاش
جهان تاريخ از مرحله يكنيست ما تخيل زاييده "استعمار"
همين تا و ميشود آغاز ميلادي شانزدهم سده از كه است
جهان نقاط از بسياري در ميلادي ، دهه 1960 تا اواخر ،
و مثبت تاثير ملتها از بسياري سرنوشت بر.مييابد تداوم
درون از و بوده عظيم بسيار تاثير اين.است گذاشته منفي
در.است آمده بيرون "عقبمانده" و "پيشرفته" دنياي دو آن
ارقام و آمار جدي تحقيقات براساس "زرسالاران" كتاب
امريكا قاره در "مثلا كه دادهام نشان و دادهام بهدست
اين كهن و بومي سكنه يعني انسان ، ميليون پانزده از بيش
امحاء حيرتانگيز موجهاي با ما.شدند نابود منطقه ،
در كه است هائيتي جزيره نمونه يك.بودهايم مواجه جمعيتي
.داشت جمعيت نفر هزار نهصد حدود كلمب كريستف ورود زمان
نفر هزار چهار تنها اروپاييان استقرار از پس سال پنجاه
از اثري هيجدهم سده نيمه در و بودند زنده مردم اين از
تاسمانيا بزرگ جزيره بوميان قتلعام ماجراي.نبود آنها
را سكنه اين خالي جاياست معروف (استراليا جنوب در)
بهاسارت آفريقا قاره از كه ميكردند پر سياهي بردگان
هيجدهم و هفدهم سدههاي در كه است چنين.ميشدند برده
كتاب درافتاد اتفاق بشري تاريخ فاجعه بزرگترين
محقق مانينگ ، پاتريك آقاي كه گفتهام "زرسالاران"
آفريقا قاره از كه را مردمي تعداد كل كمبريج ، دانشگاه
نفر ميليون هيجده شدند برده بهاسارت "برده" بهعنوان
جريان در كه كساني بايد رقم اين به.است كرده برآورد
كودكان و سالخوردگان زنان ، و ميشدند كشته "برده شكار"
ترتيب ، اين به.كرد اضافه را ميشدند نابود كه ايشان
و وحشتناك ارقام به آفريقا قاره قربانيان شمار
كه انسانهايي تعداد به را ارقام اينميرسد باورنكردني
حدود و امريكا قاره و هند شبهقاره و جاوه جزاير در
كشته غيره و غيره و آرام اقيانوس در واقع جزيره سيهزار
بنابراين ، .بود خواهد چه نتيجه ببينيد و كنيد اضافه شدند
مهمي بخش امحاء بزرگ فاجعه با ، ما قرن چهار سه فاصله در
.مواجهيم جهان جمعيت از
شناخت نبايد را اهميت و عظمت اين با جهاني موج اين آيا
هم موج اين كاويد؟ ايران سرنوشت بر را آن تاثير نبايد و
غيرمستقيم ، تاثير هم و داشت ما سرنوشت بر مستقيم تاثير
بزرگ كشتزارهاي اروپاييان كه زماني از "دقيقا ،"مثلا
ايجاد آفريقا شمال سواحل و غربي هند جزاير در را نيشكر
آن تا.شد نابود خوزستان در نيشكر توليد و كشت كردند ،
سرنوشت است همينطور.بود مهمي كالاي ايران نيشكر زمان
به حتي هفدهم قرن اواخر تا كه ما ، منسوجات مفصل توليدات
از تفكيك قابل تحولات اين.ميشد صادر نيز انگلستان
كه نگاهي آن "اصولا.نيست ايراني جامعه دروني تحولات
و ميشود قايل تفكيك "داخلي عامل" و "خارجي عامل" ميان
آن ، يا است "تعيينكننده" اين كه ميگردد اين بهدنبال
.است ماركسيستي عاميانه الگوسازيهاي از متاثر
"دنكيشوتي نگاه" همان يا "توطئه توهم" آنچه بنابراين ،
دانش خلاء ميكند ، ايجاد را خارجي ذينفع كانونهاي به
ما عميق شناخت عدم و است تاريخي حافظه انقطاع و تاريخي
جسارت و بهصراحت.جهان تاريخ از هم خودمان تاريخ از هم
حد در جهان تاريخ از ايران در رايج دانش كه ميكنم عرض
دنياي تبليغاتي گاه و رسمي تاريخنگاري و درسي كتابهاي
محققين انتقادي و جدي تحقيقات با ما از بسياري و است غرب
اين كه ميكنم عرض تاسف كمال با.نداريم آشنايي خارجي
دوران از ما ، ديپلماتهاي از بسياري مورد در حتي امر
و بدوي است شناختي يعني.ميكند صدق امروز ، تا قاجار
ميرزا سفرنامه شما.درسي واحد چهار سه حد در بسيط
نگاهي با را آن و بخوانيد را شيرازي ايلچي خان ابوالحسن
محافل در "فرنگ" ساله سه دو سفر از پس ما از برخي كه
مطبوعات و عمومي مجامع در حتي گاه و خصوصي و دوستانه
سطح و نگاه نوع كه ميبينيد.كنيد مقايسه ميدهيم ارائه
.است نكرده محسوسي تفاوت دانش
سياسي شناخت و آگاهي كه شود درك تا ميكنم عرض نمونه يك
:ميكند پيدا طنزآميزي شكل چه موارد برخي در ما تاريخي و
طول در بنده.است رايج بسيار "مدرنيسم پست" بحث امروزه
پست" درباره مطبوعات در كه مطالبي از اخير سال شش پنج
ميزگردها ، و مصاحبهها و مقالهها شده ، مطرح "مدرنيسم
كمال با.است شده حجيم اكنون كه كردهام درست پروندهاي
بحث دوران اين در كه آقاياني از يك هيچ ميكنم عرض تاسف
تصور.نميشناسند را آن كردهاند مطرح را "مدرنيسم پست"
مرحله يك تاريخي ، دوره يك "مدرنيسم پست" كه است اين
الگوي طبق كه همانطور ،"مثلا.است اجتماعي تكامل
تكامل سير ، يك جامعه اجتماعي فورماسيونهاي ماركسيستي
وجود تصور اين ميگذرد ، تاريخي دوره پنج از و دارد جبري
فرامدرن دوران يك به "مدرن" مرحله از غربي جامعه كه دارد
هوادار كه آقا فلان.است كرده گذر "مدرن پست" يا
"مدرن پست" به غربيها !آقا:ميگويد است "مدرنيسم"
كه ديگر آقاي.كوچهايم يك اندرخم هنوز ما رسيدهاند ،
در غربيها !آقا اي:ميگويد است "مدرنيسم" سرسخت مخالف
.بكنند "مدرن پست" دوره در كه كردند غلطي چه "مدرن" دوره
يك "مدرنيسم پست" ميكنند تصور موافق هم و مخالف هم يعني
يا كنت اگوست قالب همان فكري قالب.است تاريخي دوره
بسيار و كلان مفاهيم برخي براساس كه است ماركس يا اسپنسر
سير جامعه براي جادويي ، فراروايتهاي تعبيري به يا عام ،
.است شده عوض مقولات شكل تنها.بودند قايل جبري تكامل
و اسم و معروف بسيار افراد همه كه آقايان ، اين يعني
فلسفه و سياسي علوم رشتههاي در دانشگاه استاد و رسمدار
يا مستقيم دارند ، فرهنگي عالي مناصب "بعضا و هستند
از تكاملي جبري سير يك جامعه كه ميكنند تصور غيرمستقيم
گذر مثل.دارد "مدرن پست" به سرانجام و "مدرن" به "سنتي"
يعني."سوسياليسم" و "سرمايهداري" به "فئوداليسم" از
خود جاي غيره و "سرمايهداري" و "فئوداليسم" چون مفاهيمي
و "مدرن" و "سنتي" مثل جديدي جادويي فراروايتهاي به را
هواداران حالااست همان فكري قالب والا داده "مدرن پست"
نيز بيچاره "مدرنيسم پست" سينهچاك هوادار "مدرنيسم"
با را "مدرنيسم پست" سايه "مدرنيسم" مخالفان و شدهاند
"مدرنيسم سوپر" نوع يك اين ميكنند تصور زيرا ميزنند تير
اين از بعضي ولي است عجيب.صد توان به مدرنيسم يعني است
داروينيسم به فكريشان قالبهاي حد اين تا كه آقايان ،
تا است ، نزديك ماركس تاريخي ماترياليسم و اسپنسر اجتماعي
يك اين كه ميكنند ادعا بلافاصله ميشود "استعمار" بحث
متاثر بزند حرف استعمار از هركس و است ماركسيستي مفهوم
اين به "مدرنيسم پست" "اصلا كه درحالي !است ماركسيسم از
مفيدي كتاب كه فرمودند نوذري آقاي خوشبختانه.نيست معنا
ايشان حضور در.دارند ترجمه دست در "مدرنيسم پست" درباره
غرب در "مدرنيسم پست" كه ميكنم عرض و ميكنم جسارت بنده
معماري در ابتدا كه سنتگراست درواقع اعتراضي جنبش يك
موج اينمدرن معماري معوج و كج سنتهاي عليه كرد ظهور
زندگي و مرگ" عنوان با امريكايي جاكوب جين خانم كتاب با
ونتوري رابرت آقاي كتاب و (1961) "امريكايي بزرگ شهرهاي
مخالف شدت به و شد شروع (1966) معماري در مدرنيسم عليه
يك به بعد دهههاي در و بود آنچناني برجسازيهاي احداث
زير شهري نهادهاي كه گرفت اوج چنان و شد بدل سياسي جنبش
را گرانقيمت و تازهساز آسمانخراشهاي بعضي مردم فشار
و قديمي معماري به نوستالژيك رويكرد يك اين.كردند خراب
از مبتذل تابعي به معماري تبديل عليه و بود اروپا سنتي
اين بهتدريج.سرمايهداري دنياي مصرفي و عملي نيازهاي
چه ماجرا اين حال ، .كرد سرايت نيز هنر و ادبيات به موج
بنده "واقعا دارد اجتماعي و سياسي توسعه به ربطي
مانند درست ما جامعه در "مدرنيسم پست" ماجراي.نميفهمم
غرب در "اخيرا كه ميدانيم.است آقايان بلند گيسوي
عقب از و ميكنند بلند را خود موي معترض روشنفكر آقايان
يعني "مدرن پست" فرهنگي جلوه يك درواقع هم اين.ميبندند
را كار همين جوان عدهاي هم ايران در حال ، .است اعتراضي
!است "مدرنيسم" اوج اين ميكنند تصور و ميكنند
را خود دانش حداقل كوشيدهام "زرسالاران" كتاب در بنده
و مفاهيم و كليات دنبال به بنابراين ، .دهم ارتقاء
مشخص مصاديق دنبال به نبودهام ، تكراري و كلان روايتهاي
"يهوديت" يا "استعمار"چون كلي مفاهيم دنبال به.گشتهام
وعناصر افراد كوشيدهام بلكه نبودهام "صهيونيسم" يا
و فردي هويت و آدرس و نشان و نام داراي و مشخص و زنده
اجزاء چه از كلي مفاهيم اين ببينم و بشناسم را خانوادگي
ميتوان كه است شناخت اين از پس.است شده تشكيل زندهاي
موءثر و واقعي حد چه تا كلي مفاهيم اين آيا كه كرد قضاوت
دن نگاه و خيال و وهم زاييده حد چه تا و هست و بوده
و مشخص دانش اين ما اگر.است پيرامون دنياي به كيشوتي
"اصولا باشيم نداشته را آزمون و سنجش قابل و عيني
در چه كنيم قضاوت مجرد و كلي مفاهيم eدرباره نميتوانيم
.آن اثبات در چه نفي
دارد ادامه
دانشجويي جنبش بلوغ ياددوران
شاه ، محمدرضا ديكتاتوري رژيم حاكميت و مرداد كودتاي 28
سياسي و اجتماعي -اقتصادي عرصه در وسيعي و گسترده تبعات
وابستگي و سقوط ورطه در را ايران و گذاشت جاي بر خود از
دانشجويي جنبش بلوغ عصر دوران ، همين در ولي داد سوق كامل
.گرفت شكل كشور
دانشگاه به شاه رژيم تهاجم سرآغاز كه دوران اين اوج نقطه
تاريخي حافظه در را دانشجويي مقاومت چندين بود ، تهران
شكلگيري منجربه كه مقاومت اولين.كرد ثبت كشورمان معاصر
وسيعي و گسترده بازتاب است ، آذر 1332 دانشجويي 16 جنبش
.گذاشت برجاي خود از جهاني رسانههاي و دانشگاهي محافل در
شد انجام بهمن 1340 در دانشجويي مبارزات و مقاومت دومين
نيروهاي هجوم مورد وحشيانه شكلي به دانشجويان آن در كه
.گرفتند قرار ارتش و پليس
به سال 1332 در كه مرداد انگليسي 28 -امريكايي كودتاي
و مسالمتآميز مبارزه دوره يك بر پاياني پيوست ، وقوع
گروهها ، سياسي فعاليتهاي در خشونتبار دورهاي بر آغازي
.بود مبارز نيروهاي و شخصيت
و عميقتر شكل دانشجويان ، فعاليت دوران اين در
ملي نهضت اجرايي بازوي كه طوري به گرفت بخود گستردهتري
برگزاري و اطلاعيهها و اعلاميهها نشر و چاپ در مردم
كشور دانشجويي جنبش دوش بر "عملا تظاهرات و اعتصابات
.بود استوار
سرلشگر و روزولت فرماندهي به كه كودتا پيروزي با
مخالف نيروهاي ساماندهي و ارتش از بخشي و زاهدي فضلالله
خود مصدق مرحوم و سقوط دولت گرفت ، صورت مصدق محمد دكتر
.كرد تسليم را
مصدق ، دكتر ملي دولت مخالف نيروهاي ميان در چند هر
ولي ، ميخوردند چشم به رضايي حاج طيب مرحوم چون افرادي
برخي و ايشان اسلامي ، نهضت مبارزات اوجگيري سالهاي در
با مخالفت در و پيوستند انقلاب جبهه به نيروها ، از ديگر
.گذاشتند جاي بر خود از نيكي نام شاه ، رژيم سياستهاي
نهضت به وي امثال و رضايي طيب مرحوم جوانمردانه پيوند
(ره)خميني امام حضرت رهبري با كه سال 42 اسلامي نيرومند
مزدور سران حكم به كه طيب شرافتمندانه شهادت و شد شروع
شد سپرده اعدام جوخه به تمامتر هرچه سرعت با پهلوي رژيم
بخصوص مردمي ، نيروهاي روحيه در بسزايي رواني تاثير
خاطر همين به و گذاشت بجاي تهران شهر جنوب اقشارمردمي
.برانگيخت دوچندان پهلوي رژيم عليه را مردم انقلابي كينه
تعطيلات در دانشگاه كه داد رخ زماني مرداد كودتاي 28
توسط فوري اقدام امكان و ;ميبرد سر به تابستاني
كلاس شروع با ولي.نداشت وجود كودتا رژيم عليه دانشجويان
دانشگاه و گرفت فزوني دانشجويان تحرك مهرماه 1332 ، در
.شد تبديل ضدكودتا سنگر مهمترين به "عملا
برشهاي در ميتوان را دانشجويي جنبش اين تكاپوي اوج
در بهويژه) كودتا از پس سالهاي كشورمان معاصر تاريخي
و چريكي گروههاي تشكيل در و (سالهاي 421339 سياسي فضاي
.كرد جستجو اسلامي انقلاب صدر سالهاي نهايت در
|