در مسئول مديران نماينده
مطبوعات بر نظارت هيات
ميشود انتخاب امشب
و چرا "جماعت با همرنگي"
چگونه؟
ملت نژادپرستترين فرانسويها
هستند اروپايي ملل ميان در
برخانواده واثرآن زن اشتغال
تجديد دادگاه راي با
"روز گزارش روزنامه"
نظر
شد ماندگار
در مسئول مديران نماينده
مطبوعات بر نظارت هيات
ميشود انتخاب
امشب
در مسئول مديران نماينده تعيين انتخابات:اجتماعي گروه
صرف و نماز اقامه از بعد امشب مطبوعات بر نظارت هيات
.ميشود برگزار وحدت تالار در افطار
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير مطبوعاتي معاون بورقاني احمد
گسترده مشاركت با كرد اميدواري اظهار مطلب اين اعلام با
و نشود كشيده دوم دور به انتخابات مطبوعات مسئول مديران
و انتخاب مطبوعات مسئول مديران نماينده مرحله همين در
.كند آغاز مطبوعات بر نظارت هيات در را خود كار
جلسه مطبوعات قانون اجرايي آييننامه ماده 30 براساس
مسئول مديران مطلق اكثريت حضور با انتخابات برگزاري
خواهد مخفي صورت به و ورقه با راي اخذ و مييابد رسميت
جلسه نشود حاضر اكثريت اول مرحله در كه صورتي در.بود
.ميشود تشكيل بعد هفته دو بعدي
انتخابات در ميتوانند مسئولي مديران شد متذكر بورقاني
كرده منتشر را خود نشريه از شماره يك حداقل كه كنند شركت
.باشند
.نيست تفويض قابل مسئول مديران براي راي حق شد يادآور وي
و چرا "جماعت با همرنگي"
چگونه؟
اصول كه بود كسي نخستين ارسطو ميدانيم كه آنجا تا
نيز و كرد تنظيم را متقاعدسازي و اجتماعي نفوذ اوليه
را انسان بودن اجتماعي كه نبود كسي اولين او كه ميدانيم
زنبور و مورچه همچون جانداران ديگر اينكه عين در.دريافت
تنها كه گفت ميتوان پس ميكنند ، زندگي اجتماعي نيز
جانداران طبيعت كل در بلكه نيست اجتماعي حيوان يك انسان
زيست اجتماعي صورت به كه هستند ديگري بسيار "حيوانات"
.ميكنند
اين اجتماعي ، است حيواني انسان كه نظر اين پيامدهاي از
به مربوط ارزشهاي بين تنش از پر حالتي در همواره كه است
.ميبرد سر به جماعت با همرنگي به مربوط ارزشهاي و فرديت
ميبريم سر به جامعه در كه انسانهايي عنوان به ما همه
ميشويم مجبور خاص ارزشهايي به دستيابي براي اوقات گاهي
خاص وضعيت در آنان همچون را خود و شويم همراه ديگران با
.دهيم قرار ايشان
به ميخواهيم.ميشويم دقيق كاربردي كلمات نوع در كمي
استفاده "گروهي بازيگر" ديگري كلمه از "همرنگ" كلمه جاي
مجسم را كساني ما ذهن در "همرنگ" كلمه گاهي.كنيم
ديگران با لازم انطباقات آخرين با را خود كه ميسازد
بدانيم بگذار":كه بگويند ميخواهند و كردهاند يكسو
".داد قرار تاثير تحت را مردم ميتوان چگونه
.داشت خواهيم بيشتري دقت "جماعت با همرنگي" تعريف در اينك
نتيجه در شخص عقايد يا رفتار در تغييري بايد را همرنگي
گروهي ، يا فرد طرف از كه خيالي حتي يا واقعي فشار اعمال
.دانست است ، آمده وارد
.ميكنيم بررسي را ساده مثالي
خود ، كلاس دانشجويان نماينده مورد در شما آوريد نظر در
اين براي لايقي شخص را او.نداريد نظر اتفاق ديگران با
دادن راي به حاضر عنوان هيچ به ابتدا در و نميدانيد كار
مثبت راي نماينده به همه شما دوستان ديگرنيستيد او به
با.كنند قانع نيز را شما دارند سعي همه و دادهاند
چون ليكن نيست قانعكننده شما براي ديگران دلائل اينكه
را شده كانديد شخص ظاهر به گرفتهايد قرار اقليت در
و ميپيونديد كلاس دانشجويان گروه به و ميكنيد انتخاب
.ميگرويد آنان عقيده به
:است مطرح سوءال چند مثال اين از پس حال
تن گروه فشار به افراد كه ميشوند سبب عواملي چه -1
دردهند؟
چه گروه افراد مثال اين در" چيست؟ گروهي فشار ماهيت -2
"واداشتند؟ همرنگي به را مخالف دانشجوي كه كردند
يا كرد؟ تجديدنظر عقيدهاش مورد در" مثال دانشجوي آيا -3
بوجود بود ، گفته "قبلا آنچه برخلاف تغييري "صرفا اينكه
"آورد؟
ادراكي قضاوت ميتواند گروهي فشار كه فهميد ميتوان چطور
متقاعد مثال مورد دانشجوي آيا.دهد قرار تاثير تحت را
را لازمه صلاحيت دانشجويان نمايندگي كانديد كه است شده
است؟ شده مسئله قبول به مجبور ظاهر به اينكه يا دارد
جماعت با همرنگي در مهم عامل دو به كه بود خواهد بجا حال
.كنيم اشاره
تشكيل را گروه اعضاي كساني چه:افراد شخصيت نوع -الف
ميدهند؟
به زودتر و بيشتر خيلي دارند كمتري نفس عزت كه افرادي -
نفس به اعتماد از كه آنهايي تا درميدهند تن گروه فشار
.برخوردارند بهتري
فشر اعمال كه گروهي تركيب به است مربوط دوم عامل -ب
:كه است موفقتر همرنگي ايجاد در گروهي.ميكند
.باشد متخصص افراد از متشكل -1
.باشند شده شناخته و مهم شخص براي گروه اعضاي همه -2
.باشند مقايسه قابل فرد با نحوي به گروه اعضاي -3
چقدر مشخص موقعيت يك در فرد كه است اين ديگر مربوط نكته
كه بود مطمئن "مثال دانشجوي" اگر.ميكند امنيت احساس
داشت بيشتري احتمال است همكلاسيهايش مقبول و علاقه مورد
.كند مخالفت آنان نظر با تا
يكي.دارد وجود همرنگي براي ممكن دليل دو صورت هر در
كه سازد متقاعد را شخص است ممكن ديگران رفتار اينكه
وي اينكه ديگر دليل و است بوده اشتباه وي اوليه قضاوت
طرد قبيل از).جويد احتراز گروه تنبيه از كه باشد مايل
از حتي يا و (گرفتن قرار تمسخر و ريشخند مورد و شدن ،
(...و مقبوليت دوستي ، قبيل از) كند دريافت پاداش گروه
بتوانند افراد هرگاه كه گرفت نتيجه ميتوان اينجا در
.است كمتر "معمولا جماعت با همرنگي گويند پاسخ محرمانه
محرمانه پاسخ از بتوان كه است مواردي در اين البته
با جهت آن از ما همه مواقع از بسيارينمود استفاده
ما راهنماي تنها آنها رفتار كه ميكنيم همرنگي ديگران
واقعيت تعيين براي ما اغلب و است صحيح و مناسب عمل براي
.هستيم متكي ديگران به امور
و مادي واقعيت كه هنگامي است معتقد "فستينجر لئون"
اتكاي مردم ميگردد مبهم فزايندهاي طور به فيزيكي
ترس از نه اما ميكنند پيدا اجتماعي واقعيت به بيشتري
در مناسبي اطلاعات گروه رفتار كه جهت آن از بلكه گروه ،
.ميگذارد اختيارشان در آنان از ديگران توقعات مورد
تخصص به بيشتر فرد هرچه كه دادهاند نشان تجربي آزمايشات
براي بيشتري تمايل باشد معتقد ديگر فرد صداقت و
.داشت خواهد او رفتار با همرنگي و وي از دنبالهروي
فرد يك از بيشتر متشخص و مرتب آقاي يك از بنابراين
.شد خواهد متابعت و پيروي ژندهپوش و موي ژوليده
رفتار مشاهده از ناشي كه همرنگي ميشويم يادآور ديگر بار
باشد مناسب عمل مورد در اطلاع كسب منظور به ديگران
با تنبيه خاطر به كه است همرنگي از عميقتر و گستردهتر
.ميگيرد صورت مقبوليت
"گروهي بازيگر" يا "جماعت با همرنگي" مسئله ترتيب هر به
به ما همه و است مشخص زيادي حدود تا افراد همه ميان در
با ميبريم سر به انساني اجتماع در كه افرادي عنوان
پيدا شايد و داريم آشنايي مورد اين مختلف مسائل و مشكلات
است نبوده بيجهت ايرانيان ما ميان در ضربالمثل اين شدن
:كه
"شو جماعت همرنگ رسوا ، نشوي خواهي"
سخا زهره:تنظيم و تهيه
ملت نژادپرستترين فرانسويها
هستند اروپايي ملل ميان در
شد منتشر لوموند روزنامه در كه مطالعاتي طرح يك به بنا
ميپذيرند آشكارا بيش و كم فرانسوي شهروندان از درصد 40
.دارند نژادپرستانه احساسات كه
از فرانسه خبرگزاري اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
سال طي كه نظرسنجي سلسله يك به بنا:كرد اعلام پاريس
گرفته 38 انجام نژادپرستي و ستيزي بيگانه مورد در گذشته
نژادپرست كه ميكنند تاكيد بيش و كم فرانسويها از درصد
درصد ، آلمانيها 23 نزد رقم اين كه حالي در هستند
اسپانياييها و درصد ايتالياييها 21 درصد ، انگليسيها 22
.است درصد 13
نژادپرست درصد با 45 بلژيك از بعد اروپا ، فرانسه مقياس در
.دارد قرار ردهدوم در
اعلام نفر يك فرانسوي چهار هر از كه است حالي در اين ،
.است الاصل خارجي وي جد يا كهوالدين ميكند
نفر يك فرانسوي هر 5 از نظرسنجيها اين از يكي به بنا
.دارد نژادپرستانه احساسات كه است اعلامكرده آشكارا
به ملي جبهه افراطي راستي دست حزب هواداران آنها ، از اغلب
است ، خارجيان مخالفمهاجرت كه لوپن ماري ژان رهبري
.ميباشند
عقب درحال جوانان درميان ويژه به نژادگرايي حال ، اين با
كشاورزان ، ميان در احساسات اين حاليكه در نشينياست
.است دار ريشه طبقات ساير از تجاربيش و داران مغازه
برخانواده واثرآن زن اشتغال
(پاياني بخش) ايران زنان اشتغال اجتماعي فرهنگي اثرات
جامعه در زنان حضور شاهد ايران ، در اسلامي انقلاب از بعد
كشور سياسي تصميمگيريهاي در زنان حضور و مشاركت.هستيم
به نظامي و هنري ابعاد در نيز و آموزش بخش در همچنين و
.است مشهود كامل طور
سرمايهگذاري ، حجم كاهش دليل به اسلامي انقلاب از بعد
مجبور توليد ، ظرفيت كاهش علت به كارخانهها ، از تعدادي
تركيب بررسي.شدهاند كار محيط از زنان كردن خارج به
.ميدهد نشان خوبي به را مطلب اين دوره ، اين طي در اشتغال
%سال 1355 ، 18 در مثال براي كشاورزي بخش در شاغل زنان
سال در رقم اين كه ميداد تشكيل را بخش اين كار نيروي
زنان سهم شده ياد سالهاي طي در.يافت افزايش 1365 ، 6/26
مقابل ، در است يافته كاهش %به 21 %از 52 معدن و صنعت در
%به 42 %از 23 زنان اشتغال عمومي اجتماعي ، خدمات بخش در
و كارفرما رده در شغلي وضعيت نظر ازاست يافته افزايش
است يافته افزايش %به 4/11 %از 4/0 ارقام بالا مديريتهاي
عبارت به.است اشتغال كيفيت بهبود نشانگر مساله اين و
.است شده بيشتر جامعه اقتصادي مديريت در زنان حضور ديگر
وجود.است كشور اقتصاد مبتلابه بيماريهاي از يك بيكاري
حضور.است مساله اين روشنگر كشور در بيكار ميليون دو
و مييابد كاهش اقتصادي تحول دورههاي در صنعت در زنان
پرورش ، و آموزش صحنه در فعاليت سمت به بيشتر اينان
.ميشوند كشانده عمومي بخش و دانشگاه درمان ، و بهداشت
هم هنوز صنعت ، بخش در اشتغال سطح كاهش اين عليرغم اما
به.بخشهاست ساير از بيشتر صنعت در زنان اشتغال ميزان
تشكيل را زنان را صنعت در شاغل افراد درصد كه 5/14 طوري
از بعد كه را دولتي بخش در اشتغال كه آن حال و ميدهند ،
اين بيانگر امر اين و است %داشته ، 5/13 اسلامي انقلاب
جايگاه صنعت بخش در زنان توسعه ، جريان در كه است واقعيت
و سرمايهگذاري عدم توليد ، كاهش وجود با يعني ويژهدارند
همچنان بخش اين در زنان حضور صنعت ، بخش از زن شدن خارج
صنعتي جريان شروع با و است شده حفظ بخشها ساير از بيش
.گرديد خواهد بيشتر زنان جايگاه شدن
نتيجه *
و ميگذارد اثر خانواده بر همه از بيش زنان اشتغال
امر اين و ميسازد دگرگون را فرزندان و شوهر و زن روابط
ديدگاه از را زن اشتغال كه صاحبنظراني توجه مورد همواره
.است داشته قرار نمودهاند ، بررسي جامعهشناسي
به خانه از خارج در زن كار كه است اين است مسلم آنچه
تنها نه امر اين.است گرديده منتهي ازدواج امر در تسهيل
موقعيتهاي و داده افزايش را مرد و زن متقابل ديدار
به بلكه ، است ، ساخته وسيعتر و متنوعتر را همسر گزينش
و است گرديده وي جهاز جانشين زن كار داريك ، ژان عقيده
.است ساخته فراهم همسر گزينش در مهم بسيار و تازه معياري
روابط بر ازدواج از بعد منزل از بيرون كار وجود اين با
در و ديدگاه همين از بلاد ، .است نهاده عميق اثراتي زوجين
از خارج در زن اشتغال از ناشي مسائل ساختن متبلور جهت
:مينويسد چنين آن اوليه مراحل در بويژه و خانه
خانه از خارج كارهاي به را زنان روزافزون اشتغال وقتي"
ميشود زيانهايي متوجه "معمولا ما توجه ميگيريم ، نظر در
اين ناگوار اثرات ولي ميرسد ، كودكان به راه اين از كه
در ".نميدهيم قرار توجه مورد مردان روحيه بر را وضع
مرحلهاي در كم دست گويي كه ميرسد نظر چنينبه نهايت
نظريههاي لحاظ از زن اشتغال اثرات -جامعه تكوين از خاص
.مييابد تجلي ديگر گونهاي به پارسوتر گرايانه كاركرد
برعهده را وظايف از دسته چند درآمد ، و شغل داشتن با پدر
اهميت برحسب.است اساسي خانوادهاش نظام نظر از كه دارد
را پدر جامعه نظام در كه است خانواده در او شغلي زندگي
نان كرده ، شغل ازدواج زن اگر.ميدانيم خانواده اصلي رهبر
.ميآيد ميان به شوهرش با رقابت خطر گيرد عهده به را آور
.است آور زيان خانواده هماهنگي و وحدت براي كه مسالهاي
بر آن آثار دارد ، نيز بسيار اهميت كه زن اشتغال ديگر بعد
كودكان كه امريكايي خانواده پنج هر از.است فرزندان
روزها آنها ، از يكي مادر دارند ، خردسالتر حتي يا دبستاني
.ميبرد سر به خانه از خارج در را
نظر از نميتواند آن از خلاناشي و خانه از مادر غيبت
جانب از مكمل سازمانهاي ايجاد لذا و بماند دور جامعه
اين مهم سوءال.ميشود آور الزام خصوصي بخش حتي و دولت
مادر جانشين ميتوانند مكمل سازمانهاي اين آيا كه است
بهتر بلاد ، شايداست منفي محققان از بسياري پاسخ گردند؟
و توجه براي":ميسازد مشخص را دلواپسي اين همه ، از
به خانه از خارج در والدين كه هنگامي كودكان از مواظبت
بسياري در.است آمده عمل به فراواني اقدامات سرميبرند ،
استفاده خويشان از يكي يا بزرگ مادر وجود از موارد از
.نيست ميسر خانوادهها اغلب براي كار اين ولي ميشود ،
و نيستند دسترس در ديگر خويشان يا بزرگ مادر "غالبا زيرا
جمله از اقوام پراكندگيميكنند زندگي دست دور نقاط در
بعضي.آورد بار به ما براي صنعتي تمدن كه است نتايجي
و خانه از مادر غيبت اوقات در را كودكانشان خانوادهها
بعضي ، .ميسپارند بيگانه اشخاص دست به مزد پرداخت قبال در
خانه در هم برخي و ميدهند جاي پرورشگاهها در را آنها
%قريب 20.ميآيند بار به خودسر صورت اين در كه ميگذارند
و قبل ساعات در ;ميكنند كار مادرانشان كه كودكاني از
.ندارند سرپرستي مدرسه از بعد
"مخصوصا و شوهر با او روابط بر زن كار ناپذر اجتناب آثار
خودش زندگي بر زن اشتغال كه تاثيري وسيله به فرزندان
اينكه عين در زنان واقع در.ميشود تشديد ميگذارد ،
فعال عضوي كنند ، رقابت مردان با معاش تامين در ميخواهند
نفر دو كار ناچارند روي اين از و هستند خانه در كارآمد و
.دهند انجام را
كارشناس مجيد دكتر
تجديد دادگاه راي با
"روز گزارش روزنامه"
نظر
شد ماندگار
گزارش روزنامه مديرمسئول محكوميت از پس:اجتماعي گروه
تجديد درخواست و امتياز لغو و متعدد نقدي جرايم به روز
راي نظر تجديد دادگاه گذشته چهارشنبه خرمي ، محمدعلي نظر
.كرد اعلام را خود قطعي
ماده بند 8 به باتوجه نظر تجديد دادگاه راي اين براساس
نقدي جزاي محكوميتهاي ترتيب به اسلامي مجازات قانون 22
ريال ، هزار دويست به ريال ميليون سه از را روزنامه اين
ميليون سه از و ريال هزار پانصد به ريال ميليون شش از
تجديد دادگاه همچنين.داد تقليل ريال هزار سيصد به ريال
عليمحمد آقاي محكوميت درخصوص قبلي دادگاه حكم نظر ،
صاحب و مسئولي مدير شغل از محروميت به مهدويخرمي
.كرد نقض را ديگر نشريه هر و روز گزارش روزنامه امتيازي
روز گزارش روزنامه مسئول مدير همچنين نظر تجديد دادگاه
پرهيز و اسلام انسانساز عاليه تعاليم ترويج و نشر به را
چاپ از اجتناب و عمومي اذهان تشويش و اكاذيب نشر از
اين.نمود هدايت و موعظه عمومي عفت خلاف تصاوير و مطالب
.است قطعي راي
|