دولتها امنيتي محيط و قدرت
و فراز در دادگستري و داوري
اسلام تاريخ فرود
دولتها امنيتي محيط و قدرت
است ، غيرمتمركز سياسي سيستم يك بينالملل نظام اگرچه *
و نبوده كمتر آن ساختمندي قوت هرگز وجود اين با
ميكند منعكس را زيادي ارزشهاي
لوزان باري :نوشته
لوزان محمد نور :ترجمه
"كاملا تاثيرات دولت مقام در قوي ، يا ضعيف خواه دولتها
جاي به بينالمللي (آناركي) مرج و هرج كلي ساخت بر ژرفي
شكل يك مرج و هرج بينالمللي سطح در.ميگذارند
مذكور (آناركي) مرج و هرج.است سياسي ساختار غيرمتمركز
نظم هرگونه از عاري كه هابز نظر مورد فردي مرج و هرج با
يعني -دولتها حاكميت ادعاي.ندارد شباهتي است سياسي
آن -خودگرداني مطلق حق از برخورداري مبنيبر آنها ادعاي
تعريف را بينالمللي نوين سيستم سياسي نظم كه است چيزي
به بنا پس برخوردارند ، حاكميت از دولتها اگر.ميكند
(آناركيك) مرجآميز و هرج آنها روابط ساختار تعريف
وضعيتي به ناظر بينالمللي (آناركي) مرج و هرج.ميباشد
براي شده مقرر سياسي سازماندهي و اقتدار آن در كه است
قرار كل دراختيار كه است چيزي آن از بيش مراتب به اجزاء
واجد هرگز را بينالمللي نظام كه ادعائي بنابراين.دارد
دولتها سياسي استحكام و ثبات بر نميداند نظم از سيستمي
براي آنها توانايي.دارد اتكاء آن متشكله عناصر بعنوان
نظم از سيستم آيا كه ميكند معين بخوبي ادعا اين تحقق
.نه يا است برخوردار
"ضرورتا كه نيست گونهاي به آناركي بينالمللي ، سطح در
بينالملل نظام اگرچه.باشد آشفتگي متضمن "معمولا حتي يا
قوت هرگز وجود اين با است ، غيرمتمركز سياسي سيستم يك
ميكند منعكس را زيادي ارزشهاي و نبوده كمتر آن ساختمندي
و فرهنگي بودن متمايز ملي ، سرنوشت تعيين حق نظير
حكومت داخلي ملاحظات تقدم و تاريخي ، سنن ايدئولوژيك ،
آن سياسي ساختار از نوع اين هزينه.بيروني منافع نسبتبه
جانب از همديگر با خود رفتاري تعاملات در دولتها كه است
عنوان به.نميشوند محدود بالاتري اقتدار مرجع هيچ
براي همگاني معضلي به ناامني مذكور وضعيت از پيامدي
البته.است هميشگي احتمال يك جنگ و گرديده مبدل دولتها
تصور را مرجآميزي و هرج وضعيت كه دارد وجود احتمال اين
به غيرمتمركز ساختار يك مثبت ارزشهاي آن تحت كه نمود
به ناامني و جنگ از ناشي منفي پيامدهاي و رسيده حداكثر
چنين كافي اگرنه لازم شرط يك.باشد يافته كاهش حداقل
سيستم كه است آن (آناركي) مرج و هرج از بيخطري تصوير
هر.باشد شده تشكيل يكپارچه /قوي دولتهاي از بايستي
شده تجزيه داخلي نظر از ضعيف دول همانند دولتها اندازه
كمك بينالمللي نظام ناامني و بيثباتي به آنها باشند ،
آنكه بواسطه ضعيف دولتهاي.آن نظم به تا ميكنند بيشتري
نظم به كمك هرگونه اعطاي از ميباشند انسجام فاقد خودشان
تجزيه مورد در همچنانكه.ناتوانند كليت يك بعنوان سيستم
دولتهاي مداخله ضعيف دول افتاد ، اتفاق در 1971 پاكستان
آنها همچنين نيازمندند ، بدان اغلب و فراخوانده را ديگر
دولتهاي.ميكنند فراهم خوراك بينالمللي رقباي براي
نظم به مساعدتي هيچ "اصلا ( آناركي) مرج و هرج دستخوش
باز زخمهايي بينالمللي نظام در آنها بدرستي:نمينمايند
سطح در آناركي ساختار آنها.لبنان نظير هستند ،
گروهها و افراد سطح در آناركي آشفتگي با را بينالمللي
بينالمللي محيط چارچوب در بنابراين.ميكنند رويارو
حضور كه نمائيم استدلال ميتوانيم كليت يك بعنوان
امنيت براي كافي اگرنه لازم شرط يك قوي دولتهاي
ضعيف دولتهاي وجود كه حالي در است ، بينالمللي
.بينالمللي ناامني جهت است دستورالعملي
چارچوب در انديشيدن شد بيان بحث پيشين قسمت در همچنانكه
باعث اينكه جمله من است ، مخاطراتي متضمن ملي امنيت
استثناي به امنيتي چارچوبهاي در دولتها همه تا ميگردد
واقعي جهان در اماشوند فرض همسان قدرت در اختلافاتشان
كه است بهگونهاي سياسي انسجام براساس دولتها توزيع
نيز امر اين نيستند ، هم مشابه بهوضوح و "دقيقا آنها
سيستم در.دربردارد عمدهاي امنيتي پيامدهاي خود بنوبه
از يكپارچه و قوي دولتهاي هست ، كه آنگونه بينالمللي
.نميروند فراتر سيستم اعضاي از تعيينكننده اقليتي
ناچيز اقليت يك "معمولا نيز مرج و هرج دستخوش دولتهاي
شده تجزيه ضعيفو دول از متنوعي دامنه هستند ، مضر اما
ازگونههاي مركب مخلوط اين.ميدهند تشكيل را اكثريت
محيط اصلي خصيصه كه است آن از حاكي مختلف
دولتهاي متجانس مدل در كه چيزي آن از امنيتيبينالمللي
آن طبق كه مدلي است ، متفاوت كامل بطور ميشود فرض قوي
قدرت موازنه چارچوب در ابتدا را ملي امنيت مسئله دولتها
از ناشي خارجي تهديدات با رابطه در "عمدتا و كلاسيك
.ميكنند درك يكديگر
ميان نهتنها بينالمللي روابط يادشده ، مختلط سيستم در
همچنين بلكه سياسي انسجام سطح يك از برخوردار دولتهاي
/قوي دولتهاي.دارد جريان مختلف سطوح به متعلق دول ميان
سياسي موجوديتهاي عنوان به همديگر با ميتوانند يكپارچه
مرتبط پايدار و مستقل "نسبتا بنيان يك برمبناي و منسجم
به منجر "عموما آنها درون در حكومتها جابجايي.شوند
تماسها و نميشود ، خارجي روابط در اصلي ائتلافهاي تجديد
و باثبات اقتدار مراتب سلسله يك طريق از طرف دو هر در
اين معني البته.ميگردد هدايت شده تعريف بهوضوح
/قوي دولتهاي ميان خارجي روابط كه نيست آن استدلال
تمام.است آنها داخلي موضوعات از جداي "كاملا يكپارچه
مداخله از شكلي مستلزم اندازهاي تا دولتها ميان تعاملات
همچنين قوي دولتهاي.است داخلي سياسي امور در غيرمستقيم
در "مستقيما داخلي جناحهاي از حمايت با اندازهاي تا
اسباب ميكوشند يا كرد ، خواهند مداخله يكديگر داخلي امور
كه آنجايي از اماسازند فراهم را خود علائق از پشتيباني
چنين برخوردارند ، انسجام از سياسي لحاظ به قوي دولتهاي
سياسي زندگي بومي الگوي بر نميتواند آساني به مداخلاتي
برجستگي در داخلي ، سياسي الگوهاي تقدم.يابد سيطره داخلي
عامل يك مثابه به خارجي امور پائين سطح "معمولا
غربي بزرگ دموكراسيهاي رايدهندگان رفتار در تعيينكننده
.است نمايان روشني به
كه است بهگونهاي وضعيت تعريف طبق طيف ، ديگر انتهاي در
مداخله انجام بدون ميتواند منسجم و يكپارچه دولت يك
در درگير آناركيك دولت يك داخلي سياستهاي در مستقيم
آناركيك دولت يك با پيوندي هر "تقريبا.آنشود با روابط
است ، قدرت سر بر داخلي رقابتهاي در جانبداري نوعي مستلزم
چيزي چنين بارز نمونه از 1976 لبنان تاريخ مختصر بررسي
ارتباط در دراماتيك كمتر صورتي به چند هر موضوع اين.است
صحت ميزان همان به نيز شده تجزيه يا ضعيف دولتهاي با
خودكار بطور "تقريبا دولتها گونه اين با پيوند.دارد
ماشين كه چرا است ، داخلي رقابتهاي در جانبداري متضمن
در مثال براي.است رقابتهايي چنين عيني تجلي خود دولت
ميان همساني "تقريبا شيوه به كشور در حاكمه قدرت آنگولا
در (UNITA) يونيتا جنبش و لائوندا در MPLA حكومت
نيز منصف خارجي دولت يك حتي.است شده تقسيم بيشهزارها
واقعيت اين از كشور ، مقام در آنگولا با خود روابط در
شناسايي را طرف يك نميتواند موصوف دولت.ندارد گريزي
بنابراين شود ، ديگر طرف براي خساراتي باعث آنكه بدون كند
منافع براي زيانهايي مستلزم عمل اين است ممكن حتي
دلايل درگيربنابه خارجي كشورهاي البته.باشد آن بلندمدت
از سياسي قدرت به مربوط ملاحظات و ايدئولوژيكي مختلف
دولتفاقد يك اندازه هر.شد خواهند خوشحال جانبداري
باشد ، سياسي اقتدار از باثباتي و روشن مراتب سلسله
با تا برميآيند درصدد آن با خود روابط در ديگر دولتهاي
مستقل نيمه شكلهاي همانند داخلياش سازمانهاي و جناحها
از نميتوانند شده ياد دول.كنند برخورد خودمختار شبه و
آن داخلي سياسي زندگي در موءثر "بعضا و مستقيم مداخله
.ورزند اجتناب
ميان روابط منطق مينمايد استدلال ليتل چنانكه بنابراين
ضعيف دولتهاي خود بين مناسبات و قوي و ضعيف دولتهاي
و بينالمللي قدرت موازنه تا ميگردد باعث كه است بنحوي
اختلال هم با ضعيف دولتهاي درون در داخلي قدرت موازنه
همراهي ضعيف دولت يك حكومت با كه دولتي هر.كنند پيدا
در كه است جناحي تقويت مشغول خودكار بطور "تقريبا ميكند
به.دارد بدست را كنترل قبضه داخلي رقابتهاي با ارتباط
ضعيف دولت يك حكومت به نسبت كه دولتي هر مقياس همين
از حمايت با كه است آن منزله به حقيقت در ميورزد خصومت
.ميكند ترغيب را آن ، تضعيف قدرت صاحب جناح داخلي رقباي
ضعيف دولت يك درون در داخلي قدرت موازنه كه هنگامي
پيامدهاي با رابطه در ميتواند خارجي حمايت است شكننده
.باشد تعيينكنندهاي عامل مذكور موازنه از حاصل داخلي
جهت شده انجام عمليات وسعت هم و حكومتها پياپي تغيير هم
سوم جهان كشورهاي از بسياري در سياسي مخالفتهاي سركوب
و ناپايدار اغلب آنها داخلي موازنه كه دارد آن از حكايت
يك در كه وقتي گفته ، پيش دلايل موجب بهاست مخاطرهآميز
ابعاد باشند ضعيف دولتهاي بازيگران همه يا برخي سيستم
حائز ضعيف دولتهاي خود براي هم امنيتملي داخلي سياسي
ميان امنيتي روابط چارچوب در هم و است بيشتري اهميت
دولتي بين روابط ليتل.كليت يك عنوان به سيستم در دولتها
قوي دولتهاي از مركب كامل بطور فرضي سيستم يك در را
كلاسيك مدل با كه ميكند توصيف بهگونهاي يكپارچه
ميان روابط كه آنجايي از.است متناظر قدرت موازنه
قدرت موازنه ولي گيرد مي قرار مدنظر ضعيف و قوي دولتهاي
سياسي امتيازات از قوي دولتهاي.مينامد "نامتقارن" را
آنها به همواره روابطي چنين در كه برخوردارند مهمي بسيار
دولت داخلي قدرت موازنه در موجود ائتلاف تا ميدهد امكان
صحت آن معكوس استكه حالي در اين سازند ، دگرگون را ضعيف
.ندارد
دارد ادامه
و فراز در دادگستري و داوري
اسلام تاريخ فرود
2
معاديخواه عبدالمجيد
قضاوت و فتوا مشترك مرز
اين رادر قضاوت و فتوا كه است سودمند نكته اين يادآوري
دو ، اين رابطه:گفت ميتوان كه چنان است ، مشترك مرز نگاه
كه توضيح اين بااست بوده مطلق خصوص و عموم اصطلاح به
خود كه است مينشسته داوري كرسي بر كسي بعثت ، فرهنگ در
از فراواني شمار در.است ميدانسته صالح فتوا براي را
پيام است ، تاكيد مورد قضاوت حساسيت آن در كه روايتهايي
ابتذال.مينشينند فتوا كرسي بر كه كساني براي ست مشتركي
-بعثت زلال از حاكم اسلام جدايي روند در -قضاوت و فتوا
.پرداخت آن به بايد ديگر جاي در كه است ديگري بحث
بر روزي اگر.پژوهش براي است پهناوري پهنه زمينه ، اين در
بايسته كه گونه آن -را اسلام در قضاوت تاريخ كه شويم آن
در كه است روايتهايي آن از مهمي فصل كنيم ، تدوين -است
گستردهتر ، آن ازاست شده تاكيد قضاوت حساسيت بر آن
ياد (ص)پيامبر ياران رسم و راه از آن در كه است فصلي
احساس فتوا و داوري كرسي بر نشستن از چگونه كه ;شد خواهد
.داشتند نگراني
تنها و ;ميكنم بسنده گذشت چه آن به فرصتناگزير اين در
به آن در كه ميآورم نمونه عنوان به را روايتها از يكي
:است شده گوشزد سهمگينشان مسئوليت قاضيها
قرار حسابرسي تنگناي چناندر رستاخيز در دادگستر ، قاضي
داوري به تن دو ميان هرگز كاش ميكند آرزو كه ميگيرد
(5)!نمينشست
كه است مكرر حديثي متون در چندان روايت اين پيام مضمون
را تعبيري چنين.شد دچار ترديد به آن در نتوان شايد
فرهنگ در داوري كرسي حساسيت به جز دادگستر قاضي پيرامون
اگر هشدارهايي چنين كه است روشن.كرد تفسير نبايد بعثت
.بود خواهد سرنوشتي چه را قضايي دستگاه شود ، گرفته جدي
!قاضي بلند جايگاه -2
قاضي جايگاه است ، سهمگين و سنگين قضاوت مسئوليت كه چنان
بلندي جايگاه -تكليف و حق پيوند به توجه با -نيز قضاوت و
اسلامي ، امت رهبر از پس كه ديد خواهيم ينده آ در.است
در.است بوده جايگاه برترين است قضاوت متصدي كه كسي مقام
فرزندان حاكميت با فتنه اوج از پيش و -خلافت عصر
آن به اشاره كه بود ميتوان واقعيت اين شاهد -ابوسفيان
.داشت خواهيم فرصتي -خود جاي در -را
قضاوت فرهنگ و (ص)پيامبر رهنمودهاي -3
اسلامي جامعه حساسيت در (ص)پيامبر سيره اثرگذاري بر فزون
ژرف تاثيري را حضرت آن رهنمودهاي و ، عمل قضاوت به نسبت
آن جمعبندي در.است بوده اسلامي تمدن در قضاوت فرهنگ بر
-حديث متون به نگاه نخستين در -ميتوان زمينه اين در چه
:افزود بايد بحث اين به را فصل دو كرد ، اشاره آن به
قضاوت شرايط -1
قضاوت آفات -2
تعبير سوء از پيشگيري
سيره به استناد با -را قضاوت آفات و شرايط كه آن از پيش
ناگزير شوم ، يادآور فصل دو در -(ص)پيامبر رهنمودهاي و
ياران چه باآن:كه باشم داشته اشارهاي نكته اين به بايد
قاضي مسئوليت سنگيني پيرامون حضرت آن از (ص)خدا رسول
دچار تنگنايي به اسلامي جامعه كه ميرفت بودند ، شنيده
.شود
ست سخناني تعبير سوء اين از درپيشگيري را (ص)خدا پيامبر
بر تكيه با مسئوليت ، اين پذيرفتن به ياران تشويق در
به اين از پيش كه روايتهايي همان ميان در.غيبي امداد
كه گاه آن تا قاضي ، كه است نهفته نكته اين شد ، اشاره آن
فرشتگاني حمايت پناه در بنشيند ، داوري كرسي بر خلوص با
قطع او تبعيضآميز و هوسآلود گرايش با حمايت اين است ،
(6).شد خواهد
:ها پاورقي
شماره 14988 حديث ص 93 ج 6 ، همان ، -5
مضمون همين با روايت سه ص 92 ، ج 6 ، همان ، -6
|