سياسي ورقابت قدرت منابع
درفرازوفرود ودادگستري داوري
اسلام تاريخ
سياسي ورقابت قدرت منابع
پاياني بخش -دولتها امنيتي محيط و قدرت
ميتواند شمال سياسي رقابت و منابع تناسب عدم تركيب
ميزان رابه سوم جهان دولتهاي داخلي امنيت مسائل پيچيدگي
دهد افزايش زيادي
به تمايل اندكي ميزان به شمال كشورهاي با سوم جهان روابط
تلاشهاي چه اگر مينمايد ، محدود را زور از استفاده
در متحده ايالات تلاشهاي نظير مقطعي ميانجيگرانه
تكثير مقابل در ابرقدرتها مشترك مبارزه و خاورميانه ،
اما انگاشت ، ناديده نبايستي را هستهاي تسليحات افقي
از را سوم جهان كشورهاي امنيتي محيط اغلب شمال با تماس
دولتهاي داخلي سياسي كاستيهاي شدن دائمي به كمك طريق
درميان نظامي و سياسي تناقضات تقويت بواسطه و سوم ، جهان
تماس سوم جهان دولتهاي براي.ميبخشد بيشتري وخامت آنها
درگير مستلزم اجتنابناپذير "تقريبا گونهاي به شمال با
مسابقه و هماوردي اين مفهوم.ميباشد جهاني رقابت در شدن
به شمال برتر و گسترده بسيار قدرت منابع كه است آن
نقش ايفاي سوم جهان ضعيف سياسي محيط در رقابتي شيوهاي
كه است آن معني به همچنين رقابت اين در شدن درگير.نمايد
رقابت چارچوب در سوم جهان دولتهاي ضعيف سياسي ساختارهاي
واقع مذكور قدرت منابع معرض در غرب و شرق ايدئولوژي
.ميشوند
ميتواند شمال سياسي رقابت و منابع تناسب عدم تركيب
ميزان به را سوم جهان دولتهاي داخلي امنيت مسائل پيچيدگي
تناسب هم با طرفين منابع كه آنجايي از.دهد افزايش زيادي
اندك بسيار هزينه با ميتوانند توانمند قدرتهاي ندارند ،
قدرتهاي /دولتها داخلي سياستهاي در گستردهاي مداخلات
متحده ايالات نظير بزرگي قدرتهاي.رسانند انجام به ضعيف
سياسي منابع از فراتر بسيار وسعتي در قادرند آساني به
هم و دولت مقام در هم كه كشورهايي در حصول قابل محلي
.سازند فراهم دسترس قابل منابع ضعيفند ، قدرت بهعنوان
شامل كه اسرائيل به متحده ايالات كمكهاي استثنايي مورد
ميباشد جمعيت ساليانه سرانه دلار صد چند معادل مبالغي
روزگار دربزرگ قدرتهاي امكانات از است گويايي نمونه
قادر را بزرگ قدرتهاي منابع ، در تناسب عدم اين استعمار
ضعيف دولتهاي سياسي حيات آن از استفاده با تا ميساخت
آگاهي خود رشد با اما نمايند ، كنترل "مستقيما را كوچك
است گشته سپري آساني كنترل چنين دوران سوم جهان در سياسي
.نيست امكانپذير وجه هيچ به عالم نقاط اغلب در و
است آن كنوني شرايط در منابع تناسب عدم تاثير عموميترين
و گرديده تقويت ضعيف دولتهاي در داخلي و سياسي تجزيه كه
رقيب جناحهاي براي خارجي منابع آميز رقابت تدارك بواسطه
نه ليتل نظر مورد نامتقارن موازنه آثار.ميشود دائمي
طريق از همچنين بلكه ميبخشد شدت را داخلي رقابتهاي تنها
منابع بر مبتني اينكه معني به) طبيعي پيروزي از ممانعت
بسوي پيشرفت كشور در منسجم جناحهاي از يك هر (باشد داخلي
بيشتر را يكپارچگي و قوت از برخوردار دولتي ساختار يك
قدرت موازنه بر مبتني مناسبات كه جايي هر.ميسازد كند
در ميتوانند آساني به خارجي متحدين باشد ، غالب نامتقارن
تعيين عامل ضعيف دولت درون در داخلي قدرت موازنه
جلب منظور به رقيب جناحهاي كه هنگامي.باشند كنندهاي
مسابقه هم با داخلي موازنه تغيير جهت خارجي حمايت
خارجي سياسي عوامل كه است آن مذكور مناسبات ميدهندنتيجه
.ميشوند تزريق داخلي سياسي حيات به
براي ميتوانند سوم جهان دولتهاي كه عاملي تنها "تقريبا
بسيج گيرند بهره آن از شمال گستردهتر منابع با مقابله
فرايند در تودهاي بسيج مختلف اشكالاست تودهاي
مورد بسيج سطح اما نمود ، ايفاء قاطعي نقش استعمارزدائي
كه است چيزي آن از بيش بسيار خارجي نفوذ جبران جهت نياز
يا.داشت ضرورت خارجي مستقيم كنترل به بخشيدن خاتمه براي
و كوبا ايران ، ليبي ، همانند دولتها از اندكي تعداد كه آن
دارند ، دسترسي تودهاي بسيج از توجهي قابل سطوح به ويتنام
دولتهاي در تودهاي بسيج به دسترسي چگونگي كل در اما
اما است ، سودمندي ابزار انقلاب.است آشكاري معضل ضعيف
امر اين گردد ، ناكام انقلاب اگر.آميز ابزاريمخاطره
را بيشتر خارجي مداخله و بخشيده شدت را داخلي تجزيه
است تهديدي خود نوبه به نيز وضعيتي چنين برميانگيزد ،
مرج و هرج حالت به ضعيف موقعيت از دولت دادن سوق جهت
به ميتواند امر اين شود ، پيروز انقلاب اگر(آناركي)
گردد ، منجر شمال سوي از وارده فشارهاي تشديد و توسعه
.افتاد اتفاق وايران كوبا درمورد كه همانگونه
مطرح تسليحات عرضه چارچوب در شمال مداخلات اصلي پيامد
مادي و تكنولوژيكي منابع آن در كه عرضهاي يعني ميشود ،
جهان دولتهاي ميان امنيتي روابط در تا ميشود باعث شمال
كشورهاي از اندكي تعداد تنها.آيد پديد عظيمي تفاوت سوم
ظرفيت از هندوستان و آرژانتين برزيل ، نظير سوم جهان
كشور سه اين حتي برخوردارند ، جديد اصلي سيستمهاي توليد
شمال عرضه به وابسته پيچيدهتر بخشهاي و مواد در نيز
سوم جهان دولتهاي از قليلي تعداد تنها حقيقت در.هستند
طور به را نظام پياده به مربوط عمومي تجهيزات قادرند
كليت يك مثابه به سوم جهان اما نمايند ، توليد مستقل
وابسته شمال به پيشرفته تسليحات عرضه زمينه در "عميقا
كننده عرضه خارجي منابع به وابستگي واقعيت همين.است
تفاوتهاي مهمترين از يكي از است نشانهاي خود تسليحات
.سوم جهان امنيتي محيط و شمال دولتهاي امنيتي محيط ميان
شده عرضه شمال توسط رقابتآميز فرايند يك در كه تسليحاتي
بر شديد بسيار فشارهاي اعمال براي ابزاري عنوان به است
كلي فشار از جداي.ميگيرند قرار استفاده مورد سوم جهان
ميسازد مجبور را سوم جهان كشورهاي كه اقتصادي و امنيتي
تغيير "سريعا استانداردهاي با همطرازي كسب براي تا
تلاش شمال دولتهاي توسط شده توليد نظامي تكنولوژي يابنده
تجارت از ناشي تغييرات به نسبت همچنين آنها نمايند ،
.آسيبپذيرند "شديدا خود منطقه امنيتي محيط در تسليحات
منطقهاي رقابتهاي طرفين از يكي براي مدرن تسليحات عرضه
در اگر حتي كه ميكند ملزم را ديگر طرف سوم جهان در
عرضههاي جستجوي به نباشد نيز نامساعدي "جدا وضعيت
واكنش -كنش كلاسيك الگوي حال هر به.بپردازد جبرانكننده
از متفاوت "كاملا ميكند ، ايجاد را آن تسليحاتي رقابت كه
تسليحات كننده توليد اصلي دولتهاي خود بين كه است رقابتي
كند "نسبتا جهش واسطه به توليدكنندگان ميان.دارد وجود
سنجيده رقابت سرعت توليد ، ظرفيت پيشبيني قابل فاكتورهاي
كه دولتهايي ميان مسابقه يك در اما.است شده حساب و
توليدكنندگان از را شان تسليحات و نبوده توليدكننده
(ثانويه تسليحاتي مسابقه) مينمايند دريافت يا خريداري
محدوديت كننده دريافت جذب نرخ و اعتبار درجه استثناي به
.ندارد وجود تسليحات انباشت سرعت براي چنداني
مالي كمكهاي قبل از را هزينههايي است ممكن عرضهكنندگان
اقتصادي طبيعي محدوديتهاي همچنين شوند ، متحمل
حاكم شان تسليحاتي انبارهاي اندازه بر دريافتكنندگان
نازلي حد در سوم جهان تسليحاتي سطوح كه هنگامي.نيست
پيشرفته تسليحات از كوچكي "نسبتا رقم عرضه حتي باشد ،
موازنه در ناگهاني و بزرگ دگرگوني يك به ميتواند
نرخ هم ثانويه تسليحاتي رقابتهاي.شود منجر منطقهاي
واقعي ظرفيت از را آنها پيچيدگي سطح هم و تسليحات عرضه
عنوان به.ميسازد منفك مسابقه در درگير دولتهاي توليد
رقابتهاي به نسبت ثانويه رقابتهاي توجه ، قابل پيامد يك
كمتري بسيار پيشبينيپذيري قابليت و ثبات از اوليه
عمومي بيثباتي به ءخود نوبه به نيز امر اين برخوردارند ،
.مينمايد فراواني مساعدت سوم جهان امنيتي محيط در زندگي
وضوح به را فرايند اين جنوبي آسياي هم و خاورميانه هم
رقابت يك بطن در پاكستان و هندوستان.ميسازند نمايان
مسابقه اين شدهاند ، گرفتار مدت طولاني ثانويه تسليحاتي
متحده ايالات كه زماني ، يعني شد آغاز دهه 1950 اوايل در
اتحاد مقابل در خود محصورسازي سياست از بخشي عنوان به
.كرد اقدام پاكستان براي مدرن تسليحات عرضه به شوروي
در مهم جنگ دو در بويژه را تسليحات اين همواره پاكستان
با همچنين است ، نموده جهتگيري و هدايت هندوستان مقابل
چيني و آمريكايي عرضهكنندگان سخاوت از بهرهگيري
كه جويد شركت هندوستان با مستمر رقابت يك در است توانسته
هندوستان رقابت اگرچه.نبود امكانپذير صورت اين غير در
نظر از اما ميكند ، پيچيده را خاص رقابت اين سيماي چين و
همواره خارجي تسليحات عرضه برانگيختن پاكستان براي سياسي
با رقابت در تا ساخته قادر را آن كه است بوده شيوهاي
چنين فقدان شرايط در.آورد دوام بزرگترش بسيار همسايه
و منابع وجود با هندوستان كه است باور غيرقابل عرضهاي
آنچه از بيش سلطهاي از بتواند گستردهترش "طبيعتا ظرفيت
ميكند ، اعمال هند قاره شبه بر "عملا هماكنون كه
كشور اين اسرائيل به آمريكا كمكهاي همچنينشود برخوردار
نابرابريهاي مقابل در را خود بقاء تا ميسازد قادر را
.كند حفظ بزرگ
افزايش ضمن خارجي تسليحات عرضه گفته ، پيش مورد دو هر در
بسيار مقياس يك در جنگهايي تا است شده باعث هزينه
تنهايي به محلي منابع چارچوب در كه آنچه از وسيعتر
كه آن مهمتر نكته امابپيوندد وقوع به است امكانپذير
داخلي سياستهاي بر خارجي مداخله تاثيرگذاري با عرضه اين
.است توام محلي مناقشات نمودن دائمي طريق از شده تجزيه
جانب از خارجي تسليحات عرضه انگيختن بر سياسي لحاظ به
منطقهاي دولت هيچ كه ميبخشد اطمينان او به ضعيفتر طرف
قادر افزونتر محلي منابع و توانايي از برخورداري عليرغم
كه آنجايي از.يابد دست مسلط موقعيتي به آساني به نيست
تا ميشوند هدايت خود بين رقابتهاي موجب به بيشتر قدرتها
از و منطقهاي و محلي پيامدهاي به نسبت دلمشغولي اساس بر
جانبداري به "معمولا محلي نفوذ به آنها دسترسي كه آنجايي
طبيعي پيامد "نتيجتا دارد ، بستگي منطقهاي مناقشات در
منطقهاي رقابتهاي شدن دائمي سوم جهان در مداخلهشان
افتد ، اتفاق منطقهاي پيروزي يك كه صورتي دربود خواهد
خواهد قدرتها از يكي نشانده دست دولت غلبه معني به اين
آن به معطوف همواره قدرتها رقابت پويايي اين بنابر بود ،
منطقهاي معارض طرفهاي براي منابع تامين طريق از كه است
.ورزند مبادرت تلافيجويانه و جبراني اقدامات انجام به
بوزان باري :نوشته
نورمحمدنوروزي :ترجمه
درفرازوفرود ودادگستري داوري
اسلام تاريخ
4
معاديخواه عبدالمجيد
فرض بايد است ، كاسبكارانه و دقيق محاسبه بناي اگر اينك
پرداخته نان تكه برابر 8 در را درهم ميهمان ، 8 آن كه شود
(10) !است بوده تو آن از آن تكهي يك تنها كه ;است
چون بود ، ناخرسند درهم گرفتن 3 از كه دادخواهي !شگفتا
از -شنيد رياضي محاسبهي با -را (ع)امام روشن توضيح
به داستان اين در انديشه با.شد خرسند درهم يك گرفتن
كه يافت دست ميتوان مهم نتيجهي اين به اهميت ، كم ظاهر
جامعه رواني امنيت در ميتواند سالم قضايي دستگاه چگونه
.باشد داشته نقش نيز
با ;ميكنم بسنده ناگزير گذشت چه آن به فرصت اين در
براي تلاش با بويژه (ع)امام داوريهاي در پژوهش يادآوري
خلافت در حضرت آن كه داوريهايي كردن جدا و آن طبقهبندي
فرصتياست اينكداشتهاند خود خلافت روزگار در يا عمر
روزگار قضاوت زمينه در ديگر ، نكتهي چند به اشاره براي
.دوم خليفه خلافت
دادخواهان امنيت
نامههايي از ميتوان بيشتر را روزگار آن در قضايي سياست
قاضيهاي يا حكومت كارگزاران آن مخاطب كه بركشيد
عنوان به زمينه اين در.بودهاند شريح چون پرآوازهاي
ابوعبيده آن مخاطب كه كرد ياد ميتوان نامهاي از نمونه
(11).است شام در جراح
تامين ضرورت بر تاكيد نامه ، آن در برجسته نكتههاي از
اثرپذير -اسلام جهان حاكم.است دادخواهان سود به امنيت
در بسا كه است داشته توجه واقعيت اين به -بعثت فرهنگ از
او بر را آنچه بيان جرات دادخواهي سياسي ، ناسالم فضاي
حق گواهي پيامدهاي از گواهان يا ;باشد نداشته است گذشته
تامين و ستمديدگان روحي تقويت در حكومت.بهراسند
.دارد بردوش مسئوليت از بارگراني امنيتشان
كور گرههاي از -گذشته روزگار چون -نيز امروز نكته اين
اطلاع نگارنده كه آنجا تا كه است مظلومان دادخواهي در
.است نشده زمينه اين در بايستهاي كار دارد ،
ستمديدگان پناه قضايي ، دستگاه
جامعه در كه است شده تاكيد نيز نكته براين نامه همان در
شود عمل -دادگاه در بويژه و -دادرسي در چنان بايد اسلامي
دستگاه و پناه را قاضي جامعه ، آسيبپذير قشر همواره كه
با موجود وضع مقايسه در.بدانند خود پناهگاه را قضايي
خودداري نظري اظهار هرگونه از اسلامي و انساني آرمان اين
مسايل خم و پيچ در -قضايي دستگاه متوليان كاش.ميكنم
پيدا نقاديهايي چنين براي فرصتي خود -روزمره و فراوان
!كنند
كارگزاران ارزيابي معيار
بعثت خوش بوي هنوز كه -روزگار آن در برجسته نكتههاي از
به دوم خليفهي مكرر تاكيدهاي -است ميرسيده مشام به
سندها جمعبندي در.است قدرت مراكز به مردم دسترسي ضرورت
شايستگي اصلي شاخص كه گرفت نتيجه ميتوان خاطرهها و
بوده او به مردم دسترسي امكان ميزان عمر ، نگاه در حاكم
(12).است
اين در نميتوان كه اسلامي جمهوري عمومي كاستيهاي از
تمركز انداخت ، خاصي گروه يا فرد گردن به را گناه زمينه
از جز كاري زمينه ، هر در گويي كه چنان ;است قدرت
معمايي چون مشكل اين از اگر.نيست ساخته مقام بالاترين
با -چه آن.است نيالوده گزافه را قلم شود ، ياد مديريت در
است ، افتخارآفرين و ستايشانگيز -معما اين به توجه
از پيش و پيامبر رحلت از پس چندي -خلفا مكرر هشدارهاي
.است -بنياميه فتنه شدن سايهگستر
شهروندان حقوق
-(13)دادخواهي در بويژه -شهروندان حقوق بر مكرر تاكيدهاي
به عاص عمرو چون نفوذي با شخصيت صريح و سخت توبيخ نيز و
در (14).است واقعيت اين بر گواهي مصر مردم تحقير دليل
-عاص پسر عمرو زندگي شرح در ابنعساكر را چه آن زمينه اين
.است سودمند نيز است آورده-دمشق مدينه تاريخ در
ص 835836 همان ، -10
ص 776777 همان ، -11
ص 772 و ص 770 همان ، -12
ص 767 همان ، -13
ص 770 همان ، -14
|