...تنيده درهم دايرههاي
راديو انگليسي شنوندگان نظر
شكسپير مورد در سي بي بي
جهاني جشنواره در من و ماه
ولفآلمان ويدئو
...تنيده درهم دايرههاي
در ايراني سفالگران سالانه دو نمايشگاه ششمين به نگاهي
معاصر هنرهاي موزه
را جامعه هر حساسيت حد و سرزمين هر هنر كه ميگويند
.شناخت بوم و مرز آن سفالين آثار از ميتوان
خالصترين.هنرهاست انتزاعيترين و خالصترين سفالگري
آب مشتي ساده ، بسيار ابزاري با هنرمند ذهنيات كه چرا است
است حجمي كه چرا است انتزاعيترين و مييابد عينيت خاك و
زيبايي كيفيت چنانچه و اندازهها حدود در شده محدود
بروني واكنش جز نميماند چيزي كنيم سلب آن از را شناختي
حداقل است اصيلترين و بيجان ، مادهاي بر هنرمند ذهن
سفالگري ساله هزار پيشينه 8 كه ايران ساكن ايراني براي
.دارد خود كارنامه در را
كافي است خاك و آب تنها سفالگر دستمايه چون آنكه تصور
مسئوليت و كند رها هنري وظيفه قيد از را خود كه نيست
.كند سلب تجسمي صددرصد هنر اين ماحصل از را پيامرساني
با 453 ايران معاصر سفالگران سالانه دو نمايشگاه ششمين
هنرهاي موزه در آذرماه از 28 هنرمند از 167 سفالينه
.دارد ادامه نيز ماه دي تا 28 و يافته گشايش معاصر
هنر.است چشمگير نمايشگاه اين در زنان حضور همه از بيش
سالانه ، دو نمايشگاه ششمين در و سال 1377 در سفالگري
.است شده زنان جولان عرصه
يافتهاند را آن اجازه نيز مردان اثر ، هر 10 ، 15 ميان در
گذارند نمايش به را خود ساختههاي از اثري دو يكي كه
مردان ذهن حاصل سفالينههاي آثار ، اين ميان در كه والحق
.داريم ذهن در هنر از ما كه آنچه به است ، نزديكتر هنر به
ليوانها ، تنگها ، بشقابها ، كوزهها ، كاسهها ،
بيش تكرار...غولپيكر گلدانهاي ابريقها ، پيهسوزها ،
بيننده براي چيزي نمايشگاه پايان در مدور حجمهاي حد از
مجموعه ، چند تنها سفالينه ، همه اين ميان.خستگي جز ندارد
قانبيگي ، مهدي منيرو كتيبه و حواصيل مجموعه جمله از
سوسكهاي مجموعه فحري ، سيدكيوان لانهزنبوريهاي مجموعه
انوشفر ، محمدمهدي زرينفام كاشيهاي فياضيآزاد ، بيتا
پرواز در پروانههاي حجازي ، رضازاده رويا حصيربافهاي
بهنام ، پريسا مدور و مثلث حجمهاي پورستگري ، منصوره
سنجري سليم آثار و مهشيدودودزاده تنيده هم در دايرههاي
. برميانگيزد را بيننده اعجاب كه است
خلاقيت برابر در تسليم سر كه است اينان آثار به نگاه با
آيا كه ميكنيم شك اثر جنسيت در حتي و فروميآوريم
سنگ؟ حتي يا شيشه يا است گل از ساخته اين "واقعا
سفالي آثار فروشگاه يك در ميتواند كه ظرفهايي غيراينها
آنكه از بيش آنها مشابه كه ظرفهايي باشد ، عرضه قابل هم
"غالبا و دارد روزانه زندگي در كاربرد باشد ، توجه قابل
.برميانگيزد را توجه ظرف از بيش مظروف
اختصاص كلپورگان سفالگر زنان آثار به نمايشگاه جنبي بخش
ظروف ساخت مراحل بخش ، اين به ورود از پيش و است يافته
.ميبينيم تصاوير در را سفالي
آن از ورزميدهد ، دست با را گل مرارت ، به روستايي زن
و دستگاه و بيقالب ميدهد ، شكل را خمير ميسازد ، خمير
كاسه و ميسازد آب تنگ تكنولوژي ، هرگونه از محروم
سياه رنگ با ظروف اين تن بر و ميسازد گلدان و ميسازد
وقتي نمايشگاه آثار كليه از بازديد از پس.مياندازد نقش
اين تنها ميرسيم ، كلپورگان زنان سفالينههاي به
امكاني هر از محروم كه ميكنيم تحسين را روستاييزادگان
.زيباست راستي به كه كردهاند خلق سفالينههايي
اختيار در با شهرنشين هنرمندان چرا كه ميشويم متعجب و
امكان و خلاقه حس از برخورداري حداقل ، و امكانات داشتن
وجود ،(يافته پرورش شهر متمدن فضاي در كه) نوآوري
شهرهاي در هنري رشته اين مجرب استادان و متفرقه كلاسهاي
و هستند ماهر كار كپي يك همچنان تهران ، ويژه به و ديگر
زيرخاكي آثار همچون آثاري خلق با بوده هم نبوغي اگر
.است نكرده پيشرفت و زده جا در قديمي
.ميخورد چشم به بسيار كپي آثار عظيم مجموعه اين در
با هم چنداني فاصله كه پيشينياني آثار از حتي كپيهايي
ميزند را نخست حرف حجم سفالگري در كه اگرچه.ندارند ما
حجمها تلفيق از ميتوان ولي است حجم تكرار آثار تمام و
اين جاي متاسفانه كه كرد خلق ويژه اثري و نوآفريد سبكي
.است خالي بسيار سفال دوسالانه ششمين در بدعت
كندوهاي چون را گل حفرههاي بتواني آنكه يعني نوآوري
پرداخت ظريف چنان حفرهها اين و بزني پيوند هم به زنبور ،
نوآوري برميدارد ، ترك هم نگاه با حتي كني حس كه شود
كه طبيعي چنان و قالببزني را سفالي سوسك آنكه 700 يعني
عقب به قدم اشمئزاز يا وحشت از اول نگاه در بينندهات
سينه چهارپايان از مجموعهاي آنكه يعني نوآوري بگذارد ،
بر رنگي و باشند رژه حال در برافراشته سر و داده جلو
.شدهاند گرفتار نور بازي در گويي كه باشي زده پيكرشان
قجر عهد از پيش زرينفام كاشيهاي بتواني كه يعني نوآوري
كاشي كه زمان آن كه بگويي بينندهات به و بزني قالب را
كاشيهاي 8 كاشيسازها باشد ، نميتوانسته و نبوده طلا
.پروردهاند دست به را اسليمي نقوش با فام زرينه گوش
بيافريني سراميك از مجموعهاي بتواني آنكه يعني نوآوري
بر چشم و برف ماه ، دريا ، گل ، رقص ، زندگي ، از نقشهايي با
.سراميك تكههاي
يك هم و است صنعتگر يك هم سفالگر كه است پذيرفته اين
سفالگري اگرجداست يكديگر از دو اين مرز ولي.هنرمند
هنري نمايشگاه يك در جايي سفالي صنعتي آثار باشد ، صنعت
ميبايد هنر بنگريم ، آن به هنر چشم به اگر و ندارد ،
تفكر از آكنده باشد ، حركت از آكنده.باشد پيام از آكنده
.برانگيزد واكنش به را مخاطب حداقل و باشد انديشه و
در.هنري اثر با رويارويي از پس زمان خور در واكنشي
هنر اين كه آنان سفالگران ، امريكا ، و اروپا در كه زماني
چرخ ساخت حتي گرفتند ، عاريت به آريا نژاد از ما ، از را
قدمهايشان فاصله اكنون آموختند مشرقيان از را سفالگري
بازگردند عقب به هم سال آنها 50 اگر كه است چندان ما با
.ماست ميان فاصلهاي باز برداريم گام جلو به سال ما 50 و
ششمين ويژه جام و افتخار لوح برنده) فحري سيدكيوان
در (بديع اشكال خلق و ساخت طراحي ، خاطر به سفال دوسالانه
:ميگويد باره اين
با.است افتاده عقب بسيار دنيا به نسبت ايران سفالگري
اكنون غربيها ولي دارد ما فرهنگ در ريشه هنر اين اينكه
بايد ما حرارتي تكنولوژي سطح.شدهاند هنر اين تاز يكه
ولي كردم شركت ژاپن در فستيوالي در گذشته سال.برود بالا
ايران ، از ديگر شركتكننده سه و من آثار آنكه علت به
كه نمايشگاهي در شركت از داشت نامطلوب پخت كيفيت
.شد منع داشتند ، حضور آن در كشور از 80 هنرمنداني
.كنيم مطالعه و باشيم بيادعا بايد آنها به رسيدن براي ما
و كاسه از تجسمي شرقيها حتي و امريكاييها اروپاييها ،
نگاه ديگري چشم با سفال به آنها.ندارند سفالي كوزه
تنها را سفال ايران در كه است درازي ساليان ولي.ميكنند
از ميتوانيم ما.ميدانند كاسه و كوزه ساختن براي واسطه
.كنيم كپي نميتوانيم ولي بگيريم ايده هنري آثار
ششمين ويژه جام تقدير ، لوح برنده كه) سنجري سليم
:ميگويد است (سفال دوسالانه
به اروپا در را آثارم و ميكنم كار ايران در كه سالهاست
گذارده نمايش به ايران در كه آثاري چون ميگذارم نمايش
بسيار گذشته ما كه حالي در بيمعناست و زمخت ميشود
بسيار مواد ايران در.داريم سراميك و سفال از درخشاني
.نيست مواد اين وجود نسبتبه شناختي هيچ ولي داريم خوب
حالي در ميكند استفاده ثابت ماده يك و خاك يك از سفالگر
منطقه همان در مخصوص ماده از بايد منطقه هر براي كه
نه كنيم استفاده معدني رنگهاي از بايد.كرد استفاده
را ايران سراسر خاك مشت يك خاطر به منشيميايي رنگهاي
باشيم نداشته گذشتهاي اگر كه بدانيم بايد.گشتهام
.داشت نخواهيم هم آيندهاي
ششمين ويژه وجام افتخار لوح برنده) فياضيآزاد بيتا
درست براي تنها سفالگري:است معتقد نيز (سفال دوسالانه
ميتواند كه است واسطهاي سراميك و سفالنيست ظرف كردن
.را ذهنيتي هر نه ولي ببخشد عينيت را ذهنيت
ميشود ساخته كوزه و كاسه همين هم كشور از خارج در البته
قرار نقد مورد سفال ، روي رنگ لكه يك حتي آنجا در ولي
بررسي سفالي اثر در استفاده مورد ماده "مثلا يا ميگيرد
ظاهر به موضوع همين به راجع را زيادي صفحات و ميشود
.مينويسند مطلب جزيي و بياهميت
ما سفال نمايشگاههاي چرا كجاست؟ در پس ما كار اشكال
براي حرفي هيچ و است كپي تنها كه است آثاري عرضه جايگاه
پيران و برجسته اساتيد كه كجاست در ايراد ندارد؟ گفتن
به كه نميدهند را اين زحمت خود به حتي سفالگري هنر
اگر كار كپي كه است آن نه مگر كنند؟ اعتراض كپيكاران
مينهد؟ بيرون ميدان از پاي است ارزش فاقد كارش كه بداند
مجموعههايي برگزاري شاهد يكبار سال دو هر بايد كي به تا
يك.نميكند دنبال را هدفي هيچ كه باشيم دست اين از
از بدور و زيباييشناسي پيام هرگونه فاقد بدل ، مجموعه
جامعه مشكل و مساله "واقعا آيا..جامعه مسايل هرگونه
است؟ آبي رنگ به سفالي كاسه نداشتن ايراني
سامگيس بنفشه
راديو انگليسي شنوندگان نظر
شكسپير مورد در سي بي بي
شكسپير ويليام سي ، .بي.بي راديو چهار شبكه شنوندگان
"هزاره شخصيت" عنوان به را انگليسي شهير شاعر و نويسنده
.كردند انتخاب كشور
انگليس در "هزاره شخصيت" انتخاب براي تلفني آمارگيري در
شد ، برگزار سي.بي.بي راديوي 4 وسيلهبرنامه به كه
دوم جهاني جنگ دوره در كشور نخستوزيراين چرچيل وينستون
از پس چاپ ، صنعت در انگليسي اولين "كاكستون ويليام" و
.گرفتند قرار شكسپير
داروين چارلز نامهاي هزاره ، انگليسي شخصيت فهرست 6 در
تكامل ، نظريه ارائهكننده و انگليسي بيولوژيستمشهور
معروف سردار كرامول واوليور مشهور فيزيكدان نيوتون اسحق
.دارد قرار ششم تا چهارم رتبههاي در انگليسي
نيز هزاره انگليسي شخصيت انتخاب براي اوليه فهرست در
مايكل ،(پنيسيلين كاشف) فلمينگ مانندالكساندر افرادي
ملكه) اول اليزابت و(الكتريسيته قوانين كاشف)فاراده
.بودند شده پيشنهاد (انگليس پيشين
شخصيت سه داشتن قرار انگليسي روزنامههاي نوشته به
چهره دو از پيش نويسندگي و هنر با مرتبط و نويسنده
به نسبت نگرشجامعه نشاندهنده "احتمالا محقق و دانشمند
.است علم و هنر
كه اين به نسبت نيز انگليسي دانشمندان و محققان از برخي
اول رتبه در نظرخواهي اين در نتوانسته ومحقق دانشمند يك
.ميكنند ناخرسندي اظهار بگيرد قرار
اينزمينه در لندن دانشگاه از "وولپرت لوئيس" پروفسور
دانستههاي بيان واقع در داد انجام شكسپير آنچه ميگويد
و نيوتون اما.بود زيبا بسيار شيوهاي زبانو به ما
جهان و انسان به رانسبت ما ديدگاههاي واقع در داروين
.دادند تغيير
جهاني جشنواره در من و ماه
ولفآلمان ويدئو
مهدي ساخته من و ماه داستاني فيلم:همشهري خبرنگار -ساري
ششمين به شده توليد مازندران مركز سيماي در كه قربانپور
چهاردهم تا هفتم از كه آلمان ولف ويدئو جهاني جشنواره
ميشود برگزار آلمان مونيخ شهر در ميلادي جديد سال فوريه
.يافت راه
به اتريش ابوزي جهاني جشنواره در اين از پيش فيلم اين
سال نوزده كه جوان فيلمساز اين.بود شده گذاشته نمايش
نيز را كاغذي گلهاي فيلم خود ساختههاي كارنامه در دارد
فيلمهاي بينالمللي جشنواره نهمين و بيست در كه دارد
.آمد درخواهد نمايش به فنلاند تاپر در كوتاه
به كه است قربانپور مهدي توليدي كار سومين من و ماه فيلم
.مييابد راه جهاني جشنوارههاي
|