|
|
بستر بزرگترين شوراها ،
ملت مساعي تشريك بسيج و مشاركت يعني ;اعم معناي به هم شوراها ، مسئله ساز ارائه يعني اخص ، معناي به هم و مردم ، آحاد همه سياسي در سياسي قدرت توزيع و مطلقه قدرت رفع براي كارهايي و آرمانهاي و دستاوردها مهمترين از يكي كشور ، سران سطح و راهكار نخستين بيترديداست بوده ايران اسلامي انقلاب خودكامه رژيم و سلطنتي استبداد با تقابل در كه انديشهاي مطرح راحل امام ويژه به انقلاب رهبران سوي از پهلوي ، شورايي سازماندهي به اتكاء با كشور عمومي هدايت گرديد ، شاهد انقلاب شوراي ظهور در را تفكر اين جوانه اولين.بود كشور رهبران مجموعه و امام حضرت تاكيد آن از پس و بوديم قانوناساسي ، تدوين و بررسي مجالس تشكيل عمومي ، آراء بر به تفكر اين تداوم از نشان اسلامي ، شوراي و رهبري خبرگان كشور سياسي و اجتماعي تكامل و سازمانيابي مثابهاستراتژي .نظام و رايزني با كه نيز ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون منتخب و برجسته كارشناسان از شورايي دقيق و كارشناسانه رسميت مردم آراء به مجدد رجوع با سپس و گرديد متحقق ملت آن و كرد مطرح را شوراها مسئله متعددي اصلهاي در يافت ، تصميمگيري مراكز و روابط بنيادين ساختار صورت به را ملت اصيل و بزرگ آرزوهاي پس آن از نموده پيشبيني كشور متمركز مسئله اين بر انقلاب ، و نظام دلسوزان همه و ايران از و آيد فراهم زودتر چه هر مهم اين تحقق شرايط كه بود طبقات همه مساعي تشريك و ايران ملت اراده طريق آن عيني واقعيتي به كشور اوضاع بهبود و سرنوشت در اجتماعي .گردد بدل سپس و جنگ انقلاب ، تثبيت طولاني سالهاي طي كه است بديهي بس مجال اين جنگ ، از پس دوران دشواريهاي و اولويتها برخي ساختارهاي پيريزي براي گسترده تحرك امكان و بوده تنگ وكارگزاران رهبران مجموعه از قانوناساسي ، براساس شورايي محدود زمان اين تا روند ، اين مجموعه.بود شده سلب نظام و گستردهترين ، كه خرداد دوم حماسه از پس تنها و مانده ميشود ، محسوب ايران ملت سياسي مشاركت تجربه درخشانترين و بسترسازي براي را مضاعف تلاشي نيز دولت و رئيسجمهور بزرگ آرزوي اين و كنند آغاز روستايي و شهري شوراهاي تحقق به ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون بنياد بر را ميهني همه مشاركت تبلور و يافتن عينيت.سازند نزديك خود غايت حيثيتي و بزرگ افتخاري بيترديد اجتماعي ، طبقات و آحاد حال در كشورهاي تمام ميان در ما كشور براي فرد به منحصر ناكرده خداي اگر و بود خواهد اسلام جهان ويژه به توسعه ، جبرانناپذير ضربهاي شود ، ناكامي و شكست قرين تجربه اين و اسلام جهان نيز و داخلي دموكراتيك تلاشهاي مجموعه به خواسته اينبود خواهيم شاهد را سوم جهان كشورهاي همه مبداء و استعمارگران و استبداد هواداران همه ديرينه در دخالت و قيوميت مدعي كه است آنان باژگونه تحليل و عقبماندگي و ضعف بهانه به نيافته ، توسعه كشورهاي اين ميان در اجتماعي مختلف طبقات سياسي ظرفيت فقدان و زمان به محدود نبايد را مهم اين دامنه پس.كشورهاست آغاز بيانگر ميتواند شوراها تجربه.دانست خاص اقليمي پرتو درباشد ما كشور در متعالي و متمايز كاملا دوراني استعلا نمونه و پيشگام ايران ، اسلامي جمهوري تجربه ، اين و ديني ، حكومت يك پرتو در مردم اراده تحقق از يافتهاي استعمارگرايانه و محور استبداد نظريههاي بطلان نيز سنگين بار ابعاد و اهميت ميتوان وصف ، اين با.بود خواهد انتخابات در دخيل نيروهاي همه دوش بر كه را مسئوليتي .دريافت بهخوبي شوراهاست ، مشاهده شوراها انتخابات با رابطه در كه صفبنديهايي كه جناحبنديهايي و سياسي خاص تعلقات از سواي ميشود ، ميبايد است ، مختلف جريانهاي ويژه منافع و تفكر از ناشي نكته آن.باشند داشته نظر تاكيد و توافق نكته يك در موضوعه اصول تحقق و مردمي مشاركت آرزوي و آرمان تامين و ملت مستمر مجاهدتهاي و خواستها ماحصل كه اساسي قانون نظام تثبيت و انقلاب دشوار راه كوشندگان همه و راحل امام همه و نظام كه ايران ، ملت اگر. باشد مي ، است بوده حقوق از دليلي هر به هستند ، آنان وامدار سياسي جريانهاي آن بر اساسي قانون در كه خود اصلي آينده و نظام مجموعه دورافتند ، و بازمانند گرديده تصريح رشد تفكر اين بايد زماني بالاخره.شد خواهد متضرر كشور موءثر و دخيل جريانهاي همه ميان در سياسي بلوغ و يافته و اسلامي نظام بنيادهاي و ملي منافع كه گردد استوار كشور محدود و جناحي و زودگذر منفعت و خواست هر بر كشور حيثيت و منفعتها اين نيابد ، تحقق امر آن اگر و است مرجح راستين اقتدار و اعتبار و منزلت از نيز كوچكتر پيوندهاي .داشت نخواهند بهرهاي مسئله از مردم كمنظير استقبال واصله ، اخبار براساس براي آن تصور كه شده اعلام عميق و فراگير چنان شوراها ، به امر همين است ، بوده دشوار نيز تحليلگران خوشبينترين عمومي گرايش و مردم تودههاي فكري رشد نشاندهنده تنهايي به نسبت مردم همه نگراني نيز و كشور سرنوشت در مشاركت به .است اسلامي ايران آينده تابناك گوهر درواقع كه گرانبهايي و دلپذير فرايند چنين ايران اسلامي جمهوري افتخارات بزرگترين از يكي و انقلاب و مديران و حكومتي مسئولين همه سوي از ميبايد است ، و شود گرفته جد به سياسي موءثر شخصيتهاي و كارگزاران طلايي ، فرصت اين.شوند قائل آن براي ويژه اولويتي سياسي ، صحنههاي همه در مردم آحاد همه مشاركت ميتواند و نمايد تضمين و نهادينه را اقتصادي و فرهنگي اجتماعي ، براي مطمئن پشتوانهاي همچون آينده ، دشوار روزگاران در به توجه با.نمايد عمل كشور برنامههاي و نظام و عظيم بحرانهاي اقتصادي ، روشن نهچندان چشماندازهاي اجتماعي ، سريع دگرگونيهاي منطقهاي ، ناپايدارياوضاع تنها كشور ، سياسي شرايط شدن پيچيدهتر و نيازها افزايش پيروزي از پس بحراني سالهاي همه در كه بخشي اطمينان عامل قدرت ، بر تكيه رسيدهايم ، ساحل به آن بر تكيه با انقلاب نهاييترين اينكاست بوده عمومي مشاركت و بسيج اعتماد ، ما همه پيشاروي عظيم و سرنوشتساز مشاركت اين از بخش پديده اين كه بود خواهد مرحلهاي اين و است گرفته قرار برنامهها استواري و تحقق ضابطهمند ، و نهادينه صورت به تكيهگاهي و كرد خواهد تضمين را كشور مختلف مسائل و بهوجود دولت و ملت مساعي تشريك و پيوستگي براي مطمئن .آورد خواهد يك شرايط واجد روستايي هموطن نفر هر 29 از حاضر ، حال در نامزد نفر يك نيز شهريحائزشرايط هر 300 از و تن كننده ، خيره و خشنود آمار اين.شدهاند شوراها انتخابات آن در تامل و درنگ با كه دارد همراه پيامي خود بطن در مردم ، :يابيم وقوف آن اهميت بر پيش از بيش ميتوانيم موجود ، ابهامهاي و نارساييها و دشواريها همه عليرغم نظام به و اعتبار كشور به خود ، طراوت پر حضور با همچنان ميبايد حكومتي مديران همه و دولتمردان.ميبخشند اقتدار بسيج با و بگيرند جدي را سرنوشتساز و مستمر حضور اين مناسبي بستر لازم ، تسهيلات آوردن فراهم و امكانات همه .آورند وجود به شوراها تحقق براي و نظام چارچوب در موءثري نيروي هيچ و سياسي جريان هيچ پديده چنين از فارغ نميتواند كشور موجود نهادهاي .انگارد ناديده را آن يا و زده عمل به دست گستردهاي مساعي تشريك حكومتها ، از مردم حمايت و مشاركت بهاي مردم مقابل در حكومت خودمحوري از فارغ و صادقانه قانوني ، مختلف نيروهاي و شوراها انتخابات در قانوني حدود.است ايضاح قانوني ودرمنابع مشخص روشني به آن در دخيل و موءثر جهت در انتخابات دادن سوق افزونخواهي ، .است گرديده نگرش و مردمي نيروهاي بيدليل حذف گروهي ، محدود تمايلات همچون سياسي ، متفاوت جريانهاي سوي از شوراها به ابزاري وارد لطمه نظام حيثيت و انقلاب تناور درخت به بزرگ آفتي مردمي فرخنده مشاركت اين در بنيادين انديشهكرد خواهد حكومتي نيروهاي و حكومت:كه باشد اينگونه ميبايد فقط شوراها نه و هستند روستا و شهر شوراهاي تحقق براي ابزاري .سياسي گروههاي و جناحها خواستهاي تحقق ابزار والسلام |
|