خانواده مخارج تامين چرا
است؟ مرد برعهده
درستكاري و راستي
خانواده مخارج تامين چرا
است؟ مرد برعهده
به مي‌تواند ، زن نفقه ، دادن از مرد استنكاف درصورت *
به را شوهر و معين را نفقه ميزان محكمه و كند رجوع محكمه
خواهدكرد محكوم آن دادن
به نسبت مرد و زن عقد ، خطبه شدن جاري از پس:اشاره
.مي‌كنند پيدا تكاليفي و حقوق يكديگر
زوجين براي را تكاليفي و حقوق ميان اين در مدني قانون
تعيين مرد براي را وظايفي و زن براي را تكاليفي و "تواما
با معاشرت حسن به مكلف شوهر و زن مثال ، براي.است كرده
خانواده مباني تشديد در تا موظفند آنان همچنين.يكديگرند
...كنند معاضدت و همكاري يكديگر با اولاد تربيت و
زن برعهده قانوني به‌لحاظ كه تكاليفي مهم‌ترين از يكي
اين قبال در ديگر ازطرف.است زوجيت وظايف اداي مي‌باشد ،
نفقه است مكلف نيز مرد شده ، نهاده زن برعهده كه تكليف
.نمايد پرداخت را همسرش
مرد برعهده تنها را معاش تامين مساله قانون چرا اما
است؟ مواردي چه شامل و چيست نفقه "اساسا و است؟ نهاده
بود؟ خواهد نفقه دريافت مستحق زن نكاح ، عقد صرف به آيا
كند ، خودداري خود ، همسر نفقه دادن از مردي كه درصورتي
چنين در كرد؟ خواهد آن پرداخت به ملزم را وي قانون آيا
اقدام خويش نفقه دريافت براي مي‌تواند ، چگونه زن مواقعي
...و نمايد
و كوتاه هرچند نگاهي با تا است شده سعي نوشته اين در
مورد گوناگون زواياي و ابعاد از را نفقه مساله گذرا ،
ابهام به پاسخ و راهگشا اقدام اين شايد.دهيم قرار بررسي
به دست مشكل اين با قضايي محاكم در كه باشد زناني
.گريبانند
ماده 1106) ".است شوهر برعهده زن نفقه دايم عقد در"
(مدني قانون
خانواده بر مرد كه همان‌گونه حقوقي نظر از به‌عبارتي
برعهده نيز را خانواده مخارج كه است موظف دارد ، رياست
كه است نموده مكلف را مرد تنها قانون چرا اما.گيرد
مي‌داند؟ واجبالنفقه را زن و شود خانواده مخارج عهده‌دار
به "اسلام در زن حقوق نظام" كتاب در مطهري مرتضي استاد
:مي‌داند واجبالنفقه را زن ذيل ، دلايل
لحاظ از نسل توليد طاقت‌فرساي زحمات و رنج مسئوليت ، -
زن نيروي از اينها و است شده گذاشته زن به‌عهده طبيعت ،
.مي‌دهد كاهش كار ، و كسب در را او توانايي و كاسته
آفريده مساوي و مشابه كار ، نيروي ازلحاظ مرد و زن -
و اقتصادي كارهاي براي مرد توانايي‌هاي "عموما.نشده‌اند
.است بيشتر بدني طاقت‌فرساي كارهاي به‌خصوص توليدي ،
.است بيشتر مرد احتياج از ثروت و پول به زن احتياج -
او اصلي احتياجات از و زن زندگي جزو زينت و تجمل زيرا
جزو را آن فقها از عده‌اي دليل به‌همين.مي‌شود محسوب
جهت اين از مردان "عموما كه درحالي.كرده‌اند محسوب نفقه
.مي‌نمايند مصرف را كمتري هزينه‌هاي
آسايش مستلزم زن ، در غرور و نشاط و جمال ماندن باقي -
زن نشاط و سلامت به‌علاوه.مي‌باشد وي كمتر تلاش و بيشتر
مرد براي اطفال ، تربيت و منزل داخل امور به وي رسيدگي و
و آسايش سبب خود مساله اين و دارد فراواني ارزش نيز
.مي‌نمايد فراهم نيز را مرد راحتي
و است مرد برعهده خانواده رياست خانوادگي ، كانون در -
خانواده بر او رياست توابع از نفقه پرداخت به وي تكليف
.است قانون حكم از ناشي وظيفه اين.است
چيست؟ نفقه از منظور *
كه اثاث‌البيت و غذا و البسه و مسكن از است عبارت نفقه"
درصورت خادم و باشد متناسب زن وضعيت با متعارف به‌طور
يا مرض واسطه به او احتياج يا خادم داشتن به زن عادت
(مدني قانون ماده 1107) "اعضا نقصان
موارد از هريك (چهارم جلد) مدني حقوق كتاب در امامي حسن
اين‌گونه را (خادم و اثاث‌البيت غذا ، البسه ، مسكن ، ) فوق
:مي‌كند تعريف
را خود زندگاني آنجا در زن كه است محلي...:مسكن -
بنابراين.باشد زن وضعيت با متناسب بايد آن و مي‌گذراند
در كه است آن زن ، اجتماعي وضعيت با متناسب كه درصورتي
استيجاري اطاق به را او نبايد شوهر بنشيند ، دربست خانه
...ببرد
لباس از ;مي‌پوشد شخص آنچه از است عبارت البسه:البسه -
.است لازم زندگاني براي كه آن امثال و جوراب و كفش و
.باشد زن اجتماعي موقعيت و فصل با متناسب بايد البسه
لباس‌هاي زنان كه مي‌نمايد اقتضا متعارف كه درصورتي
باشند ، داشته آن امثال و مهماني و منزل داخل براي متعدد
...نمايد مهيا خود زن براي را آنها بايد شوهر
به‌كار زندگي براي خانه در كه اشيايي:اثاث‌البيت -
.آنها امثال و رختخواب ظروف ، مبل ، فرش ، ازقبيل ;مي‌رود
او براي بايد شوهر بنمايد ، ايجاب زن موقعيت كه درصورتي
.كند تهيه آن امثال و كولر بخاري ، يخچال ،
براي بايد مورد دو در شوهر ماده 1107 ، طبق...:خادم -
;خادم داشتن به پدري خانه در زن عادت يكي.بياورد خادم زن
اثاث‌البيت و غذا البسه ، مسكن ، مانند خادم اين‌صورت در
او پدري خانواده در زن اجتماعي وضعيت با متناسب بايد
يا بيماري اثر در خادم داشتن به زن احتياج ديگري.باشد
رعايت مورد ، اين در كه آن امثال و حاملگي و عضو نقص
درنظر او احتياجات رفع و نمي‌شود زن اجتماعي موقعيت
"...مي‌شود گرفته
كليه و درماني هزينه‌هاي بايد فوق موارد به است ، طبيعي
است ، ضروري و لازم زندگي گذران براي امروزه كه مخارجي
.نمود اضافه
تعريف در خانواده مدني حقوق كتاب در كاتوزيان ناصر دكتر
تمدن درجه به توجه با زن كه وسايلي تمام":مي‌نويسد نفقه
".است نيازمند بدان خود روحي و جسمي وضع و زندگي محيط و
شوهر كه است اين دارد ، اهميت آنچه":مي‌افزايد همچنين وي
را خود فرزند و زن معاش خانواده ، رياست عنوان به بايد
تازه‌اي نيازهاي روز هر زندگي ، شيوه تحول.شود عهده‌دار
چارچوب در نمي‌توان را نيازها اينميآورد به‌وجود
عرف برعهده را داوري بايد "ناچارا و كرد محصور معيني
".گذارد
مي‌گردد؟ نفقه دريافت مستحق زن نكاح ، عقد صرف به آيا *
زن سوي از نفقه دريافت موجب آنچه قانوني ، و شرعي به‌لحاظ
گرفتن تعلق بلكه ;نيست نكاح عقد انجام "صرفا مي‌گردد ،
.شده‌است شوهر از وي تمكين به موكول زن ، به نفقه
امتناع زوجيت وظايف اداي از مشروع مانع بدون زن هرگاه"
(مدني قانون ماده 1108) "نخواهدبود نفقه مستحق كند ،
اگر":مي‌نويسد قانوني ماده اين توضيح در كاتوزيان دكتر
محل يك در خود شوهر با كه نشود حاضر موجه عذر بدون زني
نكند همكاري خانواده مباني تشييد در او با يا كند زندگي
ديگران با معاشرت مورد در او مشروع خواسته‌هاي به يا
را زني چنين ندارد ، نفقه برگرفتن حقي بماند ، بي‌اعتنا
".مي‌نامند (ناشزه) حقوقي دراصطلاح
پرداخت به مكلف مرد همسرش ، از زن تمكين درصورت شد ، گفته
چگونه دادگاه براي "تمكين" اينجاست ، پرسش.است نفقه
مي‌شود؟ احراز
ملاك مواقعي چنين در دادگاه براي آنچه كه است آن واقعيت
يعني.است مشترك منزل يك در مرد و زن مشترك زندگي است ،
زندگي مشترك مكان يك در خود همسر با زني كه درصورتي
را خود همسر حال‌مردي.است نفقه دريافت مستحق بنمايد ،
دادگاه در زن آنكه درصورت كند ، بيرون مشترك منزل از
دادگاه است ، مشترك زندگي به بازگشت به حاضر كه كند اعلام
كه درصورتي ولي.مي‌نمايد نفقه پرداخت به ملزم را مرد
"ناشزه" قانون طبق نمايد ، ترك را مشترك منزل خود زني
.نمي‌باشد نفقه دريافت مستحق و شده محسوب
دادن از مرد استنكاف درصورت مدني قانون ماده 1111 طبق
ميزان محكمه و كند رجوع محكمه به مي‌تواند ، زن نفقه ،
.خواهدكرد محكوم آن دادن به را شوهر و معين را نفقه
كرد؟ وصول دادگاه ازطريق را نفقه مي‌توان چگونه *
خانواده مخارج تامين شد ، ذكر هم "قبلا كه همان‌گونه
مسئوليتي انجام از مرد كه مواردي در امااست مرد برعهده
خود همسر نفقه و كند خالي شانه است ، شده محول وي به كه
از و كند شكايت او عليه مي‌تواند ، زن ننمايد ، پرداخت را
.نمايد نفقه مطالبه دادگاه
نفقه تفاوت.حال و گذشته ايام نفقه:است قسم دو بر نفقه
محاسبه روزانه حال نفقه كه است اين در حال و گذشته ايام
كه را مخارجي روز هر صبح كه است ملزم مرد يعني.مي‌شود
.نمايد پرداخت دارد ، احتياج بدان زن
دادگاه ، و طرفين براي روزانه نفقه محاسبه آنكه دليل به
مورد در كارشناسي نظر اعلام از پس مي‌كند ، زحمت ايجاد
روز هر نفقه پرداخت به ملزم را شوهر دادگاه ، نفقه ، ميزان
.مي‌نمايد ماه يك به‌مدت
آن اجراي ضمانت در آينده و گذشته ايام نفقه ديگر تفاوت
يعني.دارد حقوقي اجراي ضمانت گذشته ايام نفقهاست
ماده طبق نفقه ، پرداخت از مرد عجز يا استنكاف درصورت
دادن از شوهر استنكاف درصورت" مدني ، قانون و 1129 1111
دادن به او الزام و محكمه حكم اجراي امكان عدم و نفقه
حاكم و كند رجوع حاكم به طلاق براي مي‌تواند زن نفقه ،
".نمايد طلاق به اجبار را او شوهر
داراي كه مردي سوي از حال نفقه نپرداختن كه درحالي
.دارد كيفري اجراي ضمانت مي‌باشد ، مالي استطاعت
هركس" (تعزيرات) اسلامي مجازات قانون ماده 642 به‌موجب
.ندهد تمكين درصورت را خود زن مالي ، نفقه استطاعت داشتن با
ماه تا 5 روز يك و ماه سه از را او مي‌تواند دادگاه.
".كند محكوم حبس
خودداري خود ، همسر نفقه پرداخت از مردي كه درصورتي پس
محل قضايي مجتمع به دادخواستي تقديم با مي‌تواند زن كند ،
ترك زمان از -خود گذشته زمان نفقه بابت همسرش ، سكونت
-دادگاه به دادخواست تقديم تاريخ تا شوهر توسط نفقه
.بنمايد اقدام
اجراي سرپرست و دادگستري معاون داودي مهين‌دخت خانم
نفقه كيفري جنبه":مي‌گويد خانواده قضايي مجتمع احكام
خودداري دليل به مرد مجازات منظور به بيشتر (حال نفقه)
زن آنكه حال.مي‌شود اعمال زن سوي از نفقه پرداخت از وي
دادگاه به نيز خود حال نفقه دريافت براي مي‌تواند ،
زيرا.كند معين را نفقه ميزان دادگاه تا بدهد دادخواست
بلكه نمي‌كند ، معين را نفقه ميزان دادگاه كيفري نفقه در
به را خود همسر است ، حاضر آيا كه مي‌پرسد مرد از تنها
وي.خير يا نمايد انفاق را او و ببرد مشترك منزل
به دادخواست تقديم با زني كه صورتي در":مي‌افزايد
به سريع‌تر چه هر كه آن براي نمايد ، نفقه مطالبه دادگاه
وقت تعيين براي زمان مرور شامل دادخواستش و برسد نتيجه
تقاضاي خود ، دادخواست در مي‌تواند وي نگردد ، رسيدگي
".بنمايد فوري رسيدگي
در":مي‌گويد خانواده قضايي مجتمع احكام اجراي سرپرست
خانواده حمايت قانون ماده 20 طبق نيز دادگاه مواقعي چنين
دستور مدني ، دادرسي آيين قانون از بعد به مواد 770 و
ماهيانه طور به را مبلغي موقت طور به و مي‌كند صادر موقت
دعوا ، ماهيت به رسيدگي زمان تا مي‌گيرد نظر در زن براي
احراز دادگاه توسط نفقه ميزان دريافت براي زن استحقاق
".شود
مي‌شود؟ انجام اساس چه بر نفقه ميزان تعيين *
مي‌تواند قاضي.است دادگاه اختيارات از نفقه ميزان تعيين
آقاي.كند تعيين را آن ميزان كارشناس ، انتخاب طريق از
امور در دادگستري رسمي كارشناس صفارزاده ، حسين محمد
نفقه":مي‌گويد مورد اين در دادگستري وكيل و نفقه تعيين
توانايي مانند عواملي و زن خانوادگي شئونات با متعارف
".مي‌شود سنجيده مرد ، مالي
منزل در دو هر مرد و زن كه زماني در":مي‌افزايد وي
از خارج را خدماتي شوهر است ، ممكن مي‌كنند ، زندگي مشتركي
اتومبيل خريد مثال براي.دهد ارائه همسرش به خود وظيفه
خارج مسافرت‌هاي دانشگاه ، در تحصيل مخارج تامين وي ، براي
است امكاناتي همگي..و زيبايي جراحي‌هاي هزينه كشور ، از
انجام زندگيش آسايش براي خود خواست و ميل با مرد كه
خانوادگي شئونات لحاظ به كه چند هر زني چنين.مي‌دهد
اختلافي كه صورتي در نباشد ، امكاناتي چنين دريافت مستحق
براي دادگاه طريق از و كند پيدا همسرش با نفقه مورد در
از باشد داشته انتظار شوهرش از نبايد شود ، نفقه تعيين او
.گردد برخوردار اشاره مورد موارد مانند امكاناتي
كه مخارجي حاضر حال در":مي‌سازد خاطرنشان كارشناس اين
سنجيدن با است ، لازم متعارف و معمول زندگي يك گذران براي
اجتماعي ، پايگاه زن ، خانوادگي تشخص و وضعيت همچون عواملي
ميزان و وي خانواده فرهنگي و علمي سطح و مالي وضعيت
".مي‌شود سنجيده زن تحصيلات
و زن نفقه ميان قانونگذار كه امر اين به اشاره با وي
شده قايل اختلاف (...و فرزندان مادر ، پدر ، ) مرد اقارب
منفق شخص كه است شده ذكر اقارب نفقه براي":مي‌گويد است ،
انفاق را آنان حاجت ، رفع اندازه به مالي توانايي صورت در
كه است شده تصريح قانون در زن نفقه مورد در اما.كند
مرد كه صورتي در.شود تامين بايد حال هر به زوجه نفقه
مرتفع را وي متعارف احتياجات و پرداخت را همسرش نفقه
را اقاربش ساير نفقه بايد بيشتر توانايي صورت در ساخت ،
است آن اقارب نفقه پرداخت شرط البته.نمايد پرداخت نيز
نداشته را خويش معاش امرار و كردن كار توان آنان كه
.باشند
ممتاز طلب زوجه نفقه كه مي‌دارد تصريح نيز مدني قانون
ساير بر مقدم زن شوهر ، ورشكستگي يا افلاس صورت در و بوده
.است طلبكاران
زن ، توسط نفقه وصول نحوه منظور به موجود ، قوانين وجود با
با خود نفقه دريافت راه در زنان كه شاهديم "عملا اما
حكم دادگاه چه اگر يعني.مي‌شوند روبه‌رو زيادي مشكلات
از وي اما نموده ، صادر را نفقه پرداخت به زوج الزام به
.مي‌رود طفره آن پرداخت
نظرتان از كه داشتيم نشستي ب.م خانم با خصوص اين در
و دختر 8 فرزند دو داراي و ساله خانمي 39 كه وي.مي‌گذرد
هم نزديكي فاميلي نسبت كه همسرم":مي‌گويد است ، ساله 3
مشقت پر دوران من كه حالي در سال 73 از دارد ، من با
يا مقدمه هرگونه و من اطلاع بدون رامي‌گذراندم ، بارداري
مخارج و نفقه دادن از سپس.كرد ازدواج ديگري زن با صحبتي
من.نمود رها نيز را فرزندم و من حتي.كرد امتناع زندگي
به تا او و آوردم دنيا به پدرم هزينه با را دوم بچه
...است نديده را دومش دختر امروز ،
مطرح دادگاه نزد را موضوع كيفري طريق از اوايل همان از
هر اما.شدم زمينه اين در حكم دريافت به موفق و نمودم
دادگاه كه نفقه‌اي تومان سي‌هزار مبلغ گرفتن براي ماه
متحمل بايد را عجيبي دردسر بود ، كرده تعيين من براي
من به نفقه‌ام ، مطالبه از پس بار يك كه نحوي به.مي‌شدم
.درگرفت ما ميان نزاعي و كرد حمله
من و رفت شهرستان‌ها از يكي به مخفيانه همسرم پس ، آن از
ماندن ، خرجي بدون ماه چند از بعد و بسيار جست‌وجوي از پس
به قضايي نيابت گرفتن با و كردم پيدا را او اختفاي محل
گرفتاري و دوندگي هزار با عاقبت تا رفتم مزبور شهرستان
.كنم دريافت را معوقه‌ام نفقه توانستم ،
مراجعه نيابت با نفقه‌ام دريافت براي كه بعد ماه "مجددا
شد ، مشخص بعد و رفته نيز شهرستان آن از شد ، معلوم كردم ،
تا ديگر و است گشته متواري شده ، مرتكب كه جرايمي علت به
طول در البتهكنم پيدا را او نتوانستم ، سال حدود 5/1
براي را اقداماتي دادگستري وكلاي از يكي توسط مدت اين
شده صادر "اخيرا آن حكم خوشبختانه كه نمودم طلاق گرفتن
حكم اينكه با حال به تا سال 74 از حال هر به ولي.است
سيار جلب حكم حتي و نفقه مورد در دادگاه الاجراي لازم
نفقه‌ام وصول براي مدام اما دارم ، دست در نيز را همسرم
را آن چندين‌ماه هم هنوز و بوده دوندگي حال در
"...طلبكارم
در دادگستري وكيل و دانشگاه استاد ارفع‌نيا بهشيد دكتر
:مي‌گويد نفقه وصول و دريافت راه در زنان مشكلات مورد
و دارد را نفقه دريافت حق تمكين ، صورت در زن چه اگر"
دادگاه به آن پرداخت از شوهر امتناع صورت در مي‌تواند
كند ، مطالبه را خود گذشته ايام نفقه حتي و كند مراجعه
صورت سادگي به نيز نفقه نكردن پرداخت اثبات واقع در اما
سقف يك زير شوهر و زن كه هنگامي "معمولا زيرا ;نمي‌گيرد
قابل زن نكردن تمكين "احيانا كه همان‌طور مي‌كنند ، زندگي
اثبات قابل چندان نيز نفقه نكردن پرداخت نيست ، اثبات
پرداخت كه بود اميدوار مي‌توان زماني تنها واقع در.نيست
اينكه "مثلا.شود ثابت دادگاه به شواهدي با نفقه نكردن
پذيرش به حاضر مرد مشترك ، زندگي ادامه به زن ميل علي‌رغم
خودداري نيز او نفقه دادن از و نباشد خود منزل در وي
دادگاه در زن حرف نيز مرد بودن بيكار صورت در.نمايد
".مي‌رسد نتيجه به سريع‌تر
كه زني براي نيز دادرسي تمبر الصاق موضوع":مي‌افزايد وي
پرداخت از خود ، شرعي و قانوني وظايف به توجه بدون شوهرش
زيرا.مي‌كند ايجاد را ديگري مشكل نموده امتناع نفقه
مي‌گردد ، مطالبه كه مبلغي نسبت به دادخواست ، تمبر هزينه
نفقه بخواهد زن هرگاه نتيجه در.مي‌شود گرفته نظر در
به گاهي نمايد ، مطالبه دادگاه طريق از را خود گذشته ايام
بپردازد ، بايد دادخواست تمبر ابطال بابت كه مبلغي دليل
نفقه از مبلغي مطالبه از لااقل شود ، مجبور است ، ممكن
.كند صرف‌نظر گذشته ايام
از احراز صورت در دارند ، حق قضات موارد ، اين در البته
را دادخواست دادرسي ، تمبر پرداخت به نسبت زن ، ناتواني
نيز مبلغ اين نهايت در تا بپذيرند اضافي تمبر الصاق بدون
.گردد دريافت مي‌شود ، نفقه پرداخت به محكوم كه شوهر از
".مي‌كنند استفاده خود اختيار اين از ندرت به قضات اما
گرفتن نظر در موضوع":مي‌دارد تصريح ارفع‌نيا دكتر
وقت تعيين براي يكساله گاه و ماهه چندين طولاني مهلت‌هاي
.است زمينه اين در ديگري قابل‌انكار غير مشكل دادرسي ،
دو "احيانا و نمي‌شود ختم جلسه يك به موضوع "معمولا زيرا
سپس و حكم صدور مدتانجامد طول به است ممكن جلسه سه يا
در زنان سرگرداني سبب همگي..و خواهي تجديدنظر مهلت
".مي‌شود دادگاه راهروهاي
از جلوگيري منظور به مي‌رسد ، نظر به":مي‌گويد همچنين وي
تسليم يا كيفري طريق از زن است ، بهتر فوق ، مشكلات
بدين زيرا.نمايد اقدام انفاق ، ترك عنوان با شكوائيه‌اي
تحميل او بر نفقه مطالبه براي خاصي هزينه هم ترتيب
طرف از.مي‌گردد رسيدگي سريع‌تر موضوع به هم و نمي‌شود
به اقدام سريع‌تر زندان مجازات برابر در شوهر ديگر
از گذشته نيز روش اين چند هرنمود خواهد نفقه پرداخت
زنان از بسياري كه غيره و انتظامي حوزه به مراجعه مشكلات
روزانه اشكال مي‌كنند ، دوري آن به مراجعه از حتي‌الامكان
از بعد واقع در كه دارد دربر نيز را نفقه محاسبه بودن
هر "مجددا آن ، پرداخت حتي و حكم صدور و كيفري دعواي طرح
".مي‌كند ايجاد زن براي را مشكلاتي چنين ماه هر و روز
تنها فوق مشكلات كه امر اين به اشاره با ارفع‌نيا دكتر
دعاوي كليه مورد در و نداشته نفقه مطالبه به اختصاص
:مي‌گويد است ، مطرح آن ، بودن كيفري يا حقوقي برحسب
خصوص در حقوقي هم و كيفري نظر از هم دعوي طرح امكان"
است ، شده قايل زن براي قانونگذار كه است امتيازي نفقه
به رسيدگي وضعيت بهبود جهت در است لازم هرحال به ولي
مسئولان سوي از رسيدگي ، وقت‌هاي كردن كوتاه و پرونده‌ها
".شود اتخاذ اساسي تصميمي قضايي
درستكاري و راستي
به روزها اين موارد ، از بسياري در كه است مطلبي درستي
و بالا مقامات شرافت و صداقت مساله اغلب مي‌رسدو گوش
و تجارت ادارات ، در درستي:مي‌شود مطرح امور گردانندگان
بيراهه كه هستند اشخاص اين مراقب دقت با مردم همه.شغلها
به شروع كنند ، پيدا موردي نتوانستند اگر.نروند
در آيا هستند؟ چطور مردم خود اما.مي‌كنند شايعه‌سازي
اغلب هستند؟ درستكار باشند درستكار مي‌توانند كه جاهايي
واقع در هستند ، صادق شهروندي مي‌كنند ادعا كه كساني
خود درآمد نادرست صورت ارائه با كه مي‌باشند خلافكاراني
اضافه پول "اشتباها كسي اگر و مي‌دزدند دولت ماليات از
با حتي دروغ ، گفتن با و برنمي‌گردانند را آن باشد داده
مسائل و نوبت در را ديگران حق درستي ، به تظاهر و قسم
.مي‌كنند غصب ديگر
در چون نيست ، مشكلي كار افراد در واقعي درستكاري تشخيص
بقالي اگرميدهند نشان را خود مي‌كنند كه كوچكي كار هر
وجه نگهداري به حاضر بكند حساب كم را جنسي قيمت "اشتباها
درآمد جزيي‌ترين ماليات ورقه كردن پر در.نيستند اضافي
در واقع در.مي‌كنند درج باشد مبهم هم قدر هر را خودشان
سود هر از و كرده خودداري شخصي سودجويي فكر از خود اعمال
در شخص كه نيست اين درستي.مي‌پوشند چشم مشروع غير
موقعي چنين در چون باشد درست هستند ، مراقبش همه كه موقعي
تحت كسي كه صورتي در اما.بكند ديگري كار نمي‌تواند كسي
درستكار نكند و كند پيدا خلافكاري شانس و نباشد نظر
.است واقعي
جامعه كه استانداردهايي از بعضي با دادن وفق درستكاري
.است قانون از اطاعت بيشتر وضع اين نيست ، كرده وضع
شخص كه كارهايي به تظاهر نه است دروني ماهيتي درستكاري
.مي‌دهد انجام ديگران دادن قرار تاثير تحت براي
هميشه شخص كه است لازم واقعي صداقت براي ديگر عبارت به
خط وضع ، اين و باشد داشته ذهن در را نادرست و درست تفاوت
درهر و باشد او زندگي طول تمام در كننده هدايت مشي
.بدهد نشان را خود پيش‌آمدي
مجتهدي علي:ترجمه
الكساندر.جي.ال:نوشته
|
