تا زدگي سوبسيد از
سوبسيدزدايي
كمتجربه و كار تازه صنعتگران
را مردم سرمايههاي
ميكنند تاراج
!روايت دو به خبر يك
تا زدگي سوبسيد از
سوبسيدزدايي
دچار نفتخيز كشورهاي مردم كه است سال پنجاه به قريب
با تنبلي مجموعه عارضه اين در شدهاند سوبسيدزدگي بيماري
...و حقارت احساس كينه ، دروغ ، حسادت ، تملق ، زيرمجموعههاي
.ميكند غوغا
جوانب همه خلاصه..و سوخت برق ، نان ، آب ، در يارانه وقتي
واقعي قيمت %تا 20 را آنها قيمت و ميشود اعمال زندگي
غيرواقعي صورت به زميني زندگي حقيقت در ميآورد ، پايين
در ناصحيح خصلتهاي توليد باعث كه ميكند پيدا تداوم
.ميگردد افراد
آسان و ميشوند گرم آسان و ميشوند سير آسان مردم چون
چنين در و شده يدي و فكري تنبلي دچار ميشوند ، جابهجا
ميگذرد برابر چند مرز از جمعيت افزايش آنكه با جامعه
.ميماند ثابت جلد در 3000 كتاب تيراژ ولي
به آنها از دعوت كردند پيدا تنبلي به عادت نسل دو وقتي
خاصي فرهنگ مردم اين.ميرسد نظر به شوخي صرفهجويي ،
سختكوشي آدم وقتي "مثلا ميكنند ، اجرا را آن و كرده پيدا
اينقدر چرا ميگويند پوزخندي با ببينند خود ميان در را
!تراكتوره مال كار ميكني؟ كار
بيايد ميان به شراكت و پيشرفت و ترقي صحبت وقتي
شريك هم خدا بود خوب شريك اگر":كه ميسازند ضربالمثل
سواري كه هر" ميشود اپيدمي مسئوليت از فرار ".ميگرفت
توش سگ سر نجوشد من براي كه ديگي" يا "سواريم هم ما بدهد
!"بجوشد
ارائه سوبسيدي حل راه هم فقر با مبارزه براي سوبسيدي ذهن
به هرگز فقير ، آدم براي پول مقداري ميدهدوباتزريق
اين و نميافتد فقير افراد مجموعه براي اشتغال ايجاد فكر
.ميدهد افزايش را فقر خط زير افراد انبوه اعمال
خود فرزندان اشتغال عدم خطر سوبسيدزدگي اثر در مردم اين
سرمايهگذار و توليدكننده با رو آن از و نميكنند حس را
بيتفاوت سرمايهگذارها و متخصصان با و ندارند ميانهاي
!نميشود شمرده مقدس سرمايه البته و ميكنند برخورد
شهري فرهنگ به دهقاني فرهنگ تبديل جامعهها اينچنين در
با همين براي و ميكند توقف دهقاني نيمه مرحله در
برخورد نامهربانانه نيازها ، تمام وجود با جديد پديدههاي
در و (... فوتبال ويدئو ، اينترنت ، ماهواره ، برج ، ) ميكند
آشوب دچار قضاوت پوشيدن ، لباس گفتار ، و رفتار فرهنگ اين
مديريت و تلاش و تخصص اثر در كس هر فرهنگ اين دراست
.ميشود نگريسته غارتگر و دزد چشم به بشود ثروت صاحب
همين براي ميشود ، شمرده مسخره و لازم غير دانش و تخصص
متخصص فلان يا خانم يا آقا را خود هيچكس جامعهها اين در
.نميكند خطاب
:فرمائيد توجه محبوب جمهور رئيس از جمله دو به
.كن اعطا سختكوشي ما مردم به خدايا -
.است گندم واردات معادل نان ريز دور -
نان چرا پس.است گندم ما واردات عمدهترين كه آگاهند همه
.ندارد واقعي قيمت چون ميشود؟ ريخته دور
زيرزميني منابع هيچگونه كه بياوريد نظر در را سوئيس كشور
نياز 18 صورت در كه دارد ساعي و سختكوش مردم تنها ندارد
سومين كه است آنجا از و ميكنند كار شبانهروز در ساعت
و جرم بدون و آرامش با كشوري و شده جهان ثروتمند كشور
كه چرا ميكند سپري را خود افتخارآميز زندگي جنايت
.است نبوده گريبانگيرش سوبسيد آفت هيچوقت
ميشود ، اعمال يارانه هم پيشرفته كشورهاي در گفت بايد
حال بيكاري ، رفع و بهداشت و پژوهش و تحقيقات براي منتها
كجاست؟ درد چاره
سازمان عضو كشور كه 130 دارد وجود كشور جهان 185 در
كه دادهاند عضويت تقاضاي كشور و 30 شدهاند جهاني تجارت
زودي اين به كشور و 10 است عضويت متقاضيان جزو نيز ايران
سومالي ، افغانستان ، ) مانند داشت نخواهند عضويت توانايي
اول چيست؟ جهاني تجارت سازمان در عضويت شرط (.. كامبوج ،
وارد خام مواد دوم شود ، حذف كالاها روي از سوبسيدها بايد
.شود حذف گمركي مرزهاي سوم نشود ، صادر يا
براي بايد نشود سازمان اين عضو كشوري كه صورتي در
"عملا يعني كند پرداخت گمرك كالا ارزش برابر صادراتش 600
كشوري اگر ميگويد سازمان اين.ميشود ناممكن صادرات
و نقدي صورت به را آن بدهد يارانه مردم براي ميخواهد
تنها سيستم اين در كند ، پرداخت محتاج لايههاي براي
ميشود ، كالا واردات و صادرات موجب كالا "نسبي مزيت"
.شدهاست تمام قيمت و سختكوشي دانش ، :شامل نسبي مزيت
سوبسيد كه جهان كشور مانند 150 نيز ما چرا:است اين سوءال
و صنعت كه نكنيم باور چرا نكنيم؟ زندگي نميدهند تنبلي
صنعتي انديشه بايد نيست خريدن قابل پول با تكنولوژي
شود؟ ترويج
مال نفت و باشيم؟ نفت چاه نگهبانان بايد هم باز چرا
ضربالمثل يك ميكنند ، توليد محصول آن از كه باشد كساني
ماهي او به بخورد ماهي كسي ميخواهي اگر":گويد مي چيني
حرمت اول قدم كه نبريم ياد از "بده ياد ماهيگيري نده
.خودباوري يعني است انسانها كردن پيدا
(مكانيك مهندس) بربريان جعفر
كمتجربه و كار تازه صنعتگران
را مردم سرمايههاي
ميكنند
تاراج
و حرفهها از بسياري قانونمندي و ضوابط رعايت كه حالي در
يك حياتي نيازهاي از و زماني ضرورت اجتماعي فعاليتهاي
روزه هر ظهور ميشود ، محسوب قانونمند و پويا جامعه
بازار و خدماتي و صنعتي فعاليتهاي و حرفهها از بسياري
ملي سرمايههاي فعاليتها ، اينگونه گسيخته لجام و آشفته
.است داده قرار تاراج و تعرض معرض در را خصوصي و
در اشتغال زمينههاي شدن محدود با كه است اين واقعيت
به وابسته شركتهاي و سازمانها نهادها ، دولتي ، دستگاههاي
و خدماتي نيروهاي به تشكيلات اين نياز عدم و دولت
بدون كار جوياي نيروي پايين ، سطح تحصيلي مدارك دارندگان
موءسسات شركتها ، نمودن داير به مبادرت كافي تخصص و تجربه
توزيع مغازههاي و كارگاهها انواع و صنعتي خدماتي ،
از سوءاستفاده با و ميكنند مردم ضروري مايحتاج
با قانوني خلاءهاي از بسياري و صنفي قوانين نارساييهاي
شبه يك را ساله صد راه "بعضا مردم حقوق به تعرض
.ميپيمايند
براي كه حالي در كه مانده بيپاسخ پرسش اين مردم براي
دولتي ، سازمانهاي و ادارات در دونپايه كارمند يك گزينش
عبارت به و اداري متعدد خمهاي و پيچ و فيلترها از گذر
قبول مورد ضرورت و قانون عنوان به رستم هفتخوان ديگر
شده تبديل اجتماعي اداري عرف و سنت يك به و ميگيرد قرار
تخصصي تحصيلات و تجربه بدون عادي فرد يك چگونه است ،
ميكند ، ارائه مردم به كه خدمتي و فعاليت نوع با مرتبط
لوازم يا اتومبيل كارگاه ، نمودن داير با مييابد اجازه
كارگاه يك ايجاد با يا و كند تعمير را خانگي قيمت گران
پناهگاه و عمر يك سرمايه كه ساختمان فلزي قطعات جوشكاري
و نهاد ارگان ، هيچ و كند متصل يكديگر به را است مردم
نظارتي كارش فني و تخصصي ويژگيهاي بر نيز تشكيلاتي
!باشد؟ نداشته
يك داشتن صرف به كس هر نيز توزيع و واسطهگري بعد در
ويترين و قفسه چند نصب با ميتواند دفتر و سرپناه
تحويل چهارم و سوم واسطههاي از را مردم روزمره نيازهاي
يكي به سال در ناچيزي مبلغ پرداخت درازاي تنها و گرفته
زندگي خرج و دخل مردم جيب از آنهم سازمان و اداره دو يا
ناميمون حلقههاي بر حلقهاي و نموده جور و جفت را
قوانين اگر است اين عمومي انتظار بيفزايد واسطهگري
بازار آشفته و مرج و هرج اين به دادن سامان براي مدوني
و شدت با مردم حقوق و سرمايه از صيانت براي دارد وجود
ميان از جهت در مسئولان و شود گذاشته اجرا به قوت
.نمايند اقدام فوريت به مشكل اين برداشتن
همدان - ياري مريم
!روايت دو به خبر يك
در كميل -نواب پل اجرايي عمليات شروع خبر پيش روز چند
.خواندم روزنامهها در روايت دو به را تهران منطقه 10
اشاره عصر روزنامه يك و همشهري روزنامه دو خبرهر محتواي
و است ، شده آغاز "مجددا پل ساخت عمليات كه داشت اين به
و افتاده ، وقفه كار اين در مدتي كه است معني بدان اين
تهران ، منطقه 10 شهرداري مسئولان از يكي گفته به اينك
.است شده آغاز بارديگر عمليات اين
مطرح هم را ديگري نكته عصر روزنامه در شده درج خبر ليكن
مساعدت" با عمليات اين مجدد شروع اينكه آن و بود ، ساخته
.است بوده...مسجد متوليان همكاري و
است اين است ، مطرح شهروند يك عنوان به من براي كه سئوالي
:كه
دو هر روايت به كه مهم پل اين احداث كار در چرا -1
داشت ، خواهد شهر ترافيكي بار كاهش در زيادي اثر روزنامه
داشته "مجدد آغاز" به نياز اينك كه بود ، افتاده "وقفه"
باشد؟
بوده نوعي چه از..متوليانمسجد "همكاري و مساعدت" -2
است؟ بوده مالي كمكهاي اعطاي نوع از مساعدت اين آيا است؟
..و مصالح تامين در آيا كردهاند؟ كمك فني مشاوره در آيا
خود حقوقي ادعاهاي از صرفنظر با آيا كردهاند؟ كمك.
چنين اگر آيا و !ساختهاند؟ فراهم را عمليات ادامه امكان
و منطقي پايه حد چه تا "حقوقي ادعاهاي" اين است ، بوده
است؟ داشته دفاعي قابل
"صرفا "..همكاري و مساعدت با" عبارت كه اين به نظر -3
متبادر ذهن به مبهم صورت به را كمك از خاصي جنبههاي
اين نوع باب در ديگري توضيح عصر روزنامه چرا ميكند ،
مگر است؟ نداده كيفيت و كميت نظر از آن ميزان و مساعدت
تهران شهرداري به عوارض انواع پرداخت با تهران شريف مردم
مردم سهم !نداشتهاند؟ "مساعدت" طرح اين مالي تامين در
مساله طرح سياق آيا و است؟ بوده درصد چند كار اين در
شهروندان نقش دادن جلوه كمرنگ باعث مذكور روزنامه توسط
...مسجد متوليان مبهم نقش مقابل در عوارض كننده پرداخت
!نيست؟
متوليان اين سهم و نقش به همشهري محترم روزنامه چرا -4
حق مردم است؟آيا نكرده اشاره آنها مساعدت نوع و محترم
كشور ملي امنيت به نه كه مساله اين باب در ندارند
بدانند؟ بيشتر است ، اسرار جزو نه و ميآورد ، خدشهوارد
باب در كه ميدانم خود حق شهروند يك عنوان به پايان در
در ميكنم تقاضا لحاظ بدين.بدانم بيشتر ها"مساعدت" اين
.شود مطرح بيشتر توضيحات مذكور مطلب باب
پروژه در سهيم شهروند
|