|
|
بخش به بايد جامعه نقدينگي
شود هدايت توليد (پاياني بخش) ميرسد شايعه با گاهي گراني ...مردم نقش مطلوب شيوههاي از استفاده با سازمانها از بسياري در و دهند عادت صرفهجويي به را مردم ميكنند سعي تبليغ سازمان مثل آن زيرمجموعههاي و نيرو وزارت نقش عرصه ، اين روابط تنظيم براي اما است ، چشمگيرتر برق سازمان و آب شده داده لازم بهاي مردم نقش به كمتر بازار و اقتصادي حضور دليل به يافته ، توسعه كشورهاي از بسياري در.است كمتر كالاها توليدكنندگان عرصهها ، اين در مردم چشمگير وارونه تبليغ يا و بكاهند محصول كيفيت از ميكنند جرات و ميشوند روبرو مصرفكنندگان سريع واكنش با زيرا كنند درصدد دليل هر به كه توليدكنندهاي كالاي تحريم با مردم به ما ، كشور درميكنند مجازات را او برآمده ، آنها فريب جستوجو جامعه ، عكسالعمل تنها كالا ، يك كميابي هنگام در.است ذخيرهسازي و كالا آن كردن ذخيره و يافتن براي صورت به كالا عرضه براي دولت تلاشهاي فضايي چنين نمييابد ، را لازم پاسخ التهاب فرونشاندن و فوقالعاده جلب زمينه در كمكاري در بايد را ناهماهنگي اين علت .دانست مردم مشاركت و همكاري عنوان به ايران اسلامي جمهوري سيماي و صدا ميان اين در بديهي.باشد داشته اساسي نقش ميتواند ، فراگير رسانه يك افكار و يابد افزايش مردم آگاهي كه ميزان هر به است عرضه و توزيع و توليد چگونگي جريان در بيشتر عمومي شايعهپردازان و محتكران دلالان ، نقش بگيرد ، قرار كالاها .شد خواهد كمرنگتر آنها شايعات تشخيص اثرگذاري درباره دانشگاه در اقتصاد استاد يوسفي علي دكتر تائيد خبر شايعه:ميگويد اقتصادي شايعههاي رواج و برجاي مدت كوتاه در را خود موقتي تاثير كه است نشدهاي غيرقابل كه دارد تبعاتي و آثار موارد برخي و ميگذارد و ادواري نوسانات و تغييرات از كه جوامعي در.است جبران اهرمهاي تمام موقت بهطور شايعه هستند ، متاثر ساختاري وقفه دچار را آنها و ميدهد قرار تاثير تحت را اقتصادي در اجرايي تصميمگيري شناختي ، وقفههاي صورت به و ميكند .ميگيرد خود به پيچيدهاي ابعاد اقتصادي مشكل يك مورد جمله از توسعه حال در كشورهاي در كه آنجا از:ميگويد وي متغيرهاي از سياسي و فرهنگي و اجتماعي متغيرهاي ايران متفاوتي ابعاد ميتواند شايعه ميكند عمل قويتر اقتصادي .باشد تاثيرگذار نيز اقتصادي متغيرهاي بر و باشد داشته است ، بيشتر متفاوت ، "كاملا حالت دو در نيز شايعه تاثير نگراني و ترس احساس پديده يك وقوع به نسبت كه زماني يكي زيادي خريدار شايعه شرايطي چنين در كه باشد داشته وجود جامعه در خوشايند اتفاق يك وقوع منتظر اينكه دوم و دارد .است موءثرتر شايعه بازهم هستيم قيمت برروي مستقيم بهطور اقتصادي شايعات:ميگويد وي از و ميگذارد تاثير تجهيزات و ماشينآلات كالاها ، عرضه اثر نيز بهره نرخ و پول تقاضاي و عرضه بر طريق اين و توليد به كه سرمايهگذاري بر نهايت در و ميگذارد مورد در وي.گذاشت خواهد تاثير نيز ميانجامد اشتغال حساسيت:ميگويد مصرفكنندگان برروي شايعه تاثير به نسبت را آنها و ميگيرد قوت شايعه با مصرفكنندگان تبديل كالا يك خريد براي هجوم و ميكند ترغيب بيشتر خريد .ميشود بحران به شايعات با برخورد جايگاه ناهماهنگي و مردم از كوچكي اقليت دست در متمركز نقدينگي و ماهانه نيازهاي به توجه و مصرف بازار با دولت موقع به ناامني موجب اساسي كالاهاي تامين براي مردم سالانه "كاملا بهطور كه است اوضاعي چنين در.است شده اقتصادي شايعه و احتكار با و ميشوند عمل وارد سودجويان غيرمنطقي ماهي گلآلود آب از كالاها گراني و كمبود مورد در پراكني .ميگيرند عامل هرحال به:ميگويد اقتصاد كارشناس شهرزاد محمدحسين كالا آن يا كالا اين شدن گران با و دارد وجود تورم رواني دولت زيرا است اساسي بسيار دولت نقش اما.مييابد ادامه .باشد داشته بايد كننده كنترل و نظارتگر بخش ، تعادل نقش از معقولي استراتژيكي ذخيره وجود و اقتصادي روابط تنظيم در كالا احتكار كاركرد از جلوگيري براي اساسي كالاهاي پيش آنكه ضمن.باشد اساسي راهحل ميتواند ضروري مواقع نخست تا شود حل دولت توسط بايد اقتصادي ناامني آن از نقدينگي اينكه دوم و شود رفع بازار به مردم بياعتمادي توزيع و توليد سمت به است متمركز اقليتي دست در اكنون كه و كالا احتكار جهت از ميتوان حركت اين با و شود هدايت .بود راحت داستان باقي بخش دست در متمركز نقدينگي اكنون:ميكند تاكيد وي اراده كه هرآن كه است كشور اقتصاد بزرگ خطر كوچك اقليتي دست در را اقتصادي نبض و شود بازار وارد ميتواند شود ارز و بازارسكه در روز يك ميتواند نقدينگي اين.بگيرد كل موجودي نمونه عنوان به.كند مختل را تعادل و شود وارد حداكثر تا هزار بين 500 روزانه كشور سياه بازار در ارز تومان ميليارد يك فقط كسي اگر حال است دلار ميليون يك را قيمتها باره يك به كند بازار اين وارد و روكند و توليد چرخه در اگر ديگر روزي يا و داد خواهد افزايش نبض شود تزريق مردم عمومي مايحتاج و كالاها ساير توزيع !ميكند كنترل را بازار به بازار ستد و داد بر دلالي شبكههاي تاثير بررسي براي و شكر و قند پياز ، قيمت نوسانات به ميتوان نمونه عنوان .كرد اشاره مصرف بازار در برنج از پس امسال پاييز كه است گفتني نكته اين پياز مورد در احتكار با همزمان خارج ، به كشور پياز محصول از بخشي صدور پيرامون گوناگون شايعات دلالان توسط محصول اين عمده بخش شد آغاز آن بازار كردن شيرين اصطلاح به براي پياز كميابي عرضه و توزيع بر پيوسته نظارت نبود دليل به متاسفانه و و بازار تنظيمروابط از مانع كه ما ، كشور در كالاها محصول اين گراني بر شايعات ميشود ، تقاضا و عرضه نظام كه ميكردند استدلال مدام شايعهپردازان و زد دامن نيز اما است ، محصول اين صادرات از ناشي پياز كميابي و گراني گراني و كميابي عمده عامل كه است شده ثابت روزها اين در پيازتوسط احتكار ميكند ، بازارسنگيني بر هنوز كه پياز انبار پيازهاي از توجهي قابل بخش كه همچناناست دلالان .است شده كشف آذربايجان در محتكران توسط شده رواني تاثير دليل به محصول يك شدن گران يا كمياب با معمول طور به براي تلاش و ميشود ملتهب جامعه دلالان ، توسط آن احتكار بيماري يك صورت به آن ذخيرهسازي و كمياب كالاي دستيابي :ميگويد تهران غرب پيشهور يك.درميآيد واگير جنگ رواني تاثير دليل به تحميلي ، جنگ وقوع سال نخستين در ذخيره و خريد براي بيسابقهاي هجوم شكر ، و قند احتكار و خريداران كه بود پيدا و شد آغاز خوراكي كالاي اين كردن زمان همان در پرداختهاند ، خريد به خود نياز از بيشتر بحران كردن فروكش از پس كه داشتم سراغ را خانوادهاي كرده ذخيره كه را شكري و قند مدتها تا شكر ، و قند كمبود !ميفروختند من به و ميآوردند بودند ، سياستهاي از بعضي:ميگويد اقتصادي كارشناس يك يك كميابي باعث زمان يك در كه دولتي بخش توزيعكنندگان سرازير بازار به يكباره كالا همان سپس و ميشود كالا عرضه و توزيع نظام در غيرعادي نوسانات بروز موجب ميگردد خوراكي اقلام توزيع براي مثال عنوان بهميشود تقاضا و احساس خانوادهها كه اندازهاي به رمضان مبارك ماه در چنين براي مرور به ماهها ساير در ميتوان نكنند ، كمبود مبارك ماه شروع از پيش ماه يك آنكه ، نه.كرد تدارك ايامي كره مبارك ، ماه شروع با و شود كمياب "كره" ناگهان رمضان در ميتوان بازار روابط تنظيم با.گردد عرضه فراواني به ويژه ، ايام براي و كرد حفظ را توزيع نظام سال ايام تمام بازار ، معمولي تقاضاي بر علاوه رمضان مبارك ماه مثل اين نياز تا گذاشت عموم دسترس در هم اضافه كالاي مقداري .شود برطرف ماه غيراصولي ذخيرهسازيهاي پارهاي:ميافزايد كارشناس اين است احتكاري همان به شبيه توليدي ، واحدهاي از بعضي توسط .ميزند دست آن به خصوصي بخش بيشتر كه كشور در تقاضا و عرضه مطلوب نظام و مصرف صحيح فرهنگ اگر .نميبيند زيان نيز توليد بخش بيفتد ، جا رضايي مريم
|