|
مصرفي جامعه پيدايش
از را فرد آگاهي شهر يك زندگي در موجود فرايندهاي *
و علائم چارچوب در كالاها مصرف اوبه نياز يا سبك
است خاص اجتماعي گروه يك مشخصه كه نشانههايي
ميدهد افزايش هست ، نيز فردي سليقه بيانگر آنكه ضمن
جديد الگوهاي بيستم ، قرن اوايل و نوزدهم قرن اواخر از
.يافت گسترش و رشد شهري كارگران و متوسط طبقات ميان مصرف
شهر مركز در جديد بزرگ فروشگاههاي حول بويژه الگوها اين
نظير متنوعي كالاهاي فروشگاهها ، اين در.گرفت شكل
و آشپزخانه وسايل سفالي ، ظروف لباس ، مبلمان ، خواربار ،
.ميگشت عرضه فروش براي سقف يك زير در برقي جديد لوازم
به و كرده رشد قرن آغاز در كالاها اين از برخي توليد
مقايسه در شهر مركز فروشگاههاي.بود رسيده انبوه مرحله
به انتخاب براي را بيشتري شانس محلي فروشگاههاي با
قصابيها ، اينحال با.ميكردند عرضه خود مشتريان
خيابانهاي در نانواييها و سبزيفروشها ماهيفروشها ،
از ميشد را خواربار حتي و ماندند برقرار محله اصلي
قرن اواخر در.كرد خريداري نيز محله كوچك فروشگاههاي
برقي اتوبوسهاي ترامواها ، وقتي بيستم قرن اوايل و نوزدهم
حومه افتاده دور نواحي از را مردم تا آمد پديد راهآهن و
بوجود شهر مركز در بزرگ فروشگاههاي كند ، حمل شهر مركز به
.آمد
برلين و شيكاگو نيويورك ، گلاسكو ، پاريس ، لندن ، شهرهاي در
سال 1914 در اول جهاني جنگ آغاز تا دهه 1890 فاصله در
مركز در بزرگ فروشگاههاي و يافت گسترش نقل و حمل شبكه
(19181858) جامعهشناس زيمل جورج.كرد پيدا توسعه شهر
مملو شهري:بود كرده ديدار برلين از نوزدهم قرن اواخر در
شامل شرقي اروپاي از بهويژه كه وارد تازه مهاجران از
تحت مقالهاش در زيملبودند آمده كشورها ديگر و لهستان
مدرن شهر مينويسد (1903) ذهني حيات و شهر كلان عنوان
بلكه نيست ، جامعهشناختي خصوصيات با فضايي موجوديت يك"
(1)"است يافته شكل فضا در كه است جامعهشناسي موجوديت يك
از -صنعتي مراكز اطراف يا حكومتي مراكز پيرامون شهرها
و فروشگاهها و كردند رشد -توربافي تا فولاد صنايع
و موسيقي سالنهاي تئاترها ، نظير فراغت اوقات تسهيلات
علائق و اجتماعي تمايلات ارضاء براي ورزشي استاديومهاي
.يافتند توسعه شهري جديد طبقات رواني
مصرف با مرتبط متفاوتي و تازه شهري فرهنگ شهرها كلان در
يك در كه مردمي روزانه زندگي زيمل اعتقاد به.آمد بوجود
به نسبت "بياعتنا نگرشي" نيازمند داشتند سكونت شهر كلان
پيچيده محرك اين فرافكني با تنها زيرا".بود ديگران
ممكن آن افراطهاي تحمل مدرن ، زندگي شتاب از برآمده
طريق از ساختگي فرديت يك پرورش...فرار راه تنها.ميگشت
فردي تمايز علائم يا مد منزلت ، نشانههاي از پيروي
(2)".بود
باقي تماشاگر ديگر برخي ;شدند "مد عيار تمام پيرو" برخي
شهر در ديگران نمايشهاي مخاطب ترتيب اين به و ماندند
از ميكوشيد هركه:داشتند قرار فشار تحت افراد.گشتند
زيمل كه آنگونه يا باشد بقيه از متمايز اجتماعي نظر
فريزبي معاصر جامعهشناس.بماند بياعتنا كرد ، اشاره
چنين شهري كلان زندگي به راجع زيمل مقاله درباره Frisby
:است نوشته
تاكيد كلانشهر درباره مقالهاش آغازين قطعه در زيمل"
فرد ادعاي از مدرن زندگي مسائل پيچيدهترين كه ميكند
برابرنيروهاي در خويش هستي فرديت و استقلال حفظ براي
شهر كلان در كه نيروهايي ".برميخيزد اجتماعي سهمگين
و شدن فروكشيده برابر در" بايد فرد.شدهاند متمركز
مقاومت تكنولوژيك -اجتماعي مكانيزم يك وسيله به خردشدن
به است پاسخي شديد شدن ذهني.است شهر كلان همان كه "كند
اين بنابر.است مواجه آن با كه فرهنگي افراطي شدگيe شيء
مسلط بياعتنايي با مواجهه در وجود ابراز براي فرد تقلاي
تحريك به ميتواند كلانشهر ، در اجتماعي كنشهاي اغلب بر
با افراطي انطباق شكل به حتي شود ، منجر تمايزطلبي حس
در زيادهروي همان يعني جهتدار شدت به رفتارهاي"
شهر كلان مشخصه كه رفتار ظرافت و مزاج تلون آدابداني ،
رفتار گونه اين محتواي در زيادهرويها اين اهميت.است
متفاوت در يعني است آن شكل در بيشتر بلكه نيست نهفته
.كردن توجه جلب و فرد شدن مشخص بارز شيوهاي به و بودن
تماس بودن اتفاقي و ناپايداري از ناشي حدي تا امر اين"
به سريعتر هرچه بايد تماسها اين طي كه اين است افراد
جاي به چشمگيري تاثيرات كوتاه زماني ظرف و رسيد نتيجه
جديد شيوه از ناشي حدي تا جديد مصرفگرايي.(3).گذارد
جديد شيوه اين.است آن حومه و شهر كلانشهر ، در زندگي
در زيمل بيان به كه ميآورد بوجود را جديدي فرد زندگي ،
و استقلال" ميخواهد زيرا است عصبي فردي بالا قول نقل
"كند حفظ اجتماعي سهمگين نيروهاي برابر در را خود فرديت
مكانيزم يك وسيله به شدن خرد و شدن كشيده فرو" از و
.كند اجتناب شهر كلان يعني "تكنولوژيك -اجتماعي
يا سبك از را فرد آگاهي شهر يك زندگي در موجود فرايندهاي
نشانههايي و علائم چارچوب در كالاها مصرف به را او نياز
سليقه بيانگر آنكه ضمن است خاص اجتماعي گروه يك مشخصه كه
با كلانشهر در ساكن فردميدهد افزايش هست ، نيز فردي
مورد را او كالونيسم از بحث در ماكسوبر كه قديمي نوع آن
نحو به را خود ثروت نبود حاضر كه كسي داد ، قرار تحليل
و پوشاك چون افتادهاي پا پيش امور در "احمقانهاي"
شهرهاي ساكنان براي برعكس.دارد فرق كند ، صرف زينتآلات
كه شخصيتي و هويت ايجاد براي است وسيلهاي مصرف بزرگ
.آورند حسابش به ديگران ميكنند آرزو
براي وسيله عنوان به بخصوص فرد يك كه نمادهايي و علائم
ديگران توسط بايد ميبرد كار به ديگران از خود تمايز
ديگران از را خود ميتواند كسي.شود فهميده و تفسير
داشته مشتركي فرهنگي نشانههاي آنها با كه كند متمايز
دليل به.شود تفسير و فهم تمايز علائم آن كمك به تا باشد
از كارگر طبقه و متوسط پايين متوسط ، متوسط اقشار تقليد
مداوم طور به گروهها اين اجتماع پرمنزلت اقشار عادات
به امر اين و بزنند دست خويش مصرف الگوي تغيير به بايد
مثال براي.ميشود منجر تمايزيابي براي بيوقفهاي تلاش
طي اما بود اشرافيت مشخصه زماني نوشيدنيها برخي مصرف
تنزل اجتماعي منزلت نردبان در نوشيدنيها اين قرن اين
و كرده خودداري آنها نوشيدن از بالاتر رده اعيان و يافت
.آوردند روي گزيدهتر و نوشيدنيهايگرانتر مصرف به
توجه مورد نوزدهم قرن اواخر در مصرف فرايند از جنبه اين
(Thorstein Veblen) وبلن ترستيني آمريكايي جامعهشناس
به تازه" -خاص اجتماعي طبقه يك به ويژه به اوگرفت قرار
اين.داشت توجه نوزده ، قرن اواخر در "رسيدهها دوران
اروپايي اشراف از بودند ، رسيده مكنت به تازه كه گروهها
مقبوليت طريق اين از ميكوشيدند و ميكردند تقليد
و سياه از اعم كارگر و متوسط طبقات.كنند كسب اجتماعي
اعياني مصرف" را آن وبلن كه فرايند اين در هنوز سفيد
.نداشتند شركت ميناميد ، (Conspicuous Consumption)
تعاريف از را جامعهشناسي توجه تغيير وبلن و زيمل كار
.ميدهد نشان آن اجتماعي تعاريف به طبقه اقتصادي
"عمدتا فرضيات از مجموعهاي درون در كلاسيك ماركسيسم
-اقتصادي طبقه مفهوم بر و ميپرداخت تحليل به اقتصادي
به طبقات اين.ميكرد تاكيد -پرولتاريا و بورژوازي بويژه
توليد وسايل با رابطهشان به توجه با يكجانبهاي نحو
به و انرژي منابع و آلات ماشين معادن ، كارخانهها ، يعني
مغازهها ، ) توزيع وسايل با ارتباط در محدودتر گونهاي
مدرن سرمايهداري در (نقل و حمل نظام و بزرگ فروشگاههاي
وسايل مالك كه بورژوازي ماركس ، اعتقاد به.ميشدند تعريف
در "مستقيما كه دارد اقتصادي منافعي است توزيع و توليد
جستجوي در بورژوازي زيرا.اوست كارگران منافع با تضاد
جمله از هزينهها رساندن حداقل به و سود كردن حداكثر
اول نيمه در اقتصادگرا مدل اين.است دستمزد و حقوق هزينه
براي اما كرد حفظ را خود سياسي و فكري اهميت بيستم قرن
تغيير گسترده فرايندهاي درباره سازي مفهوم و توضيح درك ،
و بريتانيا متحده ، ايالات در دوره اين طي كه اجتماعي
صرفنظر.كرد ايجاد مشكلاتي بود ، وقوع حال در غربي اروپاي
بزرگ ، ركود جهاني ، اول جنگ يعني دوره اين بزرگ حوادث از
جهاني ، دوم جنگ و فاشيسم و نازيسم ظهور والاستريت ، سقوط
چندان زمان آن در كه بود تكوين حال در نيز ديگري تغييرات
يك به اما داشت مهيج جنبه كمتر زيرا نميشد تلقي مهم
شامل تغييرات اين.بود تاريخي مهم حوادث بنياد معنا
كه بود سرمايهداري جوامع منزلتي و طبقاتي نظامهاي تغيير
زمان در.توليد تا ميشدند ناشي مصرف فرايندهاي از بيشتر
در را خويش حقوق و دستمزد تنها نه كارگر طبقه اعضاي صلح
اجتماعي منزلت بلكه ميدادند افزايش ديگران با مقايسه
كه اجتماعي ارزش و بودند آنچه از خود درك يعني -را خود
ديگران حرمت و منزلت از ارزش ، اين:دادند ارتقا -داشتند
.ميشد ناشي آنها به نسبت
عنوان به مصرف الگوهاي از اجتماعي منزلت گروههاي
از خود كردن جدا و خود مقام و جاه استقرار براي وسيلهاي
دوران به تازه" تنها نه.ميكنند استفاده ديگران
همه بلكه زيمل كلانشهر افراد يا وبلن ي"رسيدهها
ديگران از خود تمايز براي نشانههايي از منزلت گروههاي
استفاده مورد نشانههاي.ميجويند سود آن وبري تعبير به
بر علاوه و است مصرف زمينه در گروهي ارزشهاي شامل آنها
نماد هر ميكند اشاره (Parkin) پاركين كه همانطور آن
اجتماعي حصر اين جهت در ميتواند اجتماعي يا فيزيكي
گروه يك به متعلق كسي چه اينكه تشخيص و (Social Closure)
.گيرد قرار استفاده مورد نيست ، كسي چه و است خاص اجتماعي
علاقه ، مورد موسيقي نوع دكوراسيون ، و مبلمان مسكن ، انواع
وجوه همه و آمد و رفت وسيله نوع ميپوشيم ، كه لباسي
بين تفاوت نشانههاي عنوان به ميتواند مصرف فرايند
.گيرد قرار استفاده مورد اجتماعي منزلت گروههاي
قرن در اجتماعي منزلت گروههاي فزاينده رشد و دوام هستي ،
.است كرده كمك مصرف الگوهاي از وسيعي طيف ايجاد به بيستم
بالا طبقه تنها نه جديد ، سرمايهداري جوامع در مصرف رشد
جامعهشناسان غالب كه را جمعيتي سوم دو بلكه متوسط و
كار نوعي براي كه را آنهايي يعني مينامند ، "كارگر طبقه"
قرن ديگر عبارت به.است دربرگرفته ميگيرند ، دستمزد بدني
اگر -اكثريت ميان در مصرفگرايي فزاينده رشد شاهد بيستم
كه آنها حتي است ، بوده اجتماعي منزلت گروههاي همه نگوييم
.داشتهاند خصوصي يا دولتي از اعم را درآمد كمترين
جهاني جنگ دو اروپا در و دهه 1930 ركود شمالي امريكاي در
Mass) "انبوه مصرفگرايي" توسعه (و 451939 181914)
مصرف در كارگر طبقه شدن سهيم حاصل كه را (Consumerism
.انداخت تاخير به داد رخ و 1960 دهه 1950 در و است گرايي
و شمالي امريكاي سرمايهداري جوامع دهه 1940 ، اواخر از
گسترده ، رشد شاهد استراليا و ژاپن بريتانيا ، غربي ، اروپاي
آن طي كه را روندهايي عبارت اين.بودهاند "مصرفانبوه"
بر مقدم حتي و بر علاوه جوامع اين كارگر طبقه اكثريت
"مصرفكننده" باشند ، توليد فرايند "كارگران" آنكه
.ميكند بيان موجزي نحو به شدهاند ،
[...]
دو بين) غرب سرمايهداري جوامع در جمعيت اكثريت كه همين
از مصرف چگونگي يافت ، دست رفاه به (آن چهارم سه تا سوم
مايحتاجي) بود اصلي پايه مادي مايحتاج آن در كه شيوهاي
ساير نظير سرمايهداري جوامع مردم از بسياري هنوز كه
جاي مصرفي شيوه و كرد تغيير (محروماند آن از دنيا نقاط
نمادين معناي و منزلتي ارزشهاي آن در كه گرفت را آن
به آن تبديل و مصرفگرايي گسترش با.داشت اهميت كالاها
بالاتر كه آنها جهان ، كشورهاي اكثر در ،"جهاني" پديدهاي
اسير را خود عاطفي نظر از ميكنند ، زندگي معاش سطح از
مصرفي(مسافرت نظير) خدمات و كالاها براي و آرزو
اين به.نيستند آن هزينه پرداخت به قادر كه مييابند
فقرا نمادين زندگي بر ميتواند حتي "مصرفگرايي" ترتيب
و قومي مذهبي ، سنتي نمادهاي از بسياري.بگذارد تاثير
در مردم عمده گروههاي بر توجهي قابل نفوذ همچنان سياسي
كرده احاطه را غربي مصرف كه نمادهايي اما دارند ، دنيا
.ميكند همزيستي نمادگرايي ديگر اشكال با اغلب
:ماخذ و يادداشتها
1- D.Frisby, GeorgeSimmel
(Routledge, P.131 London,1948)
2- D.Harrey, The Condition Of Postmodemity(Blackwell,
Oxford), P.26
3- Frisby, George Simmel,PP131-2
بوكاك رابرت :نوشته
خاتم اعظم :ترجمه
|
|