كتابهايش در كه نويسندهاي
داشت حضور
جكلندن آثار و زندگي به نگاهي
زاده "سانفرانسيسكو" در م.ژانويه 1876 در 12 "لندن جك"
مادرش.كرد آغاز سختي با را زندگي نوزادي همان از و شد
كار به مجبور سالگي هشت از و نداشت توجهي او به هرگز
اوضاع و كردن كار اثر بر جك ابتدايي تحصيلات و بود كردن
سالگي يازده در.ميشد انجام وقفه با خانواده خراب مالي
به و ميكرد كار شهر عمومي كتابخانه در "اوكلاند" در
خريد با سالگي سيزده در.ميپرداخت نيز فروشي روزنامه
شانزده در.گشت مشغول اوكلاند خليج در كار به كوچك قايقي
.آورد دست به زيادي پول و پيوست صدف دزدان دسته به سالگي
بارور را خود مستعد ذهن و ميپرداخت مطالعه به شبها
به و گرديد دولتي ماهي گشت عضو مدتي از پس.ميساخت
به سالگي هفده در.پرداخت غيرمجاز باماهيگيران مبارزه
در سپس.كرد كسب فراواني وتجربه رفت ماهه هفت دريايي سفر
بسيار كه كاري شد ، مشغول كار به ريسندگي كارخانه
آگاه او نويسندگي استعداد از كه جك مادر.بود طاقتفرسا
داستان پيگير تلاشي با جك و واداشت نوشتن به را او بود
"ژاپن سواحل نزديكي در توفان" نام به كلمهاي هزار دو
به پس آن از و شد محلي نويسي داستان جايزه برنده و نوشت
نوشتههاي به بيتوجهي علت به اما گشت ، علاقهمند نوشتن
و اقتصادي بحران شروع با.شد خسته كار اين از بعديش
سوي به كه "كلي صنعتي سپاه" به او كارگران بيكاري
راهپيمايي با داشتند آنهاتصميم.شد ملحق ميرفت ، واشنگتن
اين از مدتي از پس.بگيرند كمك بيكار افراد براي دولت از
جرم به آنجا در.رفت "نيويورك" به و گرفت كناره سپاه
با "لندن".ماند آنجا در روز سي و افتاد زندان به ولگردي
آشنايي.ميآمد فايق مشكلات بر تمام استقامت و پايداري
او در فراواني هيجان و شور سوسياليزم مكتب افكار با
كار به جاي به گرفت تصميم زمان اين در او.كرد ايجاد
بهره خود فكري استعداد و انديشه قدرت از بازو ، زور گيري
به همزمان تحصيل هزينه براي و رفت دبيرستان به.گيرد
.بود منزوي و تنها فردي جك.پرداخت كار به سرايدار عنوان
از مدتي از پسميكرد همكاري نيز دبيرستان نشريه با او
خواهرش كمك با و شد خسته دبيرستان در طولاني تحصيل ادامه
و شد اخراج آنجا از ولي كرد ثبتنام تقويتي كلاسهاي در
ساعت نوزده روزي با و پرداخت مطالعه به خودش آن از پس
در.شد وارد كاليفرنيا دانشگاه به بالاخره خواندن درس
كه دريافت جك.ميپرداخت لباسشويي به تحصيل كنار در آنجا
و غلط آنجا آموزش و نيست خبري جديد علوم از دانشگاه در
تحصيل ادامه از دليل همين به.است پوسيده علوم براساس
ساعت پانزده روزانهشد كار به دست خود و كرد صرفنظر
عقايد.بود شعر و مقاله داستان ، نوشتن در غرق تمام
نظام عليه سخنراني اثر بر روزي كه شد سبب او سوسياليستي
پسر" لقب او به روزنامههابيفتد زندان به سرمايهداري
ناحيه در طلا پيدايش خبر زمان اين در.دادند "سوسياليزم
از پول گرفتن قرض با و كرد جلب را او توجه "كلوندايك"
با بيثمر تلاش سال يك از پس و رفت نواحي آن به خواهرش
سفر اين در او پربار يادداشتهاي ولي برگشت خالي جيب
.بود نوشتن امر در بينظيري ارمغان
به مجله درچند او از مقاله و داستان تعدادي سال 1899 در
با سال 1900 در.يافت بهبود او مالي اوضاع و رسيد چاپ
.شد او ادبي پشتيبان "مكلور" بهنام فردي "گرگ پسر" چاپ
.كرد ازدواج "بسي" نام به دختري با جك سال همين در
حقوق.كرد مالي بحران دچار را او بسي با مادرش ناسازگاري
"يخ فرزندان" كتاب انتشار با اما.شد قطع مدتي براي مكلور
نام به او بلند رمان اولينيافت رونق كارش در 1902
به لندن جك.رسيد چاپ به سال همان در نيز "برفها دختر"
، راه در اما شد جنوبي آفريقاي عازم گزارش تهيه قصد
لباسي با و كرد استفاده فرصت از او و گرديد فسخ ماموريتش
ميان در هفته هفت و رفت "لندن" شهر آوارگان ميان به مبدل
يادداشت خود موشكافانه مشاهدات از و برد سر به آنها
به موسوم برانگيز جنجال اثري آن حاصل كه كرد برداري
افزايش روز روزبه او ادبي شهرت.بود "زاغهنشينان"
افراد و ترتيبميداد بزرگي ميهمانيهاي جك.مييافت
به دقت با و ميكرد دعوت مختلف طبقات از را مختلفي
.ميپرداخت آنها رفتار مطالعه
مطرح امريكا نويسنده بزرگترين عنوان به لندن جك در 1913
پس اما ميشد ترجمه دنيا زبانهاي اكثر به كتابهايش و بود
.شد خصوصياش زندگي در فراواني لطمات متوجه جك مدتي از
خاطر به دخترانش. چارماين با ازدواج و همسرش از او جدايي
وجود با رو اين از و گرفتند فاصله او از "چارماين"
آورده ارمغان به او براي نويسندگي كه بسياري موفقيتهاي
اين -"چارماين" با ازدواج در او جبرانناپذير اشتباه بود
سبب پاشاند هم از كلي به را جك زندگي كه افسونگر دختر
به آسايش روي عمر آخر تا او و شد او رواني و فكري مشكلات
رفتن بالا دايمي ، سردردهاي يافت شدت او بيماري.نديد خود
از بيش چاقي و خوني اسهال رماتيسم ، كليه ، ورم خون ، اوره
در سرانجام و نهاد وخامت به رو او احوال و اوضاع.حد
به او زندگاني پرفروغ چراغ م نوامبر 1916 صبح 22 ساعت 7
كه نامي نويسنده اين درخشان زندگاني ثمره.گراييد خاموشي
و بيوقفه كار ساعت پانزده بر بالغ روزانه نتيجه
آشنايي و گيرد پي تلاش و مشاهدات از مدام يادداشتبرداري
پنجاه بر افزون بود مختلف مكانهاي و گوناگون افراد با
دختر" ،"وحش آواي" ،"دندان سپيد" كه است داستان و كتاب
،"ايدن مارتين" ،"آهنين پاشنه" ،"دريا گرگ" ،"برفها
دره" ،"ماجراجو" ،"سوزان سپيدهدم" ،"ستارهها ولگرد"
برجستهترين از "كورن بارمي جان" ،"سرخ طاعون" ،"ماه
فقر نهايت در كه بزرگ نويسنده اين.ميروند شمار به آنها
در هيچگاه داشت كه جنگندهاي روحيه با كرد ، رشد بدبختي و
با و نشد ناتوان و مايوس راه موانع و مشكلات برابر
براي او زندگيكرد خم را مشكلات كمر تمام استواري
نهادهاند ، فرهنگ مشكلات از پر عرصه به پا كه افرادي
و سخت پيماني و عهد او نوشتههاي.است توجه قابل بسيار
به او داستانهاي گيرايي و جاذبه.دارد زندگي با عميق
موضوعات برآمدهاند ماجراجو مردي بطن از كه است آن خاطر
نمايش به و جسورانه داستانسرايي تكاندهنده ، هيجانانگيز
ناگسستني و عميق پيوندي نو انديشههاي و افكار درآوردن
كه را آنچه هر او.ميكند برقرار خوانندگانش و او بين
از.ميآورد قلم به داشت ، تجربه آن از و بود كرده درك
و بود يكسان "تقريبا نوشتن و كردن زندگاني لندن جك نظر
بر ميساخت ، هدف با را زيستن كه آنجايي از را نوشتن
در و داشت حضور كتابهايش در خود او ميدانست مقدم زندگي
و ميرفت فرو داستانش قهرمانان جلد در.ميكرد رشد آنها
او آثار.ميآورد بيان به را خودش رواني و ذهني مسائل
.اوست تجربههاي حاصل كه است ماجراهايي و حوادث از مملو
دريانورديها ، ولگرديها ، طاقتفرسا ، كارهاي ضمن او استعداد
فقيرنشين ، محلههاي زندانها ، محروم ، طبقات با آشنايي
به ميديد را هرچه وي يافته پرورش...و شمال سرزمينهاي
نمايانه انسان تصويرگري.ميكرد توصيف ممكن وجه بهترين
پربرف بيابانهاي در لندن جك.است شگفتآور حيوانات از او
حيوانات روانكاوي و تفحص به سالها امريكا شمال كفنپوش و
توجه گرگ -سگ نژاد به همه از بيش بين اين در و پرداخت
خانه را خود خانه و ميناميد گرگ نيز را خود او.داشت
گرگ حقيقتي نيز "وحش آواي" در "ولف لارسن".ميخواند گرگ
كه هستند كتابي دو وحش آواي و دندان سپيد.دارد صفت
اولي:قرينهاند "كاملا و شدهاند نوشته حيوانات درباره
ميدهد نشان را گرگها تبار از وحشي جانوري كه است كتابي
با سرانجام و است كرده پيدا گرگي خوي بيابانها در كه
به غذا به نياز خاطر به ابتدا در.مييابد ارتباط انسان
خود ديگر صاحب برابر در مدتي از پس اما ميكند ، خدمت او
بدست خوش و امن سرانجامي و ميكند پيدا عاشقانه گرايشي
ابتدا كه "وحش آواي" در است سگي نام "باك".ميآورد
تغيير اوضاع اما.دارد صاحبش كنار در خوشي و آرام زندگي
سرزمينهاي به را او و ميدزدد را وي فردي و ميكند
معاشرت و آداب كمكم آنجا در باك و ميبرد "يوكون"
كه اوليهاش فطرت به و ميدهد دست از را اكتسابياش
مبارزه در او گذشته اخلاق.ميبرد پناه است خويي درنده
و وحشي اجداد اخلاق و ميبازد رنگ بقا براي بيرحمانه
از آخر در او و سربرميآورند وجودش اعماق در باستانياش
آواي.مينهد پا وحشي گرگهاي جامعه به اهلي سگهاي جامعه
و آزادي.است انسان پاكي و آزادي براي نمادي باك وحشيانه
بار زير داشت ، تلالو او وجود در زماني كه گذشته پاكي
به بدوي انسان و ميشود نابود و محو جامعه رياي و دروغ
بلافاصله وحش آواي.ميگردد مبدل متمدن و ظاهرساز انسان
.شد نوشته لندن فقيرنشين محله از لندن جك ملاقات از پس
تنها نه او و است انسان گرگ انسان ، آن در كه جامعهاي
ميسازد رهنمون روشنفكرانه نظريات حيطه به را خواننده
ماجراجوي شخص كه خام تلاشهاي نخستين در را او بلكه
جلوهگر با و ميدهد شركت ميزند ، دست آنها به داستان
خجولانه انگيزههاي و رمانتيك روياهاي ساختن
.ميكند ايجاد صميميت نوعي آنان و خود بين خوانندههايش
از كه ميشود محسوب او شاهكارهاي جمله از "ايدن مارتين"
به است فردي داستان كتاب اين.است شده برگرفته وي زندگي
دست از اشراف طبقه از جواني دادن نجات با كه نام همين
رسومشان و پرآداب دنياي و آنها جامعه به مزاحم ، ولگردان
اشرافي ، جوان آن خواهر ،"روت" عاشق و مييابد راه
و ميدهد تغيير را خود زندگي وي به رسيدن براي و ميگردد
كوتاه داستانهاي نوشتن به و مينهد پا نويسندگي دنياي به
و نمييابد توفيقي هيچ ابتدا در.ميپردازد بلند و
فاصله او از وي خود و روت خانواده حتي و او اطرافيان
پردردسر و بيفايده كاري را نويسندگي و ميگيرند
اما.ميكنند تشويق پردرآمد كارهاي به را او و ميخوانند
دارد راسخ اعتقادي خود شگرف استعداد به كه ايدن مارتين
جمع در روزي او.ميدهد ادامه خود پيگير تلاش به
از و ميكند دهندهاي تكان سخنراني سوسياليست كارگران
معرفي امريكا سوسياليست رهبر عنوان به روز آن فرداي
به و ميشود خسته خود زندگي از مدتي از پس و ميشود
همين در ولي ميپيوندد گذشتهاش ودوستان گذشته عادات
تحسين منتقدان بزرگترين سوي از او پربار نوشتههاي زمان
و ميگيرد قرار نويسندگان بزرگترين شمار در او و ميشود
و روت جمله از بودند كرده پشت او به كه افرادي تمامي
به بار اين مارتين ولي.ميآورند رو او به -خانوادهاش
در مارتين.ميراند خود از را او و نميكند التفاتي روت
مييابد شدت او روحي بيماري و ميشود بيمار و افسرده آخر
آنكه از پس اوكند سفر امريكا شمال به ميگيرد تصميم و
كشتي به پا ميكند ، خود ثروت و پول صاحب را خواهرانش
سرانجام و ميشود برخوردار گرمي استقبال از و مينهد
خود و نميبيند خودكشي جز چارهاي خود روحي بيماري براي
الگوها هيچگاه لندن جك كلي طور به.مياندازد دريا به را
و مشكلات به هرگز و نگرفت جدي را جامعهاش جلوههاي و
ميان اين در تنها نپرداخت ، جامعهاش ويژه مسائل
پرداختهاند ، طلايابي تب به كه او "كلوندايك" داستانهاي
.دارند اعتبار
رضويان ارشاد
:ماخذ و منابع
حبيبيان قنبرعلي استون ، ايروينگ:اسب پشت بر ملوان -1
كامراني حشمت والكات ، چايلد چارلز:لندن جك -2
ركنالدين فرانچز ، روث:رويا يك دنبال به لندن جك -3
نهاوندي
لندن جك:تهيدستان -4
قاضي محمد لندن ، جك:دندان سپيد -5
فرامرزي محمدتقي لندن ، جك:ايدن مارتين -6
نوذري محمد لندن ، جك:شمال حماسه -7
نراقي فرخزاد م ، لندن ، جك:وحش آواي -8
|