|
|
ها بايد چرخه در جوانان
ونبايدها با قهرآميز رفتار كه باورند براين كارشناسان از بسياري * تا ميشود موجب آنها به نگذاشتن احترام و جوانان رنگ ورزيم مي اصرار آنها بر خشونت با كه را ارزشهايي ببازند :اشاره نقش شناخت ، و آگاهي از كولهباري با ايران جوان جمعيت اجتماعي گوناگون عرصههاي در را خود كننده تعيين و حساس سال دو در بخصوص و است رسانده اثبات به كشور سياسي و و كشور تحولات و رخدادها در نسل اين چشمگير حضور اخير ، داوريهاي و تحليل مايه سياسي توسعه شكلگيري روند وجود ، اين با است ، بوده جهان و ايران تحليلگران از بسياري و انحرافات انواع معرض در جوانان برخيها ، منظر از هنوز با بايد و دارند قرار بيبندوباري و اخلاقي كجرويهاي .داشت بركنار ورطهها اين از را آنان قهرآميز ، برخوردهاي جوان نسل نوعدوستي و زيستي سالم انگيزه كه نگرش نوع اين اعمال زمينهساز ميگيرد ، ناديده يكسره را ايران مثبت ، نتيجهگيري بجاي و شده جوانان عليه خشونتآميز واقع در كه گوناگون تخلفات سوي به را جوانان از بسياري در.است داده سوق است ، عكسالعملي و عصبي واكنشهاي جوانان ، سني حساس دوره به باتوجه جهان ، كشورهاي از بسياري و شناسي جامعه ملاحظات تمامي آنان با برخورد در از بيخطر عبور با قافله اين تا ميشود اعمال روانشناسي نفس تازه و فعال نيروي مثابه به طغيان ، سن و بلوغ دوره چرخه در تنها را كشورمان جوانان.بپيوندد جامعه به اين خلاقيت و استعداد و نكنيم محدود نبايدها و بايدها .باشيم داشته باور را نسل اثر و ميگذارند تاثير ميشنوند ، ميبينند ، هم آنها يك امادر يكديگرند از متفاوت و متنوع بسيار.ميگيرند آورده حساب به كه ميخواهند مدام اينكه آن و مشترك ، چيز برنامهريزي براي و شود سرمايهگذاري آنها براي شوند ، نيست دوتا يكي آنها مشكل.بكنند فكري مسئولان آيندهشان ، نخواهد اندك نيز مشكلسازيشان شود بيتوجهي آن به اگر و بحث معتقدند عدهاي كه همانها ميگويم ، را جوانان.بود بهتر يا و بودهاند موردتوجه همواره و نيستند تازهاي تازه برنامههاي در آنها بازيافته جايگاه منكر بگوئيم آنها.دارند ديگر عقيدهاي خودشان اما.هستند خرداد دوم :ميگويند چون كردهايم انتخابش دادهايم ، راي دولتمان به ما" راس در را آن و ميفهميد را مشكلاتشان و جوانان انتخاب اين نتيجه منتظر حال و بود داده قرار برنامههايش ".هستيم رئيس كه جا آن چه.نپائيد هم ديري انتظار اين البته كه از را جوانان":ميگويد شهدا خانواده جمع در جمهور كنيم فراهم محيطي بايد ما.نكنيد محروم مشروعشان لذتهاي به بايد ما.زدگي نه كند انس احساس آن با ما جوان كه را خودش خودش ، كه بخواهيم او واز دهيم پاسخ پرسشهايش ".بسازد خود ويژه نگاه دولت سال 78 بودجه لايحه در كه آنجا چه و مخبر كه آنچنان.است كرده جوانان اشتغال به معطوف را :ميگويد آينده سال بودجه لايحه به رسيدگي اصلي كميسيون منجربه كه فعاليتها برخي اجراي و طرحها به كمك براي" اعتباري تسهيلات از درصد حداقل 50 شود ، اشتغالزايي ويژه نگاه يك سال 78 در دارد ، اختصاص بخش اين به تبصره 3 صورت جوانان مورد در بخصوص اشتغال بخش به مناسب تاكيد و ".ميگيرد در عمل و حرف در كه هستيم تازهتري گامهاي شاهد روز هر زندگيشان شرايط هموارسازي و جوانان وضعيت بهبود جهت و اشتغالزايي تا گرفته مسكن وام ازميشود برداشته ...و آموزشي بلندمدت و كوتاهمدت برنامهريزيهاي اين جوانان خود حتي و كارشناسان از عدهاي اينكه عليرغم يكسال با ديگر گروهي بهنظر و نميدانند كافي را حركتها حركت و سعي همين ميگذرد جديد دولت عمر از كه اندي و از صحبت كه هرجا امروز.ميكند هويدا را فردا مثبت نقاط است فرهنگي يا و سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، تصميمگيريهاي .دارند قرار تصميمي هر هرم راس در جوانان تشكلهاي ايجاد با را سياسي تفكر ما دانشگاههاي نظام نگهداري و حفظ براي را جوانان كرده ، ترويج دانشجويي سرنوشت سپردن بحث كه آنجا. ميكنند تقويت كشورشان سياسي مورد مشاركت براي جوانان ميشود طرح خودشان دست به مردم و جوانان بودجه كلان بحثهاي در و ميگيرند قرار توصيه آغاز حركت پويايي كه آن خلاصه.ميشود مطرح آنها اشتغال اين مسئله طرح نشاندهنده ايران جوان سمتجامعه به شده .است جدي بهطور قشر شايد است؟ چگونه جوانان با ما اجتماعي برخوردهاي اما به هم كمي كلان تصميمگيريهاي موازات به باشد لازم متقابل بهطور و جوانان با رفتار اجتماعي ابعاد ما اجتماعي ساختار در.بپردازيم هم جوانان عكسالعمل بهنوعيخود كه كساني و ارگانها سازمانها ، كه آنجا چهرهاي با دانند مي جوانان رشد و هدايت مسئول را موردتهاجم غرب ، به متمايل نسلي را آنها حقبهجانب ، .كنند مي معرفي نصيحت و سرزنش قابل و گرفته قرار فرهنگي با قهرآميز رفتار كه باورند براين كارشناسان از بسياري تا ميشود موجب آنها به نگذاشتن احترام و جوانان درواقع ميكنيم اصرار آنها بر خشونت با كه را ارزشهايي .نمائيم پايمال خود دست با تحملپذيري از كمتجربهبودن علت به جوانان ، كه چرا داد خواهند خشونت با را خشونت جواب و برخوردارند پائيني انگارههاي و ذهنيات جز به چيزي چشمهايشان كه جا آن تا و بيحدوحصر آزادي بهمعني اين البته.نميبينند خود قول به اما. نيست اجتماعي هنجارهاي و عرف كنار از گذشتن كه شود تعبير نيرويي به بايد اجتماعي كنترل جامعهشناسان بگذارد احترام قوانين به تا ميكند ترغيب درون از را فرد .كند عمل شده تائيد اجتماعي و فرهنگي چارچوبهاي براساس و مشتركشان خصلتهاي با را جوانان تصميمگيرندگان اگر را قهرآميز رفتار و خشونت حتم ، بهطور ببينند و بفهمند .نميدانند مشكل حلال اخلاقي تهديدهاي با مقابله براي دانشگاه استاد و اجتماعي روانشناس عبداللهي مجيد دكتر به بيتوجهي با توام و غيرمنطقي برخوردهاي":ميگويد و پيشفرضها بر جوانان كه ميشود موجب جوانان ، شرايط بگويند ما به آنكه براي فقط.كنند پافشاري اشتباهاتشان ".دارند هم مخالفت قدرت و هستند از ، او است حقوق رشته دانشجوي و دارد سال خوشرو 21 سيما او.دارد شكايت ميدهند عزبزده لقب جوانان به مدام اينكه چه كه نميكنند اعلام رسانهها ازطريق چرا":ميگويد روشن چرا دارد؟ را جوانان با برخورد حق سازماني يا ارگان مسئولان نظر از معياري چه با و جواني چه كه نميكنند من توهين؟ قابل و هستند مطرود منكر از نهي و معروف امربه مشكلات تمامي اما.نميكنم انكار را اجتماعي ارزشهاي با نه و است كمتجربه جوانان از ناشي نه هم اجتماعي نجيب خيلي ما جوانان و ما مردم.ميشود حل آنها با خشونت ".ميكنند تحمل را افراد بعضي توهين گاهي كه هستند گفتوگوهاي و بحث عليرغم كه معتقدند جوانان از عدهاي انتخابات هرگاه درعمل اما جوانان مورد در پرحجم و طولاني .كنند مشاركت كه ميخواهند جوانان از مدام ميشود نزديك زمينههاي در جوانان از نيمي از بيش كه ميدهد نشان آمار به نسبت و هستند بيانگيزه مشاركت براي سياسي و اجتماعي و حرف با "صرفا مسئله اين و بيتفاوت جامعه ، روز مسايل عمده بهطور كه تلويزيون در اجبار سر از ميزگرد چند را جوان بايد بلكه.نميشود حل ندارند هم جوان مخاطبان منبعي بهعنوان انحراف ، و فساد با دانستن عجين جاي به احترامآميز نگاهي و كرد تصوير انرژي و استعداد از سرشار .داشت آنان به :ميگويد سياسي علوم ارشد كارشناسي دانشجوي سلحشور مجيد با رئيسجمهور وقتي.نباشيم آش از داغتر كاسه است بهتر" پرسشهاي و جوانان درددلهاي به احترام و حوصله صبر ، سلايقمان اگر نيست اصولي ميدهد پاسخ و ميكند گوش آنها جوانان به نسبت منفي ذهنيت با و دهيم قرار محك معيار را شهروند بهعنوان جوان يك.كنيم نفي آنها با را نرمشي هر هيچبهانهاي به هيچكس كه دارد حقوقي و حق كشور اين آنها از يكي كه.كند سلب او از را حقوق اين نميتواند .اوست حرمت و اجتماعي ، شخصيت امنيت ما كشور در":ميگويد جامعهشناس اصغري ناهيد دكتر شده برخورد جوانان با گونهاي به ناآگاهانه يا آگاهانه را خود هويت سنيشان ، شرايط به باتوجه نهتنها كه است همين و.ميكنند بيهويتي احساس بيشتر كه نكردهاند پيدا رسانههاي به آنها گرايش در مهمي عامل درواقع مسئله كه اينجااست ما مشكلاست غربي الگوهاي و غرب گروهي تاحدي او به دادن آگاهي و جوان با مناسب برخورد بهجاي كنيم ، نهادينه جوان درون در را اجتماعي معقول ارزشهاي كه .ميپاشيم هم از را همهچيز و ميكنيم آغاز آخر از غيرمجاز فيلمهاي ميكنيم ، ممنوع را ماهواره مثال بهطور به "عمدتا كه جواني اينكه از غافل اما.ميكنيم جريمه را بههرحالاگر است بيگانه باارزشها دفعي علتروشهاي .مييابد خود نامشروع تفريحات به دسترسي براي راهي بخواهد ندارد؟ وجود غيرمجاز فيلم جواني هيچ دست در "واقعا آيا دهيم فريب را خود نبايد نيست؟ ماهواره خانهاي هيچ آيادر از نازك پوستهاي تنها نهايت در كه كنيم وضع قوانيني و قانون منافي پوستهاعمال اين زير در و.بماند برجاي آن ".شود انجام را آنها و ندهيم دخالت تصميمگيريها در را جوان وقتي با را انزوا اين و.ميكنند انزوا احساس نياوريم حساب به .ميكنند جبران غيرمنطقي جلبتوجه و غيرمعمول رفتارهاي عرصههاي در نهتنها و زمينهها همه در جوانان مشاركت و است اجتماعي هنجارهاي شدن دروني براي روش بهترين سياسي در را نويني نظم غيرمستقيم شكل به درواقع راه اين از فردي بهعنوان جوان ، كه هنگاميميكنيم تزريق جامعه شركت اجتماعي امري در مسئوليت داراي و مشاركتپذير دستكم ، و مييابد را واقعياش هويت بهتدريج ميكند ، .نميماند داخلي و بيگانه الگوهاي بين سرگردان و حيران نقش و است موءثر جامعه در كه ميكند احساس او مشاركت ، با اجتماعي امور و مسايل دلمشغول ترتيب بهاين و دارد .ميرسد ملي وفاق نوعي به بهعبارتي و ميشود كشورش خودشان نسل خاص روانشناختي ويژگيهاي بهعلت جوانان جوانان كه بود اساس برهمين.هستند بيشتري استقلال خواهان رساندن بهثمر در داشتند ، جبهه در را حضور بيشترين ...و بودند دارا را نقش بيشترين شكوهمند ، اسلامي انقلاب .كردند خلق را خرداد دوم حماسه بخش كه است معتقد خانواده جامعهشناس قطبي شهلا دكتر ميدهند بروز خود از كه ويژگيهايي و جوانان مسايل عمده بايد را خانواده به اعتماد حس.ميگيرد منشا خانواده از در اتكا براي را محكمي نيروي تا كرد تقويت جوانان در اين در.باشند داشته اجتماعي برخوردهاي و اضطرار زمان در و ميشنوند آرامي به را مادران و پدران تجربه صورت .ميبرند بهكار خود اجتماعي زندگي طولاني و كوتاه مقاطع ناديده عقايدشان و اميال تمامي هم درخانواده اگر اما نهتنها و ميشوند بياعتماد خود والدين به شود گرفته تمامي با مخالفت به بلكه نميخواهند آنها از مشورتي ".برميخيزند آنها ارزشهاي و عقايد از تنها اگر خانواده و اجتماع كلام ، يك در آنكه خلاصه و فردي زندگي مختلف ابعاد و جوان به خود ذهن و چشم پنجره و نخواهندشد او درك به قادر هيچگاه بنگرند او اجتماعي اجتماع و خانوادهها جوانان ، انتظارات و مشكلات نتيجه در پرتنش ، جامعهاي نيز انتها در.ميماند باقي همچنان نسل كه چرا داشت خواهيم پيشروي سست و بيمسئوليت آن از مهمتر و نكردهايم تربيت فردا براي مسئوليتپذيري كمرنگو نيز را پيشين نسلهاي اجتماعي تجربههاي اجتماعي ديگرسنتهاي عبارتي به.كردهايم بياستفاده .شود جايگزين مثبتي اتفاق اجتماع در بيآنكه ميشود شكسته آلآقا شيخالاسلامي مرجان |
|