حقوقدانان و روزنامه‌نگاران
مي‌دهندمحروميت نظر
حقوق تحديد هيات‌منصفه ،
اعضاي
است مطبوعات
بهمن 77 در طلاق و ازدواج آمار
حقوقدانان و روزنامه‌نگاران
مي‌دهندمحروميت نظر
حقوق تحديد اعضاي‌هيات‌منصفه ،
است مطبوعات
در دادگاه راي روزنامه‌نگاران و حقوقدانان:اجتماعي گروه
در و غيرقانوني عملي را مطبوعات هيات‌منصفه اعضاي مورد
.دانستند مطبوعات حقوق تضعيف جهت
اين مستند:مي‌گويد حكم اين مورد در حقوق‌دان شريف محمد
مي‌باشد سال 58 مصوبه مطبوعات قانوني لايحه ماده 35 حكم
اينكه يكي داشت توجه عامل دو به بايد حكم اين تحليل براي
و نمودند امتناع دادگاه در حضور از هيات‌منصفه اعضا چرا
در شريف.است اقدام اين با مقابله در قاضي عكس‌العمل دوم
در بايد را پرسش اين پاسخ:مي‌گويد نخست عامل مورد
پيشين محاكمات جريان در صادره آراء بر حاكم ناهنجاري
آراء اجراي از عديده‌اي محاكمات در دادگاه.كرد جستجو
از برخورداري به متهمين استحقاق به راجع هيات‌منصفه
استنكاف مي‌باشد قانون همان ماده 38 بند مستند كه تخفيف
.نمود انكار را هيات آن وجودي دليل ترتيب اين به و ورزيد ،
در او تجري بيانگر سو يك از كننده رسيدگي قاضي عمل
هيات‌منصفه راي در كه جامعه عمومي وجدان با مقابله
كه است اين مبين ديگر سوي از و.مي‌باشد مي‌يابد انعكاس
.ندارد قانون نقض از خوفي
، قانون بي‌مهاباي نهادن زيرپا فاسد تبعات:مي‌افزايد وي
عمومي نظم دهد قرار هدف را هيات‌منصفه اعضاء آنكه از پيش
در بماند مصون تعرض از قانون پناه در بايد كه را جامعه
وجودي دليل عمل اين همچنين مي‌دهد ، قرار جدي تهديد معرض
اصل 168 از منبعث كه مطبوعاتي محاكمات در را هيات‌منصفه
قانون بي‌ارزش‌شدن و مي‌سازد مردد است ، اساسي قانون
دست از را خود قبح تكرار لحاظ به كه است فاجعه‌اي اساسي
فاجعه اين برابر در هيات‌منصفه اعضاي چنانچه.است داده
نابهنجاري اين بر تاييدي مهر واقع در مي‌ماندند بي‌تفاوت
برابر عمل در را خود حضور عدم و حضور وقتي پس مي‌زدند ،
از اساسي ، قانون بي‌ارزش‌نمودن در مشاركت خوف از ديدند
آنان از كه بود كاري كمترين اين و ورزيدند امتناع حضور
.مي‌آمد بر
طنزي:مي‌گويد حكم صدور و قاضي عكس‌العمل مورد در شريف
سو يك از دادگاه كه است اين مانده مستور حكم اين در كه
دليل پيشين محاكمات در هيات‌منصفه آراي اجراي عدم با
جاري محاكمه در ديگر سوي از و گرفته ناديده را آنان حضور
فارغ.است ساخته محكوم حضور عدم دليل به را ممتنع اعضاي
خصوصي اجراي به ملزم را خود يعني دادگاه قضيه وجه اين از
رعايت بدون و نديده كيفري محاكمات اصول به راجع قانوني
.است نموده حكم صدور به مبادرت قانوني مصرحات اين
نيز روزنامه‌نگاران صنفي انجمن مديره هيات عضو عبدي عباس
قوانين حقوق حوزه در:است معتقد دادگاه راي مورد در
.نمي‌شود نمايان اشكالاتش نشود استفاده وقتي تا شده نوشته
يا قانوني حكم اين آيا كه قضيه اين از فارغ افزود وي
مي‌تواند دادگاه آيا كه امر اين است بوده غيرقانوني
.است نكته‌اي كند صادر قطعي راي "غيابا
است هيات‌منصفه كارائي نشان‌دهنده راي اين نفس:گفت عبدي
سر از بايد ما جامعه مي‌كنم فكر كه است مسايلي اين و
.بگذراند
دقت كمي اگر نبود درست كل در برخورد گونه اين:گفت وي
نفر سه از نفر دو وقتي مي‌شدند متوجه مي‌كردند
افراد مشاركتي فضاي يك در منصفه هيات اعضاي تعيين‌كننده
برخورد اينگونه مي‌كنند قبول هيات‌منصفه در را مختلف
اكثريت 2 با باشد اينگونه وضع باشد قرار اگر و نمي‌كردند
انتخاب جناح يك از را هيات‌منصفه اعضاي تمام يك بر
.مي‌كردند
بهمن 77 در طلاق و ازدواج آمار
شنبه روز كشور واملاك ثبت‌اسناد سازمان عمومي روابط
دو تعداد امسال ماه بهمن در:اعلام‌كرد دراطلاعيه‌اي
.ثبت‌رسيد به تهران شهر در ازدواج مورد هزارو800
و 157 هزار پنج مدت اين‌اطلاعيه‌درهمين براساس
ثبت به تهران دراستان طلاق هزارو 100مورد ويك موردازدواج
.است رسيده
|
