ما جامعه در فرهنگي دوگانگي
همه درنظر كه است بوده فرهنگي داراي گذشته در ما جامعه
با نيز اخير قرنهاي در و ميشد تلقي بومي فرهنگ مردم ،
غيرمادي فرهنگ اگر و است نبوده روبهرو ديگر اقوام ورود
بگيريم ، درنظر صفويه ، سلسله دوره پايان را ايران
اصلي خارجي عامل فرهنگي ، زمينه در غرب با ايران رويارويي
قاجاريه عصر در.ميآيد بهشمار ايران فرهنگي تحولات در
بهطور و يافته افزايش تاثيرپذيريها و تماسها اين
زمان در شيفتگيها اولين "ظاهرا.درميآيد مشهود
آمده پديد ميرزا عباس نظامي اردوگاههاي در فتحعليشاه
مربوط غربيها نظامي ابزار و تكنولوژي به "عمدتا كه است
لباس نحوه ايران ، به ابزار اين ورود با و است ميشده
و لباس و ميكند تغيير آنان نظامي آموزش و سربازان رسمي
نفوذ.است فرهنگ غيرمادي بعد به مربوط نظامي آموزش شيوه
به قبل مورد بر علاوه غربي هنجارهاي و ارزشها عقايد ،
جديد تفكرات و ميكند سرايت نيز اجتماعي و سياسي ابعاد
از پسميزند رقم را نهضت خود و مشروطه نهضت از قبل
و مشروطه نزاع در جديتري بهطور نفوذ اين مشروطه ، نهضت
فضلالله ، شيخ شهادت از پس.ميكند خودنمايي مشروعه
از ميكند سعي پهلوي سلسله و ميشود بازار سكه غربگرايي
تغييرات جريان درقبالدهد گسترش آنرا كيفي و كمي جنبه
ساكنان بيشتر و بزرگ شهرهاي ساكنان عدهاي فرهنگي ، سريع
حد تا ميكنند ، سعي كشور عشاير و روستاها و كوچك شهرهاي
ديني علماي.بمانند دور غربي غيرمادي فرهنگ نفوذ از ممكن
در موءثر عوامل از يكي مذهبي هنجارهاي و ارزشها حافظان و
وراي از وقتي اما.بودهاند فرهنگي مقاومت روحيه تقويت
نگاه غرب با جامعهمان فرهنگي تماس به متمادي دهههاي
علماي و ما كشور مسلمان تودههاي كه درمييابيم ميكنيم
را فرهنگي تغيير آرام ، آرام مادي فرهنگ بعد در مذهبي
با مادي فرهنگ در تغيير پذيرش كندي بهعلت و پذيرفتهاند
فرهنگ نخبگان و تودهها همين و نشدهاند روبهرو جدي تنش
كه پذيرفتهاند تغييراتي نيز معنوي فرهنگ بعد در سنتي
.است بوده مادي فرهنگ تغييرات از كمرنگتر و آرامتر البته
يكي غرب فرهنگ اساسي مفاهيم درباره ديني علماي كتابهاي
،"اسدآبادي جمالالدين سيد" آثار.است جلوهها اين از
،"مطهري شهيد" ،"طباطبايي علامه" ،"نائيني آيتالله"
توسط گذشته بيستسال در كه كتابهايي و "بهشتي شهيد"
شاهد است ، شده نوشته متدين نويسندگان ديگر و ديني علماي
. است نشده روبهرو تنش با آثار اين اما است ، مدعا اين
و آرام تغييرات و فرهنگي مقاومت جريان آنسوي ، در اما
و فرهنگ سنتي جنبه به آن از "معمولا فرهنگي ، كه تنش بدون
بعد در كه ميبينيم را اقشاري ميشود ، ياد ايران جامعه
و نشناختهاند پا سراز غربي واردات پذيرش در مادي فرهنگ
اشاعه فرهنگ پذيراي سرعت به نيز معنوي فرهنگ بعد در
مردم تودههاي با عده اين مقايسه در و شدهاند يافته ،
گفته متجدد افراد سنتي ، افراد قبال در اينها به كه است
.ميشود
از قبل غرب ، با فرهنگي تماس تاريخي زمينه به باتوجه
ميبينيم پهلوي سلسله سلطنت دوره پايان تا مشروطه نهضت
فرهنگ مشتاق جناح اختيار در ملي ثروت و قدرت حكومت ، كه
مادي جنبههاي و تكنولوژي و علم بر علاوه و است بوده غرب
غرب وارداتي باورهاي و الگوها هنجارها ، ارزشها ، فرهنگ ،
در...و نظامي و آموزشي اداري ، سيستمهاي با همراه را
فرهنگ ميتوان اسلامي انقلاب از قبل.دادهاند رواج كشور
مقاومت داراي جناح و ;ناميد غالب فرهنگ را رايج غربگرايي
.دانست سنتي -مذهبي فرهنگ خرده صاحب را فرهنگي
در آن نفوذ و سنتي مذهبي فرهنگ خرده تدريجي توانايي
فرهنگي آرام تغييرات و تحصيلكرده جوان نسل از عدهاي
سالهاي اقتصادي اجتماعي زمينههاي و شد ذكر كه عده اين
فرهنگ خرده.شد ايران در اسلامي انقلاب موجب 571355
امكانات و حكومت گرفتن دراختيار از پس مذهبي ، انقلابيون
نتيجه در و شود تبديل غالب فرهنگ به كرد تلاش دولتي
.گرديد محسوب فرهنگ خرده غربگرايان ، فرهنگ
غربگرايي ، حاد شكل كه است اين ما جامعه فرهنگي واقعيت
زيادي عناصر جامعه ، عمومي فرهنگ در اما است ، فرهنگ خرده
مسكن و لباس الگوهاي زيباشناسيها ، هنجارها ، ارزشها ، از
با ناسازگار گاهي حتي و غرب از يافته اشاعه كه دارد وجود
.است اسلام دين اصالتهاي
فرهنگ و هنجارها ارزشها ، كرد تلاش ايران اسلامي انقلاب
و عرفاني ابعاد بر تكيه با "خصوصا اصيل ، اسلام معنوي
تعارضات كه بود تلاش همين و كند حاكم جامعه بر آن اخلاقي
سازمانهاي در و فرهنگ مختلف قسمتهاي در را فرهنگي
.ساخت آشكار مردم مختلف اقشار نزد در و اجتماعي گوناگون
معمول شيوه به تلاش اين كه كنيم يادآوري بايد البته
از "عمدتا و شد انجام كمتر "مجدد كردن اجتماعي"
كه همانطور و گرديد استفاده اجتماعي كنترل مكانيزمهاي
تا است ، مبرهن اجتماعي روانشناسي و خرد جامعهشناسي در
نشده منتقل كردن اجتماعي فرايند طريق از فرهنگي عنصر يك
:نشود دروني و
كه ارزشي و عاطفي مبناي با اجتماعي كنترل:"اولا
.است اعمال قابل بهندرت است آن نوع قويترين
غيرمستقيم و مستقيم خشونت و اقتصادي كنترلهاي:"ثانيا
و پاسخ و داشته را بيروني كنترل حالت دروني ، جنبه بدون
كاهش يا محو با و است متابعت نوع از آن قبال در فرد عمل
اين در البته ميكند ، بروز "مجددا قبلي عمل بيروني ، فشار
شده پذيرفته جامعه درون در حدودي تا هنجارها برخي ميانه
زيرا است ، زياد بسيار شدنشان محو قابليت ولي است ،
.است نشده دروني آن ، بر مبتني هنجار و ارزش بهعنوان
فرهنگي تعارض آن به ميتوان و دارد وجود اكنون كه چيزي
:است متفاوت امر چند گفت ،
وسايل از غربگرا "عميقا اقشار در دانشآموزان -1
درسي ، كتابهاي و مدارس ازطريق و دولتي تبليغاتي
با زيادي نكات در كه ميگيرند قرار فرهنگي تحتتاثير
درباره "مثلا.است متعارض آنها محلي و خانوادگي فرهنگ
عامخانوادگي رفتار...و پوشيدن لباس شيوه و زنان حجاب
اجتماعي در را اصلي نقش كه فرد نخستين گروههاي) محلي و
را موءدبانه و منظم و پسنديده روش (ميكنند ايفا شخص كردن
جرم انقلاب بعداز مصوب قانون در كه رفتاريميداند
.است شده تلقي
آنها در فرد كه بوروكراتيك سازمانهاي كه ميدانيم
اجتماعي توانايي قبال در و هستند ثانوي گروه دارد ، عضويت
.ندارند قابلتوجهي نفوذ شخص ، اوليه گروههاي كردن
و باورها ارزشها ، تعارض فرهنگي ، تعارض از ديگري مورد -2
راديو ، القايي فرهنگ با مذهبي خانوادههاي هنجارهاي
كه ميباشد...و همكلاسيها مدارس ، معلمين تلويزيون ،
روبهرو آن با خانوادهها ، اين به متعلق نوجوان و كودك
.است
سنتي ، -مذهبي فرهنگ صاحبان از كهبرخي كنيم توجه بايد
عوامل از خود نگهداشتن دور با اسلامي انقلاب از قبل
بعد نسل در خود فرهنگي الگوهاي حفظ بر سعي غربگرا فرهنگي
ميدانستند ، حرام را تلويزيون راديو "مثلا مينمودند ،
شرايط درنميخواندند مجله و نميرفتند سينما
.و نميفرستادند دولتي مدارس به را دختران غيرقابلكنترل ،
اين سنتي -مذهبي قشر در اسلامي انقلاب پيروزي با ولي..
انتقال رسمي كانالهاي از ماندن دور بر تصميم و احساس
و راديو سنتي -مذهبي قشر افراد همه.رفت بين از فرهنگ
سازمانهاي شيوه همه آن ، از بالاتر خريدند ، و تلويزيون
:دردادند تن آن قبول به و كردند تلقي صحيح را دولتي
شده عادي قشر اين در اكنون بود ، ناپسند كه موزيك شنيدن
سرود نوارهاي و ميشود پخش تلويزيون راديو از چون است ،
برنامه در..و دارد وجود اسلامي تبليغات سازمان مارك با
ساله يازده دختران كه ميبينند تلويزيون نوجوان و كودك
و است آمده بيرون مقنعه از سرشان موي كه ميدهند نشان را
داراي كه معلم -دخترانه مدرسه در يا و نميشوند هم تقبيح
كرده ، آرايش را خود ندارد ، چادر -است اقتدار و احترام
همه كه..و است بيرون روسري يا مقنعه زير از سرش موي
به وابسته جوان نسل براي فرهنگي تعارض تشديد عوامل اينها
.خواهدبود سنتي -مذهبي فرهنگ
كه است اين گيرد ، قرار جدي توجه مورد بايد كه ديگري نكته
بار پدربزرگش و پدر و مادربزرگ و مادر مطابق كه فرزندي
در اگر و است بهنجار و طبيعي رفتار داراي شخصي ميآيد ،
ديگر ، اجتماعي گروههاي و اقشار هنجارهاي و ارزشها مقياس
بودن آسيبي بهمعني ميشود ، تلقي نابهنجار رفتار داراي
از نمونهاي بلكه.نيست او داشتن اجتماعي نقص و او رفتار
به مربوط تئوريهاي از يكي در كه است برچسبزني
.است شده بيان اجتماعي آسيبشناسي
و است مسلم و محرز ما جامعه سطح در فرهنگي دوگانگي
تهاجم.شد بيان آن عمده شكلهاي از برخي و زمينهها
نظام به نسبت فرهنگي تهديد منابع از يكي غرب ، فرهنگي
نظام خرده ضروري عملكرد زيرا است ، ايران اسلامي جمهوري
نسل كردن اجتماعي و فرهنگي الگوهاي حفظ -جامعه فرهنگي
اين نشدن برآورده نتيجه در و نمييابد تحقق -است جديد
ايفاي از ناتوان نيز ديگر نظامهاي خرده اساسي ، كاركرد
اين در "قبلا كه همانطور "مثلا.بود خواهند خود كاركرد
كند عمل نميتواند بهخوبي اجتماعي كنترل شد ، ذكر نوشته
...و
فرهنگي دوگانگي حل راه
غلبه.است فرهنگي وحدت به رسيدن فرهنگي ، دوگانگي راهحل
فرهنگ تام غلبه يا سنتي -مذهبي فرهنگ تام
اين مردم عموم كه دو هر از تلفيقي به غربگراويادستيابي
خرده.است ممكنالوصول راهحلهاي بپذيرند را تلفيقي شكل
:است برخوردار مساعد زمينههاي برخي از غربگرا فرهنگ
در جدي مانع و است مسلط فرهنگ خاصي ، محيطهاي در -1
به نسبت مراقبت با و ندارد وجود جديد نسل به آن انتقال
بروزهاي سنتي -مذهبي فرهنگ خرده يعني بيروني فشارهاي
.ميدهد ارائه خود اصل با متناسبتري
فرهنگ غربگرا ، فرهنگ خرده اين كه خاصي محيطهاي در -2
نيز درسي كتابهاي و مدارس و تلويزيون -راديو است مسلط
و جدي بهطور و دارند حضور شده ، تعديل زيادي حدود تا
با همراه تلويزيون.نميكنند تعارض ايجاد قوي و دائمي
القاي بار كه ميگيرد قرار استفاده مورد بهنحوي ويدئو
صدا سابق رئيس تعبير به و باشد نداشته سنتي -مذهبي فرهنگ
ديگري هدفهاي براي بعضي اينجا در ما همكاران" سيما ، و
هدفهاي بعضي ندارند ، قبول را ما هدفهاي بعضي آمدهاند ،
"...نميفهمند را ما
فرهنگ ، خرده اين از عناصري شد ذكر كه همانطور -3
تئاتر ، سينما ، تلويزيون ، در هنري آثار تهيه عهدهدار
هستند موسيقي و (..ترجمه رمان ، كودكان ، ) كتاب و مجلات
-مذهبي فرهنگ حيطه به خود ، محيط فرهنگي حفاظت بر علاوه كه
.ميبرند هجوم نيز سنتي
مرزها از بيرون فرهنگي فعاليتهاي با فرهنگ خرده اين -4
سريال ، فيلم ، زيادي تعداد.ميشود حمايت و پشتيباني
ميشود توليد مرزها از بيرون در..و موزيك قصه ، كارتون ،
قرار استفاده مورد و است خردهفرهنگ اين طبع مطابق كه
فرهنگي ، تهديدات بحث در كه است تذكر به لازم.ميگيرد
ازلحاظ بيروني عامل كردن عمده و دروني عناصر به توجه عدم
.نيست دفاع قابل -معيني شرايط در بهجز -استدلالي
هرچند است ، هنجارهايي و ارزشها مروج خردهفرهنگ ، اين -5
كمال بهسوي رفتن براي انسان فطري گرايشات عمق با
است ، توافق در انسان ظاهري طبيعت با ولي است ، درتعارض
به بهراحتي آن مخاطبان و كرده جلوه بشري طبع مطابق لذا
.گرفتهاند خو و داده تن آن
نبودن خردهفرهنگ ، اين تقويت براي ديگر مساعد عامل -6
.است آن به نسبت صحنه در حاضر و توانا رقيب و مخالف
مذهبي فرهنگ مساعد زمينههاي
علت به انقلاب از قبل سنتي -مذهبي فرهنگ خرده -1
دين با بيشتر هماهنگي و جامعه تاريخ در بودنش ريشهدار
جامعه اعضاء فرهنگي هويت با بودن هماهنگ نيز و اسلام
.است برخوردار قوتي نكات از ،"ايراني مسلمان" بهعنوان
هويت از سخن هرگاه باشد ، فرهنگي اصالتهاي از سخن هرگاه
نثري و نظم هرگاه شود ، مطرح بوم و مرز اين اصيل فرهنگي
تجليل شاعري يا عالم از هرگاه شود ، بيان گذشته ادب از
و قرآن و پيامبر و دين از هرگاه شود ، آورده بهعمل
يا آنها شادي در بودن شاد آيد ، بهميان سخن معصوم امامان
اين همه در...و باشد مطرح آنها حزن بر اندوه و عزاداري
جايگاه "مجددا سنتي -مذهبي خردهفرهنگ صحنهها و مواقع
و مراسم اين همه و ميكند حضور احساس و مييابد را خود
.است فرهنگ خرده اين محافظ و تقويتكننده عامل مناسك
سنتي ، -مذهبي خردهفرهنگ براي مساعد زمينه دومين -2
كه است اسلامي جمهوري نظام ايجاد و اسلامي انقلاب وقوع
خرده اين با هماهنگ و مطابق "عمدتا آن مدني اساسي قانون
و هستند فرهنگ اين مروجين خود كشور سران و است فرهنگ
فرهنگ فرهنگ ، خرده اين به عدهاي كه است خاطر بههمين
."فرهنگ خرده" نه ميگويند "فرهنگ" بهاختصار يا غالب
اورعي صديق غلامرضا
دارد ادامه
|