جدي را ايمني توصيه‌هاي
!بگيريد
سال رويداد بدترين و بهترين
چه‌بود؟ 77
صنفي انجمن رئيس
به نامه‌اي در روزنامه‌نگاران
از بايد كشور وزارت
:كشور وزير
با انتظامي نيروي برخورد
كند جلوگيري
خبرنگاران
جدي را ايمني توصيه‌هاي
!بگيريد
...!سال 1378 در ميهمانان يورش
خوب شما حال !بهتره ما احوال عزيز ، خانه‌هاي صاحب..
شما ركاب در مكتشف ، تابنده نه؟ كه چرا !البته !ميشه؟
!باك؟ چه زمانه گزند از را شما حسرت‌كش دل هستم ،
پافشاري و ابرام و اصرار و مكرر ، درخواستهاي ادامه در
يافتن درپي "دائما كه آدابدان اجتماعي بسيار عزيزان شما
مشكلات كردن برطرف براي ابتكاري ، و منطقي راه‌حل‌هاي
جامعه اين در چكنم‌هايتان -چكنم و بدبختي‌ها و عديده
نوروز از بعد كه نكته اين به توجه با نيز و هستيد نقلي
صبورانه راهكارهاي ارائه لحاظ به را مكتشف بنده قبل ، سال
از شده وارد آفات با جدي مبارزه با رابطه در ارزشمند و
جهت چهار از سرازيرشده ناخوانده و عزيز ميهمانان سوي
و مهرآميز نامه‌هاي و تشكر كارت‌هاي ارسال با اصلي ،
و بي‌شائبه لطف مورد افتخار ، ديپلم و تقدير لوح همچنين
پايان در "ضمنا و بوديد داده قرار خود ابدي عنايت
و تمنا و خواهش هي توضيحي ، طي تشكر ، كارت‌هاي و نامه‌ها
يعني ديگر ، سال براي و كنم محبت كه بوديد فرموده التماس
راهكارهاي هم باز هشت ، و هفتاد و سيصد و هزار سال
و پيشگيري براي ممكن ، روش‌هاي جديدترين به مجهز ابتكاري
تدارك را مربوطه سال در عزيز ميهمان‌هاي يورش با مبارزه
و دانا فرهيختگان شما براي ديگر ، بار اينك ببينم ،
آينده شما همچنين و نوروز مخصوص ايمني توصيه‌هاي شيفتگان
ببخشيد ، فرمان ، ده دار ، رودربايستي همه با و مقتصد نگران
عنايت با كه انديشيده‌ايم ذيقيمت بسيار بسيار تدبير ده
كه پارسالي ، ميهمانان چنگول از دررفتنمان ، سلامت به
از نوروززاده ، درماندگان شما بودند نشده متوجه پنداري
نوروز ، فرخنده ايام در كه شده‌ايد آداب مبادي اينهمه كجا
پذيرايي آنها از...الخ و شيشه خرده و پلاستيك و ميخ با
چنانچه كه مي‌فرمائيم عرض خدمتتان كرده‌ايد ، شاياني
از بگيريد ، جدي را نوروزي ايمني توصيه‌هاي اين نيز امسال
و درامان عزيزتان ، بسيار ميهمانان دردسر مايه لطف گزند
!ماند خواهيد محفوظ
...ايمني تدبير ده آن اما و
نوروزي محترم ميهمانان از پذيرايي براي گرامي ، دوستان -1
ظرف كوچكترين سپس و برويد گنجه طرف به پنجه ، نوك با نخست
توجه دور ، يك آنرا درون و برداشته را شيريني‌خوريتان
كه شيريني‌هايي آنهم.بچينيد شيريني دور يك فقط كنيد ،
با عزيز ميهمانان شايد !هستند كوچك و ريز بسياربسيار
متوجه ظرف ، داخل نيز و كم شيريني‌هاي و كوچك ظرف مشاهده
لقاي به را شيريني‌خوري عطاي و شده شما كيف يا جيب وضع
!نگردند شما دكور به‌هم‌خوردگي موجب و بخشيده آن
دكور حفظ بند و قيد در محترم ميهمانان چنانچه -2
درازتر را خود دراز دستهاي و نبودند شما خوراكيهاي
به سريع خيلي را خود خوراكيهاي ظرف مي‌توانيد شما كردند
چسب -سريش آنها كدام هر از نيمي در و برده اتاق از بيرون
را خوراكي‌ها آنگاه ريخته ، چوب چسب و شيره يا و دوقلو
علت دو كارها اين انجام البته كه دهيد قرار آنها درون
عطا جزو شما ميهمان اگر كه است آن اول علتدارد اساسي
چسب بدون قسمت مي‌توانيد شما بود ، بخشنده‌ها لقا به
ميهمان چنانچه اما بگيريد ، ايشان مقابل را خوراكي‌ها
او به را چسبدار قسمت مي‌توانيد بود ، يورشي‌ها جزو عزيز
از خوراكي‌ها كندن براي تقلايش البته كه.كنيد تعارف
!است خودش پاي و نيست مربوط ما به ديگر ظرف ، داخل
تفريطي ، نه هستند ، افراطي نه كه ميهماناني براي -3
زدن به‌هم چشم يك از كمتر زماني در سريع ، خيلي مي‌توانيد
!بكشيد عقب آنرا بلافاصله بعد و برده جلو را شيريني ظرف
توانستند آنها كه باشيد نداشته كار هم قضيه اين به
است ، مهم ميان اين در آنچه چون !خير يا بردارند شيريني
!داده‌ايد انجام بخوبي آنرا شما كه است وظيفه اداي
شما كه عزيز ميهمانان براي آجيل تعارف و تهيه اما و -4
آجيل درخواست فروشنده از آجيل ، خريد هنگام در است بهتر
هم انتخاب اين !كنيد جوجودار آجيل يا و كهنه يا !بست بن
بن آجيل بخواهد اگر عزيز ميهمان آنكه يكي.دارد حسن دو
چون خورده ، شكن دندان آجيل انگار بخورد ، را كهنه و بست
آنكه دوم و !است آورده خود سر بر بلايي چه كه است مشخص
نخواهند آنها از عزيز ميهمانان باشد ، جوجودار آجيل اگر
كه آجيل ، كرم‌هاي كه داشت نخواهند دوست "مسلما زيرا خورد
جوجو آدابداني و احترام محض را آنها اينجا در ما
!شوند تكثير و شده داخل آنان وجود در !مي‌ناميم
صاحب هم شما عزيز ميهمانان دارد امكان آنجائيكه از -5
نوروزي خوراكيهاي محرمانه مسايل از بعضي و باشند ابتكار
و پسته از است عبارت كه بن‌بست ، آجيل تهيه مانند را ، شما
است بهتر نمايند پيش‌بيني سربسته ، تخمه و بادام و فندق
درشت ، تا گرفته ريز از منزلتان ، به ورود هنگام در را آنان
قندشكني يا انبردست چنانچه تا نموده بدني تفتيش و وارسي
را مراتب يافتيد ، آنان نزد در پتكي و تيشه و اره و
!دهيد اطلاع فاميل ديگر افراد به "سريعا
مي‌كنيم توصيه شما به هستيد ، دادن عيدي به مجبور اگر -6
مگر چون.بكنيد اساسي فكر يك بعد ، سال‌هاي يا امسال براي
اولياء كه بخصوص بدهد؟ عيدي مي‌تواند نفر چند به آدميزاد
كاكل دست تومان هزار و تومان پانصد از كمتر اگر محترم
براق شما به آنچنان ببينند ، به‌سرهايشان فكل و زري‌ها
.كنيد بازگشت بدون آنفاركتوس يك دم ، همان در كه مي‌شوند
دستگاه يك داريد بساط در مولي پول اگر !چاره راه اما
خريد پول اگر و بخريد رنگي زيراكس يا فتوكپي پيشرفته
و رفته جريانها نمونه اين مغازه به فوري نداريد ، آنرا
توماني هزار دانه يك و توماني پانصد عدد يك اجاره ضمن
و كرده تهيه آنها از رنگي فتوكپي معتنابهي تعداد ناز ،
و چيست قضيه مي‌دانيد خودتان !است مشخص تكليف ديگر بعد
...!بكنيد بايد چه
باشد اندك شما منزل در گرامي ميهمانان توقف آنكه براي -7
لخت آنرا سر دو كه برقي سيم كردن نزديك با مي‌توانيد
به وادار را نازنين‌ها اين سال ، شوخي بعنوان كرده‌ايد ،
!نمائيد خود منزل ترك
منزل در هميشه داريد دوست و هستيد اجتماعي خيلي اگر -8
اين درآوردن تحقق به براي مي‌توانيد باشيد ، داشته مهمان
ميهمانان ضربتي طرح از جلوگيري لحاظ به نيز و خواسته
كرده تهيه ماست تغاز چند خوراكي‌ها ، به حمله براي نازنين
قندپهلو ، چاي با همراه يا و زور به و خالي خالي را آنها و
چرت به آنها آنكه ، كار نتيجه.بدهيد عزيزان اين خورد به
به شما هم صورت اين در كه رفت خواهند خواب به و افتاده
خواهند سالم خوراكي‌هايتان هم و رسيد خواهيد آرزويتان
!ماند
-ماشاءالله فرد خود ، داشتني دوست ميهمانان بين در اگر -9
از ترفندها اين با كه داريد سراغ را پررويي ماشاءالله
از كه خربزه‌اي پوست تكه با مي‌توانيد نمي‌رود به‌در راه
.بياوريد را دخلش خوابانده‌ايد نمك آب در آنرا چله ، شب
برداشتن براي را او و نموده كم را چراغها نور است كافي
پوست فوري حال ، اين در و كنيد رفتن راه به وادار خوراكي
به هم پايش و دست شكستن..دهيد قرار پايش زير را خربزه
...!مربوط چه ديگران به !خودش گردن
ميهمانان مخصوص نوروزي ، راه‌حل آخرين عنوان به -10
شده ارائه راهكارهاي از هيچيك انجام روي چنانچه نوروزي ،
مي‌توانيد نداريد ، را مكتشف‌زاده بنده سال 1378 ابتكاري
از خبر منزلتان در زنگ كه مرتبه‌اي هر در نوروز ، ايام در
در پشت پا نوك -پا نوك مي‌دهد ، را عزيز ميهمانان يورش
نه دود ، را چخماقي‌تان سبيل حاليكه در و رفته كوچه
و بغض‌آلود اما يكنواخت ، صدايي با مي‌دهيد ، تاب ببخشيد ،
.بفرمائيد باشيد ، كرده نازكش هم كمي كه گريه‌اي
.!جون آله..دايي‌جان...عموجان اوهو ، ...اوهو...اوهو -
لفته چرده گفل رو كوچه در جون مامان..!جون امه..
...!!بيلون
...!هيچ ديگر و باشد بايد چنين اين نوروزي پذيرايي آري ، ...
مشهدي‌رستم فاطمه
سال رويداد بدترين و بهترين
چه‌بود؟ 77
در تا مي‌رود امسال كه حالي در مي‌رسد راه از جديد سال
عمر از روزي چند هنوز.بيابد خود براي جايي خاطره‌ها
و مي‌انديشند است گذشته آنچه به مردم كه است باقي امسال
جبر به امسالهستند برسد راه از است قرار آنچه فكر در
گوناگون حادثه‌هاي متفاوت ، آدمهاي براي نسبيت قانون
يا و ممتد غمي از پر زيبا ، و زشت بد ، يا خوب.آفريد
!جاودانه شادي منشاء
زمانها آدمها ، فراخور به كه جهت آن از لحظات اين و
ما تصور از حتي كه ديگر عامل هزار هزاران و ومكانها
مي‌شود موجب تفاوتي چنين بنابراين.نابرابرند است ، فراتر
!باشد خارج كوتاه مقاله‌اي حوصله از حداقل آن تحليل تا
در محصور را آن مي‌توان كه رويدادهايي از گذشته اما
چارچوب از خارج هم اتفاقاتي نمود ، افراد خصوصي منافع
ملي منافع بر بودن علت‌قائم به كه داد رخ اشخاص خصوصي
!داشت عموميت
چنين بدي يا و خوبي احساس در مردم عموم ديگر عبارتي به
!بودند سهيم "نسبتا رويدادهايي
...پرسيديم مردم از وقتي
در.مي‌يابم انقلاب ميدان شلوغي در را زرنگار منير خانم
بحث هستند ، او كردن عكاسي مانع كه مرد چند با كه حالي
يافتن تقلاء به سئوال پاسخ در (.است گرافيست).مي‌كند
اذعان طولاني مكثي از پس و مي‌افتد اجتماعي رخداد بهترين
"نداشته‌ايم؟ بهترين":مي‌دارد
:مي‌گويد بلافاصله حادثه بدترين پاسخ در اما
دست از نيز وبود حادثه دلخراش‌ترين نويسندگان قتل
.بودند غم‌انگيزي حوادث "جمعا جعفري محمدتقي استاد دادن
در تازه‌اي قدمهاي ايران اسلامي جمهوري:دارد عقيده وي
و جانبه همه دموكراسي به ان‌شاءالله كه نوگرايي مسير
!است برداشته مي‌انجامد ، كامل
داشت ، دولت از زيادي انتظار نبايد آغاز همين ميمنت به" -
اندازه به مردم سياسي آگاهي.بكنند كاري بايد هم مردم
"!نيست كافي اين !است چپ و راست ظاهري شناخت
با و دارد دست در را صبح مطرح روزنامه‌هاي م.سهراب آقاي
.مي‌كنم غافلگير سئوالاتم با را او من كه مي‌رود عجله
بهترين بود نظام كاملترجمهوريت تحقق كه را شوراها ايشان
مطبوعات پرطراوت فضاي به همچنينميدانند سال رويداد
شفاف‌سازي به مردم ، به نسبت تعهد با كه مي‌كند اشاره
.كرده‌اند كمك اجتماعي واقعيات
مثبت دستاوردهاي از يكي را ثابت اما كند رشد اين وي
مطبوعات به حمله و فجيع قتلهاي مقابل در.مي‌داند امسال
.مي‌خواند حوادث بدترين را
يك كه حسيني حاجي حسن آقاي از را سئوالات اين وقتي
بازار ، ركود":مي‌دهد پاسخ چنين ، مي‌پرسم است ، بازاري
آن ، نرخ ثبات عدم از ناشي بلاتكليفي و دلار قيمت افزايش
".بودند امسال وقايع بدترين بهاره پوشاك نمايشگاه افتتاح
ملي تيم پيروزي و جهاني جام مسابقات در ملي تيم درخشش وي
.دانست واقعه بهترين را امريكا بر
و خوبي علت همين به ندارد ، كاري سياست به كه:مي‌گويد او
!نمي‌دهد تشخيص هم را بدي‌آن يا
تيمهاي فعاليت توقف قلب ، جراح "عباسلو ر.م" دكتر آقاي
دنبال به و (... و كبد قلب ، پيوند "خصوصا) اعضاء پيوند
.مي‌داند وقايع دلخراش‌ترين را انسان دهها مرگ آن
كنندگان اهداء و مسئولين التفات انتظار چشم كه انسانهايي
پاياني روزهاي در اعضاء پيوند همايش تشكيل ايشان.بودند
را شد ذي‌ربط مسئولين نظر جلب به موجداميدواري كه سال
.خواند حادثه بهترين
كه كرباسچي آقاي انتظار از دور محاكمه روزنامه‌نگار ، يك
از بعضي لطفي‌هاي كم شد ، مردم به خدمتگزاران دلسردي موجب
دهشتناك ترورهاي جمهورو رئيس طرفداران به نسبت مسئولين
انتخابات برگزاري و دانستند امسال وقايع بدترين را
به خاتمي آقاي سفر و سياسي فضاي شفاف‌سازي شوراها ،
...و.بردند نام رخدادها وبهترين زيباترين جمله از ايتاليا
مردم انتظار و مي‌رود امسال.مي‌رسد راه از جديد سال
كه باشد.مي‌گيرد قوت آينده سال در خوب لحظات براي
!نهند ارج آن به و برآورند را حق به انتظار اين مسئولين
مرانلو زهرا
صنفي انجمن رئيس
به نامه‌اي در روزنامه‌نگاران
از بايد كشور وزارت
:كشور وزير
با انتظامي نيروي برخورد
كند خبرنگاران‌جلوگيري
ارسال با روزنامه‌نگاران صنفي انجمن رئيس:اجتماعي گروه
نيروي برخورد از خواست كشور وزير از سرگشاده‌اي نامه
.شود جلوگيري خبرنگاران با انتظامي
:است شرح اين به نامه اين متن
اعمال در رسانه‌ها نقش و اهميت بر خوبي به جنابعالي
اطلاع‌رساني امر و عمومي افكار هدايت اجتماعي ، نظارت
دست‌اندركاران توسط امور اين مطلوب انجام اما واقفيد ،
ممكن حرفه‌اي استقلال و شغلي امنيت سايه در جز رسانه‌ها
عقاباني همچون و جامعه‌اند گوش و چشم خبرنگاران.نيست
مشقتي و رنج هر مسير اين در و خبر ، شكار پي در پرواز تيز
سوي از كه ندارند انتظار هرگز اما مي‌خرند ، جان به را
.گيرند قرار بي‌مهري مورد جامعه در امنيت و نظم حافطان
در اسلام جهان و ايران روزنامه‌هاي خبرنگاران شتم و ضرب
بسيار خبر انتظامي نيروي مامور دو توسط اخير روزهاي
و متاثر را مطبوعات اندركاران دست قاطبه كه بود ناگواري
ابراز ضمن نيز روزنامه‌نگاران صنفي انجمن.ساخت متاسف
وزير عنوان به جنابعالي از واقعه ، اين از خود شديد تاسف
تقاضا انتظامي نيروي در قوا كل فرماندهي جانشين و كشور
و داشته مبذول را لازم حساسيت واقعه اين به نسبت كه دارد
نيروي پناه در خبرنگاران كه آوريد فراهم را تمهيداتي
.بپردازند خود حرفه‌اي وظيفه ايفاي به بتوانند انتظامي
ضرب پي در و گذشته سال در انجمن اين كه است ذكر به لازم
به نامه‌اي طي لاله پارك در خبرنگاران از تن چند شتم و
مطرح را تقاضا همين انتظامي نيروي كل محترم فرماندهي
.است نشده بدان عنايتي چندان ظاهرا كه نمود
|
