همه براي خوشطعم گيلاسي
كتاب معرفي
همه براي طعم خوش گيلاسي
كنيم جذب را ايران سينماي بالقوه مخاطبان چگونه
سينمايي محافل در روزها اين پرمخاطب فيلم و مخاطب بحث
نويسندگان و منتقدان انجمن چنانچه.ميخورد گوش به زياد
راه به را "آن مخاطبان و ايران سينماي" سمينار سينمايي
فيلمهاي پرمخاطبترين آمار سينما خانه و مياندازد
.ميكند اعلام را ايران سينماي
را خود بالقوه مخاطبان نتوانسته ما سينماي هنوز چرا اما
بهخاطر سينماست؟ سالنهاي وضعيت بهخاطر كند؟ جذب
از و مميزي همچون مسائلي بهدليل يا و فيلمهاست مضامين
.ميپردازد موضوع همين به زير تحليلي گزارش.قبيل اين
زيادي بحثهاي سينما سالنهاي كمبود معضل خصوص در تاكنون
است گرفته صورت امر مسئولان و سينما دستاندركاران بين
عمل به اقدامي مشكل اين حل براي جدي بهطور هيچگاه ولي
.كرد بررسي زاويه چند از ميتوان را معضل اين.است نيامده
بر راه اين از كه است ضربهاي آن پيامد اولين
حدود 50 سال هر چراكه.ميشود وارد فيلم تهيهكنندگان
هركدام متوسط مخارج كه ميشود توليد كشور در فيلم الي 60
سالنهاي ولياست تومان ميليون تا 40 بين 25 آنها از
.ندارند را توليدش تعداد اين نمايش ظرفيت ما سينماي
مثل گذشته سال در شده توليد فيلمهاي تعداد آن بارز نمونه
،(افخمي بهروز) تختي پهلوان جهان ،(ميرباقري داود) ساحره
،(اسدي سعيد) گمشده عش ،(راعي مجتبي) پروانه يك تولد
فجر جشنواره در كه بودند...و (صباغزاده مهدي) بدلكاران
اكران نوبت در هنوز وليدرآمدند نمايش به نيز شانزدهم
.ماندهاند عمومي
صلح بدون جنگ
تحولات و تغيير و خرداد دوم از بعد در اينكه به باتوجه
گروههاي و شد اعلام آزاد سينماها اكران سينمايي معاونت
نمايش و انتخاب به دست اكران كميسيون نظر زير سينمايي
.است باقي خود قوت به هنوز اكران مشكل باز زدند ، فيلمها
تصاحب براي فيلمها صاحبان همواره حال به تا گذشته از
فروش هرچند داشتهاند ، رقابت يكديگر با اكران مناسب فصل
محمدرضا) عوضي مرد ،(فرهنگ داريوش) رواني ملاحظه قابل
بهطوريكه.شكست را طلسم اين گذشته درپاييز (هنرمند
ولي.دادند لقب "پاييز در بهار" پاييز 77 به سينماگران
در بهطوريكه.است باقي اكران مناسب فصل نگراني هنوز
كمال) مادري مهر ،(شورجه جمال) خلبان فيلمهاي زمستان
قابل فروش به (مهرجويي داريوش) گلابي درخت و ،(تبريزي
كم فروش اين گناه صاحبنظران اغلب.نيافتند دست ملاحظهاي
ماه حلول شامل كه اكران براي نامناسب فصل گردن به را
مدارس امتحانات فجر ، فيلم جشنواره با تقارن رمضان ، مبارك
اين نميتوان اما.انداختهاند...و اكران محدوديت و
وزارت اجبار نه بار اين كه داشت دور نظر از را نكته
سينماها صاحبان اين بلكه فيلم ، هر اكران زمان براي ارشاد
بهطوري.نيستند كمفروش فيلمهاي قبول به مايل كه هستند
بنا چون.دادهاند را اجباري فيلم لقب گلابي درخت به كه
اگر كه است كرده ثابت تجربه سينماها صاحبان اعتقاد به
كمي اكران ، زمان ديگر كند جذب را تماشاگر بتواند فيلمي
مشكل وصف اين بانميآيند حساب به...و سينما سالنهاي
است؟ كجا در اصلي
كنيم آشتي سينما با
و كمكها از استفاده با قبلي دورههاي در كه هرچند
گرفتن نظر در بدون محصول ، توليد بيشتر دولتي ، وامهاي
آن نمونههاي.ميشد گرفته نظر در خريدار ميل و سليقه
كه بود قبلي سالهاي در توليدي جنگي برخيفيلمهاي مانند
منظور به فقط و نميآمد حساب به آن در مخاطب جلب "اصلا
هنگفتي سرمايه اينكه بدون ميشد ساخته تبليغي اهداف برخي
دوره در ولي.بازگردانند بود شده ساختنشان صرف كه را
.است اساسي ركن دو سليقه به احترام و تماشاگر جلب جديد
اين آرزويم:ميگويد( كارگردان) عياري كيانوش بهطوريكه
برقرار ارتباط تماشاگر با بتواند كه خوشساخت فيلمي است
در اين و.ببينيم را كند مخاطب جلب قولي به يا و كند
عليرغم "نبودن يا بودن" وي ساخته جديدترين كه است حالي
پيدا دست نظر مورد فروش به ملاحظه قابل سينمايي جنبههاي
نتيجه اين به سينمايي دستاندركاران ميرسد بهنظر.نكرد
از ايران سينماي گوناگون معضلهاي هرچند كه رسيدهاند
پيكره بر ضربههايي ايجاد باعث سينما سالن كمبود جمله
از ميتوان را ضربهها اين ولي ميگردد ايران سينماي
با مردم دادن آشتي راهها اين از يكي كرد جبران راههايي
.است سينما
بازدارنده عامل يك ضابطه بي مميزي
تا":ميدارد اظهار (تهيهكننده) آشتيانيپور حميدرضا
با مردم نيابد ، راه اثرش در فيلمساز صداقت زمانيكه
باشد مجبور فيلمساز كه زماني تا.نميكنند آشتي سينما
صداقت حضور بياورد ، در ديگران خواستههاي رنگ به را خود
سال چندين كه ماجرايي يعني اين و ميشود كمرنگ او اثر در
".فشرد را آن خفگي مرز تا و بود گرفته را سينما گريبان
لغو و اخير دوره در سينمايي سياستهاي تغيير با كه هرچند
توليد براي فيلمسازان دست حدودي تا فيلمنامه تصويب
جشنواره در كه بهطوري شده ، باز مخاطبپسند فيلمهاي
ارائه فيلمهاي ميان در آثار از جديدي موج شاهد ل77 فجرسا
در گوناگون صور به مميزي باز اينحال با ولي.بوديم شده
.ميشود اعمال بازبيني مختلف مراحل
را نظارت مساله عليالخصوص و محدوديتها اين ابتدا بايد
جمله يك در وليميطلبد را مفصلي بحث خود كه كرد معني
اثر يك توليد در اختلال معني به نظارت كه گفت ميتوان
ادامه در آشتيانيپور حميدرضا.نيست جذاب سينمايي
نوع بررسي و مشاهده معناي به نظارت وجود":ميافزايد
دولت وسيله به آنها آثار طريق از هنري جامعه عملكردهاي
در مزاحمت موجبات نبايد مطلب اين اما است ، بديهي امري
".آورد فراهم را اكران و توليد امر
و سبك صاحب فيلمسازان كه باشد حدي به بايد نظارت و مميزي
انجام براي كافي جرات ارزشها حفظ با البته توانا
ساخت براي جديد ساختار و مضامين در تازه تجربههاي
را سينما بالقوه و گسترده مخاطباني جذب جهت نو فيلمهايي
.باشند داشته
غيرجذاب سالن جذاب ، فيلم
معضل اين به (كارگردان و تهيهكننده) صدرعاملي رسول
يك داشتني دوست و جذاب توليدات":ميگويد و ميكند اشاره
محل يعني نمايش سالنهاي آن ديگر سوي.است ماجرا سوي
".فيلمهاست و تماشاگران برخورد
ابتداييترين فاقد ما سينماي سالنهاي حاضر حال در
لازم كشش نتيجه در و فيلم نمايش براي لازم استانداردهاي
.است مخاطب جذب براي
در بايد":ميگويد باره اين در (كارگردان) نجفي محمدعلي
در بهخصوص آورد بوجود را لازم جذابيتهاي سينما سالنهاي
تماشاگران براي رفاهي امكانات و تصويري و صوتي ابعاد
صداي با سالنها.شود رسيدگي فعلي سالنهاي اين به بايد
نمايشي جذابيت شارپ ، تصاوير با چندباندي و استريوفونيك
".ميكند ايجاد را متفاوتي "كاملا
فرع يا اصل سينما كمبود معضل
ما كشور در سينما كمبود شد گفته نيز "قبلا كه همانطوري
به احتياج سينما جديد سالنهاي ساخت.است اساسي معضل يك
اقتصادي شرايط با كه دارد طولاني زمان و امكانات سرمايه ،
از ميتوان اما.شد نخواهد عملي سرعت به ما جامعه فعلي
در تماشاگران جلب آنها مهمترين از يكي كه ديگري طريق
براي را لازم سرمايه است فعلي سالنهاي ظرفيت حداكثر
سالن چند ساخت يا و موجود سينماي سالنهاي تعمير و اصلاح
قابل فروش از پس كه ديديم چشم به.آورد فراهم محدود
از برخي ديگر فيلم چند و "عوضي مرد" ،"رواني" ملاحظه
سالنهاي تعمير و بازسازي به دست سينما سالنهاي صاحبان
.زدند خود
سينما داخلي مشكلات
با فيلمهايي تماشاي به مايل بيشتر ايراني تماشاگران طيف
البته كه ميباشد درست ساختار و نو و جذاب داستانهاي
داشته بهخاطر.است محدود ما سينماي در آن نمونههاي
در "لزوما عام تماشاگران سليقههاي سوي به رفتن كه باشيم
.نيست سادهپسندي وادي به غلتيدن
ايران سينماي موارد بسياري در": است معتقد صدرعاملي رسول
فيلمهاي ميتوان نيز ابتذال از بهدور كه است كرده ثابت
متنوع مضامين بايد فيلمها":ميگويد او "ساخت پرمخاطب
كمدي سينماي نيست ، بد "اصلا ملودرام سينماي.باشند داشته
و كودك سينماي و قهرمانپرداز سينماي فرابگيريم ، بايد را
كه را ضلعي بايد تماشاگر بگيريم ، جدي بايد را نوجوان
نشان او به ميخواهيم ما كه را ضلعي نه ببيند دارد دوست
".دهيم
فارسي فيلم فرنگي ، فيلم
شدن محدود سينما ، به تماشاگر جلب مهم موانع از ديگر يكي
.است كليشهاي و مشخص نوع دو به ايران سينماي آثار
يكي.است رايج گونه دو توليد ما سينماي در اكنون درواقع
ساخته خارجي جشنوارههاي در شركت جهت "عمدتا كه فيلمهايي
اينكه عليرغم ،(مخملباف محسن) سكوت فيلم مانند ميشوند
ملاحظهاي قابل فروش با وي آثار نيز كشور داخل در
است افتاده تعويق به آن اكران دلايلي به ولي است روبهرو
كه فيلمهايي دوم و نميكند ، شركت نيز هفدهم جشنواره در و
ميرود دوربين جلوي جديدش تعريف با فيلمفارسي مخاطب براي
بدنه "اتفاقا كه قطب دو اين ميانه در فيلمهايي تهيه و
بهنظر.است مانده مهجور ميشود شامل را ايران سينماي
مورد موارد اين همه در فيلمسازي كه است اين صحيحتر
.گيرد قرار عنايت
:دارد رابطه اين در ظريف اشارهاي عياري كيانوش
كه همانطوري.دارد فيلم ساختن حق فيلمسازي ، همهگونه"
است قرار نه.دارد ديدن فيلم حق تماشاگري همهگونه
براي گيلاس اينكه نه بتركدو نيش فشار با "سفيد بادكنك"
دارد را خودش تماشاگر فيلمي هر.باشد داشته طعمي همه
پر خارجي تماشاگر با را تماشاگرش كمبود فيلمها برخي
كاسهاش تهراني تماشاگر به اتكاء بدون هم برخي و ميكند
".ميكند پروپيمان شهرستانها در "صرفا
ديگر راهحل يك
بسيار عدهاي ، تصور برخلاف ايراني تماشاگر است مسلم آنچه
جذاب سوژههاي و ساختاري كيفيت برايش و است آگاه و فهيم
كيفيت اين ميشود چگونه امادارند قرار اولويت در
.بازگرداند ايران سينماي به را رفته كف از "تقريبا
:كه ميكند اشاره نكته اين به آشتيانيپور حميدرضا
و شوند همسو بايد پخشكنندگان و كارگردان تهيهكننده ، "
صحيح ، روابط سايه در و دهند گسترش را مشتركشان منافع
وارد را كيفيت بتوانند تا بزنند رقم را حرفهاي مناسبات
نمود حركت سويي و سمت به ميتوان پس ".كنند توليد عرصه
گرفتن نظر در شده ، ذكر صحيح روابط نمودن لحاظ با كه
سينمايي اصول و قواعد رعايت و مخاطبان خواست و سليقه
.آورد بوجود ايران سينماي فيلمهاي ساختار در موءثر تحولي
-الف":ميكند خلاصه جنبه دو در را تحول اين آشتيانيپور
حين پيش ، در درست مناسبات و انساني روابط در برتر كيفيت
و ساختار مضمون ، نظر از محصول كيفيت -ب توليد از پس و
".عرضه نيز
براي بدانيم ، تعيينكننده كليگويي يك تنها را اين اگر
بايستي گرهگشا و موءثر راهكارهاي كسب و جزئيات به ورود
تا فراخواند را ايران سينماي دستاندركاران همه
.آيد حاصل قطعي نتيجه و عملي راهحلهاي
ني تهرا مهرناز
كتاب معرفي
نبود قاج قره اگر *
قصه مجموعه *
بيگي بهمن محمد *
آينه باغ انتشارات *
ذهني برتمهيدات شخص تجربه ، بيگي بهمن محمد قصههاي در
انجام عشاير آموزگار كسوت در دراز روزگاري او.ميچربد
است تجربههايي چنين برپايه بيگي بهمن. است كرده وظيفه
و فرهنگي و تاريخي نكات بسيار و نوشته را "قاج قره" كه
آن در ايران تركمنهاي زندگيشباني از را فولكلوريك
.است آورده
خاطره -رمان ساختاري كه بيگي ، بهمن قصههاي در
.ميچربد فرم و ساختار بر درونمايه و سرشت گونهدارند ،
.است مضمونگرا بيشتر و فرماليست كمتر او كه گونهاي به
:مينويسد قصهاي هفده مجموعه اين در نويسنده
...ميزني حرف عشاير از فقط چرا كه ميگيرند ايراد"
عشقم ، عمرم ، آمدهام دنيا به عشاير در.ندارم گناهي
را زندگي سالهاي آخرين.است گذشته عشاير در همه كارم
.ندارم ديگري اندوخته و توشه.ميگذرانم عشايريها با نيز
از و بريزم هم در را مكانها و زمانها نميتوانم
اشاره و ايما با نميتوانم.بياورم در سر لاتين امريكاي
برم و دور تجربهها انبوه.بياويزم نو ادبيات دامن به
بار ناچار و بپردازم خيالبافي به نميتوانم.است ريخته
تلف عشاير درباره مطلبي با را خواننده عزيز اوقات ديگر
".ميكنم
كه دراين.است همين در نيز بهمنبيگي قصههاي ارزش همه و
سنن و آداب كردهبا خو و عشاير ميان از برخاسته آموزگاري
شنيدهايم كمتر كه چيزهاييبگويد برايمان قوم ، اين شگفت
.نكردهايم تجربه هرگز و
كه را مدرنيستي گريز مردم شيوههاي آن بايد بيگي بهمن
و مردمي زباني با و كند رها همچنان جسته تبري آن از خود
مگر.كند تعريف عشاير قصههاي ابد تا برايمان همهپسند
ميرسد؟ سادگي به خود اوج در هنر كه اين نه
|